مقالات
حوزه های تخصصی:
در محیط پیچیده و پیش بینی ناپذیر زنجیره تأمین، تلاش برای کاهش ریسک ممکن است به کاهش یا افزایش دیگر ریسک ها بینجامد؛ ازاین رو شناسایی ریسک های زنجیره تأمین و روابط بین آنها ضروری است و به راهبرد مؤثرتر و جامع تر کاهش ریسک منجر می شود. هدف این تحقیق شناسایی و استخراج ساختار روابط ریسک های بالقوه زنجیره تأمین است. در این مقاله، با مرور پیشینه پژوهش و براساس نظرخواهی از خبرگان، دوازده ریسک اصلی زنجیره تأمین صنعت پتروشیمی شناسایی شد، سپس با استفاده از فرایند مدل سازی تفسیری- ساختاری روابط بین ریسک ها استخراج و در نهایت اعتبار مدل از طریق مدل سازی معادلات ساختاری آزمون شد. نوآوری این پژوهش ترکیب رویکرد مدل سازی تفسیری- ساختاری و معادلات ساختاری است. نتایج نشان داد که ریسک های محیط خارجی زنجیره تأمین (ریسک های طبیعی، سیاسی- اجتماعی، خط مشی و اقتصاد کلان) در سطوح پایین مدل قرار می گیرند و بیشترین اثر را بر دیگر ریسک ها دارند و عامل ظهور و تشدید ریسک های محیط صنعت (بازار محصول و رقابت، بازار نهاده ها و ارتباطات و همکاری) و محیط سازمانی (ریسک های عملیاتی، مالی، راهبردی، تعهد و فرهنگ سازمانی و کارکنان) به شمار می روند.
طراحی مدلی برای ارزیابی و اولویت بندی پیمانکاران با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فازی و تابع زیان تاگوچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله پیش رو ارزیابی و اولویت بندی پیمانکاران شرکت توزیع برق استان فارس است. طبیعت چنین تصمیم گیری هایی به طور معمول پیچیده است و اساساً یک مسئله تصمیم گیری چندمعیاره است. اگر عملکرد پیمانکاران مطلوب نباشد، موجب خسران می شود، به عبارت دیگر، پیمانکاری عملکرد بهتری دارد که زیان کمتری را بر شرکت تحمیل کند. برای تعیین میزان زیان ناشی از اقدام های پیمانکاران می توان از تابع زیان تاگوچی استفاده کرد. در این مقاله با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی و ترکیب آن با مدل تابع زیان تاگوچی مدلی برای ارزیابی و اولویت بندی پیمانکاران ارائه می شود. این روش رتبه بندی کاملی را براساس عملکرد رتبه بندی تأمین کنندگان ارائه می کند. ورودی این مدل داده های مربوط به بیست پیمانکار شرکت توزیع برق استان فارس در بیست وچهار معیار انتخابی و خروجی این مدل امتیاز نهایی زیان ناشی از کار با هر پیمانکار است. براساس نتایج قوی ترین و ضعیف ترین پیمانکار به ترتیب زیانی معادل 20/29 و 15/98 درصد به شرکت وارد می کنند.
زمان بندی دو هدفه خطوط جریان منعطف بدون وقفه با پنجره زمانی تحویل و امکان رد کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های اساسی تولیدکنندگان در سیستم های تولید براساس سفارش، برقراری توازن بین سفارش های ورودی و منابع محدود است. ازاین رو آنها باید برخی سفارش ها را انتخاب و بعضی را رد کنند. علاوه بر این، در پذیرش سفارش ها باید زمان بندی کارهای جاری در نظر گرفته شود. در تحقیق پیش رو در مورد مسئله زمان بندی و پذیرش سفارش در سیستم تولیدی خط جریان منعطف بدون وقفه بحث شده است. سفارش هایی که امکان تحویل در موعد مقرر را نداشته باشند، رد می شوند. بیشتر تحقیقات صورت گرفته مبتنی بر بهینه سازی تک هدفه اند، درصورتی که در شرایط واقعی باید اهداف مختلف را در تصمیم گیری مدنظر قرار داد. به همین دلیل مدل دو هدفه ای با اهداف حداکثر سازی سود و حداقل سازی میزان انحراف ها از موعد تحویل، ارائه شده است. به دلیل پیچیدگی زیاد مدل، روش های دقیق جواب بهینه ای را تولید نمی کنند، بنابر این دو الگوریتم فراابتکاری NSGA II و MOSA برای این مسئله توسعه داده شده و عملکرد آنها در سه دسته مختلف مسائل از طریق شاخص های کمّی مقایسه شد.
