یوسف محمدی فر

یوسف محمدی فر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۹ مورد.
۱.

مفهوم پردازی شاخص های توسعه قابلیت های بازاریابی دیجیتال صنعت بیمه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازاریابی بازاریابی دیجیتال صنعت بیمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۲۰
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های توسعه قابلیت های بازاریابی دیجیتال صنعت بیمه در ایران انجام گرفته است؛ بنابراین ازنظر هدف، توسعه ای- کاربردی، براساس ماهیت، توصیفی- پیمایشی و به لحاظ رویکرد از نوع آمیخته می باشد. در این پژوهش به استخراج شاخص های توسعه قابلیت های بازاریابی دیجیتال با استفاده از روش تحلیل محتوای متنی و سپس به غربال این شاخص ها در صنعت بیمه با استفاده از تکنیک دلفی پرداخته شده است و در آخر شاخص ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی دسته بندی شده اند. در بخش تحلیل محتوای متنی جامعه آماری پژوهش شامل مستندات و سوابق بالادستی در رابطه با توسعه قابلیت های بازاریابی دیجیتال بوده و روش نمونه گیری هدفمند می باشد. در بخش دلفی جامعه آماری ۱۰ نفر از خبرگان صنعت بیمه است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. در بخش تحلیل عاملی اکتشافی نیز جامعه آماری ۳۸۴ نفر از کارشناسان صنعت بیمه می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. همچنین ابزار مطالعه میدانی این پژوهش پرسشنامه می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد آگاهی از مجموعه عوامل و شاخص های توسعه قابلیت های بازاریابی دیجیتال صنعت بیمه در ایران از اهمیت بسیاری برخوردار است. ازجمله این شاخص ها می توان به تبلیغات محیطی، تبلیغات پیامکی، ارتباط با مشتری و... اشاره کرد. در نهایت با توجه به شاخص ها، آن ها در سه بعد تحقیقات بازاریابی، تشکیلات دیجیتالی سازمان و عوامل مربوط به مشتری دسته بندی شدند.
۲.

شناسایی ابعاد بازاریابى دیجیتال کسب وکارهای الکترونیک صنعت بیمه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازاریابی دیجیتال کسب وکار الکترونیک صنعت بیمه دیجیتالی شدن فناوری اطلاعات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۲۷
باتوجه به اینکه کسب وکارهای الکترونیک در جامعه در حال گسترش است، صنعت بیمه باید در این زمینه گام بردارد و اطلاعات خود را درزمینه بازاریابی دیجیتال کسب وکارهای الکترونیک بیشتر کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد توسعه بازاریابى دیجیتال کسب و کار هاى الکترونیک صنعت بیمه در ایران صورت گرفته است. پژوهش پیش رو از نظر ماهیت و هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش در بخش تحلیل عاملی شامل کارشناسان صنعت بیمه در سراسر کشور و در بخش AHP نیز شامل خبرگان این صنعت بوده است. در بخش تحلیل عاملی تعداد ۳۸۴ نمونه به روش نمونه گیری در دسترس و در بخش AHP نیز 10 نفر از خبرگان صنعت بیمه به عنوان نمونه انتخاب شدند. همچنین، ابزار مطالعه میدانی در این پژوهش پرسشنامه است که برای بررسی روایی و پایایی پرسشنامه و روایی محتوا، آلفای کرونباخ به ضریب آلفای کرونباخ تبدیل شد. در پژوهش حاضر ابتدا شاخص های بازاریابى دیجیتال کسب وکارهای الکترونیک صنعت بیمه از مرور پیشینه پژوهش استخراج و سپس برای بررسی داده های پژوهش و شناسایی ابعاد بازاریابى دیجیتال کسب وکارهای الکترونیک صنعت بیمه از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده و در نهایت، برای تأیید ابعاد شناسایی شده از روش تحلیل عاملی تأییدی و نیز برای رتبه بندی آنها از تکنیک AHP استفاده شده است. ابعاد شناسایی شده شامل تشکیلات دیجیتالی سازمان، پژوهش های بازاریابی و عوامل مربوط به مشتری بوده است. نتایج حاصل از تکنیک AHP نشان داد که تبلیغات پیامکی، تبلیغات محیطی و ارتباط با مشتری سه شاخص برتر در میان سایر شاخص ها هستند.  
۳.

ارائۀ یک الگوی بومی هم راستاسازی توسعۀ آموزش های تکنیکی تکمیلی- دانشگاهی با نیاز بازار کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش های دانشگاهی تناسب آموزش آموزش تکنیکی تکمیلی بازار کار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۳
ضعف هم راستایی آموزش های دانشگاهی با نیازمندی های بازار کار از جمله دغدغه های مهم نظام آموزشی کشور است، اما مدلی که بر اساس آن استراتژی مشخصی برای مواجهه با این چالش تدوین و اجرا شود در دسترس نیست. با توجه به این خلأ تئوریک، مقاله پیش رو درصدد است الگویی بومی به منظور هم راستاسازی توسعه آموزش های تکنیکی تکمیلی دانشگاهی با نیاز بازار کار را با روش پژوهش آمیخته و بر منطق آشیانه ای ارائه کند. در بخش کیفی تا دستیابی به اشباع نظری با 17 نفر مصاحبه انجام شد؛ روش نمونه گیری در این بخش نمونه گیری نظری و بر اساس تکنیک گلوله برفی بوده است. در بخش کمّی پرسشنامه ای در اختیار 120 نفر از متخصصان قرار گرفت. روایی ابزار پژوهش در بخش های مختلف با استفاده از تکنیک های خودبازبینی، مثلث سازی و غیره و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. به طور خلاصه، یافته های پژوهش نشان داد مجموعه عواملی به صورت چندبعدی و درهم تنیده بر کارآمدی و توسعه آموزش های دانشگاهی متناسب با تقاضای بازار، تأثیر گذارند. مدل پارادایمی ارائه شده نیز نشان دهنده آن است که این پدیده متأثر از عوامل مختلفی است که در شرایط علّی، مداخله ای و زمینه ای طبقه بندی شدنی هستند و نتایج مختلف اقتصادی، آموزشی و اجتماعی به عنوان پیامدهای اجرای راهبردهای توسعه آموزش های تکنیکی تکمیلی قابلیت مطرح شدن دارند. برنامه ریزی صحیح در راهبردها با مجموع بار عاملی 4٫14 مهم ترین نقش و حضور اساتید مهارتی باتجربه اجرایی در عوامل مداخله گر با بار عاملی 1/000 ضعیف ترین نقش را در ارائه الگو دارند.
۴.

