مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه شرکت های تولیدی ناگزیرند برای بقا به مسائل زیست محیطی و اجتماعی در زنجیره تأمین توجه کنند. برای بررسی زنجیره تأمین پایدار، تلاش های زیادی صورت گرفته؛ اما در زمینه چابک بودن زنجیره تأمین پایدار تحقیقات کمی وجود دارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل چابکی زنجیره تأمین پایدار در صنعت آجر استان اصفهان به اجرا درآمده است. روش: پژوهش حاضر توسعه ای کاربردی بوده و به صورت کیفی اجرا شده است. با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، 10 خبره آشنا به پژوهش تعیین شدند. سپس با استفاده از روش تحلیل مضمونی و به کمک مصاحبه نیمه ساخت یافته با خبرگان، مضمون های توصیفی، تفسیری و فراگیر شکل گرفته و بدین ترتیب عناصر مدل استخراج گردید. از روش مدل سازی ساختاری تفسیری به منظور برقراری ارتباط میان عناصر و ساختن مدل استفاده شد. یافته ها: طبق نتایج به دست آمده از تحلیل مضمونی، 11 عامل، شامل اجتماعی بودن، پاسخگویی، رعایت قوانین، سرعت، فناوری اطلاعات، حفظ محیط زیست، شایستگی، انعطاف پذیری، تعهد مدیریت ارشد، مدیریت کیفیت جامع و اقتصادی بودن، به دست آمد و به کمک روش مدل سازی ساختاری تفسیری، مشخص شد تعهد مدیریت ارشد زیربنای مدل بوده و دو عامل اجتماعی بودن و حفظ محیط زیست سرآمد مدل هستند. نتیجه گیری: برای رسیدن به چابکی زنجیره تأمین پایدار در صنعت آجر، مدیران صنایع آجر باید نسبت به اجرای چابکی زنجیره تأمین پایدار، تعهد و آمادگی لازم را داشته باشند.
ارائه مدلی جدید در راستای بهبود مدل های مبتنی بر DEA در طبقه بندی چندمعیاره اقلام موجودی (مطالعه موردی: پارس خزر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بسیاری از سازمان ها برای کنترل صحیح حجم زیاد موجودی های خود از روش طبقه بندیABC استفاده می کنند و این روش رایج ترین شیوه برای طبقه بندی موجودی هاست. در طبقه بندی ABC سنتی، اقلام تنها بر اساس یک معیار واحد دسته بندی می شوند. اما معیارهای دیگری نیز وجود دارند که توجه به آنها در طبقه بندی موجودی ها ضروری است. هدف این پژوهش ارائه مدل جدید در طبقه بندی چندمعیاره اقلام موجودی است.
روش: از میان روش های چند معیاره برای طبقه بندی موجودی ها، مدل های مبتنی بر تحلیل پوششی داده ها به قضاوت تصمیم گیرنده برای تعیین وزن معیارها نیازی ندارند؛ اما در ادبیات پژوهش فقط از روش های شعاعی تحلیل پوششی داده ها برای طبقه بندی اقلام موجودی استفاده شده است. در این مقاله کارایی متقاطع یک مدل غیر شعاعی برای بهبود روش میانگین کارایی متقاطع مدل آر که مدلی شعاعی است، پیشنهاد شده است.
یافته ها: روش پیشنهاد شده به دلیل استفاده از یک مدل غیرشعاعی، ضعف مدل آر را ندارد و از مزایای روش کارایی متقاطع نیز برخوردار است.
نتیجه گیری: مدل ها روی 47 قلم از اقلام موجودی مربوط به یک مثال عددی مشترک موجود در ادبیات پژوهش و همچنین روی 80 قلم از اقلام موجودی شرکت صنعتی پارس خزر به اجرا درآمد و نتایج آنها تحلیل شد. نتایج مقایسه مدل پیشنهاد شده با برخی از مدل های موجود در ادبیات پژوهش، نشان دهنده برتری مدل پیشنهاد شده است.
