مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
شعر
منبع:
علوم ادبی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
281 - 307
حوزه های تخصصی:
شاعران فارسی زبان همواره طبیعت و پدیده های آن را در سخن خود به کار گرفته اند. گاه این کاربرد با رویکردی توصیفی بوده است و گاه رویکردی استعاری و سمبلیک. فریدون مشیری از سرایندگانی است که هم طبیعت به عنوان محور کلامی او قرار گرفته، هم از پدیده های طبیعت به صورت ابزاری با نگاهی استعاری و رمزی بهره برده و طبیعت را دستاویزی برای تصاویر شعری خود قرار داده است. یکی از ابزار مهم کلامی وی با توجه به دیدگاه رمانتیسم، تشخیص/ شخصیّت انگاری است. عناصر طبیعت مونس و همدم او هستند و شاعر با آن ها سخن می گوید. وی صفات و حالات انسانی را به پدیده های طبیعت یا مفاهیم انتزاعی نسبت می دهد و کلامش را خیال انگیز می سازد و با کاربرد شخصیّت انگاری به شکل گیری دیگر شگردهای بلاغی یاری می رساند. شخصیّت انگاری یا تشخیص یکی از آرایه های ادبی بارز در شعر اوست. تشخیص مطابق با نظر بسیاری از صاحب نظران، دسته بندی های بسیاری دارد که در این مقاله تحلیلی و توصیفی سعی بر این گردیده مطابق با الگوی ساختاری هفت گانه که معتقد به هفت نوعِ تصریحی، کنایی، مناظروی، ندایی، فعلی، تمثیلی و روایی است، انواع تشخیص در کتاب«سه دفتر» سروده فریدون مشیری که حاوی سه مجموعه شعر«گناه دریا»، «ابر و کوچه» و«بهار را باور کن» است، مورد بررسی قرار گیرد. با بررسی شخصیّت انگاری (جاندا رپنداری) در این سه مجموعه شعر که 691 مورد تشخیص یافت گردید، مشخص شد که بسامد تشخیص در سروده های مشیری برای فضاسازی ها و تصویرسازی های شاعرانه فراوان است. مطابق با مشاهدات پژوهشگران و شواهد و مصادیق یافت شده، مجموعه شعر «ابر و کوچه» بیشترین و مجموعه شعر «گناه دریا» کمترین موارد تشخیص دارند. آرایه تشخیص در اشعار مشیری، هم به صورت اجمالی و هم به صورت تفصیلی و معمولاً در تلفیق با آرایه های دیگر، برای مفاهیم ذهنی و عینی به کار رفته است.
ادب عربی در آینه شعر فرخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
135-158
حوزه های تخصصی:
یکی از جذّاب ترین زمینه های مطالعه و پژوهش در ادبیّات مشرق زمین، پرداختن به تأثیر متقابل آثار ادبی در زبان های پارسی و عربی و به ویژه درون مایه های مشترک دیوان های شعری پارسی و عربی است که از کهن ترین مباحث ادبیّات تطبیقی و در عین حال از دشوارترین زمینه های پژوهش در این عرصه نیز به شمار می رود. در جستار فراروی که به شیوه علمی – پژوهشی فراهم آمده، نگارنده کوشیده است که با روش تحلیلی - توصیفی و بر اساس مکتب فرانسه در ادبیّات تطبیقی، تأثیر شعر و ادب عربی را بر دیوان فرّخی سیستانی شاعر پارسی قرن پنجم هجری کاوش نماید. پژوهش حاضر، پس از پیشگفتار و پرداختن به سبک شعری فرّخی، به تأثیر قرآن و واژگان و نام های عربی بر دیوان وی اشاره ای کوتاه نموده، سرانجام به مبحث تفصیلی مقاله، یعنی مقایسه نمونه های متعدّدی از اشعار و امثال عربی با اشعار فرّخی پرداخته و ازجمله به این نتیجه رسیده است که فرّخی، در عین تأثیرپذیری از تعبیرها و تصاویر شعر و ادب عربی، شاعری خلّاق و مضمون آفرین است؛ دیگر اینکه در ادبیّات مشرق زمین و به ویژه شعر فرّخی، فرهنگ غلبه قلم بر تیر و شمشیر که آرزوی انسان های فرهیخته عصر حاضر است، به خوبی جلوه گر شده است. امید، آنکه این کاوش نامه، پیوند دیرین ادب پارسی و عربی را بیش از پیش بنماید و منبعی دیگر به منابع پژوهش های تطبیقی بیفزاید.
