مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
روش شناسی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بیش از آنکه در صدد مقایسه دیدگاه های مشترک قاضی عبدالجبار و سویین برن درباره حیطه ها و مباحث مختلف معجزه باشیم، سعی داشته ایم مشابهت مبانی و روش های آنها را در این مبحث نشان دهیم. اعتقاد نگارندگان بر این است که مبانی و روش های مشترک در بسیاری موارد به دیدگاه های مشابه ختم می شود. تلاش ما در نشان دادن این شباهت ها در سه بخش سامان یافته است: مبانی، رویکردها و روش های مشترک. در مبانی نشان داده ایم که این دو متفکر از لحاظ معرفتی، معناشناختی و دینی شباهت های عمیقی دارند. در قسمت رویکرد ها هم بیان کرده ایم که هر دو عقل گرایانی معتدل بوده اند. در نهایت در روش ها متذکر شده ایم که این دو متفکر از شیوه هایی مانند تمثیل، تقسیم و تکثیر دلیل استفاده کرده اند.
ابوریحان بیرونی: پدیدارشناسی، روش شناسی و انسان شناسی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واکاوی اندیشه های اندیشمندان ایرانی یکی از مهم ترین وظایف دانشگا هیان و حوزویان است. در این مقاله به بررسی اندیشه های ابوریحان بیرونی در حوزه های پدیدارشناسی، روش شناسی و انسان شناسی پرداخته خواهد شد. ابوریحان دانشمندی با سبک و روش ویژه در علوم بود، به نحوی که هر عملی را با روش خاص آن علم دنبال می کرد. ایشان با ورود به دیار هندوستان توانست افق جدیدی در علوم انسانی بگشاید و مسئله مردم شناسی و انسان شناسی را با سبک و شیوه امروزی دنبال کند. از نظر بیرونی برای رسیدن به هدف به لوازمی همچون دانش زبان، بازدید میدانی، مشاهده مشارکتی، زندگی در بین مردمان مورد مطالعه و غیره نیاز است. البته در گفته ها و کتاب های وی چنین بیان نشده، اما شیوه و روش ایشان بر پایه همین لوازم و اندیشه ها به بار نشسته است. ابوریحان بیرونی از هرگونه پیشداوری و ارزشگذاری در انعکاس آرا، عقاید، دین و رسوم هندوان خودداری کرده و تنها به انعکاس آنچه خود آنها بیان می کردند، بسنده کرده و عقایدش را در تحقیق دخالت نداده است. حال این مقاله به بررسی ابعاد روش شناسی، پدیدارشناسی و انسان شناسی از دیدگاه ابوریحان اختصاص یافته است.
روش شناسی علوم انسانی اسلامی (مختصات، بایستگی ها و ویژگی ها)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۸
حوزه های تخصصی:
روش شناسی علوم انسانی به عنوان دانش درجه دوم، یکی از محورهای اصلی فلسفه علوم انسانی است. در باب علوم انسانی موجود رویکردهای مختلفی مطرح بوده و مکاتب مختلفی نظیر رویکرد پوزیتیویسم، تفسیری (تفهمی)، انتقادی و... شکل گرفته است؛ اما در باب علوم انسانی اسلامی و روش آن، در ابتدای راه قرار داریم. از مهم ترین مسائل در این زمینه، شناخت «روش علوم انسانی اسلامی» است. در باب چیستی «روش علوم انسانی اسلامی» مسائل مختلفی مطرح است؛ از جمله اینکه مراد از «روش علوم انسانی اسلامی» چیست و دارای چه ویژگی هایی است؟ برخی از ویژگی ها و بایسته های روش علوم انسانی اسلامی عبارت اند از: منظومه ای بودن و رعایت اقتضائات منظومه و الگوی اسلامی، ابتنا بر مبانی دینی و اسلامی، دارای چهارچوب نظری، انعطاف پذیری، دارای سطوح مختلف، جامعیت و کمال، تعمیم پذیری و... که مقاله حاضر می کوشد ویژگی های یادشده را بررسی کند.