مدل خلق ارزش از کلان داده در بازاریابی؛ رویکردی فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش دریافتی بازاریابی الکترونیک تحقیقات بازار خلق ارزش کلان داده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۴۲
مقاله پیش رو به شناسایی زمینه های کاربرد و چگونگی بهره برداری از کلان داده ها در بازاریابی می پردازد. رشد روزافزون داده های حاصل از فعالیت کاربران در اینترنت، شبکه های اجتماعی، رایانش ابری، حس گر ها و تلفن های همراه؛ حجم زیادی از کلان داده مرتبط با حوزه بازاریابی را تولید کرده است. پردازش مداوم این داده ها باهدف فهم روابط، الگوها و چارچوب های بنیادی به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است. در این پژوهش بر اساس منطق حا کم بر روش تحقیق فراترکیب، 47 منبع با بهره گیری از متدولوژی کسب بررسی و زمینه های کاربرد کلان داده در بازاریابی شناسایی و اولویت بندی شدند. پس از تجزیه وتحلیل مقالات 170 کد با روش کدگذاری زنده و کدگذاری بر اساس سازه های جامعه شناختی استخراج و در 21 تم و 7 مقوله دسته بندی شدند. به صورت خلاصه و بر اساس مدل مستخرج از یافته های پژوهش می توان چهار بخش: ارزش استراتژیک کلان داده در بازاریابی؛ ارزش اطلاعاتی؛ فرایند تولید و بازتولید اثر و هسته مرکزی مدل را تفکیک کرد. بر این اساس در لایه اول ارزش استراتژیک کلان داده مطرح می گردد. افزایش سطح بینش و تصمیم گیری هوشمندانه و به موقع و بهبود موضع رقابتی و ... در این لایه مطرح می شود؛ این لایه سطح دوم یعنی ارزش اطلاعاتی را متأثر کرده و درنهایت فرایند تولید و بازتولید اثر کلان داده در تصمیم گیری و سیاست گذاری های حوزه بازاریابی را در فرآیندی هم افزا متأثر خواهد کرد. مجموع اثرات این مدل بر فرآیندهای جذب و حفظ مشتری اثرگذار خواهد بود که از آن می توان به عنوان هسته مرکزی مدل یادکرد.
۵.

مفهوم پردازی چالش های بازاریابی سبز در کسب و کارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چالش بازاریابی سبز کسب وکار کوچک و متوسط فراترکیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
هدف: علی رغم مهم بودن موضوع چالش های بازاریابی سبز در کسب وکارهای کوچک و متوسط، کمتر پژوهشی به جمع بندی و تحلیل مطالب پراکنده مطرح شده این حوزه پرداخته است. هدف این پژوهش، واکاوی چالش های بازاریابی سبز در کسب و کارهای کوچک و متوسط است.روش: مقاله پیش رو با رویکردی کیفی و با استفاده از روش فراترکیب، الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو به بررسی این موضوع می پردازد که برای توسعه بازاریابی سبز چه چالش هایی وجود دارد و راهکارهای مواجه با آن کدامند. بر این اساس مقالات منتشر شده در پایگاه های معتبر علمی داخلی و خارجی تا سال 1402 شناسایی و پیمایش شده سپس بر اساس منطق کدگذاری باز و کدگذاری بر اساس سازه های جامعه شناختی دسته بندی و مقوله بندی شدند.یافته ها: یافته های این مطالعه منتج به شناسایی 68 مفهوم شد که در 12 مقوله دسته بندی شدند. در نهایت، نتایج حاصل از تحلیل در قالب مدل تحلیلی ارائه گردید.نتیجه گیری: چالش های بازاریابی سبز در بنگاه های کوچک و متوسط متأثر از ماهیت فعالیت و فضای فعالیت در سه سطح: چالش های سطح بنگاه ( پارادایمی- اطلاعاتی- ارتباطی- استانداردسازی- نوآوری – بازاریابی- عملکردی) چالش های صنعت/بازار (صنعت و تعادل بازار) و چالش های کلان محیطی (زیست محیطی- قانونی-مصرف کنندگان) قابل تقسیم بندی هستند که در سطحی از اثرگذاری مستقل یا در هم تنیده به ایفای نقش می پردازند. بر اساس یافته ها بهبود وضعیت بازاریابی سبز در کسب وکارهای کوچک و متوسط منوط به همکاری و هماهنگی هر سه سطح بنگاه، صنعت/بازار و متغیرهای کلان محیطی است.
۶.