نمادگرایی درشعر فروغ فرخزاد
منبع:
قند پارسی سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶
95-112
حوزه های تخصصی:
بررسی و کارکرد نمادپردازی در شعر فرخزاد و رویکرد او به نماد مسأله پژوهش حاضر است. نماد یکی از روش های هنجارگریزی و آشنایی زدایی در شعر است. شاعر با این شیوه معنا و مفهومی را که برای خواننده تکراری است بیگانه می کند بنابراین موجب گسترش معنای متن و تأویل پذیری آن می شود. پیچیدگی و عدم صراحت در بیان نماد آن را به یکی از هنری ترین صور خیال تبدیل کرده است. شاعران و نویسندگان به خوبی از این ویژگی نماد برای بیان عقاید و اندیشه های اجتماعی و سیاسی خود بهره برده اند. فروغ فرخزاد از شاعران معاصری است که برای بیان افکار خود از نماد و اساطیر نمادین بهره گرفته است. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی- توصیفی صورت گرفته چنین نتیجه می دهد که وی در آفرینش اشعار خود از نماد برای عمق بخشی، ابهام و چند معنایی کردن شعرش یاری گرفته است. نمادهای او در برگیرنده ی مضامین اجتماعی است و انتقادهای جامعه شناسانه دارد
شیوه ی بیان شاعرانه در فیلم مستند
منبع:
رادیو تلویزیون سال پنجم پاییز ۱۳۸۸ شماره ۲۴
104 - 142
حوزه های تخصصی:
فیلم مستند از ابتدای پیدایش، ادعای پیوند با جهان واقع و روایت درباره ی آن را داشته است. این روایت که محصول بازنمایی جهان واقع است، به شیوه های گوناگونی رخ می دهد. اما در شیوه ی شاعرانه، آیا بازنمایی، روایت بی واسطه واقعیت است؟ کدام ویژگی نسبت «شاعرانه بودن» را به این شیوه اطلاق می کند؟ بی گمان «تخیل» و «تجسم ذهنیت» مستندساز در روایت و بازنمایی شاعرانه ی موضوع مستند، نقش به سزایی را ایفا می کند. هر اثر هنری دارای نشانه هایی هم از «دنیای واقعی» و هم «جهان متن» است. برای پی بردن به جایگاه بیان شاعرانه و تبیین حوزه ی کارکردی آن در مستند شاعرانه، ابتدا باید تعریفی از شعر بدهیم و حدود و ثغور آن را مشخص کنیم. این پژوهش به روش تحقیق اسنادی-کتابخانه ای صورت گرفته است. دسته بندی ویژگی ها و شاخصه های زیبایی شناسانه و تکنیکی، بیان شاعرانه در فیلم های مستند، ترسیم ظرفیت های بیانی این شیوه در ساخت مستندهای تلویزیونی مطابق با فرهنگ ایرانی-اسلامی و ظرفیت های بیانی آن در قالب برنامه های آیینی، حماسی و مذهبی در گاه شمار مناسبتی برنامه های سیمای جمهوری اسلامی ایران، از اهداف این تحقیق به شمار می رود. پس از تحلیل موارد نمونه ، ویژگی های مستند شاعرانه مانند تجربه گرایی در کل ساختار فیلم، فضاسازی شاعرانه در نوع روایت، موسیقی، صداگذاری، نورپردازی، صحنه پردازی و تدوین پویا به دست آمد. از میان شیوه های متنوعی که برای ساخت فیلم مستند به کار می رود، تلویزیون می تواند بزرگ ترین جایگاه کاربرد بیان شاعرانه در مستند باشد و از ظرفیت های این شیوه بهره برداری کند. به نظر می رسد پژوهش در زمینه ی شیوه ی بیان شاعرانه در فیلم مستند می تواند موجب رسیدن به درک روشن تری از جایگاه فیلم مستند شاعرانه با توجه به تحولات تکنیکی و گونه ای امروز تلویزیون، به دست دهد و علاقه ی فیلم سازان مستند را به این زمینه ی خاص بیشتر کند.
