مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
منطق الطیر
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال بیستم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
91 - 118
حوزه های تخصصی:
یکی از آثار ارزشمند عرفانی که به زبان رمزی و سمبولیک سروده شده است، منطق الطّیر عطّار است که سفری پرمخاطره توسطّ مرغان به رهبری هدهد برای رسیدن به سیمرغ -رمز ذات احدیّت –را روایت می کند. بهشت گمشده میلتون نیز اثری سمبولیک است که به لحاظ طرح موانع رسیدن به کمال، مشابهت هایی با منطق الطّیر دارد. ویژگی های زبانی و داستانی مشابه و روح حماسی حاکم بر هر دو اثر است؛ با این تفاوت که در منطق الطّیر، حماسه، عرفانی و در بهشت گمشده، حماسه بیشتر ادبی است. عطّار و جان میلتون از منابع دینی مختص آیین خویش در آفرینش اثر خود بهره گرفته اند. شیوه بیان روایت حضرت آدم(ع) و نسبت دادن گناه آغازین به حوّا یا آدم وحوّا ، فاصله حقیقت تا مجازِ این دو متن را تا حدودی مشخص می کند. همسویی ها و ناهمسویی های نگرش های عطّار و جان میلتون، در این دو اثر ارزشمند برمبنای چه عواملی تعیین می شوند؟ تحلیل تطبیقی در این پژوهش از یکسو مبتنی بر بینش سیّاره ای یعنی نگریستن به تفاوت ها، بدون نفی دیگری و از سوی دیگر مبتنی بر شباهت ها بدون الزام همسان سازی با دیگری و شیوه کلّی پژوهش، تحلیل محتوای کیفی متن است.
تحلیل و مقایسه ی کلیت گرایی در منطق الطیر عطار و فیزیک نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۲)
197 - 226
حوزه های تخصصی:
تحلیل و مقایسه ی کلیت گرایی در منطق الطیر عطار و فیزیک نوین لیلا غلامپور آهنگر کلایی * محمود طاووسی * * شهین اوجاقعلی زاده * * * چکیده از یونان باستان تاکنون ارائه ی مدلی کلی از جهان موردتوجه فیزیک دانان و فیلسوفان بسیاری بوده است. ازآنجاکه به نظر می رسد اندیشه ی مذکور، اساس اندیشه های عطار را در منطق الطیر تشکیل می دهد؛ بنابراین این پژوهش به مقایسه و تحلیل کلیت گرایی در اندیشه های عرفانی عطار و فیزیک نوین می پردازد. مطابق نتایج، هم عطار در منطق الطیر و هم فیزیک نوین در جست وجوی کل یکپارچه اند. در منطق الطیر انگیزه ی سفر گروهی تمام مرغان جهان برای رسیدن به سیمرغ، درواقع رسیدن به کل یکپارچه بوده است که در عرفان اسلامی به «وحدت وجود» تعبیر می شود. انتخاب آگاهانه ی واژه ی سیمرغ در برابر سی مرغ بیش از واژه ی دیگر می تواند ارتباط، نظم، تقارن و یکپارچگی تمام موجودات جهان را برخلاف وجود اختلاف ظاهری (سی مرغ مختلف) و گوناگونی نیروهای هستی بیان کند. انیشتین (Albert Einstein ) می خواست با نظریه ی یکپارچگی، ذهن خدا را بخواند؛ اما تمام تلاش های فیزیک دانان تاکنون برای رسیدن به کل یکپارچه با شکست مواجه شده است. ازنظر عطار هم یکپارچگی با حقیقت غایی (سیمرغ حقیقی گوهر) غیر ممکن است و سی مرغ تنها با حقیقت وجودی خویش (سیمرغ یا نخستین فعل الهی) به وحدت رسیدند که دیوید بوهم ( David Bohm ) این کل را «نیمه تمامیت های نسبتاً مستقل» می خواند. واژه های کلیدی: تقارن، سیمرغ، عطار، کلیت گرایی، فیزیک نوین، منطق الطیر . * دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران lailagholampour@gmail.com (نویسنده ی مسئول) ** استاد زبان و ادبیات فارسی واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران tavoosi@riau.ac.ir *** استادیار زبان و ادبیات فارسی واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران alizade@riau.ac.ir تاریخ دریافت مقاله: 16/7/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 2/9/1400
