مطالب مرتبط با کلیدواژه

بازنویسی برای کودکان


۱.

ظرفیت های روایی و تمرکززدایانه ی باب هفتم کلیله ودمنه برای بازنویسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بازنویسی برای کودکان تمرکززدایی روایت کلیله ودمنه نیکولایوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۲۶۳
کلیله ودمنه از متون ارزشمند گذشته است و هر کوششی برای نشان دادن ظرفیت های نهفته در آن می تواند نسل امروز را هرچه بیشتر با ارزش های گوناگون این متن آشنا کند. از امتیازهای ارزنده ی کلیله ودمنه می توان به ظرفیت های روایی و تمرکززدایانه ی این متن برای بازنویسی اشاره کرد. در این مقاله که برآمده از پژوهشی گسترده است، ظرفیت های روایی و تمرکززدایانه ی باب هفتم کلیله ودمنه، بر پایه ی الگوی ماریا نیکولایوا در روایت مندی و شگردهایی که خسرونژاد و مرادپور برای تمرکززدایی یافته اند، بازشناسی و بررسی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد باب هفتم کلیله ودمنه درصورتی که با توجه و تکیه به ظرفیت های روایی و تمرکززدایانه و تقویت آن ها بازنویسی شود، داستانی جذاب و خواندنی برای کودکان خواهد بود، به ویژه اگر با انتخاب زبانی ساده اما پویا و روان بازنویسی گردد که در آن شخصیت ها هر یک با لحنی ویژه و مناسب خود سخن بگویند. از ویژگی های روایی شایسته ی توجه در بازنویسی این متن موارد زیر را می توان برشمرد: پیرنگ ساده، گره افکنی و تعلیق، شخصیت پردازی توجه برانگیز و گفت وگوهایی که ضمن ایجاد تعلیق و کشش، آموزه هایی ارزشمند را غیرمستقیم به کودک انتقال می دهند و... . همچنین وجود نه شگرد تمرکززداینده، شایستگی این داستان را برای بازنویسی بیشتر نمایان می کند: پایان خوش و آگاهی خواننده از آن در آغاز، اغراق در تمرکزگرایی شخصیت ها، مداخله و تغییر چندباره ی راوی، خودنمایی یا خودفاش سازی داستان، سپیدنویسی، غافلگیری مخاطب با چاره اندیشی شخصیت ها، مناظره که هم بازتاب تمرکززدایی شخصیت ها و هم موجب تمرکززدایی خواننده است، ساختار قصه درقصه و جابه جایی قهرمان.
۲.

نشانه های هویت شناسانه در تصویرگری های شاهنامه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تصویرگری شاهنامه بازنویسی برای کودکان نشانه شناسی پیرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۳۵۳
در بازنویسی های مصور از شاهنامه برای کودکان، سبک های متفاوتی از تصویرگری ملاحظه می گردد. این سبک ها که طیف گسترده ای را در برمی گیرند، با بهره گیری از نشانه های بصری، به تقویت یا گاه تضعیف مفاهیم زبانی پرداخته اند. یکی از کارکردهای نشانه های دیداری در روایات، شخصیت پردازی یا شناساندن هویت قهرمانان است. این علامات به خواننده کمک می کنند تا شخصیت داستان را با توجه به ویژگی هایی که متن و گاه برون متن از وی یاد کرده اند، بشناسد. نشانه ها شامل قراین متنی، ابزار، مَرکَب، پوشش، رنگ، حالات چهره، اندازه شخصیت، محل قرارگیری او در صحنه، و سایر نشانه های مرتبط با وی هستند. در این مقاله علائم هویت شناسانه در تصویرگری های شاهنامه برای کودکان با توجه به نظام نشانه شناسی پیرس طبقه بندی و تحلیل می گردند. سه گانه پیرس (شمایل، نمایه، نماد) میزان فاصله دال از مدلول را می نمایاند. نشانه های شمایلی دارای بیشترین حد مشابهت با مدلول هستند و نشانه های نمادین دارای کمترین. نشانه های نمایه ای در میانه قرار می گیرند. از رهگذر این بررسی، به اهمیت تصویر به عنوان امری روشنگر در افزایش درک شناختی کودکان پی می بریم و درمی یابیم این نشانه ها در عین این که موتیف هایی برای بازشناسی شخصیت های داستان هستند، بازتاب ویژگی های اجتماعی و فرهنگی نیز به شمار می آیند و تصویرگران همواره مخاطب کودک و پندارهای فرهنگی و تجربه های پیش آموخته او در درک تصویر را اساس تصویرگری متون قرار نداده اند؛ بلکه پسند عمومی و سبک فردی را لحاظ کرده اند. از میان سه سبک بررسی شده (واقع گرا، انتزاعی، و نگارگرانه) سبک واقع گرا دارای بیشترین، و سبک نگارگرانه دارای کمترین نشانه های شمایلی و نمایه ای جهت شناسایی هویت شخصیت های داستان هستند.