بررسی تناسب صورت ادبی و معنای حکمی-عرفانی در دیوان فیاض لاهیجی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
111 - 136
حوزه های تخصصی:
فیاض لاهیجی فیلسوف و عارف عصر صفوی، از شاعرانی است که در سبک هندی اشعار فروانی سروده است. این دو آبشخور فکری و هنری، در تلاقی با یکدیگر گونه ای از شعر را پدید آورده اند که از جهتی منحصربه فرد است. در مقاله نشان خواهیم داد که اشعار او هم از نظر فنی درحد قابل قبولی از معیارهای زیبایی شناختی قرار دارند و هم از نظر محتوایی مطابق دیدگاه های اصیل کلامی، فلسفی و عرفانی شیعه هستند. بررسی این دو جریان هم نشین تاثیر فن شعر و فلسفه را در یکدیگر نشان داده و آنچه باعث شکل گیری فرم و محتوای خاص در اشعار ایشان شده را نمایان می کند. برای این منظور، این تحقیق جنبه هایی از موسیقی درونی و بیرونی اشعار او را با محتوای غزلها و قصیده ها که مبتنی بر دیدگاههای ویژه معرفتی وی هستند مقایسه کرده است.
بازتاب فرهنگ ایرانی در شعر فاضل العزاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی در پی آن است که به بررسی چگونگی بازتاب فرهنگ ایرانی در شعر فاضل العزاوی بپردازد. فاضل العزاوی، شاعر نوپرداز، خوش قریحه، گمنام و در قیدحیاتِ عراقی در قسمتی از سروده های خویش به فرهنگ ایرانی اشاره کرده است. از این رو در این مقاله کوشش شده است که علاوه بر معرفی چنین شاعر توانمندی به علاقه مندان در عرصه ادبیات عرب به ذکر شاهد مثال هایی که در آن فرهنگ ایرانی به چشم می خورد، پرداخته شود. از نمونه این شواهد یاد کردن شخصیت های ایرانی همچون خیام نیشابوری، مولانا، حافظ، سعدی و منصور حلاج است. براساس بررسیهای این شاعر علاوه بر ارادت خود به این شخصیت های ایرانی به دلیل بهره گیری از حکمت و مضمون شعری آنان در شعر خود از آنان نام برده است. نتایج پژوهش حاکی است که شاعر عراقی با روایت و وصف کردن اسطوره های ایرانی در داستان های هزارویک شب به صورت رمزی و کنایه ای آنها را تنها محمل و انگیزه ای برای آشکارنمودن انتقادِ سیاسیش می پندارد و آن را راهی برای ابراز نارضایتی های موجود جامعه زمانه خود قرار می دهد تا شاید تغییری در سرزمین خود پدید آورد. هم چنین در این جستار برجسته ترین نشانه های فرهنگ ایرانی در شعر فاضل العزاوی یعنی اشاره کردن به شهرها و مکان های ایران هم چون تهران، اصفهان، شیراز و قم دیده می شود و در نهایت این نتیجه دریافت شد که شاعر با ذکرِ این شهرها میان آنها با اوضاع سرزمین خویش نوعی پیوند و ارتباط برقرار نموده است. در واقع این شهرها را مکان هایی برای همدردی و همنوایی با میهن خود می داند. در پایان پژوهش واژه های معرب فارسی در شعرهای شاعر ارائه و مورد تحلیل قرار گرفته است که بدون تردید می تواند یکی از مصادیق اثربخشی زبان فارسی بر زبان عربی باشد. بر این اساس به جرأت می توان گفت شعر العزاوی آیینه تمام عیار فرهنگ ایرانی است .