خواستن توانستن نیست؛ تأملی درباب بهانه جویی مرغان منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلب (خواستن) نخستین مرحله (مقام) در سیر و سلوک (سفر مرغان به سوی سیمرغ) است. در منطق الطیر مسائل مربوط به این مقام بسیار مفصل تر از مقامات دیگر آمده است. در این مرحله مرغان به ضرورت یافتن سیمرغ و رسیدن به او اقرار و اصرار دارند. پرسش های اصلی مقاله عبارت است از: چرا مرغان با وجود این اقرار، در مقام عمل بهانه می آورند و به سفر تن نمی دهند؟ چرا با اینکه زیستن بدون سیمرغ را موجب بی نظمی (بی معنایی) در زندگی می دانند و گویی از وضع موجود خود ناراضی اند، هنگام آغاز سفر بهانه می آورند و از وضع موجود ابراز رضایت دارند و به داشته خود بسنده می کنند؟ با توجه به اینکه مرغان نماینده سالکان جویای حق و حقیقت (مردم مشتاق رسیدن به آمال و آرمان های خویش) هستند، این بهانه ها چه دلایل و انگیزه هایی می تواند داشته باشد؟ برای پاسخ به این پرسش ها به مبانی نظری مربوط به نسبت علم و عمل و خواستن و توانستن (داشتن یا رسیدن) اشاره می شود؛ سپس به نقش عواطف و به ویژه همّت (به معنی بلندنظری، عزم و اراده جدی و توجه کامل قلبی به هدف) در تحقق خواسته ها پرداخته خواهد شد. با توجه به متن داستان، مسائلی مانند نقصان آگاهی، ترس، خودخواهی و انواع دلبستگی، از موانع رسیدن به مقصد نهایی (سیمرغ) مطرح شده است؛ اما در نظر عطار، نقصان در همّت (بی همّتی) که با تکرار کلمه «بس» بر زبان مرغان بیان می شود و نقش موتیف دارد، در این مرحله باعث اصلی عذر و بهانه مرغان بوده است.
تحلیل نشانه شناسانه تمثیل های منطق الطیر عطار در نقوش تزیینی آرامگاه امام زاده روشن آباد گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
19 - 37
حوزه های تخصصی:
گرچه مطالعات نشانه شناسی در ابتدا با رویکرد زبان شناسانه ظهور کرد اما به سرعت در زمینه های مختلف هنری، ادبی و اجتماعی و ... همچون ابزاری کارآمد به کار گرفته شد تا آثار هنری را به عنوان یک نظام فرهنگی بررسی کرده و رمزگان ها و مفاهیم مستتر در آنها را بیابد. در پژوهش حاضر تلاش بر این است تا از این ابزار کارآمد در جهت بررسی نقش مایه های تزیینی بنای روشن آباد گرگان و تطبیق آن با تمثیل های منطق الطیر عطار، استفاده شود زیرا در میان نقوش تزییناتی این بنا نقش مایه های حیوانی متفاوتی به چشم میخورد که در مقایسه با نقوش دیگر بنا به نظر میرسد جنبه نمادگرایانه آنها بسیار برجسته تر است و نیز نشانه های بارزی را در آن ها می توان در رابطه با تمثیل های عطار در منطق الطیر یافت که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور ابتدا تلاش شده است تا پیوند نقش مایه های مورد نظر با نمادهای عرفانی منطق الطیر مورد بررسی قرار گرفته و سپس از منظر نشانه شناسی مورد تحلیل قرار گیرد. در نتیجه مطالعات صورت گرفته در این مقاله، می توان گفت: تصاویر یاد شده پیوندهای قابل ملاحظه ای با نمادهای عرفانی به کار رفته در منطق الطیر عطار دارند و در واقع تجسم دریافت طراح از این مفاهیم اند و بر مدلول های ذهنی او دلالت دارند. این پژوهش بر اساس روش توصیفی و تحلیلی و با رویکرد کیفی به تجزیه و تحلیل اطلاعات پژوهشی می پردازد که در این زمینه از دانش نشانه شناسی بهره می برد، ابزار جمع آوری اطلاعات در آن بر اساس روش مشاهده ای است که در مواجهه با نمونه مورد مطالعه از روش مشاهده مستقیم و توصیفی استفاده می کند اما برای جمع آوری اطلاعات و مطالعه نقوش در بستر تاریخی از روش اسنادی و کتابخانه ای بهره می برد.
