مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
رمان
حوزه های تخصصی:
«میهن» و «دفاع» از مضامین مهمّ ادبیّات پایداری هستند. این پژوهش برای پاسخ به این پرسش انجام شده است که چگونه در ادبیّات داستانی پایداری، اهمیّت مضمون دفاع از میهن می تواند در عنوان بازتاب داشته باشد؟ همچنین، چگونه «عنوان» به مثابة آستانه ای برای ورود به متن می تواند با بهره گیری از الگوی زن مادر به عنوان میهن، سبب شکل گیری اثری قابل توجّه در زمینه ادبیّات پایداری میهن محور گردد؟ برای این منظور با استفاده از پیرامتنیّت ارتباط عنوان داستان را با متن، در دو رمان ادبیّات پایداری «ام ّ سعد» اثر غسّان کنفانی و «دا» به کوشش سیّد اعظم حسینی بررسی می گردد. این دو داستان به عنوان دو اثر شاخص در ادبیّات پایداری انتخاب شده اند که می توان با آنها به پرسش پژوهش پاسخ داد. در هر دو داستان، «عنوان» درون متنی است؛ به این معنی که به متن داستان ارجاع دارد و نه بیرون از آن. در رمان «ام ّ سعد» نویسنده با به کارگیری مادر به عنوان نماد سرزمین فلسطین و انعکاس آن در عنوان داستان، داستانی میهن محور و قابل اعتنا در حوزه ادبیّات پایداری خلق کرده است، در حالی که در داستان «دا»، به رغم اینکه شخصیّت اصلی داستان بانویی مبارز و عنوان داستان به معنای مادر است، توجّه نکردن به ارتباط مادر و میهن، سبب شده این رمان نمونه خوبی برای ادبیّات پایداری میهن محور نباشد.
تصویر زن در رمان دفاع مقدس دهه هشتاد
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تصویر زنان در بیست رمان دفاع مقدس دهه هشتاد است. روش پژوهش تحلیل محتوای کمی و کیفی است. در بخش نخست شخصیت های زن رمان ها از جهت تعداد آنها، شخصیت اصلی، فعال و منفعل، پویا و ایستا، مثبت و منفی بررسی شده اند در ادامه نقش زنان در جنگ و نگرشهای آنها درباره این رویداد، آسیب پذیری شان از جنگ و تقابل زنان حامی فرهنگ ایرانی با زنان غربگرا بررسی شده است. در این داستان ها، زنان شخصیت های فرعی، منفعل و منفی داستان ها هستند که در مقایسه با شخصیت های مرد بسامدشان بسیار کم است. زنان به جنگ نگاه منفی دارند؛ اما برخی از آنها، بر این باورند که جنگ بر کشور تحمیل شده است و وظیفه آنهاست که از ارزش های اسلامی دفاع کنند؛ بدین سبب در نقش هایی همچون دکتر، پرستار و نیروی پشتیبان در رمان ها، ظاهر شده اند. در مقابل عده ای از زنان طرف دار فرهنگ غرب هستند، ایران را جای مناسبی برای زندگی نمی دانند و بر آنند که به خارج بروند. برخی از آنها به سبب آشنا شدن با آموزه های دینی و اخلاقی رزمندگان، دچار تحول روحی می-شوند و به دفاع از ارزش ها و باورهای اسلامی می-پردازند. برخی از نویسندگان دفاع مقدس، کوشیده-اند تلفیقی بین جنبه های حماسی و عاشقانه خود ایجاد کنند و بدین ترتیب جنگ و خانواده را به هم نزدیک نمایند. در این رمان ها، هم آسیب های رسیده به زنان در زمان جنگ بازتاب داده شده است و هم مسائلی را که زنان بعد از جنگ به سبب جانباز، اسیر و یا شهید شدن شوهرشان با آن مواجه بوده اند.