بررسی تطبیقی تصویر آفرینی در وصفیات خلیل مطران و قاآنی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای به بررسی، تحلیل و تطبیق توصیفهای خلیل مطران و قاآنی شیرازی از جلوه های مختلف طبیعت در اشعارشان می پردازد و در نهایت به این مهم دست می یابد که هر دو شاعر از طبعی لطیف، گفتاری شیرین و ذوقی سرشار و قدرتی شگفت در وصف طبیعت برخوردارند. برخی از توصیفات طبیعت در دیوان دو شاعر رنگی از اشرافیت دارد و به نظر می رسد که مطران در توصیف برخی از عناصر طبیعت از ادبیات فارسی و قاآنی از ادبیات عربی تأثیر گرفته است؛ این امر بویژه در تلمیحات و صنایع لفظی و بدیعی بخوبی خود را نشان داده است.
مضامین ادبی و بلاغی و صور خیال حرف جیم در ادب پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
15 - 34
حوزه های تخصصی:
حرف جیم (ج، جا)، حرفِ ششم از حروف الفبای پارسی، حرف پنجم از حروف الفبای عربی، حرفِ سوم از حروف ابجد و نماینده عدد سه در حسابِ جُمّل است. حرف جیم، بعد از حرفالف که به واسطه شکل و جایگاه خاص ادبی، دینی، عرفانی و برخی ویژگی های منحصربه فرد، یکی از پُرکاربردترین حروف در ساخت مضامین، فضاهای شاعرانه، ترکیبات و تعبیرات نغز و ظریف ادب پارسی به شمار می رود، یکی از چند حرف مهمِ مضمون آفرین و تصویرسازی در ادب پارسی است. این مقاله که به بررسی جایگاه ادبی و بلاغی حرف جیم در آثار ادبی شاعران و نویسندگان متعدد ادب پارسی در آفرینش مضامین، فضاهای شاعرانه، ترکیبات و تعبیرات پرداخته، دستاوردهای ارزشمندی داشته است. بررسی شواهد ادبی به دست آمده، نشان می دهد اکثر شاعران و نویسندگان، از حرف جیم و ویژگی های خاص آن در آفرینش مضامین ادبی و در برخی موارد، مضامین دینی و عرفانی بهره برده اند؛ اگرچه دامنه مضامین، تعبیرات و ترکیبات برساخته از حالت، شکل و ویژگی های حرف جیم بسیار اندک است، بیشتر شاعران و نویسندگان، حتی با ارائه یک مضمون، نقشِ مضمون سازی حرف جیم در ادب پارسی را تأیید کرده اند. بیشتر آنها، از ویژگی های حروفی چون الف، م، د، ن، ص و... به منظور نقشِ مکمّلِ مضمون سازی حرف جیم استفاده کرده اند. مضامین ادبی و هنری برساخته از حرف جیم، از ظرافت ادبی و در برخی موارد، به واسطه خلق فضاهای شاعرانه و مضامین بکر، از پیچیدگی هنری خاصی برخوردار است. مولوی، عطار، فرخی سیستانی، اسعد گرگانی، سنایی و... به ترتیب، ازجمله شاعرانی هستند که بیشترین مضامین ادبی و هنری را به کمک ویژگی های حرف جیم آفریده اند.
تحلیل قلمروهای مشبه و مشبهٌ به در اشعار فریدون تولّلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
143 - 158
حوزه های تخصصی:
«تشبیه» راهی به سوی برکشیدن فرم و صورت و ایجاد فضای لطیف و هنری در شعر است. همچنین باعث ملموس ترشدن فضای شعر برای مخاطب و شیوایی بیشتر کلام و گیرایی آن می شود؛ بررسی و تحلیل قلمرو های تشبیه نیز سبب کشف و شناخت هرچه بیشتر جهان بینی شاعر می شود. فریدون تولّلی اهمیّت تشبیه را به خوبی دریافته است؛ به گونه ای که از میان سایر فراهنجاری های معنایی به تشبیه با بسامد دویست و ده مورد نگاه ویژه داشته است. فراوانی تشبیه های حسّی به حسّی در شعر توللی نشان دهنده طبع نازک و برون گرای شاعر است. در تشبیه های شعر تولّلی توجّه وی به مکتب باروک را می توان نشانه ای از شخصیت متزلزل و متغیر او دانست و درگیری احتمالی او با عقده ادیپ را از خلال تکرار نام اندام های مادرانه در مشبه و مشبهٌ به های شعرش دریافت. از تشبیه های او برمی آید که شعر برای او وسیله ای است برای دفاع از خود در برابر رقیبان ادبی و سیاسی و از طرفی مایه آرامش و تسکین آلام درونی بوده است. در این مقاله با نگاهی تحلیلی - توصیفی به بررسی قلمروهای مشبّه و مشبّهٌ به در مجموعه اشعار فریدون تولّلی پرداخته شده است که به گونه ای معرّف فضای ذهنی و احساسی شاعر است.
