فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۹۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
بهبود و توسعه عملکرد تحصیلی فراگیران یکی از اهداف اصلی مراکز آموزشی می باشد. نحوه ی استفاده از زمان و همچنین عادات مطالعه در دانش آموزان متفاوت است که این خود یکی از دلایل برتری آنها در تحصیل می باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه عادات مطالعه، خودکارآمدی و تعلل ورزی در دانش آموزان مدارس تیزهوش و عادی دوره متوسطه شهر اردبیل بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانش آموزان تیزهوش و عادی متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی 91-1390 می باشد. نمونه پژوهش به حجم 50 نفر (25 دانش آموز تیزهوش و 25 دانش آموز عادی) به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شد و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عادات مطالعه PSSHI))، پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران و پرسشنامه تعلل ورزی لای استفاده شده است. روش تحقیق از نوع علی- مقایسه ای بوده و برای تجزیه و تحلیل داده از تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که بین دانش آموزان عادی و تیزهوش در سه مؤلفه از مؤلفه های عادات مطالعه یعنی حافظه، برگزاری امتحانات، تندرستی و کل عادات مطالعه و همچنین تعلل ورزی تفاوت معنی دار وجود دارد. اما از لحاظ خودکارآمدی بین دانش آموزان تفاوت معناداری وجود نداشت. بر اساس نتایج این پژوهش به نظر می رسد که دانش آموزان تیزهوش از وقتشان به بهترین وجه استفاده می کنند و از تعلل ورزی کمتر و تلاش بیشتری در رسیدن به اهدافشان برخوردارند.
رابطه بین باورهای خودکارآمدی معلم و ادراک دانش آموز ازجو کلاس با راهبردهای خودتنظیمی یادگیری دانش آموزان ومقایسه آن در دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه مدارس تیزهوشان وعادی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه
بین خودکارآمدی معلم و ادراک دانش آموز از جو کلاس با راهبردهای خودتنظیمی یادگیری
دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه و مقایسه آن در دانش آموزان مدارس تیزهوشان و
عادی شهر تهران بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش
شامل دو گروه معلمان و دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه مدارس تیزهوشان و عادی
شهر تهران در سال تحصیلی سال 91 -1390 بود. در مدارس تیزهوشان با استفاده از روش
تمام شمار کل معلمان پایه اول متوسطه 5 مدرسه را (که شامل 70 نفر بودند) انتخاب شدند
و از بین همین مناطق همین تعداد مدرسه
عادی به روش نمونه گیریچندمرحله ای انتخاب و 70 نفر معلم انتخاب شدند. سپس در کلاس
این معلمان به تفکیک 4 دانش آموز انتخاب شدند. به طور کلی نمونه شامل 140 معلم و
560 دانش آموزبود. برای جمع آوریداده ها از پرسشنامه خود کارآمدی معلم تشانن-
موران و وولفولک (2001)، پرسشنامه در این
کلاس چه می گذرد فراسر، فیشر و مک روبی (1996)و پرسشنامه خودتنظیمی یادگیری
پینتریچ و دی گروت (1990) استفاده گردید. تحلیل یافته های پژوهش که با روش های
آماری رگرسیون چندگانه انجام گرفت نشان داد بین خودکارآمدی معلم و ادراک دانش آموز
از جو کلاس با راهبردهای خودتنظیمی یادگیری دانش آموزان
مدارس تیزهوشان رابطه مثبت و معنادار وجود داشت، همچنین رابطه مثبت و معنادار بین
خودکارآمدی معلم و ادراک از جو کلاس با راهبردهای خودتنظیمی دانش آموزان عادی نشان
داده شد. از طرفی نتایج نشان داد که بین این دو گروه در زمینه این رابطه تفاوت
وجود دارد
مقایسه هوش هیجانی و سبک های دلبستگی دانش آموزان تیزهوش و عادی دوره متوسطه زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدفمقایسههوش هیجانی و سبک های دلبستگی دانش آموزان تیزهوش و عادی دوره متوسطه شهرستان زاهدان در سال تحصیلی 91-90 انجام شد.روش پژوهش از نوعمقطعیمقایسه ای بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی تعداد240دانش آموزتیزهوش و عادی دوره متوسطه شهر زاهداناز طریق پرسشنامه هایهوش هیجانی و سبک دلبستگی مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها از طریق آزمون های تی برای گروه های مستقل با کمک نرم افزارspss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد: دانش آموزان تیزهوش در مقایسه با دانش آموزان عادیتیزهوشهوش هیجانی بالاتری دارند،ازنظرسبک های دلبستگی، دانش آموزان تیزهوش سبک دلبستگی ایمن و دانش آموزان عادی سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا را داشتند. با توجه به یافته ها آموزش هوش هیجانی و سبک دلبستگی ایمن به دانش آموزان به ویژهدانش آموزان عادی توصیه می گردد.
