مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نابینا
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رفتارهای اجتماعی و مشکلات رفتاری دانش آموزان نابینای دوره ابتدایی با استفاده از فرم معلمان مقیاس روش درجه بندی مهارت اجتماعی (SSRS) طراحی شده توسط گرشام و الیوت (1990) برای سه مقطع پیش دبستان دبستان و دبیرستان بوده است و هر فرم دارای دو بخش مهارت اجتماعی و مشکلات رفتاری است در این پژوهش از فرم ویژه معلمان مقطع دبستان استفاده شد جامعه نمونه این پژوهش 62 کودک دختر و پسر 7 تا 15 ساله بودند که در دبستانی ویژه دانش آموزان نابینا در شهر شیراز تحصیل می کردند ممعلمان پرسشنامه را برای این کودکان تکمیل کردند و سپس اطلاعات حاصل از این بررسی تحلیل گردید یافته ها نشان داد که معلمان فراوان ترین مشکلات کودکان نابینا را بی قراری و حواسپرتی قلدری دعوا کردن قطع مکالمه عصبانیت و لج کردن کاستی های مهارت اجتماعی آنان را کنترل خشم انتقاد پسندیده مصالحه در مجادله تعریف مناسب از خود و دیگران گذراندن مناسب اوقات فراغت عکس العمل مناسب در مقابل رفتار غیر منصفانه و کمک به همسالان در انجام تکالیف و نادیده گرفتن سر و صدا گزارش کردند مهارت اجتماعی تابع سن کودک نبود تحلیل عوامل منجر به استخراج عواملی نظیر مقیاس اصلی گردید.
«مولانا و قرآن»
حوزه های تخصصی:
این مقاله به طور اجمال ارتباط مولانا و دریافت های او را از قرآن کریم مورد تتبع قرار می دهد و مراد این است که بیان کند عرفان مولانا آن گونه که در آثار او موجود است برگرفته از بطن و متنِ قرآن است و او خود نیز به منزله نوعی مفسر قرآن به حساب می آید. از طرفی نیز باورمندی و ایمان و عشق مولانا به این کتاب و کلام وحیانی و آسمانی را به نمایش می گذارد تا نشان دهد که عرفان مولانا عرفانی در جریان وحی و نبوت بوده و لاجرم تابع سنت نبوی هم خواهد بود و از کژی ها و خواسته های نفسانی به دور بوده و آنچه آن سلطان خوبان گفته را به عبارت منظوم کشیده و به فهم ما نزدیک کرده است، هر چند که از کج فهمی های خاصه امروزِ برخی از افراد به فغان است و می گوید:کرده ای تاویل حرف بکر راخویش را تاویل کن نه ذکر رابر هوا تاویل قرآن می کنیپست و کژ شد از تو معنیِ سنی
مقایسه سلامت عمومی مادران کودکان عقب مانده ذهنی ، نابینا ، ناشنوا و معلول جسمی - حرکتی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سلامت عمومی مادران کودکان غیر معلول ، عقب مانده ذهنی ، نابینا ، ناشنوا و معلول جسمی - حرکتی ، طراحی و اجرا شد . تعداد 474 نفر مادر ( 220 نفر مادران کودکان غیر معلول ، 84 نفر مادران عقب مانده ذهنی ، 53 نفر مادران کودکان نابینا ، 89 نفر مادران کودکان ناشنوا و 28 نفر مادران کودکان معلول جسمی - حرکتی ) به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه سلامت عمومی را تکمیل کردند . نتایج نشان داد نمرات سلامت عمومی مادران کودکان غیر معلول با مادران کودکان استثنایی تفاوت معناداری ندارد ...
