برخورداری از مدلی یکپارچه برای مدیریت تغییرات می تواند پیچیدگی ذاتی تغییر را با تشخیص رابطه میان عناصر حیاتی، ساده کند. به دلیل پویایی عوامل مؤثر بر تغییرات سازمانی و برهم کنشی آن ها بر یکدیگر، تدوین مدلی ایستا چندان راهگشا نیست. در مطالعه پیش رو سعی شد در چهار مرحله و با ترکیب روش های کیفی (تحلیل محتوا و فن دلفی) با روش های هوش مصنوعی (الگوریتم ژنتیک و مفهوم منطق فازی)، روشی جدید برای ساخت الگوی پویا و یکپارچه تغییرات سازمانی ایجاد شود تا بتوان میزان موفقیت تغییر را تخمین زد. به علاوه با اعمال محدودیت های حاکم بر شرایط مختلف، نقشه راهی در اختیار مدیران برای هدایت تغییر قرار دهد. پس از احصاء و غربال عوامل مؤثر بر تغییرات با روش های کیفی، مدل اولیه به دلیل پیچیدگی و ابعاد بالای مسئله با نظریه فازی ساخته و برای دقیق تر کردن مدل از الگوریتم ژنتیک استفاده شد. برای اعمال محدودیت ها و یافتن مقدار قابل قبول متغیرها جهت موفقیت برنامه تغییر از الگوریتم ژنتیک استفاده شد.