رویکردها و منظومه پژوهشی مطالعات مدیریت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله می کوشد تا طرحی نو در اندازد و رویکردهای مختلف را نسبت به مدیریت اسلامی مشخص و طبقه بندی کند. روش پژوهش، کیفی است که با استفاده از روش شناسی فرا روش انجام شده است. در نهایت رویکردها از لحاظ قیاسی و استقرایی در چهار دسته طبقه بندی شد. از لحاظ رویکرد قیاسی، رویکردها از لحاظ منشأ و ساختار نظری یا موضوع و از لحاظ منابع و ابزار شناخت طبقه بندی شدند که از لحاظ منشأ و ساختار نظری یا موضوع رویکردها شامل رویکردهای تأییدی، تهذیبی، استنباطی، تأسیسی، تطبیقی و تلفیقی است و از لحاظ منابع و ابزار شناخت، رویکردها شامل رویکرد علمی، رویکرد فلسفی، رویکرد عرفانی و رویکرد دینی است. رویکردها از لحاظ استقرایی از لحاظ ماهیت و محتوای نظریه یا موضوع و از لحاظ غایت پژوهش طبقه بندی شد که از لحاظ ماهیت و محتوای نظری یا موضوع رویکردها شامل رویکردهای اصولگرا، اخلاقگرا، وظیفه گرا، مبانی گرا، تخصصی گرا، الگو گرا، منبع گرا، فقهی گرا، حاکمیت گرا و ترکیبی است. از دیدگاه غایت پژوهش نیز رویکردها شامل رویکردهای موضوع محور، مسئله محور و سنجش و ارزیابی است. در پایان نیز منظومه پژوهشی برای نظام مند کردن مطالعات مدیریت اسلامی پیشنهاد شده است.
روش مفهوم شناسی موضوعات اخلاقی و کاربست آن در مفهوم حیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم شناسی موضوعات اخلاقی از مهم ترین مراحل دین پژوهیِ متن محور است. هدف این پژوهش، بررسی روش مفهوم شناسیِ موضوعات اخلاقی و تطبیق آن بر موضوع حیا است. یافته های پژوهش آن است که مراحل مفهوم شناسی عبارت است از: 1. واژه پژوهی به معنی جمع آوری، بررسی و تحلیل دیدگاه لغت شناسان و متخصصان؛ 2. مفهوم پژوهیِ دینی به معنی بررسی متون دینی و استخراج ویژگی های مؤثر در تعریف؛ 3. استخراج تعریف به معنی مشخص کردن مؤلفه های اساسی تعریف و مناسبات آن ها؛ 4. تحلیل و تبیین تعریف با بررسی ابعاد موضوع شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی. براین اساس، حیا ترکیبی است از حرمت تمدیدشده، نظارت ادراک شده و خودمهارگری. نتیجه اینکه 1 مفهوم شناسی به لغت شناسی منحصر نمی شود و 2 حرکت روشمند در مفهوم شناسیِ موضوعات دینی، نیازمند ترویج روش و آموزش آن به پژوهشگران و دانش پژوهان حوزه دین است.
بررسی روایت شناختیِ پدیدارشناسی روحِ هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
روایت شناسی، علمی نوپاست که در دهه شصت قرن بیستم توسط نظریه پردازانی همچون ژرار ژنتو تزوتان تودورفایجاد شد. این علم به طور مشخص به روش شناسیِ ساختار و روشِ روایت می پردازد و به طور عمده حوزه عملکردش ادبیات است. از سوی دیگر، پدیدارشناسی روحِهگل یکی از بزرگ ترین آثار تاریخ فلسفه است که در آن، هگل به تعبیری، تمام دقایق و مراتب اندیشه و تاریخ بشری را بررسی کرده و همه آنها را به نحوی دیالکتیکی در بطن روح جای می دهد. موضوع این کتاب در یک کلام، همان گونه که از عنوانش پیداست، داستان پدیدار شدنِ روح است. در بیش از دو قرنی که از انتشار این کتاب می گذرد، شرح ها و تفسیرهای متعدد و متنوعی در حوزه های مختلف درباره آن نوشته شده است. مقاله حاضر تلاش می کند تا صرف نظر از مباحث فلسفی و محتوایی، تمرکز خود را بر نوع پیشروی روایت و منطق حاکم بر آن معطوف کند و در نتیجه بتواند دست کم طرحی از چگونگیِ روایت شناسیِ وجوهی از پدیدارشناسی روحهگل و روش روایت گری این کتاب ترسیم کند. در نتیجه، این مقاله با تکیه بر تقسیم بندی های روایت شناختی، اثر هگل را از سه منظر راوی، روایت شنو (مخاطب) و روایت گری بررسی می کند و در هر مرحله نیز نشان می دهد که هگل افزون بر ابداعات متعدد و تعیین کننده فلسفی، چگونه و از چه لحاظی در زمینه روایت شناختی نیز دست به ابداعاتی خلاقانه، منحصربه فرد و حتی گاهی بی سابقه در تاریخ روایتِ بشری زده است.
