فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۸۱ تا ۴٬۱۰۰ مورد از کل ۴٬۱۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
با توجه به حذف اقلام انرژی و منابع طبیعی از لیست صادرات کشورها و لزوم شکوفایی اقتصاد کشور در بخش صادرات غیرنفتی و عدم وابستگی به اقتصاد تک محصولی، چنین به نظر می رسد که صادرات مواد معدنی می تواند ابزار مفیدی باشد. انجام سیاستگذاری هایی در زمینه افزایش صادرات غیرنفتی ضروری خواهد بود. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی توسعه صادرات کالاهای معدنی از طریق مناطق ویژه اقتصادی (مطالعه موردی:منطقه ویژه اقتصادی هرمزگان) بوده است. پژوهش حاضر با رویکردی کاربردی و هدف آن ارائه مدلی الگوی صادرات مواد معدنی از طریق مناطق ویژه اقتصادی بوده است.این پژوهش از نوع ترکیبی و بصورت کیفی وکمی صورت گرفته است. محقق در ابتدا با روش پژوهش کیفی و رویکرد داده بنیاد و با مصاحبه با هفده نفر از خبرگان و مدیران گمرک و مدیران شرکت های صادراتی مواد معدنی از طریق تحلیل مصاحبه های صورت گرفته و با استفاده از کدگذاری باز، محوری، انتخابی و تحلیل داده های بصورت دستی، به شناسایی عوامل موثر و ارائه الگوی صادرات مواد معدنی پرداخته و در مطالعه دوم با روش کمی،ضمن تهیه پرسشنامه آن را در اختیار 384 نفر قرار داده است. محقق نتایج پژوهش خود در قالب یک مدل ، شامل شش بعد اصلی شامل عوامل ساختاری،صادرات مواد معدنی،مزیت ایران در صادرات مواد معدنی،به روز رسانی قوانین گمرکی،شرایط محیطی و ارتقا بازاریابی مواد معدنی و سی و یک بعد فرعی ارائه کرده است.
ارائه و اعتبارسنجی الگوی مدیریت تجربه مشتریان در بازاریابی املاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهبود نگرش مشتریان شرط لازم برای موفقیت در دستیابی به اهداف بازاریابی املاک است که از طریق مدیریت تجربه مشتریان قابل حصول است. هدف از انجام این مطالعه ارائه و اعتبارسنجی الگوی مدیریت تجربه مشتریان در بازاریابی املاک است. مطالعه حاضر از نظر هدف یک مطالعه کاربردی-توسعه ای و از منظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایشی مقطعی است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی شده است. همچنین برای اعتبارسنجی پرسشنامه از روایی محتوایی و روایی همگرا بهره گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش ارائه الگو، شامل مدیران بازاریابی املاک و در بخش اعتبارسنجی الگو شامل مشتریان مسکن می باشند. در گام نخست با استفاده از مدلسازی ساختاری-تفسیری الگوی اولیه ای طراحی گردید. برای اعتبارسنجی و ارائه الگوی نهایی از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS استفاده شده است. نتایج نشان داد متغیرهای آمیخته بازاریابی و مشتری نوازی دارای قدرت نفوذ بالایی هستند و از تاثیرپذیری پایینی برخوردار هستند، بنابراین متغیرهای مستقل هستند. متغیرهای اعتماد مشتری و تجربه مشتری نیز از قدرت نفوذ و وابستگی مشابهی برخوردار هستند بنابراین متغیرهای پیوندی می باشند. متغیر بازاریابی املاک نیز از وابستگی بالا اما نفوذ اندکی برخوردار است بنابراین متغیر وابسته محسوب می شود. بنابراین می توان اذعان داشت مولفه های آمیخته بازاریابی و مشتری نوازی بر اعتماد مشتری و تجربه مشتری تاثیر می گذارند.
تبیین نقش هیجان بر تجربه خرید زنان با بررسی انگیزه خرید با همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
159 - 182
حوزه های تخصصی:
برای موفقیت در بازاریابی خرده فروشی، مطالعه در زمینه خرید با همراه و انگیزه خرید به عنوان محرک های هیجان درک شده و تجربه درک شده مهم و ضروری است. چرا که شناختن بخش های جمعیت شناختی و ویژگی های شخصیتی مشتریان اطلاعات مفیدی را برای شناخت نیازهای مشتریان و عادات خرید فراهم می کند، تا بتوان خط مشی های مناسب برای رفع بهتر نیازها و خواسته های مشتریان فراهم کرد. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش هیجان بر تجربه خرید زنان با بررسی انگیزه خرید با همراه است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی و از نظر اجرا همبستگی و با رویکرد علی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را مشتریان زنِ مراکز خرید کوروش، ارگ و پالادیوم تشکیل می دهند که از 460 پرسشنامه توزیع شده 430 پرسشنامه سالم از میان مشتریان گردآوری شده است. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیرتصادفی (غیراحتمالی) سهمیه ای برای دسترسی به اعضای جامعه استفاده شده است. از پرسشنامه نیز به منزله ابزار جمع آوری داده ، استفاده گردید که پس از گردآوری داده ها، تجزیه وتحلیل داده ها به کمک نرم افزار «اس. پی. اس. اس.» و «ایموس» انجام شد. درنهایت، تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد، همراه خرید بر هیجان (مثبت و منفی) و تجربه خرید مشتری تاثیر دارد و انگیزه خرید در ارتباط بین همراه خرید و هیجان (مثبت و منفی) دارای نقش تعدیل گری است. همچنین نتایج نشان داد هیجان مثبت بر تجربه خرید تأثیر مستقیم دارد اما هیجان منفی زنان بر تجربه خرید تأثیر معکوس دارد.
