مطالب مرتبط با کلیدواژه

داستان


۱۰۱.

مقاله به زبان فرانسه: شعر ’هایکوی‘ بارت و آفرینش ادبی رمانی در آماده سازی رمان رولان بارت (Le «haïku» et la création romanesque dans La Préparation du roman de Roland Barthes)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان نقد شعر رمان ژاپن آ فرینش قطعه ادبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۰ تعداد دانلود : ۳۸۹
در آخرین جزوه رولان بارت « آماده سازی رمان I و II » صفحاتی را درباره هایکو ژاپنی می بینیم که موجب پدید آمدن مجدد رمان می شوند. بارت در پایان دوره کاری و ادبی خویش با ادبیات از طریق این نوع شعر « بسیار کوتاه » و چند شکلی آشنا می شود. این نوع شعر بر حسب فصول سال طبقه بندی شده و با عث تولد مجدد رمان می شود. در نزد بارت همانند « در جستجوی زمان از دست رفته » پروست، خواندن و نوشتن رابطه ای تنگا تنگ دارند. ثر پروست از خاطره ایی یا احساسی شکل می گیرد و همواره با بازگشت به این لحظه ها بسط و توسعه می یابد. بارت همواره سعی بر این دارد تا « لحظه ای » بودن هایکو کوتاه چند شکلی را به « ادامه دار » بودن نوشتاری رمانی روبه رو ساخته و در تضاد قرار دهد. بارت همواره دست به تقلید از سبک نوشتار نویسندگان دیگر زده ولیکن ما در نزدش تفکرات الهام بخش دیگری را همانند سفر یا عکس را می بینیم که نشان دهنده «آنچه بوده است» می باشد. بالاخره با هایکو، همه چیز به شکلی شاعرانه در می آید و ادبیات به شکلی دیگر متولد می شود.
۱۰۲.

بررسی کارکردهای نشانه معناشناختی نور بر اساس قصّه ای از مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان گفتمان نور مثنوی نشانه معناشناسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد نشانه شناختی
تعداد بازدید : ۱۲۸۱ تعداد دانلود : ۸۱۰
یکی از اصلی ترین نشانه ها در فهم متون عرفانی عنصر «نور» است. یافتن دلالت های معنایی و مناسبات درونی عنصر نور در متون عرفانی، درک ژرفای معانی آن ها را آسان می کند. نشانه معناشناسی، به مثابة یکی از روش های نقد ادبی نُو، به ما اجازه می دهد تا به مطالعه این کارکردها در درون گفتمان بپردازیم. این مقاله در پی آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، کارکردهای نور را در بخشی از قصّه «آمدن جعفر به گرفتن قلعه ای به تنهایی» از دفتر ششم مثنوی، بر اساس رویکرد نشانه معناشناختی بررسی و تبیین کند. پرسش اصلی پژوهش این است که عنصر نور چگونه فضای گفتمانی را تحت تأثیر خود قرار می دهد و سبب آفرینش چه معناهایی می گردد. درواقع هدف از این پژوهش مطالعه شرایط داستانی و گفتمانی نور در این قصّه برای نشان دادن سیالیّت معناست. عنصر نور در این قصّه کارکرد داستانی و گفتمانی پیدا می کند و از این طریق گفتمانی پویا و سیّال آفریده می شود. فرضیّه اساسی این است که نور در این گفتمان دارای کارکردهای جسمانه ای، شناختی، واسطه ای، استحاله ای، و استعلایی است و این کارکردها همواره از ویژگی های تنشی، شَوِشی، عاطفی، نمودی، انفجاری، واسازی، انعکاسی و زیبایی شناختی برخوردارند. بررسی کارکردها و ویژگی های نشانه معناشناختی نور می تواند ظرفیّت های داستانی و گفتمانی قصّه های مثنوی را به خوبی بشناساند و افق جدیدی به روی مطالعات مثنوی بگشاید.
۱۰۳.

