این مقاله از سویی با انگیزه توجه به طبیعت و قابلیتهای نهفته در آن و از سوی دیگر با توجه به جایگاه مهم خانه در شکلگیری کیفیت معنایی زندگی تلاش دارد :
1- جایگاه طبیعت در معنادهی و ایجاد حس تعلق به مکان را بررسی کند.
2- به بررسی عوامل و شرایط نتیجه بخشی حضور طبیعت بر تحقق تعلق مکانی در خانههای سنتی ایران بپردازد. در این راستا با توجه به ادبیات روانشناسی محیطی به بررسی مؤلفههای مؤثر در ادراک مکان پرداخته میشود. با بهرهمندی از شاخصهای مذکور نشان داده میشود که طبیعت و عناصر طبیعی با قابلیت فعالسازی تمامی حواس و پاسخگویی به فعالیتهای عملی و نیز به لحاظ وجود وجوه معنایی عاطفی در پیشینه ذهنی ادراکی انسان از متغیرهای مهم در ادراک و تعلق مکانی است.
از آنجا که ادراک مکانی ماحصل تعامل انسان با عناصر درونمحیطی در بستر ساختار فضایی است، به ویژگیهای ساختاری خانههای سنتی، چگونگی حضور طبیعت و نگاه ذهنی معنایی ساکنین این خانهها پرداخته میشود. بررسی عینی تجربی نشان میدهد که در خانههای سنتی ایران به واسطه حضور مجموعهای از شرایط و زمینههای خاص به صورت 1- حضور متنوع و مستمر مجموعهای از عناصر طبیعی در تعاملات حسی و فعالیتی ساکنین 2- وجود ویژگیهای خاص در ساختار خانههای سنتی 3- وجود زمینهها و توصیههای مذهبی در نگاه به طبیعت، ادراک و تعلق ساکنین نسبت به طبیعت و نهایتاٌ نسبت به مکان خانه افزایش مییافته است.