هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین خود - شکوفایی، رضایت از زندگی نیاز به شناخت و همچنین بررسی اثر تعاملی جنسیت و پایه تحصیلی بر این سه متغیر بود. روش: برای دست یابی به این اهداف، 512 دانش آموز دختر و پسر پایه های تحصیلی اول تا سوم مدارس راهنمایی استعداهای درخشان شیراز، که کل نمونه در زمان نمونه گیری را تشکیل می دادند، انتخاب شدند. این دانش آموزان در کلاسهای عادی خود به تکمیل مقیاسها پرداختند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر، عبارت از مقیاس خود- شکوفایی اهواز، مقیاس چند وجهی رضایت از زندگی دانش آموزان و مقیاس نیاز به شناخت بودند. یافته ها: نتایج نشان دادند که بین خود - شکوفایی، نیاز به شناخت و رضایت از زندگی همبستگی مثبت و معنی داری (از 0.24 تا 0.63) وجود دارد. تاثیر پایه تحصیلی بر متغیرهای رضایت از زندگی و خود - شکوفایی معنی دار بود. بین دو جنس در متغیرهای مورد مطالعه تفاوت معنی داری وجود نداشت و اثر تعاملی جنسیت و پایه تحصیلی هم معنی دار نبود. نتیجه گیری: نتیجه کلی تحقیق نشان می دهد که بین متغیرهای خود - شکوفایی، نیاز برای شناخت و رضایت از زندگی رابطه وجود دارد. همچنین با افزایش پایه تحصیلی دانش آموزان از میزان خود - شکوفایی و رضایت آنها از زندگی کاسته می شود.
هدف: در مطالعه حاضر هدف، بررسی رابطه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (CERQ) و رابطه آن با افسردگی و اضطراب در دانش آموزان مراکز راهنمایی استعدادهای درخشان شیراز بود . روش: برای دستیابی به این هدف همه دانش آموزان کلاس های اول تا سوم مراکز راهنمایی استعدادهای درخشان شهر شیراز (500) نفر به تکمیل CERQ و شاخص های افسردگی و اضطراب مقیاس SCL-90-R پرداختند. از ضریب آلفای کرونباخ برای بررسی پایانی، و از روش های تحلیل عوامل و همبستگی نمره کل با نمرات خرده مقیاس ها برای بررسی روایی CERQ استفاده شد. یافته ها: نتایج ضمن تایید پایانی و روایی CERQ نشان دادند که بدون توجه به جنسیت پاسخ دهنده، راهبردهای شناختی مقصر دانستن خود، تمرکز بر تفکر، باز ارزیابی مثبت، مصیبت بار تلقی کردن، و مقصر دانستن دیگران پیش بینی کننده های مهم افسردگی و اضطراب بودند. نتیجه گیری: نتیجه کلی این تحقق نشان می دهد که راهبردهای شناختی تنظیم هیجان از جمله مقصر دانستن دیگران پیش بینی کننده افسردگی و اضطراب هستند.
"هدف از تحقیق حاضر، بررسى تأثیر نوع مدرسه بر خود ادراکى دانشآموزان با سطوح مختلف هوشى است.تحقیقات نشان دادهاند، سطح عملکرد و ساختار مدرسهاى که دانشآموزان در آن مشغول به تحصیلاند؛تأثیر بسزایى بر خود ادراکى آنان دارد.به همین لحاظ، از مسایلى که دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت، در هر جامعه، با آن مواجه هستند، این است که آیا باید دانشآموزان سطوح مختلف را در مدارس جداگانه طبقهبندى کنند؟و در صورتى که چنین جداسازیهایى صورت گیرد.این تفکیک چه تأثیرى بر خود ادارکى دانشآموزان دارد؟
به منظور دستیابى به هدف فوق، 455 نفر از دانشآموزان دختر و پسر مقطع راهنمایى از مدارس عادى و تیز هوشان مدارس تیز هوشان، دستهندى شدند.سپس با استفاده از پرسشنامه خود ادراکى، عامل موفقیت و عدم موفقیتهخیّر، 1369)خود ادراکى سه گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتههاى پژوهش نشان داد که از نظر عوامل کوشش، سطح دشوارى تکلیف و شانس میان سه گروه تفاوت معنىدار وجود دارد.ولى از نظر عامل توانایى، سه گروه ادراک مشابهاى داشتهاند. تفاوتهاى یاد شده، در ابعاد مختلف درونى، بیرونى و پایدار و ناپایدار نیز بررسى شد.
"