شیوه های برابریابی واژگانی، ساختاری و بافتاری در ترجمة داستان از عربی به فارسی (برپایة نمونه هایی از داستان های نجیب محفوظ)

کلیدواژه‌ها: داستان ترجمه واژگان راه کارها برابریابی ساختار و بافتار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۳ تعداد دانلود : ۵۷۰
زبان های گوناگون نظام های همسانی ندارند و هر زبان خود عناصر واژگانی، ساختارهای دستوری، ترکیب ها و اصطلاحات ویژه ای دارد، از این رو، گاهی ناگزیر می شویم برخی از ساختارهای واژگانی و دستوری متن مبدأ را تغییر دهیم تا در زبان مقصد، فهمیدنی و آشنا باشند. یکی از اصول مهمی که در ترجمه متون داستانی بیان می شود، برابریابی های واژگانی، ساختاری و بافتاری دقیق و مناسب در برگرداندن پیام از زبان مبدأ به زبان مقصد است. بر این پایه برای آشناشدن با تغییراتی که در برابریابی از زبان مبدأ به زبان مقصد می توان وارد کرد، نخست برابریابی را در ترجمه داستان در سه سطح اشتراک، تغییر و انتقال مورد ارزیابی قرار می دهیم. در این پژوهش برآنیم تا با الهام گرفتن از این تغییرات و راه کارها بتوانیم شیوه های برابریابی را در ترجمه داستان های عربی به فارسی در سطح واژگان (واژه های خاص مردمی، کوچه وبازاری، غربی و واژگان با معنای متنی و ارتباطی)، ساختار (ادبی نویسی، سجع پردازی، ترجمه پیامی و ارزش پیامی ساختار زبان مبدأ) و بافتار (عناصر شبه زبانی، پیش تصورها و عوامل تأثیرگذار در معنا) مورد کندوکاو قرار دهیم. از این رو برای بررسی بر روی نمونه های ترجمه، از شماری از داستان های نجیب محفوظ نویسنده مصری چون «شهر العسل»، «زقاق المدق»، «تحت المظله»، «اللص و الکلاب» و «الشحاذ» بهره جستیم.
۱۰۴.

بررسی تحلیلی عنصر پیشگویی در اساطیر ملل

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داستان اسطوره پیشگویی آیین تفأل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۱ تعداد دانلود : ۱۳۹۲
ترس انسان از ناشناخته ها و تلاش برای غلبه بر این ترس، برای داشتن آینده روشن و دستیابی به آرزوها همواره انسان را وادار کرده به پیشگویی روی بیاورد. پیشگویی قدمتی برابر با عمر انسان دارد؛ به دیگر سخن، بررسی تاریخ و تمدن بشر نشان می دهد پیشگویی از نخستین دوره های حیات بشر تا روزگار معاصر همواره به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ بشری حیات و جریان داشته است. شاید بتوان گفت کهن ترین منابع مکتوبی که می توان ردّپای پیشگویی را در آن جست و جو کرد، اساطیر ملل است. بررسی اساطیر ملل مختلف نشان می دهد یکی از بن مایه های مهم و اثرگذار در روند شکل-گیری روایت های اساطیری، پیشگویی است که به گونه های مختلف در داستان ها نمود یافته است. نگارنده در این جستار کوشیده است با رویکردی تحلیلی به بررسی جایگاه پیشگویی در اساطیر ملل مختلف بپردازد و این عامل مهم و تأثیرگذار در روند شکل-گیری اساطیر ملل را از جنبه های گوناگون مانند اشخاص پیشگو، مکان، اهداف، ابزار و آیین های پیشگویی، تحقق یا عدم تحقق آن را بررسی و تحلیل کند.
۱۰۵.

