مقالات
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، به دنبال بررسی وضعیت مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان کردستان در زمینه تربیت نیروی انسانی و تولید سرمایه انسانی و نیز پرورش روحیه کار و اشتغال هستیم. روش پژوهش ما تحقیق پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه و مشاهده است. جامعه آماری این تحقیق 9897 نفر از دانش آموختگان دوازده مرکز فنی و حرفه ای پسرانه استان کردستان در سال های 88-1391 است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران، 370 نفر از آنان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شد که روایی آن با استفاده از روش روایی محتوا برآورد شد و پایایی آن 78/0 آلفای کرونباخ به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که آموزش های فنی و حرفه ای موفق شده اند که نقش نسبتاً مناسبی در پرورش نیروی کار ماهر یا همان تولید سرمایه انسانی و تربیت نیروی انسانی خوداشتغال و کا ر آفرین داشته باشند و می توانند به عنوان یک ابزار و راهکار اصلی در جهت تولید، توسعه و بهسازی سرمایه انسانی نقش اساسی داشته باشد. البته نتایج نشان می دهد که در خصوص مواردی چون بازنگری برنامه های درسی و کیفیت آموزش های موجود، نیاز به دقت و عمل بیشتری هست. همچنین، در صورت در اختیار گذاردن منابع مالی و سرمایه ای، فارغ التحصیلان توانایی بیشتری برای حرکت به سمت خوداشتغالی و کارآفرینی خواهند داشت
آسیب شناسی مدیریت آموزش های مهارتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور آسیب شناسی مدیریت آموزش های مهارتی کشور و ارائه راهبردها و راه کارهای مطلوب در نظام آموزش سازماندهی شده است. روش این پژوهش آمیخته است و از ترکیب رویکردهای کمّی و کیفی با استفاده از ابزار های مصاحبه و پرسشنامه انجام گرفت. جامعه آماری، شامل 256 نفر از افراد مطلع به آموزش های فنی و حرفه ای در سازمان آموزش های فنی و حرفه ای، دانشگاه جامع علمی و کاربردی و دانشگاه فنی و حرفه ای و اعضای هیئت علمی در دانشگاه ها و دستگاه های اجرایی بودند. در نگاه کارشناسان حوزه مهارتی کشور و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP )، دو عامل « نبود یک سیاست گذار کلان نیروی انسانی در کشور» و «عدم هماهنگی نهادهای مختلف ارائه کننده خدمات آموزش مهارتی در جامعه» مهم ترین آسیب در بعد ساختاری شناخته شدند. در بعد رفتاری و محتوایی هم مهم ترین آسیب عوامل «عدم دسترسی کافی به اطلاعات بازار کار» و «عدم بهره مندی نظام آموزش مهارت از منابع انسانی مناسب این نظام» شناخته شدند. در بعد محیطی و زمینه ای، عوامل «دخالت قدرت سیاسیون در توسعه کمّی آموزش های مهارتی» و «تقاضا محور نبودن آموزش های مهارتی، چالش اصلی آموزش های مهارتی است» که جزو مهم ترین آسیب های نظام آموزش مهارتی کشور قرار گرفتند. سرانجام، با توجه به نتایج آزمون فریدمن از نگاه خبرگان آموزش فنی و حرفه ای کشور مهم ترین آسیب نظام آموزش مهارتی کشور مربوط به بعد «ساختاری» و پس از آن ابعاد رفتاری و محتوایی قلمداد شدند.
بررسی ویژگی های کارآفرینی هنرجویان هنرستان های کاردانش استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد است تا ویژگی های کارآفرینانه (پیشرفت طلبی، استقلال طلبی، خلاقیت، ریسک پذیری، کنترل درونی و تحمل ابهام) هنرجویان هنرستان های کاردانش استان چهارمحال و بختیاری را مورد ارزیابی قرار دهد. برای اندازه گیری متغیرها نیز از پرسشنامه 55 سؤالی احمدپورداریانی و مقیمی (1388) استفاده شده است. جامعه این مطالعه را تمامی هنرجویان هنرستان های کاردانش استان چهارمحال و بختیاری تشکیل می دهد که از میان آنان تعداد 321 هنرجو به روش چندمرحله ای انتخاب شد. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آزمون های تی استیودنت و تحلیل واریانس مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها منجر به برآورد و مقایسه تفاوت های موجود بین ویژگی های کارآفرینانه هنرجویان هنرستان های کاردانش به تفکیک جنسیت، سن، مناطق جغرافیایی و وضعیت اقتصادی اجتماعی والدین آنان شد.
ملاحظاتی بر عوامل و شیوه های مؤثر درتوانمند سازی زنان و اشتغال آنان در ایران با تأکید بر آموزش های مهارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی، فرایندی است که طی آن فرد از نیازها و خواسته های درونی و قابلیت های خود آگاه می شود و با هدف رسیدن به خواسته ها، به کسب توانایی های لازم می پردازد. در کشور ما، با وجود آنکه زنان نیمی از جمعیت جامعه را شکل می دهند و از نظر کسب تحصیلات عالی روندی صعودی را طی کرده اند ولی از نظر وضعیت اشتغال نتوانسته اند با توجه به ظرفیت های شخصی، اجتماعی و قانونی به جایگاهی متناسب دست یابند. با توجه به این مهم، هدف این مقاله شناسایی عوامل تأثیرگذار بر توانمندسازی زنان، عوامل مؤثر بر اشتغال آنها و شیوه های توانمندسازی آنان در کسب جایگاه مناسب اجتماعی و شغلی است. مقاله حاضر ضمن مطالعه اسناد بالادستی و قوانین مرتبط با توانمندسازی و اشتغال زنان، عوامل و شیوه های نیل به اهداف فوق را دنبال کرده است. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که عواملی چون کسب مهارت های مورد نیاز بازار کار در حوزه روابط عمومی با توجه به الگوهای شایستگی، بازنگری سیستمی قوانین و سیاست های ارتقاء شغلی و حرفه ای زنان و همچنین قوانین و سیاست های مرتبط با کسب منابع مالی و تغییر نگرش و باورهای اجتماعی می تواند در توانمندسازی بانوان تأثیرگذار باشند. نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد استفاده سیاستگذاران حوزه اجرا و قانونگذاری و همچنین زنان علاقه مند به توسعه و پیشرفت قرار گیرد.