بررسی تبارشناختی نسبت «ادبیات» و «تربیت» در تجدد ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳ (پیاپی ۸۸)
۱۴۱-۱۷۵
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی وضعیت تاریخی خاصی است که در آن نسبتی تازه میان «متون ادبی» و «تربیت ملت» برقرار شد و صورت بندی متفاوتی برای «ادبیات» رقم خورد. برای رسیدن به این منظور از روش تبارشناسی استفاده شد. از منظر تبارشناختی، پدیده ها ذاتی فراتاریخی ندارند و در پی رخ دادهای تاریخی و در درون مناسبات پیچیده قدرت برساخته می شوند. یافته های پژوهش نشان می دهد، «شعر» و «تربیت» در گفتمان قرون میانی تعریف، کارکرد و صورت بندی خاصی داشتند و در پیوند با سازوکار قدرت وصولگر و ساخت سلسله مراتبی جامعه، نسبتی با یکدیگر می یافتند. مواجهه حاکمیت قاجار و جامعه ایران با بحران های متعددی همچون جنگ، وبا و قحطی، قدرت وصولگر را با مانع مواجه کرد. با فعال شدن سازوکار های جدید قدرت (انضباطی و زیست سیاست) و شکل گیری پیش فرض برابری، ساخت سلسله مراتبی جامعه آرام آرام سست شد و مسئله تعلیم و تربیت عمومی همچون راه نجات دولت و ملت مسئله مند شد. صورت بندی گفتاری نقد ادبی، «خلقیات مردم ایران» و «متون ادبی» را به ابژه تبدیل و نسبتی تازه میان این دو برقرار کرد. دراین میان، مجموعه ای از متون و موقعیت های اجتماعی متفاوت ذیل دال واحد «ادبیات» گرد آمدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که با تغییر سازوکارهای قدرت در دوره قاجار، گسستی اساسی در هستی تاریخی ایرانیان پدید آمد و نسبت های تازه ای میان امور برقرار شد؛ «ادبیات» و «تربیت» تعریف، کارکرد و مفصل بندی تازه ای یافتند و نسبتی تازه با یکدیگر برقرار کردند.
آراء ابن سلام الجمحی فی الشعر والشاعر(مقاله علمی وزارت علوم)
یعتبر کتاب (طبقات فحول الشعراء) خیر مصدر لدراسه احوال الشعر والشاعر وتراجمهم من العصر الجاهلی الى زمن المؤلف کما یعتبر مصدراً نقدیاً حین یدرس احوال الشاعر دراسه تطبیقیه مشیراً الى الصحیح والمنحول من شعره ویعلل ذلک. فهذا المقال جهد متواضع للوصول الى ابرز اهداف ابن سلام من تألیف کتابه هذا والذی لیس یدور موضوعه الا حول محور هام من محاور الادب العربی ای الشعر وتحلیل المقولات النقدیه الوارده فی کتابه. فیرى ابن سلام ان هناک بعض الخصائص الممیزه لطبیعه الشعر مثل القریحه، وهیکل القصیده و.. کما یعتقد بأن الشعر صناعه ولا یقوم بالوزن فقط، فقد یوجد الوزن، ولا یعد المنظوم شعراً. وذلک لأن للشعر خصائصه الذاتیه فی الفاظه ومعانیه واستخداماته.
