طولانی شدن فرایند اجرا که به موجب شروع فرایند اقدام با تأمین زیرساخت های آن بوده، غالباً سبب نارضایتی تدریجی ساکنین از نوسازی بافت محل سکونتشان شده و بدین دلیل که هیچ آگاهی و مشارکتی نیز در آن نداشته اند، حمایت خود را از نوسازی حذف کرده و همکاری های لازم را مبذول نمی دارند. این امر سبب شکست یا طولانی تر شدن بسیاری از طرح های نوسازی و نیز عدم تحقق طرح های بعدی شده است. تحقیق حاضر با هدف اولویت سنجی مداخله در بافت فرسوده به منظور مشارکت حداکثری مردم و افزایش رضایت آنان از فرایند اقدام در بافت فرسوده صورت گرفته است. در این تحقیق که توصیفی - تحلیلی است، با شرح و بسط دو مفهوم بافت فرسوده و مشارکت، مدل تحلیلی پژوهش با روش مطالعات اسنادی و کتابخانه ای تدوین شد. سپس با استفاده از مشاهدات میدانی، پرسشنامه بسته و باز و مصاحبه های اکتشافی به بررسی ابعادی از مدل تحلیلی پرداخته شده است که در فرآیند نوسازی، بیشترین تأثیر را بر مشارکت ساکنین در نوسازی بافت فرسوده دارند. پس از بررسی روایی پرسشنامه از طریق سنجش روایی محتوایی و همچنین سنجش پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ1 و از طریق آزمون بارتلت2 و شاخص KMO3 در سطح بالایی (85/0) مورد تأیید قرار گرفته است. جهت تعیین حجم نمونه موردی پرسشنامه نیز از جدول گرجسی و مورگان4 استفاده شده و در نتیجه با توجه به جمعیت ساکنین محله 386 نفر به صورت توزیع تصادفی، مخاطب پژوهش قرارگرفته اند. در نهایت پس از بررسی و تحلیل پرسشنامه به روش نظریه داده بنیان، نتایج نشان دهنده آن هستند که به منظور آغاز فرآیند تدوین، طرح و اجرای مداخله در بافت های فرسوده شهری به شیوه مشارکتی اولویت با بعد اجتماعی و سپس زیرساختی، کالبدی و کاربری های مورد نیاز محله است و اقداماتی جهت تحقق این امر پیشنهاد شده است.