مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از کنترل هوشمند،کنترل یک سیستم بدون در دست داشتن معادلات دینامیکی حاکم بر آن سیستم با حداقل اطلاعات می باشد. فرآیند تولید یک محصول،همواره تحت تأثیر عوامل گوناگونی قرار گرفته و رفتار آن از یک رابطه ریاضی مشخص تبعیت نمی کند. یکی از روش های رایج برای کنترل فرآیند، استفاده از نمودارهای کنترل کیفیت شوهارت می باشد. تجزیه و تحلیل این نمودارها مستلزم دانش و تجربه کافی است که در عمل ممکن است همه اپراتورها از آن برخوردار نباشند. شبکه های عصبی- فازی به عنوان یکی از مؤلفه های هوش مصنوعی، می توانند نقش مؤثری را در تقویت روش های رایج کنترل فرآیند بر عهده بگیرند. در این تحقیق به کمک نرم افزار MATLAB و با استفاده از شبکه ANFIS ، به طبقه بندی دو الگوی غیر طبیعی در نمودارهای کنترل کیفیت پرداخته شده است. نتایج نهایی بهدست آمده در این تحقیق نشان میدهند که با استفاده از ANFIS می توان با کاهش خطاهای مرتبط، ضریب اطمینان سیستم های کنترل کیفیت را به خصوص در زمینه نمودارهای کنترل کیفیت، تا حدود زیادی افزایش داد.
مدلسازی کیفی مزیت رقابتی در صنایع مبتنی بر فنآوریهای پیشرفته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به پیچیدگی ابعاد مزیت رقابتی و ویژگیهای خاص صنایع مبتنی بر فنآوریهای پیشرفته، در این تحقیق تلاش شده است بر مبنای نگرش ترکیبی به تئوریهای متاخر مزیت رقابتی و با استفاده از متدولوژی «نگاشت علّی» یک مدل کیفی برای تبیین پدیده مزیت رقابتی در سطح بنگاه در صنایع مبتنی بر فنآوریهای پیشرفته ارایه گردد. در این راستا در ابتدا پس از تبیین موضوع، مبانی نظریه بنگاه و مزیت رقابتی از منظر چهار نظریه متاخر و شناخته شده آن، که توسط محققان فنآوریهای پیشرفته و صنایع دانش بنیان در این رابطه بهکار گرفته شدهاند، بررسی گردیده است. در ادامه براساس مبانی نظری و پیشینه تحقیق چارچوب مفهومی اولیه تحقیق ارایه و روش تحقیق مورد استفاده در رابطه با آن بیان شده است. در این تحقیق برای تدوین و استخراج مدل کیفی مزیت رقابتی از ابزارها و تکنیکهای مربوط به ادبیات نظری «نگاشت شناختی» و «تحلیل شبکههای اجتماعی»، استفاده شده است. بخش اصلی و پایانی مقاله به توصیف نتایج و یافتههای تحقیق در قالب گامهای فرایند مدلسازی کیفی مزیت رقابتی اختصاص یافته است.
عوامل کلیدی موفقیت در پیاده سازی مدیریت فرآیند و ارایه چهارچوبی برای ارزیابی آمادگی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت فرآیند، رویکردی سیستماتیک و ساختار یافته است که توسط شرکتها بهمنظور تحلیل، بهبود و کنترل فرآیندها پذیرفته میشود. این مقاله بر شناسایی و آزمودن عوامل کلیدی موفقیت که در آمادگی و موفقیت پیادهسازی مدیریت فرآیند، مؤثر میباشند، تمرکز میکند. بدین منظور، در ابتدا با مطالعه ادبیات و گزارشهای مختلف از پیادهسازی مدیریت فرآیند در سازمانها عوامل کلیدی موفقیت تعریف و شناسایی شده، سپس 13 عامل کلیدی موفقیت ابتدایی و زیرعوامل آنها با مصاحبه با مجریان و کارشناسان مدیریت فرآیند اصلاح و صحهگذاری گردیده است. بدین طریق، در این مطالعه 13 عامل کلیدی موفقیت و 64 زیرعامل، بهعلاوه درجه اهمیت آنها در موفقیت اقدامات و پیادهسازی مدیریت فرآیند ارایه شده است. همچنین میزان اهمیت عوامل کلیدی موفقیت و زیرعوامل آنها در پیادهسازی مدیریت فرآیند تعیین شده و در نهایت چارچوب خودارزیابی بر پایه عوامل کلیدی موفقیت و زیرعوامل آنها جهت ارزیابی و سنجش آمادگی سازمانها در پیادهسازی مدیریت فرآیند ارایه گردیده است.