بررسی جایگاه روش تحقیق در آثار مکتوب شهرسازی نمونه موردی: مجلات معتبر در حوزه نظریه های شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
روش شناسی و روش تحقیق به عنوان بخش کلیدی و مهم رویه های شهرسازی شناخته می شوند. این مقاله با رویکردی انتقادی، نقش روش شناسی و کاربرد آن در آثار تأثیرگذار حوزه نظریه های شهرسازی را بررسی و تحلیل می کند. این آثار شامل ده مجله معتبر بین المللی در حوزه نظریه های شهرسازی معاصر و مقالات آنها می باشد. نتایج نشان می دهد که رویکرد واحدی در حمایت از نقش و اهمیت روش شناسی نه در شرایط پذیرش مجلات و نه در مقالات آنها وجود ندارد که می تواند بیانگر این امر باشد که روش تحقیق از دیدگاه این آثار در درجه پایینی از اهمیت قرار دارد. نتایج این مقاله می تواند زمینه ساز پژوهش های بیشتر درباره مقوله روش تحقیق در سایر حوزه ها و رویه های شهرسازی باشد
منطق حاکم بر مناظره امام رضا (علیه السلام) با اصحاب ادیان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مناظره یکی از راه های کشف حقیقت برای طالبان آن است. در طول تاریخ، خصوصاً در عصر امامان معصوم : خود ائمه یا اصحابشان برای دفاع از حقانیت تشیع و اسلام مناظراتی داشته اند . یکی از این مناظرات مناظره امام رضا ع با اصحاب ادیان برای اثبات حقانیت اسلام و نبوت رسول اعظم ص است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به تحقیق و بررسی مناظره امام رضا ع با اصحاب ادیان می پردازد که در منابع حدیثی آمده است. تا منطق حاکم بر مناظره ایشان از نظر ساختار، محتوا و اصول اخلاقی را کشف و استخراج کند. امام رضا ع در مناظره خود با اصحاب ادیان با به کارگرفتن اصول فنی مناظره، براهین عقلی، بهره گیری از باورهای دشمن و رعایت اصول اخلاقی، پیروز این مناظره شد.
روش شناسی کشف و اعتبارسنجی اسباب نزول (الگوریتم دستیابی به اسباب نزول آیات)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مساله این مقاله، دستیابی به روش قدم به قدم برای کشف اسباب نزول آیات قرآن و شاخص های اعتبارسنجی آنهاست. در این بحث که از مباحث علوم قرآنی است، با روش کتابخانه ای، پس از تعریف و کاربرد دانش اسباب نزول، منابع متقدم و متأخری که سبب نزول آیات را ارائه کرده اند، بر اساس تاریخ تدوین فهرست شده و تفاسیری که بیشتر به بحث اسباب نزول پرداخته اند، معرفی شده است. سپس پنج شاخص برای ارزیابی و اعتبارسنجی این منقولات مرتبط با سبب نزول عرضه گردیده است که برای رفع تعارض میان سبب نزول های مختلف در مورد یک آیه نیز به کار می روند. در قسمت اصلی مقاله، فرآیند قدم به قدم کشف سبب نزول در یک آیه و اعتبارسنجی و رفع تعارض، در بیست مرحله ارائه گردیده و جدولی برای سنجش اعتبار اسباب نزول های مختلف عرضه شده است.
روش شناسی علوم اجتماعی از دیدگاه هابرماس و بررسی آن از منظر حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
علوم اجتماعی از ابتدای شکل گیری خود، با این پرسش مهم مواجه بوده که روش شناسی ویژه آن چیست؟ پارادایم های مختلف اثباتی، تفسیری و انتقادی، هر یک پاسخی به این پرسش داده و مدعی برتری نسبت به دیگری هستند. هابرماس، با نقد روش شناسی های اثباتی و تفسیری و بازخوانی مفاهیم پارادیم انتقادی، به طرح علایق معرفتی سه گانه و تقسیم بندی علوم، به تجربی، تفسیری و انتقادی پرداخته است. او در قالب این طرح معرفتی، مدعی است که روش ویژه علوم اجتماعی «دیالکتیکی» است. این مقاله، با روش تحلیلی انتقادی و با نگاه کلان، به بررسی و نقد رابطه مبانی مختلف هستی شناختی، معرفت شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی این روش با مؤلفه های آن، از منظر حکمت متعالیه پرداخته است. از منظر حکمت متعالیه، روش شناسی هابرماس از اشکالات مبنائی رنج می برد. برخی از مؤلفه های آن، با دستگاه فلسفی حکمت متعالیه ناسازگار و برخی از آنها در تضاد با این مبانی است.