مقایسه آمادگی جسمانی کودکان نابینا و ناشنوا با همتایان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان معلول به سبب محدودیت های جسمانی در معرض کم تحرکی و کاهش فعالیت بدنی هستند. مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل آمادگی جسمانی کودکان معلول بینایی و شنوایی و ارتباط آن با معلولیت صورت گرفت. در این مطالعه مورد شاهدی16 کودک نابینا و 30 کودک ناشنوای 6-12 ساله به صورت هدفمند و از جامعه در دسترس انتخاب و 60 کودک سالم بعنوان گروه کنترل در پژوهش شرکت نمودند. در بررسی آمادگی جسمانی متغیرهای آمادگی قلبی تنفسی (تست پله سه دقیقه ای)، قدرت پنجه برتر و استقامت عضلانی (دراز و نشست)، انعطاف پذیری (خمش و رسش و بلند کردن تنه) و تعادل ایستا (آزمون اصلاح شده لک لک) و پویا (زمان برخاستن و نشستن) ارزیابی شدند. برای تحلیل نتایج از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD استفاده گردید. نتایج نشان داد که قدرت پنجه دست برتر نابینایان کمتر از ناشنوایان (007/0=p) و افراد سالم(007/0p=)، استقامت قلبی تنفسی نابینایان و ناشنوایان کمتر از گروه سالم بود(001/0p=). همچنین در آزمون استقامت عضلانی (001/0p=)، انعطاف پذیری تنه (001/0p=) و تعادل ایستا و پویا تفاوت معناداری بین گروه نابینایان و ناشنوایان مشاهده شد (001/0p=). اما این اختلاف بین گروه ناشنوایان و سالم مشاهده نگردید (171/0p= ،935/0p=). نتایج آزمون انعطاف پذیری پشت و همسترینگ نیز تفاوت معناداری بین گروهها نشان نداد (365/0p=). به نظر می رسد که اختلالات حسی موجب ضعف برخی از فاکتورهای آمادگی جسمانی مانند استقامت قلبی تنفسی، استقامت و قدرت عضلانی و تعادل کودکان معلول حسی به خصوص نابینایان میگردد، لذا توجه بیشتر به برنامه های آمادگی جسمانی معلولان حسی و هدایت این کودکان به سمت فعالیتهای ورزشی ضروری به نظر میرسد.
تأثیر تکلیف دوگانه در شرایط دستکاری سیستم های حسی بر تعادل ایستای افراد بینا و نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر دستکاری سیستم های حسی در شرایط تکلیف مجرد و دوگانه بر تعادل افراد نابینا و بینا بود. بدین منظور 12 نفر فرد نابینا (68/4±08/25) و 12 نفر بینا(33/5±67/22) به صورتی که از لحاظ برخی از ویژگی های آنتروپومتریک با هم مطابقت داشته و هیچگونه بیماری یا نا هنجاری نداشتند از بین دانشجویان دانشگاه های تهران انتخاب و در این تحقیق شرکت کردند. در این تحقیق 6 بار از هر آزمودنی آزمون تعادل به وسیله دستگاه تعادل سنج بایودکس به عمل آمد، 3 مرحله در شرایط تکلیف مجرد و 3 مرحله در شرایط تکلیف دوگانه (انجام همزمان تکلیف شناختی یاد آوری زنجیره اعداد تصادفی ). طی هر کدام از مراحل یکی از سیستم های حسی دستکاری شد( بدون دستکاری، دستکاری سیستم دهلیزی، دستکاری سیستم حسی پیکری). هر مرحله از آزمون شامل 3 کوشش 20 ثانیه ای بود که در نهایت میانگین نوسانات کلی هر آزمودنی به عنوان متغیر وابسته ثبت شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد افراد بینا در همه مراحل، تعادل بهتری نسبت به آزمودنی های نابینا داشتند. اما این تفاوت تنها در مرحله دستکاری سیستم دهلیزی معنادار بود(05/0≥P). همچنین نتایج نشان داد تکلیف دوگانه بر تعادل افراد نابینا تأثیری نداشت ولی در افراد بینا ، در مرحله بدون دستکاری، تعادل تحت تأثیر تکلیف دوگانه کاهش یافت(002/0=P). از دیگر نتایج این تحقیق این بود که در افراد بینا و نابینا تحت تأثیر دستکاری سیستم های حسی ، میزان نوسانات هنگام حفظ تعادل ایستا افزایش می یابد. اما تعادل افراد بینا تحت تأثیر دستکاری سیستم دهلیزی کاهش نیافت. بیشترین تأثیر حین دستکاری سیستم حسی پیکری مشاهده شد. همچنین با افزایش دشواری تکلیف تعادلی( دستکاری سیستم های حسی) ، تکلیف دوگانه موجب تداخل در این تکلیف نشد. بنابراین به نظر می رسد افراد بینا و نابینا مکانیسم های متفاوتی در حفظ تعادل دارند.