ارائه مدلی پارادایمیک برای توسعه آموزش کارآفرینی در دانشگاه های نسل سوم؛ کاربست نظریه بنیانی

کلید واژه ها: توسعه آموزش توسعه کارآفرینی آموزش کارآفرینی دانشگاه های نسل سوم دانشگاه های کارآفرین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۶۹
هدف از انجام این پژوهش، ارائه مدلی پارادایمیک برای توسعه آموزش کارآفرینی در دانشگاه های نسل سوم بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، کیفی است که با استفاده از روش نظریه بنیانی انجام پذیرفت. جامعه مورد مطالعه شامل خبرگان در زمینه موضوع مورد مطالعه بود. نمونه ها با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی و نظری انتخاب شدند. مرحله جمع آوری داده ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت که در این پژوهش با تعداد 19 نفر اشباع نظری حاصل شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه باز، مصاحبه عمیق انفرادی و یادداشت برداری بود. اعتبار پژوهش با استفاده از تکنیک های مثلث سازی و کنترل اعضا تأیید شد. نتایج به دست آمده از داده های پژوهش در فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی در قالب مفاهیم استخراج و طبقه بندی گردید. نتایج نشان داد برای توسعه آموزش کارآفرینی در دانشگاه های نسل سوم وجود مجموعه ای از عوامل ضروری است که مهم ترین آن ها شامل شرایط علی (از قبیل رهبری کارآفرینانه، استراتژی نوآورانه، بهبود کیفیت آموزش های کارآفرینی و توسعه سرمایه های انسانی)، شرایط زمینه ای (از قبیل عوامل فرهنگ کارآفرینانه، ساختار سازمانی منعطف و توسعه شبکه روابط)، شرایط مداخله گر (از قبیل سیاست گذاری صحیح و توسعه زیرساخت ها)، اقدامات (از قبیل توسعه فعالیت های اقتصادی و کارآفرینانه، توسعه آموزش و پژوهش در حوزه کارآفرینی، توسعه ارتباطات و تعاملات، توسعه زیرساخت ها و منابع و فرهنگی- اجتماعی) و پیامدها (از قبیل پیامدهای روان شناختی، پیامدهای آموزشی- علمی، پیامدهای اقتصادی و پیامدهای فرهنگی- اجتماعی) بود. بر اساس نتایج پژوهش، به روزرسانی آموزش های کارآفرینانه از طریق توسعه روابط بین ذی نفعان پیشنهاد می گردد.
۷.

مفهوم پردازی مدل رفتار مصرف کننده در وضعیت بحران و ارائه استراتژی مناسب بازاریابی (مطالعه موردی: بحران کووید-19)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بحران رفتار مصرف کننده کووید- 19 مدل مفهوم پردازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۷۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف مفهوم پردازی مدل رفتار مصرف کننده در شرایط بحران و ارائه استراتژی مناسب بازاریابی با نگاهی چندبُعدی انجام شده است. روش: مطالعه حاضر از لحاظ هدف، توسعه ای کاربردی و از لحاظ روش مطالعه ای ترکیبی (کیفی کمّی) و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری در بخش کیفی، از افراد کلیدی و در بخش کمّی از کارشناسان منتخب در سطح استان کرمانشاه انتخاب شد. نمونه گیری در بخش کیفی، به روش تکنیک نظری و با بهره مندی از تکنیک های قضاوتی و گلوله برفی و در بخش کمّی، نمونه در دسترس انجام گرفت. معیار انتخاب حجم نمونه در بخش کیفی اشباع نظری و در بخش کمّی جدول مورگان و کرجی است که به ترتیب این تعداد در بخش کیفی ۲۰ و در بخش کمّی ۳۸۷ نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسش نامه محقق ساخته بود. یافته ها: نتایج تحلیل محتوای استقرایی داده های به دست آمده از بخش کیفی، طی سه رویه مقوله بندی، مفهوم سازی و کدبندی منتج به شناسایی ۳۸۸ کد، ۴۴ مفهوم، ۸ زیر مقوله و ۴ مقوله کلی شد؛ سپس با بهره گیری از آزمون دوجمله ای و فریدمن، به سنجش تأثیرگذاری هر عامل و رتبه بندی متغیرها اقدام شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، به شناسایی مجموعه ای پنج بخشی از رفتار مصرف کنندگان در خرید و مصرف کالاها و خدمات در زمان وقوع بحران انجامید. این گروه بندی در مجموعه ای از کالاها و خدمات ضروری تا قابل حذف دسته بندی شد که رفتارهای متفاوتی در پنج وضعیت تشدید، تضعیف، تعویق، تعویض و تعلیق کامل خریدها را در پی داشت.
۸.