ماهیت جرم از دیدگاه دورکیم، با رویکردی روش شناسانه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویکردی روش شناختی به مطالعه چیستی جرم از دیدگاه دورکیم پرداخته و مبانی روشی وی و نحوة تأثیرگذاری آن بر تعریف جرم را مورد بررسی قرار داده است. از دیدگاه دورکیم، جرم عملی است که احساسات جمعی جامعه را جریحه دار ساخته و توسط قانونگذار برای آن مجازات در نظر گرفته شود. مبانی روش پوزیتیویستی دورکیم عبارتند از: جدایی از متافیزیک، جدایی از عقل قدسی، طبیعی گرایی و جدایی علم از ارزش. این مبانی در تعریف وی از جرم تأثیرگذار بوده است. این مبانی سبب خلأ عقل عملی و عدم امکان داوری ارزشی علم پوزیتیو در اندیشه وی شده است. براین اساس، وی توانایی ارائه ضابطه ای ماهوی برای جرم انگاری افعال را ندارد و باید به ملاک های صوری مذکور در تعریف خود وفادار باشد. با این حال، وی در عمل، در شناخت «فعل غیراخلاقی» که زیربنای شناخت «ضابطه ماهوی جرم» است، به ملاک «فایده» متوسل می شود که شکافی جدی بین مقام نظر و عمل در اوست.
مطالعه تطبیقی روش شناسی تفاسیر موضوعی «موضوع محور» و مکتب اثبات گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی روش شناسی تفسیر موضوعی، نقش بسزایی در تعیین اقسام آن دارد. این پرسش که تفسیر موضوعی در بررسی تطبیقی با چه روش شناسی هایی قرار می گیرد و بر مبنای آن دارای چه ویژگی هایی است، محور این پژوهش قرارگرفته است.بر این اساس، نوعی از تفسیر موضوعی قرآن که در آن مفسران، آیات مربوط به یک موضوع را گردآوری و دیدگاه قرآن درباره آن را ارائه می نمایند، تفسیر «موضوع محور» نامیده شده و به لحاظ روش شناختی با یکی از مکاتب علوم انسانی به نام مکتب اثبات گرایی، مورد بررسی تطبیقی قرارگرفته و وجوه اختلاف و اشتراک آن ها آشکارشده است.این پژوهش به شیوه توصیفی -تحلیلی می کوشد تا ویژگی های «دیدگاه قرآنی» در تفاسیر موضوع محور را در تطبیق با مکتب اثبات گرایی معرفی نماید. اثبات گرایان و مفسران «موضوع محور» قرآن کریم، از جهت مبانی مهمی مانند معناداری گزاره های دینی، واقع نمایی زبان قرآن و قلمرو واقع با یکدیگر اختلاف دارند. از سوی دیگر بر اساس ظرفیت های روش شناختی مکتب اثبات گرایی و جایگاه «نظریه» در آن، دیدگاه قرآنی مبتنی بر تفاسیر موضوع محور،«نظریه قرآنی»، می باید دارای ویژگی های مهمی مانند: ابتناء بر آیات محکم، تبیین روابط علی و معلولی مبتنی بر اصول عقلی، جهان شمولی و قابلیت انتقال بین الاذهانی باشد.