بررسی مقایسه ای وضعیت ستون فقرات کودکان با اختلال های حسی و همتایان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسة وضعیت ستون فقرات کودکان با اختلال های حسی و همتایان سالم بود. در این مطالعة موردی مشاهده ای 16 کودک نابینا و 30 کودک ناشنوای 12 – 6 ساله به صورت هدفمند و از جامعة در دسترس انتخاب شدند و 60 کودک سالم به عنوان گروه کنترل در پژوهش شرکت کردند. ارزیابی قوس های ستون فقرات توسط اسپینال موس با روایی 94/0=r صورت گرفت. برای مقایسة نتایج بین گروه ها نیز از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که اسکولیوز پشتی نابینایان و ناشنوایان مشابه یکدیگر ولی به طور معناداری بیشتر از گروه سالم بود (002/0=P). اما تفاوت معناداری بین کایفوز (345/0 = P)، لوردوز (204/0 = P) و اسکولیوز کمری (185/0 = P) گروه ها با یکدیگر مشاهده نشد. در مجموع با توجه به یافته های پژوهش حاضر احتمالاً اختلال های بینایی و شنوایی با برخی ناهنجاری های پاسچرال ارتباط دارد، به ویژه آنکه نابینایی بیشتر از ناشنوایی با این اختلال ها ارتباط نشان می دهد. از این رو، غربالگری زودهنگام و به موقع برای شناسایی و پیشگیری از ناهنجاری های بدنی به ویژه ستون فقرات آنان، ضروری به نظر می رسد.
مقایسه هوش هیجانی در سه گروه نابینا، کم بینا و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه هوش هیجانی در سه گروه نابینا، کم بینا و عادی انجام گرفت. از آنجایی که پژوهش حاضر به مقایسه هوش هیجانی در سه گروه افراد عادی، نابینا و کم بینا می پردازد از نظر گردآوری داده ها توصیفی و از نوع علی – مقایسه ای است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان نابینا، کم بینا و عادی دانشگاه های شهر تهران بودند. از این میان مجموعاً 63 نفر به تفکیک از هر گروه 21 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه هوش هیجانی بار- ان بوده است. برای بررسی فرضیه های پژوهش و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه پژوهش از تحلیل واریانس (ANOVA) استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین مولفه هوش هیجانی و تمامی خرده مقیاس های آن در سه گروه نابینا، کم بینا و عادی تفاوت معناداری وجود ندارد. به نظر می رسد مدت زمان طولانی که افراد با معلولیت زندگی می کنند زمینه پرورش ابعاد عاطفی را می تواند ایجاد نماید، به علاوه قرار گرفتن در سنین جوانی و بالاتر و برخورداری از تحصیلات در سطوح بالا به عنوان عامل پرورش هوش هیجانی می تواند مؤثر باشد. به این ترتیب می توان نتیجه گیری کرد احتمالاً ظرفیت های هوش هیجانی در موفقیت این افراد دخیل بوده و در مقایسه با سایر معلولیت ها توانمندی بالایی جهت مقابله با مشکلات ایجاد کرده اند.
