طهمورث حسنقلی پور یاسوری

طهمورث حسنقلی پور یاسوری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

طراحی و اعتباریابی الگوی قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک کسب و کار به مشتری (B2C)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجارت الکترونیک قصد خرید قصد خرید مجدد قصد خرید مجدد آنلاین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۶
قصد خرید مجدد آنلاین اشاره به درجه ای از اعتقادات ادراکی مشتری به خرید مجدد یک محصول یا خدمت خاص با در نظر گرفتن وضعیت فعلی و شرایط احتمالی او دارد. بنابراین هدف مطالعه حاضر، طراحی الگوی قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک کسب وکار به مشتری(B2C) و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک و دسته بندی آن ها و تعیین روابط بین عوامل تأثیرگذار بر قصد خرید مجدد است. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و ازنظر روش جمع آوری داده ها، میدانی است. پژوهش حاضر ازلحاظ فرایند اجرا از نوع روش تحقیق آمیخته (کیفی و کمی) است. به همین منظور در بخش کیفی پژوهش با 36 تن از خبرگان، مصاحبه هایی صورت گرفت که بر اساس روش تحلیل تم، محتوای مصاحبه ها، تجزیه وتحلیل و کدگذاری شدند و درنهایت مدل پیشنهادی تحقیق ارائه گردید. بر اساس این مدل شش مفهوم اصلی (خصوصیات فنی، سیستم های پشتیبانی، مدیریت مشتریان، سازمانی، تجزیه وتحلیل مشتری، تحلیل محیطی) شناسایی شدند. سپس جهت تائید مدل به دست آمده، پرسشنامه محقق ساخته طراحی و در بین کلیه فروشگاه های آنلاین و مشتریان توزیع گردید و با روش معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که تمامی عوامل شناسایی شده از مصاحبه ها، در افزایش قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک مؤثر بوده اند و مدل از اعتبار کافی برخوردار بوده است.
۲.

گذر از دیدگاه فروش و تغییر رویکرد نسبت به بیمه زندگی به عنوان یک محصول ناخواسته: مدل تصمیم خرید نهاده شده بر سواد بیمه ای، اعتماد، ادراک و نگرش مصرف کنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سواد بیمه ای اعتماد مزایا و ریسک درک شده نگرش مطلوب قصد خرید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۶
با وجود نقش اساسی بیمه زندگی بر رشد و توسعه رفاهی کشورها، در مقایسه با میانگین جهانی، این نوع بیمه سهم پایینی در سبد خرید بیمه ای مردم ایران دارد. در این شرایط، بهبود سواد بیمه ای جامعه می تواند به تحریک گرایشات مثبت بیمه ای کمک کند. با این حال، اندک پژوهش های انجام شده در ایران صرفاً بر اندازه گیری سواد بیمه ای متمرکز شده اند و اطلاعات کمی در مورد تأثیر سواد بیمه ای بر تمایل به خرید و حفظ بیمه نامه های زندگی وجود دارد. لذا، مطالعه حاضر به بررسی تأثیر مستقیم و غیرمستقیم سواد بیمه ای بر قصد خرید بیمه زندگی پرداخته است. این ﭘﮋوهﺶ هدفی کاربردی و ماهیت و روشی توصیفی-پیمایشی دارد. جامعه آماری پژوهش خریداران بیمه زندگی شرکت بیمه سرمد در سال 1402 به تعداد 98625 نفر بودند. حجم نمونه با جدول مورگان 384 نفر تعیین شد. داده ها با پرسشنامه استاندارد و روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک طی یک پیمایش آنلاین گردآوری و با تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار Smart PLS 3 تحلیل شد. یافته ها نشان داد سواد بیمه ای به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق افزایش مزایا و کاهش ریسک درک شده محصول، همچنین بهبود اعتماد و تقویت نگرش مطلوب مصرف کنندگان، موجب افزایش قصد خرید بیمه زندگی می گردد. شرکت های بیمه از طریق معماری انتخاب مصرف کننده می توانند بر انتخاب ها تأثیر بسزایی داشته باشند. لذا سیاست گذاران باید اطمینان حاصل کنند که سواد بیمه در برنامه های آموزشی آحاد جامعه گنجانده شود. برنامه ها با تمرکز بر ایجاد دانش، مهارت ها و نگرش های بیمه ای افراد به افزایش ضریب نفوذ بیمه کمک می کند.
۳.

طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه صادرات محصولات نانوی شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه ساختمان با رویکرد آمیخته کیفی - کمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه صادرات محصولات نانو شرکت های دانش بنیان حوزه ساختمان گراندد تئوری مدلسازی معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۱۱
هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی توسعه صادرات محصولات نانوی شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه ساختمان بود. مطالعه حاضر، از نوع طرح های پژوهش آمیخته می باشد. در مرحله اول مطالعه کیفی انجام و با بررسی مطالعات انجام شده در زمینه موضوع مطرح شده و مصاحبه عمیق با مدیران شرکت های دانش بنیان، اطلاعات جمع آوری و با روش گراندد تئوری، به کدگذاری و مقوله بندی و ارائه مدل پرداخته است. مرحله دوم مطالعه به صورت کمی و به روش مدل سازی معادلات ساختاری بود. داده های جمع آوری شده از پرسشنامه محقق ساخته، با استفاده از نرم افزار Smart PLS مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از ارزیابی مطالعات داخلی و خارجی انجام شده، با استفاده از مصاحبه ی اکتشافی، سوالات کیفی از جامعه آماری پرسیده شد که پس از 15 مصاحبه، اشباع نظری حاصل گردید. نتایج گراندد تئوری نشان داد الگوی توسعه صادرات محصولات نانوی شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه ساختمان شامل 97 کد باز، 17 کد محوری و 6 کد انتخابی است. سپس در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته شامل 97 گویه در اختیار 217 نفر از مدیران عامل، مدیران فروش، کارشناسان فروش، و کارشناسان بازاریابی شرکت های دانش بنیان قرار داده شد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که مقدار ضریب معناداری t مربوط به رابطه بین متغیرهای اصلی شرایط علّی با پدیده محوری؛ شرایط زمینه ای، شرایط مداخله ای و پدیده محوری با راهبردها؛ راهبردها با پیامدها در سطح اطمینان 95 درصد، از 96/1 بیشتر است و این مورد حاکی از معنی دار بودن تاثیر متغیرهای شرایط علّی با پدیده محوری؛ شرایط زمینه ای، شرایط مداخله ای، پدیده محوری با راهبردها؛ راهبردها با پیامدها می باشد.
۴.

مفهوم سازی و نظریه پردازی بازاریابی آواتار در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آواتار بازاریابی آواتار مفهوم سازی آواتار نظریه آواتار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۲۵
هدف: رشد روزافزون تکنولوژی و علم هوش مصنوعی، موجب شده است تا استفاده از آواتارها در بازاریابی، به صورت گسترده ای افزایش یابد؛ این در حالی است که مفهوم و الگوی علمی بازاریابی آواتار، در پژوهش های قبلی مشخص نشده است؛ به همین منظور، پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی و ارائه الگوی بازاریابی آواتار در ایران اجرا شده است. روش: این پژوهش از نظر هستی شناسی مبتنی بر پارادایم تفسیری است، از لحاظ روش شناسی در دسته پژوهش های اکتشافی قرار می گیرد، برحسب داده ها کیفی و مبتنی بر تکنیک داده بنیاد و رهیافت اشتراوس و کوربین است و از نظر هدف بنیادی و کاربردی محسوب می شود. برای گردآوری داده ها از دو روش مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و مصاحبه نیمه ساختاریافته، استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه خبرگان مفاهیم نوین مدیریت بازاریابی و هنر بودند که به عنوان استادتمام یا دانشیار دانشگاه، در این رشته سابقه تدریس چندساله داشتند. شیوه نمونه گیری نیز گلوله برفی هدفمند بود. یافته ها: یافته نخست این پژوهش، دستیابی به ویژگی های اصلی آواتار در بازاریابی است که بر دو عامل مبتنی است: رئالیسم رفتاری و رئالیسم بصری برای درک مصرف کننده. یافته بَعدی آن، ارائه مدل بازاریابی آواتار است که 368 مفهوم و 38 مقوله را دربرمی گیرد و مبتنی بر شش بُعد شرایط علی، زمینه ای، مداخله ای، پدیده اصلی، راهبردها و پیامدهاست. نتیجه گیری: نتایج مبین این بود که آواتارها قادرند که با شبیه سازی رفتاری انسان ها در بازاریابی با استفاده از علم داده و هوش مصنوعی، دقت و صحت در تماس با مشتری را افزایش دهند و در موقعیت ها و روندهای برنامه ریزی نشده، عملکردی مثبت و شایسته در جهت اشاعه بازاریابی محصولات و خدمات ارائه کنند.
۵.

