۱.
مشارکت و همسویی ذینفعان راه حلی نو جهت ایجاد نوآوری در خصوص پایداری زیست بوم کارآفرینی است.بر این اساس هدف این پژوهش طراحی الگوی مشارکت و همسویی ذینفعان نهادی با هدف مهارت افزایی، به منظور توسعه کارآفرینی پایداراست. این تحقیق از نظر ماهیت کیفی و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه بوده است که تا رسیدن به حد اشباع نظری انجام مصاحبه ادامه داشته است این مهم با انجام 20 مصاحبه محقق شده است .مشارکت کنندگان در این پژوهش، سیاستگذاران و مدیران سازمانی و نهادی در شهر تهران بوده اند. الگوی نهایی مشارکت ذینفعان نهادی با هدف مهارت افزایی در توسعه کارآفرینی پایدار شامل« مولفه های چالش ساز در مشارکت ذینفعان» ،« مکانیزم های موثر بر مشارکت ذینفعان»،« مکانیزمهای پیشران »،«الزام و ضرورت ها» و پیامدهای متصورجهت توسعه کارآفرینی پایدار نیز مشخص شده است.امید است این نتایج بینش های ارزشمندی در رابطه با ارائه الگویی یکپارچه برای مشارکت ذینفعان برای توسعه کارآفرینی پایدار در محیط اکوسیستم کارآفرینی ایران ارائه نماید.
۲.
یادگیری مهارت های دیجیتالی در توسعه اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی رکنی اساسی است. با این حال این مهارت های حیاتی اغلب در دانشگاه آموزش داده نمی شود.سازمان فنی و حرفه ای کشور در طرحی با عنوان (نخلستان و کهاد) در صدد است پاسخی مناسب برای این مساله ارائه نماید . بر اساس این ضرورت،در این پژوهش نقش یادگیری مهارت های دیجیتال به منظور توسعه اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی و در راستای تحقق اهداف طرح نخلستان و کهاد مورد مطالعه قرار گرفته است . این تحقیق به لحاظ هدف،کاربردی است و با روش کیفی و رویکرد تحلیل مضمون انجام شده است . ابزار گرداوری داده ها مصاحبه بوده است و مشارکت کنندگان شامل خبرگان سازمانی و دانشگاهی درگردآوری داده ها مشارکت کرده اند و در مصاحبه ی 14 ام اشباع نظری حاصل گردیده است. بر اساس یافته های تحقیق، توسعه زیست بوم کارآفرینی دانشگاهی مبتنی بر مهارت آموزی دیجیتال با تعامل اجزاء اکوسیستم شامل بازیگران،پیشران ها ،رهیافت ها،شبکه ها و پیامدها مشخص شده است. در این راستا بازیگران کلیدی در مهارت آموزی دیجیتالی شامل«سازمان فنی و حرفه ای کشور،دولت،صنعت،پارک های علم و فناوری و دانشگاه »می باشند. پیشران ها مشتمل بر «زیر ساخت دیجیتال،فرهنگ سازی،مدیریت و قوانین» مشخص شده اند. رهیافت ها شامل «رهیافت فناورانه،رهیافت مهارتی و رهیافت دانشی »می باشند. همچنین شبکه سازی نیز در سطوح «سازمانی ،فردی ،ملی و بین المللی » مشخص گردید.پیامدهای متصور نیز شامل «محصول،خدمات و بازار دیجیتال» مشخص شد. بر اساس نتایج تحقیق پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
۳.
