بحران پژوهی جهان اسلام (سیاست پژوهی جهان اسلام سابق)
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره پنجم پاییز 1397 شماره 10
مقالات
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم بیشتر به عنوان یک مکتب فکری و شکلی از اندیشه که نقدی فلسفی بر کلان روایت ها دارد، در جامعه علمی شناخته می شود. بنابراین تعبیر ما از این مقوله، همانند نظرفردریک جیمسون است که از پست مدرنیسم به منزله یک «گفتمان نظری» یاد می کند. حال این جریان که جایگاهی جدی در سیر تاریخی تفکر غرب یافته، همچون بسیاری دیگر از جریان های فکری به ایران راه یافته به طوری که امروزه کنکاش در مسائل پست مدرنیسم یکی از جریان های مهم اندیشگانی در ایران معاصر محسوب می شود. بر این اساس جریان شناسی موافقان حضور پست مدرنیسم در ایران و پیامدهای حاصل از آن، موضوع اصلی مقاله حاضر را تشکیل می دهد. در این خصوص ابتدا دیدگاه های موافق و شاخصه های منتسب به این جریان بررسی شده، سپس پیامدهای ناشی از این حضور همچون سنت انگاری پست مدرنیستی، حاکم شدن منطق نسبیت باوری، حفظ و نفی وضع موجود، رشد نیهیلیسم و شوق پُرسش و اندیشیدن بیان می شود. مقاله حاضر با بررسی میزان و چگونگی حضور پست مدرنیسم در ایران و کاوش پایه های فکری موافقان آن، در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که هر کدام از جریان های موافقی که با بهره بردن از این مکتب، در تقویت و پررنگی آن مؤثر بوده اند و حیات خود را در نسبت با این وضعیت جدید تعریف کرده اند، چه پیامدهای فکری- سیاسی در جامعه ایرانی بدنبال داشته است؟ نتایج حاصل از بررسی مسئله مورد اشاره به قرار ذیل است: الف. استفاده گزینشی از ابزارهای روش شناختی پست مدرنیسم برای نیل به مقصود در جریان های موافق، حضور پست مدرنیسم را ناقص و به صورتی شبه پست مدرن درآورد. ب. پیامدهای این جریان، فارغ از رشد و یا افول سنت، حفظ یا نفی وضع موجود، حاکم شدن نسبیت باوری و رشد بی مبنایی که ظهور و بروزشان وابسته به مکان های جغرافیایی و شرایط فکری و خاص نمی باشد، می تواند پیامدهای دیگر مختص زیست بوم ، داشته باشد. این امر در ایران با «روی آوری به تفکر» نمایان شد.
ریشه یابی خشونت های درونی سازمان مجاهدین خلق ایران (56- 1352) در پرتو آراء هانا آرنت
حوزه های تخصصی:
سازمان مجاهدین خلق ایران طی سال های 1352 - 1356خورشیدی، درگیر خشونت ها و ترورهای داخلی متعددی شد که از مشهورترین آنها می توان به ترور مجید شریف واقفی و مرتضی صمدیه لباف اشاره نمود. هرچند با اتکا به اسناد تاریخی موجود، نمی توان ایدئولوژیک بودن همه این خشونت ها را تأیید کرد، اما این برخورد طیف مارکسیست سازمان با اعضای مذهبی، موضوعی قابل توجه در تاریخ جنبش های مسلحانه ایران معاصر به شمار می رود. این پ ژوهش در پی واکاوی چرایی و چگونگی این ماجرا در پرتو نظریه توتالیتاریسم هانا آرنت است.