بررسی علم سنجی ادبیات مدل های درآمدی نوآوری های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی مدل های درآمدی در نوآوری اجتماعی، که نقش مهمی در تضمین پایداری مالی ایفا می کند، انجام شد. از طریق تجزیه و تحلیل کتاب سنجی ادبیات تحقیق در مورد این موضوع، این مطالعه با هدف شناسایی شکاف ها در دانش، مشارکت کنندگان قابل توجه، روندهای نوظهور و زمینه هایی برای تحقیقات آینده انجام شد. این روش شامل بررسی سیستماتیک ادبیات با استفاده از پایگاه داده وب آف ساینس و تکنیک های کتاب سنجی مانند استناد و تحلیل استنادی و تحلیل هم استنادی پویا بود. یافته های این مطالعه چهار حوزه موضوعی مهم را نشان داد، از جمله «مدل های کسب وکار برای نوآوری اجتماعی: رویکردهای مقرون به صرفه و پایدار»، «کاوش مدل های درآمدی نوآوری اجتماعی: استارت آپ های دایره ای»، «کاوش مدل های درآمدی و نوآوری مدل کسب وکار». در شرکت های اجتماعی و کارآفرینی پایدار، و «کاوش مدل های کسب وکار برای تأثیر اجتماعی و رفاه». این تجزیه و تحلیل همچنین شکاف های تحقیقاتی را در این موضوعات شناسایی کرد و راه های بالقوه ای را برای تحقیقات آینده پیشنهاد کرد. محدودیت های مطالعه تأیید شد، از آنجا که مطالعه فقط بر مقالات پایگاه داده وب آف ساینس متمرکز بود، این ممکن است بر نتایج تأثیر بگذارد. با این وجود، این مطالعه یک نقشه راه برای محققان آینده که علاقه مند به مطالعه ارزیابی تأثیر نوآوری اجتماعی هستند ارائه می دهد و به پیشرفت تحقیقات نوآوری اجتماعی کمک می کند. این یافته ها بینش های ارزشمندی را برای سیاست گذاران، شاغلین و محققان در توسعه و اجرای مدل های درآمدی که از پایداری مالی نوآوری اجتماعی حمایت می کنند، ارائه می کند.
سنجش عوامل مؤثر بر موفقیت تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی در حوزه علوم انسانی با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، سنجش عوامل موثر بر موفقیت تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی در حوزه علوم انسانی با رویکرد آمیخته است. از نظر هدف کاربردی است. در بخش کیفی جامعه آماری، اعضای هیأت علمی حوزه علوم انسانی، موسسات و بنیان گذاران شرکت های دانش بنیان، صاحب نظران و متخصصان حوزه تجاری بودند که 10 نفر بعد از اشباع نظری به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه بود که به روش داده بنیاد تحلیل شدند. استراتژی تحقیق در بخش کمی، به صورت پیمایشی صورت گرفت. جامعه آماری، شامل 257 از اعضای هیات علمی گروه علوم انسانی بودند که 154 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار Smart PLS، نشان داد که عواملی همچون ساختار دولت، ساختار کشور، ساختار دانشگاه های کشور، دیدگاه پژوهشگران حوزه علوم انسانی، ماهیت تحقیقات علوم انسانی و زیرساخت های کشور بر تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی تاثیر معنی داری دارند. تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی بر رویکرد دانشگاه های کشور و بهره گیری شرکت های زایشی پژوهشی تاثیر معنی داری دارد. همچنین رویکرد دانشگاه های کشور و بهره گیری شرکت های زایشی پژوهشی بر بهره-وری تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی تاثیر معنی داری دارد. نقش تعدیلگری ارتباط دانشگاه با صنعت و بازار، سیاست گذاری دولت، آموزش تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی، سیاست گذاری دولت و آموزش تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی تأیید شد.
