آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۳۱

چکیده

بیان مسئله: برخی از مناظر طبیعی یا شهری جمعی و قرارگاه های رفتاری آنان در اثر مداخلات و تغییرات ناهنجار انسانی در پیکره بندی کالبدی شان، با افت قابلیت های محیطی یا عدم توازن در میزان بهره مندی بین شهروندان مواجه هستند. در پاره ای از موارد، تغییرات محیطی علاوه بر کاهش کیفیت مکان با زوال منظر طبیعی و کالبد همراه است. بنابراین شناخت آسیب ها و ایجاد تطابق حداکثری میان الگوهای ذهنی و رفتاری شهروندان با محرک های محیطی و پیکره بندی کالبدی اثر، در تغییرات کیفی محیط امری ضروری است. کوهریگ مهریز استان یزد از جمله مناظر طبیعی ای است که تغییرات کالبدی آن باعث آسیب و تضعیف کیفیت و قابلیت محیط در این قرارگاه رفتاری، به خصوص برای گروه زنان، شده، درحالی که در سابق، قلمروی غالب این گروه بوده است. هدف پژوهش: این مقاله سعی دارد دلایل و عوامل کاهش قابلیت، بهره محیطی و تناقضات میان قرارگاه رفتاری کوهریگ با رفتار نهادینه شهروندان را بررسی و راهکارهایی را ارائه کند.از این رو ین پژوهش بر آن است چگونگی سازش میان الگوهای رفتاری متناقض با ماهیت محیطی و کاهش آسیب های کیفی و کالبدی آن را تبیین کند. روش پژوهش: پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی و پدیدارشناسی صورت گرفته است. نتیجه گیری: گسست های محیطی شکل گرفته از اقدامات نابه جا، جداسازی و تمایزات ناگهانی فضاها و ایجاد لبه ها در کوهریگ، که در شرایطی متفاوت از فضای رفتاری و ذهنی درون گرای شهروندان و حتی منظر بکر قبلی است، موجب تضعیف قابلیت محیط و منظر آن شده است. تغییرات ناهنجار محیطی باعث مکث و ورود افراد شهروندان، به خصوص زنان، به حریم های ذهنی و تشدید معناهای نهادینه ذهنی (چون درون گرایی، محرمیت، دیده نشدن و ...) و بروز رفتارهای مطابق با آن می شود. بدین منظور لازم است از تغییرات نامأنوس با ماهیت بستر پرهیز شود و گسست های محیطی حذف و تغییرات محیطی به تدریج به صورت کشش نرم در جهت ماهیت متفاوت برون گرایی جمعی تغییر یابد.

تبلیغات