مدیریت توسعه پایدار شهر کرمانشاه؛ رهیافت اقتصاد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقتصاد سیاسی شهر توسعه پایدار شهری دیپلماسی شهری برندیابی شهری کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۲۷
جایگاه اقتصاد در موقعیت یابی کشورها، مناطق و شهرها در منظومه قدرت و ثروت منطقه ای و جهانی، تعیین کننده است. از یک سو ارتقای قدرت اقتصادی و دستیابی به پیشرفت متوازن ملّی و محلّی به مثابه کار ویژه مهم دولت تلقّی می شود و از دیگرسو رفع نیازهای اقتصاد سیاسی ملّی و مدیریت توسعه پایدار محلّی به ویژه در شرایط تحریم های بین المللی، مستلزم اتخاذ راهبردها و رویکردهای سیاستی مدرن است. در این راستا کاربرد ظرفیت کنش گری توسعه ای شهرها در جغرافیای پیرامون خود از اولویت های سیاست گذاری توسعه ای ملّی، حکمرانی محلّی و به طور خاص مدیریت شهری به شمار می رود. یکی از مکانیسم های نقش آفرینی شهر در فضای جهانی شدن، کاربست دیپلماسی شهری است. گفتمان برآمده از توجّه به شهر در سیاست گذاری توسعه ای جمهوری اسلامی ایران و ضرورت انطباق نظام تدبیر ملّی و محلّی با نیازها و اقتضائات کنش گری متناسب شهرها در مفرهای پیرامون خود همچنان مغفول مانده است. در این میان توجّه به کلان شهر کرمانشاه اهمیت ویژه ای دارد. این شهر مهم ترین مرکز جمعیتی غرب کشور با وزن ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر تعیین کننده است. با این حال فرایند توسعه متوازن آن، وضعیت پرابلماتیکی یافته است. پرسش این است که برون رفت از تنگناهای توسعه ای این شهر در چارچوب رهیافت اقتصاد سیاسی چگونه است؟ فرضیه پژوهش آن است که کاربست رویکرد اقتصاد سیاسی به مدیریت توسعه پایدار شهری متضمّن اولویت بندی مسائل توسعه ای شهر، برندیابی و بهبود تصویر شهر و فعّال سازی دیپلماسی شهری برای اتّصال اقتصاد سیاسی شهر به جغرافیای پیرامون خود و تمهید مشارکت شهر در فرایندهای تولیدی، تجاری، پولی، مالی، توریستی و ارتباطاتی منطقه در سطح داخلی و خارجی است. روش پژوهش پیش رو، تحلیلی – توصیفی و داده ها از منابع و متون نظری - تحلیلی مکتوب، گزارش آمایش استان کرمانشاه، مشاهدات میدانی و تجربه زیسته نگارندگان تدوین شده است. به طور خلاصه یافته های تئوریک و تجربی پژوهش نشانگر آن است که ضعف رویکرد اقتصادی سیاسی به طراحی و تدوین سیاست توسعه اقتصادی پایدار کرمانشاه مشهود است که دستیابی به اجماع استراتژیک حول هویت اقتصاد سیاسی این شهر و اتخاذ سازوکارهای روزآمد تعامل با مدارهای قدرت و ثروت ملّی و منطقه ای را به تأخیر انداخته است. برآیند گسست یادشده تراکم مسائل تأثیرگذار بر پیشرفت متوازن استان است.
۹.

نقش افراد تاثیرگذار در بازاریابی (رویکرد فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افراد تاثیرگذار بازاریابی از طریق افراد تاثیرگذار بازاریابی دیجیتال رسانه های اجتماعی رویکرد فراترکیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۱۷۲
هدف: پژوهش حاضر از طریق ترکیب تحقیقات پیشین با هدف ارائه ی تصویری جامع از ابعاد نقش افراد تاثیرگذار در بازاریابی انجام گرفت. روش : روش شناسی پژوهش، کیفی با رویکرد فراترکیب است. بر این اساس، پس از جستجو در پایگاه های اطلاعاتی، در محدوده ی زمانی 1385 تا 1400 برای پژوهش های داخلی و 2000 تا 2021 برای پژوهش های خارجی، تعداد 134 مطالعه مرتبط ارزیابی و در نهایت، پس از بررسی 58 مقاله انتخاب گردید. با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو، یافته های 58 پژوهش پیشین مرتبط با اهداف پژوهش، بررسی، تجمیع، ترکیب و تفسیر شد. یافته ها: با استفاده از روش کدگذاری تعداد 28 کد، 6 مضمون و 2 بعد شناسایی و اعتبار هریک، از طریق آزمون کاپای کوهن تایید گردید و الگوی نقش افراد تاثیرگذار در بازاریابی ارائه و ترسیم شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد علی رغم مزایای بسیار زیادی که استفاده از از افراد تاثیرگذار در بازاریابی به همراه دارد، اگر با شناخت و دانش درستی صورت نگیرد، منجر به پیامدهای منفی برای کسب و کار و برند خواهد شد. در پایان، هم راستا با نتایج پژوهش، پیشنهادهایی برای استفاده ی درست و مناسب از افراد تاثیرگذار در بازاریابی ارائه شده است.
۱۰.

طراحی چهارچوب چندسطحی برای اجرای موفق بازاریابی سبز در شرکت های تولیدکننده مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجرای موفق بازاریابی سبز عوامل تأثیرگذار شرکت های تولیدکننده مواد غذایی تکنیک DEMATEL-ISM یکپارچه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۳۳۳
در چند دهه اخیر شاهد افزایش گرایش در ترجیح خرید و مصرف محصولات سبز از یک سو و نگرانی های فزاینده از تغییرات آب و هوایی، آلودگی های زیست محیطی و تراکم پسماندهای مواد غذایی، از دیگر سو بوده ایم که زمینه ساز تغییراتی جدی در نگرش های زیست محیطی مردم و تغییر ترجیحات آن ها در تمایل به استفاده از محصولات دوست دار محیط زیست شده است؛ بالتبع بازتاب این مسئله در رفتار بنگاه های اقتصادی؛ افزایش تمایل روزافزون آن ها در بهره گیری از مفاهیم بازاریابی سبز است. بر این مبنا، پژوهش حاضر به دنبال طراحی چارچوب چندسطحی برای اجرای موفق بازاریابی سبز در شرکت های تولیدکننده مواد غذایی با نگرشی یکپارچه است که به عنوان پژوهشی کاربردی با رویکرد آمیخته (از نوع طرح های اکتشافی) صورت پذیرفته است. یافته های مدل نشان دهنده آن است که عوامل متعددی به صورت چندبعدی و درهم تنیده در اجرای بازاریابی سبز تأثیرگذارند. این عوامل در چهار سطح، قابل دسته بندی هستند. عوامل سطح چهارم زیربنایی ترین لایه را تشکیل داده و شامل رسوخ باور به بازاریابی سبز در فلسفه و چشم انداز شرکت است؛ سطح سوم شامل پشتیبانی مدیران ارشد و تغییر در رویه های داخلی سازمان؛ سطح دوم شامل، بهینه سازی ساختار سازمانی، بهبود فرهنگ سازمانی، بهسازی کارکنان و مدیریت روند تغییرات و سطح اول که در بالاترین و عملیاتی ترین لایه از سلسله مراتب مدل ساختاری تفسیری قرار گرفت شامل، تغییر در آمیزه بازاریابی، درک و اجرای ممیزی های بازاریابی سبز و توسعه زیرساخت فناوری اطلاعات است.
۱۱.

