دلبستگی به مکان، نقطه تلاقی عناصر کالبدی، فعالیت ها و مفاهیم ذهنی نسبت به مکان است. این حس دلبستگی موجب تبدیل فضا به مکانی با ویژگی های حسی و رفتاری خاص برای افراد میشود. میدان با ابعاد مختلف معنایی، کارکردی و کالبدی می تواند نقش مهمی در ارتقای کیفی فضاهای شهرهای امروز ایفا کند. در این میان، توجه به عوامل مؤثر در دلبستگی افراد به میدان های شهری می تواند نقش مؤثری در هویت و مطلوبیت میدان ها داشته باشد. با توجه به اهمیت دلبستگی به مکان در ارتقای کیفیت محیط، این تحقیق ضمن بررسی مفهوم دلبستگی و ابعاد آن، با تبیین شاخص های دلبستگی به مکان، نقش دلبستگی به مکان را در ایجاد مطلوبیت و هویت میدانهای شهری بررسی میکند.
اساس این مقاله متکی بر یافته های تحقیقی در مورد آزمون دلبستگی به مکان در ارتباط با یکی از میدان های مهم واقع در مرکز شهر همدان، به نام میدان آرامگاه بوعلی سیناست. پژوهش مذکور با روش مطالعه نمونه موردی و مطالعات میدانی و مصاحبه های حضوری با شهروندان همدانی و بازدیدکنندگان از میدان مذکور و تحلیل آن با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی انجام شده است. تحقیقات ثابت میکند ارزیابی بسیاری از شاخص های دلبستگی به این میدان بالاست و همین امر ذهنیت افراد را بر روی هویت آن مؤثر میسازد. از این رو مقاله استدلال میکند بین دلبستگی به مکان و هویت آن، رابطة مستقیم وجود دارد که این امر میتواند در طراحی میدان های شهری مورد توجه قرار گیرد. در بین عوامل مهم دلبستگی به میدان از جمله میتوان به وجود آرامگاه بوعلی با معماری فاخر آن در مرکز میدان، امکان دسترسی مناسب به میدان، وجود عوامل و عناصر محیطی نظیر درختان و فضای سبز مناسب در میدان، فضاهای تجاری و روزمره اطراف میدان، جانمایی مناسب میدان به لحاظ موقعیت مرکزی در شهر، مناظر ذهنی و عینی مناسب میدان نام برد. نتایج این تحقیق می تواند راهبرد مناسبی برای طراحی میدان های شهری مطلوب در شهرهای معاصر فراهم کند.