مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
ضعف اراده
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر با اشاره کوتاه به دیدگاه های مختلف فلسفی و اخلاقی در رابطه معرفت و علم و عمل انسان و موضع آیات قرآن نسبت به آن، مسئله شکاف میان معرفت و عمل را مورد پذیرش قرارداده و با طرح نظریه ایمان درصدد حل این رخنه برآمده است. برای حل مسئله بر عنصر معرفتی در ایمان تأکید شده، درحالی که نظریات معرفت محور تنها بر شناخت به نیکی و بدی عمل تأکید دارند، عنصر معرفتی در ایمان ما را به معرفت و شناختی مضاعف در نسبت با عمل می رساند.
برای رسیدن به طرح جامعی برای حل مشکل شکاف معرفت و عمل از طریق ایمان، تأثیر علت مادی در عمل و رفتار انسان (خود عمل و ماهیت و مراتب آن) و توجه به نقش علیت غایی عمل (اهداف و غایاتی که فاعل نسبت به عمل باور دارد) و نیز، نظر به مسئله تشکیک ایمان و مراتب آن از جمله مبانی تبیین طرح حاضر است.K122
باور دینی، انگیزش و التزام اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
فیلسوفان اخلاق در باره نقش انگیزشی باورهای اخلاقی دو رویکرد مختلف دارند: درون گرایان با انحصار دلایل انگیزشی به باور، رابطه باور و التزام اخلاقی را ضروری می دانند و برون گرایان با پذیرش باور و میل به عنوان دو عنصر انگیزشی، ارتباط باور و التزام اخلاقی را ضروری تلقی نمی کنند. از این رو، ضعف اراده را ممکن می دانند یعنی فاعل با وجود باور به درستی فعل، آن را انجام نمی دهد. این مقاله نقش انگیزشی باورهای دینی را مورد سؤال قرار می دهد و از ارتباط باور با التزام اخلاقی می پرسد؛ اینکه باورهای دینی می توانند فاعل را به سوی انجام فعل برانگیزانند؟ و آیا باورهای دینی شرط لازم و کافی برای التزام اخلاقی اند؟ این مقاله پس از تحلیل دو رویکرد درون گرایی و برون گرایی اخلاقی و توضیح صور مختلف رابطه دین و اخلاق، رابطه روان شناختی را بررسی می کند و پس از تبیین نقش انگیزشی باور دینی رابطه ضروری آن را با التزام اخلاقی رد و ایمان را جایگزین باور می کند و درنهایت، نتیجه می گیرد ایمان، اگر واقعی باشد، می تواند با التزام اخلاقی ارتباط ضروری داشته باشد.
امکان پذیری آکراسیا از منظر سقراط و ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو سقراط (470-399ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
آکراسیا هنگامی رخ می دهد که فاعل، در حالی که می تواند بهترین را انجام دهد، برخلاف حکمِ همه جانبه نگرِ خویش به بهترین، رفتار کند. این مسئله را اولین بار سقراط مطرح کرد. وی می گفت وقوع آکراسیا امکان ناپذیر است. زیرا هیچ انسانی نمی تواند عامدانه اشتباه کند و یا بهترین را انتخاب نکند. اگر گاهی به نظر می آید که برخی عامدانه دست به عمل نادرست می زنند، از آن روست که به دلیل نادانی آن عمل را خیر به شمار می آورند. سقراط با معادل دانستن خیر و امر لذت بخش، این سخن را که «خرد مغلوب شهوت می شود» بی اساس شمرد. در نظر او هیچ چیز نیرومندتر از دانش نیست. اما ارسطو را مدافع امکان وقوع آکراسیا دانسته اند. او میان دانش محقق و دانش معلق تمایز می نهد. در دانش معلق شاید فاعل به کلیات علم داشته باشد اما جزییات مربوطه را نداند و یا با این که به هر دو علم دارد اما علمش به مانند انسان در خواب، دیوانه یا مست، ظاهری باشد. تنها دانش معلق است که ممکن است برخلاف آن رفتار شود. این که فاعل با علم محقق، مرتکب خطا بشود، درک نشدنی است. این مقاله نشان می دهد چگونه برخلاف تصور بعضی از پژوهشگران، موضع ارسطو به موضع سقراط نزدیک است.