هدف از انجام این پژوهش تبین میزان تأثیرگذاری هنر تبلیغات در شبکه های اجتماعی برای جذب مخاطب مهارت آموز سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت کاربردی و به روش توصیفی_ پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش 50 نفر از هنرآموزان سازمان فنی حرفه ای هستند که اطلاعات مربوط به پژوهش از طریق پرسشنامه و تحلیل داده ها نیز از طریق نرم افزار spss صورت گرفته است. برای پایایی پرسشنامه نیز از آزمون آلفای کرونباخ بهره گرفته شده و نتایج در جداول مربوطه درج شده است. در خصوص تجزیه و تحلیل داده ها و اثبات فرضیه ها نیز از ضریب همبستگی بین متغیرها و نتایج در جداول و نمودارهای مربوطه در فصل چهارم درج گردیده است. نتایج حاصله از انجام این پژوهش نشان می دهد که تبلیغات در فضای مجازی به جهت قابلیت دسترسی، فراگیری در بین عموم مخاطبان، گرایش نسل جوان به سمت فضای مجازی، استفاده از قابلیت های انتشار عکس و فیلم های تبلیغاتی، می تواند به عنوان یک بستر فراگیر و تاثیرگذار مورد استفاده نهادهای آموزشی، خدماتی در جهت ارتباط بهینه و موثر با جامعه مخاطبان شان قرار بگیرد. در همین راستا تبلیغات در فضای مجازی بر اساس متغیرهای چون رده سنی، میزان تحصیلات، وضعیت شغلی و درآمد افراد جامعه پژوهش مورد بررسی قرار گرفت و نتایج حاصله از انجام این تحقیق نشان می دهد، تبلیغات در فضای مجازی می تواند در جذب هنرآموزان جدید برای سازمان فنی حرفه ای کشور بسیار موثر و تاثیرگذار باشد.
۴.
در پژوهش حاضر شایستگی ها و مهارت هایِ پیشران، در بین المللی سازی کسب و کار های الکترونیکی ارائه شده است.این پژوهش با روش کیفی و با روش تحلیل مضمون(تحلیل تم) انجام شده است. جامعه ی آماری شامل خبرگان دانشگاهی و سازمانی بوده اند که با روش هدفمند(قضاوتی)انتخاب شده اند و مصاحبه تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه یافته است.این مهم در مصاحبه ی دوازدهم حاصل شده است.جهت تایید روایی تحقیق از روش « مثلث سازی منابع داده ها ، بازبینی توسط همکاران و بررسی توسط مشارکت کنندگان»و جهت تایید پایایی تحقیق از« پایایی بین دو کُدگذار و پایایی بازآزمون» استفاده شده است.جهت تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شده و با سه مرحله کدگذاری (مصداق،تم اصلی،تم فرعی)؛محورها مشخص شده اند. بر اساس نتایج تحقیق؛مهارتها و شایستگی ها ،متناسب با بازار هدف (بین المللی) مشتمل بر «فرصت شناسی، نیاز سنجی،شناخت بازار مقصد،تحلیل رفتار مشتری،ایجاد شبکه فرامرزی،بازارسازی،ائتلاف و مشارکت، شبکه سازی ،اعتماد سازی و تعامل فرهنگی» شناسایی گردید.مهارتها و شایستگی های سازمانی نیز مشتمل بر «چابکی،ابتکارات سازمانی،فرهنگ سازمانی،تقویت برانگیزاننده ها،ارزیابی و نظارت مستمر»بوده است.بعلاوه مهارتها و شایستگی های پایه نیز شامل «قدرت تحلیل داده ها،کاربست فناوری های جدید،تدوین استاندارد های جدید،مدیریت زمان،و نگرش سیستمی»
۵.
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش آموزش های مهارتی در رشد هوش های چندگانه کودکان پیش دبستانی، انجام پذیرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوآموزان پیش دبستانی (5 الی 6 ساله) شهرستان محمود آباد در سال تحصیلی 1401 –1400 که به روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 64 نفر انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش (32 نفر) و کنترل (32 نفر) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری متغیرها، پرسشنامه هوش چندگانه گاردنر بود که روایی صوری و محتوایی از نظر متخصصان تایید شد و ضریب آلفای کرونباخ برابر 79/0 محاسبه شد. در سطح اطمینان 95 درصد (05/0 = α) تحلیل کواریانس یک متغیری (آنکوا) نشان داد، آموزش های مهارتی در رشد هوش های چندگانه کودکان پیش دبستانی شهرستان محمود آباد تاثیر مثبت معنی داری دارد. هم چنین، آموزش های مهارتی در رشد هوش کلامی-زبانی، هوش منطقی-ریاضی، هوش بصری- مکانی، هوش حرکتی-جسمانی، هوش موسیقیایی، هوش میان فردی، هوش درون فردی و هوش طبیعت گرا، تاثیر مثبت معنی داری دارد.