مقایسه ی هوش معنوی و سلامت روانی مادران دارای کودکان ناشنوا، نابینا و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، پژوهشگر به مقایسه ی هوش معنوی و سلامت روانی مادران دارای کودکان ناشنوا، نابینا و عادی پرداخته است. روش پژوهش علی - مقایسه ای و همبستگی بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش را تمامی مادران دانش آموزان ناشنوا، نابینا و عادی از مقطع راهنمایی در سال تحصیلی 90-89 در شهر کرمانشاه تشکیل داده اند، نمونه ها شامل 70 نفر از مادران کودکان عادی، 70 نفر از مادران کودکان نابینا و70 نفر از مادران کودکان ناشنوا بودند که به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزاری که در این پژوهش به کار گرفته شد مقیاس سنجش هوش معنوی کینگ ( SISRI-24 ) و پرسشنامه ی سلامت روانی ( SCL-90-R ) می باشد. داده ها به وسیله ی روش تحلیل واریانس یک راهه و همبستگی تجزیه و تحلیل شد، نتایج نشان داد بین هوش معنوی و سلامت روانی مادران کودکان ناشنوا، نابینا و عادی تفاوت معناداری وجود دارد و هوش معنوی می تواند پیش بینی کننده ی سلامت روانی این مادران باشد.
آشنایی با دستگاه های ورودی و خروجی رایانه ویژه آسیب دیدگان بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نابینایان و کم بینایان به عنوان گروهی از دانش آموزان با نیازهای ویژه همچون دیگران می توانند از رایانه استفاده کرده و بهره ببرند. پیشرفت تکنولوژی و ادغام آن با الفبای بریل و گویا کردن اطلاعات مکتوب منجر به ایجاد تجهیزات تکنولوژیکی و تولید ابزارهای ورودی و خروجی رایانه ویژه آسیب دیدگان بینایی و استفاده آنان همچون دیگران از رایانه شده است. در مقاله حاضر ضمن معرفی دستگاه های ورودی و خروجی رایانه ویژه آسیب دیدگان بینایی، به منظور کسب ایده، هم چنین تولید و بومی سازی دستاوردهای موجود، به معرفی جدیدترین ابزارهای ورودی و خروجی رایانه برای این گروه از دانش آموزان پرداخته می شود.
بررسی و مقایسه تعلل ورزی تحصیلی در دانش آموزان معلول جسمی – حرکتی، ناشنوا و نابینا با توجه به نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علل ورزی آموزشی یکی از شایع ترین مشکلات در سطوح مختلف تحصیلی است. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تعلل ورزی آموزشی در بین دانش آموزان ناشنوا ، نابینا و معلولین جسمی – حرکتی است. بررسی حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی- مقایسه ای است. این مطالعه در سال تحصیلی 92 -91 در شهر اصفهان و بر روی دانش آموزان ناشنوا ، نابینا و معلول جسمی – حرکتی سنین 15 – 10 سال انجام گرفت. تعداد 90 دانش آموز (30 نفر ناشنوا، 30 نفر نابینا، 30 نفر معلول جسمی- حرکتی) به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت سنجش میزان تعلل ورزی این دانش آموزان از مقیاس تعلل ورزی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA)استفاده گردید. در خرده مقیاس های تعلل ورزی در امتحانات و تعلل ورزی در تکالیف بین سه گروه تفاوت معنادار بود و معلولین جسمی – حرکتی تعلل ورزی بالاتری را نشان دادند(05/0 > p ). در خرده مقیاس تعلل ورزی در تهیه گزارش تحقیق تفاوت معنادار بین گروهها مشاهده نشد(05/0 < p). علاوه بر این تفاوتی در تعلل ورزی دو جنس یافت نشد(05/0 < p). با توجه به یافته های پژوهش حاضر ضرورت توجه به تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان با نیازهای خاص به ویژه معلولین جسمی حرکتی به عنوان یکی از ابعاد مهم تاثیر گذار در عملکرد تحصیلی آن ها بیش از پیش مطرح می گردد.