بررسی ارتباط برنامه درسی (مهارت های عمومی) آموزش های فنی وحرفه ای با نیازهای بازارکار شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط برنامه درسی (مهارت های عمومی) آموزش های فنی و حرفه ای با نیازهای بازار کار شهر بیرجند بود. این تحقیق به لحاظ هدف، از نوع کاربردی و روش جمع آوری اطلاعات، توصیفی و از نوع پیمایشی است. ابتدا دو گروه از رشته های اصلی فنی و حرفه ای انتخاب و در هر گروه یک رشته به طور هدفمند بررسی شد. جامعه تحقیق عبارت است از کلیه صاحبان مشاغل در هر یک از رشته ها که صلاحیت حرفه ای آنها مورد تأیید اداره کل فنی و حرفه ای استان قرار گرفته است. نمونه گیری به روش نمونه گیری طبقه ای در هر گروه از رشته ها انجام و حجم نمونه با مراجعه به جدول مورگان به طور مجزا در هر طبقه تعیین شد. سپس پرسشنامه ای شامل مهارت های عمومی لازم برای کار که حاصل بررسی و مطالعه پژوهش های پیشین بود، تهیه شد. روایی صوری و محتوایی ابزار مورد تأیید صاحب نظران قرار گرفت و پایایی ابزار محاسبه و تأیید شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، برنامه درسی (مهارت های عمومی) آموزش های فنی و حرفه ای در اکثر موارد با نیازهای بازار کار کاملاً و یا تا حد زیادی منطبق است و در مواردی عدم انطباق دیده می شود.
ارزیابی عملکرد مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان همدان توسط کارت امتیازی متوازن و فرایند تحلیل سلسله مراتبی در سال 1392(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان ها برای توسعه، رشد و پایداری در عرصه رقابتی، به سیستم های ارزیابی نیاز دارند که در قالب آن بتوانند کارایی و اثربخشی برنامه های خود را مورد سنجش قرار دهند. هدف از این پژوهش، ارزیابی عملکرد کلیه مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان همدان با استفاده از کارت امتیازدهی متوازن و مدل تحلیل فرایند سلسله مراتبی است. تحقیق حاضر، توصیفی و از لحاظ هدف، یک تحقیق کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان و مهارت آموزان مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان در سال 1392 می باشد. جمع آوری داده ها از طریق توزیع دو پرسشنامه محقق ساخته بین 186 نفر کارکنان و 384 نفر مهارت آموزان انتخاب شده توسط نمونه گیری تصادفی ساده انجام و نتایج توسط نرم افزار تحلیل شد. بر اساس تحقیق، شاخص های کلیدی برای ارزیابی مراکز شناسایی و با محاسبه اوزان و معیارها، مراکز تابعه رتبه بندی شدند. با تحلیل نتایج به دست آمده نیز نقاط قوت و ضعف مراکز شناسایی شد. نتایج این تحقیق می تواند در برنامه ریزی آموزشی، تدوین چارچوب ارزیابی مراکز فنی و حرفه ای، هنرستان های فنی و سیاست های توسعه ای مورد استفاده اولیا امر قرار گیرد.
بررسی نقش مهارت آموزی بر تمایل به نوآوری، تسهیم دانش و عملکرد شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش مهارت آموزی بر تمایل به نوآوری، تسهیم دانش و عملکرد شغلی با استفاده از تحلیل مسیر است. بدین منظور، 174 نفر از مربیان مراکز فنی و حرفه ای در سطح شهر کرج و تهران در پژوهش حاضر شرکت کردند. آنان به پرسشنامه های مهارت آموزی، دانش آشکار، دانش ضمنی، تمایل به نوآوری و عملکرد شغلی پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مهارت آموزی تأثیر مستقیم مثبت و معناداری بر دانش آشکار، دانش ضمنی، تمایل به نوآوری و عملکرد شغلی دارد. اثر مستقیم دانش آشکار و دانش ضمنی بر تمایل به نوآوری و عملکرد شغلی مثبت و معنادار است. اثر مستقیم تمایل به نوآوری بر عملکرد شغلی مثبت و معنادار است. مهارت آموزی تأثیر غیر مستقیم مثبت و معناداری بر عملکرد شغلی از طریق تمایل به نوآوری، دانش آشکار و ضمنی دارد. تأثیر غیر مستقیم دانش آشکار و ضمنی بر عملکرد شغلی از طریق تمایل به نوآوری معنادار است. در مجموع یافته ها نقش مهارت آموزی، دانش آشکار و ضمنی و تمایل به نوآوری بر عملکرد شغلی را مورد تأکید قرار می دهند.