مطالعه تحلیلی «روش شناسی پژوهش های حدیثی خاورشناسان در میراث امامیه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشف روش های مطالعاتی خاورشناسان در میراث حدیثی شیعه و رویکردی که آنان در هر کدام از ابزارهای روشیِ پژوهشِ خویش برگزیده اند، مقدمه رسیدن به مسائل دیگری؛ همچون: اندیشه ها و عرصه ها و سپس ارزیابی، تحلیل و نقد آنان است. مطالعات خاورشناسی در این حوزه به سه روش عمده تاریخی، تطبیقی و توصیفی تقسیم می شوند، که در هر کدام، رویکردهای خاصی را شاهد هستیم : در مطالعات تاریخی، دو رویکرد تحلیلی و تحلیل درون متنی، در مطالعات تطبیقی، دو رویکرد تاریخی تحلیلی و تحلیل درون متنی و در مطالعات توصیفی، چهار رویکرد تاریخی تحلیلی، تحلیل درون متنی، پدیدارشناسی، و ساختارشناسی. افزون بر این، در برخی موارد، شاهد تلفیقی از چند روش هستیم. مطالعه پیش رو، با تحلیل مجموعه فعالیت های خاورشناسان در میراث حدیثی امامیه، از ابتدا تا کنون و انواع گونه های پژوهشی ایشان در این حوزه، روش ها و رویکردهای روشی ایشان را استخراج، بررسی و تحلیل کرده، به ارزیابی این روش ها می پردازد .
گونه شناسی «تعلیق حکم بر وصف» در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاعده «تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بالعلیة» از قواعد مهم زبانی است که از دیر باز در علوم گوناگون مانند بلاغت، فقه، اصول و تفسیر بدان توجه شده و دانشمندان اسلامی و بویژه اصولیان و فقها در تحلیل های خویش از آن بهره جسته اند. نویسنده کتاب «المیزان فی تفسیر القرآن» نیز با اشرافی که بر علوم مختلف داشته، در تفسیر برخی آیات قرآن کریم از این قاعده استفاده کرده است. مقاله حاضر قاعده مذکور را مورد بازخوانی دقیق قرار داده است. نویسنده بدنبال پاسخ به این سؤال هاست که در تفسیر المیزان، گونه های وصفی که حکم بر آنها معلق شده چیست و مبانی علامه طباطبائی در بکار گیری این قاعده و روش استفاده از آن ذیل آیات گوناگون کدام است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد علامه طباطبائی معنای «وصف» در قاعده را بسیار گسترده تر از صفت نحوی و به معنای هر قیدی که بتواند دائره معنایی جمله را محدود کند می داند. وی در تحلیل آیات برای بیان قاعده از سه شیوه استفاده کرده است. در برخی آیات از قاعده «تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بالعلیة» به صراحت نام می برد و در ذیل آیات زیادی نیز از تعبیر «وضع المظهر موضع المضمر» و نیز تعبیر «بما أنه، بما أنهم»، «من حیث» و مانند آن استفاده می کند. آشنایی با مبانی و روش تحلیل علامه طباطبائی بعنوان یکی از مفسران قرآن کریم، زمینه استفاده از این قاعده، ذیل بسیاری از آیات دیگر قرآن را فراهم کرده و راه را برای کشف مدالیل التزامی نوین از کتاب الهی هموار خواهد ساخت.
مدل سازی تغییرات کاربری زمین : دسته بندی مفاهیم و مدل ها و بیان زمینه های تحقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل های شبیه سازی و بهینه سازی تغییرات کاربری زمین ، ابزاری برای درک عوامل پیشران و پیامدهای ناشی از تغییر کاربری های زمین است و شیوه این تغییرات را در طی مکان و زمان پیش بینی و تشریح می کند. این مدل ها در کنار ابزارهای تحلیل سناریو کمک شایانی به سیاست گذاران و برنامه ریزان آمایش سرزمین می کند. انواع بسیاری از مدل های کاربری زمین و کاربردهای آن در حال حاضر وجود دارند که هر کدام از دیدگاه متفاوتی به مسأله نگاه کرده اند. مرور مفاهیم موجود در مبحث کاربری زمین و دسته بندی مدل های مربوط به لحاظ مفهومی و روش شناسی، قدم ابتدایی و اساسی در درک بهتر این مفاهیم و به کارگیری صحیح این مدل ها در کاربردهای دنیای واقعی است. همچنین داشتن نگاهی جامع به این روش ها و مدل ها و نیز نقاط قوت و ضعف هر کدام، می تواند به محققان در ارائه نسل جدیدی از مدل ها که جامعیت و یکپارچگی بیشتری داشته باشند، کمک زیادی کند. بنابراین در این مقاله در سه قسمت، تحقیقات انجام شده در حوزه تغییرات کاربری زمین بررسی می شود: مفاهیم محوری، اصول محوری و روش های مدل سازی. ابتدا محورهای مفهومی که متمایزکننده تحقیقات انجام شده در بحث تغییرات کاربری زمین هستند، تشریح و سپس اصول محوری معرفی شده است که این تغییرات بر اساس آن ها رخ می دهند. در ادامه مقاله، شیوه جاری شدن مفاهیم و اصول اشاره شده در قالب مدل های عملیاتی مختلف، تشریح و دسته بندی جامعی از مدل های موجود به لحاظ روش شناسی به کاررفته در آنها ارائه شده است. بر اساس دسته بندی و مرور صورت گرفته، برخی از مسایل مهم قابل تحقیق در مدل سازی کاربری زمین و پیشنهاداتی برای توسعه های آینده این مدل ها بیان شده است. لزوم توجه بیشتر به جامعیت و یکپارچگی مدل ها و توسعه مدل هایی با درنظرگرفتن اهداف جامع تر و نیز ارائه روش های حل جدید و کارا از مهم ترین زمینه های تحقیقات آینده در این حوزه است .
