مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
روش شناسی
منبع:
سیاست دوره ۴۵ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
63 - 81
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله نشان دادن مشکلات روش شناختی برنامه پژوهشی است که در ارزیابی روش شناسی های تاریخ اندیشه سیاسی پدیدار می شود. برنامه پژوهشی بر این مدعاست که اصول و قواعد روش شناختی آن، برای ارزیابی نحوه شکل گیری، بسط و تکامل روش شناسی ها در هر حیطه ای از دانش بسنده است. در مقابل، این مقاله بر این استدلال است که برنامه پژوهشی مذکور به دلیل تأکید بر منطق برساخته قادر به ارائه فهم و ارزیابی بسنده از روش شناسی ها نیست. از این رو، آن برنامه در سه حیطه روش، نظریه و تفسیر واجد مسائل و مشکلات عدیده روش شناختی است. مسائل و مشکلات در حیطه روش آن است که این برنامه به مسائل شکل گیری روش شناسی ها و نیز افعال گفتاریکه در هنگام شکل گیری انجام می دهند، وقعی نمی نهد. در حیطه نظریه، آن بعد هنجاری نظریه های سیاسی را نادیده انگاشته، فقط بر بعد تبیینی تمرکز دارد و در حیطه تفسیر، این برنامه قادر نیست ابعاد قدیمی پدیده ها را نوآوری تلقی کند و میان وجود فکت و تفسیرش تمیز قایل شود؛ چون از نظر آن، هر گونه نوآوری مستلزم این است که پدیده مذکور به لحاظ زمانی در گذشته واقع نشده باشد و آزمون پذیر باشد؛ در نتیجه اکتشاف پدیده های گذشته تفسیری بدیع تلقی نمی شود. بنابراین، برنامه پژوهشی به دلیل توجه نداشتن به منطق درونی روش شناسی های اندیشه، متضمن سه مشکل روش شناختی در روش، نظریه و حاصل کاربست روش، یعنی تفسیر، شده است و برای رفع این مسائل، آن برنامه باید دستخوش تغییرات بنیادین و نه جرح و تعدیل های موقت شود.
درآمدی بر رهیافت جامعه شناسی تاریخی - مقایسه ای در پژوهش های علوم سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۵ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
457 - 474
حوزه های تخصصی:
جریان اصلی جامعه شناسی تحت نفوذ پوزیتویسم عرضه تئوری های جهان شمول و جریان تاریخ نگاری شرح روایی رویدادها را در دستور کار خود داشته است. در آسیب شناسی جریان های مذکور باید گفت هر دو دچار عارضه افراط گرایی بوده اند؛ به طوری که جریان اصلی جامعه شناسی از بررسی ویژه بودها و جریان تاریخی از پردازش و عرضه تعمیم های نظری بازمانده اند. در این میان، ترکیب جامعه شناسی و تاریخ، رهیافتی روش شناختی را به دست می دهد که با دوری از افراط گرایی دو جریان پژوهشی یادشده، چارچوب مناسبی را برای بررسی پدیده های سیاسی و اجتماعی به ویژه با رویکرد مقایسه ای فراهم می آورد. در این مقاله، ضمن پرداختن به مراحل تحول رهیافت جامعه شناسی تاریخی، استدلال می شود که دستاوردهای نسل جدید دانش پژوهان این حوزه به دلیل تأکید بر جایگاه فرهنگ و پذیرش چندگانگی فرایندها و برایندهای نوسازی، الگوی مناسبی را برای بررسی پدیده های سیاسی و اجتماعی فراهم آورده اند.
مبنای حکومتی آیت الله بروجردی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۴)
7 - 28
حوزه های تخصصی:
با وجود اشتهار دیدگاه آیت الله بروجردی در گستره اختیارات حکومتیِ فقیه در عصر غیبت، اختیاراتی مضیّق تر و محدودتر از آنچه به شیخ انصاری منسوب است و محدود به ضروریات اجتماعی می شود، به آیت الله بروجردی نسبت داده شده است. این تحقیق، ضمن نقد این دیدگاه، معتقد است که با روش شناسی صحیح فهم دیدگاه آیت الله بروجردی، درمی یابیم ایشان قائل به اختیاراتی گسترده برای فقیه در عصر غیبت بوده است. بر این اساس، این تحقیق از روش فهم متن به مثابه روش نقد استفاده کرده و فهم متن را با توجه به عناوینی چون روش بحث، مبانی ماتن، زمینه و زمانه، فهم و تقریر شاگردان، عبارات همسو و غیر همسو و نگرش جامع به متن، مورد توجه قرار داده و نظریه مشهور را برای آیت الله بروجردی ثابت دانسته است.