بررسی و مقایسه هوش هیجانی دانش آموزان نابینا و ناشنوای دوره دبیرستان استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هوش هیجانی رابطه روشنی با خودکارآمدی در دانش آموزان نابینا و ناشنوا دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه هوش هیجانی دانش آموزان نابینا و ناشنوای دوره دبیرستان استان زنجان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه پژوهش تمامی دانش آموزان نابینا و ناشنوای استان را دربرمی گیرد. همه افراد جامعه آماری (18نفر نابینا و 32 نفر ناشنوا ) به روش سرشماری مورد مطالعه قرارگرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ و اطلاعات جمعیت شناختی، جمع آوری و از طریق روش های مناسب آماری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان نابینا و ناشنوا از سطح متوسط هوش هیجانی برخوردارند. مقایسه گروه ها هم نشان دهنده آن بود که هوش هیجانی دانش آموزان نابینا و دانش آموزان دختر به ترتیب از دانش آموزان ناشنوا و پسر بیشتر بود. همچنین رابطه منفی و معنادار بین هوش هیجانی و سن در دانش آموزان نابینا مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به این که افراد به دلیل محدودیت های جسمانی خود هر روز با مسائل و مشکلات متعدد بسیاری مواجه می شوند هوش هیجانی متوسط وضعیت خوبی برای آن ها نیست و از آنجا که هوش هیجانی انعطاف پذیر بوده و با آموزش قابل افزایش است باید درجهت بهبود وضعیت موجود اقدام شود. از سوی دیگر رابطه منفی هوش هیجانی و سن در دانش آموزان نابینا، شاهدی دیگر دال بر ناکافی بودن هوش هیجانی متوسط برای آن هاست چرا که با افزایش سن و به دنبال آن، افزایش مشکلات زندگی، سطح متوسط هوش هیجانی نمی تواند در مقابله با مشکلات و ارتباطات اجتماعی یاریگر آن ها باشد.
مقایسه سبک های یادگیری در دانشجویان نابینا و بینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سبک های یادگیری در دانشجویان نابینا و بینا بود. روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. نمونهشامل 60 دانشجو (30 نفر دانشجوی نابینا،30 نفر دانشجوی بینا) بودند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری سبک های یادگیری از پرسشنامه سبک یادگیری کلب استفاده شد. فرضیه های این پژوهش با استفاده از آزمون تی برای دو گروه مستقل، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که دانشجویان نابینا از سبک های انطباق و همگرا بیشتر استفاده می کنند. در مقابل دانشجویان بینا در مقایسه با دانشجویان نابینا سبک واگرا را بیشتر ترجیح می دهند. در استفاده از سبک جذب بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0> P). با توجه به سبک های غالب انطباق و همگرا در دانشجویان نابینا پیشنهاد می شود از روش های آموزشی سخنرانی، شبیه سازی و ایفای نقش بیشتر استفاده کنند. همچنین با استفاده از راهبردهای مختلف آموزشی، مهارت های ارتباطی این دانشجویان تقویت شود، زیرا همگراها کمتر به موضوعاتی که مستلزم کار با افراد دیگر و مردم است علاقه نشان می دهند.
اثر بخشی آموزش مثبت نگری بر افزایش شادکامی و سخت رویی مادران دارای فرزند نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی برنامه گروهی آموزش مثبت نگری بر افزایش شادکامی و سخت رویی مادران دارای فرزند نابینا بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه مادران دارای فرزند نابینا شهر تهران بود که فرزندان شان در مدارس نابینایان مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 30 نفر از مادران یادشده بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر درگروه کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه تحت آموزش گروهی مثبت نگری قرارگرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل در 2 مرحله، پیش آزمون و پس آزمون از طریق پرسشنامه شادکامی و سخت رویی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده هایگردآوری شده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش گروهی مثبت نگری بر افزایش شادکامی و سخت رویی مادران دارای فرزند نابینارا افزایش (P≤0/05) داده است.نتایج نشان داد بین مثبت نگری با سخت رویی و شادکامی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و افراد سخت رو از میزان شادکامی بالاتری برخوردارند.
