منظر، شالوده ای است که به یکپارچگی هویت منطقه ای می انجامد و بخش مهمی از کیفیت زندگی مردم در سراسر دنیاست : در فضاهای شهری، حومه ها، روستاها، فضاهایی با کیفیت بالا و حتی فضاهای بی کیفیت... مولفه ای است محوری در توسعه فردی و اجتماعی... بنابراین محافظت، مدیریت و برنامه ریزی صحیح منظر مسوولیتی مهم برای تمام اقشار جامعه است.با این وجود پژوهش های سازمان یافته اندکی در رابطه با نقش منظر و ارتباط آن با پایداری محیطی وجود دارد. بسیاری از نظریه پردازان به ارتباط انسان و طبیعت و لزوم حفظ و بهره گیری از این تماس در محیط های ساخته شده اعتقاد دارند اما این نظریه ها در بیشتر موارد بر دیدگاهی هنجاری نسبت به زندگی انسان تاکید ورزیده و کمتر به عنوان یک پژوهش و یک ضرورت در قالب تحقیقات سازمان یافته پرداخته شده است. از این رو نقش منظر برای یافتن منطق سازنده ارتباط بین انسان و محیط طبیعی در تعیین خط مشی توسعه مساله اساسی است که در این پژوهش به آن پرداخته می شود.در چارچوب این مقاله یک روش شناختی برای شناسایی عوامل موثر در ارزیابی نقش منظر بر روند تعادل بخشی به محیط و پایداری توسعه رودخانه خشک شیراز به عنوان رودی فصلی به کار گرفته شده است. این روش بر مبنای سه مولفه رودخانه، شهر و مردم بنا می شود. هدف کلی قرار دادن این روش شناختی در یک نظام تصمیم گیری است تا ابعاد و مولفه های مختلف موثر در ارتقای نقش منظر در پایداری محیط رودخانه خشک را درک کرده و بر مبنای ارزش های مرجع عملکرد انها را مقایسه و اثرات آن را تحلیل کنیم.