مقایسه روش شناختی الگوهای الهیاتی اسلامی و جامعه شناسی مدرن (با تأکید بر تزاحمات و تعاملات رویکردهای کلاسیک)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیستم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
157 - 183
حوزه های تخصصی:
نسبت روش شناسانه میان دو الگوی شناختی الهیات اسلامی و جامعه شناسی مدرن از دو بعد تزاحم ها و تعامل ها موضوع مقاله حاضر است. پرسش اصلی به چگونگی تمایز روش هایی بازمی گردد که متألهان مسلمان و جامعه شناسان در قرائت کلاسیک هر دو رویکرد به کار می برند. نتیجه بررسی ها بیانگر آن است که خاستگاه تزاحم یا تعامل میان روش های به کار رفته در قرائت کلاسیک از دو حوزه الهیات اسلامی و جامعه شناسی مدرن به اهداف مورد نظر متألهان و جامعه شناسان مربوط می شود. گرچه این دسته از جامعه شناسان نیز همچون متألهان در پی پاسخ گویی به دغدغه ها و نیازهایی اخلاقی اند، ولی متألهان با اتخاذ روش های عقلی و نقلی می کوشند به نحوی یقینی، امکان دستیابی بشر به حقایق معتبر را در ارتباط با خداوند به عنوان منشأ هستی فراهم کنند، اما جامعه شناسان با اتخاذ روش های کمی و کیفی می کوشند تا به نحو اطمینان آوری به کشف قواعد حاکم بر حیات اجتماعی انسان ها در شرایط معاصر دست یابند. روش های الهیاتی به غایت های معنابخش بنیادین معطوف است و روش های جامعه شناختی به اطمینان های عرفی در زندگی روزمره بازمی گردد. ضمن حفظ تمایزها میان این دو حوزه، هنگامی که بحث از تحقق بیرونی و تاریخی مقاصد الهیاتی است، این دو حوزه نیازمند تبادل و تعامل با یکدیگرند تا امکانات تاریخی و عینی هر دوره در مسیر تحقق روشن شود.
جان راولز و روش تعادل اندیشه ورزانه در اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نلسون گودمن در بحث از معضل قدیمی استقرا به مطلبی اشاره می کند که بعدها جان راولز آن را روش تعادل اندیشه ورزانه نامید و آن را به منظور استنتاج نظریه عدالت در حوزه فلسفه سیاسی به کار بست. وی مدعی بود در یک جامعه لیبرال، گزینش یک اصل خاص در باب عدالت، مستلزم ترجیحی تحکمی خواهد بود. برای حل این معضل، راولز وضع اولیه ای را فرض می گیرد که از طریق آن افراد درخصوص اصول هنجاری عدالت به توافق می رسند. از نظر او این اصول باید از طریق روش تعادل اندیشه ورزانه با احکام اخلاقی ما درباره موارد خاص و جزئی سازگاری یابند. کاربرد مفهوم تعادل اندیشه ورزانه در حوزه اخلاق را برخی فیلسوفان و صاحب نظران مورد نقدهای جدی قرار داده اند ودر مقابل برخی دیگر از آن دفاع کرده اند. به نظر می رسد در حوزه اخلاق به ویژه اخلاق کاربردی نمی توان تنها با توسل به نظریه های اخلاقی و نیز اصول اخلاقی انتزاعی به حل مسائل اخلاقی پرداخت. از همین رو، به رغم مشاجره های فراوانی که از حیث نظری درباره این روش وجود دارد، از حیث عملی این روش کاربرد فراوانی در حوزه اخلاق به ویژه اخلاق کاربردی دارد؛ به گونه ای که برخی مدعی شده اند این روش تنها روش مفید در حوزه اخلاق است.
