مقالات
حوزه های تخصصی:
درک و فهم آثار هنرهای تصویری نیازمند شناخت دو عنصر اساسی ساختار (صورت) و محتواست. ساختار، قالب و اساس کلی تصویر و محتوا، هویت اثر و نگرش و بینش آفریننده اثر هنری را نشان می دهد. در برقراری ارتباط مخاطب با اثر هنری، تقدم در فهم زبان تصویری است، برهمین اساس این پژوهش، ساختار اثر را مقدم بر محتوای آن دانسته و با همین رویکرد به تحلیل نقوش جام شوش و تطبیق آن با عناصر تجسمی (نقطه، خط، سطح، ...) پرداخته و سپس کیفیت ها و ویژگی های متنوع و پیچیده ترکیب بندی این جام را بیان می کند. همچنین این پژوهش تأکیدی است بر نبوغ هنرمند چهار هزار سال پیش که با نگرشی صحیح و کاربرد فطری عناصر بصری و کیفیت های تجسمی به مناسب ترین شکل به بیان موضوع و مضمون مورد نظرپرداخته است. هدف این تحقیق، شناخت ارتباطات پیدا و پنهان عناصر و کیفیت های بصری این اثر و مفهوم آنهاست. روش این تحقیق توصیفی تحلیلی و مبتنی بر منایع تصویری کتابخانه ای است.
سیری در آثار خوشنویسی خواجه عبدالله مروارید کرمانی
حوزه های تخصصی:
هنر خوشنویسی و کتابت قرآن مجید از ممتازترین و زیباترین تجلیّات هنر اسلامی است که از مقامی شایسته و ارجمند در میان مسلمانان جهان برخوردار است. خوشنویسان مسلمان، به سبب علوّشأن و اهمیت کلام الهی، نه تنها در زیبایی نوشتاری آن می کوشیدند، بلکه نسخه های نفیس قرآنی را به بهترین شکل ممکن می آراستند. اهمیت و جایگاه هنر خوشنویسی در میان مسلمانان سبب شد تا مقام و منزلت هنرمندان و پدید آورندگان این آثار نیز افزایش یابد. خواجه شهاب الدین عبدالله مروارید کرمانی یکی از هنرمندان خوشنویس دوره تیموری است که نسخه نفیسی از قرآن مجید را به رشته تحریر درآورده است. اما علی رغم معرفی دیگر جنبه های علمی و هنری وی، کمتر به این جنبه از هنر او یعنی فن شریف مصحف نویسی پرداخته شده است. هدف این مقاله معرفی آثار خوشنویسی خواجه عبدالله مروارید است. این پژوهش مبتنی بر شیوه توصیفی است و با تکیه بر منابع تاریخی و اسناد باقی مانده تدوین شده است. نتیجه اینکه این توجه و علاقمندی ریشه در تأملات و تفکرات فراوانی دارد که اندیشمندان و هنرمندان اسلامی در کتاب وحی الهی یعنی قرآن مجید داشته اند. سیری در آثار خوشنویسی خواجه عبدالله مروارید نشان از آن دارد که او علی رغم اشتغال به کارهای دیوانی، از قابلیت های هنری والایی در زمینه خوشنویسی برخوردار بوده است که اوج آن را در خوشنویسی قرآن کریم و ادعیه عربی- فارسی او می توان مشاهده کرد.
گرایش به باروک در نقاشی فیگوراتیو معاصر
حوزه های تخصصی:
عصر باروک تحولی عظیم در عرصهٔنقاشی ایجاد کرد و امکانات بیانی وسیع نهفتهٔ زیادی را برای نقاشی به ارمغان آورد. این کیفیت های متنوع، زبان تصویری قدرتمندی را شکل داد که از قرن هفدهم تا کنون آبشخور هنرمندان و مکاتب زیادی بوده است. در طول قرن بیستم و بیست و یکم، باروک، هویت خود را به عنوان یک نگرش فرهنگی کلان در عرصه های گوناگون ادامه داد. ظهور دوبارهٔ گرایش های باروک در هنر معاصر، به ویژه نقاشی قابل تأمل است. این نوشتار به بررسی گرایش های باروک در نقاشی معاصر می پردازد و سعی دارد که از طریق معرفی برخی نقاشان فیگوراتیو امروز، به چگونگی رویکرد، نحوه ارجاع و نقاط اتصال آن ها به سنت نقاشی باروک و استادان به نام آن بپردازد. روش این پژوهش توصیفی وتحلیلی است و داده های آن با تطبیق منابع و شواهد بصری به دست آمده است.
