مطالعات مدیریت رفتار سازمانی در ورزش
مطالعات مدیریت رفتار سازمانی در ورزش دوره هشتم بهار 1400 شماره 1 (پیاپی 29) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
لازمه پیشرفت جوامع درحال توسعه، توجه ویژه به رسالت خطیر آموزش جهت تأمین نیازهای کنونی و آتی بارعایت اقتضائات آموزشی به روز آنهاست. موضوع تحقیق؛ طراحی الگوی ارتقای بالندگی حرفه ای معلمان تربیت بدنی بر اساس گراند تئوری با ماهیت اکتشافی- بنیادی می باشد. روش پژوهش بصورت کیفی بود و براساس نظریه داده بنیاد بارویکرد استراوس و کوربین که مشتمل بر کدگذاری باز، محوری و انتخابی است، به طراحی مدل پارادایمی بالندگی حرفه ای معلمان تربیت بدنی می پردازد. جامعه آماری کلیه معلمان تربیت بدنی برتر یا منتخب استان ها (بر اساس سوابق خدمتی و تجربیات آموزش موفق، عضو گروه های آموزشی)،اساتید دانشگاه فرهنگیان رشته علوم ورزشی، متخصصان و کارشناسان حوزه ستادی وزارت آموزش وپرورش 500 نفر بودند. در نمونه آماری به شیوه اشباع نظری و رعایت حد اشباع از نظرهای 36 نفر از افراد نخبه و متخصص نمونه تحقیق استفاده شد. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. خروجی پژوهش مدل پارادایمی بررسی عوامل توسعه ارتقای بالندگی حرفه ای معلمان تربیت بدنی بود که از شرایط علی، مقوله محوری، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها تشکیل شده است. موارد مذکور از کدهایی در مرحله اول کدگذاری؛ یعنی کدگذاری باز در چند مفهوم نظیر کاریزما و ویژگی های شخصیتی، اخلاق حرفه ای، سواد شناختی، شایستگی مهارتی ورزشی، شرایط محیط یادگیری و نهایتاً صلاحیت قانونی-حقوقی به دست آمدند. همچنین در مرحله دوم کدگذاری نیز، کدگذاری محوری با مقوله محوری بالندگی حرفه ای و سطوح فرعی نظیر مهارت های عملکردی-رفتاری، شغلی و جانبی شناسایی شد. در پایان مشخص شد که نتیجه اجرای راهبردهای تحقیق حاضر در سه سطح تخصصی، حرفه ای و عمومی، باعث بالندگی حرفه ای معلمان تربیت بدنی و مشخصاً استقرار نظام توانمند یاددهی و یادگیری ورزش در محیط آموزشی و هویت بخشی به درس تربیت بدنی می شود.
ارائه مدل مسئولیت اجتماعی سلبریتی های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل مسئولیت اجتماعی سلبریتی های ورزشی بود. روش پژوهش حاضر آمیخته اکتشافی (ترکیبی از روش کیفی و کمی) بود. در مرحله کیفی، از طریق مصاحبه با خبرگان آگاه از موضوع، گونه های مسئولیت اجتماعی سلبریتی های ورزشی با استفاده از روش تحلیل مضمون و تکنیک دلفی در قالب 53 عامل و 8 مولفه شناسایی و دسته بندی شدند. در مرحله کمی عوامل شناسایی شده در قالب پرسشنامه پنج ارزشی لیکرت تنظیم شدند و در اختیار نمونه آماری (سلبریتی های ورزشی) به تعداد 278 نفر قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مدل مسئولیت اجتماعی سلبریتی های ورزشی شامل مسئولیت اجتماعی، مسئولیت بشردوستی، مسئولیت اخلاقی، مسئولیت قانونی، مسئولیت زیست محیطی، مسئولیت فرهنگی، مسئولیت اقتصادی و مسئولیت سیاسی از برازش مناسبی برخوردار بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که با توجه به معروفیتی که سلبریتی های ورزشی در سطح جامعه دارند و به عنوان الگو در بخش زیادی از جامعه مطرح هستند و از دامنه نفوذ اجتماعی قابل توجهی نیز برخوردارند، مسئولیت پذیری آنها در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، بشردوستانه، زیست محیطی و غیره… باعث خواهد شد تا شرایط بسیار مناسبی برای جامعه ایجاد شود، و جامعه به سمت توسعه پایدار حرکت کند.
