محیط سازمان ها، محیطی سرشار از تلاطم ها، عدم قطعیت و تغییر و تحول است. از این رو، تصمیم گیری در چنین شرایط پیچیده ای برای مدیران امری دشوار است و رویکردهای سنتی برنامه ریزی راهبردی به دلیل فقدان انعطاف پذیری و پیش بینی ناپذیری آینده مورد استقبال مدیران واقع نمی شوند. در این شرایط مدیران راهبردی سازمان ها با استفاده از مهارت های تصمیم گیری شهودی و قابلیت های بداهه گرایی خود از رویکردی پیروی می کنند که منجر به تصمیم گیری سریع در برابر چالش های پیش آمده شود و با پاسخ گویی سریع به تغییرات بیرونی به عملکرد بهتر سازمان کمک کند. بداهه گرایی به معنای ایجاد و خلق پاسخ های جدید، بدون برنامه ریزی قبلی و بدون اطمینان از پیامدهای آن است؛ به عبارت دیگر، بداهه گرایی، برنامه ریزی و اجرای هم زمان راهبرد است. هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین بداهه گرایی راهبردی بر عملکرد سازمان با توجه به سه مؤلفه سرعت پاسخ گویی محیطی، انعطاف پذیری و انطباق ساختاری و چالاکی فرآیندها است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فن آوری دانشگاه تهران هستند. اطلاعات و داده های پژوهش از طریق پرسشنامه استخراج شده است. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که با توجه به محدودیت های برنامه ریزی در محیط های متلاطم، مدیران می توانند با اتخاذ تصمیمات بداهه در سازمان به عملکرد بهتر سازمان کمک کنند. بداهه گرایی راهبردی قدرت پاسخ گویی به چالش های محیطی را بالابرده، سبب انعطاف سازمان شده و بر چابکی سازمان می افزاید.