نقد روش شناختی جایگاه دین در مقام داوری در روش شناسی فلسفه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیبست و یکم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
124 - 144
حوزه های تخصصی:
یکی از دیدگاه های مهم طرفداران روش شناسی فلسفه ملاصدرا بر تفکیک مقام داوری از مقام گردآوری مبتنی است. این گروه استفاده ملاصدرا از دین را تنها در مقام گردآوری می دانند و از این رو، آن را خلاف روش فلسفی نمی دانند. مدعای تحقیق پیش روی این است که جایگاه برجسته ای که ملاصدرا برای دین قائل است، به اخذ دیدگاه دائره المعارفی در باب دین در آرای وی انجامیده است. افزون بر این، اخذ این دیدگاه سبب شده است وی به سه نقص روش شناختی مهم در فلسفه خود دچار شود: اول - روشن نبودن نظر نهایی در نتیجه گنجاندن و ارزیابی مسائل تحت دائره المعارف دین؛ دوم - پاسداشت دین در سیر فلسفی و داوری مسائل و سوم - رجحان قطعیت وحیانی بر قطعیت عقلانی. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد برخلاف نظر گروهی که به نظریه تفکیک مقام داوری از مقام گردآوری قائل اند و معتقدند ملاصدرا در مقام داوری تنها به برهان تکیه دارد و از دین تنها در مقام گردآوری بهره برده است، جایگاه والای دین در اندیشه وی سبب شده است در مسیر داوری و ارزش گذاری نیز از دین و آموزه های آن استفاده کند و این امر افزون بر اینکه نقضی بر مدعیان نظریه یادشده است، به لحاظ روش شناختی نیز نوعی کاستی به شمار می آید.
گزارشی از کتاب روش شناسی مطالعات اسلامی در غرب گفتارهایی از عبدالعزیز ساشادینا
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۵ آذر - اسفند ۱۳۹۳ شماره ۵ و ۶ (پیاپی ۱۴۹ و ۱۵۰)
109 - 114
حوزه های تخصصی:
کتاب روش شناسی مطالعات اسلامی در غرب، درس گفتارهای عبدالعزیز ساشادینا است که در گروه مطالعات تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ارائه شد. کتاب مذکور از شش فصل تشکیل شده است که استاد ساشادینا در پنج فصل به تبیین دوره های مختلف اسلام شناسی می پردازد و در فصل ششم، روش اسلام شناسی خود را ارائه می دهند. این اثر به زودی از سوی نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر خواهد شد. نویسنده در نوشتار حاضر به اختصار محتوای فصول کتاب را ارائه می دهد.
نقد کتاب گامی به سوی علم دینی (2): روش بهره گیری از متون دینی در علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
37-56
در دوران معاصر جهان اسلام درمعرض تهاجم غرب قرار گرفته است که موجب وابستگی سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی آن شده است. برای رهایی از سلطه استعمار راه حل پیش نهادی انقلاب اسلامی ایران نظریه پردازی اسلامی در علوم اجتماعی و اداره استقلالی کشور براساس آن است. کتاب حاضر یکی از این گونه تلاش هاست. ازنظر شکلی، به منزله یک کتاب آموزشی به خوبی تهیه شده است، اما ازنظر محتوایی، ضمن اذعان به تلاش نویسنده محترم به حفظ اصول و ارزش های اسلامی، باید گفت که پیش نهاد ارائه شده موارد ابهام و ضعف هایی دارد. عمده ترین مشکلِ غفلت از اختلاف هستی شناختی و معرفت شناختی روش های تحقیق رایج علوم اجتماعی سکولار و ارائه پیش نهاد استفاده تلفیقی از آنان است. دیگر استخراج شالوده های علم اجتماعی جدید از متون دینی براساس ظنّ و گمان و تلاش برای رسیدن به یقین با استفاده از روش های تجربی رایج است. این به معنی بارکردن نتایج تجربی سکولار بر متون دینی است. هم چنین، این کار موجب می شود به بخشی از نتایج تحقیقات علوم اجتماعی رایج، که تاکنون مغایرت یا اختلاف آنان با آیین اسلام روشن نشده است، پوششی اسلامی داده شود.
