مهم ترین سرمایه سازمان، شامل افرادی است که ذهن خلاق و پویایی دارند. در چشم انداز اجرای راهبرد، سرمایه خلاق سازمان باید نقش عمده ای ایفا کند تا در نهایت تعیین نماید کدام راهبرد را باید فرموله سازی و اجرا نمود؛ اما باید دقت داشت که در ایجاد سرمایه خلاق، باید افراد در یک جو یادگیری مداوم قرار گیرند تا بتوانند قدرت نوآوری خود را افزایش دهند. در نتیجه، یادگیری سازمانی باید به عنوان یک اهرم در اجرای راهبرد مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به این که راهبرد ها در شرکت ها به خوبی اجرا نمی شود و نیاز به بهبود روش ها وجود دارد، در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارتقای عملکرد سازمانی بر اساس اجرای راهبرد و یادگیری سازمانی به انجام رسید. پس از مطالعه پژوهش های پیشین، چارچوبی مفهومی ارائه شده است که در این چارچوب از مدل یادگیری سازمانی گومز (2005) و اجرای راهبرد اکوموس (2003) استفاده شده است. این پژوهش از نوع کاربردی با ماهیت پیمایشی است. داده های مورد نیاز این پژوهش از شرکت های پتروشیمی ایران و توسط ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. نتایج این فرضیه ها و نقش میانجی گری یادگیری سازمانی در اثرگذاری اجرای راهبرد بر عملکرد سازمانی تأیید شده است.