تأثیر تغییر سبک اسناد بر کاهش میزان افسردگی نوجوانان دختر نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تغییر سبک اسناد بر کاهش میزان افسردگی نوجوانان دختر نابینا بود روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 دختر نوجوان نابینای افسرده که در مقاطع راهنمایی و دبیرستان مدرسه نابینایان نرجس شهر تهران، در سال تحصیلی 91- 1390 مشغول به تحصیل بودند و در موقعیت های منفی سبک اسناد «درونی، پایدار و کلی» قرار داشتند، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش طی ده جلسه 45 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش برنامه تغییر سبک اسناد قرار گرفتند اما گروه کنترل هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. داده های پژوهش به وسیله آزمون افسردگی کودکان و نوجوانان و پرسشنامه سبک اسناد کودکان و نوجوانان گردآوری و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس یک راهه (آنکوا) و آزمون تحلیل کواریانس چند راهه (مانکوا) تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که تغییر سبک اسناد از درونی، پایدار و کلی به بیرونی، ناپایدار و اختصاصی بر کاهش میزان افسردگی تأثیر معنادار دارد (0001/0> P). به طور کلی می توان نتیجه گرفت که تغییر سبک اسناد در کاهش میزان افسردگی نوجوانان دختر نابینا مؤثر بوده است.
بررسی وضعیت کتابخانه های عمومی استان خوزستان در مقایسه با استانداردهای منابع، تجهیزات و وضعیت نیروی انسانی متخصص برای خدمات کتابخانه ای جهت نابینایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مقاله حاضر، بررسی وضعیت کتابخانه های عمومی استان خوزستان از منظر وجودِ بخشِ تخصصی نابینایان و کم بینایان، و تطابق شرایط موجود با استانداردهای منابع، تجهیزات و وضعیت نیروی انسانی متخصص است. روش: این پژوهش، پیمایشی و از نوع توصیفی است. جامعه پژوهش حاضر از 3 کتابخانه ثامن الأئمه (آبادان)، شهید شریف (خرمشهر)، و مرکزی استان خوزستان (اهواز)، با در نظر گرفتن وضعیت نیروی انسانی، ساختمان و تجهیزات، منابع و نحوه ارائه خدمات در آنها تشکیل شده است. اطلاعات در این پژوهش با بهره گیری از مشاهدات انجام شده طی بازدیدهای کتابخانه ای توسط پژوهشگر، مصاحبه با مسئولان بهزیستی استان خوزستان و استفاده از «استانداردهای ملّی خدمات کتابخانهای برای نابینایان» (تعاونی، 1379) و «دستورالعمل نحوه اداره و توسعه بخش نابینایان و کم بینایان» (نهاد کتابخانه های عمومی کشور، 1389) گردآوری شده است. یافته ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که بخش نابینایان و کم بینایان در کتابخانه های مورد پژوهش، در شرایط مطلوبی قرار ندارند و تقریباً در هیچ کدام از شاخص های مورد نظر (اعم از فضا، تجهیزات، منابع، نیروی انسانی و خدمات رسانی)، به استانداردها نزدیک نیستند. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر در خصوص وضعیت بخش نابینایان و کم بینایان کتابخانه های عمومی خوزستان در مقایسه با استانداردها و دستورالعمل های مربوطه، جزو اولین گام ها در این حوزه است.
نقش تصویر بدنی و خودپنداره در پیش بینی اختلالات روان شناختی دانش آموزان نابینا و ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:این مطالعه با هدف بررسی نقش تصویر بدنی و خودپنداره در پیش بینی اختلالات روان شناختی دانش آموزان نابینا و ناشنوا انجام شد. روش:روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع علّی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان نابینا و ناشنوا بود که در 6 ماهه دوم سال 92 در مدارس راهنمایی شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. تعداد 100 نفر (50 نابینا و 50 ناشنوا) از این دانش آموزان به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و در