طراحی الگوی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ورزش با تاکید بر حوزه سیاسی و ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ورزش با تاکید بر حوزه سیاسی و ورزشی بود. روش پژوهش ترکیبی و از نوع طرح های آمیخته بود. جامعه آماری پژوهش 264 نفر بود که با تعداد نمونه تحقیق برابر بود. برای دستیابی به اهداف تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با روش دلفی در سه مرحله به تایید 21 نفر از متخصصین امور فرهنگی و ورزشی رسید. روایی سازه پرسشنامه نیز با تحلیل عاملی تاییدی به تایید رسید. برای دستیابی به اهداف پژوهش از روش های آماری توصیفی و استنباطی از جمله معادلات ساختاری و با کمک نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد در الگوی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ورزش با تاکید بر حوزه سیاسی و ورزشی عوامل توسعه روابط بین الملل، توسعه صلح و قدرت در سطح داخلی و بین المللی، سرمایه های انسانی، رویداد های ورزشی و تولیدات و محصولات وجود دارد و مدل به دست آمده از برازش مناسب برخوردار است.
ارائه مدل توسعه مسئولیت پذیری اجتماعی ورزشکاران بانوی نخبه در فضای مجازی با تاکید بر اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل توسعه مسئولیت پذیری اجتماعی ورزشکاران بانوی نخبه در اینستاگرام بود که از روش توصیفی- پیمایشی در جامعه آماری شامل کلیه بانوان ورزشکار نخبه ایران که در اینستاگرام فعالیت دارند انجام شد که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 201 نفر تعیین گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه استاندارد مسئولیت اجتماعی در ورزش نیازی تبار و همکاران (1399) بود که برای تایید روایی صوری و محتوایی پرسشنامه از نظر 9 نفر از اساتید مدیریت ورزشی و برای تایید پایایی نیز با انجام مطالعه ای مقدماتی بر روی 30 نفر از جامعه و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (82/0) تائید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از آزمون های K-S، تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون رتبه بندی فریدمن و تحلیل معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS نسخه 23 و اسمارت پی ال اس استفاده شد. یافته ها نشان داد که 11 عامل شامل تشویق به مشارکت اجتماعی، احترام به قوانین جامعه، احترام به فرهنگ جامعه، احترام به سنت های جامعه، الگوسازی، رفتار مناسب با هواداران، پوشش، آگاهی و دانش، ترویج سبک زندگی سالم، تعهد ورزشی به باشگاه و توجه به عوامل ارتباطی و رسانه هستند که بر توسعه مسئولیت پذیری اجتماعی ورزشکاران بانوی نخبه در اینستاگرام موثر می باشند.
اثر توانمند سازی ساختاری بر تعهد حرفه ای داوران لیگ برتر فوتبال ایران با میانجی گری ویژگی های شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اثر توانمند سازی ساختاری بر تعهد حرفه ای داوران لیگ برتر فوتبال مردان و زنان ایران با میانجی گری ویژگی های شغلی بود. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و بر اساس شیوه ی گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل 185 نفر داور (130 مرد و 55 زن) بود که همه آنها به نمونه ی تحقیق انتخاب شدند. ابزارهای گرد آوری داده ها شامل ترکیب پرسشنامه ی توانمندسازی ساختاری کردنائیج و همکاران (1394) و کانتر (1993)، پرسشنامه ی تعهد حرفه ای آرانیا و همکاران (1999) و ویژگی های شغلی جاکو (2004) بود. سوالات این سه پرسشنامه 46 عدد در مقیاس 5 ارزشی لیکرت بود. 10 نفر از متخصصین مدیریت ورزشی و کارشناسان داوری، روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها را تایید کردند. روایی همگرا و واگرا از طریق شاخص فورنل و لارکر تایید شد. پایایی ترکیبی هر سه پرسش نامه به ترتیب 92/0، 89/0 و 84/0 و پایایی کل پرسش نامه نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ 85 % بدست آمد. جهت تحلیل داده ها از روش مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS استفاده شد. بر طبق نتایج، فقط اثر توانمند سازی ساختاری بر تعهد حرفه ای 875/1T-Value= و 129/0- = ß منفی و غیر معنی دار بود. اما اثر توانمند سازی ساختاری بر ویژگی های شغلی671/5T-Value=، اثر ویژگی های شغلی بر تعهد حرفه ای 708/6T-Value= و اثر توانمندسازی ساختاری بر تعهد حرفه ای با میانجی گری ویژگی های شغلی 549/4T-Value=) مثبت و معنی دار گزارش شدند. همچنین تسهیم اطلاعات در بین ابعاد توانمندسازی ساختاری، دلبستگی در بین ابعاد تعهد حرفه ای و تنوع مهارت در بین ویژگی-های شغلی، بالاترین میانگین ها را به خود اختصاص داد.