بررسی رابطه بین اهداف پیشرفت و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان مدارس تیزهوشان و مدارس عادی: نقش میانجی گرایانه سبک های تفکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین اهداف پیشرفت و عملکرد تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای سبک های تفکر نوع اول، در میان دانش آموزان تیز هوش و عادی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان تیز هوش و عادی سال سوم دبیرستان، ناحیه 1 شهر اورمیه بود. بدین منظور 200 دانش آموز از مدارس عادی، و 150 دانش آموز از مدارس تیزهوشان به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند؛ و به پرسشنامه اهداف پیشرفت میگلی و همکاران (2000) و پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (1992) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک تفکر نوع اول نقش میانجی را در رابطه بین اهداف پیشرفت و عملکرد تحصیلی دارد (p=0.001) . نتایج مقایسه گروهی نشان داد که اثر اهداف تبحری بر سبک تفکر نوع اول در تیزهوشان بیشتر از عادی ( p=0.001 ) و اثر اهداف عملکرد- اجتناب در عادی بیشتر از تیزهوشان بود ( p=0.05 )، درحالی که اثر اهداف عملکرد- رویکرد بر سبک تفکر نوع اول در هر دو گروه تفاوت معناداری با هم نداشت. شاخص های برازش مدل (90/0 CFI = ، 08/0 RMSEA= ، 98/0= GFI تیزهوشان و90/0= GFI عادی) نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار است.
الگوی پیش بینی کنندگی راهبردهای خودتنظیمی ریاضی برای ابعاد خلاقیت در میان دانش آموزان دبیرستان های پرورش استعدادهای درخشان، نمونه دولتی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی پیش بینیکنندگی راهبردهای خودتنظیمی ریاضی برای ابعاد خلاقیت در میان دانشآموزان دبیرستانی بود. بدین منظور، گروهی متشکل از 507 دانشآموز سال اول دبیرستان (259 دختر و 248 پسر) با میانگین سنی 15 سال و 6 ماه و انحراف معیار 8 ماه از مدارس پرورش استعدادهای درخشان، نمونه دولتی و عادی شهرستان شیراز به عنوان آزمودنی در این پژوهش شرکت نمودند. مقیاس راهبردهای خودتنظیمی ریاضی و پرسشنامه مدادی- کاغذی چندگزینهای خلاقیت به عنوان ابزار سنجش در این تحقیق به کار برده شد. مقیاس راهبردهای خودتنظیمی ریاضی از سه مؤلفه راهبردهای خودتنظیمی عمومی یادگیری، راهبردهای ویژه حل مسأله ریاضی و راهبردهای فراشناختی تشکیل شده و پرسشنامه مدادی- کاغذی چندگزینهای خلاقیت شامل چهار بعد سیالی، بسط، ابتکار، و انعطافپذیری است. مطالعات قبلی در فرهنگ ایرانی مبین روائی و پایائی قابل قبول نمرات این ابزارها در میان دانشآموزان بوده است. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که رابطه همبستگی بین مؤلفههای خودتنظیمی ریاضی و ابعاد خلاقیت برقرار است. تحلیلهای رگرسیونی چندگانه بیانگر آن بود که راهبردهای ویژه حل مسأله ریاضی، مهمترین عامل پیش بینیکننده ابعاد چهارگانه خلاقیت است. فزونی در کاربرد این راهبردها و نیز راهبردهای فراشناختی، افزایش خلاقیت را به دنبال دارد. راهبردهای شناختی عمومی که معرف شیوههای سادهتر و نسبتا سطحی پردازش اطلاعات از قبیل مرور ذهنی است، خلاقیت را از بعد بسط و ابتکار پیشبینی نمیکند و در مقایسه با راهبردهای پیچیدهتر، به کاهش سیالی و انعطافپذیری میانجامد. افزون بر این، پژوهش حاضر نشانگر آن بود که دانشآموزان مدارس پرورش استعدادهای درخشان، و نمونه دولتی در مقایسه با دانشآموزان مدارس عادی از سیالی و انعطافپذیری بیشتری در تفکر برخوردارند، اما تفاوتی در ابعاد خلاقیت بین دانشآموزان مدارس پرورش استعدادهای درخشان، و نمونه دولتی حاصل نشد.