تدوین و اعتبارسنجی مدل اعتماد مشتریان به خدمات الکترونیکی در صنعت بیمه؛ پژوهشی درپیامدهای بحران کرونا (مورد مطالعه: بیمه معلم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شروع بحران پاندومی کرونا، عرضه خدمات عمومی و خصوصی به شکل الکترونیکی بیش از پیش مورد نظر رهبران دولت ها و مدیران کسب و کارها و فعالین اقتصادی همچون بازیگران صنعت بیمه قرارگرفته است. رشد فزاینده بحران در اکثر کشورها، پیش زمینه هایی جهت تغیرات اساسی در نحوه فعالیت اقتصادی را در صنایع متعدد همچون صنعت بیمه شکل داد. لذا تاکید بر رشد و توسعه خدمات به شکل الکترونیکی محوریت یافت. هدف این پژوهش تدوین و اعتبارسنجی مدل اعتمادمشتریان به خدمات الکترونیکی در صنعت بیمه در دوره پاندومی کرونا است .تحقیق حاضر از دیدگاه پارادایم شناسی اثبات گرا و به لحاظ مخاطب شناختی کاربردی، به لحاظ روش پیمایشی و به لحاظ قلمرو زمانی در حوزه تحقیقات مقطعی و از نظر جمع آوری داده ها نیز میدانی است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه استاندارد است، که شامل 22 سوال برای سنجش کل متغیرهای تحقیق است. روایی محتوا به وسیله ابزار CVI , CVR توسط پنل خبرگان تایید شد. روایی سازه مدل اندازه گیری (روایی واگرا+روایی همگرا) از طریق آزمون های میانگین واریانس استخراجی،فورنل و لارکر و ماتریس چند خصیصه و چند شاخص و پایایی مدل نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، پایایی اشتراکی، بررسی و تائید شد. جامعه آماری تحقیق حاضر را مشتریان صنعت بیمه تشکیل میدهند.با استفاده از نرم افزار تعیین حجم نمونه G power در سطح آلفای 1/0 و توان آزمون 85/ 0 درصد 234 نفر به عنوان نمونه نهایی تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. آزمون فرضیه ها مطابق با الگوریتم مدل سازی معادلات ساختاری واریانس محور با استفاده از نرم افزار SPSS,24و Smart:PLS,3 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، اعتماد به اینترنت، کیفیت اطلاعات و کیفیت خدمات نقش بینی کننده در اعتماد به خدمات الکترونیک دارد. همچنین تسهیم اطلاعات نیز علاوه برتاثیر مثبت بر اعتماد به خدمات الکترونیکی، نقش تعدیلگر در رابطه اعتماد به اینترنت و اعتماد به خدمات الکترونیکی دارد.
طراحی مدل تبلیغات اینترنتی جهت تصویرسازی برند کسب و کارهای اینترنتی آرایشی و بهداشتی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مشکلات اصلی کسب و کارهای اینترنتی آرایشی و بهداشتی، در تصویرسازی برند کسب و کار و ایجاد و ارائه ی تصویر برند شرکتی مناسب است. در این راستا، تبلیغات اینترنتی، می تواند به عنوان ابزاری موثر در زمینه ی تصویرسازی برند این نوع از کسب و کارها مفید واقع گردد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل تبلیغات اینترنتی جهت تصویرسازی برند کسب و کارهای اینترنتی آرایشی و بهداشتی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد صورت پذیرفته است. این پژوهش از نظر هدف، یک پژوهش اکتشافی- کاربردی محسوب می شود. برای طراحی مدل از روش تحقیق کیفی بهره گرفته شد. جامعه ی مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل 20 نفر از خبرگان مرتبط با موضوع پژوهش می باشند. نمونه گیری به صورت غیر تصادفی و با روش هدفمند انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه ی نیمه ساختار یافته بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش گراندد تئوری (نظریه ی داده بنیاد) استفاده گردید. یافته های پژوهشی نشان داد شرایط علی شامل تولید محتوای تبلیغاتی، به کارگیری تکنولوژی تبلیغاتی، احساسات و تمایل مشتریان، مدیریت ارتباط با مشتریان بر تبلیغات اینترنتی موثر هستند. تبلیغات اینترنتی به عنوان پدیده ی محوری در کنار شناسایی رقبا و مشتریان هدف به عنوان شرایط مداخله گر و قابلیت اعتماد و اعتبار برند به عنوان شرایط زمینه ای بر راهبردها و اقدامات که استراتژی های بازاریابی کسب و کارهای مورد بررسی می باشند، اثر می گذارند. در نهایت با استفاده از استراتژی های بازاریابی مناسب می توان به پیامدهایی همچون تصویرسازی برند، افزایش مشتریان و سودآوری و کسب مزیت رقابتی دست یافت. نتیجه، شامل طراحی مدل پژوهشی جدید در این حوزه می باشد و بیان از تاثیر تبلیغات اینترنتی بر تصویرسازی برند کسب و کارهای اینترنتی آرایشی و بهداشتی دارد.