تحلیل تطبیقی «بسیج جمعی» مرغان و کبوتران در منطق الطیر و حکایت «کبوتر مطوّقه» در کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«بسیج جمعی» از نظریه های پرکاربرد در حوزه جامعه شناسی سیاسی معاصر است که بررسی و تحلیل سازوکارهای درونی حاکم بر جنبش های اجتماعی، انقلاب ها و آشوب های سیاسی را ممکن می کند. در پژوهش حاضر، هم روایت «مرغان جهان» در منطق الطیر و هم حکایت «کبوتر مطوّقه» در کلیله و دمنه، از کنش های جمعی متشکل و موفق در ادبیات کلاسیک فارسی و نوعی از بسیج جمعی و گردهمایی اجتماعی معطوف به تغییر ساختار و وضعیت حاکم به شمار آمده اند؛ ازاین رو، بررسی متغیرهای کمی و کیفی حاکم بر سازمان درونی آنها ضرورت دارد. کاربست شاخص هایی چون اصل کنشگر خردمند، اصل روابط عمومی، اصل ساختار کنش جمعی، اصل انسجام کمی و کیفی، اصل انگیزه ها و الگوهای رفتاری و... نشان دهنده پیچیدگی ساختاری این گونه از کنش های جمعی است. در این مقاله، تلاش می شود تا با روش تحلیل تطبیقی و کیفی، سازوکارهای درونی حاکم بر دو روایت پیش گفته بررسی شود تا میزان انسجام و نیز ظرفیت های توضیحی و تفسیری هریک به سنجش درآید.
ساختار روایی منطق الطیر عطار و ملاحظات مربوط به اقتباس نمایشی از آن
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
23 - 36
حوزه های تخصصی:
عطار نیشابوری از عارفان و شاعرانِ بزرگ قرن ششم و هفتم، و از پیشگامان داستان سرایی فارسی به حساب می آید و در هر دو جنبه تاثیری عمیق بر عارفان و داستان سرایان بعد از خود داشته است. وی از حکایت و داستان به مثابه ی ابزاری برای تشریح و تایید مفاهیم عرفانی و تشریحِ مراحل سلوک استفاده کرده است. بهرگونه بررسی پیرامونِ عطارِ عارف و عطار داستان سرا، باید پیوندِ این دو بعد را دربر بگیرد. در این مقاله، محتوا و ساختارِ روایی منطق الطیر به عنوان نمونه ای از آثار داستانی عطار بررسی شده است. منطق الطیر گل سرسبد و مشهورترین اثر عطار است و از کل یا برخی از داستان های آن به شکل مستقل اقتباس هایی صورت گرفته است. هدف از بررسی حاضر آگاهی از جنبه های نمایشی اثر و ارائه ی راهکاری برای اقتباس دراماتیک از آن است. مطالعه ی برخی از اقتباس های موجود نشان می دهد که اغلب اقتباس ها وفادارانه بوده است درحالی که در یک اقتباس موفق بایستی زمینه و زمانه و نیز، ملاحظات مربوط به مخاطب و رسانه مقصد در نظر گرفته شود. در این مقاله، با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی، نخست به معرفی درون مایه ی فکری و ساختار روایی آثار عطار پرداخته ایم. آنگاه با تمرکز بر مضمون و قالبِ منطق الطیر، برخی از ملاحظاتِ روایی مربوط به اقتباس از این اثر را برای صحنه ی نمایش بررسی کرده ایم. در پایان نیز، با نقد و بررسی برخی از اقتباس های دراماتیک صورت گرفته از اثر، پیشنهاداتی برای اقتباس نمایشی از آن ارائه داده ایم. این پیشنهادات احتمالاً خواهد توانست در مورد آثار مشابه مورد تامل قرار گیرد.