نقدی بر روش شناسی تحقیقات جغرافیایی توسعه شهری در ایران مورد: رساله های دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه های دولتی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین عناصر راهبردی در تحقیقات علمی به کارگیری فرایند روش شناسی مناسب با مسأله پژوهش است. با توجه به این که توسعه شهری از حوزه های مهم تحقیقات جغرافیا و برنامه ریزی شهری است، واکاوی روش شناسی این تحقیقات در به کارگیری یک فرآیند نظام مند ضرورتی اجتناب ناپذیر است. بر این اساس واکاوی روش شناسی پژوهش های علمی همراه با رهیافت انتقادی و با ارزیابی ملاک های روش شناسی پژوهش (فرایند انجام پژوهش) هدف این تحقیق محسوب می شود. این پژوهش از نظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی با تکیه بر منابع کتابخانه ای (چک لیست بیانیه پریزما) و شیوه خبره محور است. جامعه آماری پژوهش شامل 16 مورد از رساله های رشته جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه های دولتی تهران در زمینه توسعه شهری است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در فرایند روش شناسی پژوهش با توجه به نظر کارشناسان به ترتیب شاخص های بیان مسأله، پرسش های پژوهش و روش شناسی اهمیت بیشتری داشته و در اولویت های نخست قرار دارند، در صورتی که رساله های مورد بررسی از این حیث دچار کاستی بوده و موارد دیگری از جمله شاخص های منابع، تبیین هدف و آیین نگارش نمره بالاتری را به خود اختصاص داده اند. واژگان کلیدی: نقد، روش شناسی، توسعه شهری، رساله دکتری، بیانیه پریزما.
نقدی بر دیدگاه «رئالیسم مفهومی خلاقانه» در کتاب «روش شناسی علوم انسانی نزد اندیشمندان مسلمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از مطالعه حاضر، نقد «رئالیسم مفهومی خلاقانه» به عنوان مدلی روش شناختی از علم اسلامی است. این مدل، ساختار علم متداول، در قَواره مدرنیته و پسا مدرنیته، را نمی پذیرد و ساختار جدیدی از علم، متناسب با جهان بینی اسلامی را، در قالب یک پارادایم ارائه می کند که در صدر آن، اصالت جهان بینی و سنّت های لایتغیّر الهی قرار دارد. از محاسن این پارادایم، تخصیص مخزن علم، نزد پروردگار عالَم، برخورداری از یک سلسله مراتب معرفتی، باور به عوالِم غیب و شهادت، معرفی منابع کسب دانش، فراتر از حس و تجربه و تعیین ملاک صحت، فراتر از وقوع در نشئه مادی می باشد. معهذا کلی گویی و گسلش بین مفاهیم متعدد، همچنین روشن نبودن نحوه ورود به منابع معرفتی، تجربه و عقل و شهود از کاستی های این مدل است. در مجموع این مدل، در پیشبرد علم دینی مخصوصاً در مقام ثبوت علم، در بعد مفهوم سازی های نظری و جدا شدن از فضایِ سکولار، تاثیرگذار ارزیابی می شود. ارائه پیشنهاد جهت تکمیل دیدگاه موجود و قدم های بعدی در مسیر تدوین علم اسلامی، پایان بخش این نوشتار است.