الغموض والابهام فی شعر ابی تمام(مقاله علمی وزارت علوم)
انّ ابا تمام یُعْرَفُ بأنّه مثقف ثقافهً واسعهً عمیقه، فقد نوّه بذلک کل من تحدث عنه من القدماء ووصفوه بأنه عالم وانه کان یتصل بکل ثقافات عصره المعروفه: العربیه والاسلامیه والفارسیه والیونانیه. وشعره عمل عقلی یستمد مادّته من العاطفه کما یستمدّها من العقل وأن الشعر موجه للطبقه المثقفه الواسعه الاطلاع من الناس. والغموض ظاهره قدیمه فی الشعر العربی بل هی فی الشعر بعامه. الغموض یمکن أن یغطی کل شیء ذی اهمیه ادبیه، هذا الغموض ناتج عن المجاز والاستعاره و.. ویمکن أن یتضمن اجتماع معنیین او اکثر فی معنی واحد یکون الشاعر قد قصده. ویمکن ان یتولد من اتّحاد عده معان بغرض توضیح حاله ذهنیه خفیه او معقده او حاله ذهنیه غیر ناضجه ومتکامله فی ذهن المؤلف. یمکن ان یکون فی قراءه القاریء فیذهب إلى عده دلالات فی تفسیراته لما یقرأ. اکثر الاحیان اسباب الغموض فی شعر ابی تمام تعود إلى قصور القارئ نفسه کالعجز عن مواکتبه للتطور فی بنیه القصیده الفنیّه.
الإتجاه الموضوعی فی شعر الکتّاب فی القرن الرابع الصابیء نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
إنّ شعر الکتّاب فی القرن الرابع وإن تمیّز بمیزات وسمات من شعر هذا القرن فإنّه بما فیه من قیم العصر الفنیه السائده فی شعرهذا القرن صار جزءاً من نسیجه.إلا أنّ الشهره الکتابیه لهؤلاء الشعراء ذهبت بشهرتهم فی میدان الشعر وجعلتهم من الشعراء الثانویین و المهملین المغمورین. هذه المقاله دراسه لظاهره أدبیه عرفها العصر العباسی وهی ظاهره شعر الکتّاب الشعراء، مثقفی العصر الذین جمعوا بین فنّی القول: الشعر والنثر؛وسنحاول فیها معالجه شعرهم مبینین موضوعاته خلال دراسه شعر الصابیء و هو علم من أعلام الکتّاب الشعراء فی هذا العصر.
الشعر التعلیمی؛ خصائصه ونشأته فی الأدب العربی(مقاله علمی وزارت علوم)
الشعر التعلیمی الذی یهدف إلی تعلیم الناس شؤونَ دنیاهم وأخراهم، واحد من الأقسام الأربعه للشعر فی الأدب العالمی وله خصائص موضوعا وصوره بحیث تمیزه من بقیه الأنواع الشعریه. هذا وسابقه الشعر التعلیمی فی أکثر الملل عریق فی القدم إلا أنه یوجد خلاف بین مؤرخی الأدب حول نشأه الشعر التعلیمی فی الأدب العربی. هذا البحث یهدف إلی أن یبین خصائص الشعر التعلیمی وقیمته الفنیه من جانب، وقضیه نشأته فی الأدب العربی ودراسه الآراء الموجوده بهذا الصدد من جانب آخر.