ضعف اراده از دیدگاه دیویدسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضعف اراده ترجمه واژه یونانی آکراسیا و به معنای عمل تعمدی فاعل، برخلاف حکم خویش به بهترین عمل است. برخی فلاسفه چنین پدیده ای را غیرممکن می دانند. دیویدسن از زمره کسانی است که وقوع ضعف اراده را باور دارد. او در مقاله تاثیرگذار خود در سال 1970 تلاش کرد تا تناقض حاصل از پذیرشِ امکان این رخداد را مرتفع سازد. با این حال او این پدیده را نمونه بارز خردگریزی دانست و ادعا کرد که فاعل در ضعف اراده برای رفتار خود هیچ دلیلی ندارد. موضع دیویدسن در قبال مسأله خردگریزی در ضعف اراده، در سال 1982 تعدیل یافت. او رفتار آکراتیک را به طور کامل خردگریز ندانست؛ چراکه به خردگریزی، همانند نقصی درون محدوده خرد نگریست. از نظر او چون فاعل سست اراده برای عمل خویش دلیلی دارد، دست کم برای توضیح رفتارش درنمی ماند. در راستای توضیح چگونگی رخداد ضعف اراده، دیویدسن بر اساس ایده فروید، ذهن را شامل بخش های مجزایی حاوی عقاید، گرایشات و امیال متفاوت دانست که هر بخش می تواند به صورت خردناپذیر بر عملکرد دیگر بخش ها تاثیر بگذارد. این مقاله بر آن است تا نشان دهد، دیویدسن تا چه اندازه در برطرف کردن تناقضات برخاسته از آکراسیا و همچنین در نمایش چگونگی این رخداد توفیق یافته است.
تلاقی های منطق و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی منطق کلیات فلسفه منطق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
در این جستار با اشاره به برخی قلمروهای تلاقی منطق و اخلاق، به مشکلات و راه حل ها و عرصه های جدید و بدیع پژوهش که ثمره این تلاقی ها بوده، پرداخته می شود. از میان مباحث و مسائل بسیار، در این مجال، این چند مناقشه منطقی فلسفی را گزارش و بررسی می کنیم: شکاف «است باید» (مسأله هیوم) و طرح برخی راه حل های طرح شده در مقابل آن و پارادکس های منطقِ تکلیف، اصل منطقی اخلاقی «بایستن مستلزم توانستن است» و تحلیل منطقی آن، مغالطه طببیعی انگارانه (و در ذیل آن استدلال از راه پرسش گشوده)، مسائل و مناقشات ناظر به استدلال و قیاس عملی و اخلاقی (در قالب نقش اصول در استدلال اخلاقی و مسأله ضعف اراده). این مسائل و مناقشات در طی تاریخ فلسفه جدید، باعث ایجاد ادبیات و آثار و موضوعات جدید بسیاری در هر دو قلمرو منطق و اخلاق شده است؛ سیری که همچنان ادامه دارد. این ها مباحثی است که خود طرح کنندگان اولیه به آن ها التفات و توجه نداشته اند.