واکاوی چالش های بازاریابی سیاسی با رویکرد کاربست قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازاریابی سیاسی قدرت نرم چالش ها دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۱۵۶
هدف از این پژوهش واکاوی چالش های بازاریابی سیاسی با رویکرد کاربست قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران است. لذا با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با 10 نفر از متخصصان در حوزه بازاریابی، علوم سیاسی و جامعه شناسی و با بهره گیری از منابع ثانویه 6 ابزار کلی برای بازاریابی سیاسی شناسایی شد و مقوله های مربوط به هریک از آن ها با استفاده از روش تحلیل محتوا استخراج و این 6 گروه با استفاده از آزمون فریدمن توسط نرم افزار spss26 رتبه بندی شدند. طبق نتایج بالاترین رتبه به تکنیک های مورداستفاده از بازاریابی سیاسی بین الملل با رهیافت دیپلماسی، قدرت رسانه ای، قدرت ایدئولوژیکی، قدرت فرهنگی، قدرت اقتصادی و قدرت نظام مدیریتی مطرح گردید و پس از آن به ضرورت های بهره گیری از بازاریابی سیاسی با رهیافت وجهه ملی، قدرت فرهنگی و اقتصادی و متقاعد سازی و رتبه سوم شاخص ترین بُعد بازاریابی سیاسی بین الملل، یعنی هویت ملی شد. جایگاه فعلی ایران با رهیافت موقعیت هویتی ،وجهه بین المللی و هویت اقتصادی رتبه چهارم، محدودیت های بهره گیری از بازاریابی سیاسی رتبه پنجم با رهیافت ایدئولوژی منحصربه فرد، چالش های مالی و فقر تئوریک و موثرترین گفتمان سیاست خارجی ایران رتبه ششم را با رهیافت تنش زدایی و گفتمان تعادلی به دست آورد. در پایان نیز مدل تحلیلی بازاریابی سیاسی متاثر از محدودیت ها، ضرورت ها و شاخص ترین بعد با استفاده از تکنیک های موثر و بهترین گفتمان در ارتقا جایگاه فعلی ایران در عرصه اقتصادی و تقویت وجهه بین المللی ارائه شده است. پیشنهاد هایی کاربردی نیز براساس سوالات پژوهش برای وزارت امور خارجه، معاونت اقتصادی این دستگاه و سازمان های مردم نهاد اعم از هلال احمر و دیگر دستگاه ها و سازمان های متولی ارائه شده است.
۱۲.

شناسایی و اولویت بندی عوامل فرهنگی مؤثر بر تحقق اقتصاد دانش بنیان در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش فرهنگ نهاد اقتصاد دانش بنیان AHP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۴۹
تحقق اقتصاد دانش بنیان مستلزم وجود پیش نیازهای فرهنگی مناسب است. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل فرهنگی تأثیرگذار بر تحقق اقتصاد دانش بنیان با بهره گیری از چارچوب نظری نهادی و روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. داده های موردنیاز به کمک پیمایش جمع آوری شد. مهم ترین شاخص های فرهنگی مؤثر بر تحقق اقتصاد دانش، با رجوع به ادبیات موضوع و اسناد بالادستی جمع آوری و از طریق مصاحبه با 14 نفر از خبرگان موضوع پالایش و انتخاب شد. اولویت بندی این شاخص ها به کمک روش تحلیل سلسله مراتبی انجام شد. بدین منظور پرسشنامه های مقایسات زوجی توسط 20 نفر از متخصصین تکمیل و از طریق نرم افزار اکسپرت چوئیس استخراج گردید. بر اساس نتایج این پژوهش، مهم ترین شاخص های فرهنگی مؤثر بر تحقق اقتصاد دانش بنیان و اهمیت هر یک به ترتیب عبارت است از: آموزش (28%)، عقلانیت (14%)، مهارت تفکر (6/9%)، عدالت (6/8%)، اخلاق (1/8%)، ذهنیت های فرهنگی (5/7%)، نظم (4/7)، تعاملات (2/6%)، استقلال (2/6%) و فرهنگ عینی (6/4%).
۱۳.

مدل سازی و تحلیل راهبردی اکوسیستم کارآفرینی فراگیر شهری با رویکرد نظریه بازی ها (مورد مطالعه: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکوسیستم کارآفرینی فراگیر شهر کرمانشاه نظریه بازی ها تحلیل پایداری بازی معکوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۶۱۱
یکی از مشکلات عمده شهر کرمانشاه به عنوان یکی از شهرهای محروم در ایران، فقر است. اکوسیستم کارآفرینی فراگیر متشکل از مجموعه عواملی است که به صورت مجزا یا درهم تنیده به منظور خلق کسب وکار در بین گروه های فقیر ایفای نقش می کنند. مقاله پیش رو به مدل سازی و تحلیل راهبردی اکوسیستم کارآفرینی فراگیر شهر کرمانشاه با رویکرد نظریه بازی ها می پردازد. در این پژوهش با استفاده از یکی از مدل های نظریه بازی ها موسوم به مدل گراف، به عنوان ابزاری مناسب برای مدل سازی و تحلیل مسائل پیچیده، بازی شکل گرفته بین ذینفعان مختلف اکوسیستم کارآفرینی فراگیر شهر کرمانشاه مدل سازی و تحلیل خواهد شد. نتایج مدل نشان می دهد با بازیگران فعلی و ترجیحات کنونی آن ها، محتمل ترین نتیجه ممکن ادامه وضعیت موجود است و بر این اساس احتمال عملیاتی شدن هر نوع اصلاح اکوسیستم کارآفرینی فراگیر شهر کرمانشاه پایین است. همچنین نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل بازی معکوس بیانگر آن است که جلوگیری از تداوم وضع موجود مستلزم اتخاذ سیاست هایی با هدف تغییر ترجیحات کنونی کنشگران اکوسیستم کارآفرینی فراگیر این شهر و همراه نمودن آن ها برای انجام اصلاحات است، که دستیابی به چنین هدفی نیازمند دخالت، اهتمام و پیگیری مبتنی بر برنامه تصمیم سازان ارشد شهر و اجرای سیاست های پیشنهادی اکوسیستم کارآفرینی فراگیر در یک بازه زمانی میان - بلند مدت است.
۱۴.