محاسبه هزینه سیستم مدیریت موجودی توسط فروشنده تحت سیاست تولید سفارشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله یک زنجیره تامین دو سطحی شامل یک تولیدکننده و یک خردهفروش در نظر گرفته می شود. در این زنجیره تامین تصمیمگیری در مورد سطوح موجودی به صورت مرکزی و توسط تولیدکننده گرفته می شود و تولیدکننده پاسخگوی نیاز خردهفروش است. این مطالعه حالتی را در نظر می گیرد که تقاضا برای خردهفروش از فرآیند پواسان پیروی میکند و موجودی خردهفروش با خطمشی (r,Q) توسط تولیدکننده تامین میشود. تولیدکننده با نرخ متناهی و معین جهت پاسخگویی به نیاز خرده فروش براساس سیاست تولید سفارشی، تولید می کند و هر انباشته سفارشی Qتایی خردهفروش را با چندین انباشته کوچکتر qتایی برای خردهفروش ارسال میکند. در این مطالعه با استفاده از مفاهیم تئوری تجدید پاداش مجموع هزینههای تولیدکننده و خرده فروش در شرایط "مدیریت موجودی توسط فروشنده" بررسی و رابطه ریاضی مشخص برای این هزینه ها بهدست میآید. نهایتا برای حالتی که نرخ تقاضا حداکثر برابر نصف نرخ تولید است، مقدار بهینه هزینه و مقدار بهینه دفعات ارسال کالا از تولیدکننده به خردهفروش بهدست آمده است.
ارایه یک مدل تصمیمگیری بر اساس الگوی سلسله مراتبی برای انتخاب راهبرد ادغام، واگذاری، همکاری مشترک در صنعت خودروسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهدلیل رقابت سنگین بین خودروسازان و تهدیداتی که توسط رقبای خارجی برای آنها وجود دارد، آنها سعی میکنند با همکاری یا ادغام، موجب کاهش رقابت داخلی شده و در هزینههای شرکتهای خود صرفهجویی نمایند. برآورد حجم بازار خودرو در کشور متاثر از دو عامل تقاضا و عرضه میباشد. تقاضا تابعی از نیاز جدید به خودرو و میزان خروج خودروهای فرسوده است و عرضه نیز تابعی است از ظرفیت تولید و بازارهای صادراتی. عوامل کلیدی موثر برتقاضا، درآمد سرانه و میانگین سنی جمعیت میباشند و پیشبینی تقاضا حاکی از نزدیک شدن بازار خودروی ایران به مرحله تعادل میباشد. در این مقاله بهمنظور ارایه راهکار برای موفقیت مدیران و اثربخشی تلاشهایی که در جهت بقا و ارتقا این صنعت صورت میگیرد، مفهوم راهبرد ادغام، همکاری استراتژیک و واگذاری مطرح شده و با مطالعه بازار پیچیده خودرو در دنیا و چالشهای آنها برای بقا و رشد، وضعیت صنعت خودروسازی کشورمان مورد توجه قرار میگردد. سپس با مصاحبه با متخصصان و نخبگان و استفاده از روش تصمیمگیری چند معیاره (AHP) راهبردهای این صنعت تحلیل میگردد. در این مقوله مزایای ادغام چون کاهش هزینهها، دسترسی به دانش، فنآوری، تامین کنندگان و بازارهای مشترک و نیز توان مالی بالاتر در برابر معایبی چون انحصار و دولتی شدن بیشتر بررسی میشود و در این بین اثر کاهش تعرفه واردات و حذف سوبسید بنزین و استانداردهای زیستی نیز در نظر گرفته میشود. راهبرد پیشنهادی همکاری در تولید با خودروسازان خارجی است
کنترل پیشبینانه کیفیت با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی (ANNs) و روش ترکیبی تحلیل رگرسیون و ANNs(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با ارایه نمونه عملی فرآیند اسپری درایینگ، متدولوژی مدلسازی فرآیندها با استفاده سلسله مراتبی از تحلیل رگرسیونی و الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی، با هدف کنترل پیشبینانه کیفیت، برای نخستینبار تشریح و پیادهسازی شده است. استفاده ازANNs در این مقاله، به منظور معماری مدل عصبی فرآیند اسپری درایینگ با اتخاذ یک رویکرد عمومی و انتخاب الگوریتم پس انتشار خطا به کمک دادههای مستقیم است. فرض تاثیر مثبت اعمال تحلیل رگرسیونی بر ارتقا پایایی مدل عصبی، با محاسبه و تحلیل شاخصهای ارزیابی پایایی مدل که عبارتند از: ضریب تعیین ، میانگین خطای نسبی (MRE) و جذر میانگین مربعات خطا (RMSE)، برای مدل عصبی و مدل عصبی- آماری (مدل عصبی با اعمال تحلیل رگرسیونی) تایید شد. در انتها با توجه به نتایج ارزیابی پایایی، سناریوهای مختلفی برای تنظیم ورودیهای فرآیند توسط مدل عصبی- آماری فرآیند طراحی شد که با استفاده از آن میتوان کنترل پیشبینانه را جایگزین روشهای مبتنی بر سعی و خطا برای کنترل فرآیند کرد.