رابطه باورهای جنسیتی، رضایت مندی روانی و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان سرآمد وعادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثرات حجم درسی و استرس امتحان بر دانش آموزان دبیرستان تیزهوشان شهر ساری
حوزه های تخصصی:
بررسی خلاقیت دانش آموزان دختر تیز هوش مدارس استعداد های درخشان ،غیر انتفاعی و دولتی -(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پزوهش حاضر بررسی خلاقیت دانش آموزا ن دختر تیز هوش مدارس در موقعیت های مختلف آموزشی(سمپاد،غیر انتفاعی و دولتی) بود. روش: تعداد 166 دانش آموز در پژوهش حاضر شرکت داشتند که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و دو ابزار اندازه گیری آزمون هوش ما تریس های پیشرونده ریون وآزمون آماری تحلیل واریانس مورد پردازش قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد که بین دانش آموزان تیز هوش در سه موقعیت آماری از نظر خلاقیت تفاوت معناداری وجود دارد. بحث: این یافته ها بیانگر این است که دانش آموزان دختر تیز هوش در مدارس استعداد های درخشان در خلاقیت و برخی از مولفه های آن به طور معناداری بالاتر از دانش آموزان مدارس غیر انتفاعی و دولتی هستند.
مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دختران تیزهوش و عادی اول تا سوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دانش آموزان تیزهوش و عادی انجام گرفت.
روش: تحقیق حاضر از طرحهای علی – مقایسه ای است و جامعه آماری آن را دانش آموزان تیزهوش و عادی دختر در پایه های اول تا سوم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 87-1386 تشکیل دادند که در محدوده سنی شش تا هشت سال و یازده ماه بودند. از طریق نمونه گیری چند مرحله ای از بین نواحی مختلف آموزش و پرورش شهر اصفهان، با استفاده از آزمون هوشی کاتل فرم الف، دانش آموزان تیزهوش و عادی مشخص و انتخاب شدند. حجم نمونه در هر گروه تیزهوش و عادی 60 نفر و مجموع کل نمونه 120 دانش آموز بودند. برای اندازه گیری ویژگیهای زبان شناختی، از آزمون رشد زبان 3) TOLD-P)1 استفاده شد.
یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از روش مانوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج مانوا نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان تیزهوش و عادی در زمینه ویژگیهای زبان شناختی، تفاوت معناداری وجود دارد(0001/0> P). تفاوت میانگینها نشان داد که نمرات دانش آموزان تیزهوش در مقایسه با دانش آموزان عادی در حوزه های زبان گفتاری، گوش کردن، سازمان دهی، صحبت کردن، معنی شناسی و نحو بیشتر است. نتیجه گیری: نتایج بر اساس بنیادهای نظری مورد بحث قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که دانش آموزان تیزهوش درنمونه مورد پژوهش نسبت به دانش آموزان عادی در ویژگیهای زبان شناختی برتری دارند.
تظاهرات عاطفی کودکان سرآمد : خود پنداره ، کمال گرایی و حساسیت
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان دختر دوره دبیرستانی تیز هوش و عادی شهرستان خوی در سال تحصیلی 89-88
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانی تیز هوش و عادی شهرستان خوی در سال تحصیلی 1388-89 می باشد. این تحقیق از نظر روش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر تیز هوش و عادی پایه دوم و سوم متوسطه رشته های علوم تجربی و ریاضی فیزیک (شاخه نظری) دبیرستانهای دولتی شهرستان خوی به تعداد 1982 نفر است که از این تعداد 1774 نفر دانش آموز عادی و 118 نفر دانش آموز تیز هوش می باشند تعداد نمونه آماری مطالعه حاضر با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب 268 نفر و 51 نفر می باشد که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، شامل دو پرسشنامه هوش هیجانی (شرینگ) و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان (جرج هربرت) است.نتایج مطالعه نشانگر ان بود که بین هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان تیزهوش و عادی رابطه معنی داری وجود ندارد اما میانگین نمرات هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان تیز هوش بطور معنی داری بیشتر از دانش آموزان عادی است.