بازتاب/بازتولید مؤلفه های حکمت خسروانی در منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه ایران باستان که به عنوان «حکمت خسروانی» شناخته می شود، اندیشه ای اشراقی مبتنی بر نور و ظلمت است که هستی در آن ساختاری ذومراتبی و تشکیکی دارد. با گذشت زمان، پیوند این منظومه فکری با دوران پس از خود گسسته نشده بلکه در طی تاریخ، به شکل های مختلف بازتولید شده است. این تفکر پس از آمیخته شدن با پاره ای مؤلفه های اسلامی به آثار حماسی و عرفانی این دوره راه یافته است. هنگام مطالعه در باب عرفان ایرانی، پژوهشگران، غالباً از غور در منطق الطیر عطار و بررسی آن بی نیاز نیستند، لذا روشن ساختن وجوه مختلف آن، از منظر محتوایی، آمیختگی فرهنگی، ریشه تفکرات، و داد و ستد های عقیدتی و مسائلی از این دست به درک بهتر این اثر و به دنبال آن شناخت کامل تر عرفان خراسان یاری می نماید. تطابق مسئله وحدت وجود در عرفان اسلامی و آفرینش وابسته به نقطه واحد اهورایی در حکمت خسروانی، همچنین مراتب سلسله وار وجود و نور در این دو، باعث امتزاج و پیوند هرچه بیشتر این مفاهیم در منطق الطیر شده است. عطار متأثر از میراث کهن فرهنگ و فلسفه ایرانی به شرح مفاهیم عرفانی در قالب تمثیل و داستان پرداخته است. در تحقیق حاضر بازتولید پوشیده مؤلفه های حکمت خسروانی را در «منطق الطیر» بررسی کرده ایم.
آستانه های پیوند و شکاف اجتماعی در منطق الطیر عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر مسائل اجتماعی، فرهنگی و تاریخی هر ملتی را می توان در آثار ادبی آن سرزمین جستجو کرد. از آنجا که ادبیات تولیدی اجتماعی است، با مطالعه ی آن می توان ساختار اجتماعی و فرهنگی و همچنین زوایای پنهان و تاریک ویژگی های زندگی آن اجتماع را نیز شناسایی کرد. مراجعه به متون ادبی در علوم اجتماعی با استفاده از رویکرد روایتی برای نشانه شناسی یکی از راهکارهای دست یابی به این مقصود است. ظهور ویژگی های داستان گونه ی زندگی اجتماعی در روایات به تفسیر ساختار حاکم بر روایات اهمیت می -بخشد، و در این می ان، داستان های رمزی که مستلزم درک معنای مجازی عناصر داستان برای دسترسی به واقعیت پنهان متن اند، از اهمیت خاص برخوردارند. پدید آورندگان این مقاله با خوانش منطق الطیر عطار و تحقیقات مرتبط با آن به تحلیل گفتمان پرندگان و ویژگی های آن ها به منظور گره گشایی از رمزهای این اثر بر آمده اند. روش شناسی این تحقیق از نوع اسنادی در جهت معنایابی و نشانه شناسی بوده است و داده های حاصل به صورت روایتی با تکیه بر رویکرد درام اجتماعی ویکتور ترنر تحلیل شده اند.
موانع کمال و طرق مواجهه با آن ها، در منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۵
77 - 106
راه وصول به حضرت حق یک مسیر طولانی و پرپیچ و خم است. برای عبور موفق از این گردنه ی صعب العبور، باید موانع راه را به خوبی شناخت. هدف این پژوهش، بررسی موانع کمال انسان و راه مواجهه با این موانع در منطق الطیر عطارنیشابوری است. نگارنده از روش توصیفی با شیوه ی تحلیل محتوا برای نگارش استفاده کرده و از شیوه ی استدلال توصیفی و عقلی، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بهره برده است. انجام این تحقیق از آن جهت ضروری است که عطار در منطق الطیر، ازشیوه ی خاصی برای بیان موانع کمال و نحوه ی برخورد با آن ها، استفاده کرده است که قطعاً میزان تاثیرگذاری آن، نسبت به سایرین بیشتر است. در این پژوهش، به هرگونه عاملی که از دیدگاه عطار، انسان را از نیل به تقرب خداوند، باز می دارد، «مانع» اطلاق شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، عواملی مثل: دنیا طلبی، نفس امّاره، مقام پرستی، جهل و... مانع تقرب الهی و کمال انسان هستند و سالک الی الله، باید این موانع و طرق مواجهه با آن ها را بشناسد؛ تا بتواند به کمال حقیقی دست پیدا کند.
«حیرت» ناشناخته وادی عرفان از منظر مولانا و عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
بنای جهان بر هاله ای از اسرار پنهان استوار است که سالک را در وادی عرفان با چالش های بزرگی رو در رو می سازد و او را قدم به قدم در این منزلگاه با چراغ های روشنی که به نور معرفت افروخته به سرمنزل مقصود می رساند. بی گمان حاصل مواجهه او با رازها و اسرار نهفته جهان هستی «حیرت» خواهد بود. عجز و ناتوانی او در حلقه سرگردانی تا به کشف و شهود و تجلی نیانجامد معرفت و فنا حاصل نخواهد شد و سالک همواره طالب افزونی حیرت خویش است و مصداق این کلام مشهور پیامبر (ص) که «ربّ زدنی تحیراًفیک»، در این میان ششمین درگاه عرفان که سالک را در مسیر پر تلاطم عشق و حقیقت به ذات حقیقت لایتناهی وصل خواهد کرد، حیرت است. بسیاری از عرفا از مقام حیرت و نقش آن در خلق اندیشه های عمیق به شکل های متفاوت سخن گفته اند. مولانا در مثنوی نگاه عاشقانه و ژرفی به حیرت دارد و تنها به چشم یک مسیر به آن نگاه نمی کند بلکه آن را از مهم ترین راه ها در سلوک عرفانی برای وصال معشوق می داند. در منطق الطیر عطار یکی از وادی هایی که سالک و عارف در سلوک عرفانی خود برای رسیدن به خودشناسی و خداشناسی باید آن را طی کنند «حیرت» است و شاید به تعبیری سی مرغ عاشق از سر حیرت است که در کوچه پس کوچه های هفت شهر عطار «سیمرغ» را می آفرینند.
واکاوی عرفانی معرفت نفس در منطق الطیر عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
61 - 81
حوزه های تخصصی:
معرفت نفس، یکی از نیازهای مهم بشر است؛ مکاتب مختلف به نوعی، به آن پرداخته اند. در عرفان اسلامی، توجه ویژه ای به این مسئله شده است؛ به نظر عرفا، انسان در پرتو معرفت نفس، به رشد و کمال می رسد و نیل به معرفت خداوند، تنها از طریق معرفت نفس امکان پذیر می شود. عطار نیشابوری از جمله اندیشمندانی است که تلاش کرده معرفت نفس را درونمایه آثار ادبی- عرفانی خود قراردهد. فهم نوع نگاه این عارف مسلمان به مقوله معرفت نفس می تواند از یک سو، راهگشای پژوهش های بعدی در این زمینه باشد، از سوی دیگر، به پرسش های مطرح در این زمینه پاسخ مناسب ارائه دهد. این پژوهش، مقوله «معرفت نفس» را از دیدگاه عارف بزرگ مسلمان، عطار نیشابوری، در منطق الطیر بررسی کرده است؛ برای این بررسی، روش توصیفی با تحلیل محتوا اختیارشده است. برای گردآوری اطلاعات، از روش کتابخانه ای استفاده شده است. از روش های توصیفی و استدلال عقلی، برای تحلیل یافته ها، بهره گرفته شده است. ابتدا، مروری کوتاه بر کتاب منطق الطیر و اهمیت و جایگاه معرفت نفس در این اثر انجام شده است، انواع «خود» از دیدگاه عطار، رابطه معرفت نفس و معرفت الله، شیوه سلوک، کسب معرفت و وادی های هفتگانه، خاصیت آینگی متقابل انسان و خدا، نفس امّاره و شیوه مقابله با آن در منطق الطیرمورد بحث قرارگرفته است.
ساختارهای روایی مثنوی های عطار
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
9 - 28
حوزه های تخصصی:
محققان حوزه شعر عرفانی ساختار روایی بیشتر مثنوی های عرفانی فارسی به ویژه مثنوی های شگرف سه گانه آن یعنی حدیق ه الحقیقه سنایی، منطق الطیر عطار، و مثنوی معنوی مولوی را دارای ساختاری مشترک، و مبتنی بر پیرنگ کلان و طرح سراسری می دانند. مثنوی های الهی نامه و منطق الطیر و مصیبت نامه عطار که سفرنامه روحانی به شمار می آیند، افزون بر داشتن پیرنگ کلان از ساختار روایی خُرد متفاوتی نیز بهره مند هستند. در جستار حاضر با روش توصیفی -تحلیلی و رویکرد روایت شناسی که هدف نه ایی آن کش ف الگوی جامع روایت است، کوشیدیم از رهگذر تبیین ساختارهای روایی مثنوی های سه گانه به راز حکایت-تمثیل ها و کارکرد اصلی آن ها پی ببریم. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که عطار ضمن ساختار وحدتی - کثرتی مبتنی بر طرح سراسری این مثنوی ها، از ساختارهای روایی سفرنامه ه ای هزارویک شبی و کتاب مقدسی نیز بهره جسته است و راز اصلی حکایت - تمثیل های وی این است که تاریخ روزگار خویش را بر اساس الگوی روایت تاریخ انبیا می سنجد و به حوادث تاریخی روزگار خود ارجاع نمی دهد.
بررسی و مقایسه دو نماد فرهنگی شرق و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۹
133 - 147
حوزه های تخصصی:
همواره از میان شخصیت های داستانی بالیده در بستر فرهنگ و ادبیات های مختلف، چهره هایی وجود دارند که بنا بر برخی از خصایص منحصر به فرد، امکان فرا روی از بستر دراماتیک خویشتن و مبدل شدن به یکی از شخصیت های ممتاز تاریخ ذهنی افراد انسانی آن جامعه را می یابند و به تعبیری نیز می توان آنها را «مجسمه های فرهنگی» یا «نمونه های ازلی ذهن» آن جامعه نامید. فاوست ، قهرمان نمایشنامه گوته و شیخ صنعان ، قهرمان «منطق الطیر» عطار از اینگونه نمونه های ازلی ماندگار هستند که در این مقاله به عنوان دو نماد فکری و فرهنگی شرق و غرب مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته اند.
ظرفیت سنجی سیاست در آثار عطار بویژه در منطق الطیر
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره پنجم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۰
197 - 221
حوزه های تخصصی:
نویسنده مقاله تلاش کرده است براساس روش اسپریگنز به این سؤال پاسخ دهد که آیا اندیشه عطار و رفتارش در قالب سیاست قابل پیگیری می باشد؟ از این رو براین باور است که شیخ فرالدین عطار قبل از هرچیز از گمشده گی انسان و فضای محیطش به قتل و غارت ها به بی نظمی ها و ظلم حکام می پردازد(یعنی ابتدا از مشاهده خرابی ها و بی نظمی ها می آغازد) ولی چون مشاهدهِ صرفِ نادرستی ِوضع موجود، هیچ دردی را دوا نمی دهد به علل و ریشه نادرستی ها نیز پرداخته است او از خود می پرسد اگر اوضاع نامرتب است دلایل آن چیست؟ آیا ریشه مشکل، عام و مربوط به جامعه است یا اینکه فردی است؟ او مشکل را دو سویه می بیند و بعد از فهم مشکل بسوی جامعه مطلوب و مورد نظرش گام برمی دارد که جامعه خوشبخت و سالم کدام است؟ عطار برای رسیدن به جامعه مطلوب تلاش می کند که«درد» مردمان هم عصرش را که «بی دردی» است درمان کند آنهم با همان انسان های موجود؛ انسان هایی که در تیپ شناسی وی در قالب رمز و نماد مرغان به دوازده تیپ از انسان تقسیم می شود و این انسان ها جهت رهایی از بی دردی، بی مسؤلیتی، بی مهری، دلبستگی، وسواس افراطی، ناتوانی، عزلت نشینی، اسیر عشق ه ای ناپایدار و راحت طلبی؛ باید دردمند شوند و به خودشناسی برسند او می خواهد فرمانروا و فرمانبر از همین انسان های موجود که دارای ویژگی های مذکور در نمادها هستند شروع کنند. به همین منظور است که راه رهایی را در دردمند شدن انسان چاره اندیشی می کند. اگر چه درد عطار درد عارفانه است نه درد روشنفکرانه یعنی خود درد برای او آگاهی است آنهم برای رسیدن و یکی شدن و محو شدن در حق؛ نه انعکاس دردهای بیرونی در خودآگاهی؛ از این رو هم به حاکم و هم به مردم توصیه می کند دردمند باشند تا هدایت شوند.
بررسی شخصیت های قرآنی در منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال چهارم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱۳
23 - 47
حوزه های تخصصی:
در این مقاله شخصیت های قرآنی، انبیای الهی هستند که نام آن ها در قرآن ذکر شده و احکام خداوند را به مردم ابلاغ می کردند. اعمال و رفتار این برگزیدگان در شعر شاعران فارس یزبان به نام « منطق الطیر » وفور به کار رفته است. عطار شاعر سبک خراسانی، از 16 شخصیت قرآنی در در ابیات « منطق الطیر » برده و به زندگی، رفتار و سجایای اخلاقی آن ها اشاره کرده است. او در مختلف با ساختاری منسجم و زیبا، برای به جلو بردن داستان از ویژگی های خاص پیامبران مثل صبر ایوب، زره سازی داوود، زیبایی یوسف و اعجاز حضرت محمد(ص) کمک گرفته، و در ابیاتی تلمیحات زیبایی وجود دارد که سرگذشت و زندگی پیامبران به نوعی با حالات و رفتار تعدادی از پرندگان گره خورده است.
خوانشی عرفانی از گل و بلبل(مرغ) با اتکاء بر رسالات کشف الاسرار فی حکم الطیور و الازهار، رمز الریاحین، بلبل نامه و مثنوی گل و بلبل
حوزه های تخصصی:
گل و بلبل؛ تجلی جلوه ای عرفانی از استحاله دینی در هنر ایران است که بیش از سایر موضوعات در کتاب آرایی جولانگاه نگره های هنرمند و مکاتب فکری اوست. چنانچه شاعران با روایتی عاشقانه از داستان گل و بلبل –روایتی که در ادوار میانه ایران نزد عرفا و ادیبان مورد توجه قرار گرفت- در صدد بیان اندیشه برآمدند. نخستین بار عطار حکایتی مستقل از عشق بلبل به گل را در منطق الطیر آورده است و در ادامه این داستان در بلبل نامه و نزهت الاحباب وجوه صوفیانه آن مطرح می گردد. در بررسی داستان هایی که زبان حال الریاحین و مرغان است، نسخه عربی کشف الاسرار فی حکم الطیور و الاسرار و رمز الریاحین با قالبی مشابه به شرح و بسط زیبایی زیبارویان پرداخته اند ولی در بلبل نامه ها و خصوصا مثنوی گل و بلبل از شیخ ابوعلی قلندر به وجه صوفیانه آن اشاره شده است. داستان های گل و بلبل روایت های عاشقانه بود که دستمایه نگره های صوفیانه قرار گرفت و بی دلیل نبود که بن مایه تمام این متون عارفانه از منطق الطیرها نشات می گرفت. بلبل، مرغ سالکی بود که به منزل روح عاشق قلمداد می شد که در تلاش رسیدن به معشوقی دنیوی خود رابه خار و آتش کشیده است و مورد مذمت دیگر رهروان حقیقت قرار می گیرد تا به سوی عشق حقیقی رهسپار شود. این پژوهش با بررسی جمله منظومه هایی که به گل و بلبل پرداخته است، در پی پاسخ به این پرسش است که جایگاه گل و بلبل در ادبیات عرفانی ایران در دوره اسلامی چیست و ویژگی مرغ سالک را چگونه می توان تبیین کرد؟ دستاورد این نگارش طبقه بندی رسالات با محوریت گل و مرغان در دو وجه زبان حالی و عارفانه در پی فهم معنی گل و بلبل است. این نوشتار توانست با اتکا به تعابیر مذکور، مرغ خواب را در نقاشی گل و بلبل با بیان ادله ادبی تفسیر کند. این پژوهش با رجوع به منابع دست اول ادبی، جایگاه بلبل را شناخته و علت کاربرد فراوان آن را کنکاش می نماید. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و در گردآوری منابع از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
خوانشی از قصیده منطق الطیر خاقانی بر پایه نظریه بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصیده منطق الطیر خاقانی یکی از نمونه های درخشان ادب فارسی است. این قصیده همچنین از نمونه های قابل توجه زبان و سفر مرغان است. شماری پرنده در فصل بهار گرد هم آمده و هریک ستایش گر گلی هستند و درباره برتری گل مورد نظر خود استدلال می کنند. در این پژوهش کوشیده ایم بر پایه نظریه بینامتنیت و با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مطالعات اسنادی، از زاویه تازه ای به بررسی این قصیده بپردازیم. نظریه بینامتنیت یکی از شیوه های بررسی متن است که توسط ژولیا کریستوا و تحت تأثیر نظریه منطق مکالمه میخاییل باختین شکل گرفته است. اساس این نظریه چنین است که متن را بر پایه مکالمه و تعامل با دیگر متن های پیش و پس از خود تبیین معنایی می کند؛ زیرا معنا نتیجه گفت وگوست و گفت وگو شیوه های مختلفی دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که این متن (قصیده) محل تلاقی گفتمان های گوناگون اعم از گفتمان موسیقی، عرفانی فلسفی، حماسی، دینی، تاریخی و ادبی است. تمامی این گفتمان ها همچون تکه های پازل در شکل گیری این متن (قصیده) دخالت دارند و سرانجام همگی در فرم شعر به وحدت رسیده اند.
نقش و تحلیل کارکردگرایانه «حکایت» در انقلاب های جمعی (مطالعه موردی قصه مرغان جهان در منطق الطیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۷
51 - 69
حوزه های تخصصی:
منطق الطیر عطار از آثار عرفانی برجسته در ادبیات فارسی است که در ساختاری روایی، به قصه فراخوان کمّی و کیفی «مرغان جهان» و تلاش جمعی آنها برای رسیدن به «سیمرغ» می پردازد. «حکایت» مهمترین ابزار عطار، در شکل دهی به ساختار این بسیج جمعی است. او در ساختار منطق الطیر از 194 «حکایت» استفاده کرده شده است. سوال این است که کارکرد این حکایت ها چیست و چرا «عطار» بر استفاده از این نوع روایی، اصرار دارد؟ پیش فرض این است که حکایت یکی از تمهیدات مورد نیاز برای شکل دهی به بسیج جمعی است و عطار آگاهانه تلاش می کند تا ساختار منطق الطیر را بر «حکایت» استوار سازد. «هدهد» به عنوان رهبر، همواره تلاش می کند تا در گفتگوی خود با دیگر مرغان، از «حکایت» به عنوان یک ابزار، استفاده کند. استفاده از «حکایت»، تبدیل قصه «من» به «ما» را آسان می کند و موجب همراهی می شود. «حکایت» موجب خلق بحران و اضطرار شدید می شود و الزام نمایشی فراخوان مورد نظر «هدهد» را تشدید می کند. با استفاده از «حکایت» می توان خیر و منفعت جمعی را برجسته کرد و موجب تشدید جامعه پذیری و جهان بینی مشترک شد. ساخت های روایی، مفتون سازی و تسخیر ذهن را آسان می کنند و بر قدرت ترغیبی و متقاعدسازی زبان می افزایند. در این مقاله تلاش می شود تا اهمیت و ضرورت استفاده از «حکایت» در متن منطق الطیر، با روش کیفی و تحلیلی – توصیفی ، مورد بررسی و نقد کارکردشناختی قرار گیرد.
«بازتاب مرگ ارادی در منطق الطیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از منظر اهل عرفان، مرگ آغاز حیات بی مرگ است. این مهم نه تنها در مرگ اضطراری و اجباری بلکه در مرگ اختیاری و ارادی نیز صادق می باشد. اگر در مرگ اضطراری روح اجباراً از قید جسم، رها و به ملاقات حق نایل می گردد در مرگ ارادی با اراده و خواست سالک طریق حق و قبل از فرا رسیدن اجل این امر به وقوع می پیوندد.
عطار نیشابوری در منطق الطیر خود که شرح سفر دشوار سالک در شاهراه وصول به حق است اذعان داشته که تنها آنان که وجودشان از آلایش های نفسانی و رذایل اخلاقیصیقل یافته و آینه حق نما شده اند رخصت حضور به بارگاه حق می یابند و در می یابند که حقیقت مطلقه با ایشان یکی است و در میانشان انفصالی نیست و در این راه عنایت و دستگیری حضرت حق و تبعیت از پیشوا و رهبری کاردان و راه شناس، جد و جهد طالبان و جویندگان مقصود را ثمر می بخشد.
وحدت وجود و بازتاب آن در منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عرفان اسلامی مطابق نظریه وحدت وجود آن چه چشم می بیند و اندیشه ثبت می کند، نمودهای ظاهری و وهمی است. و ماورای آن ها یک وجود حقیقی واحد نامحدود حضور دارد. نمودها جلوه های آن وجود حقیقی واحد نامحدود هستند. عطار برای بیان نمودهای وهمی و وجود حقیقی واحد، از یک جناس مرکب یاری گرفته است. «سی مرغ» و «سیمرغ». سیمرغ که در آن سوی ادراکات ظاهری است، حقیقتاً هست و کثرتی در آن نیست ولی مرغان که رو در روی ادراکات ظاهری هستند، حقیقتاً موجود نیستند، بلکه ظهور و نمود و جلوه ای متکثر از سیمرغ هستند. سمیرغ رمز خداست و سی مرغ رمز انسان ها، سیمرغ از ادراک مرغان دیگر خارج است و سی مرغ واصل نیز سیمرغ را در وجود خودشان می یابند.