بررسی تصویر فرشتگان درنقاشی دوره قاجار
حوزه های تخصصی:
موضوع خیر و شر که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده تاکنون به صورت های مختلفی مصورشده است اما در این میان مهمترین مظهر ونماد خیر تصویر فرشتگان بوده و در موضوع های اساطیری، حماسی، مذهبی و عامیانه قبل و بعد از اسلام کاربرد فراوان داشته است. تصویر فرشتگان در طول زمان دستخوش تغییرات متعدد بصری شده است. این تغییر در سیر تکاملی هنر ایرانی از پیش از اسلام آغاز و تا دوره اسلامی ادامه داشته است. با ترویج گستره مذهب شیعه در دوره صفوی شاهد ترویج تصاویر مذهبی در هنر نقاشی هستیم. در تداوم آن با رونق نقاشی های مذهبی در دوره قاجار، تصویر فرشتگان در عرصه های مختلف کاربردهای متعددی پیدا کرد. این تصاویر برای بیان مفاهیم مذهبی مورد استفاده نقاشان مشهور بوده است. علیرغم تغییرات و دگرگونی های متعدد بصری نقاشی ایرانی، تصویر فرشتگان، در طول تاریخ هنر ایران، همواره خصوصیات تصویری و روحیات معنوی خود حفظ کرده است. در دوره قاجار رویکرد جدیدی را در ماهیت معنوی و بصری تصویر فرشتگان در نقاشی ایرانی شاهد هستیم. این مقاله با رویکردی کیفی و به روش توصیفی - تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و بررسی نمونه های تصاویر بازمانده از نقاشی های فرشتگان، به چگونگی ویژگی های بصری و سیر تحول نقاشی فرشتگان در دوره قاجار می پردازد.
بررسی نماد خورشید و مفاهیم مرتبط با آن در هنر و اساطیر بین النهرین
حوزه های تخصصی:
نقش خورشید به عنوان یکی از نمادهای سنتی از دوران تمدن های باستان تا به امروز همواره مورد توجه بوده است. خورشید در آثار هنری برجا مانده از تمدن بین النهرین به اشکال گوناگون نمایش داده شده است، به طوری که گاه به شکل ستاره چهار پر و گاه در شکل و شمایل انسان مجسم شده است. نماد ایزد خورشید در زمان بابل بر تارک لوح حمورابی می درخشید و در دوره آشور به شکل گوی بالدار، نماد پادشاهی آشور بود و گاه بر گردنبند پادشاهان خود نمایی می کرد. از ایزد خورشید در اسطوره ها به نام های اوتو، شَمَش یا شاماش یاد شده است. هدف از این مقاله تحقیق و طبقه بندی انواع نقوش، کاربردها و مفاهیم مرتبط با نماد خورشید دراساطیر و آثار هنری دوره های مختلف تاریخ بین النهرین (سومر، اکد، بابل، آشور) می باشد. نتایج نشان می دهد در هنر بین النهرین این گونه نقوش صرفاً دارای جنبه تزئین نبوده، بلکه نماد یک عقیده و سمبل دینی بودنده اند و ناشی از اعتقادات دینی و اسطوره ای بوده اند و در ادیان خدا- خورشید به عنوان نمادی از ایزد خورشید و همین طور تعویذ و یا تزئینات مورد استفاده قرار می گرفتند. شیوه این مقاله توصیفی تحلیلی بوده است و گردآوری دادها به استفاده از منابع کتابخانه ای است.
بررسی آرایه های تزئینی امامزاده عبداله شوشتر
حوزه های تخصصی:
تزئین به عنوان یکی از مهم ترین مراحل تکامل هنر و معماری اسلامی، بر دیوارها و سطوح داخلی و خارجی بنا، نسبت به دیگر عناصر معماری اولویت خاصی دارد. تزئین ها گنجینه ای از نقوش هستند که علاوه بر ارزش ها و زیبایی ها، بیانگر معانی و هدف خاص در معماری اسلامی به ویژه امامزاده ها محسوب می شود. استان خوزستان به عنوان دروازه ی ورود تشیع به ایران با وجود مکان های مقدسی چون امام زاده ها و نوادگان آن ها یکی از منابع تزئینات و آرایه های معماری اسلامی است. بقعه امامزاده عبداله شوشتر، یکی از این امام زاداگان و متعلق به دوره المستنصربالله خلیفه عباسی است که در قرن هفتم هجری (629 ه .ق) تجدید بنا و در دوره صفوی و قاجار؛ مزین به آرایه های تزئینی زیبا و ارزشمندی شده است. هدف این مقاله شناخت عناصر و نگاره های تزئینی این بنا و بررسی و دسته بندی انواع نقش مایه های آن است. تحقیق حاضر مترصد پاسخگویی به این سؤالات است: مشخصه های نقش مایه های نقاشی های این بنا چیست و چه معناهایی در نقوش تزئینی بقعه مذکور نهفته است. این مقاله به شیوه توصیفی و تحلیلی است که براساس داده های مبتنی بر منابع و شواهد بصری، دستاورد خود را ارائه می کند.