بررسی مسائل مشترک زن در دو داستان «چراغ ها را من خاموش می کنم» زویا پیرزاد و «پرنده من» فریبا وفی
حوزه های تخصصی:
نویسندگان زن در آثار خود اغلب به زندگی و مسائل زنان می پردازند و نگرش و دیدگاه خود نسبت به زن و جایگاه او در جامعه را بیان می کنند. زویا پیرزاد و فریبا وفی نیز به عنوان نویسندگانی رئالیست تمام تلاش خود را صرف شرح جزئیات زندگی زنان کرده اند. درپس آثار این دو نویسنده اندیشه ها و تصورات مشترکی دررابطه با شخصیت زن به چشم می خورد. هدف پژوهش حاضر بررسی مسائل مشترک شخصیت اصلی زن در داستان های «چراغ ها را من خاموش می کنم» زویا پیرزاد و «پرنده من» فریبا وفی است. هردو نویسنده مسائل روانی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی را در رأس توجه خود قرار داده اند و به این ترتیب تصویری از زندگی و خصوصیات زنان در پیش چشم خواننده مجسم نموده اند. این پژوهش منجر به این نتیجه شد که شخصیت زن دو داستان در جریان زندگی خانوادگی و حین انجام وظایف زنانه، در پی کشف هویت فردی مستقل خود هستند. هردو با وجود وابستگی عاطفی شدیدی که نسبت به همسران خود دارند، دچار خلأ عاطفی شده و درنتیجه احساس تنهایی وجودشان را تسخیر کرده است. این دو به عنوان زنان خانه دار اغلب اوقاتشان رادر خانه سپری می کنند و از این رو دچار روزمرگی کسالت آور می شوند، اما با این حال تعهد ویژه ای نسبت به انجام وظایف زنانه و حفظ کانون خانواده دارند. مشغولیت به انجام امور خانه و خانواده، این زنان را از فعالیت اقتصادی در بیرون از منزل محروم نموده و درنتیجه موجب وابستگی اقتصادی به همسرانشان شده است.
بررسی جایگاه رمان در شناخت گفتمان سیاسی در ایران پس از انقلاب (مطالعه موردی1376-84)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون در ایران گفتمان های متفاوتی حاکم بوده است.یکی از این گفتمان ها ،گفتمان اصلاح طلبی بود که طی سال های84 -1376 در فضای سیاسی ایران مطرح شد.دالهای اصلی این گفتمان را مفاهیمی چون توسعه ی سیاسی،آزادی،جامعه مدنی و مردم سالاری تشکیل می داد.این گفتمان در واقع پاسخ به تحولات جمعیتی و فکری ایجاد شده در جامعه ی ایران پس از پایان جنگ و سال های دهه ی دوم حیات جمهوری اسلامی ایران بود.لذا از آنجا که به گفته ی فوکو میان قدرت سیاسی و دانش سیاسی رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد ،بدیهی به نظر میرسد که ادبیات سیاسی هر مقطع زمانی به طور عام و نوع ادبی رمان به طور خاص یا بازتابی از گفتمان سیاسی حاکم باشد و یا در تضاد با آن قرار بگیرند.هدف از انجام این پژوهش تبیین بازتاب مولفه های گفتمان اصلاح طلبی در رمان های سیاسی نوشته شده در ایران طی سال های 84-1367 می باشد.ضمن آنکه برای تسهیل در امر پژوهش نظریه ی لوسین گلدمن در حوزه ی جامعه شناسی ادبیات به عنوان چارچوب نظری و 5 رمان دریافت کننده جایزه ی ادبی یلدا به عنوان مطالعه ی موردی انتخاب گردیده است.نتایج پژوهش بیانگر بازتاب تحولات ارزشی و فکری طبقه ی متوسط جدید، بویژه دانشجویان و زنان ،در رمان های این مقطع است.
تحلیل و نقد کتاب گشودن رمان(مقاله علمی وزارت علوم)
طی دهه های پیشین، کتب و مقالات فراوانی در باب مباحث تئوریک داستان و داستان نویسی نوشته شده اند که هریک به نوبه خود در ارتقای چشم اندازهای نظری و عملی داستان نویسان یا خوانندگان آثار داستانی نقشی داشته اند. کتاب گشودن رمان اثر حسین پاینده از زمره این آثار است. این کتاب، پیشنهادگر روشی ساخت گرایانه و نسبتاً مرسوم در نقد و تحلیل رمان معاصر است؛ روشی بر مبنای خوانش تحلیلی صحنه آغازین و تبیین ارتباط ساختاری آن با کل رمان. نویسنده بر اساس همین روش، ده رمان برجسته فارسی (از بوف کورتا نمونه های رمان پسامدرن امروز) را به ضمیمه یک داستان کوتاه و یک فیلم، تحلیل و بررسی ساخت گرایانه کرده است. در این مقاله، ضمن اشاره به مزایای این کتاب از جمله نگاه راهگشا، نثر و نوشتار پاکیزه و پاره ای تاملات تازه، به پاره ای نقایص – چه از حیث ابعاد شکلی و چه از نظر ابعاد محتوایی نیز پرداخته شده است. در مجموع، کتاب حاضر را می توان از زمره آثار راهگشا و آموزنده در زمینه نقد و تحلیل داستان امروز به شمار آورد.
استعمار ستیزی در رمان «کفاح طیبه»اثر نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اواخر قرن نوزدهم که مصر زیر سلطة انگلستان قرار گرفت، حضور اشغالگران مهم ترین موضوعی بود که بر شانه های این کشور سنگینی می کرد؛ به همین خاطر، استعمارستیزی و تلاش در جهت نیل به استقلال به یکی ازمهم ترین گرایش های ادبیّات معاصر مصر تبدیل شد که نویسندگان وشاعران، همواره آن را به عنوان یکی از مهم ترین مضامین آثار خود برگزیدند و در این راستا شاهکارهایی ادبی خلق کردند. «کفاح طیبه» سومین رمان تاریخی نجیب محفوظ، برندة جایزة نوبل ادبیّات، از جمله آثاری است که بر ضدّ استعمار بریتانیایی نوشته شده وتجسّم روح مبارزة مردم مصر در برابر استعمار انگلیس است. نجیب محفوظ در این داستان با بهره گیری از سمبولیسم تاریخی، مصر و تحوّلات آن را مورد توجّه قرار داده و ضمن اشاره به اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مصردر زمان خود، بخشی از مشکلات این کشور را بیان نموده است. وی با به تصویر کشیدن صحنه های نبرد و نیز ترسیم چهرة قهرمانان تاریخی در ذهن مخاطب، تلاش نمود تا مردم را نسبت به مسایل سیاسی دوران خود آگاه کند و روح مبارزه طلبی را در وجود شان بیدار نماید تا آنان را علیه استعمارگران تحریک نماید. این مقاله تلاش می کند تا با شیوة وصفی تحلیلی، جلوه های نمادین استعمار ستیزی در این رمان را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
سیر ادبیات داستانی در ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات داستانی که در معنای امروزی آن بیشتر ناظر به داستان کوتاه، داستان بلند و رمان است، در ایلام پیشینة اندکی دارد و شروع آن به داستان های کوتاه و پراکندة کلانتر محمدی باز می گردد. پس از وی، خداداد ابراهیمی با نگارش داستان های کوتاه به طور جدی وارد این حوزه شد و در سال 1378 «عاطفه در غبار» را به عنوان اولین کتاب چاپ شده در حوزه ادبیات داستانی ایلام، منتشر کرد. پس از آن، آثار دیگری در این حوزه، در قالب داستان کوتاه و رمان به زبان های فارسی و کردی انتشار یافت. این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی، انجام شده و به دسته بندی آثار مکتوب ادبیات داستانی ایلام، بر اساس ترتیب و توالی زمان انتشار (دهه چاپ) آنها پرداخته و با تحلیلی هرچند مختصر از درونمایه آثار، نقاط ضعف و قوت آنها را بازگو کرده است. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که دهه هشتاد از جهت کمی، بیشترین آثار چاپ شده را داشته است. گفتنی است ادبیات داستانی ایلام از لحاظ کیفی تا رسیدن به جایگاه مطلوب خود، راهی دراز در پیش دارد و از لحاظ درونمایه، تنوع چندانی در کار نویسندگان ایلامی مشاهده نمی شود؛ چنان که فضای جنگ بر سایر موضوعات، سایه انداخته است. می توان گفت نشر آثار داستانی به زبان مادری (کردی) نیز مورد بی مهری نویسندگان ایلامی بوده است. از مشکلات پیش روی ادبیات داستانی در ایلام، می توان به کم کوشی در بازنویسی داستان های شفاهی، هزینه های سرسام آور چاپ و توزیع نامناسب آثار چاپ شده اشاره کرد.
مدرنیته و ساختار سنتی خانواده ایرانی با تکیه بر رمان ""شوهر آهو خانم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدرنیته تغییرات گسترده ای را در نهاد خانواده ایرانی رقم زد که این تغییرات در رمان فارسی بازتاب یافته است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مدرنیته در ساختار سنتی خانواده، با تکیه بر رمان شوهرآهو خانم و با روش تحلیل محتوای کیفی است. تأثیر مدرنیته بر روابط بین اعضای خانواده، ایجاد تغییر در کارکردهای خانواده، حضور زنان در جامعه، و ازدواج و طلاق از جمله موضوع های بررسی شده در این پژوهش هستند. افغانی کوشیده است ازطریق عناصر و صناعت داستانی انقلاب خانواده ایرانی را در دوره پهلوی اول به تصویر بکشد. یافته های پژوهش نشان می دهد مدرنیته سبب شده است تا اقتدار پدر در خانواده ایرانی کاهش یابد و زنان نیز، با به دست آوردن استقلال و فردیت، در اجتماع حضور فعال تری داشته باشند. همچنین، سنتی ترین اعضای خانواده به مدرنیته گرایش یافته اند، هرچند برداشت آنها از مدرنیته سطحی است که این به سبب سطحی بودن برداشت از مدرنیته در دوره تحت بررسی است.
تقابل کانتی- هگلی در نقد و نظریه های داستان و رمان در ایران (1312- 1348)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غالب نشریه های بین سال های نخستین دهه بیست تا سال های پایانی دهه چهل، به نوعی به حزب توده ایران و جریان چپ وابسته است. بنابراین نظرات نویسندگان این مقالات، از راه زیباشناسی مارکسیستی با زیباشناسی هگل در ارتباط است که مفهوم و فکر فلسفی را برتر از فرم هنری و غایت هنر را حرکت به سمت فلسفه و تولید فکر می داند. در ایران نیز منتقدانی چون فاطمه سیاح، طبری، و غیره، رمان را تنها در قالب رئالیسم متعهد پذیرفته اند. از سال های نخستین دهه چهل، منتقدانی چون ابوالحسن نجفی و هوشنگ گلشیری برای نخستین بار فرم هنری و تکنیک رمان نویسی را در اولویت قرار دادند. در این پژوهش آرای منتقدانی چون فاطمه سیاح، احسان طبری، ابوالحسن نجفی و هوشنگ گلشیری، بر اساس نظریات کانت و هگل تحلیل کرده ایم که تأثیر فلسفه نظریه های ادبی غربی بر منتقدان ایرانی به وضوح قابل مشاهده است. سیاح و طبری در نقدهایشان به آرای هگل و هگلی ها نزدیک شده اند و نجفی و گلشیری، فرمالیستی را نمایندگی می کنند که ریشه در اندیشه های کانت دارد.
بررسی ارتباط مرگ با کلام و گفتمان پسامرگی در پست مدرنیسم در روایت های داستانی محمدرضا کاتب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درون مایه مرگ یکی از موضوعات مهم برای بازنمایی در ادبیات جهان است. نوشتار پسامدرنیستی با شبیه سازی مرگ و مواجهه خواننده با دنیاهای متعدد و گذار از مرزهای هستی شناسانه این مضمون را به رویه و سطح روایت سوق داده و بر نقش غیرقابل انکار آن در شکل گیری قصه های بشری تأکید ورزیده است. اندیشمند پسامدرنیست برایان مک هیل، به ارتباط محتوایی مرگ و گفتمان در ادوار مختلف به ویژه در حوزه ادبیات پسامدرنیستی اشاره کرده است. در این پژوهش با بازخوانی روایت های داستانی محمدرضا کاتب به این سؤال مقدر پاسخ می دهیم که آیا اندیشه پیوند میان مرگ و کلام در متون داستانی محمدرضا کاتب به چشم می خورد؟ و سپس در بازنمایی مضمون مرگ این ارتباط با پسامدرنیسم محفوظ مانده است؟ در این جستار تلاش شده است پیوند محتوایی مرگ با کلام و گفتار پسامرگی در پسامدرنیسم و تلازم و همبستگی محوری این مضامین در روایت های داستانی این داستان نویس معاصر نشان داده شود.
تحلیل و بررسی انواع موتیف و کارکردهای آن در آثار بلقیس سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجّه به موتیف، به عنوان یکی از عناصر کارا در نقد داستان از مباحث مهم نقد ادبی است. بلقیس سلیمانی از نویسندگان موفّق زن است که از موتیف های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و عاطفی مطرح معاصر در آثار خود استفاده کرده ا ست. او نویسنده ای است که عقاید و نگرش فلسفی خاصی به زندگی دارد و با طرح موتیف های اسطوره ای در رمان های خود بر عقاید و اندیشه هایش تأکید می کند. همچنین وی نویسنده ای اقلیم گرا است که به آداب و رسوم محل زندگی اش توجّه خاصی دارد. دغدغة اصلی سلیمانی، موانع و مشکلات زنان در مسیر رشد و کمال است. در این پژوهش به روش تحلیل محتوا، موتیف های مکرّر را در آثار بلقیس سلیمانی شناسایی کردیم و سپس به طبقه بندی انواع وکارکردهای موتیف های به کار رفته پرداختیم. پس از تحلیل ساختار، محتوا و کارکرد موتیف های به کار رفته در آثار سلیمانی دریافتیم که موتیف های به کار رفته، اغلب از نوع موتیف های باورشناختی و اندیشه ای هستند. سلیمانی از کارکردهای گوناگون موتیف برای غنی ساختن درونمایة آثار خویش بهره برده است. همچنین ارتباط موتیف های به کار رفته در آثار سلیمانی را با دیگر عناصر داستان از قبیل شخصیّت، صحنه یا زمان و مکان و پیرنگ داستان بررسی کردیم و نشان دادیم که موتیف های به کار رفته در آثار سلیمانی با شخصیّت پردازی، پیرنگ و فضای داستان ارتباطی تنگاتنگ دارند.
بررسی و مقایسه پروتوتایپ در رمان های «زمین سوخته» و «زمستان 62»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمونه های اولیه ای در زندگی واقعی هر نویسنده وجود دارد که به نوعی ذهن وی را برای آفرینش یک یا چند شخصیّت برمی انگیزد. نویسنده با استفاده از این ابزارها و مواد خام و نیز نیروی تخیّلش دست به خلق کاراکترهای داستانی اش می زند. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به تعیین پروتوتایپ های رمانِ «زمستان 62» از «اسماعیل فصیح» و «زمین سوخته» از «احمد محمود» بپردازد. برای رسیدن بدین منظور، ابتدا شخصیّت های اصلی و فرعی رمان ها مشخّص و از لحاظ ساختاری تحلیل می شوند. پس از آن نوع پروتوتایپ مشخّص و در عین حال با هم مقایسه می گردند. برآیند تحقیق نشان از آن دارد که «اسماعیل فصیح» در آفرینش آدم های داستانی اش در «زمستان 62» از پروتوتایپ های «طبقاتی» و «پروتوتایپ در زندگی خصوصی نویسنده» استفاده نموده است. «احمد محمود» در خلق کاراکترهای رمانش در «زمین سوخته» از پروتوتایپ های «طبقاتی» و «تاریخی» بهره برده است. هر دو نویسنده در خلق شخصیّت های داستانی شان از «پروتوتایپ طبقاتی» استفاده کرده اند. با این تفاوت که آنها گروه های مختلف اجتماعی را انتخاب نموده اند. «فصیح» طبقه روشنفکر و تحصیل کرده و «احمد محمود» گروه ها و طبقات آسیب پذیر جامعه را در دوران «جنگ» به عنوان پروتوتایپ کلی اثر خود برگزیده اند. آن ها تلاش کرده اند؛ تا در وجود یک یا چند شخصیّت رمان خود، ویژگی های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و روانی این گروه ها را به تصویر بکشند.
بازنمایی مناسبات نسلی از منظر ادبیات داستانی پیش و پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی مقاله حاضر این است که شش رمان معاصر فارسی در بازه زمانی پیش و پس از انقلاب اسلامی چه تصویری از الگوی روابط بین نسلی را در خانواه ایرانی ترسیم کرده است و در این زمان چه تغییری در روایت رمان ها از مناسبات نسلی درون خانواده ایجاد شده است. بنابراین، ادبیات داستانی را به مثابة میانجی فهم مان از تحولات جامعه در این زمینه در نظر گرفته ایم و از آنجا که با هدف مطالعه ژرف و عمیق روایت ها به دنبال کشف و تفسیر بوده ایم، از تکنیک تحلیل محتوای کیفی مضمونی استفاده کرده ایم. براساس چارچوب مفهومی، الگوی مناسبات نسلی را ذیل سه عنوان بررسی کرده ایم: توافق نسلی، تفاوت و تعامل هم زمان نسلی، و شکاف نسلی. به رغم متفاوت بودن بازنمایی مناسبات نسلی در دو بازه زمانی، مسئله نسلی در بافت روایی رمان ها، در همه موارد، به شکل شکاف تصویر شده است. از بررسی مناسبات نسلی در روایت های پیش از انقلاب الگویی به دست آمده که مهم ترین ویژگی آن شکاف مذهبی و ایده آل گرایی شخصیت های داستانی است که در چارچوب کلی تقابل سنت و مدرنیته و ماهیت طردی و تقابلی آن قابل تفسیر است. این گونه شکاف و تقابل های سنتی مدرن در روایت های پس از انقلاب کمتر دیده می شود؛ اما به رغم پیدایش مؤلفه هایی چون رسانه های جمعی و فنّاوری های اطلاعاتی، که گذار به بزرگسالی را غیرخطی و دگرگون کرده اند، روایت های پس از انقلاب نیز کماکان شکاف نسلی را بازنمایی می کنند.
بررسی ظرفیّت های سینمایی رمان دود پشت تپه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی جنبه های سینمایی آثار ادبی، امری است که حدود یک دهه است که به طور جدّی بدان پرداخته اند. در این تلاش، نویسندگان، از دو زاویه ی متفاوت روایی یا بلاغی به متون ادبی نگریسته اند. عناصر روایی شامل بررسی مواردی چون پیرنگ، شخصیّت پردازی و گفتگو هستند و عناصر بلاغی نیز مواردی چون، نما، میزانسن، تدوین و .. را در بر می گیرند. در پژوهش حاضر سعی شده است تا با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد میان رشته ای، متن داستان مورد بحث، از هر دو زاویه ی مذکور، مورد کنکاش قرار گیرد. در فرایند این پژوهش، اهمیّت اصول و قواعد سینما از یک سو و تطابق آن با عناصر و ارکان ادبیات، از سوی دیگر، مورد بررسی قرار گرفته است تا بتوان از این طریق، میان لایه های پنهان و آشکار معانی متون و ظرفیّت های نمایشی آن ها، رابطه برقرار کرد. بدین منظور، پس از تعریف مختصری از اقتباس و تفاوت های بیانی و تصویری ادبیات و سینما، عناصر سینمایی تعریف شده اند و سپس، این عناصر، در متن، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند.
منطق گفتگویی و چندصدایی در رمان «گورستان غریبان» ابراهیم یونسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
رمان گورستان غریبان نخستین رمان ابراهیم یونسی، نویسنده و مترجم معاصررکُرد ایرانی است.نویسنده در این رمان وضعیت اجتماعی و فرهنگی برخی از قومیت های ایرانی، طبقات وگروه های مختلف مردم و چگونگی تعامل و تقابل آن ها را با یکدیگر در کرونوتوپ (زمان مکان) دوران پهلوی اول و در بخشی از جغرافیای غرب کشور (کردستان) منعکس نموده است و بدین جهت اثر او به صورت اثری رئالیستی و تاریخی در آمده است. به نظر می رسد نویسنده در این اثر برای ایجاد گفتگو و خلق فضایی چندصدایی در جهان رمان خود، تمهیدهایی و تلاش هایی انجام داده است. برای پیگیری و اثبات این تصوّر پیشینی، رمان از دیدگاه جامعه شناسی ادبیات و بر اساس نظریات باختین و خصوصاً دو نظریّة مشهور او، یعنی گفتگویی بودن و چندصدایی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هرچند رمان گورستان غریبان از حیث گفتگویی بودن و چندصدایی با رمان های داستایفسکی و رابله که باختین عمده نظریّات خود را از آثار این نویسندگان گرفته است «این همانی» کامل ندارد امّا در این رمان هم نویسنده از تمهیداتی بهره برده که اثر او را به اثری چندصدایی و گفتگویی نزدیک کرده است.
تحلیل مؤلفه های پسامدرنیسم در آثار داستانی جبرا ابراهیم جبرا (با تکیه بر رمان های البحث عن ولید مسعود و یومیات سراب عفّان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم اصطلاحی است که برای توصیف نظریه هایی در زمینه فلسفه، ادبیات، هنر و علوم مختلف به کار گرفته می شود. برخی علت پیدایش آن را بحران های ناشی از پیشرفت های عصر مدرن، افراط در عقلانی کردن امور، دیوان سالاری و سیطره تکنولوژی بر انسان دانسته اند که نه تنها آزادی انسان را اعتلا نبخشید، بلکه موجبات محدودیت بیشتر او را فراهم ساخت. نویسندگان در این مقاله به بیان و نقد ویژگی های شاخص مکتب پست مدرنیسم در آثار داستانی جبرا پرداخته اند و در پی پاسخ گویی به این سؤال بوده اند که این تحولات چه تأثیری در آفرینش هنری رمان های او داشته است؟ فرضیه پژوهش بر این مدعا استوار است که جبرا با تأثیرپذیری از گرایش های پسامدرنیسم توانسته شیوه های بیان نوینی را در ابعاد مختلف داستان نویسی ابداع کند. این پژوهش به روش تحلیلی – توصیفی تدوین شده است و از مهم ترین دستاوردهای آن می توان به حضور غلبه محتوای وجود شناسانه بر محتوای معرفت شناسانه، چند صدایی و چند روایتی بودن رمان، رئالیسم جادویی و بینامتنیت اشاره کرد.
نشانه های سبک زنانه در ادبیات داستانی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به تفاوت های زبانی زنان و مردان، از اواخر دهه 60 میلادی، در کشورهای غربی ودر نتیجهْ یافته های پژوهشگران جامعه شناسی زبان و فعالیت های آزادی خواهانه فمنیست-هاصورت گرفت. بسیاری از پژوهشگران و صاحب نظران، بر این باورند که زنان به خاطر خلق وخو و روحیات متفاوت، دیدگاه های متفاوتی نسبت به جهان دارند؛ از این رو معتقدند که کاربردهای زبانی و شیوه نویسنگی آنان متفاوت است. در این پژوهش، به روش آماری توصیفی-تحلیلی و برپایه دیدگاه های برخی پژوهشگران، از جمله دیدگاه «سارا میلز» در کتاب سبک شناسی فمنیستی و نظریات پژوهشگران زبان شناسی اجتماعی، برای کشف نشانه های سبک زنانه در نویسندگی، هشت رمان شامل چهار رمان زن نوشت و چهار رمان مردنوشت در لایه زبانی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از شاخص های کاوش شده در حوزه زبانی، رمانهای زنان در هیچکدام از این شاخص ها، از نظر بسامد یکسان نیستند وگاهی این ویژگی ها در رمانهای نویسندگان مرد برجسته تر از رمان های نویسندگان زن است. بنابر نتایج حاصل از این پژوهش نشانه های سک زنانه در لایهزبانی (واژگانی و نحوی) قابل اثبات نیست وبهتر است این نشانه ها در شیوه های روایت از جمله زاویه دید،شخصیت پردازی ، لحن،صحنه و...جست وجو شود.
بررسی ویژگی محتوایی و شخصیت پردازی رمان های پرفروش نوجوان منتشر شده بین سال های 1389-1380(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در راستای بررسی شخصیت پردازی و محتوایی رمان های پرفروش نوجوانان ایران بین سال های 1380- 1389 صورت گرفته است. روش: این تحقیق، از نوع تحقیق های کاربردی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی صورت گرفته است. جامعه آماری آن را ۱۴ رمان نوجوان پرفروش دهه ۸۰ که بر اساس آمارهای خانه کتاب ایران بیش از ده بار تجدید چاپ شده اند تشکیل می دهند. یافته ها: یافته ها نشان داد که شخصیت های اصلی اکثر این رمان ها با مسائل و مشکلات مشابهی نظیر فقر، بیماری، خودکشی، مرگ عزیزان و بیماری های روحی و.... روبه رو بودند و پایان تلخی داشتند؛ فقط زندگی 40 درصد شخصیت ها تا آخر ادامه یافت و ۲۲ درصد در طول داستان مجبور به ترک زندگی مشترک خود شدند. ۱۱ درصد از رمان ها نیز در خلال داستان به حیات قهرمان خاتمه دادند. قهرمانان 11 درصد از رمان ها، در انتهای داستان به جنون و سایر بیماری های روانی مبتلا شده اند. تشویق خوانندگان جوان به تحصیل و اتخاذ رویکرد مثبت در مواجه با مشکلات به عنوان نکات مثبت و فضای غم آلود، سیاه، و متفاوت با واقعیت جامعه از نکات منفی داستان ها شناسایی شدند. شخصیت های رمان ها شخصیت هایی بودند که از نظر موقعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی با اکثریت جامعه همخوانی نداشته و به دور از واقعیت جامعه امروزی است. اصالت/ارزش: رمان های پرفروش آثاری هستند که با اقبال خوانندگان روبه رو می شوند و معمولاً تأثیرپذیری بالایی دارند؛ لذا لازم است ارزیابی های دقیقی از آنها به عمل آید. مقاله حاضر با نگاه متفاوت به بررسی رمان های پرفروش پرداخته و سعی کرده روشن سازد که شخصیت پردازی به گونه ای بوده که از نظر موقعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی با اکثریت جامعه همخوانی نداشته و به دور از واقعیت جامعه امروزی است.
بررسی عناصر گروتسک در رمان خوف اثر شیوا ارسطویی (براساس نظریات میخاییل باختین، فیلیپ تامسون و ولفگانگ کایزر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم گروتسک که در ابتدای سده شانزدهم به نقاشی های عتیقه موردپسند عامه در ایتالیا محدود می شد، با ورود به موضوع بحث زیبایی شناسان قرن هیجده و تداعی آن با کاریکاتور، گسترش معنایی یافت و در کنار جنبه های ترسناک و منزجرکننده به عنصرهای مضحکه و خارق العاده گرایش پیدا کرد. ساختارگرایانی همچون میخاییل باختین، فیلیپ تامسون و ولفگانگ کایزر با پژوهش در حیطه گروتسک هریک از منظری متفاوت، ویژگی های آن را برشمردند و درنهایت این سبک هنری را درصدد تشریح جهانی بیگانه از خود دانستند که در آن قدرت جهت گیری نیست. با توجه به مؤلفه های موجود در رمان خوف که در این تحقیق با روش کتابخانه ای موردبررسی قرار گرفته، مشخص شد این اثر روایی که در حیطه فرم و محتوا پیشروست، با درآمیختن اجزای گروتسکی، روایت گر فضای هراسناکی است که برای نخستین بار در یک داستان زنانه به خدمت گرفته شده است و به اهداف عملکردی نوشته های گروتسک گونه دست یافته است.
تحلیل مضامین اجتماعی در آثار «زویا پیرزاد» با تاکید بر زنان اقلیت های مذهبی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
چالش اصلی ادبیات، متوجه کردن انسان به موضوعات و مطالبی است که از آن غفلت دارد. در میان صد ها حوزه مطالعاتی مربوط به ادبیات ، داستان یا رمان این فضا را فراهم می کند که وارد فضا های مسکوت بشویم. یکی از موضوع هایی که کمتر به آن توجه شده ،نقش و جایگاه ادبیات _خصوصاً رمان_ با اندیشه های اقلیت های مذهبی در ایران است. زویا پیرزاد نویسنده رمانهای «چراغ ها را من خاموش می کنم» و «عادت می کنیم» از جمله نویسندگان موفق ایران است که توانسته جایگاه مناسبی در میان خوانندگان و منتقدان به دست آورد. این رمان ها علاوه بر ارزش های ادبی و هنری خود، از این نظر نیز شایسته بررسی اند که نخستین رمان های فارسی اند که به دست نویسنده ای ارمنی نوشته شده؛ ماجراهایشان در محیطی ارمنی زبان می گذرند و یکی از تم هایشان مناسبات یک جامعه قومی بسته با جامعه بزرگ محاط بر آن است. در این جستار سعی می شود که نقش رمان های پیرزاد در آشنایی مردم با زندگی اقلیت ها خصوصاً جامعه زنان آن ها، بیشتر و بهتر نمایان گردد. در این راستا پایه کار بر اساس بررسی دو رمان ذکر شده گذاشته شده و در لابلای آن از دیگر آثار این نویسنده هم بی بهره نخواهیم بود.