یکی از عواملی که شهر را از سایر سکونتگاه های بشری متمایز می کند ویژگی های کالبدی آن است که همواره توجه زیادی از سوی مدیران، برنامه ریزان شهری، ساکنان و بازدیدکنندگان به آن معطوف شده و کیفیت آن بر زیست ساکنان تأثیر به سزایی دارد. بی برنامگی و توسعه بی رویه به ویژه در شهرهای بزرگ موجب شده کیفیت کالبدی موجود نیازهای ساکنان را برآورده نکند و انتقادات مختلفی به آن وارد باشد که نمونه آن شهر اهواز است. این مقاله با هدف بررسی و تحلیل فضای کالبدی شهر اهواز و نقاط ضعف و قوت آن در برآوردن نیاز ساکنان نوشته شده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و با رویکرد کیفی است. مقاله در مقیاس کل نگر و با تکیه بر نظریه ساخت اصلی شهر نوشته شده است. در راستای دستیابی به اهداف تحقیق در بررسی اولیه سه فرضیه مبتنی بر پذیرش تنوع به عنوان مهم ترین توانمندی و فقدان انسجام به عنوان مهم ترین ناکارآمدی فضای کالبدی و نیز انطباق این فضا با مکتب مدرنیسم تدوین شد. سپس اطلاعات مورد نیاز در مورد ادبیات موضوع از طریق مطالعات کتابخانه ای، گردآوری، با گزینش مجموعه ای از شاخص ها از بین شاخص های تشریح شده، با استفاده از شناخت حاصل از مشاهدات میدانی و داده های اسنادی به بررسی نمونه هایی از توانمندی ها و کاستی های فضای کالبدی شهر اهواز پرداخته شد. نتایج نشان می دهد تنوع مهم ترین توانمندی در کالبد شهر اهواز بوده و مؤلفه های زیست محیطی و نیز فقدان انسجام و کلیت در شهر مهم ترین ناکارآمدی آن است. در مجموع شهر در معیار هویت قوی بوده و در نظم به ویژه محیط زیست ضعف نشان می دهد، مؤلفه های کالبدی شهر با مکتب مدرنیسم مشابهت بیشتری نشان می دهد.