ارائه کارت امتیازی متوازن منابع انسانی مبتنی برشبیه سازی سیستم های پویا (مطالعه موردی: صنایع غذایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارائه مدل سیستمی دینامیکی برای ساخت منظر رشد و یادگیری یک شرکت تولیدی است. تمرکز اصلی مدل بر مدیریت منابع انسانی شرکت است. روش: در این پ ژوهش، رویکردی مبتنی بر شبیه سازی پویا به منظور ارزیابی وضعیت نیروی انسانی ارائه شده است. بدین منظور ضمن شناسایی مهم ترین متغیرهای منظر رشد و یادگیری کارت امتیازی متوازن، دو مدل کیفی و کمی طراحی و پیاده سازی شد. مدل کیفی توصیف کننده روابط علت و معلولی و چگونگی وجود بازخورد سیستمی بین متغیرهاست و مدل کمی بر روابط ریاضی بین آنها مبتنی است. یافته ها: مدل پیشنهاد شده در یک شرکت تولیدی فعال در صنعت غذایی و آشامیدنی کشور به اجرا درآمد. بر اساس اهداف استراتژی منابع انسانی آن شرکت، سناریوهای متفاوتی تعریف شد و با اجرای سناریوها، وضعیت شاخص های منابع انسانی در آینده شرکت پیش بینی و تحلیل شد. نتیجه گیری: با استفاده از مدل ارائه شده، مدیران شرکت قادر خواهند بود که عوامل مؤثر و میزان تأثیر آنها را در مهم ترین شاخص های منابع انسانی ارزیابی کرده و برای کسب موفقیت در آینده تصمیم های لازم را اتخاذ کنند.
معماری الگوی شناسایی استعدادهای برتر در بنیاد ملی نخبگان: روش شناسی الگوریتم ترکیبی SSM و CM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با آغاز اقتصاد دانش محور، استعدادها سرمایه راهبردی برای کسب مزیت رقابتی پایدار و معیاری برای رشد و بالندگی در سطوح مختلف سازمانی و اجتماعی شناخته شده اند. از این رو در سالیان اخیر مقوله معماری مدیریت استعداد، بر کشف و شناسایی استعدادهای برتر در حوزه های مختلف تأکید داشته است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی مطلوب برای شناسایی استعدادهای برتر در بنیاد ملی نخبگان انجام شده است.روش: این پژوهش مبتنی بر مطالعه ای توصیفی اکتشافی و با رویکردی توسعه ای کاربردی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل نخبگان علمی کشور و همچنین مدیران ارشد بنیاد ملی نخبگان است. نمونه آماری به روش هدفمند قضاوتی به تعداد 25 نفر انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها شامل مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان بوده است. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با رویکرد کیفی و مبتنی بر الگوریتم ترکیبی روش شناسی سیستم های نرم و نگاشت شناختی انجام شده است.یافته ها: یافته های این پژوهش منتج به ارائه الگویی برای شناسایی استعدادهای برتر در بنیاد ملی نخبگان شده که شامل دو روش کلی نخبه گزینی فعالانه و منفعلانه است.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که نخبه گزینی فعالانه دربرگیرنده دو روش معرفی گرایانه و جست وجوگرایانه و نخبه گزینی منفعلانه شامل دو روش گزینشی و خوداظهارانه است.
ارائه یک مدل ترکیبی شبیه سازی- شبکه های بیز برای ارزیابی هزینه تکمیل پروژه در شرایط ریسک (مورد مطالعه: پروژه ساخت پالایشگاه فاز 13 میدان گازی پارس جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مقاله ارائه رویکردی نوین برای ارزیابی اثر تجمیعی ریسک ها بر هزینه تکمیل پروژه است. این اثر تجمیعی، دربرگیرنده آثار اصلی ریسک ها و همچنین تأثیرات برهم کنش نشئت گرفته از وابستگی های بین آنهاست.
روش: در این مقاله، با ترکیب روش های شبیه سازی مونت کارلو و شبکه های بیزین، ساختاری برای ارزیابی اثر تجمیعی ریسک ها بر هزینه تکمیل پروژه ارائه می شود. ساختار فوق، با مد نظر قراردادن برهم کنش های بین ریسک ها، شاخصی برای ارزیابی برآیند تأثیر ریسک ها ارائه می کند.
