آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۳۷

چکیده

عدم وجود بهسازی لرزه ای در طرح های محافظت و مرمت بناهای تاریخی از یک سو و ویژگی سرزمینی از سوی دیگر بیانگر شناختی ناکارآمد و نوعی ساده اندیشی در امر محافظت است. شناخت ناکافی و استفاده از مراتب بالای در بهسازی لرزه ای به ارایه طرح های بهسازی لرزه ای می انجامد که به سبب حجم وسیع مداخله و عدم توجه به ارزش بناها مورد پذیرش اصحاب محافظت قرار نگرفته و بخشی مهم که همانا بهسازی لرزه ای است از گردونه محافظت وامیماند. به عبارت دیگر ورود اثربخش بهسازی لرزه ای به چرخة محافظت ابنیه تاریخی تنها با شناخت نارسایی های موجود در فرآیند بهسازی لرزه ای ابنیة تاریخی و تدوین متدولوژی مخصوص به خود امکا نپذیر است. این تحقیق از استدلال منطقی بهره م یبرد و مباحث نظری بهسازی لرزه ای در پیوند با اصول محافظت، از ابتدایی ترین تا به روزترین رویکردها، مداخله ها، راهبردها و راهکارهای بهسازی ارایه می شود. بنابراین تحقیق ماهیتی نظری داشته و با رویکردی تحلیلی- تفسیری در نظر دارد با متمایز دانستن بهسازی لرزه ای بناهای تاریخی از دیگر بناها، ابتدا آن را به دو شاخة تقویت و ترمیم تقسیم کرده و شاخه تقویت را به دلیل هماهنگی بیشتر با محافظت پیشگیرانه درکانون توجه قرار دهد. سپس به بیان تعاریفی نو از ارزش بهسازی لرزه ای و ضد ارزش مداخله اقدام م یکند. ابعاد ضد ارزشی مداخله برای کلیه راهکارها و با هر مرتبه بهسازی شناسایی می شود. در ادامه به ترسیم شبکه مداخله براساس ابعاد شناخته شده ای مانند نوع بهسازی، شکل مداخله، هزینه بهسازی، محدودة برگش تپذیری و نوع فن آوری برای کلیه راهکارها پرداختیم. در پایان به بیان زیرساخت های مورد نیاز برای رهایی از نارسایی موجود در فرآیند بهسازی لرزه ای ابنیه تاریخی اشاره می شود. از مشخصات بارز این تحقیق می توان به تعامل و تقابل دیدگاه های علم محافظت ابنیه تاریخی و دانش بهسازی لرزه ای در استفاده از راهبردها و راهکارها نام برد.

تبلیغات