ارائه مدل آسیب شناسی سرمایه های انسانی فدراسیون فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل آسیب شناسی وضعیت سرمایه انسانی فدراسیون فوتبال ایران به روش تحلیل سه شاخگی انجام گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است که به روش توصیفی- پیمایشی اجرا شده است. جامعه آماری کلیه کارمندان فدراسیون فوتبال ایران در سطوح مختلف اجرایی، میانی و عالی بود (283= N) که نظر به اهداف پژوهش از سرشماری جهت نمونه گیری استفاده گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه آسیب شناسی مولفه های استراتژیک سرمایه انسانی اسفندیاری و همکاران (1389) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار استنباطی از آزمونهای تی تک نمونه ای و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش به ترتیب بیانگر اهمیت بیشتر ابعاد ساختاری، رفتاری و زمینه ای در ایجاد آسیب های سرمایه انسانی بود. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان می دهد با توجه به اهمیت بیشتر ابعاد ساختاری و زمینه ای و وضع نامطلوب غالب مولفه های این ابعاد، فدراسیون فوتبال ایران نیازمند بازبینی در ابعاد ساختاری و زمینه ای و اقدام فوری جهت جلوگیری از آسیب زایی این مولفه ها در راستای بهبود وضع سرمایه انسانی خویش می باشند.
ارتباط ویژگی های شخصیتی و مدیریت تحول در مدیران اماکن ورزشی با نقش میانجی تفکر استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه ویژگی های شخصیتی با مدیریت تحول با در نظر گرفتن نقش میانجی تفکر استراتژیک در مدیران اماکن ورزشی است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مدیران اماکن ورزشی شهر تهران تشکیل می دهند. بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران بدون حجم جامعه 384 نفر از مدیران اماکن ورزشی شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه مقیاس کوتاه پنج بعد شخصیت؛ پرسشنامه استاندارد مدیریت تحول کاستگلیون (2002) و پرسشنامه تفکر استراتژیک منوریان و همکاران (1391) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه و از مدل سازی معادلات ساختاری(SEM) برای تعیین روابط خطی هم زمان بین متغیرها استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که «ویژگی های شخصیتی» با «تفکر استراتژیک» و «مدیریت تحول» در سطح 05/0=α ارتباط معنی داری دارد. در مدل نهایی تحقیق نشان داده شد که ویژگی های شخصیتی با ضریب مسیر(50/0pc=) بر تفکر استراتژیک و با ضریب مسیر(62/0pc=) بر مدیریت تحول دارای اثر مستقیم بوده و تفکر استراتژیک نیز با ضریب مسیر(51/0pc=) بر مدیریت تحول اثر مستقیم دارد. بر اساس نتایج تحقیق می توان نتیجه گیری نمود که ویژگی های شخصیتی مدیران اماکن ورزشی نقشی به همراه تفکر استراتژیک می تواند تغییرات و تحولات مطلوب را در امکان ورزشی به وجود آورد. ازاین رو توصیه می شود مدیران اماکن ورزشی بر تفکر سیستمی و سازگاری به عنوان مهم ترین مؤلفه های اثرگذار بر مدیریت تحول تأکید بیشتری داشته باشند.
روابط ساختاری بین بی تفاوتی سازمانی، فضیلت سازمانی، عدالت سازمانی وکیفیت زندگی کاری کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان استان های شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطاله حاضر تعیین روابط ساختاری بین بی تفاوتی سازمانی، فضیلت سازمانی، عدالت سازمانی و کیفیت زندگی کاری کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان استان های شمال غرب ایران بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی (مدل یابی معادلات ساختاری) بود و جامعه آماری شامل 204 کارمند رسمی شاغل ادارات کل ورزش و جوانان استان های شمال غرب ایران (آذربایجان شرقی، 86 نفر، آذربایجان غربی، 57 نفر و اردبیل،61 نفر)، طبق آمار سال 1399 بود. براساس روش کل شمار، همه 204 کارمند(134 مرد و 65 زن) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که پرسشنامه های بی تفاوتی سازمانی دانایی فرد و همکاران (1389)، فضیلت سازمانی کامرون و همکاران(2004)، کیفیت زندگی کاری والتون (1973)، و عدالت سازمانی نیهوف و مورمن(1993)، را تکمیل کردند. از نرم افزارهای (Spss 24) و (Amos26)، جهت تحلیل و مدل یابی بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد اثرات فضیلت سازمانی بر بی تفاوتی سازمانی(25/0- b=)، (005/0p=)، کیفیت زندگی کاری بر بی تفاوتی سازمانی(31/0- b=)، (001/0p=)، و در نهایت تاثیر عدالت سازمانی بر بی تفاوتی سازمانی (37/0- b=)، (001/0p=)، منفی و معنی دار بود. همچنین شاخص های بدست آمده از برازش مدل، مطلوبیت مدل تحقیق را تایید کردند. به نظر می رسد مدیران از طریق ارتقاء فضیلت سازمانی و بهبود برنامه های کیفیت زندگی کاری و عدالت سازمانی، می توانند زمینه های بروز بی تفاوتی سازمانی کارکنان را کاهش دهند.