ژئوکالچر، سلفی گری و ژئوپولیتیک در ایران
حوزه های تخصصی:
ژئوکالچر از مبانی تئوریک حوزه مطالعات ژئوپولیتیک می باشد که درصدد فهم و تحلیل تأثیرات متقابل سیاست و فرهنگ می باشد. جغرافیای فرهنگی هر ناحیه جغرافیایی با توجه به شرایط زمانی و مکانی و... ژئوپولیتیک خاص خود را رقم می زند. ویژگی های فرهنگی از قبیل هویت مذهبی، زبانی، قومی و... می توانند بسترساز بازی های سیاسی ویژه ای گردند و بازخوردها و خروجی های سیاسی خاصی را در پی داشته باشند. مذهب یکی از عناصر اصلی هویت فرهنگی می باشد که در زمانها و مکان های مختلف تأثیرات و ارتباط خود را با سیاست به روشنی نشان داده است. سلفی گری به عنوان نوعی مرام مذهبی- سیاسی در دین اسلام از موارد روشن مذهبی است که سعی دارد تا ژئوپولیتیک متناسب با اهداف و آمال خود را شکل دهد و به همین دلیل ژئوپولیتیک درونی و بیرونی کشورهای جهان اسلام و بخصوص کشورهای خاورمیانه را تحت تأثیر قرار داده است.کشور ایران به عنوان کشوری شیعه مذهب و مخالف با سلفی گری افراطی، از کشورهایی است که از این وضعیت مستثنی نمی باشد؛ چرا که علاوه بر دارا بودن هویت دینی اسلامی، در نواحی جغرافیایی پیرامون خود، دارای هویت مذهبی اهل سنت می باشد که در موارد بسیار از سلفی گری متأثر شده و زمینه ساز ناامنی و شکل گیری ژئوپولیتیک درونی چالش برانگیزی بوده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد سلفی گری در عرصه ژئوپولیتیک درونی ایران، باعث شکل گیری بازیگرانی شده است که زمینه ساز فرقه گرایی مذهبی و تقویت کننده تحرکات قومی در نواحی و استان های سنی نشین بوده اند که این امنیت عمومی و ملّی را به چالش کشیده است. این بازیگران محلی در عرصه ژئوپولیتیک بیرونی سعی در پیوند با رقبای منطقه ای و فرامنطقه ای جمهوری اسلامی ایران دارند تا به اهداف خود برسند.
عدالت در اندیشه سیاسی امام موسی صدر
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین متفکرین در دوره معاصر که به بحث عدالت در نظر و عمل توجه داشته امام موسی صدر است. ایشان در لبنان سعی می کند هم به لحاظ نظری، بنیاد قوی ای را برای تحقق عدالت و به خصوص عدالت اجتماعی، عدالت سیاسی و عدالت اقتصادی پی ریزی کند و از طرفی در عمل هم اقدامات و کارهایی صورت می دهد که منجر می شود به این که شیعیان لبنان به عنوان یک طایفه بسیار ضعیف، فقیر، تحقیر شده و کرامت از دست داده، ارتقا پیدا کنند و به عنوان یک قشر جا افتاده در لبنان مورد توجه قرار گیرند و بتوانند هم در سرنوشت خود و هم در سرنوشت جامعه خود تأثیرگذار باشند. پرسش این است که عدالت در اندیشه امام موسی صدر چگونه می تواند در جامعه حضوری زنده و اثربخش داشته باشد؟ فرضیه مقاله این است که به نظر می رسد در نگاه امام موسی صدر، عدالت، افزون بر این که مسأله ای فردی است اما همچنین به عنوان مسأله ای اجتماعی و سیاسی نیز نزد وی ارتقا می باید و پیوند بسیار محکم و استواری با ایمان به مثابه یک امر اعتقادی دارد.
سلفی گری از معنا تا برداشت های نادرست مبانی
حوزه های تخصصی:
آنچه ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺍﺻﻄﻼﺣﯽ ﺑﻪ ﺳﻠﻔﯽ ﮔﺮﯼ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺟﺮﯾﺎنی ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮔﺮﺩﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﻤﺴﮏ ﺑﻪ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭘﯿﺮﻭ ﺳﻠﻒ صالح می دانند؛ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻋﻤﺎﻝ، ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻭ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺕ ﺧﻮﺩ، ﺳﻌﯽ ﺑﺮ ﺗﺎﺑﻌﯿﺖ ﺍﺯ سلف و گذشته یعنی ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﻼﻡ (ﺹ)، ﺻﺤﺎﺑﻪ ﻭ ﺗﺎﺑﻌﯿﻦ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﻭ ﻧﻈﺮﯼ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺳﻠﻔﯽ - ﺗﮑﻔﯿﺮﯼ ﻋﻤﺪﺗﺎً ﺑﻪ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪﯼ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﺍﻫﻞ ﺣﺪﯾﺚ ﻭ ﻣﺬﻫﺐ ﺣﻨﺒﻠﯽ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮔﺮﺩﺩ. ﺗﻔﮑﺮ ﻧﺺ ﮔﺮﺍﯾﺎﻧﻪ ﻭ ﺩﯾﺪﮔﺎﻩ ﻫﺎﯼ ﺍﺣﻤﺪﺑﻦ ﺣﻨﺒﻞ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﺬﺍﻫﺐ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺪﻋﺖﮔﺮﺍ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﺪ، ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﻣﻨﺒﻊ ﺧﺸﻮﻧﺖﮔﺮﺍﯾﯽ ﺳﻠﻔﯽ ﺑﻮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺍﺑﻦ ﺗﯿﻤﯿﻪ ﻭ ﻣﺤﻤﺪﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻮﻫﺎﺏ، ﺳﻬﻢ مهمی ﺩﺭ ﻇﻬﻮﺭ ﻓﺮﻗﻪﮔﺮﺍﯾﯽ ﺧﺸﻮﻧﺖﻃﻠﺐ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ، ﻭﻫﺎﺑﯿﺖ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩﻧﺪ.سوال اصلی این پژوهش این است که «برداشت های غلط از تکفیر، ارتداد و مفهوم جهاد، چه تاثیری در اندیشه و عملکرد تکفیری ها درباره کشتار داشته است؟» یافته های حاصل از پردازش فرضیه حاکی است که « تکفیری ها با توجه به مبانی فقهی سلفی ها، برداشت های غلط از تکفیر و ارتداد و عدم تلقی درست از مفهوم جهاد، به خشونت گرایش پیدا کردند.» گروه های سلفی با برداشت های نادرستی که نسبت به مفاهیم تکفیر، ارتداد و جهاد دارند؛ با نگاهی غلط به این مفاهیم، باعث بروز نوعی دوگانگی و جنگ های خشونت طلبانه در جهان اسلام شده اند. چنین وضعیتی باعث ایجاد نگاه بدبینانه و جنگ طلب از دین اسلام در جهان و همچنین کشتار وسیعی از افراد بی گناهی شده است که در استنباط گروه های سلفی گناهکار شناخته می شدند. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی پردازش شده است.
ریشه ها، عوامل شکل گیری و عاقبت طاغوت از منظر قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
طاغوت، اصطلاحی دینی و قرآنی است که ابعادی فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را در بر می گیرد. طاغوت به عنوان پدیده ای مذموم، تحت شرایطی و در بستری خاص ظهور و بروز می یابد و از آنجا که در تمامی زمان ها و مکان ها امکان پدیداری آن وجود داشته و تبعات منفی فردی و اجتماعی به همراه دارد، شناخت آن ضروت دارد. قرآن به عنوان «تبیان کل شی»، به بهترین نحو به طاغوت پرداخته و زمینه های شکل گیری، تبعات و نحوه مبارزه با آن را عرضه کرده است. تحقیق پیش رو با بهره گیری از روش اکتشافی به دنبال ایجاد زمینه مناسب ب رای درک ب ه ت ر مفهوم طاغوت و چگونگی مواجهه با آن می باشد.
ظرفیت سنجی سیاست در آثار عطار بویژه در منطق الطیر
حوزه های تخصصی:
نویسنده مقاله تلاش کرده است براساس روش اسپریگنز به این سؤال پاسخ دهد که آیا اندیشه عطار و رفتارش در قالب سیاست قابل پیگیری می باشد؟ از این رو براین باور است که شیخ فرالدین عطار قبل از هرچیز از گمشده گی انسان و فضای محیطش به قتل و غارت ها به بی نظمی ها و ظلم حکام می پردازد(یعنی ابتدا از مشاهده خرابی ها و بی نظمی ها می آغازد) ولی چون مشاهدهِ صرفِ نادرستی ِوضع موجود، هیچ دردی را دوا نمی دهد به علل و ریشه نادرستی ها نیز پرداخته است او از خود می پرسد اگر اوضاع نامرتب است دلایل آن چیست؟ آیا ریشه مشکل، عام و مربوط به جامعه است یا اینکه فردی است؟ او مشکل را دو سویه می بیند و بعد از فهم مشکل بسوی جامعه مطلوب و مورد نظرش گام برمی دارد که جامعه خوشبخت و سالم کدام است؟ عطار برای رسیدن به جامعه مطلوب تلاش می کند که«درد» مردمان هم عصرش را که «بی دردی» است درمان کند آنهم با همان انسان های موجود؛ انسان هایی که در تیپ شناسی وی در قالب رمز و نماد مرغان به دوازده تیپ از انسان تقسیم می شود و این انسان ها جهت رهایی از بی دردی، بی مسؤلیتی، بی مهری، دلبستگی، وسواس افراطی، ناتوانی، عزلت نشینی، اسیر عشق ه ای ناپایدار و راحت طلبی؛ باید دردمند شوند و به خودشناسی برسند او می خواهد فرمانروا و فرمانبر از همین انسان های موجود که دارای ویژگی های مذکور در نمادها هستند شروع کنند. به همین منظور است که راه رهایی را در دردمند شدن انسان چاره اندیشی می کند. اگر چه درد عطار درد عارفانه است نه درد روشنفکرانه یعنی خود درد برای او آگاهی است آنهم برای رسیدن و یکی شدن و محو شدن در حق؛ نه انعکاس دردهای بیرونی در خودآگاهی؛ از این رو هم به حاکم و هم به مردم توصیه می کند دردمند باشند تا هدایت شوند.
سیری بر هویت طبقه متوسط جدید طی سه دهه بعد از انقلاب در ایران
حوزه های تخصصی:
عموم نظریه پردازان و متفکران علم سیاست بر این باورند که یکی از دلایل عدم رشد دموکراسی در کشورهای در حال توسعه، روند شکل گیری ناقص طبقه متوسط جدید است. همچنین از سویی، بسیاری از کارشناسان علوم سیاسی و جامعه شناسان ایرانی بر این اعتقادند که اساساً در جامعه ی ایرانی طبقه ی متوسط جدید، آن روند تاریخی و تحولات اقتصادی را که اروپا سپری کرده و از دل طبقه بورژوازی چنین طبقه ای شکل گرفته را سپری نکرده است؛ پس اساساً ما طبقه ای به نام طبقه ی متوسط نداریم. از سویی این پرسش مطرح می گردد که قشرهایی که طی مهاجرت از روستا و شهرهای کوچک به سوی شهرهای بزرگ و کار در سیستم های دیوان سالاری و اداری از زمان رضا پهلوی تا کنون گسیل داشته شده اند و طی آن، نحوه ی مصرف و شیوه و سبک زندگی شان و دغدغه های اجتماعی و سیاسی با قشرهای دیگر متفاوت است، چه هویتی می توان برای آنها قائل شد؟ آیا بایستی این قشر را طبقه متوسطی نامید که فرم و شکل ظاهری آنها به دلیل آمرانه بودن نوسازی در ایران از دوره پهلوی ها، شباهت به طبقه متوسط جدید دارد، ولی عملکرد و کارکرد آن بعنوان طبقه ای منتقد تحولات جامعه و پویا در امر توسعه سیاسی شباهت کمتری به طبقه متوسط جدید دارد؟ از سویی دیگر این سوال مطرح می گردد که آیا شکل گیری چنین طبقه ای حتی در ظاهر، شأنیت و مطالباتی را به همراه نمی آورد و این مطالبات تاثیراتی را بر تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه بر جای نمی گذارد؟در این مقاله تلاش شده با بررسی هویت طبقه متوسط جدید در سه دهه ی پس از انقلاب به بررسی نقش این طبقه در توسعه یافتگی یا توسعه نیافتگی ایران در این دوره پرداخته شود.