نقد و بررسی کتاب در جست وجوی روش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
75-99
در این مقاله می خواهیم به معرفی، نقد، و بررسی کتاب در جست وجوی روش نوشته جان لا و ترجمه مجتبی عزیزی بپردازیم. جان لا این کتاب را با عنوان After Method در سال 2004 نوشته و انتشارات راتلج آن را منتشر کرده است. در جست وجوی روش خواستار تحولی عمیق در روش شناسی است و به نقد هستی شناسی و معرفت شناسی رایج می پردازد. در مقدمه مقاله، به زمینه نظری پیدایش کتاب، ایده های اصلی آن، و معرفی مؤلف و مترجم اشاره می شود. درادامه، کتاب از دو جهت صوری و محتوایی موردنقد قرار می گیرد. از جهت صوری برخی نکات نگارشی، حروف چینی، صفحه آرایی، و اشتباهات تایپی بیان می شود. در بخش محتوایی، ابتدا ترجمه اصطلاحات تخصصی متن موردبحث قرار می گیرد. سپس جملاتی از کتاب انتخاب شده که ترجمه آن فهم مطلب را دشوار کرده است. میان متن اصلی و متن ترجمه مقایسه هایی صورت گرفته و اشکالات ترجمه نشان داده شده است. پس از آن پیش نهاداتی نیز ارائه شده است. ترجمه چنین آثار بدیعی، ازیک سو، ادبیات بحث به زبان فارسی را گسترده و غنی می سازد و ازسوی دیگر، همواره با دشواری هایی روبه رو است. ابهام در ترجمه برخی اصطلاحات تخصصی و ناتوانی در انتقال درست مفاهیم به خواننده مشکلات اصلی ترجمه است.
چگونگی تفسیر یک متن ادبی، راه نمایی پایه ای برای کسب مهارت های ادبی در آموزش اسپانیایی در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۶ (پیاپی ۷۰)
129-148
در این مقاله، شایستگی استفاده از کتاب چگونگی تفسیر یک متن ادبی نوشته فرناندو لازارو کارِتر و اِواریستو کورِئا، به منزله راه نمایی پایه ای برای کسب مهارت های ادبی در واحدهای «تجزیه و تحلیل متون ادبی»، «نمونه های نثر و شعر»، و «ادبیات اسپانیایی 1، 2، و 3»، که در دانشگاه های ایران در مقطع کارشناسی تدریس می شوند، ازدیدگاه روش شناختی بررسی قرار خواهد شد. این کتاب به علت برتری روش شناختی آن به جایگاه بالایی در مقاطع آموزشی دبیرستان و دانشگاه در اسپانیا، دیگر کشورهای اسپانیایی زبان در قاره آمریکا، و در دیگر کشورهای جهان که زبان اسپانیایی به عنوان زبان دوم آموزش داده می شود، دست یافته است. اکنون در این کشورها، چگونگی تفسیر یک متن ادبی به جایگاهی درخور درمیان کتاب های مرجع مهم در مطالعات ادبی ادوار مختلف، نویسندگان، و جنبش های خاص، و تحلیل و تفسیر متون ادبی رسیده است.
نگرشی بر مهم ترین مؤلفه های روش شناختی در مطالعات تاریخی ابوریحان بیرونی و کاربست آن در تاریخ نگاری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۴
159 - 178
حوزه های تخصصی:
آنچه از روش در تاریخ نگاری ابوریحان بیرونی مدنظر است، مؤلفه هایی است که تاریخ نگاری وی را تا حد گسترده ای از روش دیگر مورخان مسلمان متمایز می کند. روش وی در سنجش صحت وسقم رویدادها، چگونگی دسترسی مورخ به منابع تاریخی، بهره گیری از شاخه های مختلف علوم در بررسی های تاریخی، ازجمله ی این مؤلفه های متفاوت است که روش شناسی تاریخی ابوریحان در مطالعات تاریخی را نسبت به سایر مورخان متمایز کرده است. درواقع تاریخ نگاری ابوریحان بیرونی را می توان با توجه به این شاخصه ها مورد تدقیق و بررسی قرار داد. از طرف دیگر ابوریحان در نگرش تاریخی خود، دارای رویکردی فرهنگی است؛ امری که در تاریخ نگاری مسلمانان تا اواسط قرن سوم به طورجدی در کانون توجه این مورخان قرار نگرفته است. فرضیه ی اساسی در این پژوهش که در جهت اثبات یا رد آن گام برداشته می شود این است که روش شناسی تاریخی در مطالعات تاریخ نگارانه و تاریخ نگرانه ی ابوریحان بیرونی در خدمت تاریخ نگاری فرهنگی قرار می گیرد که حاصل آن بازتاب وسیع فرهنگ و مؤلفه های آن در آثار تاریخی وی می باشد.