محل مدرسه به پرسش نامه های تصویر بدنی، خودپنداره و افسردگی، اضطراب و استرس (دی ای اس اس-21) پاسخ دادند. نتایج با استفاده از ابزارهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها:نتایج نشان داد که بین دو گروه نابینایان و ناشنوایان از لحاظ متغیرهایی مانند مؤلفه های سلامت روان یعنی افسردگی، اضطراب و استرس و همچنین تصویر بدنی و خودپنداره تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0≥ P) و افسردگی، اضطراب و استرس نابینایان بیشتر از ناشنوایان بود (05/0≥ P). همچنین نتایج نشان داد که مدل پیش بینی اختلالات روان شناختی از روی متغیرهای تصویر بدنی و خودپنداره در دانش آموزان نابینا و ناشنوا معنی دار بود (01/0≥ p) و 33/0 از کل واریانس اختلالات روان شناختی دانش آموزان نابینا و 45/0 از کل واریانس اختلالات روان شناختی دانش آموزان ناشنوا به وسیله متغیرهای تصویر بدنی و خودپنداره تبیین شد. نتیجه گیری:این مطالعه تلویحاتی را برای استفاده از مداخلات مبتنی بر تصویر بدنی و خودپنداره در جهت ارتقای سلامت روانی نابینایان و ناشنوایان به دنبال دارد.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه احساس عاملیت نابینایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال هشتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۰
165 - 188
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه احساس عاملیت برای افراد با نقص بینایی انجام گرفت. با این هدف، 450 نفر از افراد با نقص بینایی که به شیوه در دسترس از شهرهای اصفهان، تهران و شیراز انتخاب شدند، مشارکت داشتند. پرسشنامه 33 سوالی برای بررسی احساس عاملیت با استفاده از مبانی نظری و مدل مفهومی ساخته شد و سه مولفه خودکارآمدی، خوش بینی و هدفمندی بعنوان خرده مقیاس های آن در نظر گرفته شد. پس از تکمیل پرسشنامه توسط افراد شرکت کننده و حذف موارد ناقص، 400 پرسشنامه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-8.5 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در نتیجه تحلیل عاملی تاییدی و ماتریس ساختار عامل چرخش یافته مقیاس از طریق روش PC، 3 گویه حذف شد که دو گویه مربوط به مولفه خود کارآمدی و یک گویه مربوط به مولفه خوش بینی بود. در نهایت نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است و می تواند به عنوان ابزاری مفید و معتبر در پژوهش های روانشناختی استفاده شود.
واکاوی پدیده افسردگی در شعر عبدالله بردونی بر مبنای آزمون (MMPI-۲)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۷
201-231
حوزه های تخصصی:
عبدالله بردونی شاعر معاصر و نابینای یمنی، در سال ۱۹۲۹ م. در روستای بردون از توابع صنعا در خانواده ای تهیدست به دنیا آمد. وی در چهار سالگی بر اثر بیماری آبله بینایی خود را از دست داد و تمام عمر خویش را نابینا زیست. او در طول حیات ادبی خود آثار منظوم و منثور بسیاری از خود بر جای گذاشته است. در مطالعه دیوان شاعر در می یابیم، پیوسته هاله ای از حزن و اندوه بر شعر وی سایه افکنده است؛ به نظر می رسد این پدیده متأثر از کمبودها و محدودیت های شاعر در زندگی باشد. در پژوهش حاضر نگارندگان سعی نموده اند بر مبنای آزمون آسیب شناسی روانی و ارزیابی شخصیت (MMPI-۲)، شخصیت عبدالله بردونی را از خلال شعر وی مورد بررسی قرار دهند و با روش توصیفی – تحلیلی، افسردگی و دلایل بروز آن را در شخصیت شاعر واکاوی نمایند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد: بر مبنای آزمون (MMPI-۲) غالب نشانه های افسردگی در شاعر بروز نموده است. عوامل متعددی همچون: نابینایی، مرگ عزیزان، فقر و تهیدستی و غیره در تکوین شخصیت شاعر و آفرینش ادبی وی تأثیرگذار بوده اند. امید است این پژوهش میان رشته ای بتواند سهمی هرچند ناچیز در گسترش دایره این پژوهش ها داشته باشد.