مسئله چندهدفه انتخاب و زمان بندی سبد پروژه در شرایط عدم قطعیت (مطالعه موردی: شرکت دانش بنیان پایافناوران فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها و به خصوص مراکز تحقیق و توسعه با مسئله انتخاب سبد پروژه در شرایط عدم قطعیت مواجه اند. علاوه بر این در بیشتر تحقیقات گذشته زمان بندی سبد پروژه به صورت مجزا پس از انتخاب آنها صورت می گیرد که به کاهش کارایی مدل می انجامد. ازاین رو در این پژوهش، یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح غیرخطی برای مسئله چندهدفه انتخاب و زمان بندی همزمان با اهدف ماکزیمم سازی ارزش کنونی خالص مورد انتظار و مینیمم سازی ارزش کنونی واریانس درآمد کل پروژه ها ارائه می شود. همچنین درآمد سالانه پروژه ها دارای خودهمبستگی است و از مدل سری زمانی مناسبی پیروی می کند. از مزایای مدل پیشنهادی، در نظر گرفتن ریسک ناشی از عدم قطعیت موفقیت پروژه ها و درآمد آنها و نیز ریسک ناشی از کمبود بودجه است. با توجه به پیچیدگی زیاد آن به خصوص برای مسائل بزرگ، الگوریتم های ازدحام ذرات، شبیه سازی تبرید و ژنتیک ارائه شده و کارایی آنها در یک مثال فرضی مقایسه می شود. نتایج حاصل، بیانگر برتری نسبی الگوریتم شبیه سازی تبرید از نظر کیفیت جواب و زمان اجراست. سرانجام مدل پیشنهادی با پیاده سازی در یک شرکت دانش بنیان در دانشگاه فردوسی مشهد اعتبارسنجی می شود.
برنامه ریزی تصادفی چندهدفه برای انتخاب سبد سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در رویکردهای سنتی مقادیر مرتبط با اهداف یک مدل تصمیم گیری اغلب معین و قطعی فرض می شود، درحالی که در دنیای واقعی این مقادیر احتمالی است و تصمیم گیرنده نمی تواند آنها را به طور قطعی تعیین کند. بهینه سازی مالی یکی از حوزه های جذاب در تصمیم گیری در شرایط عدم اطمینان است. در مسئله انتخاب سبد سرمایه گذاری، تصمیم گیرنده همزمان با اهداف مختلف و گاه متعارض مانند نرخ بازده، نقدینگی، سود تقسیمی و ریسک مواجه است. تاکنون روش های مختلف برنامه ریزی چندهدفه از جمله برنامه ریزی آرمانی و برنامه ریزی توافقی که بیشترین میزان ترجیحات و آرمان های تصمیم گیرنده را ارضا کند و روش های مختلف برنامه ریزی چندمعیاره برای مواجهه با مسئله انتخاب سبد سهام استفاده شده اند. در این پژوهش با تشکیل برنامه ریزی تصادفی چندهدفه که شاخص های مرتبط با اهداف، تصادفی و مبتنی بر توزیع نرمال هستند، از مدل برنامه ریزی توافقی با محدودیت تصادفی به منظور انتخاب سبد استفاده شد. پس از توسعه و حل مدل، در نهایت نتایج مدل برنامه ریزی برای انتخاب سبد سهام در بازار بورس تهران ارائه شده است.
بهینه سازی سبد پروژه با اثر متقابل با استفاده از الگوریتم بهینه سازی مبتنی بر آموزش و یادگیری (TLBO)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها با انبوهی از پروژه ها و فرصت های سرمایه گذاری مواجه اند. با وجود ضرورت توجه به معیارهای مختلف، پیچیدگی مدل های چندهدفه در کنار ضعف ابزارهای بهینه سازی در حل این مدل ها، مدیران را مجبور ساخته تا معیارهای انتخاب را محدودتر کرده و اغلب به معیارهای مالی اکتفا کنند. در این مقاله با بهره گیری از الگوریتمی کارا مبتنی بر فرایند آموزش و یادگیری علاوه بر معیارهای مالی، عواملی همچون توانایی سازمان در اجرای موفقیت آمیز پروژه ها، میزان تحقق راهبرد های سازمان در پرتو پروژه های انتخابی و همچنین تأثیر متقابل مجموعه پروژه های منتخب بر یکدیگر در قالب یک مدل برنامه ریزی صفر و یک چندهدفه بررسی و بهینه گردید. در نهایت مدل ارائه شده در یک سازمان پروژه محور اعمال و نحوه عملکرد الگوریتم پیشنهادی با الگوریتم های ژنتیک و بهینه سازی گروه ذرات مقایسه شد. نتایج حاکی از توانایی الگوریتم پیشنهادی در دستیابی به پاسخ بهینه و برتری آن نسبت به سایرین است.
