مطالعات مدیریت رفتار سازمانی در ورزش
مطالعات مدیریت رفتار سازمانی در ورزش دوره 10 پاییز 1402 شماره 3 (پیاپی 39) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
با توجه به مطالعات جدید و گسترده دانشی در حوزه ورزش و اهمیت مدیریتِ دانشِ این دستاوردها در خط مشی گذاری های مدیران ورزشی جهت آموزش بهینه و اثربخش ورزشکاران به منظور رسیدن به عملکرد بالاتر و جلوگیری از صدمات ورزشکاران، این مقاله با استفاده از روش معادلات ساختاری، تاثیر مولفه های مدیریت دانش در مدیران فدراسیون کشتی را بر آموزش اثربخش ورزشکاران بررسی کرده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش جمع آوری داده ها توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش ورزشکاران کشتی در سال 1401 بوده است که تعداد 50 نفر به عنوان حجم نمونه و با استفاده از فرمول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعات، شامل پرسشنامه مدیریت دانش نیومن و کنراد (2000) 21 آیتمی، پرسشنامه آموزش یاوری (1396) شامل 32 آیتم، و پرسشنامه اثربخشی پارسونز شامل 28 آیتم بوده است. روایی محتوایی پرسشنامه به تایید جمعی از صاحب نظران رسیده است. سنجش پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بیش تر از 7/0 محاسبه گردید. نتایج حاصل از پژوهش با استفاده از معادلات ساختاری نرم افزار PLS نشان می دهد که مولفه ایجاد دانش در مدیران فدراسیون کشتی با عدد 8522/43 بیشترین وزن از بارهای عاملی و مولفه انتقال دانش با 7366/21 کمترین وزن را به خود اختصاص داده است. در این میان مولفه کاربرد دانش با عدد 154/30 و مولفه حفظ و نگهداری دانش با 6228/26 به ترتیب بعد از مولفه ایجاد دانش قرار می گیرند. همچنین چهار مولفه مدل شبکه ای مدیریت دانشِ مدیران ورزشی رابطه مثبت و معناداری با اثربخشی آموزش های ورزشکاران دارد.
ارتباط تسلط به فناوری اطلاعات با بهره وری سازمانی در کارکنان زن مجموعه های ورزشی سازمان شهرداری تهران با نقش میانجی توانمند سازی و چابکی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تسلط بر فناوری اطلاعات به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر ابعاد مختلف یک سازمان ها اثر گذار است از همین رو هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط تسلط به فناوری اطلاعات با بهره وری سازمانی در کارکنان زن مجموعه های ورزشی سازمان شهرداری تهران با نقش میانجی توانمند سازی و چابکی سازمانی می باشد، پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، ازنظر زمان مقطعی و از حیث ماهیت داده ها کمی است که به روش توصیفی-همبستگی و روش های آماری رگرسیون چند متغیر با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس22 انجام شده است. جامعه آماری شامل مدیران وکارکنان زن مجموعه های ورزشی سازمان شهرداری تهران به تعداد 1350 نفر می باشد نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر محاسبه گردید، روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های استاندارد می باشد برای سنجش توانمندسازی از پرسشنامه اسپریتزر و میشرا ، چابکی سازمانی از پرسشنامه شریفی - یانگ و بهره وری سازمانی از پرسشنامه اچیو استفاده شده است، پایایی کل پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 75/. محاسبه گردید، یافته ها حاکی است رابطه همبستگی دو متغیر تسلط به فناوری و توانمند سازی با ضریب463/0 در رتبه اول و تسلط به فناوری و بهره وری سازمانی420/0در رتبه دوم قرار دارد، تسلط به فناوری از دو مسیر مستقیم و غیر مستقیم بر بهره وری سازمانی اثر گذار است در مسیر مستقیم تسلط به فناوری با مولفه های توزیع مناسب اطلاعات، کاهش هزینه های مالی و از مسیر غیر مستقیم از طریق اثر بر چابکی سازمانی و توانمندسازی بر بهره وری اثر گذار است.
نقش میانجی خلق ارزش مشترک و درگیر کردن کارکنان بر رابطه بین رهبری خدمتگزار و ارائه خدمات نوآورانه در باشگاه های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خلق ارزش مشترک و درگیر کردن کارکنان بر رابطه بین رهبری خدمتگزار و ارائه خدمات نوآورانه در باشگاه های ورزشی بود . روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق کارکنان باشگاه های ورزشی کشور عراق بودند که با استفاده از روش تصادفی_طبقه ای تعداد 385 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل فرضیات از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار پی ال اس 3 استفاده شد. نتایج نشان داد که رهبری خدمتگزار با درگیر کردن کارکنان، خلق ارزش مشترک و ارائه خدمات نوآورانه رابطه معناداری دارد. طبق نتایج خلق ارزش مشترک با ارائه خدمات نوآورانه رابطه معناداری ندارد اما درگیر کردن کارکنان با ارائه خدمات نوآورانه رابطه معناداری دارد. همچنین، خلق ارزش مشترک بر رابطه بین رهبری خدمتگزار و ارائه خدمات نوآورانه نقش میانجی دارد اما درگیر کردن کارکنان نقش میانجی بر این رابطه ندارد. در مجموع، می توان چنین گفت که وقتی ایجاد ارزش مشترک توسط رهبری خادمانه تحت تاثیر قرار گیرد، ظرفیت سازمان برای شناسایی و پاسخ به نیازها و چالش های اجتماعی از طریق خدمات نوآورانه تقویت می شود .