خلیل مطران بین الشعر التاریخی والنضال السیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
کان الشعر ولایزال یسجل أحداث عصره، کما أنّه مرآه ینعکس فیها بعض الوقائع التاریخیه الهامه. فبعض الشعراء ومنهم مطران، قام فی شعره بتسجیل الأحداث التاریخیه. فنحن فی هذه المقاله بصدد دراسه شعر مطران التاریخی والبحث عن آرائه فی الصله بین التاریخ والسیاسه. کما تتناول هذه المقاله مواقفه من الجبابره والأمم المظلومه. وتبین دوره الریادی فی قصائده التاریخیه، وتحاول الکشف عن الأسلوب الذی اتخذه فی إلقاء آرائه. توضّح هذه الدراسه أنّ الشاعر لا ینظر إلی الشعر التاریخی کسجلّ للأحداث، وإنّما یربط فیه بین مواقفه السیاسیه والتاریخ. فهو یتخذ من التاریخ وسیله لتقدیس الحریه کما یحرّض أمّته علی مقاومه الاستبداد والظلم، فیندّد بالأمم التی انحنت لجبابرتها بالاستکانه والخضوع لهم. ویشید أیضا بالأمم التی قاومت الظلم ولم تکتف بالرجاء والدعاء فی سبیل الحریه والاستقلال. إنه یتخذ ماده شعره التاریخی من تاریخ مصر قدیمها وجدیدها، ثم لا یکتفی به وإنّما یتخذها من تاریخ الأمم الأخری کالفرس والروم لأنّه یعتقد بأنّ هناک صله أو تشابهاً بین الأمم ألا وهی الانتقام من الجبابره. إنّ مطران قد بقی رائداً للتجدید فی شعره التاریخی مستخدماً الأسلوب القصصی واللهجه الساخره کما حاول خلق اللوحات التصویریه؛ ذلک بهدف التأثیر النافذ فی القارئ وإیجاد الصله بین الأمم المختلفه باختلاف زمانها ومکانها.
تحلیل هجویه سیاسی شاعران اندلس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
519 - 534
حوزه های تخصصی:
هجو یکی از گونه های پویای ادبی است که در شعر برخی از شاعران عصر اندلس فراوان دیده شده است. پس از ظهور اسلام شعر هجو از حوزه فردی و قبیلگی خارج و در عرصه دین و سیاست داخل شد.گاه شاعران اندلس در هجویه های خود از ابزار طنز برای بیان اغراض و اهداف خود استفاده کرده اند و بدین وسیله در مقام منتقد اجتماعی و سیاسی در برابر قدرت های سیاسی ایستاده اند. آنچه در این مقاله مورد پژوهش قرار گرفته، آشکار کردن مضامین سیاسی در هجویه های شاعران اندلس است، بدین معنا که آنها در هجوهایشان از چه مضامین سیاسی بهره برده اند. از جمله این مضامین، می توان به ریاکار، گرگ صفت، ناپاک، فاسد، رشوه گیر، ستمکار و ظالم، بدرفتار و بی اصالت بودن اشاره کرد، که این مضامین را به امیران، فرماندهان جنگی، قاضیان و فقیهان نسبت داده اند. این شاعران در بسیاری از این مضامین با صراحت بیان و بدون ترس و جانبداری به مخالفت و انتقاد از این طبقات سیاسی پرداخته اند. کاربرد برخی صور بلاغی مانند تشبیه و استعاره و همچنین برخی محسنات لفظی در هجویه های سیاسی سبب زیبایی هجویه ها و جلب مخاطبان شده است.
شعر زنان و ویژگیهای آن در صدر اسلام
منبع:
زن و فرهنگ سال سوم بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۱
31-41
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به ادبیات زنان و ویژگیهای آن در عصر صدر اسلام پرداخته است. از آنجایی که نگارش تاریخ ادبیات عرب مرد سالار بوده ، یافتن آثار ادبی و شعری زنان در مواردی با مشکلات فراوانی روبرو بوده است . لیکن در دوران معاصر و در نتیجه ی مطالعات و پژوهشهای متعدد ، نقش زنان در ساحت شعر و ادبیات تا حدودی متجلی شده و تعداد قابل توجهی از منابع به بررسی شعر زنان پرداخته اند. با بررسی شعر زنان می توان دریافت که این نوع شعر در مقایسه با شعر مردان تفاوتهای ویژه ای داشته است. از جمله این تفاوتها این است که زنان شعر خویش را به بهای ناچیز نفروختند و با آن تکسب نکردند. عاطفه در شعر زنان از قوت خاصی برخوردار بوده است. اغراض شعری زنان با مردان تفاوت چندانی نداشت، گرچه زنان بیشتر در اغراض خاصی چون رثاء به سرودن شعر پرداختند.