بررسی و تحلیل ضعف اخلاقی از منظر آگوستین و توماس آکوئیناس؛ با بهره گیری از آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
«ضعف اخلاقی»، پدیده ای روانی است و این پرسش را مطرح می کند که چگونه انسان با وجود آگاهی از نادرستی یک عمل، بدان دست می زند. این مقاله به بررسی دیدگاه دو تن از متالهان مسیحی و فیلسوفان مدرسی درباره ضعف اخلاقی، یعنی آگوستین و آکوئیناس می پردازد. از نگاه آگوستین، گناه اخلاقی هنگامی پدید می آید که آدمی، اراده اش از خیر سرمدی و نامتناهی غافل باشد و یا اینکه از آن روی گردان باشد. آدم، نخستین انسانی بود که با ضعف ارادة خود، دچار گناه شد و آن موجب سقوط وی گردید. این ضعف اراده، در نسل آدم جریان یافته و موجب بروز شرور اخلاقی در وی می گردد. توماس بر این باور است نفس را دو قوه است که از این دو، یکی پست تر و دیگری برتر است؛ اولی میل و دومی را اراده می نامد. از نظر وی، برای انجام فعل اخلاقی، صرف داشتن معرفت کافی نیست، بلکه صدور فعل، نیازمند شکل گیری سایر مبادی فعل اختیاری است. از نظر وی، انسان عادی به عنوان یک فاعل اخلاقی خطاکار، هرگز از روی لجبازی و با برنامه ریزی قبلی مرتکب گناه نمی شود، بلکه فقط در شرایطی که از اختیار برخوردار است، دچار سوء استفاده از قدرت انتخاب خود می شود. درحالیکه انسان فاسد و شرور به عکس، «از روی انتخاب» مرتکب عمل زشت می شود؛ زیرا این گونه اعمال، اساساً در راستای اصول و اهدافی است که برای زندگی خود برگزیده است.
ضعف اراده- آکراسیا؛ چالشی معاصر درباره معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات فلسفی معاصر، عمل عامدانه و آزادانه فرد برخلاف داوری بهترش همزمان با عناوین آکراسیا و ضعف اراده شناخته می شود و بحث ها در این حوزه بر سر امکان و تبیین چنین عملی است. اما ریچارد هولتون مدّعی است فیلسوفان در یکی دانستن آکراسیا و ضعف اراده مرتکب خطا شده اند. به عقیده او کاربران معمول زبان، ضعف اراده را وصف تغییر ناموجّه تصمیم فرد می دانند و تعبیر «عمل خلاف داوری بهتر فرد» معنای مفهوم برساخته فیلسوفان یعنی آکراسیا است. به همین دلیل او معتقد است پیش فرضی نادرست در بحث های درباره ضعف اراده وجود دارد. آلفرد ملی کوشید با توسل به روش های فلسفه های تجربی نشان دهد عقل سلیم مدعای هولتون را تأیید نمی کند. نقد او با پاسخ هولتون و مِی همراه بود. در این مقاله می کوشیم ضمن بازخوانی بحث های دامنه دار انجام شده درباره این موضوع نشان دهیم چرا هولتون چنین مدّعایی را مطرح می کند، چرا این بحث به فلسفه تجربی کشیده شده است و لوازم طرح بحث در چنین فضایی کدام است؟ و در پایان پس از ارزیابی دیدگاه های معرفی شده، تعریفی از ضعف اراده ارائه می کنیم که اولاً تا حدّ امکان به درک عقل سلیم از این مفهوم نزدیک باشد و ثانیاً موضوعیت مسئله سنّتی ضعف اراده (تببین امکان آن) را از میان نبرد.