یافته ها: ارزیابی ریسک ها به صورت مستقل، صرفاً به اولویت بندی ریسک ها منجر می شود و شاخصی را برای بیان کردن برآیند آثار ریسک ها بر کل پروژه ارائه نمی دهد. برای دست یافتن به تخمین نزدیک به واقع از زمان یا هزینه تکمیل پروژه، باید همزمان احتمالات، تأثیر ریسک ها و همچنین وابستگی های موجود بین آنها را مد نظر قرار داد.
نتیجه گیری: مدل ترکیبی پیشنهاد شده در این مقاله، علاوه بر ارائه ساختاری برای ارزیابی اثرگذاری مستقیم ریسک ها بر فعالیت ها یا بسته های کاری پروژه، می تواند حساسیت هزینه تکمیل پروژه نسبت به هر یک از ریسک ها را با مد نظر قرار دادن احتمالات، اثرها و وابستگی های بین آنها، ارزیابی کند. بر اساس تحلیل حساسیت انجام گرفته در مورد مطالعاتی مسئله، ریسک های «احتمال کمبود منابع»، «احتمال ناکارایی شرکت در تأمین مالی پروژه» و «احتمال طراحی ضعیف»، مهم ترین ریسک های مؤثر بر هزینه تکمیل پروژه ساخت یک پالایشگاه اند که در صورت وقوع، بیشترین تأثیر را در افزایش هزینه پروژه می گذارند.
ادراک انتقادی سیستم (CSH) برای رویارویی با دیدگاه های متضاد ذی نفعان نظام بودجه ریزی بر مبنای عملکرد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه بودجه ریزی بر مبنای عملکرد در راستای مدیریت اثربخش منابع حیاتی کشور، ضرورت انکارناپذیری محسوب می شود و عواید اجرای صحیح آن در تمام لایه های اقتصادی و اجتماعی جامعه اثرگذار خواهد بود. اهمیت این امر باعث شده است تاکنون پژوهش های زیادی به مبانی تئوریک، مفاهیم و مدل های بودجه ریزی بر مبنای عملکرد بپردازند. اما پژوهش حاضر به منظور بازنگری عمیق و ریشه ای با رویکردی انتقادی، نظام بودجه ریزی بر مبنای عملکرد ایران را در چهار موضوع پایه های انگیزش، قدرت، دانش و پایه مشروعیت بررسی می کند.
روش: اکتشاف و کنکاش در این سیستم با استفاده از رویکردی انتقادی (رهایی بخش) با نام ابتکارات سیستم های انتقادی صورت پذیرفته است. با استفاده از این رویکرد، ادراک و بازتاب نظرهای (پنهان) ذی نفعان در قالب دوازده پرسش مرزی و در دو حالت «وضع موجود» به مفهوم واقعیت ها و آنچه وجود دارد و حالت «باید باشد» به مفهوم ارزش ها و آنچه باید در حالت ایده آل مقرر باشد، کنکاش می شود.
یافته ها: یافته های حاصل از اجرای متدلوژی، نشان می دهد در ارزیابی و اجرای سیستم بودجه ریزی بر مبنای عملکرد، مشکلات فنی، انسانی و اجتماعی بسیاری وجود دارد. انتقادهای اصلی سیستم به نحوه هدف گذاری، نگاه کوتاه مدت سیاسی، نادیده گرفتن تخصص های حیاتی جدید و نادیده گرفتن شفافیت در سیستم است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش پیشنهادهایی برخاسته از اکتشاف و درک قضاوت مرزی (قضاوت های اولیه درباره سیستم و نگاه کلی درباره آن) ذی نفعان به منظور بازطراحی و اجرای تغییرات کلیدی در نظام بودجه ریزی بر مبنای عملکرد ایران را فراهم کرده است.
شناسایی شاخص های سلامت تجهیزات، مؤثر بر کیفیت یک محصول پیوسته (مطالعه موردی: فرایند تولید برق واحد دو نیروگاه گازی پرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تولیدکنندگان برتر، کیفیت را معیاری اصلی در تصمیم گیری می دانند. در این بین مشخصه های کیفیتی تحت تأثیر تصمیم های نگهداری و تعمیرات قرار می گیرند. به بیان دیگر یکی از راه های کنترل کیفیت محصول بررسی شاخص های خروجی تجهیزات است. به همین دلیل در این مقاله مدلی برای تحلیل شاخص های اصلی دریافتی از تجهیزات تولیدی برای شناسایی شاخص های مؤثر تر بر کیفیت یک محصول پیوسته توسعه می یابد.