طراحی مدل موانع عملکرد بهینه زنجیره تامین بنگاه های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
265 - 281
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در نظر دارد به بررسی تاثیر نقش مولفه های موثر بر عملکرد زنجیره تامین بنگاه های کوچک و متوسط بپردازد. به عبارتی دیگر هدف پژوهش حاضر شناسایی متغیرهای بحرانی تاثیرگذار بر عملکرد زنجیره تامین است. این پژوهش از نوع اکتشافی و از لحاظ شیوه انجام کار توصیفی- پیمایشی می باشد. جهت جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده و ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه ها بالای 7/0 بود. برای آزمون روایی سوالات از اعتبار محتوا استفاده شد که برای این منظور از نظرات متخصصان، اساتید دانشگاهی و کارشناسان خبره استفاده گردید. جامعه آماری در این پژوهش تولیدکنندگان و صادرکنندگان شرکت های کوچک و متوسط بودند، که از بین آنها 470 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل عامل اکتشافی استفاده گردید، جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل عامل اکتشافی استفاده شده و در نهایت 9 عامل موانع عملیاتی، موانع تامین، موانع مالی، موانع بهبود محصول، موانع تقاضا، موانع دولتی، موانع محیطی، موانع اجتماعی، موانع اقتصادی به عنوان موانع اصلی عملکرد بهینه زنجیره تامین شناسایی شدند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که 9 عامل به دست آمده می توانند حدود 6/61 درصد واریانس تمامی شاخص ها را تبیین نمایند که مقدار قابل قبولی است. عامل اول موانع عملیاتی با درصد واریانس استخراج شده 7/13 درصد مهم ترین عامل بوده و عامل دوم موانع مالی 3/11 درصد واریانس کل را تبیین می کند.
ارائه مدل مفهومی استراتژی های کسب وکار هلدینگ های سرمایه گذاری با تحلیل داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای رشد فناوری، ارزهای دیجیتال به عنوان نسل جدید تجارت بین واحدهای اقتصادی یکی از موضوعات مورد بحث قرن بیست و یکم است. کشورها، شرکت ها و کسب وکار ها دارای انواع مبادلات، معاملات و ارتباطات با یکدیگر بوده و استراتژی های انجام این ارتباطات و تعاملات، با تغییر فن آوری دچار تحول می شوند.که یکی از مولفه های اقتصادی و مالی شرکت های بزرگ، ارزهای دیجیتال می باشد که می توان تاثیر آن را بر استراتژی های کسب وکار مطالعه نمود. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدلی از تاثیر ارزهای دیجیتال بر استراتژی های کسب وکار هلدینگ های سرمایه گذاری با استفاده از روش داده بنیاد صورت پذیرفته است. این پژوهش از نظر هدف، یک پژوهش اکتشافی-کاربردی محسوب می شود. برای طراحی مدل از روش تحقیق کیفی بهره گرفته شد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش اشتراوس و کوربین استفاده گردید. جامعه مشارکت کنندگان، 19 نفر از مدیران شرکت های هلدینگ سرمایه گذاری بوده و حجم نمونه به روش اشباع نظری انجام شد. یافته های پژوهشی نشان داد شرایط علی بر پدیده محوری موثر هستند. و پدیده محوری در کنار عوامل زمینه ای و عوامل مداخله ای بر راهبرد ها اثر گذاشته و باعث پیامد ارزش آفرینی در هلدینگ ها می گردد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که ارز های دیجیتال بر استراتژی های کسب وکار هلدینگ ها، درحوزه معاملات و تجارت بین المللی، مدیریت دارایی ها، سرمایه گذاری در بخش فناوری و جذب مشتریان جدید تاثیر دارند.
ارائه مدل برندسازی محصولات فناورانه در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
91 - 132
حوزه های تخصصی:
امروزه فضای رقابتی شدیدی بین سازمان ها حاکم است و پویایی فناوری و پیچیدگی های محیطی نیز باعث شده است تا سازمان ها برای بقاء در این محیط رقابتی به فکر تمایز و ایجاد ویژگی هایی برای محصولات خود باشند تا بتوانند از رقبا پیشی گرفته و بدنبال راه هایی برای کسب سود هرچه بیشتر باشند، یکی از مواردی که در این راستا مورد استفاده قرار می گیرد، بحث برندسازی است. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل برندسازی محصولات فناورانه در شرکت های دانش بنیان انجام پذیرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش متشکل از خبرگان حوزه برندسازی و مدیران بازاریابی شرکت های دانش بنیان هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات جهت شناسایی مقوله ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و بدون ساختار است. برای بررسی روایی، از مدل کرسول به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار بهره گرفته شد. در این پژوهش جهت ارائه مدل تحقیق از رویکرد نظریه داده بنیاد با روش استراوس و کوربین استفاده شده است، که با نرم افزار Atlas.ti و با بهره گیری از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تدوین شده است. نتایج پژوهش شامل ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر به همراه معرفی پدیده محوری و ارائه راهبرد های برندسازی محصولات فناورانه و شناسایی پیامدهای آن است. در این پژوهش مدل برندسازی محصولات فناورانه بر اساس سه محور معماری برند، جایگاه برند و اعتماد به برند ارائه شده است.