اندازه گیری پایداری زنجیره تأمین خدمات با استفاده از سیستم استنتاج فازی چندمرحله ای/چندبخشی (مطالعه موردی: بانک پارسیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار در پی توسعه مستمر، ورای توسعه اقتصادی است. با توجه به اهمیت اساسی بانک ها در اقتصاد و اهمیت بحث پایداری در سال های اخیر، این پژوهش به اندازه گیری پایداری در صنعت بانکداری ایران و به صورت خاص در بانک پارسیان پرداخته است. چارچوب اولیه به دست آمده از مرور جامع ادبیات، گزارش های پایداری بانک های منتخب دنیا و سایر گزارش های منتشرشده در حوزه پایداری با برگزاری جلسات گروه متمرکز با خبرگان صنعت بانکداری تأیید شد. به منظور اندازه گیری پایداری بر پایه چارچوب نهایی حاصل از جلسات گروه متمرکز، یک سیستم استنتاج فازی چندمرحله ای/چندبخشی طراحی شد که توان سنجش پایداری در هر یک از چهار سازه اصلی شناسایی شده (سازه اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی و حکمرانی) را داراست. براساس عدد خروجی این چهار سازه یک سیستم استنتاج فازی دیگر برای اندازه گیری مفهوم پایداری به صورت خاص در بانک پارسیان طراحی شده که خروجی آن 798/0 است. برای ارزیابی نهایی سطح پایداری کلی طیف طراحی شده گزارش ابتکار عمل جهانی به کار گرفته شد. با توجه به عدد حاصل از سیستم طراحی شده و طیف گفته شده، بانک پارسیان دارای پایداری سطح A است.
تخصیص بهینه منابع انرژی در ایران با رویکرد هدفمند کردن یارانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از روش های تحقیق در عملیات به تخصیص بهینه نفت و گاز طبیعی به بخش های مختلف مصرف شامل خانگی- تجاری، حمل ونقل، صنایع، کشاورزی، صادرات، تزریق به مخازن نفتی و نیروگاه ها به عنوان تولید کننده انرژی ثانویه پرداخته شده است. تخصیص بهینه انرژی به بخش های مختلف مصرف طی سال های 1391 تا 1400، با طراحی یک مدل برنامه ریزی خطی و با در نظر گرفتن اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها، انجام گرفته است. هدف افزایش درآمد دولت بوده و در این زمینه برنامه های آتی دولت در نظر گرفته شده و محدودیت هایی همچون تأمین تقاضای انرژی بخش های مختلف مصرف و نبود برخی از زیرساخت ها نیز مورد توجه قرار گرفته است. نتایج این تحقیق، میزان تخصیص بهینه فراورده های نفتی و گاز طبیعی به بخش های مختلف طی سال های آتی را مشخص می کند و راهکارهای مناسبی را در اختیار برنامه ریزان و تصمیم گیران، به منظور برنامه ریزی مناسب قرار می دهد.
ارزیابی راهبردی کیفیت خدمات شهرداری یزد با رویکرد تلفیقی مدل سروپرف و ماتریس مشاوران گروه بوستون بر مبنای تحلیل روابط خاکستری فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عنایت به اهمیت کیفیت خدمات در سازمان های دولتی، در پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل راهبردی کیفیت خدمات شهرداری یزد پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش مراجعه کنندگان سازمان شهرداری منطقه سه شهرستان یزد بود که از جامعه، 111 نفر برای پاسخگویی به پرسشنامه انتخاب شدند. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر خبرگان تأیید شد و برای پایایی نیز ضریب آلفای کرونباخ معادل 79/0 محاسبه شد. برای اجرای تحقیق، با تلفیق مدل سروپرف، ابزار راهبردی ماتریس BCG و بهره گیری از روش کمی تحلیل داده ها و روابط خاکستری وضعیت راهبردی سازمان در هر یک از ابعاد و مؤلفه های کیفیت خدمات بررسی و به منظور برنامه ریزی بهبود خدمات به مدیران ارائه شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد، سازمان از نظر پاسخگویی، تضمین و قابلیت اطمینان در ناحیه علامت پرسش قرار دارد و میزان تأثیر این ابعاد در بهبود کیفیت خدمات اهمیت دارد، ولی سطح کیفیت خدمات سازمان در این ابعاد پایین است. به عبارتی این ابعاد نیازمند برنامه ریزی جدی و فوری هستند و سازمان می تواند از طریق بهبود در آن سطح رضایت را به طور چشمگیری افزایش دهد.
ارائه روش شناسی گام به گام تدوین نقشه های راهبرد: رویکرد ترکیبی بسط عملکرد کیفیت، غربال سازی فازی و نقشه های شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کارت امتیازی متوازن در جاری سازی راهبرد در بسیاری از سازمان ها، نقشی حیاتی دارد. در این بین نقشه های راهبرد به عنوان نسل سوم کارت های امتیازی، با تبدیل مأموریت و چشم انداز به اهداف راهبردی، پل بین تدوین و اجرای راهبرد است. با وجود این روش شناسی تدوین آن هنوز با ابهام های بسیاری مواجه است. مطالعه حاضر با الهام از دیدگاه صاحب نظران این حوزه و بررسی پیشینه پژوهش، روش شناسی بهبودیافته ای را برای رفع سه نقص یا پتانسیل بهبود شناسایی شده نقشه راهبرد ارائه کرده است. با به کارگیری QFD و غربال سازی فازی، نقشه های شناختی فازی و توجه به محیط فازی تدوین نقشه راهبرد روش شناسی گام به گامی ارائه شده است که پالایش اهداف راهبردی، مدل سازی روابط علی و قضاوت های انسانی را مدنظر قرار داده است. در نهایت این روش شناسی در یک مورد عملی پیاده شده است.