مطالعه عوامل موثر بر بد اخلاقی بازیکنان فوتبال با استفاده از رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ورزش امروزه از مقوله های مهم در هر جامعه ای محسوب می شود و افراد زیادی را تحت تاثیر خود قرار داده است. فوتبال یکی از محبوب ترین رشته های ورزشی و البته یکی از پر برخوردترین رشته ها لحاظ می شود که خصوصا اخلاق و رفتار بازیکنان را نشانه گرفته است. اولین گام برای سامان بخشیدن به این مسئله پیداکردن عوامل موثر بر بداخلاقی در بازیکنان فوتبال می باشد. پژوهش حاضر به منظور مطالعه عوامل موثر بر بداخلاقی بازیکنان لیگ برتر فوتبال انجام شده است. مواد و روش ها: در این پژوهش از روش تحقیق کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد براساس الگوی اشتراوس-کوربین استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را اساتید تربیت بدنی، مربیان فوتبال و دانشجویان تربیت بدنی تشکیل داده اند و با روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه-های نیمه ساختار یافته با 18 نفر از اساتید و صاحب نظران تا حصول اشباع نظری ادامه پیدا کرد. به منظور اطمینان از روایی ابزار از نظرات خبرگان و برای اطمینان از پایایی داده ها از روش بازبینی نخبگان غیرشرکت کننده در پژوهش استفاده شد. یافته ها: پس از طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، نتایج تحلیل داده ها حول الگوی پارادایمی، شش مقوله کلی استخراج شدند که ناظر بر مهم ترین عوامل پیش روی پرخاشگری در بازیکنان در فوتبال می باشند. این عوامل عبارتند از : عوامل مدیریتی، عوامل فردی و روانی، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی و اجتماعی و عوامل امکاناتی می باشد. نتیجه : طبق یافته های پژوهش به این نتیجه رسیده شد که عوامل درونی و بیرونی از مهم ترین عوامل و تاثیرگذار بر روند بداخلاقی بازیکنان فوتبال می باشد.
اثر رفتار سیاسی مدیران بر بهره وری کارکنان وزارت ورزش و جوانان با نقش واسطه ای اخلاق کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر رفتار سیاسی مدیران بر بهره وری کارکنان وزارت ورزش و جوانان با نقش واسطه ای اخلاق کاری می باشد. این تحقیق از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان وزارت ورزش و جوانان تشکیل می دهند که تعداد آن ها در شش ماهه نخست سال 1397، معادل 915 نفر می باشند. از روش نمونه گیری تصادفی ساده برای انتخاب اعضای نمونه آماری استفاده شد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 269 نفر بدست آمد. جهت اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های استاندارد رفتار سیاسی مدیران دی. جی. دوبرین(1978)، اخلاق کاری کادوزیر (2002)، بهره وری منابع انسانی (کارکنان) هرسی و گلداسمیت(1980) استفاده گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شده است. برای آزمون فرضیه ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که، مولفه های رفتار سیاسی مدیران(استفاده سیاسی از اطلاعات، چاپلوسی، تصویر سازی، الزامات اخلاقی، معاشرت با افراد ذی نفوذ و ایجاد پایگاه حمایتی) بر اخلاق کاری و بهره وری کارکنان اثر معنادار و منفی دارد. همچنین، اخلاق کاری در روابط بین مولفه های رفتار سیاسی مدیران (به غیر از مولفه های الزامات اخلاقی و معاشرت با افراد ذی نفوذ p>0.05) با بهره وری کارکنان نقش واسطه ای دارد و نیز اخلاق کاری در روابط بین مولفه های رفتار سیاسی مدیران به غیر از مولفه های توانایی علمی و توانمندی ادراکی- عاطفی (p>0.05) با بهره وری کارکنان نقش واسطه را ایفا می کرد. از این رو، مدیران وزارت ورزش و جوانان برای دستیابی به بهره وری کارکنان این وزارت خانه، می بایست نسبت به همه مولفه های رفتار سیاسی و اخلاق کاری با حساسیت و رویکرد علمی برخورد نمایند.
تحلیل نقش تعدیل کنندگی فضیلت سازمانی در تبیین رابطه بین توانمندسازی و سرمایه اجتماعی معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تحلیل نقش تعدیل کنندگی فضیلت سازمانی در تبیین رابطه بین توانمندسازی و سرمایه اجتماعی معلمان تربیت بدنی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع طرح های همبستگی بود که به روش مدل سازی معادلات ساختاری صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی معلمان تربیت بدنی استان همدان بود که تعداد 287 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه توانمندسازی اسپریتزر (1995)، فضیلت سازمانی کامرون (2004) و سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) بود. روایی پرسشنامه ها به تأیید 15 نفر از اساتید مدیریت ورزشی رسید و پایایی آن ها نیز با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 86/0، 91/0 و 94/0 محاسبه گردید. یافته های تحقیق نشان داد که فضیلت سازمانی در تبیین رابطه بین توانمندسازی و سرمایه اجتماعی معلمان تربیت بدنی نقش تعدیل کنندگی دارد. همچنین سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی معلمان تأثیر مثبت می گذارد. فضیلت سازمانی تأثیر مثبتی بر توانمندسازی معلمان تربیت بدنی دارد. براساس نتایج پژوهش حاضر می توان بیان نمود که تقویت فضیلت سازمانی و اخلاق در سطح فردی و سطح سازمانی نه تنها کارکرد مثبت بر توانمندسازی معلمان تربیت بدنی خواهد شد بلکه به طور معناداری رابطه سرمایه اجتماعی و فضیلت سازمانی را تحت تأثیر خود قرار می دهد.