در جست وجوی دیگری؛بررسی جلوه های دگربودگی در ادبیات کودک و نوجوان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان بازنمایی دیگری دیگرانگی ادبیات کودک و نوجوان ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۰ تعداد دانلود : ۸۳۹
مفهوم دیگری و دیگرانگی از مفاهیم پیچیده ی فلسفی است که می توان آن را در گستره های گوناگونی از زندگی انسان چون اجتماع، سیاست، اخلاق، ادبیات، آموزش و پرورش و جز آن جست وجوکرد.در این پژوهش، در گام اول، تلاش شده انواع دیگرانگیدر نمونه ای شامل بیست و هفت اثر داستانی ادبیات کودک و نوجوان ایران، با روش تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی و با در پیش گرفتن رویکردی توصیفی بررسی گردد تا آشکار شود کدام یک از انواع دیگرانگی در کتاب های داستانی کودک و نوجوان ایران بازنمایی شده و کدام ها مجال جلوه گر شدن نیافته اند. در گام دوم چگونگی بازنمایی این دیگرانگی ها و نوع ارتباط شخصیت های دیگری با شخصیت های مرکزی داستان ها مورد بررسی قرارگرفته است. برای رسیدن به این هدفبرای مطالعه ی نمونه ها از روش تحلیل محتوای تاملی با رویکردی توصیفی-تفسیری استفاده شده است. نتیجه ی این بررسی نشان-می دهد در ادبیات کودک و نوجوان ایران صدای دیگری چندان بلند نبوده و حضور او کم رنگ است. هم چنین کنش ""دیگری"" در ارتباط با قطب های فرادست داستان در بیش تر موارد محدود و تابع محدودیت هایی است که به دیگرانگی او برمی گردد. با این حال، مواردی از کنش تعاملی، سازنده و هم دلانه ی خود/دیگری نیز به چشم می خورد.
۱۰۶.

حضور مؤلفه های تفکر انتقادی در کتاب های داستانی از نظر مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر انتقادی داستان ادبیات کودک و نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم کتابداری موضوعات خاص و کتابخانه ها و کتابداری تفکر انتقادی
  2. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم کتابداری موضوعات خاص و کتابخانه ها و کتابداری ادبیات کودک و نوجوان
  3. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم کتابداری موضوعات خاص و کتابخانه ها و کتابداری تاب سنجی،علم سنجی
تعداد بازدید : ۱۷۵۴ تعداد دانلود : ۱۴۴۵
هدف: تعیین میزان حضور مؤلفه های تفکر انتقادی در داستان های کودکان و نوجوانان از نظر مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. روش/ رویکرد پژوهش: روش پژوهش پیمایشی است. جامعه مورد پژوهش شامل8 داستان تألیفی است. مؤلفه های تفکر انتقادی موجود در این داستان ها با استفاده از سیاهه وارسی توسط 48 مربی شاغل در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در استان خوزستان شناسایی شده است. یافته ها: از دید مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در کتاب های داستانی مورد بررسی مؤلفه های تفکر انتقادی دارای تأکید یکسانی نیست. نتیجه گیری: ادبیات کودک (در حوزه داستان) فقط ماهیت سرگرمی و تفریحی ندارد، بلکه دارای کارکردهای آموزشی ازجمله آموزش مهارت های فکری نیز هست که باید مدّ نظر قرار گیرد.
۱۰۷.

رمان تاریخی، تاریخ یا رمان؟ (شکل شناسی و بررسی ساختار روایی دررمان تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان روایت رمان تاریخی تاریخروایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ نگاری
تعداد بازدید : ۱۳۹۳ تعداد دانلود : ۸۲۷
رمان تاریخی شکلی از روایت داستانی ست که ترکیبی از داستان و تاریخ است. به طوری که نمی توان به آسانی گفت که در این قالب آیا تاریخ به عنوان موضوع کار نویسنده، در محور داستان قرار می گیرد و تمامی عناصر داستان در خدمت مورخ در می آید یا تاریخ به عنوان حکم فرعی اثر در پس داستان خود نمایی می کند؟ بهترین نمونه آمیزش داستان وتاریخ را در این رمان ها می توان دید. در این قالب داستانی اشخاص برجسته وتاریخی،سلسه حوادث و عصر گذشته بازسازی می شود و از آنجا که به گذشته می پردازد تاریخ است واز آنجا که برای بیان حوادث از عناصر روایت وداستان پردازی استفاده می کند، داستان است.در واقع رمان تاریخی از آنجا که به شرح حوادث گذشته می پردازد، تابع الگوهای روایت است. اگر به آن دسته از رمان هایی که نوشتار تاریخی خوانده می شود دقت کنیم متوجه می شویم که بیشتر داستان به چیزی نظر دارد که «گذشته» است یا به نوعی معنایی از«گذشتگی» به خود گرفته است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از روش کتابخانه ای به شکل شناسی ساختار رمان تاریخی می پردازد و در حین پژوهش علاوه بر تبیین ساختار رمان تاریخی به چگونگی آمیزش دو عنصر داستان و تاریخ در این قالب می پردازد
۱۰۸.

