نظم سیاسی به معنی هماهنگی اجزای نظام سیاسی جهت دستیابی به اهداف نظام، یکی از خصوصیات مهم جامعه ایدئال است. این امر هنگامی حاصل می شود که اعضای آن جامعه به عنوان عناصر تشکیل دهنده اجزای نظام سیاسی وظایف خود را شناخته و به آن عمل کنند. از جمله نظریه های مهمی که در این راستا مبانی مشروعیت سیاسی را تبیین می کند، نظریه مشروعیت وبر است. او بر این باور است که در تحولات سیاسی ـ اجتماعی یک نظام، مشروعیت از حالت سنتی به سمت عقلانیت در حال حرکت است.
روش تحقیق در این پژوهش، پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است. جامعه آماری مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه اصفهان می باشد. تعداد 150 نفر دانشجو، به شیوه تصادفی سیستماتیک برای مطالعه انتخاب شدند. از روایی صوری و سازه برای ارزیابی سؤالات و آلفای کرونباخ برای پایایی آنها و از روش های آماری ضریب پیرسون و تحلیل واریانس و تکنیک رگرسیون و تحلیل مسیر برای سنجش مدل و فرضیات استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق، بین دو سازه آگاهی سیاسی و مشروعیت نظام سیاسی کشور ارتباط معناداری وجود دارد. اما این معناداری در جامعه مورد مطالعه بدین صورت است که آگاهی سیاسی با مشروعیت سیاسی در دو بُعد عقلانی و کاریزماتیکی آن رابطه معناداری دارد. این معناداری در جامعه ایران از یک سو با نظریه وبر مبنی بر دگرگونی در تلقی از مشروعیت سنتی به عقلانی بر اثر افزایش آگاهی سیاسی مطابقت دارد و از سوی دیگر در تضاد است. چراکه بر اساس یافته های تحقیق به رغم حرکت جامعه ایران به سمت عقلانیت بر اثر نوسازی و افزایش آگاهی سیاسی دانشجویان، هم زمان با دگرگونی در تلقی تعداد زیادی از آنها از مشروعیت سنتی به عقلانی در خصوص نظام سیاسی، موارد زیادی نیز مشاهده می شود که از بُعد سنتی به بُعد کاریزمایی تحول یافته است. لذا شاید بتوان این گونه ادعا کرد که نظریه وبر در خصوص مشروعیت سیاسی، مبنی بر دگرگونی در تلقی از مشروعیت سیاسی از بُعد سنتی به عقلانی در یک جامعه بر اثر افزایش آگاهی سیاسی تا حدودی با تحولات نظام سیاسی ایران انطباق دارد.