تبیین پیشران های اجتماعی و اقتصادی تعمیق پدیده بیکاری در کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیکاری اشتغال کرمانشاه عوامل بیکاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۱
در حالی که در بازه زمانی بین سال های 1384 تا 1397 نرخ بیکاری در کشور حدود 12 درصد و نسبتاً ثابت است؛ این شاخص در برخی از استان ها ازجمله کرمانشاه، دارای نرخی صعودی بوده و از متوسط کشور فاصله زیادی گرفته است. مقاله پیش رو برگرفته از پژوهشی است که با هدف بررسی متغیرهای خاص تأثیرگذار بر تشدید این پدیده در استان کرمانشاه، با بهره گیری از روش کیفی به انجام رسیده است. برای شناسایی متغیرهای تأثیرگذار چهارده مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند با خبرگان دانشگاه، دولت و بخش خصوصی در حوزه های مختلف جامعه شناسی، اقتصاد، مدیریت و علوم سیاسی صورت پذیرفت. کدگذاری داده ها براساس تحلیل محتوای کیفی، منتج به تعیین 345 رمز شد که در 45 مقوله و نهایتاً در 6 عامل طبقه بندی شدند. سپس نتایج از طریق جلسات هم اندیشی و همچنین پرسشنامه ای محقق ساخته از طریق نمونه ای 109 نفری بررسی شد تا یافته های فاز قبلی پژوهش از نظر خبرگان، مورد بررسی و تبیین قرار گیرد. به صورت خلاصه یافته های این پژوهش مؤید این واقعیت است که مجموعه عواملی به صورت چندبعدی، چند متغیره و پیچیده موجب بروز و تشدید بیکاری در استان کرمانشاه شده اند؛ ازجمله این عوامل می توان به متغیرهای فرهنگی و اجتماعی، سیاسی- اداری، متغیرهای مدیریتی، عوامل سطح بنگاه و عوامل اقتصادی اشاره کرد که در طیفی از تأثیرگذاری مستقل یا درهم تنیده ایفای نقش می کنند. آنچه حائز اهمیت است لزوم بازنگری و تغییر جدی در حوزه متغیرهای سیاسی اداری در ایفای نقش دولت برای کنترل بیکاری در این استان است؛ چراکه نتایج مطالعه نشان داده است که از یک سو حوزه سیاسی- اداری در ایفای نقش ذاتی خود در زمینه موردمطالعه، دچار ناکارآمدی بوده و ناخواسته خود نقش تسهیل گر برای تعمیق بیکاری را ایفا می کند و از سوی دیگر این حوزه توان و مسئولیت هدایت، سیاست گذاری و اثرگذاری بر متغیرهای مختلف تأثیرگذار بر اشتغال را داراست.
۱۵.

رویکردی میان رشته ای به رفتارخرید مصرف کنندگان در شرایط بحران: با تأکید بر بحران کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۷۹ تعداد دانلود : ۴۴۸
ظهور برخی بحران های مهم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بیولوژیکی نقش مهمی در تغییر رفتار جامعهٔ انسانی دارد. اقدامات پیشگیرانه و کنترل کننده بحران ویروس کرونا، که نیاز به رویکردی جامع، نظام مند و چندبُعدی دارند، منجر به بروز تغییراتی در رفتار خرید مصرف کنندگان شد ه اند. آنچه اهمیت دارد، لزوم بهره گیری از نگاهی میان رشته ای (اقتصاد، مدیریت، بازاریابی، روان شناسی و جامعه شناسی) برای درک این پدیده پیچیده است. به همین منظور، این مقاله با رویکرد کیفی و با هدف مدل سازی رفتار خرید مصرف کنندگان در شرایط بحران کرونا (کووید- 19) با نگاهی چندبُعدی انجام شده است. جهت گردآوری داده ها از روش های بررسی پایگاه های اطلاعات تخصصی، مشاهده و انجام مصاحبه های عمیق با 28 نفر از افراد کلیدی مطلع که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته بود، استفاده گردید. به اختصار نتایج نشان داد، مدل پیش بینی وضعیت تقاضا برای کالاها یا خدمات پس از بحران کرونا به دو شاخص «ماهیت کالا یا خدمت» و «میزان تعامل انسانی در مبادله» و همچنین «سطح درآمد» مصرف کنندگان بستگی دارد. همچنین حذف کامل، به تأخیر انداختن خرید، جانشین سازی خرید و کاهش نسبی خرید، چهار دسته رفتاری است که مصرف کنندگان در زمان بحران کرونا اتخاذ می کنند و این مدل به متغیرهای مختلفی بستگی دارد. درنهایت، پیشنهادات لازم جهت مدیریت بحران کرونا با رویکردی متأثر از حوزه های مختلف دانشی، در راستای تغییرات آمیخته بازاریابی (محصول، قیمت گذاری، توزیع و ترویج) در قالب یک مدل ارائه گردید.
۱۶.