بررسی و نقد کتاب «روش شناسی تحقیقات کیفی»(مقاله علمی وزارت علوم)
روش تحقیق از دروس بنیادی در همه رشته های علمی است. در این میان، روش های کیفی تحقیق در دهه های اخیر رشد چشمگیری یافته و مورد اقبال بیشتری قرار گرفته اند؛ اما متاسفانه سهم متون دانشگاهی ما در این حوزه نوپدید، بسیار ناچیز است. کتاب «روش شناسی تحقیقات کیفی» تالیف جناب آقای دکتر ایمان، در این راستا نگاشته شده و توانسته است بسیاری از مباحث مربوط به این روش ها را تدوین کند؛ اما متاسفانه نقایص صوری، ساختاری و محتوایی متعددی در این تالیف وجود دارد. پژوهه فرارو که با روش اسنادی و تحلیلی انجام گرفته است، با هدف خدمت به ارتقا و تصحیح تالیف یادشده آن را به بوته نقد نشانده و با تبیین استدلالی ده ها اشکال موجود، لزوم ویرایش صوری، ساختاری و محتوایی مجدد بخش هایی از کتاب خصوصاً برخی نمودارها و مدل ها و نیز فصل هفتم آن که به «تحلیل گفتمان» اختصاص دارد را پیشنهاد کرده است. این پژوهه سعی نموده انتقادات خود را در هر مورد با پیشنهاد اصلاحی ضمیمه کند. همچنین معرفی ساختار منطقی نگارش بر اساس سازماندهی تقسیم ارسطویی و ارائه کاربرد آن در نقد ساختاری کتاب، از دستاوردهای ابتکاری این تحقیق است
نقدی بر کتاب آشنایی با فلسفه علم(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر مروری نقادانه بر کتاب آشنایی با فلسفه علماست. اهمیت این کتاب از این جهت است که شاید اولین کتاب تالیفی در این زمینه باشد و نیز آنچه در مقدمه کتاب آمده است می تواند بر اهمیت بررسی آن بیفزاید: می توان از این کتاب به عنوان کتاب درسی استفاده کرد و حتی می تواند جنبه خود آموز نیز داشته باشد. در این مرور، ابتدائا مطالب کتاب از نظر محتوایی مورد توجه قرار می گیرد: نحوه ورود و وزنی که به هر یک از مباحث داده شده است نظیر استقرا، روش شناسی ها و واقعگرایی؛ ابهام یا روشنی آنها مد نظر است. پس از آن به برخی نکاتی که برای کتاب درسی لازم است و کتاب فاقد آن است پرداخته شده است؛ نظیر نیاز به مثالهایی ازتاریخ علم، خلاصه هر فصل و سوالاتی برای تامل بیشتر و برخی نکات شکلی دیگر. در نهایت جمع بندی و ارزیابی کلی نسبت به کتاب و اهداف آن صورت گرفته است.
نقد و تحلیل کتاب «نامه های زینب» تربیت فطری در اسارت تربیت رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
تفاوت تعلیم و تربیت رسمی با تعلیم و تربیت مبتنی بر فطرت الهی انسانی و سازوکارهای هریک همواره یکی از مهم ترین مباحث در حوزة فلسفه تعلیم و تربیت و قلمرو علوم تربیتی و تحلیل ویژگی های نظام آموزشی بوده است. هدف این مقاله تحلیل کتاب «نامه های زینب» است (که به ابعادی از این تفاوت ها می پردازد)، تا به ارائة برداشت هایی مبنایی در خصوص چالش های اساسی نظام تعلیم و تربیت رسمی و برداشت هایی بَنایی براساس رویدادهای مطرح در این کتاب دست یابد. پرسش مقاله این است که با توجه به نقد و بررسی این کتاب، اصول و ویژگی های زبان کودکان که بتواند محقّق کنندة تربیت فطری باشد چیست؟ سعی نویسنده مقاله آن است که با روش تحلیلی و مستند به برداشت های دوگانة مبنایی و بَنایی از مفاد کتاب ، به تحلیل این ابعاد بپردازد. در نهایت، پس از تحلیل محتوایی کتاب، به عنوان نتیجه گیری مقاله؛ اصول نه گانه ای را در خصوص ویژگی های زبان کودکان مشخص نموده و سپس مولفه ها و ویژگی های دوازده گانة خاص این زبان را بر می شمریم و به پاره ای راهکارهای برخاسته از یافته های مقاله برای تبدیل تربیت رسمی به تربیت فطری اشاره خواهد شد.