طراحی و تبیین مدل پارادایمی ارزش ویژه برند صنعتی با روش نظریه داده بنیاد (مورد مطالعه: ماشین سازی اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
241 - 276
حوزه های تخصصی:
برند و ارزش ویژه آن به عنوان با ارزش ترین دارایی ناملموس هر شرکت به دلیل مزیت رقابتی که ایجاد می کند، نقش مهمی در موفقیت شرکت ها بر عهده دارد. هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل پارادایمی ارزش ویژه برند صنعتی در شرکت ماشین سازی اراک می باشد. رویکرد پژوهش کیفی و مبتنی بر روش نظریه داده بنیاد، با انجام ۱۳مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته صورررت گرفته است. مشارکت پژوهش شامل خبرگان منتخب حاصل از نمونه گیری هدفمند برمبنای معیارهای خبرگی از زنجیره ارزش سازمانی مذکور، مشتریان و تأمین کنندگان بوده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تاحصول اشباع نظری و دستیابی به مدل پارادایمی با فاکتورهای علی، زمینه ای، مداخله گر و حصول راهبردهایی با هدف ایجاد ارزش ویژه برندصنعتی می باشد. نتایج کدگذاری نشان می دهد که عوامل علی تأثیرگذار بر ارزش ویژه برند صنعتی شامل: مدیریت استراتژیک برند، ارزش برند، معماری برند، کیفیت عملکردی احساسی، عوامل بازار، عوامل ساختاری، عوامل فناوری، محصول، عوامل زیرساختی، تأمین کنندگان ،مشتریان و عوامل زمینه ای شامل: عوامل ساختاری، فرآیندی، زیرساختی، نگرش و آموزش و همچنین عوامل مداخله گر شامل: اقتصاد سیاسی، تحریم ستیزی و نوسانات نرخ ارز و دستیابی به راهبردهایی شامل: راهبردی برنامه ای، ساختاری، فرآیندی، نگرشی، پلتفرم، استانداردسازی، صادرات، راهبردهای حوزه تأمین کنندگان و مشتریان و راهبردهای تحریم ستیزی می باشد. پیامدهای تحقیق شامل افزایش سهم بازار، ورود به بازارهای جهانی، افزایش فروش، توانایی تحریم ستیزی و سودآوری بیشتر می باشد.
بررسی تأثیر اعتبار تائید کننده مشهور بر ارزش ویژه برند از دیدگاه مصرف کننده با نقش میانجی تناسب تأیید کننده مشهور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
13 - 54
حوزه های تخصصی:
یکی از استراتژی های مهم برای ایجاد ارزش ویژه برند از دیدگاه مصرف کننده برای محصولات، اتصال آنها به افراد مشهور است. استفاده از این استراتژی بازاریابی کلیدی در سراسر جهان رو به افزایش است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر اعتبار تاییدکننده و تناسب وی بر ارزش ویژه برند از دیدگاه مصرف کننده با در نظر گرفتن نقش واسطه ای تناسب می باشد. بدین منظور، دو تبلیغ بر اساس پیش آزمونی که در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان در مورد برندهایی که از تاییدکننده مشهور استفاده می کردند به منظور انتخاب قوی ترین و ضعیف ترین برند انجام شد. جامعه آماری مطالعه، خریداران مگامال ها در تهران بودند. در مجموع، 186 پرسشنامه تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار اسمارت پی ال اس برای آزمایش فرضیه های پژوهش استفاده شد. نتایج آزمون فرضیه نشان داد که اعتبار تاییدکننده مشهور تأثیر مثبت قابل توجهی بر تناسب تاییدکننده و ارزش ویژه برند از دیدگاه مصرف کننده دارد. علاوه بر این، تناسب تایید کننده تأثیر مثبتی بر ارزش ویژه برند از دیدگاه مصرف کننده داشت. از این یافته ها، مفاهیم نظری و مدیریتی مهمی بدست آمده است.