طراحی مدل ارزش آفرینی چابک در صنایع کوچک و متوسط ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنجیره ارزش آفرینی ارزش آفرینی چابک صنایع کوچک و متوسط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۸۲
هدف: هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل ارزش آفرینی چابک در صنایع کوچک و متوسط ایران است.روش شناسی تحقیق: این پژوهش دارای رویکردی کیفی بوده و از روش نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. روش گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق و باز با 20 نفر از خبرگان دانشگاهی و صاحب نظران در حوزه مدیریت بازاریابی و مدیریت زنجیره ارزش آفرینی است به طوری که مصاحبه های خبرگی در نفر 20ام به اشباع نظری انجامید که پس از کدگذاری های انجام شده مدل نهایی اعتبارسنجی گردید.یافته ها: بر اساس، تحلیل های صورت پذیرفته، تعداد 337 کد باز، 42 کد محوری و 19 مقوله اصلی (کد انتخابی) استخراج شدند.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از مصاحبه ها نشان می دهد پدیده محوری «ارزش آفرینی چابک» شامل «پویایی مدیریت زنجیره تأمین»، «تطبیق پذیری پویا با محیط» و «استراتژی های پویای منابع انسانی» است که مقولات «هم جوشی تکنولوژی محور صنایع»، «بطن چابک بازار» و «ارزش خواهی متنوع مشتریان» به عنوان شرایط علّی بر مقولات پدیده محوری تأثیرگذار هستند. مقولات بسترساز به عنوان شرایط زمینه ای لازم در تحقق ارزش آفرینی چابک در صنایع کوچک و متوسط شامل: «مدیریت تنوع خصوصیات منابع انسانی»، «مدیریت عمران سازمانی»، «هوشمندسازی تحقیقات بازاریابی» و «تطبیق پذیری مداوم قوانین با تحولات بازار» است. در این بین برخی از مقولات به عنوان شرایط مداخله گر در تحقق ارزش آفرینی چابک در صنایع کوچک و متوسط شامل: «داشبورد مدیریت عملکرد منابع انسانی»، «مدیریت هوشمند پایداری سازمانی» و «ماهیت تنوع آفرین محیط بازار» که هر دو شرایط زمینه ای و مداخله ای می توانند روی راهبردهای ارائه شده تأثیرگذار باشند. این راهبردها عبارتند از: «هوشمندسازی فرایندهای اصلی زنجیره»، «توانمندسازی چابک منابع انسانی»، «هوشمندسازی برنامه های تحول سازمانی» و «همگام سازی مستمر با بازار» که استراتژی های لازم در پیاده سازی ارزش آفرینی چابک در صنایع کوچک و متوسط هستند. در صورت تحقق پدیده محوری می توان مقولات «هوشمندسازی بهره وری در کسب وکار» و «تصویرسازی چابک برند کسب وکار» را به عنوان پیامدهای حاصله انتظار داشت.
۶.

ارائه مدل و شناسایی ابعاد اصلی تاثیر ارز های دیجیتال بر مدیریت استراتژی های کسب وکار با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ؛ ارز های دیجیتال استراتژی کسب وکار سرمایه گذاری مدیریت استراتژی هلدینگ ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۰۴
این پژوهش با هدف ارائه مدل و شناسایی ابعاد اصلی تاثیر ارز های دیجیتال بر مدیریت استراتژی های کسب وکار هلدینگ های سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی اکتشافی می باشد و در آن از روش پژوهش آمیخته بهره گرفته شده است. در بخش کیفی با روش تئوری داده بنیاد با 19 نفر از مدیران هلدینگ که در زمینه ی ارز های دیجیتال، استراتژی های کسب وکار فعالیت داشتند، تا تعیین مدل یعنی تا زمان به اشباع رسیدن ، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. در بخش کمی روش جمع آوری داده ها، میدانی و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری این بخش ، مدیران هلدینگ سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس هستند و نمونه گیری از طریق نرم افزار جی پاور انجام گرفت. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند. تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها و پرسشنامه ها در بخش کیفی طی فرایند کدگذاری روش داده بنیاد ، به ایجاد مدل مفهومی تاثیر ارز های دیجیتال بر مدیریت استراتژی کسب وکار هلدینگ ها و در بخش کمی به تایید مدل پژوهش منجر شد. و نتایج بدست آمده حاکی از آن است که ارز های دیجیتال بر مدیریت استراتژی های کسب وکار هلدینگ ها، درحوزه استراتژی معاملات و تجارت بین المللی، استراتژی مدیریت دارایی ها، استراتژی سرمایه گذاری در بخش فناوری و استراتژی جذب مشتریان جدید تاثیر دارند.
۷.