مقایسه مادران دارای دو کودک استثنایی (چندمعلولیتی، کم توان ذهنی، جسمی-حرکتی، نابینا و آسیب بینایی، ناشنوا و آسیب شنوایی) با مادران کودکان عادی در مؤلفه های سلامت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
101-112
حوزه های تخصصی:
هدف :. هدف از تحقیق حاضر یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا بین مادران کودکان استثنایی و مادران کودکان عادی از نظر سلامت روان تفاوت وجود دارد یا خیر؟ روش : روش این تحقیق پس رویدادی (علّی- مقایسه ای) است . آزمودنی های این پژوهش متشکل از 516 نفر از مادران کودکان استثنایی (202 نفر کم توان ذهنی ، 63 نفر ناشنوا، 58 نفر نابینا، 94 نفر جسمی-حرکتی و 99 نفر چندمعلولیتی) است که به طور تام شمارش انتخاب شده بودند و 69 نفر از مادران کودکان عادی که به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزار به کار گرفته شده، مقیاس 28 سؤالی سلامت عمومی است. ضریب اعتبار این پرسش نامه 72/0 و روایی همزمان کل پرسش نامه 85/0 به دست آمده است. یافته ها: نتایج حاصل از یافته های آماری نشان داد که به طور کلی بین سلامت روان مادران کودکان استثنایی و مادران کودکان عادی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین از نظر علائم سلامت روانی یعنی بین خرده مقیاس علائم جسمانی و افسردگی تفاوت معناداری بین مادران گروه های مختلف استثنایی و مادران گروه عادی مشاهده نشد. بین مادران کودکان عادی با چندمعلولیتی ، کم توان ذهنی، جسمی-حرکتی، در مؤلفه اضطراب و کم خوابی تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده شد. درحالی که بین مادران عادی با نابینا و آسیب بینایی، ناشنوا و آسیب شنوایی تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده نشد. بین مادران کودکان عادی با چندمعلولیتی، کم توان ذهنی ، جسمی-حرکتی و ناشنوا و آسیب شنوایی در مؤلفه کارکرد اجتماعی تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده شد. درحالی که بین مادران عادی با مادران نابینا و آسیب بینایی، تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده نگردید . نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق سلامت روان یک ویژگی متمایزکننده در مادران کودکان استثنایی و مادران کودکان عادی است، مادران دارای دو کودک استثنایی استرس و فشار روانی بیشتری را در زندگی تجربه می کنند. بنابراین وضعیت سلامت روان آنها در مقایسه با مادران کودکان عادی بدتر است.
تبیین تجارب زیسته زوجین نابینا و کم بینا در همسرداری و فرزند پروری: رویکردی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه زندگی زوجین نابینا و کم بینا دارای نیازها، دغدغه ها و مشکلات خاصی است. هدف از این پژوهش، تبیین و کاوش کلیه جنبه های تجارب زیسته زوجین نابینا / کم بینا بود. روش برای این منظور از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه زوج هایی بودند که هر دو نابینا یا کم بینا بوده و در انجمن توانبخشی یزد ثبت نام کرده و دارای فرزند بودند و بیش از 1 سال از ازدواج آنها سپری شده بود. پس از انجام مصاحبه با 24 نفر، محققان به اشباع رسیدند و مطلب جدیدی بدست نیامد. داده های این مطالعه کیفی به روش 7 مرحله ای کلایزی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها با بررسی دقیق، متن کل مصاحبه ها به 321 کد مجزا تقسیم بندی شد. با بررسی مجدد کدها، 40 زیرمفهوم استخراج شد. این زیرمفهوم ها در 7 مفهوم نهایی جای داده شدند. این مفاهیم عبارتند از: 1- «پیروی از دستورات دین و حضور خدا در زندگی»؛ 2- «توانمند بودن فرد نابینا و توانایی حل مشکلات»؛ 3- «زندگی عادی افراد نابینا»؛ 4- «نگرانی از برخورد ناصحیح جامعه»؛ 5- «اعتماد به نفس پایین ناشی از محدودیت های نابینایی / کم بینایی»؛ 6- «فرهنگ و دیدگاه نامناسب مردمی و برنامه ریزی» و 7- «واقع نگری افراد نابینا / کم بینا». نتیجه گیری جامعه افراد نابینا / کم بینا از زندگی همانند سایر اقشار جامعه برخوردارند. این طیف از افراد شیوه های همسرداری و فرزندپروری همانند افراد بینا دارند. البته به دلیل نابینایی، دچار مشکلات و محدودیت هایی نیز می باشند که باید از سایر توانایی های خود بهره گیری نمایند