چگونگی بازنمایی شخصیت آموزگارانِ روستا در داستان های نویسندگان شهری و روستایی دوره ی پهلوی دوم (1357 1340)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان آموزگار تاریخ فرهنگی دوره ی پهلوی دوم گفتمان شهری و روستایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ فرهنگی-اجتماعی-اداری ایران
تعداد بازدید : ۱۰۹۴ تعداد دانلود : ۱۰۶۱
هدف نگارندگان در پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی و بازنمایی شخصیت آموزگاران روستا در آثار نویسندگان شهری و روستایی است. در بیشتر آثار داستانی رویکرد مثبتی به معلمان وجود دارد، به ویژه معلمانی که سختی تدریس در روستاهای دورافتاده را تحمل می کردند؛ اما از اواخر دهه ی چهل داستان هایی نوشته شد که در آن ها شخصیت آموزگاران منفی بود. پژوهش حاضر درپی یافتن چگونگی شخصیت پردازی آموزگاران روستایی در داستان ها و علت نگارش داستان هایی با نگاه منفی به آموزگاران در این برهه ی زمانی است. گمان می رود این بازنمایی دوگانه، متأثر از تفاوت در خاستگاه نویسندگان باشد. با بررسی داستان ها و زندگی نویسندگان شان می توان ویژگی دو گفتمان شهری و روستایی را شناسایی کرد و علت پیدایش هریک از این بازنمایی های دوگانه را دریافت. در این پژوهش سی وچهار داستان بررسی شده اند که شخصیت آموزگار در آن ها وجود دارد.
۱۰۹.

بررسی عناصر داستان ""زال و رودابه"" در شاهنامه از منظر شکل شناسی (مورفولوژی)

کلیدواژه‌ها: داستان شاهنامه فردوسی شخصیت ها زال رودابه شکل شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰۵ تعداد دانلود : ۳۶۸۲
در بین آثار گوناگون حماسی ایران و جهان، بدون شک شاهنام ة فردوسی، یکی از بزرگترین و اثرگذارترین آثار است. شاهنامه در عین حماسی بودن، هم داستان های عاشقانه دارد و هم داستان های تاریخی. یکی از داستان های زیبای شاهنامه که رنگ و بوی عاشقانه نیز دارد، ماجرای ""زال و رودابه"" است. در شکل شناسی داستان ""زال و رودابه"" که هدف اصلی این مقاله است، سعی شده تا ضمن معرفی داست ان، اج زای مختلف آن از جمله: شخصیت ها، صحنه ها، تضادها، تقابل ها، روایت داستان، طرح داستان (پی رنگ) و ... بررسی و مقایسه ای شکل شناسانه، هرچند کوتاه، با روش ریخت شناسی پراپ انجام شود. به این امید که ساختار داستان ""زال و رودابه"" به شکلی علمی و عینی واکاوی و مورد بررسی قرار گیرد.
۱۱۰.

کارکرد عناصر داستانی در ماجرای فرود شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان شاهنامه ساختار عناصر داستانی داستان فرود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۵ تعداد دانلود : ۱۴۰۴
در این جستار، ساختار داستان فرود در شاهنامه و عناصر ساختاری تأثیرگذار در آن بررسی و تحلیل می شود. ساختار داستانی ماهیتی دارد که متأثر از عناصر خود، شکلی کنشی و روایی می پذیرد. نویسنده در پرتو این خصوصیات و عناصر ساختاری، چون طرح و نقشه، زاویه دید، کشمکش، بحران، نقطه اوج و گره گشایی، ساختار داستانی را پی می ریزد. به این منظور، ابتدا تعریفی از داستان و ساختار ارائه می گردد و سپس، ضمن بررسی عناصر این ساختار و تعیین مناسبات بین این عناصر به جست وجوی این ویژگی ها در متن داستان فرود پرداخته می شود. بر اساس شواهد ارائه شده، این نتیجه به دست آمد که متن مورد نظر روایی-نمایشی است و در آن عناصر داستانی به خوبی در خدمت پیشبرد داستان به کار گرفته شده است و طرحی مبتنی بر روابط علی آن را از آغاز تا پایان، استحکام و انسجام می بخشد. همچنین، با بررسی داستان دریافته شد که شواهد فراوانی مبتنی بر وجود ساختاری داستانی در این متن وجود دارد و متن از کلیتی پیوسته مبتنی بر شروع از وضعیتی پایدار و تغییر به سوی موقعیت پایداری متفاوت با وضعیت اول پیروی می کند.
۱۱۱.