The Model of Ethical Variables Affecting Branding(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۶۳
Introduction: The concept of ethical branding comes from the intersection of business ethics and brand management. An ethical brand is a brand that prevents harm to others. The purpose of this research is to provide a model of ethical variables influencing branding. Material and Methods: The current research is qualitative and among exploratory and applied research. The statistical population of this research includes business owners in East Azerbaijan province. Through targeted sampling, 15 people were selected as a sample from the target population. The data collection tool was semi-structured in-depth one-on-one interviews. Finally, the obtained data were recorded and analyzed by theme analysis method using MAXQDA18 software. Results: Examining the findings and conducting thematic analysis indicated the effect of 4 main ethical variables or main themes, which included: corporate ethical philosophy, corporate ethical communication, corporate ethical culture and ethical image. Conclusion: The unethical activities of businesses have caused many concerns for managers and academic researchers, because unethical behavior on the one hand affects the brand's personality and on the other hand, the decline of the company's reputation among customers, lack of it leads to repeat purchases and sanctions and punishment of the business by customers. Paying attention to the 4 factors presented in the formation model of ethical branding can have a significant impact on creating brand trust and satisfaction in commercial businesses.
۸.

ارائه مدل الماس قابلیت های بازاریابی دیجیتال در فروشگاه های زنجیره ای (رویکردی جهت ارتقای بهره وری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه دیجیتال مشتری اعتماد مشتری فروشگاه های زنجیره ای قابلیت های بازاریابی دیجیتال بازاریابی دیجیتال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۱۰۱
هدف این پژوهش ارائه مدل قابلیت های بازاریابی دیجیتال در فروشگاه های زنجیره ای است؛ زیرا در سال های اخیرگرایش مشتریان به خریدهای آنلاین برای اخذ خدمات سریع و آسان تر و همچنین کسب تجربه های جدید، افزایش پیدا کرده و بازاریابی دیجیتال با مفاهیم و واژه های جدیدی نظیر مارتک، فیجیتال و فناوری های بعدی گره خورده است. ولیکن چالش ها و ریسک هایی که در خریدهای غیرحضوریِ دیجیتال وجود دارد ممکن است سبب عدم اعتماد و یا به طور کلی عدم تجربه لذت بخش برای مشتریان باشد و باعث انصراف آن ها از خرید گردد. علیرغم اهمیت این موضوع، مدلی برای قابلیت های بازاریابی دیجیتال در فروشگاه های زنجیره ای وجود ندارد تا مدیران این فروشگاه ها بتوانند ضمن شناسایی این چالش ها و حساسیت ها برای رفع و یا کاهش آن ها برنامه ریزی و یا مزیت رقابتی شان را در این حوزه شناسایی کرده و با ارتقای بهره وری، سبب ایجاد تجربه ای لذت بخش برای مشتریان شوند. روش اجرای این پژوهش، کیفی است. به این ترتیب که با روش کیفی داده بنیاد-ره یافت ظاهر شونده با دوازده نفر از خبرگان بازاریابی، فناوری اطلاعات و فروشگاه های زنجیره ای کشور، مصاحبه های نیمه ساختار یافته صورت پذیرفت، سپس کدگذاری ها با استفاده از نرم افزارMaxqda انجام گرفت.همچنین با مرور نظام مند پژوهش های گذشته براساس فرآیند سه مرحله ای ترنفیلد و همکاران(2003) برای غنای ابعاد استخراج شده از مصاحبه ها، پرداخته شد و براین اساس، مدل الماس قابلیت های بازاریابی دیجیتال در فروشگاه های زنجیره ای ارائه گردید که شامل پنج بعد قابلیت مارتک-فناوری های نگهدارنده، قابلیت مارتک-فناوری های تحول آفرین، قابلیت شبکه ای، قابلیت روابط دیجیتالی و قابلیت بازاریابی بهترین اقدام بعدی می باشد که همگی منتج به تجربه دیجیتال مشتری خواهند شد. از میان ابعاد فوق، بعد قابلیت مارتک-فناوری های تحول آفرین به دلیل وجود مؤلفه های مهمی نظیر بلاک چین و هوش مصنوعی و بعد قابلیت بازاریابی بهترین اقدام بعدی به عنوان فراقابلیت در نظرگرفته شدند.
۹.