تدوین مؤلفه های اصلی رکود بنگاه های صنعتی غذایی و دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رکود بنگاه صنعتی صنایع غذایی و دارویی مدیریت صنعتی نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۲۶۴
هدف: در پژوهش حاضر، به تدوین مؤلفه های اصلی رکود بنگاه های صنعتی غذایی و دارویی با هدف طراحی مدل بومی پرداخته شده است. قلمرو مکانی این پژوهش، استان کرمانشاه است. روش: مدل پژوهش بر اساس راهبرد کیفی «نظریه داده بنیاد» تدوین شده است. برای گردآوری داده ها، از روش نمونه گیری قضاوتی و روش گلوله برفی استفاده شد. برای این منظور، با 15نفر از خبرگان حوزه های مختلف دولتی، دانشگاهی و بخش خصوصی، مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند به عمل آمد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری داد ه ها، ادامه یافت. قابلیت اعتبار مصاحبه ها از طریق روش مثلث سازی به تأیید رسید. برای تحلیل داده ها نیز، از روش استراوس و کوربین استفاده شد. یافته ها: مدل بومی رکود بنگاه های صنعتی غذایی و دارویی، از عوامل گوناگونی تأثیر می پذیرد. این عوامل به سه دسته طبقه بندی شدند که عبارت اند از: شرایط علّی (ضعف مهارت های مدیریتی، اداره سنتی کسب وکارها و ضعف در سازمان سازی، ضعف در تدوین و اجرای استراتژی های مدیریت بازار و غیره)، مداخله گر (تأمین منابع مالی، درک درست تصمیم سازان و سیاست گذاران، تناسب زنجیره تولید با صنایع بالادستی و غیره) و زمینه ای (دغدغه های اجتماعی فرهنگی، سیاسی، تکنولوژیکی و غیره). برای این عوامل می توان در دو سطح کلان و بنگاه، پیامدهای مختلفی مطرح کرد. نتیجه گیری: کنش های شناسایی شده به عنوان مؤلفه های راهبردی در مدل عبارت اند از: دغدغه های حوزه فروش، تولید و تأمین، ضعف برندینگ و هویت سازی، ضعف جذب نیروی توانمند و کاهش توان رقابتی بنگاه که در نهایت به بی انگیزگی فعالان، کاهش اشتغال پایدار، ایجاد مانع روانی برای تازه واردان در سطح کلان و افزایش بدهی های مالی، تعدیل نیروی انسانی، کاهش ارزش ویژه برند، کاهش ارزش دارایی ها و اعتبار بنگاه و تشدید اختلاف میان شرکای کلیدی در سطح بنگاه منجر می شوند.
۱۷.

عوامل مؤثر بر ناکارآمدی مدیریت سرمایه انسانی و راهکارهایی برای رفع آن (موردمطالعه: سازمان های دولتی استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت سرمایه انسانی ناکارآمدی سازمان های اداری (دولتی) استان کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۱ تعداد دانلود : ۳۲۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل مؤثر بر ناکارآمدی مدیریت سرمایه انسانی سازمان های اداری (دولتی) استان کرمانشاه و ارائه راهکارهای بهبود آن انجام شد. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته از نوع متوالی- اکتشافی است که در بخش کیفی از رهیافت نظام مند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش توصیفی- پیمایشی بهره گرفته شد. جامع ه موردمطالعه در بخش کیفی و کمی ای ن پژوهش، شامل اساتید دانشگاهی و مدیران، معاونان و کارشناسان حوزه های مختلف مدیریت سرمایه انسانی در سازمان های اداری استان کرمانشاه بودند. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختارمند و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. داده های حاصل از مصاحبه ها در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه وتحلیل و در بخش کمی با آزمون فریدمن اولویت بندی شد. یافته های پژوهش: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ضعف دستگاه اداری استان در حوزه های تأمین، نگهداشت، آمورش و ارزشیابی عملکرد کارکنان؛ زمینه ساز به وجود آمدن ناکارآمدی مدیریت سرمایه انسانی شده است، که تدوین برنامه جامع سرمایه انسانی استان، توجه به مسائل نگهداشت و آموزش و بهسازی کارکنان و اجرای کارآمد نظام ارزشیابی عملکرد به عنوان راهبرد های رفع ناکارآمدی، موجب نتایج چندگانه ای در حوزه های فردی، سازمانی و استانی شده است. همچنین شرایط عمومی و خاصی تحت عنوان شرایط مداخله گر و زمینه ای، راهبردهای رفع ناکارامدی را تحت تأثیر قرار می دهند. محدودیت ها و پیامدها: یافته های این مطالعه با اتکا به دیدگاه ها و تجربیات افراد نسبتاً محدودی حاصل شده و این ضعف می توانست تعمیم پذیری آماری یافته های پژوهش را محدود سازد. جهت رفع این محدودیت و در راستای افزایش اعتبار بیرونی؛ نظرات 100 نفر از نخبه ها گرداوری و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. پیامدهای عملی و ارزش مقاله: ارائه راهکارهایی به سازمان های اداری (دولتی) استان کرمانشاه با هدف بهبود وضعیت مدیریت سرمایه انسانی.
۱۸.