ارزیابی عملکرد سازمان تامین اجتماعی با استفاده از مدل ترکیبی BSC و FDEA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تمامی مدیران در همه سازمانها، خواستار استفاده بهینه از امکانات و ظرفیتهای موجود در بخشهای مختلف میباشند. بنابراین وجود مدلی به منظور ارایه بازخورد در راستای بهبود عملکرد شعب مختلف سازمانها و دستیابی به ابزاری جهت برآوردن این نیاز مدیران، بسیار ضروری و منطقی بهنظر میرسد. سازمان تامین اجتماعی نیز محق و علاقهمند است که در راستای ضرورت فوق، سعی و تلاشی در بهکارگیری مدلی مناسب جهت ارزیابی عملکرد شعب خود داشته باشد تا بتواند علاوه بر شناسایی شعب کارا و ناکارا، استراتژیهای مناسب را جهت بهبود عملکرد شعب ناکارا و تقویت هرچه بیشتر شعب کارا تدوین نماید. در این مقاله که تجربهای از بهکارگیری مدل تحقیقی کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی دادههای فازی در ارزیابی عملکرد شعب تامین اجتماعی شهرستانهای استان تهران میباشد، سعی شده است در ابتدای امر میزان عملکرد شعب با استفاده از کارت امتیازی متوازن که ابزاری مناسب جهت طراحی شاخصهای ارزیابی عملکرد و سنجش آنها از چهار دیدگاه: مشتری، درونسازمانی، رشد و نوآوری و مالی میباشد، محاسبه میشود. سپس کارایی این شعب با توجه به وجود دادههای غیرقطعی در شاخصهای طراحی شده توسط مدلBSC، با استفاده از تحلیل پوششی دادههای فازی اندازهگیری خواهد شد.
طراحی الگوی ریاضی مسیریابی موجودیها در زنجیره تأمین با بررسی موردی در شرکت دونارخزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هماهنگی و یکپارچهسازی مراحل و ردههای مختلف در یک زنجیره تامین، به تعادل مبادلات بین مراکز و دسترسی به عملکرد برتر در آن زنجیره خواهد انجامید[4]. با توجه به رابطه معکوس میان دو دسته هزینه های موجودی و هزینه های حمل و نقل، مسیریابی موجودیها، به مسأله هماهنگی موثر سیاستهای بازپرسازی و برنامههای توزیع موجودیها در سطح مراکز یک زنجیره تمرکز دارد. در واقع مسیریابی موجودی دو جزء مهم از زنجیره تأمین، یعنی فعالیتهای حملونقل وکنترل موجودی را ادغام مینماید. در مسیریابی موجودیها، یک یا چند مرکز توزیع موجودی به موازات مجموعهای متفاوت و غالباًً پرشمار از مراکز فروش که هر یک دارای نرخ تقاضای بخصوصی می باشند، وجود خواهد داشت. مقاله حاضر، هماهنگسازی دو مولفه مهم حمل و نقل و کنترل موجودی زنجیرههای تأمین را در قالب یک مدل برنامهریزی ریاضی عدد صحیح به تصویر کشیده است. در بخش اول مقاله، به بیان مسأله و اهمیت آن پرداخته شده، دستهبندی و مرور مطالعات مرتبط با مبانی تئوریک مسأله در بخش دوم ارایه شده است. بخش سوم، به تبیین الگوی ریاضی طراحی شده، روشهای جمعآوری اطلاعات و شیوههای محاسبه پارامترهای مدل پرداخته و بالاخره در بخش پایانی مقاله، تحلیل جوابها و نتایج عددی حاصل از اجرای مدل در بررسی موردی یک زنجیره تأمین تجاری ارایه شده است.
بررسی کاکرد تکنیک تاپسیس فازی در بهبود فازی ستجش کارایی شعب بانک ها با استفاده از تکنیکdea(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنجش کارایی سازمان های مختلف و مقایسه کارایی بین واحدهای آنها، از جمله مسایل مهمی است که امروزه در ادبیات اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است. در میان سازمان های مختلف، بانکها به عنوان یکی از مهمترین نهادهای هر نظام اقتصادی مطرح اند. بنابراین، با توجه به نقش مهم بانکها در توسعه کشور و همچنین تعدد شعب آن ها، اندازهگیری کارایی شعب بانک حائز اهمیت مینماید. هدف اصلی این مقاله بررسی اثرات لحاظ نمودن میزان اهمیت داده ها (نهاده ها و ستاده ها) در مدل تحلیل پوششی دادهها می باشد. بر این اساس، ابتدا سیستم مفهومی ارزیابی کارایی شعب بانک تعریف شده و سپس میزان اهمیت ورودی ها و خروجیها با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی محاسبه شد تا بعدا در تکنیک DEA مورد استفاده قرار گیرد. در مرحله بعد، کارایی شعب در قالب مدل تحلیل پوششی دادهها فرموله شد و سپس محاسبه گردید. در پایان نیز به منظور تحلیل اثرات به کارگیری میزان اهمیت داده ها، کارایی شعب بدون لحاظ نمودن میزان اهمیت داده ها مجدداً محاسبه شده تا کارایی شعب، در دو حالت مورد مقایسه قرار گیرد. نتایج نشان می دهد استفاده از میزان اهمیت داده ها (نهاده ها و ستادهها)، توانسته است سنجش کارایی شعب بانک با استفاده از تکنیک DEAرا دقیقتر نموده و بنابراین موجب افزایش روایی این تکنیک شود.