اکراسیا از منظر آلفرد ملی و مقایسه آن با دیدگاه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
80 - 96
حوزه های تخصصی:
اکراسیا یا ضعف اخلاقی، از نظر ارسطو و بسیاری از معاصرین، از جمله آلفرد ملی، به معنای مخالفت عمدی، آگاهانه و ارادی فاعل با بهترین حکم خویش است که به دلیل ضعف اراده و نداشتن کنترل نفس فاعل رخ می دهد. از منظر ارسطو این پدیده معمولا به دلیل تاثیر پذیرفتن قدرت استدلال یا علم بالقوه عامل اخلاقی از خواسته های امیال پدید می اید. در اینکه اکراسیا و ضعف اراده دو پدیده اند یا یک پدیده بین فیلسوفان اختلاف نظر وجود دارد. علاوه بر این در باره علت رخداد این پدیده نیز اتفاق نظر وجود ندارد. الفرد ملی اکراسیا را با ضعف اراده و ارسطو آن را با ضعف اخلاق، مترادف میداند. علاوه بر اینکه هر دو فیلسوف اکراسیا را پدیده ای نفسانی می دانند که منجر به عمل ارادی و اگاهانه فاعل مخالف با بهترین حکم می شود. از دیدگاه هر دو، علت اکراسیا تأثیر افراطی خواسته های بخش احساسی عامل بر بخش استدلالی وی است و راه مقابله با آن را تقویت بخش استدلالی نفس در مقابل بخش احساسی آن می دانند به طوری که برای داشتن قوت اراده، تقویت عامل اخلاقی در سه ساحت معرفتی، عاطفی و رفتاری لازم وضروری است. مقاله حاضر در صدد است تا به روش توصیفی تحلیلی اکراسیا را در حوزه عمل از دیدگاه آلفرد ملی بررسی و آن را با دیدگاه ارسطو مقایسه نماید. در پایان مشخص می شود که علیرغم شباهت های بسیار، این دو در بیان عوامل تحقق اکراسیا کاملا اتفاق نظر ندارند. در نزد ارسطو اکراسیا معلول نقص در عقل عملی و صرفاً در قلمرو افعال هنجاری، و در نزد ملی معلول ناتوانی در کنترل نفس است و عوامل روانشناختی مانند ترس و تنبلی، استرس، شستشوی ذهنی، ... در آن موثر است وعلاوه بر افعال هنجاری در سایر قلمرو افعال عادی نیز امکان پذیر است.
تحلیل وجودی مسئله ضعف اراده از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله ضعف اراده یا شکاف بین نظر و عمل است و مسئله آن، چگونگی تحلیل وجودی این مسئله بر اساس نظریه وحدت تشکیکی وجود. در تحلیل ماهوی، مبادی فعل ارادی دارای ترتب علّی و زمانیند اما در تحلیل وجودی، آنها مراتب حقیقت واحد وجودند. با این تفسیر، علم و عمل وجوه یک حقیقتند که وقتی از ذات نشئت میگیرد، در مرحله یی نام علم به خود میگیرد و در مرحله یی دیگر، نام اراده یا شوق. در نتیجه، علم و عمل ارادی دو رشته بهم متصل هستند که ریشه واحدی در ذات انسان دارند؛ ریشه یی از سنخ محبت و ابتهاج. در دید ماهوی، ضعف اراده را باید در ضعف اعضای زنجیره علّی قبل از آن، مثل تصور فعل و تصدیق به فایده آن، جستجو نمود. اما در دید وجودی، ضعف عمل ارادی در رابطه مستقیم با ضعف وجودی انسان و ضعف علم مساوق با آن است. تفاوت نگاه وجودی با نگاه ماهوی در اینست که نگاه وجودی عمل ارادی را در انتهای یک زنجیره از مبادی و جدای از علم نمیداند بلکه عمل یکی از ظهورات حقیقتی وجودی و مساوق با علم است.
