هدف اصلی پژوهش، بررسی تأثیر فرهنگ دانش محور بر نوآوری راهبردی در شرکت های واقع در پارک علم و فنآوری دانشگاه تهران است؛ همچنین پژوهش حاضر به نقش میانجی ظرفیت جذب دانش در این رابطه می پردازد و بررسی می کند که آیا انعطاف پذیری راهبردی، این رابطه را تقویت می نماید یا تضعیف؟ فلسفه این پژوهش اثبات باوری، رویکرد آن قیاسی و راهبرد آن پیمایش است و بدین منظور و پس از مرور مبانی نظری و طراحی مدل مفهومی، پرسشنامه ای مشتمل بر 24 پرسش به نمونه آماری متشکل از 113 نیروی ستادی شرکت های موردنظر ارائه شد؛ سپس، داده های گردآوری شده به کمک نرم افزار Smart PlS و از طریق ماتریس همبستگی، آزمون معادلات ساختاری و آزمون برازش مدل مورد تحلیل و آزمون قرار گرفتند. در نهایت، هر سه فرضیه پژوهش تأیید شدند و مشخص شد که ارزش ها و باورهای معطوف به تسهیم و خلق دانش می توانند در ظرفیت جذب بالقوه و بالفعل دانش مؤثر باشند و همچنین این ظرفیت جذب در خلق مدل های جدید کسب و کار مؤثر است؛ همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن است که رابطه بین ظرفیت جذب و نوآوری راهبردی با بالارفتن سطح انعطاف پذیری راهبردی تقویت می شود.