مقایسه عیار دانش با انوار سهیلی و کلیله و دمنه بر اساس تصحیحی نو با تکیه بر پنج نسخه موجود در ایران و چاپ سنگی تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان کلیله و دمنه سبک مقایسه عیار دانش انوار سهیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹۶ تعداد دانلود : ۴۰۵۰
عیار دانش ابوالفضل ابن مبارک دکنی دومین اثر بازنویسی شده از مجموعه داستان های کلیله و دمنه است که مؤلف بر اساس انوار سهیلی کاشفی و کلیله و دمنه نصرالله منشی گردآوردی کرده است . این اثر در هندوستان به وسیله شخصی غیر ایرانی نوشته شده است اما یکی از نمونه های پیشتاز ساده نویسی در قرن یازدهم به شمار می رود. عیار دانش تا کنون به شکل انتقادی در ایران تصحیح و چاپ نشده است تنها یک چاپ بازاری از آن موجود بود، این مقاله که در حین تصحیح این اثر فراهم آمده است علاوه بر معرفی نسخه های موجود در ایران به مقایسه آن با دو اثر پیشین می پردازد و تغییرات را در مقایسه با انوار و کلیله ودمنه با ذکر نمونه شرح می دهد. در ادامه نیز به بعضی از ویژگی های سبکی، زبانی و واژگانی اثر می پردازد .
۱۱۲.

بررسی ساختاری داستان رفتن کیکاووس به مازندران

کلیدواژه‌ها: داستان شاهنامه ساختار پی رفت کلود برمون رفتن کیکاووس به مازندران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۱ تعداد دانلود : ۱۹۸۸
داستان رفتن کیکاووس به مازندران ساختاری سه قسمتی شامل: شروع، میانه و پایان دارد. داستان با حادثه شروع می شود و شخصیت اصلی داستان (رستم) را به خواننده معرفی می کند. انتخاب راه کوتاه، که نقطه عطف داستان است، مقدمه را به میانه ربط می دهد و بعد از وقوع این حادثه، حوادث یکی پس از دیگری به صورت زنجیروار به وجود می آیند و براساس زمان خطی داستان گسترش می یابند. در میانه داستان شخصیت (رستم) آزمایش می شود (امتحان پس می دهد). داستان توالی زنجیره ای دارد و حوادث به نقطه اوج، که نقطه عطف دوم داستان است، ختم می شود. این نقطه داستان را وارد پایان می کند و سرنوشت شخصیت (رستم) را نیز مشخص می کند. رستم (قهرمان داستان) برای رسیدن به هدف خود (آزادکردن کیکاووس از بند دیو سپید) باید از سیستان به سمت مازندران سفر کند. نیروی اعزام کننده وی زال است. او با یاری نیروهای یاری دهنده (خدا، اسب، اولاد و میش فربه) سرانجام از مراحل دشوار سفر عبور می کند و میثاقش را به انجام می رساند. داستان پیرنگی بسته و نتیجه قطعی دارد و از روابط علت و معلول تبعیت می کند.
۱۱۳.

تحلیل ساختار تخیلی داستان «تشنه و دیوار» مثنوی براساس ساختارهای نظام تخیل در آرای ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان مثنوی ساختار تخیل منظومه شبانه منظومه روزانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۰ تعداد دانلود : ۷۶۸
بررسی ماهیت خیال و ساختار تخیلی ای که شاعران و هنرمندان بر مبنای آن تفکر می کنند، در مباحث نقد ادبی و هنری از جایگاه والایی برخوردار است. مبنای بسیاری از رمزگشایی های متنی امروزه بر عهده کاوش-هایی در حوزه تخیل شناسی است. ژیلبر دوران (متولد 1921) تخیل شناس و اسطوره پژوه فرانسوی قرن بیستم، توانست با ابداع روشی علمی، اعتبار حقیقی تخیل را که به مدت دو قرن در غرب انکار می شد، دوباره بدان بازگرداند. این مقاله قصد دارد با تعمق در آرای این اندیشمند به تحلیل ساختارهای تخیلی داستان «کلوخ انداختن تشنه از سر دیوار در جوی آب» در ابتدای دفتر دوم مثنوی، روی آورد. مولوی در این حکایت، صحنه ای را ترسیم می کند که در آن عمل/کنشی (پرتاب سنگ و خشت به آب) تکرار می شود. این صحنه یک تخیل است. همچنین بر طبق قراینی که به دست خواهیم داد، مشخص می شود که نگاه و اندیشة تخیل-پرداز راوی نسبت به جهان، تحت تأثیر ساختارهای منظومه شبانه تخیل است. این منظومه که مربوط به ساختارهای اسرارآمیز یا آنتی فرازیک و ساختارهای دراماتیکی یا ترکیبی است با ویژگی هایی چون: تکرار، وابستگی فرد به جهان و دیدگاه تعاملی او نسبت به جهان، گرایش به عمل مینیاتورسازی و درک چرخه ای و... مشخص می شود.
۱۱۴.

«تکرارهای غیرخلاق» در داستان های سیمین دانشور بر پایه دیدگاه بیش متنیت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داستان ژنت دانشور بیش متنیت تکرار غیرخلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۹ تعداد دانلود : ۷۴۶
«تکرارهای غیرخلاق» در داستان های سیمین دانشور بر پایه ی دیدگاه بیش متنیت این پژوهش، پنج جلد از داستان های «سیمین دانشور» را زمینه ی بررسی خود قرارداده و گونه های بیش متنیت، که روش تاثیرگذاری متون بر هم است را در آن ها کاویده است. آشکار است که در این راستا از دیدگاه های «ژرار ژنت» یاری گرفته شده است. در بررسی های انجام شده از بیش متنیت های به کار رفته در داستان ها می توان تقلید، اقتباس، فکاهه، بازنویسی و بازآفرینی را نام برد که کم ترین نمونه ی آن در فکاهه است و بیش ترین آن در بازنویسی ها یافته شده است. این نوشتار در جست وجوهای خود دریافته است که دانشور در روند داستان نویسی به «تقلید» و «تکرار» خود رسیده است. تکرارها در سه بخش موضوع، موقعیت و شخصیت ها بروز می یابند، هم چنین شخصیت های تکراری بیش ترین تقلید را از آن خود کرده اند. گردآوری داده ها به پشتیبانی فن کتابخانه ای و فیش برداری انجام شده و شخصیت های تکرار شده درجدول آماری ارائه گریده اند، سپس داده ها با روش «توصیفی تحلیلی» سنجیده شده اند.
۱۱۵.

بررسی تطبیقی دو داستان کوتاه «زیباترین غریق جهان» اثر مارکز و «شرحی بر قصیده جَمَلیه» از هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۱۶.

تبیین تفاوت های متن روایی و غیرروایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان متن روایت متن روایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۹۵ تعداد دانلود : ۲۱۸۹
در گفتار روزمره، «داستان» و «روایت» را به جای هم به کار می بریم و کمتر میان آن دو تفاوت قائل می شویم، حال آنکه چنین نیست و اشتباه است و «داستان» با «روایت» و نیز «متن روایی» و «متن غیرروایی» تفاوت هایی با هم دارند. داستان، چیزی است که اتفاق می افتد، در حالی که روایت، نحوة بیان آن رخداد است؛ چنان که اگر بخواهیم داستانی واحد را یک بار برای کودکان و بار دیگر برای بزرگسالان تعریف کنیم، هر بار از شیوة بیان متفاوتی استفاده می کنیم، بدون اینکه پیام و درونمایة داستان تغییر کند. همچنین، بین «متن» و «متن روایی» نیز تفاوت هایی وجود دارد. «متن»، یک شیء، اعمّ از تصاویر، واژگان و... است، در حالی که «متن روایی»، متنی است که داستانی را نقل می کند؛ مثلا اسناد مربوط به جنگ سرد، متن روایی نیست، در حالی که یک داستان کوتاه، متن روایی است؛ زیرا بین عناصر سازندة آن رابطة علّی و معلولی وجود دارد. می توان چنین گفت که هر روایتی یک گفتمان است، اما همة گفتمان ها روایت نیستند. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، به تبیین تمایزهای «متن روایی» و «غیر روایی» می پردازد.
۱۱۷.

شگرد باورپذیری در حکایات عطار در مقایسه با داستانهای مارکز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داستان حکایت عطار مارکز شگرد باورپذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۳ تعداد دانلود : ۵۹۰
شگرد باورپذیری اولین شرط روایت در ادبیات داستانی است. رئالیسم جادویی از آنجا که شیوه ای روایی برای نقل حوادث جادویی، خارقِ عادت، فراواقعی، غلوآمیز و شگفت است، طبیعی است که برترین شگردِ آن، باورپذیری یا منطق روایت باشد. تذکره نگاران صوفی، به ویژه عطار، برای باورپذیر جلوه دادن کرامات و خوارق عاداتِ منقول از مشایخ خویش تلاش هایی کرده اند. در این نوشتار، نخست وجوه مختلف به کارگیری این شگرد در متون تذکره ای تصوف، به خصوص حکایات برترین حکایت پرداز تصوف یعنی عطار نیشابوری در تذکر ة الاولیا ، بررسی می شود. عطار شیوه های خاصی برای باورپذیریِ حکایات داشت که استخراج و برشمردن برخی از آن ها از دستاوردهای این پژوهش است. در مرحلة دوم، مقایسة روش های مختلف عطار و مارکز، برترین نویسندة رئالیسم جادویی، در به کار بستن شگرد باورپذیری انجام شده است که به نویسنده و پژوهشگر برای بومی سازی این شگرد در ادبیات داستانی بسیار کمک می کند.
۱۱۸.

ساختار روایی داستان و فیلم شازده احتجاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان فیلم روایت شازده احتجاب اقتباس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۸ تعداد دانلود : ۲۳۹۸
سینمای پرمخاطب جهان سال هاست که وام دار ادبیات داستانی و به ویژه رمان است و آن گونه که از اَسناد موجود برمی آید، نزدیک به 85 درصد آثار مورد توجه در آکادمی اسکار، اقتباس از رمان های مشهور و گاه غیرمشهور بوده است. باوجود توجه سینمای کشورهای مختلف به ادبیات داستانی خویش و بهره برداری حتی اقتصادی از این گنجینه، در تاریخ سینمای ایران این امر به ندرت اتفاق افتاده است. به زعم نگارندگان این مقاله، یکی از مهم ترین دلایل بی توجهی سینمای ایران به ادبیات داستانی، کمبود پژوهش های مربوط به چرایی، چگونگی، فرایند و دستاوردهای اقتباس سینمایی از ادبیات داستانی در دیگر کشورها و ایران است. به همین منظور، در این مقاله کوشش شده است با روشی توصیفی- تطبیقی، اقتباس فیلم ایرانیِ (نسبتاً موفق و شناخته شده سینمایی) «شازده احتجاب» (به کارگردانی بهمن فرمان آرا) از رمانی به همین نام از هوشنگ گلشیری بررسی شود. عناصر روایت در هر دو اثر (مکتوب و سینمایی) در کنار یکدیگر قرار گرفته و مؤلفه های جذاب شدن یک اثر اقتباسیِ سینماییِ ایرانی استنتاج شده است. از مهم ترین دستاوردهای پژوهش حاضر، علاوه بر شناخت وجوه افتراق و اشتراک دو گونه، می توان به استخراج و معرفی مابه ازاهای خلاقانة تصویری ساخت جریان سیال ذهن فیلم اشاره کرد.
۱۱۹.

مقایسه و تحلیل بن مایه های داستان «طاهر و زهره» در روایت های ایران (ترکمن و آذربایجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان اسطوره آذربایجان ترکمن طاهر و زهره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۵ تعداد دانلود : ۱۵۸۹
اساطیر مکتوم در داستان های ملل، بیانگر هویت تاریخی اقوام می باشند. یکی از داستان های اسطوره ای که در ایران، بالکان، قبرس، ترکیه، آذربایجان، ارّان و... رواج زیادی داشته است و هنوز هم در مراسم عروسی توسط «عاشیق ها» نقل می شود، داستان «طاهر و زهره» است. تصویر صف کشی عشق در برابر کینه، وفا در برابر پیمان شکنی و توطئه، تجدّد در برابر سنّت گرایی و خواستن و تلاش در برابر عناد و ممانعت. این داستان که چون دیگر داستان های «عاشیقلار» ترکیبی از نظم و نثر است از نظر تنوّع بن مایه ها بسیار غنی است. در روایت های مختلف این داستان همانند دیگر داستان های شفاهی، تفاوت هایی وجود دارد که این تفاوت ها زاییدة تاریخ، فرهنگ، اجتماع و سبک زندگی قوم راوی داستان است که در این میان روایت ترکمن با اپیزود «ماهیم جان» و روایت آذربایجان با اپیزود «آنالار قوشونی» (قشون زنان) از دیگر روایت ها متفاوت تر است. با توجه به این که در ایران هیچگونه تحقیقی در این زمینه صورت نگرفته است، این مقاله با بررسی توصیفی وتطبیقی بن مایه های داستان رادر روایت های ترکمن و آذربایجان-با نیم نگاهی به روایتهای قبرس وکوموک-مورد توجه قرار داده و آن ها را در پنج بخش 1) بن مایه های دینی، 2) بن مایه های کرامت، 3) بن مایه های شگفت انگیز، 4) بن مایه های عاشقانه و 5) بن مایه های حماسی و عیاری ارائه کرده وجوه اشتراک و افتراق آن ها را نیز مدنظر قرار می دهد.
۱۲۰.

نگاهی به نقش جنسیت نویسنده در ارائه ی جزئیات در داستان بر اساس دستور نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان هلیدی فرانقش اندیشگانی دستور نقش گرای نظام مند افزوده های حاشیه ای

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری کاربرد شناسی و تحلیل گفتمان
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط زبان شناسی در هنر و ادبیات
تعداد بازدید : ۹۹۶ تعداد دانلود : ۶۶۸
مقاله ی حاضرتلاشی برای تعیین بسامد و نقش جزئیات، با رویکردی مقابله ای بین نویسندگان زن و مرد، در چارچوبʼ دستور نقشگرای نظام مندʻ است. دو داستانʼ تیله-شکسته ʻنوشته سیمین دانشور (1380) و داستانʼ همانطورکه بودʻ نوشته جعفرمدرس صادقی( 1385) داده های پژوهش حاضر هستند که بر اساس مفاهیم مطرح در ʼ فرانقش اندیشگانیʻ و نظام گذرایی بررسی شده اند. از آنجا که ارائه اطلاعات جزیی در دستور نقشگرا در قالب افزوده های حاشیه ای در متن بازنمایی می شود، ابتدا افزوده های حاشیه ای موجود در هر دو داستان استخراج و با توجه به اصول دستور نقشگرا و بافت زبانی طبقه بندی شده است. پس از تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد که دانشور نسبت به مدرس صادقی از افزوده های کمتری استفاده کرده است ولی تنوع افزوده های به کار رفته در آثار او، بیشتر است. در هر دو داستان تعداد افزوده های مربوط بهʼ مکانʻبیشترین میزان را به خود اختصاص داده است. در اثر نویسنده ی مرد هیچ افزوده ای مربوط بهʼ منبع و ظاهرʻ به چشم نمی خورد؛ در حالی که نویسنده ی زن، این افزوده ها را به کار گرفته است. دانشور تمام آن ها را به صورت نقل قول بیان می کند؛ بدین صورت که وی در روایت داستان از دهان شخصیت اول، در هر موقعیتی به خوبی حرف های دیگران را به خاطر می-آورد. به نظر می رسد بررسی متون ادبی از این منظر زوایای جدیدی از این آثار را در ادبیات داستانی، نقد ادبی و سبک شناسی آشکار می کند. معرفی این مقوله و کاربست آن در سبک شناسی داستان از دیگر اهداف جستار حاضر است.