طراحی و تدوین مدل بازاحیای بنگاه های صنعتی راکد (مورد مطالعه: استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل بازاحیا بنگاه صنعتی راکد صنعت رکود استان کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۷۱۵
 بازاحیا یک رویداد انفرادی نیست، بلکه فرآیندی است که سلسله ای از وقایع و رویدادها آن را شکل می دهند. پژوهش کیفی حاضر با هدف طراحی و تدوین مدل بازاحیای بنگاه های صنعتی راکد با استفاده از نظریه داده بنیاد و رهیافت نظام مند استراوس و کوربین در استان کرمانشاه انجام گرفت. به این منظور به کمک روش های نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی با 15 نفر از مدیران بنگاه های صنعتی، استادان دانشگاه، مسئولان دولتی و خبرگان بخش خصوصی، مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند در استان کرمانشاه انجام شد. برای بررسی روایی مدل، روش بررسی چندین باره متن مصاحبه ها برای یافتن مدلی جدید یا اصلاح مدل اولیه و نیز تطبیق با معیارهای کرسول به کار رفت و 467 کُد، 155 مفهوم و 42 زیرمقوله شناسایی شد. در نهایت مدل پژوهش در قالب مدل پارادایمی ارائه شد که در آن «بازاحیای بنگاه های صنعتی راکد» به عنوان پدیده محوری متأثر از شرایط علّی پژوهش انتخاب شد. شرایط زمینه ای و مداخله گر به همراه پدیده محوری راهبردها را شکل دادند و پیامدهایی مانند بهبود شاخص های عملکردی، جذب نیروی انسانی، افزایش نرخ بازده دارایی ها، افزایش ارزش ویژه برند و دارایی های بنگاه به همراه تثبیت وضعیت مالی شناسایی شد.
۱۹.

پیامدهای برندیابی ملی برای جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر ابعاد سیاسی و اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برند ملي ايران هويت سازي برنديابي ديپلماسي عمومي

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۵۲۳
در سال های اخیر روند روبه رشدی در بهره برداری از مفاهیم برندسازی ملی ایجاد شده است. تمرکز اصلی آن تلاش ها بر ایجاد تمایز و جذابیت در کلاس جهانی است که قدرتمند و منحصربه فرد باشد تا برای اهداف مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مورد بهره برداری قرار گیرد. این وظیفه را از وظایف مدرن دولت ها در قرن بیست و یکم می دانند که به دلایل مختلف در کشور ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس مقاله پیش رو به مفهوم پردازی پیامد های طراحی و توسعه هویت برند ملی و اجرای برنامه های برندیابی برای جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش مصاحبه پژوهش کیفی بوده است. بر این اساس با بهره گیری از تکنیک گلوله برفی (و به صورت هدفمند) از یازده متخصص در حوزه های علوم سیاسی، مدیریت و اقتصاد، مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند به عمل آمد. مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری پیش رفت، سپس داده ها کدگذاری و مفاهیم و مقوله ها شناسایی شدند. علاوه برآن متون مرتبط داخلی و خارجی از پایگاه های داده معتبر تا سال های 2018 بررسی و یافته ها با داده های اولیه به دست آمده از مصاحبه ها ترکیب شد. یافته ها حاکی از آن است که بنابر دلایل متعدد، می بایست گفتمان برندیابی ملی در اولویت برنامه های کشور قرارگیرد، چرا که علاوه بر اجبار ناشی از توسعه فضای رقابت در جذب گردشگران، سرمایه گذاران، نخبه های علمی و ...، ضرورت بازسازی برند ملی با هدف رفع کلیشه های منفی (به دلیل تلاش رسانه ای نظام سلطه) از اهمیت دوچندانی برخوردار شده است.
۲۰.

کیفیت خدمات دریافتی از دانشگاه رازی و اثر آن بر سطح رضایت مندی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رضایت مندی دانشجویان خدمات دریافتی دانشگاه رازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۷۶
جلب رضایت دانشجویان ازجمله دغدغه های نظام آموزش عالی در کشور است که کمتر مورد پژوهش قرار گرفته است. مقاله حاضر برگرفته از پژوهشی است که با هدف شناسایی و اولویت بندی متغیرهای مؤثر بر رضایت دانشجویان انجام شده است. داده های این مقاله با استفاده از پرسشنامه ای محقق ساخته با نمونه ای به حجم 409 نفر در 11 دانشکده دانشگاه رازی جمع آوری و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. این بررسی شامل دو حوزه انتظار دانشجویان و برداشت ذهنی آنان از عملکرد دانشگاه بود. رضایت مندی از متغیرهای مختلفی که به ابعاد کلان، میانی و خرد قابل تقسیم هستند، تأثیرپذیر است، در این مقاله تعدادی از متغیرهای خرد و میانی موردبررسی قرار گرفت. به صورت خلاصه یافته های این پژوهش نشان دهنده این واقعیت است که بین پنج متغیر موردمطالعه (تعامل استاد – دانشجو؛ تصویر برند دانشگاه؛ فضا و تجهیزات؛ رفتار کارکنان و تسهیلات فرهنگی ورزشی) و سطح رضایت مندی دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ لکن آنچه حائر توجه است پایین تر بودن نمره خدمات دریافتی»(متأثر از عملکرد کنونی دانشگاه ها) از سطح انتظارات دانشجویان در تمامی شاخص های موردمطالعه است؛ بنابراین فارغ از اینکه چه عواملی زمینه تقلیل انتظار و یا افزایش سطح عملکرد دریافتی را فراهم می سازد؛ می توان گفت که میزان رضایت مندی پایین تر از سطح بایسته آن است و این موضوع نشان از وجود ضعف در سیستم مدیریت خدمت رسانی دانشگاه رازی است. از دیگر یافته های مهم این پژوهش سطح تأثیرگذاری بسیار زیاد تعامل استاد –دانشجوبر رضایت مندی دانشجویان است

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان