ادراک معماری خانه پیر شالیار بر اساس رهیافت پدیدارشناسانه موریس مرلوپونتی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
بیان مسئله: خلق و نقد در گفتمان معماری نظریه محور است؛ نظریه ها نیز اغلب بینایی محور هستند. ادراک و تجربه زیسته معماری جای خود را به تجربه علمی همراه با تئوری ها داده است؛ گویا ادراک معماری واضح و به آسانی در دسترس است. از سوی دیگر، همین ادراک نیز در نظریه ها و علوم چندان قدر و اعتنایی ندارد. آیا واقعاً تجربه زیسته معماری، به راحتی و وضوح در دسترس است؟ آیا فارغ از نظریه ها نمی توان به معماری پرداخت و جایی برای تجربه زیسته معماری هم در نظر گرفت؟ آیا تنها بینایی است که باید در معماری مورد توجه باشد یا دیگر حواس نیز نقشی دارند؟هدف پژوهش: بررسی پدیدارشناسانه ادراک بدن مند معماری در قالب مطالعه ی موردی پدیدارشناسی خانه پیر شالیار هدف این پژوهش است. روش پژوهش: پدیدارشناسی چه در مقام روش و چه در جایگاه فلسفه اولی، مبتنی بر تجربه زیسته است. این پژوهش پدیدارشناسانه است و در دسته پژوهش های کیفی قرار می گیرد؛ کیفی-توصیفی و مطابق پدیدارشناسی مرلوپونتی به توصیف پرداخته است و برای دسته بندی توصیف ها از مفاهیم و مقولات پیتر زومتور استفاده کرده است. نتیجه گیری: یافته ها تنوع تجربه دریافت معماری بر اساس تجربه زیسته را نشان می دهند. تجربه هایی که اگرچه درک و تجربه می شوند اما غالباً نادیده گرفته می شوند یا به بیان نمی آیند؛ یا نظریه مقدم بر تجربه است یا اساساً چنین تجربه هایی ارزشمند نمی دانند و خارج از حیطه معماری می دانند. این پژوهش نشان داد که حواسی غیر از بینایی چه نقشی در تجربه معماری دارد و خانه پیر شالیار چگونه از راه های مختلف حواس به تجربه درمی آید و اتمسفری تکینه می آفریند. اینکه چگونه در ادراک، منطق انتخاب مصالح، ترکیب و چینش آ ن ها خود را نشان می دهد. یافته های این پژوهش پیامدهایی برای نظریه پردازان و معمارانی دارد که دغدغه خلق تجربه هایی فراگیر و کامل از معماری دارند.Perception of Pir Shaliar’s Pouse Prchitecture Based on Maurice Merleau-Ponty’s Phenomenological approach
Problem statement: Creation and criticism in architectural discourse are theory-oriented; Theories are also often visually oriented. The perception and lived experience of architecture have given its place to scientific experience with theories; It seems that the perception of architecture is clear and easily available. On the other hand, the same perception is not much appreciated in theories and sciences. Is the lived experience of architecture easily and clearly accessible? Is it not possible to deal with architecture without theories and consider a place for the lived experience of architecture? Is it only vision that should be considered in architecture or do other senses also play a role?Research objective: The phenomenological investigation of the bodily perception of architecture in the form of a case study of Pir Shaliar’s house is the purpose of this research.Research method: Phenomenology, both as a method and as a philosophy, is based on lived experience. This research is phenomenological and is included in the category of qualitative research; Qualitative-descriptive and according to Merleau-Ponty’s phenomenology, she described and used Peter Zumthor’s concepts and categories to categorize the descriptions.Conclusion: The findings show the diversity of architectural experience based on lived experience. Experiences that, although understood and experienced, are often ignored or not expressed; Either the theory precedes the experience or basically they do not value such experiences and consider them outside the scope of architecture. This research showed that the senses other than vision play a role in the experience of architecture and how Pir Shaliar’s house is experienced through different senses and creates a unique atmosphere. How in perception, the logic of choosing materials, their composition, and arrangement shows itself. The findings of this research have implications for theorists and architects who are concerned with creating comprehensive and complete experiences of architecture.