مطالعات روانشناسی تربیتی
مطالعات روانشناسی تربیتی سال دهم پاییز و زمستان 1393 شماره 20 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر که از بُعد روش شناسی تحقیق، تحلیلی، از منظرِ هدف، نظری، و از منظرِ پارادایم زیربنایی، از نوع کیفی به شمار می رود، به دنبال بررسی و طبقه بندی فلسفی و معرفت شناختی نظریه های یادگیری غالب و همچنین نظریه های نوظهور و کمترشناخته شده است. نظریه های علمی از جمله نظریه های یادگیری، همواره توسط رویکردهای بنیادی تری از جمله رویکردهای فلسفی و معرفت شناسی، و در کلان ترین سطح، توسط پارادایم های علمی هدایت می شوند. تحلیل و شناسایی پارادایم هایی که نظریه های یادگیری در بستر آنها رشد کرده اند، امکان شناخت عمیق تر و جامع تر آنها را فراهم می آورد و راه استفاده مؤثرتر و آگاهانه تر آنها را در عرصه تعلیم و تربیت هموار می کند. این امر در آنجا اهمیت بیشتری دارد که نظام تربیتی، و به عبارت دقیق تر، فلسفه تربیتی اقتباس کننده، از مختصات فلسفی، معرفتی، انسان شناختی و ارزشی متفاوتی نسبت به پارادایم های مذکور، برخوردار باشد. در مقاله پیش رو پارادایم های علمی معاصر یعنی مدرنیسم، پست مدرنیسم و پیچیدگی در مقایسه با یکدیگر مورد مطالعه قرار گرفته و نسبت آنها با رویکردهای فلسفی و معرفت شناختی و در نهایت با نظریه های یادگیری رفتارگرایی، شناخت گرایی، سازنده گرایی و ارتباط گرایی روشن شده است. ضمن این بررسی این مقاله سعی کرده است نشان دهد که سازگاری بیشتر پارادایم پیچیدگی-به نسبت دیگر پارادایم ها- با واقع گرایی اسلامی، از برخی جنبه های اصلی هستی شناسی و معرفت شناسی، می تواند راه را برای بهره گیری مؤثرتر از نظریه های یادگیری که در سایه آن رشد کرده اند، هموار کند.
آثار انس با قرآن بر ویژگی های شخصیتی دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انس با قرآن یکی از مسائل بسیار مهم و از وظایف اصلی هر مومن است که در روایات به آن اشاره شده و آن را یکی از راههای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی معرفی نموده اند.
پژوهش حاضر با هدف نشان دادن آثار انس با قرآن بر شخصیت دانش آموزان دختر دبیرستان-های شهر کرمان به روش علی - مقایسه ای انجام گرفت. بدین منظور 377 نفر از دانش آموزان دختر نواحی 1 و 2 آموزش و پرورش شهر کرمان به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به سؤالات پرسشنامه های ویژگی های فردی، انس با قرآن و شخصیت (NEO-FFI) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل به وسیله آزمون T و تحلیل واریانس یک طرفه در نرم افزار SPSS انجام شد و نتایج حاصل از مقایسه دانش آموزان مأنوس با قرآن و سایر دانش آموزان نشان داد که دانش آموزان مأنوس با قرآن دارای ویژگی روان آزرده گرایی و گشودگی به تجربه کمتری نسبت به سایر دانش آموزان بوده و دارای ویژگی برونگرایی و موافق بودن و با وجدان بودن بیشتری نسبت به سایر دانش آموزان می باشند. و میزان انس با قرآن بر حسب پایه تحصیلی، معدل و تحصیلات پدر آن ها تفاوت معنا داری را نشان نداد.
بررسی سبکهای دلبستگی و هیجان خواهی بعنوان پیش بین های وابستگی به تلفن همراه در بین نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروش مطالعه: به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر در پژوهش حاضر دو گروه بین 18 تا 20 سال شامل 52 نفرافراد وابسته به تلفن همراه و 154 نفر غیر وابسته به تلفن درنظر گرفته شدند. نمونه ها با استفاده از پرسشنامه های هیجان خواهی آرنت، سبکهای دلبستگی به والدین و همسال آرمسدن و گرینبرگ و پرسشنامه وابستگی به تلفن همراه بیانچی ارزیابی شدند. برای بررسی متغیرهای هیجان خواهی ، سبکهای دلبستگی به والدین و همسال به عنوان پیش بینهای وابستگی به تلفن همراه از روش تحلیل ممیز استفاده شد.