تبیین الگوی قصد خرید مشتریان در رفتار خرید آنلاین با در نظر گرفتن متغیر اعتماد به برند آنلاین در کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خرید ایترنتی اساساً فرآیند خرید کالا و یا خدمات با استفاده از اینترنت می باشد .امروزه خرید اینترنتی را به عنوان عاملی با بیشترین رشد در فضای مجازی می نامند؛ فرآیند خرید آنلاین عمومی، زمانی که مصرف کنندگان بالقوه نیازی برای مقداری کالا یا خدمت را درک می کنند، آنها به اینترنت می روند و در مورد اطلاعات مربوط به آن نیاز جستجو می کنند؛ اما در بیشتر فعالیت های جستجو احساس نیاز مصرف کنندگان بالقوه از طریق اطلاعات درباره محصولات یا خدمات جلب می شود. آنها سپس گزینه ها را ارزیابی می کنند و یکی از بهترین گزینه ها را انتخاب می کنند که با معیارهایشان برای مواجه شدن با احساس نیاز متناسب است. سرانجام معامله ای جریان پیدا می کند و خدمات فروش پستی فراهم می شود.پژوهش حاضر به دنبال ارائه مدلی مفهومی برای تبیین الگوی قصد خرید مشتریان در رفتار خرید آنلاین با در نظر گرفتن متغیر اعتماد به برند آنلاین بوده و از استراتژی داده بنیاد که مشتمل بر کدگذاری باز،محوری،انتخابی است به منظور دستیابی به مدل الگوی پژوهش بهره برده است. یافته های پژوهش حاصلدر شش مقوله شامل شرایط علی مانند کاربر پسند بودن محتوای وب سایت، شرایط زمینه ای مانند چیدمان مناسب محصولات در وب سایت، شرایط مداخله گر مانند کاربر پسند بودن طراحی وب سایت، شرایط محوری مانند داشتن تصویر نماد آی الکترونیک، راهبردها مانند تحقیق بازار و پیامدها مانند توصیه برند به دیگران ارائه شده است.
پیشایندها و پسایندهای عشق به برند؛ از شیفتگی برند مصرف کننده آنلاین تا نیت خلق ارزش برند (مورد مطالعه برند افق کوروش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
175 - 220
حوزه های تخصصی:
امروزه رشد سریع و استفاده روزافزون از شبکه های اجتماعی، این امکان را فراهم نموده است که فروشندگان، خرده فروشان و خریداران، در محیط خرده فروشی آنلاین، به شکلی بسیار مؤثرتر باهم ارتباط برقرار میکنند. در این پژوهش بررسی پیشایندها و پسایندهای عشق به برند؛ از شیفتگی برند مصرف کننده آنلاین تا نیت خلق ارزش برند(مورد مطالعه برند افق کوروش)در سال 1401می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری تحقیق کلیه مشتریان فروشگاه های افق کوروش که تعداد آنها و نامعلوم می باشند و نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 384 نفر به روش غیرتصادفی دردسترس انتخاب شد. داده ها در نرم افزار پی ال اس، با روش معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که شیفتگی برند مصرف کننده آنلاین بر عشق به برند و تمایل به پرداخت قیمت بالاتر و نیز بر نیت خلق ارزش برند تاثیر معناداری داشت. همچنین اعتماد برند بر عشق به برند و نیت خلق ارزش برند تاثیر دارد، اما بر تمایل به پرداخت قیمت بالاتر تاثیر نداشت. هویت برند مصرف کننده آنلاین بر عشق به برند و تمایل به پرداخت قیمت بالاتر تاثیر داشت، اما بر نیت خلق ارزش برند تاثیر معناداری نداشت. در نهایت عشق به برند بر نیت خلق ارزش برند و تمایل به پرداخت قیمت بالاتر تاثیر معناداری داشت.
Analysis of Supply Chain Anti-fragility in the Textile Industry Using the Best-Worst Method and CoCoSo(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
112 - 125
حوزه های تخصصی:
The economic conditions prevailing in the country, sanctions, rapid changes and transformations of the markets, and the complexity and disorder of the market environment, have made it necessary to pay attention to the anti-fragility approach in the industries. One of the most interesting industries is the textile industry. Hence, due to the strategic nature and having a large domestic consumption market, the textile industry must be anti-fragile in order to quickly adapt to new conditions and maintain and improve its competitive value in a safe and stable condition. This research was conducted with a review of the literature in order to achieve the anti-fragility of textile industries throughout the supply chain. We identified the anti-fragility components and weighed them using the best-worst method. Then, we reviewed the literature on the textile industry and interview the experts in this industry, to identify and evaluate the fragility factors. By using the CoCoSo method the most important factors that disrupt anti-fragility were ranked. Finally, the results of the research showed that the components: unexpectedness, Adequate supervisors, and Attraction are the most important components. Also, the results obtained from the CoCoSo method showed that the of ''Lack of investment in the (clothing) industry", "Saturation of the market with counterfeit brands due to the structural weakness of the distribution and smuggling network", and "Undeveloped distribution network" are the most important in the supply chain of the textile industry.
نگاشت نقشه ذهنی مصرف کنندگان ایرانی نسبت به برند مبدأ کشور چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
133 - 174
حوزه های تخصصی:
مدیریت برندهای چینی در بازار ایران در گرو درک ذهنیت مصرف کنندگان ایرانی از برند مبدأ کشور چین است. هدف پژوهش حاضر نگاشت نقشه ذهنی مصرف کنندگان ایرانی نسبت به برند مبدأ کشور چین است. برای این منظور از فن استخراج استعاره زالتمن (زیمت) برای شناسایی سازه های ذهنی و از روش نقشه مفهومی برند (بی سی ام) برای نگاشت نقشه ذهنی مصرف کنندگان ایرانی نسبت به برند مبدأ کشور چین استفاده می شود. جامعه آماری پژوهش ناظرهای افتخاری سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان، روش نمونه گیری هدفمند، حجم نمونه روش زیمت دوازده نفر و حجم نمونه روش بی سی ام صد نفر است. بر اساس نتایج پژوهش نقشه ذهنی مصرف کنندگان ایرانی نسبت به برند مبدأ کشور چین دارای شش تداعی مثبت و هجده تداعی منفی است. تداعی های مثبت شامل قیمت پایین، تنوع بالا، صرفه جویی، قدرت انتخاب بالا، دسترسی بالا و پس انداز و تداعی های منفی شامل کیفیت پایین، کپی کاری، دوام پایین، پرستیژ پایین، تقلب، تولید انبوه، جنس نامرغوب، ریسک عملکرد، دزدیدن مشاغل کشور، خیانت به کشور، خیانت به صنایع کشور، نابودی اقتصاد کشور، ظاهرنمایی، کیفیت زندگی پایین، بی مصرف، جهانخواری، خیانت به تنوع زیستی، خیانت به محیط زیست است.
تاثیر بازاریابی پیامکی بر ادراک مصرف کننده از ارزش ویژه برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر بازاریابی پیامکی(پیام های شخصی شده، پیام های تعاملی و پیام های عمومی) بر ادراک مصرف کننده از ارزش ویژه برند (آگاهی به برند، تداعیات برند، کیفیت ادراک شده و وفاداری به برند) می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی کمی- تجربی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کاربران تلفن همراه تشکیل می دهند و از میان آن ها ۴۰۰ نفر که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، نمونه پژوهش را تشکیل می دهند. در تجزیه و تحلیل داده ها، جهت توصیف ویژگی های جمعیت شناختی نمونه از فنون آمار توصیفی و جهت آزمون فرضیه ها از آمار استنباطی شامل مدل معادالت ساختاری استفاده شده است. نرم افزارهای مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل داده ها، بسته های نرم افزاری «اس.پی.اس.اس» و «آموس» می باشند. بر اساس نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش، بازاریابی پیامکی با ضریب ۹۸/۰ بر آگاهی از برند، با ضریب ۶۵/۰ بر تداعیات برند، با ضریب ۴۵/۰ بر کیفیت ادراک شده، با ضریب ۷۵/۰ بر وفاداری به برند، تاثیر مستقیم دارد. بازاریابی پیامکی تاثیر بیشتری بر آگاهی از برند با ضریب ۴۷/۰، تاثیر بیشتری بر تداعیات به برند با ضریب ۵۴/۰، تاثیر بیشتری بر کیفیت ادراک شده با ضریب ۵۲/۰، تاثیر بیشتری بر وفاداری به برند با ضریب ۵۶/۰ نسبت به زمانیکه اجازه پیامک داده نمی شود، دارد(در حالت ارسال پیام با اجازه مشتری).
واکاوی پیامدهای رهبری زهرآگین در سازمانهای حوزه گردشگری با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
303 - 327
حوزه های تخصصی:
اقدامات یک رهبر سمی می تواند اثر دومینوی منفی بر عملکرد کلی سازمان داشته باشد. هدف از اجرای این تحقیق، واکاوی پیامدهای منفی رهبری زهرآگین در سازمانهای حوزه گردشگری است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و در زمره تحقیقات کیفی قرار دارد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و از روش نمونه گیری هدفمند با تکنیک گلوله برفی استفاده شد. بیست نفر از خبرگان علمی شامل اساتید مطرح دانشگاهی با زمینه علمی گردشگری و خبرگان تجربی شامل مدیران کل و مدیران بخش توسعه گردشگری سازمانهای گردشگری در سطح استان و رؤسای سازمان گردشگری در سطح شهرستان های منطقه شمال کشور بعنوان جامعه نمونه درنظر گرفته شد. پیامدهای رهبری زهرآگین در دو عنوان اصلی پیامدهای درون سازمانی و پیامدهای برون سازمانی شناسایی شد. پیامدهای درون سازمانی به پیامدهای فردی و پیامدهای گروهی – سازمانی، منقسم گردید. پیامدهای فردی در دو مقوله پیامد فیزیولوژیکی- روانشناختی و نگرشی و رفتارهای انحرافی- غیر مدنی، شناسایی گردید. پیامدهای گروهی- سازمانی نیز با دو مقوله ارتباطات و جو سازمانی و عقب ماندگی باطنی، واکاوی گردید. همچنین پیامدهای برون سازمانی در قالب جامعه میزبان و گردشگر بررسی شد. در جامعه میزبان، سه پیامد اجتماعی- فرهنگی، پیامد زیست بوم- محیطی و پیامد اقتصادی، مورد بررسی قرار گرفت. در قالب گردشگر با زمینه رفتاری- نگرشی، نگرش منفی بازار هوشمند گردشگری نیز بررسی شد.
چرا برندها می میرند؛ ارائه نقشه نگاشت فازی از عوامل رقم زننده مرگ برند (مورد مطالعه: شرکت های صنعتی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی علل افول و مرگ برندها و تدوین راهبردهایی اثربخش در جهت گسترش چرخه عمر آن از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف ارائه عوامل رقم زننده مرگ برند با روش FCM انجام شد. این پژوهش از لحاظ روش آمیخته و بر مبنای پژوهش کیفی و کمی است که از نظر فلسفه پژوهش در زمره پژوهش های قیاسی استقرایی می گنجد. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان و صاحب نظران در حوزه مطالعه هستند که بااستفاده از روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل اشباع نظری سی نفر از آنان به عنوان اعضای نمونه انتخاب شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن ها به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و روایی نظری و روش پایایی-سنجی درون کدگذار و برون کدگذار برای مصاحبه انجام شده و روایی محتوایی و پایایی بازآزمون برای پرسشنامه های توزیع شده، تایید شده است. داده های کیفی با نرم افزار Atlas.ti و روش تحلیل محتوا و کد گذاری و داده های کمی با روش نقشه نگاشت فازی FCM تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل رقم زننده مرگ برند به دو بخش عوامل درون بنگاهی و عوامل برون بنگاهی تقسیم می شود. مهمترین فاکتور درون بنگاهی، نگرش هزینه ای به موضوع برند به جای نگرش سرمایه ای است درحالی که برای عوامل برون بنگاهی، حاکمیت تفکر بازارگرا به جای تفکر تولیدگرا (واسطه محوری) دارای بیشترین درجه مرکزیت، شاخص های محوری و مهمترین عامل رقم زننده مرگ برند هستند.
مدل خلق ارزش از کلان داده در بازاریابی؛ رویکردی فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو به شناسایی زمینه های کاربرد و چگونگی بهره برداری از کلان داده ها در بازاریابی می پردازد. رشد روزافزون داده های حاصل از فعالیت کاربران در اینترنت، شبکه های اجتماعی، رایانش ابری، حس گر ها و تلفن های همراه؛ حجم زیادی از کلان داده مرتبط با حوزه بازاریابی را تولید کرده است. پردازش مداوم این داده ها باهدف فهم روابط، الگوها و چارچوب های بنیادی به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است. در این پژوهش بر اساس منطق حا کم بر روش تحقیق فراترکیب، 47 منبع با بهره گیری از متدولوژی کسب بررسی و زمینه های کاربرد کلان داده در بازاریابی شناسایی و اولویت بندی شدند. پس از تجزیه وتحلیل مقالات 170 کد با روش کدگذاری زنده و کدگذاری بر اساس سازه های جامعه شناختی استخراج و در 21 تم و 7 مقوله دسته بندی شدند. به صورت خلاصه و بر اساس مدل مستخرج از یافته های پژوهش می توان چهار بخش: ارزش استراتژیک کلان داده در بازاریابی؛ ارزش اطلاعاتی؛ فرایند تولید و بازتولید اثر و هسته مرکزی مدل را تفکیک کرد. بر این اساس در لایه اول ارزش استراتژیک کلان داده مطرح می گردد. افزایش سطح بینش و تصمیم گیری هوشمندانه و به موقع و بهبود موضع رقابتی و ... در این لایه مطرح می شود؛ این لایه سطح دوم یعنی ارزش اطلاعاتی را متأثر کرده و درنهایت فرایند تولید و بازتولید اثر کلان داده در تصمیم گیری و سیاست گذاری های حوزه بازاریابی را در فرآیندی هم افزا متأثر خواهد کرد. مجموع اثرات این مدل بر فرآیندهای جذب و حفظ مشتری اثرگذار خواهد بود که از آن می توان به عنوان هسته مرکزی مدل یادکرد.