۶.
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارائه مدلی جهت ارتقای توانمندیهای مهارتی زنان تولید کننده خانگی از طریق میکرو کارآفرینی می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و رویکرد کاربردی دارد و روش پژوهش آمیخته است و برای شناسایی شاخص ها از الگوی تحلیل محتوا استفاده شد، و روابط بین متغییرهای پژوهش و ارزش آن را از روش معادلات ساختاری(SEM) بدست آمد. جامعه آماری بخش کیفی شامل کلیه اساتید و خبرگان که در زمینه ی میکرو کارآفرینی فعال در ایران می باشند و روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع روش نمونه گیری گلوله برفی می باشد، بدین صورت که جمع آوری داده تا رسیدن به نقطه اشباع ادامه پیدا کرد که تعداد آن 18 نفر می باشند و همچنین جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه کارآفرینان زن فعال در حوزه ی مشاغل خانگی در ایران می باشند و روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع تصادفی ساده می باشد که تعداد حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 313 نفر می باشد. روش و ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی بصورت مصاحبه نیمه ساختار و در بخش کمی بصورت پرسشنامه محقق ساخته می باشد. در ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻠﯿﻞ دادهﻫﺎ و دﺳﺖیﺎﺑﯽ ﺑﻪ اﻫﺪاف ﻣﺬﮐﻮر از روشﻫﺎی آﻣﺎر ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ و آﻣﺎر اﺳﺘﻨﺒﺎﻃﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. یﮑﯽ از روشﻫﺎی آﻣﺎری ﺑﺮای ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻮﺟﻮد در ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ دادهﻫﺎ روش ﺗﺠﺰیﻪ ﻋﺎﻣﻞﻫﺎ یﺎ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. با استفاده از نرم افزار Lisrel مورد استفاده قرار گرفت، در نهایت الگوی پژوهش سنجش و برازش قرار گرفت.
۷.
آموزش های فنی و حرفه ای نقش مهمی در تشکیل سرمایه انسانی از طریق تربیت نیروهای ماهر مورد نیاز بازار کار در کشورهای مختلف جهان ایفا می کنند. این آموزش ها در کشورهای در حال توسعه نه تنها عهده دار تربیت نیروی کار مورد نیاز بخشهای مختلف اقتصاد این کشورها می باشند بلکه از طریق بسترسازی خوداشتغالی ، به حل مشکل بیکاری نیز کمک می کنند در این راستا ارائه آموزش های هدفمند و برنامه ریزی شده توسط سازمان آموزش فنی و حرفه ای در مناطق محروم و کمتر توسعه یافته خصوصا در بخش مشاغل خانگی و تقویت و توسعه فرهنگ کارآفرینی با استفاده از ظرفیت های موجود نقشی کلیدی را ایفا می نماید که در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی و بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری و رفع ناپایداری آن ها ، سال هاست در کانون توجه تصمیم سازان و دولت های مختلف قرار دارد و از این منظر به عنوان چالش نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری به آن پرداخته شده است.راهبردهای بازآفرینی شهری منحصر به ساخت و ساز و اقدامات عملیات ساختمانی نیست بلکه اقدامات نرم افزاری ، ترویجی و ایجاد مشارکت عمومی در اولویت قرار دارد . برنامه های بازآفرینی شهری به صورت مشخص در زمینه توانمندسازی جامعه هدف ، آموزش و بالا بردن سطح آگاهی عمومی ، مشارکت جویی مردم در برنامه های اصلاحی و بهبود زیرساخت های اجتماعی و خدماتی به صورت پررنگ وارد شده است.
۸.
پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل شایستگی فارغ التحصیلان معماری به روش کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد، در سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را 21 نفر از اساتید دانشگاه و کارشناسان مطرح معماری در بخش های دولتی و خصوصی به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی تشکیل داده اند. براساس یافته ها،تعداد130کد مفهومی و40مقوله فرعی در قالب6 مقوله اصلی در مدل پارادایمی شامل پرورش معماران توانمند و شایسته به عنوان مقوله محوری، عوامل علی(مهارت طراحی و ایده پردازی، دانش و آگاهی تخصصی، پژوهشگری، مربیگری و توسعه دیگران، شایستگی های اداری، مهارت کارآفرینانه، شایستگی های ارتباطی-اجتماعی، شایستگی های کسب و کار و رهبری، توانایی ذهنی، اخلاق حرفه ای معماری و شایستگی های فردی)، عوامل زمینه ای(منابع وامکانات، الگو های انگیزشی و آموزش آکادمیک)، شرایط مداخله گر(فرایند و نوع آموزش، تعاملات و الگو های ارتباطی، امکانات و تجهیزات ساختاری، زیرساخت های قانونی و حمایتی)، استراتژی ها( الگو های آموزش ویادگیری، ایجاد شبکه های ارتباطی گسترده، فرهنگ سازی و نیازسنجی اجتماعی)، پیامد ها( پاسخگویی حرفه ای، پاسخگویی آموزشی، پاسخگویی فردی) قرار گرفته است. ابعاد، مولفه ها و شاخصه های احصا شده از پژوهش حاضر می تواند به عنوان چارچوبی برای ایجاد تغییرات در برنامه های آموزشی معماران بوده و هدایتگر نظام آموزشی معماری در جهت بهبود قابلیت های حرفه ای فارغ التحصیلان معماری باشد. همچنین می تواند به عنوان چارچوب قابل استناد جهت ارزیابی و جذب معماران در دنیای حرفه ای مورد استفاده قرار گیرد.
۹.
تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی جانشین پروری مهارت آموزی کسب و کارهای خانوادگی در صنایع غذایی خراسان رضوی می باشد. تحقیق بنیادی و رویکرد کاربردی دارد و روش تحقیق آمیخته است.برای شناسایی شاخص ها از الگوی تحلیل محتوا استفاده شد،روابط بین متغییرها و ارزش آن از روش معادلات ساختاری(SEM) بدست آمد. جامعه آماری بخش کیفی شامل ﻣﻄﻠﻌﺎن و ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن صنایع غذایی خراسان رضوی می باشند، نمونه گیری به روش گلوله برفی می باشد. همچنین جامعه آماری بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی ساده بررسی شد.گردآوری اطلاعات در بخش کیفی بصورت مصاحبه نیمه ساختار و بخش کمی بصورت پرسشنامه محقق ساخته می باشد. در ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻠﯿﻞ دادهﻫﺎ و دﺳﺖیﺎﺑﯽ ﺑﻪ اﻫﺪاف ﻣﺬﮐﻮر از روشﻫﺎی آﻣﺎر ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ و آﻣﺎر اﺳﺘﻨﺒﺎﻃﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. یﮑﯽ از روشﻫﺎی آﻣﺎری ﺑﺮای ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻮﺟﻮد در ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ دادهﻫﺎ روش ﺗﺠﺰیﻪ ﻋﺎﻣﻞﻫﺎ یﺎ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. با استفاده از نرم افزار Lisrel مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل تحقیق برای ضرایب تی بالای 96/1± تا 58/2± در سطح 05/0 معنی دار می باشند و ضرایب تی بالاتر از 58/2± در سطح 01/0 معنی دار هستند. ضرایب مسیر و واریانس تبیین شده متغیرهای تحقیق و شاخص های برازش بدست آمده برای مدل آزمون شده نشان می دهد که شاخص RMSEA در مدل برآورد شده با میزان ۰۶۴/0 از سطح قابل قبولی برخوردار بوده و دیگر شاخص برازش مانند CFI، GFI، NFI، و AGFI به ترتیب برابر با 97/0، ۹۴/0، ۹۵/0 و ۹۲/0 همگی در سطح مناسبی هستند.