یافته ها: برای تحلیل داده ها، علاوه بر روش آمار توصیفی، روش تحلیل ممیز به کار بسته شد. نتایج به دست آمده فرضیه های این پژوهش را تأیید کرد و نشان داد که وابستگی به تلفن همراه در نوجوانان را می توان بر اساس متغیرهای هیجان خواهی ، سبکهای دلبستگی به همسال پیش بینی نمود. نتایج به دست آمده و مدل ارائه شده توسط این پژوهش به تفضیل مورد بحث قرار گرفته است.
اثربخشی بیوفیدبک EEG بر افزایش فرایند توجه دانشجویان دختر دارای افت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بیوفیدبک EEG در بهبود فرایند توجهی دانشجویان دختر دارای افت تحصیلی در دانشگاه محقق اردبیلی انجام گرفت. نمونه این مطالعه 33 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (18 نفر) به تصادف جایگزین شدند. در قالب روش آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل از دستگاه نوروفیدبک (NFT)، و آزمون عملکرد پیوسته (CPT) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 20 جلسه تحت آموزش نوروفیدبک قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد دانشجویانی که در جلسات نوروفیدبک آموزش دیده بودند در مقایسه با گروه کنترل، در پاسخهای صحیح آزمون عملکرد پیوسته افزایش معناداری را نشان دادند و در مولفه های خطای حذف و خطای ارائه کاهش معناداری داشتند. نتایج این پژوهش حاکی از کارآیی نوروفیدبک به عنوان یک شیوه اثربخش در کاهش مشکلات توجه دانشجویان دارای افت تحصیلی است.
تبیین رابطه اعتیاد به کار با کیفیت زندگی کاری معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنسیت، نقش های جنسیتی و اضطراب در دانش آموزان دختر و پسر مدارس دولتی شهرستان زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق درباره ی تفاوت های جنسیتی در ترس کودکان، عموماً نشان دهنده ی این بوده است که دخترها ترسوترند و نسبت به پسرها اضطراب بیشتری را تجربه می کنند. فرض پیشنهاد شده برای این یافته ها این است که جهت گیری نقش جنسیتی و یا انتظارات عاملی مهم در ایجاد این مسأله باشد. اما این فرضیه مستقیماً درباره ی کودکان مورد بررسی قرار نگرفته است. مطالعه ی حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است و رابطه ی میان داده های به دست آمده از پرسشنامه ی نقش های جنسیتی (مردانگی و زنانگی) و اضطراب آشکار کودکان را در یک نمونه ی عادی از کودکان (شامل 234 نفر، 115 دختر و 119 پسر 9-12 ساله)، بررسی کرده است. نتایج نشان داد که میان نقش جنسیتی مردانه و اضطراب کودکان رابطه ی منفی وجود دارد. اما در مقابل، ارتباط معناداری میان زنانگی و اضطراب کودکان یافت نشد. این یافته ها نشان می دهند که جهت گیری نقش جنسیتی، به ویژه مردانگی، احتمالاً نقش مهمی در رشد و یا ابقاء اضطراب کودکان بازی می کند
پیش بینی ابعاد بهزیستی روان شناختی دانشجویان بر اساس ابعاد سبک دلبستگی و عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
مقایسه عادات مطالعه، خودکارآمدی و تعلل ورزی میان دانش آموزان مدارس تیزهوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهبود و توسعه عملکرد تحصیلی فراگیران یکی از اهداف اصلی مراکز آموزشی می باشد. نحوه ی استفاده از زمان و همچنین عادات مطالعه در دانش آموزان متفاوت است که این خود یکی از دلایل برتری آنها در تحصیل می باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه عادات مطالعه، خودکارآمدی و تعلل ورزی در دانش آموزان مدارس تیزهوش و عادی دوره متوسطه شهر اردبیل بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانش آموزان تیزهوش و عادی متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی 91-1390 می باشد. نمونه پژوهش به حجم 50 نفر (25 دانش آموز تیزهوش و 25 دانش آموز عادی) به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شد و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عادات مطالعه PSSHI))، پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران و پرسشنامه تعلل ورزی لای استفاده شده است. روش تحقیق از نوع علی- مقایسه ای بوده و برای تجزیه و تحلیل داده از تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که بین دانش آموزان عادی و تیزهوش در سه مؤلفه از مؤلفه های عادات مطالعه یعنی حافظه، برگزاری امتحانات، تندرستی و کل عادات مطالعه و همچنین تعلل ورزی تفاوت معنی دار وجود دارد. اما از لحاظ خودکارآمدی بین دانش آموزان تفاوت معناداری وجود نداشت. بر اساس نتایج این پژوهش به نظر می رسد که دانش آموزان تیزهوش از وقتشان به بهترین وجه استفاده می کنند و از تعلل ورزی کمتر و تلاش بیشتری در رسیدن به اهدافشان برخوردارند.