بیان مسئله: هنر دو دهه اخیر ایران تاکنون از جنبه های مختلفی نقد شده است و برخی از منتقدان گرایش های اصلی آن را بازتولید گفتمان شرق شناسی دانسته اند. در همین رابطه، مسئله پژوهش این است که چگونه می توان ویژگی های مشترکی را میان فرمول تولید این قبیل آثار هنری و عملکرد شرق شناسی یافت؟ بدین منظور از مفهوم نمایه، با استناد به مباحث نشانه شناسی و تاریخ هنر و به منظور خوانش نقادانه بازتولید گفتمان شرق شناسی، بهره گرفته شده است. هدف: هدف این پژوهش مطالعه انتقادی و تعمیق در چالش های نظری هنر معاصر ایران با تکیه بر مفهوم نمایه است. پرسش اصلی این است که چه مؤلفه هایی ویژگی نمایه ای هنر معاصر ایران را شکل می دهند و چگونه نمایه سازی در هنر معاصر ایران در تطابق با گفتمان شرق شناسی است؟ روش تحقیق: روش پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی است و داده های آن به شیوه کیفی تجزیه و تحلیل شده اند. نمونه ها به شکل هدفمند انتخاب شده اند. نتیجه گیری: کاربست افراطی برخی عناصر و نقش مایه های سنتی در هنر ایران دارای کارکردی نمایه ای است که ظرفیت جداسازی مکانی و موقعیت مند کردن آثار هنری را ایجاد می کند. این جداسازی مکانی و موقعیت مندکردن در تطابق با گفتمان شرق شناسی است.