برنامه ریزی خروج نظام مند از قاچاق کالا با رویکرد مدیریت ارتباطات بازاریابی یکپارچه (موردمطالعه: بحران شیوع کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی خروج نظام مند قاچاق کالا ارتباطات بازاریابی یکپارچه مدیریت بحران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۷۵
قاچاق کالا پدیده ای پیچیده و دارای ابعاد چندگانه است که ازیک طرف، به اقتصاد پنهان و زیرزمینی و ازسوی دیگر، به نظم اجتماعی، فرهنگ ها و نگرش ها مربوط می شود که زیان های اقتصادی، اجتماعی، امنیتی، فرهنگی و بهداشتی ایجاد می کند. در شرایط شیوع بیماری کرونا، به عنوان یک بحران جهانی، بر پیچیدگی وضعیت قاچاق کالا افزوده شد. خروج از وضعیت قاچاق، به عنوان بیماری اقتصادی و شرایطی بحرانی که از چالش های توسعه کشور محسوب می شود، مستلزم اقدامات هماهنگ و یکپارچه است و از رویکرد ارتباطات بازاریابی یکپارچه می توان، جهت خروج از این بحران بهره برد. لذا، برنامه ریزی خروج نظام مند از قاچاق کالا با رویکرد مدیریت ارتباطات بازاریابی یکپارچه (مطالعه موردی: بحران شیوع کرونا) برای اولین بار مطرح شد.پژوهش اکتشافی حاضر، ازطریق مصاحبه نیم ساخت یافته 12نفر از متخصصان و بهره گیری از نظریه داده بنیاد و روش دلفی انجام و مدل مفهومی و نظریه متناسب ارائه شد و ضمن استخراج 18مقوله و 82 زیرمؤلفه، روایی محتوایی (0.71)، پایایی بازآزمون (77%) و پایایی دو کدگذار (65%)، مطلوب ارزیابی شد و با مستندسازی دانش سازمانی، پیشنهادهای کاربردی ارائه گشت. از بین مقوله ها، «حمایت از تجارت قانونی ضمن اصلاح و تکمیل الگوی تجارت» و «حمایت از تولید ضمن اصلاح و تکمیل الگوی تولید و اشتغال» دارای بیشترین فراوانی بودند. به نظر می رسد، در بحران شیوع کرونا، برنامه ریزی ازطریق مدیریت ارتباطات بازاریابی یکپارچه می تواند، در پیشگیری و خروج از وضعیت قاچاق کالا به سمت سالم سازی محیط کسب وکار و توسعه اقتصادی، مورد بهره برداری قرار گیرد.
۱۰.

ارائه مدل مفهومی استراتژی های کسب وکار هلدینگ های سرمایه گذاری با تحلیل داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارز های دیجیتال کسب و کار مدیریت استراتژیک هلدینگ های سرمایه گذاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۶۱
در دنیای رشد فناوری، ارزهای دیجیتال به عنوان نسل جدید تجارت بین واحدهای اقتصادی یکی از موضوعات مورد بحث قرن بیست و یکم است. کشورها، شرکت ها و کسب وکار ها دارای انواع مبادلات، معاملات و ارتباطات با یکدیگر بوده و استراتژی های انجام این ارتباطات و تعاملات، با تغییر فن آوری دچار تحول می شوند.که یکی از مولفه های اقتصادی و مالی شرکت های بزرگ، ارزهای دیجیتال می باشد که می توان تاثیر آن را بر استراتژی های کسب وکار مطالعه نمود. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدلی از تاثیر ارزهای دیجیتال بر استراتژی های کسب وکار هلدینگ های سرمایه گذاری با استفاده از روش داده بنیاد صورت پذیرفته است. این پژوهش از نظر هدف، یک پژوهش اکتشافی-کاربردی محسوب می شود. برای طراحی مدل از روش تحقیق کیفی بهره گرفته شد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش اشتراوس و کوربین استفاده گردید. جامعه مشارکت کنندگان، 19 نفر از مدیران شرکت های هلدینگ سرمایه گذاری بوده و حجم نمونه به روش اشباع نظری انجام شد. یافته های پژوهشی نشان داد شرایط علی بر پدیده محوری موثر هستند. و پدیده محوری در کنار عوامل زمینه ای و عوامل مداخله ای بر راهبرد ها اثر گذاشته و باعث پیامد ارزش آفرینی در هلدینگ ها می گردد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که ارز های دیجیتال بر استراتژی های کسب وکار هلدینگ ها، درحوزه معاملات و تجارت بین المللی، مدیریت دارایی ها، سرمایه گذاری در بخش فناوری و جذب مشتریان جدید تاثیر دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان