مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تصویرگری
حوزه های تخصصی:
نگارگر برای مصوّرسازی، ویژگی های تصویری متن ادبی را اخذ کرده و آن را در قالبی هنری به تصویر می کشد. قابلیّت های تصویری متون یکسان نیست و شیوة مصوّرسازی به فراخور قابلیّت های تصویریِ متن، تغییر می کند.
در این جستار با انطباقِ عناصر متنی و ساختارهای تصویریِ مقامات حریری، درصدد برآمدیم تا قابلیّت های تصویری نوع ادبیِ مقامه را بررسی کنیم. پرسش پژوهش، این است که آیا نوع ادبی مقامه، شیوة خاصی از تصویرگری را طلب می کند؟ ویژگی های سبکی مقامه چه تأثیری بر نوع تصویرگری آن دارد؟
برای پاسخ به پرسش مذکور، متن مقامات حریری را با نگاره های آن انطباق می دهیم. حاصل انطباق متن و تصویر، دو ساختار کلّی را در تصویرسازی مقامات حریری نمایان می سازد: 1ـ ساختارهای تصویری همانند 2ـ ساختارهای تصویری چندگانه.
حاصل پژوهش، مبیّن سبک شاخصی از تصویرسازی در مقامات حریری است که می توان آن را به عنوان الگوی تصویرسازیِ مقامات معرّفی کرد.
شیوه های تصویر سازیِ مفاهیم در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویرسازی در حوزه سخن، هنر ترسیم مفاهیم با کمک الفاظ و عبارات و به شیوه های خاص است که به منظور افزایش شدّت تأثیرگذاری بر مخاطب و انتقال بهتر و سریع تر مطالب، صورت می گیرد. این هنر در نهج البلاغه به زیبایی مورد استفاده قرار گرفته و با بهره گیری از طبیعت، انسان، جانداران و... در محور عمودی و افقی کلام انواع تصاویر زیبا و تأثیرگذار خلق کرده است. در محور افقی، یعنی تک تک جملات، تصاویر ساده مثل زیبایی، عظمت و بزرگی و... ترسیم شده است. انواع تابلوهای گرم و زنده و رنگ آمیزی آنها با انواع سجع، صور بلاغی، نماد، تلمیحات، رد تعبیرها، مبالغه و عناصر معنوی، در این محور وجود دارد. گاهی نیز بدون استفاده از قالب خاص، تصاویر بدیع خلق شده و یا عین تصاویر قرآنی به کار رفته است. در محور عمودی، یعنی ساختار کلی کلام که با آن بین اجزاء، ارتباط معقول و منطقی برقرار می شود نیز تصاویر بدیع و بی نظیری خلق شده است.
مطالعة تطبیقی اشعار جامی بر تصویر گری نگارة «نجات یوسف از چاه» در هفت اورنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسخة مهم هفت اورنگ سلطان ابراهیم میرزا از نمونه های بی بدیل هنر نگارگری است که توسط هنرمندان مکتب مشهد مصوّر شده است. داستان نجات حضرت یوسف (ع) از چاه، یکی از موضوعات مثنوی هفت اورنگ است که توسط نگارگران آن زمان به تصویر کشیده شده است.
در این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی به تطبیق و مقایسة اشعار جامی در مثنوی «یوسف و زلیخا»ی هفت اورنگ با نگارة «نجات حضرت یوسف از چاه» منسوب به مظفر علی، پرداخته شده است. این تحقیق در صدد پاسخ به این پرسش ها است: الف. آیا ادبیات و شیوة بیان ادبی جامی در هفت اورنگ بر تصویر سازی نگارة نجات حضرت یوسف از چاه تأثیر گذار بوده است؟ ب. تطابق تصاویر مصوّر شده با متن اشعار بر اساس معیار کمّی به چه میزان است؟ به این منظور نگارة «نجات یوسف از چاه» منسوب به مظفر علی، به عنوان یکی از نمونه های این نسخه انتخاب شد. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که نگاره های ذکر شده با اشعار جامی 22 درصد تطابق دارد و به میزان 78 درصد عدم تطابق اشعار با نگاره های یاد شده وجود دارد که نشان دهندة آزادی عمل نگارگران در تصویر گری داستان ذکر شده، عدم سر سپردگی آنان به شعر، استفاده از قوة تخیّل خود و بهره گرفتن از محیط پیرامون و آنچه دیده اند، در خلق این آثار است.
چیدمان گرافیک: بررسی ساختارهای تصویرگری کتاب کودک و نوجوان
حوزه های تخصصی:
تصویرگری هنری مردمی است که تصویرگر به وسیله آن اندیشه و مفاهیمی را به مخاطب انتقال می دهد. امروزه بیشترین کاربرد این هنر در کتاب برای کودکان و نوجوانان است. آگاهی هنرمند از روش های متفاوت تصویرسازی سبب ایجاد ارتباط بهتر با بیننده می گردد. در این راستا نظرات مخاطب، ناشر و نویسنده مؤثر بر انتخاب های طراح در اجرای کار است. این تحقیق با معرفی برخی از ساختارهای تصویرگری پاسخی به این پرسش است که کتاب کودک و نوجوان چه دسته بندی هایی دارد؟ لذا با روش شناسایی و معرفی، ضمن بررسی ساختارگرایانه، به طبقه بندی آن پرداخته و از نظر سطح، توصیفی می باشد. روش جمعآوری اطلاعات کتابخانه ای، میدانی و مشاهدهنگر است. بر این اساس انواع تصویرگری بر طبق رابطه آن با محتوا، سن مخاطب، سبک های نقاشی، نحوه رنگ گذاری، صفحه آرایی، صحافی و تکنیک اجرایی بیان شده است. روش هایی چون کولاژ، تصویرسازی سه بعدی، تصاویر کارتونی، تصویرسازی فرهنگی و قومی، استفاده از بافت و ترکیب بندی، کاربرد حاشیه و قاب بندی تزئینی و داستان مصور دنباله دار از جمله راهکارهای ارائه شده در این گروه بندی ها جهت تصویرگری برای این قشر است.
هنر سلجوقی و شاهنامه کاما
حوزه های تخصصی:
یکی از دوره های شکوفایی هنر ایران، دوران سلجوقی است؛ دوره ای که هنرهای گوناگون پس از ظهور اسلام، متناسب با تفکرات و اعتقادات اسلامی شکل گرفته، رشد کردو مراحل تحول و تطور خود را گذراند. در این دوره، علاوه بر تحولات هنری گوناگون، شاهد اوج گیری و گسترش زبان و ادبیات فارسی، همراه با اندیشه های فلسفی و عرفانی هستیم. درباره هنر عصر سلجوقی کتاب های بسیاری می توان یافت. هرچند تا کنون اثری با تمرکز بر مبانی و اصول حاکم بر طرح و نقش عصر سلجوقی نگاشته نشده است.
این مقاله، ضمن نگاهی به ادبیات و هنر دوره سلجوقی، ویژگی ها و چگونگی شکل گیری آن، به بررسی یکی از آثار پر اهمیت و قدیمی ترین نسخه شاهنامه فردوسی، معروف به ""کاما"" می پردازد و این شاهنامه را به عنوان یکی از اولین نمونه های تصویرگری شاهنامه معرفی می کند. تا کنون درباره شاهنامه ""کاما"" تنها یک مقاله در سال 1352 توسط دکتر غروی نگاشته شده است که گرچه مفید است اما کافی نیست. شاهنامه ""کاما"" حداقل تا زمان نگارش مقاله دکتر غروی یعنی سال 1352 در مؤسسه کاما در شهر بمبئی نگهداری می شده، اما اکنون با توجه به پی گیری های انجام شده دیگر هیچ مدرک و نشانی از آن در دست نیست. متأسفانه تنها منابع موجود برای بررسی چند تصویر مربوط به کتاب ""معرفی نسخه های شاهنامه فردوسی"" است.
بازتاب علم نجوم در شگردهای تصویرگری خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی یکی از بزرگ ترین چکامه سرایان ادب پارسی در قرن ششم است. یکی از بارزترین ویژگی های سبکی این عصر که بیشتر در بین شاعران آذربایجان دیده می شود استفادة گسترده از انواع علوم و فنون روزگار از جمله نجوم می باشد. خاقانی که علم نجوم را تمام و کمال فرا گرفته بود، با پشتوانة استعداد سرشار، معلومات گسترده، ذهن وقاد و طبع روانش، با استادی و مهارت بی نظیر خود از مجموع اصطلاحات، احکام و ظرافت های این علم در تصویرگری استفاده کرده است. تلفیق باورها و اصطلاحات نجومی با اعتقادات دینی و اساطیری همراه با رعایت انواع تناسب های لفظی و معنایی و ترفندهای زیباسازی کلام، گاهی آن چنان هنری و شگفت انگیز است که خواننده را مات و مبهوت می کند و در برابر هنرنمایی و سحر قلم او تسلیم می سازد.
این مقاله کوشیده است تا بر پایة دقت در ژرف ساخت هنری و زیباشناختی شعر خاقانی پاره ای از تصاویر شعری او را که ملهم از اصطلاحات و احکام نجومی است، بررسی و تحلیل نماید و میزان، چگونگی و شگردهای استفادة شاعر بزرگ شروان از این باورها و اصطلاحات را در تصویرسازی نشان دهد.
بررسی سیر تحوّل تاریخی تصویرگری در بازنویسی ها و بازآفرینی های داستان خاله سوسکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی سیر تحوّل تاریخی تصویرگری بازنویسی ها و بازآفرینی های داستان خاله سوسکه می پردازد. در این پژوهش، تمام نسخه های مصور در دسترس خاله سوسکه از چاپ های سنگی سده ی پیشین تا نسخه های اخیر بررسی می شوند. این پژوهش کیفی از شیوه ی تحلیل محتوا بهره می گیرد، و در آن قاب تصویر به عنوان واحد تحلیل برگزیده می شود. در تحلیل تصویرگری کتاب ها، از مفهوم «بیننده ی نهفته» تصاویر که خود اقتباسی است از مفهوم «خواننده ی نهفته» بهره گرفته می شود. پس از تحلیل محتوا و بیان ویژگی های تصاویر هر کتاب، بیینده ی نهفته آن مشخص می شود. نتیجه روشن می کند که رابطه ی بین بیننده ی نهفته و بیننده ی واقعی رابطه ای ثابت و یک سویه نیست. به دیگر بیان، هر چند بیننده ی نهفته، سوژه ی نهفته ای است که تصاویرْ پیش فرض قرار می دهند، اما این بدین معنا نیست که چنین سوژه ای پیش ساخته، کامل و تثبیت شده است. بر عکس، این خودِ تصاویر هستند که با القای ایدئولوژی، موقعیت سوژه ای ویژه ای را به بیننده تحمیل می کنند. به دیگر بیان، تصاویر نیز به نوبه ی خود سوژه ی بیننده را فراخوانده و می سازند.
هویت گرایی فرهنگی در ادبیات کودک با ورود عناصر بومی در تصویرگری ( با تاکید بر آثار پرویز کلانتری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهه چهل شمسی، یکی از دوره های مهم و تأثیرگذار بر فرهنگ و هنر ایران است. در این دهه، روشنفکران، نویسندگان و هنرمندان در محافل خود برای یافتن هویّت ملّی، مذهبی تلاشی وافر داشتند، زیرا به واسطه روشنگری های این دوران ضرورت بازگشت به خویشتن یک نیاز اجتماعی بود. حامیان خصوصی و ناشران کتب کودکان نیز، از تصویرگران می خواستند تا با استفاده از عناصر هویّت مدار آثاری همسو با این تقاضا خلق کنند. در این مقاله این فرضیه ارائه شد که ورود عناصر بومی در تصویرگری کتب کودکان دهه چهل در راستای ضرورت اندیشه هویّت گرا ایجاد شده است. و پرویز کلانتری، بومی گرا ترین تصویرگر این دهه، توانست آثاری از خود به جای گذارد که بیش از نیم قرن بر فرهنگ و هنر جامعه ایرانی تأثیرگذار باشد. روش تحقیق این مقاله براساس اطلاعات گردآوری شده، تحلیلی توصیفی بوده و مبتنی بر گردآوری اسناد و منابع کتابخانه ای و به شیوه استقرایی به استنتاج رسیده است. یافته ها نشان داد که پرویز کلانتری با شناخت ویژگی های بومی و بهره گیری از تزئینات، آرایه ها، آرایش چهره ها و پوشش ها به شخصیت سازی هویّت مدار پرسناژهای آثار خود اقدام کرده است. موفقیت او در تصویرگری هویّت مدار خود منتج به این امر شد که یادآوری خاطرات قومی و بومی گرای آثارش طی چندین دهه تأثیری ژرف بر تصویرگری ایران داشته باشد.
تحلیل نقش های نشانه ای هویت فردی تصویرگرمولف در کتاب های تصویری پست مدرن (رمان گرافیکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر سه رمان گرافیکی پسامدرنیستی از سه تصویرگرمولف مطرح ، با مدل نشانه شناسانه ی «امبرتو اکو» مورد تحلیل قرار گرفته؛ هدف، یافتن نشانه هایی است که تصویرگرمولف از آن ها به عنوان ابزاری برای بیان بینش ها و دیدگاه های فردی خویش بهره می برد. نشانه هایی که وابسته است به بستر فکری-فرهنگی شکل گرفته در آن و روابط ایجاد شده میان صور بیانی و صور محتوایی که به تعبیر اکو نقش های نشانه ای نام دارد؛ در این نقطه، علاوه بر سخنگو، نقش سخنگیر در خوانش روایت و تفسیر آن اهمیت دارد. نقش نشانه ای مفهومی است که اکو با طرح آن ناپایداری نشانه و امکان شکل گیری نقش های نشانه ای جدید تحت شرایط متفاوت و در نتیجه زایایی نشانه را بیان کرد. سوال در باب حضور و وجود است؛ آیا تصویرگرمولف، یگانه راوی اثر، از نقش های نشانه ای، برای بیان استفاده می کند، تا تمام آنچه که می خواهد، بنمایاند و در ورای آن به حضور و وجودی جاودانه دست یابد؟ با توجه به مدل اکو و بررسی های انجام شده، تصویرگران مولف با درک از خود، هستی و رابطه ی خود با دیگری، با اشتراک گذاری دیدگاه های فردی شان در رسانه ای به نام رمان گرافیکی پسامدرنیستی، مخاطبان را به دیدن جهان از زاویه دید خویش دعوت می نمایند و نتیجه گیری را به مخاطب وامی گذارند. واژگان کلیدی: پسامدرنیسم- تصویرگری تالیفی- صورت بیان- صورت محتوا-نقش نشانه ای- هویت.
واکاوی عوامل مؤثر بر روند طراحی و نگرش هنرمندانه در چهره پردازی تصاویر کتاب قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۸
34 - 48
حوزه های تخصصی:
چهره های کتاب قابوس نامه با دیگر نمونه های تصویرگری کتاب ایران تفاوت های بارزی دارد؛ شیوه طراحی متمایز برخی از اجزای چهره مانند چشم ها، لب و دهان، موهای سر و محاسن که به شکل گیری حالات ویژه ای منجر شده است نشانه هایی از حضور سبکی خاص در نحوه تصویرگری این اثر دارد که علاوه بر تأثیر پذیری از متن از موقعیت تاریخی، سیاسی و اجتماعی منطقه طبرستان طی دوره مورد نظر نیز نشئت گرفته است. این مقوله با هدف بررسی شیوه چهره پردازی این کتاب از منظر هنر ایران به تبیین دلایل تأثیر گذار بر آن با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعه نمونه های موجود می پردازد و در نهایت این نتیجه حاصل می شود که چهره پردازی در آن با خصلت چهره های اصیل ایرانی انجام گرفته است ضمن اینکه نمودهایی از شیوه طراحی چهره در فرهنگ های دیگر را نیز در خود مستتر دارد.
شناسایی و فهم درک زیبایی شناختی کودکان پیش دبستانی از تصویرهای کتاب های تصویری داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله ی زیبایی و زیبایی شناسی یکی از بحث انگیزترین مسائل حوزه ی فلسفه و هنر است که هم چنان راه را برای ایده پردازی های جدید و به چالش کشیدن ایده های قدیمی باز گذاشته اما چنان که از عمده ی متون بر می آید، امر زیبایی و زیبایی شناسی، بیش تر دغدغه ی بزرگ سالان بوده است تا کودکان. در مقاله ی حاضر تلاش شده است تا این مقوله هم در سن کودکی و هم در حوزه ی تجربه ی کودکی، مورد بررسی قرار گیرد. آن چه در این پژوهش مدنظر است، درک زیبایی شناختی کودکان از تصویرهایی است که توسط تصویرگران کتاب های کودک تولید شده است. این مقاله در پارادایم کیفی قرار دارد و نمونه گیری آن به صورت نمونه گیری با حداکثر تنوع است. روش جمع آوری اطلاعات نیز، مصاحبه ی نیمه ساختاریافته و عمیق است و از روش تحلیل محتوا برای تحلیل متن مصاحبه ها استفاده شده است. تحلیل مصاحبه ها حاکی از آن بود که کودکان تمامی عناصر دیداری مورد نظر را در قضاوت زیبایی شناختی خود مد نظر قرار می دهند و نیز آن ها در داوری زیبایی شناختی خود نه تنها موضوع را در نظر می گیرند بلکه چگونگی آن موضوع را نیز مد نظر قرار می دهند. چگونگی هایی مانند رنگ، عاطفه، عمل، اندازه، بافت، پس زمینه ی آن موضوع که با ترتیب خاص، آن ها را انتخاب می کنند.
بررسی تصویر فرشتگان درنقاشی دوره قاجار
منبع:
پیکره دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵
47 - 56
حوزه های تخصصی:
موضوع خیر و شر که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده تاکنون به صورت های مختلفی مصورشده است اما در این میان مهمترین مظهر ونماد خیر تصویر فرشتگان بوده و در موضوع های اساطیری، حماسی، مذهبی و عامیانه قبل و بعد از اسلام کاربرد فراوان داشته است. تصویر فرشتگان در طول زمان دستخوش تغییرات متعدد بصری شده است. این تغییر در سیر تکاملی هنر ایرانی از پیش از اسلام آغاز و تا دوره اسلامی ادامه داشته است. با ترویج گستره مذهب شیعه در دوره صفوی شاهد ترویج تصاویر مذهبی در هنر نقاشی هستیم. در تداوم آن با رونق نقاشی های مذهبی در دوره قاجار، تصویر فرشتگان در عرصه های مختلف کاربردهای متعددی پیدا کرد. این تصاویر برای بیان مفاهیم مذهبی مورد استفاده نقاشان مشهور بوده است. علیرغم تغییرات و دگرگونی های متعدد بصری نقاشی ایرانی، تصویر فرشتگان، در طول تاریخ هنر ایران، همواره خصوصیات تصویری و روحیات معنوی خود حفظ کرده است. در دوره قاجار رویکرد جدیدی را در ماهیت معنوی و بصری تصویر فرشتگان در نقاشی ایرانی شاهد هستیم. این مقاله با رویکردی کیفی و به روش توصیفی - تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و بررسی نمونه های تصاویر بازمانده از نقاشی های فرشتگان، به چگونگی ویژگی های بصری و سیر تحول نقاشی فرشتگان در دوره قاجار می پردازد.
نشانه شناسی اجتماعی حضور زن در تصاویر کتاب های غیردرسی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیستم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
61 - 86
حوزه های تخصصی:
بررسی روشمند محتوای کتاب های کودکان به جهت نقش زیاد آنان در جامعه پذیری نسل آینده، موضوعی میان رشته ای است که در قلمرو علوم اجتماعی به طور عام و در جامعه شناسی، مطالعات فرهنگی و نیز با رویکرد جنسیتی در مطالعات زنان به طور خاص مطرح است. جامعه آماری این پژوهش کتاب های گروه سنی الف است که نویسنده و تصویرگر ایرانی دارند و از سوی شورای کتاب کودک در زمینه تصویرگری در سال های 1395-1342 برگزیده شده اند. بیست کتاب با 716 تصویر، این ویژگی ها را داشت و تصاویر با کل شماری تحلیل شدند. روش این پژوهش کیفی و تحلیل نشانه شناسی اجتماعی است که نظریات هلیدی، کرس و ون لیون برای تحلیل تصاویر بکار رفته است. یافته ها حاوی گزارشی از افت و خیزهای موضوعی تصاویر کتاب کودک در نیم قرن گذشته و نیز نمایی از پرسوناژهای انسانی است که در قالب زنان در برابر چشم مخاطب قرار گرفته اند. همچنین نقش های اجتماعی زنان را معرفی کرده، به ارزش های ضمنی نظر داشته و روندهای تاریخی را پی می گیرد.
تصویرسازی های بیدل از حقیقت اعیان ثابته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
175 - 198
حوزه های تخصصی:
ابن عربی در عالَم وجود، غیریت را برنمی تابد، از این رو، درمعمای حق و خلق، هستی خلق را آن گونه تبیین می نماید که به وحدت شخصی وجود بیانجامد؛: وی با وضع اصطلاح اعیان ثابته، هویت جدیدی برای ماسوا الله درنظرگرفت که گرچه با ذات الهی عینیت ندارد اما غیراو هم نیست؛: آفرینش حاصل توجه آفریدگار به ذات خویش است که این توجه موجد اعیان ثابته بوده است. ابوالمعانی میرزا بیدل عظیم آبادی از آرای عرفانی ابن عربی تاثیرفراوان پذیرفته است، به گونه یی که می توان او را بقیه السیف شارحین ابن عربی دانست. بیدل با دقت و وسواس، آموزه های عرفان نظری را به لسان حکمت ذوقی، در شعر خیال انگیز خود آورده است. شرح بیدل بر آموزه های عرفانی ابن عربی، حداقل در آثار منظوم ادبیات تصوف، کم نظیر است. بیدل با استفاده از ظرفیت های بی نظیر شعر فارسی و فنون لفظی و معنوی، در تصویرگری آموزه های اتنزاعی و مجرد عرفانی کوشیده است. این مقاله با دیدگاهی تطبیقی، ضمن تبیین اعیان ثابته و مسایل متفرع بر آن، تصویرسازی های شاعرانه بیدل از مساله دشوار اعیان ثابته را بررسی می نماید.
بررسی پیوند عاطفه و تصویر در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۴۰
215-239
حوزه های تخصصی:
تصویر به عنوان بخشی از پیام، واسطه عاطفی گوینده و مخاطب است. بررسی اجزای سازنده تصویر و تأثیری که بر مخاطب می گذارد، می تواند ما را از میزان هیجان و عاطفه شاعر آگاه کند؛ تنوّع و پویایی تصویر، موجب ماندگاری آن در ذهن مخاطب و در نتیجه انتقال بیشتر عاطفه می گردد. در این مقاله ابتدا به نقد و بررسی نظریه های مرتبط با عاطفه و تصویر و تأثیر متقابل آن ها بر یکدیگر و بر مخاطب، پرداخته شده است. سپس انواع تصاویر زبانی، حرکتی و صوتی، تصاویر متحرک و استحاله در محور عمودی خیال، هم ذات پنداری از طریق تصویر و همچنین اجزای تشکیل دهنده تصویر؛ مانندِ افعال، تصویرواژه ها و پیوند آن ها با عاطفه و هیجان مولوی در غزلیات شمس بررسی شده است. مولوی بر خلاف نظریه هایی که ایماژ زبانی را نازل می داند و تصاویر حسّی را سطحی، توانسته است با این نوع تصاویر هم عمق عاطفه و هیجان خود را به نمایش بگذارد و هم به اعماق جان مخاطب راه یابد.
بررسی جلوه های بصری و محتوایی حکایت شیخ صنعان در هنرهای تصویری دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۷
75 - 100
حوزه های تخصصی:
از میان انواع ادبی داستان ها به واسطه خیال پردازی، توصیفات شاعرانه و محتوای خود همواره محرک قدرت خیال و حس زیباجویی هنرمندان بوده اند. هنرمند با مطالعه، تشخیص و ارزیابی ظرفیت هنری و قابلیت محتوایی این آثار به اقتباس از آنان دست می یازد. در این مقاله به روش توصیفی– تحلیلی با تکیه بر حکایت شیخ صنعان عطار به بررسی و تطبیق جلوه های بصری و محتوایی آن در آثار هنری پرداخته شده است. این مقاله بر آن است تا با بررسی داستان شیخ صنعان در حوزه هنر تصویری (دوره قاجار) نشان دهد که هنرمندان در اقتباس از این داستان بیش از همه به صحنه مربوط به اوج آن توجه داشته اند و فارغ از شرح آغاز و انجام داستان به مصور ساختن صحنه اصلی پرداخته اند. نتایج نشان می دهند، هنرمند با توجه به ذهن تصویرساز و با التفات به مضمون داستان و با هدف القای پیام، از صحنه مربوط به اوج داستان بیش از همه بهره گرفته و در بازآفرینی بصری از ویژگی های تصویرسازی عصر خود بهره گرفته است.
نقد و تحلیل غزل های عاشورایی جامه دران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واقعه عاشورا، حماسه ای بزرگ در تاریخ بشر است و همواره نویسندگان و شاعران به تبیین جنبه های گوناگون آن پرداخته و احساسات درونی خود را بیان کرده اند. از زمره این شاعران، در دوره معاصر می توان «سعید بیابانکی» را نام برد. گستردگی شعر عاشورایی، آشنایی با شاعران برجسته عاشورایی معاصر و شناسایی غزل های عاشورایی شاخص پس از انقلاب و نیز بهره گیری از زبان تصویری برای تبیین مفاهیم عاشورایی در قالب غزل، نشان از اهمّیّت این پژوهش است. بررسی این مجموعه نشان می دهد که شاعر مفاهیمی چون عطش، شهادت و مظلومیّت سیّد الشهداء (ع) و یاران وفادارش را با بهره گیری از عوامل تصویرساز در محور افقی به تصویر کشیده که نماد و استعاره در رأس آن است. پژوهش حاضر، به بررسی، نقد و تحلیل غزل های عاشورایی این شاعر، از منظر درونمایه و شگردهای هنری، بر اساس کتاب «جامه دران» با روش تفصیلی- تحلیلی پرداخته تا درونمایه ها و شگردهای هنری آن را بیان کند.
جسمانیت معشوق در شعر احمد شاملو و نزار قبانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
29 - 46
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی از حوزه های میان رشته ای است که به ارتباط و زمینه های مشترک می پردازد. دو مکتب معروف ادب تطبیقی یعنی مکتب فرانسوی و آمریکایی، هر یک از نظرگاهی به متن می نگرند؛ اگر مکتب فرانسوی به زمینه های تأثیر و تأثر دو نویسنده یا دو متن بر یکدیگر می پردازد و ارتباط های فرهنگی دو متن را مورد بررسی قرار می دهد، مکتب آمریکایی به بررسی مسایل زیبایی شناختی و مشابهت های معطوف به آن نظر دارد. این مقاله با مد نظر قراردان مکتب آمریکایی ضمن بررسی ارتباط بینامتنی (در فرم و محتوا) و بیان شباهت ها و مباحث زیباشناسی آثار دو شاعر معاصر ادب فارسی و عربی، احمد شاملو و نزار قبانی به مقوله «جسمانیت معشوق» می پردازد و بر این نظر است که با توجه به زمینه مشترک تعهد اجتماعی و سیاسی دو شاعر، معشوق نیز دارای جایگاه خاصی است. هر یک از دو شاعر از معشوق خود (آیدا در شعر شاملو و بلقیس در شعر نزار قبانی) ابدیتی می سازد که بسیار با جلوه معشوق در شعر سنتی متفاوت است.
پویش مدلی برای ترجمه ی کتاب های مصور کودکان گروه های سنی «ب» و «ج» با رویکرد بینانشانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیشِ رو یک پژوهش کیفیِ بینارشته ای است که به منظور بررسی چگونگی همراهی تصاویر در انتقال پیام آثار مصور برای گروه های سنی «ب» و «ج» صورت گرفته است. این تحقیق بر آن بوده است تا دریابد آیا مترجمان طی فرایند ترجمه به تصاویر توجه می کنند یا خیر و در صورت توجه، چه راهبردهایی را برمی گزینند. بدین منظور سه کتاب مصور برای گروه های سنی «ب» و «ج» ( هرکدام در دو نسخه ی اصلی و ترجمه شده) انتخاب شده و با شیوه ی تحلیل محتوا با رویکرد مدل ترجمه ی بینانشانه ای آگیار و کییِرُز بررسی شده اند. مصاحبه هایی هم با متخصصان و دست اندرکاران تولید کتاب مصور (تصویرگر، مترجم، ناشر، ...) صورت گرفت. براساس یافته ها، پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که مترجمان راهبرد های متفاوتی را به صورت شخصی و سلیقه ای در ترجمه هایشان برگزیده و به کار برده اند و همگی به یک اندازه به تصاویر توجه نداشته اند. به علاوه گرچه مترجم تنها عامل اصلی و تعیین کننده در کارهای ترجمه شده به نظر می رسد، عوامل تأثیرگذار دیگری هم وجود دارند که به صورت ضمنی اما به شدت روی کار مترجم اثرگذارند. در پایان براساس یافته ها، مدلی ارائه شد که می تواند برای دست اندرکاران حوزه ی کتاب کودک مفید واقع شود.
نشانه های هویت شناسانه در تصویرگری های شاهنامه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
125 - 156
حوزه های تخصصی:
در بازنویسی های مصور از شاهنامه برای کودکان، سبک های متفاوتی از تصویرگری ملاحظه می گردد. این سبک ها که طیف گسترده ای را در برمی گیرند، با بهره گیری از نشانه های بصری، به تقویت یا گاه تضعیف مفاهیم زبانی پرداخته اند. یکی از کارکردهای نشانه های دیداری در روایات، شخصیت پردازی یا شناساندن هویت قهرمانان است. این علامات به خواننده کمک می کنند تا شخصیت داستان را با توجه به ویژگی هایی که متن و گاه برون متن از وی یاد کرده اند، بشناسد. نشانه ها شامل قراین متنی، ابزار، مَرکَب، پوشش، رنگ، حالات چهره، اندازه شخصیت، محل قرارگیری او در صحنه، و سایر نشانه های مرتبط با وی هستند. در این مقاله علائم هویت شناسانه در تصویرگری های شاهنامه برای کودکان با توجه به نظام نشانه شناسی پیرس طبقه بندی و تحلیل می گردند. سه گانه پیرس (شمایل، نمایه، نماد) میزان فاصله دال از مدلول را می نمایاند. نشانه های شمایلی دارای بیشترین حد مشابهت با مدلول هستند و نشانه های نمادین دارای کمترین. نشانه های نمایه ای در میانه قرار می گیرند. از رهگذر این بررسی، به اهمیت تصویر به عنوان امری روشنگر در افزایش درک شناختی کودکان پی می بریم و درمی یابیم این نشانه ها در عین این که موتیف هایی برای بازشناسی شخصیت های داستان هستند، بازتاب ویژگی های اجتماعی و فرهنگی نیز به شمار می آیند و تصویرگران همواره مخاطب کودک و پندارهای فرهنگی و تجربه های پیش آموخته او در درک تصویر را اساس تصویرگری متون قرار نداده اند؛ بلکه پسند عمومی و سبک فردی را لحاظ کرده اند. از میان سه سبک بررسی شده (واقع گرا، انتزاعی، و نگارگرانه) سبک واقع گرا دارای بیشترین، و سبک نگارگرانه دارای کمترین نشانه های شمایلی و نمایه ای جهت شناسایی هویت شخصیت های داستان هستند.