روش: تنوع پارامترهای مؤثر بر کیفیت و تأخیر زمانی تا بروز تأثیرات در کیفیت، دو جنبه عمده مسئله هستند. در این مقاله روشی مبتنی بر الگوریتم ژنتیک همراه با تابع برازندگی شامل معیارهای دقت تخمین، سرعت همگرایی و تعداد شاخص ها برای شناسایی ترکیب بهینه شاخص ها توسعه یافته است و از شبکه های عصبی مصنوعی برای ارزیابی میزان برازندگی پاسخ ها استفاده می شود.
یافته ها: مدل نهایی، در رابطه با واحد دو نیروگاه گازی پرند ارزیابی و استفاده شد. استفاده از این مدل موجب شد، مجموعه بهینه معیارهای مؤثر بر مشخصه کیفیت در نیروگاه مشخص شود. در این مورد مطالعاتی و بر اساس داده های در اختیار، نتایج نشان می دهد تجهیزات انتهایی فرایند تولید، تأثیر معنادارتری بر مشخصه کیفیتی دارند.
نتیجه گیری: مدل توسعه یافته می تواند در قدم های معین و با در دست بودن داده های حاصل از فرایند پایش وضعیت تجهیزاتِ فرایند تولید شود. همچنین اطلاعات وضعیت مشخصه کیفیتی، برای یک محصول پیوسته تعیین کند کدام یک از شاخص های سلامت تجهیزات فرایند تولید، تأثیر بیشتری بر کیفیت خروجی دارند و لازم است در تصمیم گیری های نگهداری و تعمیرات، به آن بیشتر توجه شود.
بررسی نقش مؤلفه های اقتصاد دانش بنیان در وضعیت ایران و کشورهای حوزه سند چشم انداز با استفاده از روش های تحلیل تمایزی چندگروهی و k – میانگین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از اهداف غایی کشور در سند چشم انداز، دستیابی به مقام نخست اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه است که در جهت گیری های این سند، به اتکا بر دو بال اقتصاد و علم و فناوری (اقتصاد دانش بنیان) تأکید شده است. هدف از اجرای این پژوهش، تبیین جایگاه ایران میان کشورهای منطقه بر اساس مؤلفه های مدنظر در اقتصاد دانش بنیان است.
روش: این مطالعه بر اساس مستندات بانک جهانی و استفاده از روش های خوشه بندی مبنی بر الگوریتم K میانگین و تحلیل تمایز با هدف محاسبه شاخص اقتصاد دانش بنیان و تعیین مؤلفه ها و امتیاز هر یک از کشورهای مطالعه شده طی دوره 1995 تا 2015 انجام شده است. شایان ذکر است که کشورهای مدنظر بر اساس 14 متغیر در قالب چهار مؤلفه اقتصاد دانش بنیان در سه گروه خوشه بندی شده اند.
یافته ها: نتایج استفاده از روش K میانگین نشان داد که به ترتیب متغیرهای کاربران تلفن همراه، کیفیت مقررات، تعداد کاربران اینترنت به ازای هر هزار نفر، تعداد خطوط تلفن به ازای هر هزار نفر، بیشترین نقش را در جداسازی خوشه ها داشته اند. در روش تحلیل تمایزی چندگروهی، در تابع تمایزی نخست، متغیرهای کیفیت مقررات، تعداد کاربران اینترنت به ازای هر هزار نفر و کاربران تلفن همراه و در تابع تمایزی دوم، متغیرهای موانع تعرفه ای و غیرتعرفه ای، حاکمیت قانون و تعداد خطوط تلفن به ازای هر هزار نفر، بیشترین اهمیت را در ایجاد تمایز گروه های مختلف کشورها داشته اند.
نتیجه گیری: طی دوره 1995 تا 2015، ایران از لحاظ شاخص اقتصاد دانش بنیان پیشرفت شایان توجهی نداشته و در گروه دوم کشورها (سطح متوسط) از لحاظ شاخص ترکیبی اقتصاد دانش بنیان قرار گرفته است.