تبیین علل ضعف های اخلاقی در اندیشه علامه طباطبایی و مک ناتن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
171 - 190
حوزه های تخصصی:
مک ناتن براساس دیدگاه خاص گرایی و هم چنین وظیفه گرایی (در معنای موردنظر خویش) معتقد است تبیین انگیزش اخلاقی و هم چنین تبیین علل ضعف های اخلاقی باید براساس موقعیتی سنجیده شود که فعل در آن رخ می دهد. وی اعتقاد دارد زمانی که شخص در موقعیت انجام فعل قرار می گیرد، می تواند از موقعیت خود، دو نوع درک یعنی درک عام و درک محدود داشته باشد. وی درک عام از موقعیت را به افراد بافضیلت نسبت داده و معتقد است اگر شخص به درک عام دست یابد هرگز دچار ضعف اخلاقی نخواهد شد. مک ناتن ضعف اخلاقی را در حوزه درک محدود بررسی کرده و عواملی همچون جذابیت فعل غیراخلاقی، غلبه احساس بر عقل و قوی بودن ملاحظات غیراخلاقی از ملاحظات اخلاقی را سبب درک محدود از موقعیت و ضعف اخلاقی برمی شمارد. از سوی دیگر علامه طباطبایی نیز در شکل گیری مفاهیم اخلاقی، درک شخص از موقعیت را مدنظر قرار داده و همین امر زمینه مقایسه اندیشه دو متفکر را در حوزه تبیین علل ضعف های اخلاقی فراهم آورده است. علامه نیز به دو نوع درک عام و محدود از موقعیت اشاره می کند. ایشان درک عام را به افراد دارای ایمان قوی اختصاص داده و علت درک محدود را ضعف ایمان، جهالت اختیاری، برتر دانستن لذت های قوای شهوی و غضبی و ضعف اراده (ناشی از عواطف، ملکات اخلاقی، جو اجتماعی) می داند. درنتیجه هر دو متفکر در حوزه تبیین علل ضعف های اخلاقی به دو نوع درک عام و محدود از موقعیت اشاره نموده و درک عام را به افراد بافضیلت اختصاص داده اند و هم چنین مسئله ضعف اخلاقی را در حوزه درک محدود بررسی نموده اند.
رویکرد درمان نگری قرآن به نظریه ضعف اخلاقی ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۳
31-52
حوزه های تخصصی:
از نگاه سقراط و افلاطون بدی انسان ها ناشی از ناآگاهی آنان است. ارسطو در انتقاد از این ایده، ضعف اراده اخلاقی را طرح می کند که به موجب آن، انسان های ناپرهیزگار علی رغم آگاهی از بدی عمل، به انجام آن مبادرت می کنند. از نظر ارسطو عامل این رفتارها، میل نفسانی است که انسان را به کاری خلاف عقل راه می برد. از منظر آیات قرآن، ضعف اخلاقی و رفتار بر خلاف حکم عقل مورد تأیید است؛ اما نگاه قرآن، درمان نگر است و بر همین اساس عوامل ضعف اخلاقی را فراتر از میل نفسانی و عوامل درونی می بیند؛ شیطان و دنیا دو عامل مهم در خارج از وجود انسان که بر اراده انسان و ضعف اخلاقی او تأثیرگذاراند. از سوی دیگر و مهم تر از ضعف اراده، درمان این مشکل و راه حلی است که برای آن در قرآن وجود دارد. مهم ترین روش قرآن برای درمان، تضعیف عوامل ضعف اخلاقی و همسو کردن میل و شهوت با حکم عقل است و موثرترین راه برای پیاده کردن آن، تغییر جهت دادن خواسته ها و امیال نفسانی با تغییر دادن در هدف غایی انسان و جایگزین کردن آخرت گرایی به جای دنیا گرایی است.
بررسی علل گرایش زنان به جرائم مرتبط با مواد مخدر در شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
با بزهکاری یک زن، نه تنها یک زن، بلکه ممکن است نسل یک خانواده به بزهکاری کشیده شود. لذا پژوهش حاضر به بررسی علل گرایش زنان به جرائم مرتبط با مواد مخدر در شهر اصفهان می پردازد. این پژوهش با روش توصیفی و با استفاده از ابزار پرسشنامه تدوین شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مرتکبین جرائم مرتبط با مواد مخدر در زندان زنان شهر اصفهان در سال 1400 هستند که تعداد آنها برابر با 92 نفر بود؛ اما نتیجه خروجی از نرم افزار، برابر با 69 پرسشنامه انجام شد. یافته های پژوهش مبین آن است که علل عمده در ارتکاب جرائم مرتبط با مواد مخدر توسط زنان مرتکب جرائم مواد مخدر، در زندان زنان اصفهان به ترتیب، گروه دوستان و ضعف اراده می باشد. از این رو افراد سعی می کنند که همرنگ دوستان خود شوند و با آنها همسو گردند. لذا دوستان تأثیر زیادی بر گرایش افراد به جرائم مرتبط با مواد مخدر دارند. همچنین می توان بیان داشت که هر چه افراد از عزم و اراده قوی تری برخوردار باشند، به همان نسبت در برابر رفتار انحرافی دیگران مقاومت می کنند و از ارتکاب آن دوری می جویند. همچنین مشاهده شد که دوستان بیشترین تأثیر را بر گرایش به جرائم حوزه مواد مخدر دارند که ضعف اراده باعث تأثیر بیشتر دوستان بر آنها در گرایش به جرائم مواد مخدر است.
نقش آکراسیا و/یا ضعف اراده در عدم التزام اخلاقی از منظر امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی–تحلیلی به تبیین امکان و درمان آکراسیا و/یا ضعف اراده در انسان از دیدگاه امام علی (ع) می پردازد. درحالی که معمولاً آکراسیا را ضعف اراده دانسته اند، برخی فیلسوفان اخلاق میان آن ها فرق نهاده و اولی را عمل خلاف داوری اخلاقی و دومی را عمل خلاف تصمیم اخلاقی یا نقض ناموجه تصمیم دانسته اند. امام علی(ع) در تبیین سقوط اخلاقی انسان به هر دو حالت اشاراتی دارد. از منظر امام علی(ع) آکراسیا (عمل برخلاف باور اخلاقی) در دو حالت رخ می دهد: 1- فقدان یقین و 2- غفلت فاعل. بدین سان، «شک» و «غفلت» مهم ترین عواملی معرفی می شوند که قدرت درونی باور را برای صدور فعل مناسب می کاهند. برای مقابله با آکراسیا و درمان آن باید از راه 1- کسب یقین (عبور از شک) و 2- تذکر (زدودن غفلت و بی توجهی) به تقویت نقش انگیزشی شناخت فاعل اخلاقی پرداخت. هم چنین در نهج البلاغه ضعف اراده فاعل اخلاقی با واژه هایی مانند 1- «وهن» (سستی) و 2- «فترت» (کاهلی) مورد اشاره و تبیین قرار گرفته است. قوت و ضعف اخلاقی به صورت نبرد درونی میان امیال مادی (شهوات و آمال) با تصمیم و عزم اخلاقی (پایداری) توضیح داده شده است. درمان ضعف اراده با صبر، همت، عزم و تلاش در زمینه سازی برای تصمیم گیریِ درست ممکن می شود.
خواستن توانستن نیست؛ تأملی درباب بهانه جویی مرغان منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلب (خواستن) نخستین مرحله (مقام) در سیر و سلوک (سفر مرغان به سوی سیمرغ) است. در منطق الطیر مسائل مربوط به این مقام بسیار مفصل تر از مقامات دیگر آمده است. در این مرحله مرغان به ضرورت یافتن سیمرغ و رسیدن به او اقرار و اصرار دارند. پرسش های اصلی مقاله عبارت است از: چرا مرغان با وجود این اقرار، در مقام عمل بهانه می آورند و به سفر تن نمی دهند؟ چرا با اینکه زیستن بدون سیمرغ را موجب بی نظمی (بی معنایی) در زندگی می دانند و گویی از وضع موجود خود ناراضی اند، هنگام آغاز سفر بهانه می آورند و از وضع موجود ابراز رضایت دارند و به داشته خود بسنده می کنند؟ با توجه به اینکه مرغان نماینده سالکان جویای حق و حقیقت (مردم مشتاق رسیدن به آمال و آرمان های خویش) هستند، این بهانه ها چه دلایل و انگیزه هایی می تواند داشته باشد؟ برای پاسخ به این پرسش ها به مبانی نظری مربوط به نسبت علم و عمل و خواستن و توانستن (داشتن یا رسیدن) اشاره می شود؛ سپس به نقش عواطف و به ویژه همّت (به معنی بلندنظری، عزم و اراده جدی و توجه کامل قلبی به هدف) در تحقق خواسته ها پرداخته خواهد شد. با توجه به متن داستان، مسائلی مانند نقصان آگاهی، ترس، خودخواهی و انواع دلبستگی، از موانع رسیدن به مقصد نهایی (سیمرغ) مطرح شده است؛ اما در نظر عطار، نقصان در همّت (بی همّتی) که با تکرار کلمه «بس» بر زبان مرغان بیان می شود و نقش موتیف دارد، در این مرحله باعث اصلی عذر و بهانه مرغان بوده است.
علل عدم التزام اخلاقی از دیدگاه ملاصدرا (ضعف باور، بیرغبتی و ضعف اراده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از منظر حکمت متعالیه معرفت، محبت، عشق، میل و اراده نیز همانند وجود، دارای مراتب متفاوتند و درجه یی از آنها در همه موجودات، ازجمله در مبادی فعل اختیاری آدمی (با درجات متفاوت) یافت میشوند. در این ساختار، عدم التزام اخلاقی حاصل یکی از این عوامل سه گانه است: 1) ضعف باور اخلاقی (فقدان یقیین کامل و همچنین غفلت از باورهای موجود)، 2) ضعف رغبت (غلبه امیال و قوای شهوی و غضبی بر شوق عقلانی و اخلاقی) و 3) ضعف اراده (ضعف در جزم نیت و کنار زدن موانع انجام فعل). بدین ترتیب التزام اخلاقی با 1) ارتقای باور به مرتبه یقین و تذکر، 2) اشتداد شوق به مرحله رغبت و بهجت عقلانی و 3) تأکید قدرت اراده به مرتبه تصمیم و عزم، محقق میگردد. با در نظر گرفتن این ساختار اشتدادی در مبادی فعل اختیاری، در صورت ارتقای مرتبه و قوت مراحل سه گانه باور، شوق و اراده، نسبت میان آنها با یکدیگر و نیز با تحقق فعل، وثیقتر شده و به وجوب نزدیکتر میشود.
نقص در اراده: اتخاذ دیدگاه بین تشخیصی با بهره گیری از علم النفس اسلامی-قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
181 - 208
حوزه های تخصصی:
هدف از این نوشتار، بررسی اختلالاتی است که با نقص و ضعف در قدرت اراده مرتبط هستند. در این پژوهش سعی شده با تکیه بر منابع معتبر و مقالات و پژوهش های ایرانی و خارجی که در زمینه ارتباط اراده و مفاهیم هم سو با آن انجام گرفته است، به بحث و بررسی اختلالاتی پرداخته شود که می توان منشأ آن ها را نقص در اراده انسانی دانست. با تعیین و اثبات نقش اراده در سبب شناسی اختلالات روانی مختلف، در حقیقت، می توان چنین استنباط کرد که آنچه دچار مشکل گردیده نیروی اراده و مسؤولیت پذیری در انسان است و آنچه که باید به عنوان بیماری درمان گردد، افزایش قدرت و نیروی اراده در افراد است. می توان نشانه های ضعف و نقص در اراده را به عنوان علائم هشداردهنده ایجاد مشکل در رفتار فرد، بررسی کرد و با پیشگیری، کنترل و در مواقعی درمان و بهبود عملکرد مبتنی بر اراده عقلانی، از بسیاری از آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی، فرهنگی و روانی در افراد و جامعه، جلوگیری کرد. با در نظر گرفتن نگرش قرآنی به مفهوم اراده و تأکیدی که بر اراده انسانی در برخورداری از زندگی سالم و بهینه از نظر روان شناختی، می توان این مفهوم را بسط داد و در حیطه درمان روان شناسی نیز می توان از آن استفاده کرد.
اطلاعات کاذب عمدی و مسئولیت اخلاقی: مطالعه ای در فلسفه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
279 - 328
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر با انجام بررسی هایی در فرااخلاق، سعی شده تا به بررسی مسئولیت اخلاقی ارتکاب به ارائه عمدی اطلاعات کاذب پرداخته شود. برای انجام این پژوهش، از دو روش تحلیل مفهومی و موازنه متأملانه استفاده شده است. ابتدا ذکر شد که مهم ترین مصداق اطلاعات کاذب عمدی، گزارش های سازمانی غلط است و سپس بررسی گردید که این امر در چه شرایطی اتفاق می افتد. بنابراین، در گام نخست بررسی شد که آیا ارائه اطلاعات کاذب عمدی از نوع دوراهی (تنگنای) اخلاقی هست یا نه، و سپس بررسی شد که آیا دوراهی های اخلاقی منطقاً به تناقض می رسند یا خیر. در گام دوم بررسی شد که آیا ارائه اطلاعات کاذب در شرایط فشار اتفاق می افتد یا خیر و لذا شرایط امکان تصمیم اخلاقی تحت فشار مورد بررسی قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که عمل به اخلاق مراقبت گرا و تبعیت از بهترین رویه ها بر اساس «آزمون حجاب نارک جهل»، «آزمون شفافیت»، و «آزمون سکونت پذیری»، درست ترین کار است به شرطی که عمل از زیر «کمک به رفع فقر و فاصله طبقاتی و اجتماعی بین فقیر و غنی» نگریزد. در گام سوم بررسی شد که آیا ارائه اطلاعات کاذب عمدی به دلیل ضعف اراده است یا خیر. در انتهای بررسی، دو عامل مهم اراده و میل مطرح شد و بر اساس نظریه «خود کامل»، هشت گزاره برای تعیین مسئولیت اخلاقی ارائه گردید و در انتها ذکر شد که اگر با مسئله «میل مقاومت ناپذیر» روبه رو بودیم، مسئولیت اخلاقی باید بر اساس قاعده «واکنش متعادل به براهین» تعیین شود.
تقریری ویژه از قاعده فردی کردن واکنش ها در نظام عدالت کیفری با توجه به انگاره بخت اخلاقی در قسم پیشارفتار(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
5 - 26
حوزه های تخصصی:
قاعده «فردی کردن واکنش ها» هم اکنون به قاعده ای معمول و پذیرفته شده در نظام های عدالت کیفری دنیا تبدیل شده، اما همچنان خالی از ایراد نیست. مقاله حاضر با توجه به این دغدغه ها در صدد بیان تقریری ویژه از این قاعده با مروری بر مسئله «بخت اخلاقی» است. بخت اخلاقی، مسئله ای است که ارزیابی های اخلاقی ما را به چالش می کشد. اصل ایراد آن است که وقتی ما بر رفتاری کنترل نداریم، چگونه به خاطر آن سرزنش می شویم. یکی از پاسخ هایی که در بخت پیشارفتار در سخنان پژوهشگران مغفول مانده، توجه به دیدگاه سازگارگرایی و از آن مهم تر مسئله «ضعف اراده» است. ضعف اراده با تبیینی که از آن ارائه می شود، توجیه کننده تفاوت در ارزیابی اخلاقی است. همین توجیه و البته با ادبیات خاص حقوقی، می تواند تبیینی نوین و قدرت مند برای توجیه قاعده فردی کردن واکنش ها در نظام عدالت کیفری تلقی شود. در این مقاله و با تکیه به شیوه کتابخانه ای و با روش تحلیلی، نشان داده شده که دیدگاه سازگارگرایی توجیه کننده اصل تحمیل مجازات است؛ آنگاه پس از فراغ از توجیه اصل توجیه مجازات، توجه به مسئله ضعف اراده می تواند بسترساز پذیرش تفاوت در واکنش ها تلقی شود.