اصول و مبانی شرح تطبیقی (با تکیه بر شرح مثنوی شریف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
183 - 206
حوزه های تخصصی:
برای شرح نویسی می توان بر اساس متغیّرهای 1. شارح و متن ادبی و 2. مخاطب انواعی را نام برد. یکی از این شروح را، شرح تطبیقی می نامیم. هدف اساسی شرح تطبیقی، شرح ادبیات ملّتی بر اساس ادبیات ملتی دیگر است. روش عملیاتی شرح تطبیقی سه مرحله دارد: 1. مقدمات: بررسی تأثیر و تأثّر تاریخی و تفاوت زبانی میان دو اثر ادبی، 2. شرح تطبیقی: تحلیل بر پایه ی شاخصه ی زبانی بلاغی و معنایی، 3. نتیجه گیری: دریافت و تبیین میزان تأثیرگذاری متن مبدأ بر متن مقصد. بر این اساس، شرح مثنوی شریف اثر بدیع الزمان فروزانفر را در بسیاری از بخش ها می توان شرح تطبیقی دانست؛ نویسنده در شرح ابیات و بسیاری از حکایت ها نگرش تطبیقی داشته و مقدمات شرح تطبیقی را رعایت کرده است.
روش شناسی علم اجتماعی؛ با تأکید بر تفسیر اجتماعی المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
روش شناسی، از مسائل بنیادین مربوط به علم اجتماعی شمرده می شود. این مسئله، سهم زیاد در تولید علم اجتماعی و فهم نظریه های اجتماعی و داوری درباره آنها دارد. اهمیت این مسئله موجب شده تا مناقشات روش شناختی همواره در علم اجتماعی وجود داشته باشد؛ نزاع روش شناختی تفسیری و تبیینی، فردگرایی و جمع گرایی از جمله آن است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که تفسیر اجتماعی المیزان، چه مسیری را برای شناخت اجتماعی معتبر می شمرد؟ آیا المیزان تنها بر روش تجربی در علم اجتماعی تأکید می روزد؟ کدام یک از رویکرد فردگرایانه، یا جمع گرایانه را در علم اجتماعی بر می گزیند؟ شیوه تفهمی و تبیینی، از چه جایگاهی در روش شناسی المیزان برخوردار است؟ پاسخ به این مسئله در این پژوهش، با روش توصیفی و تحلیلی و یا رویکرد المیزانی کسب معرفت در علم اجتماعی در سه سطح معرفی می گردد. این رویکرد، به روش تجربی در علم اجتماعی بسنده نمی کند، بلکه شامل روش عقلی و شهودی، در کنار روش تجربی معتبر و رویکرد کثرت گرایانه- تبیین فردگرایی و جمع گرایی روش شناختی، همراه با به کارگیری شیوه تبیینی و تفهمی را در علم اجتماعی ضروری می داند.
رویکرد دینی ابوریحان بیرونی و روش های پژوهش در علوم
حوزه های تخصصی:
برداشت انسان از هستی به تناسب برخورداری او از قوای متعدد، متفاوت است. در این میان برخی حواس پنچ گانه و برخی عقل را برای دست یابی و رسیدن به حقیقت معتبر دانسته اند. در دوره قرون وسطی، مباحث علمی میان حکمای اروپایی مقیّد به نظرات کلیسا بود. ورود اروپائیان به دوره تجدید دانش از نیمه دوم قرن شانزدهم میلادی و توسط بیکن و دکارت با اتکاء به روش تجربی و ریاضی بود. در بین متفکران مسلمان نیز مسأله چگونگی ادراکات و کسب علم مورد توجه بود. از جمله این اندیشمندان مسلمان، ابوریحان بیرونی است که با روش های متعدد تجربی و عقلی به پژوهش می پرداخت. به باور نگارنده، بیرونی در به کارگیری روش های مختلف پژوهش متأثر از آموزه های دینی بوده است. نتیجه مبیّن آن است که بیرونی دانشمندی بود متشرّع که هدف اصلی او از پرداختن به پژوهش و تحقیق در هر رشته ای از علوم، آشکار ساختن حقایق دینی و انطباق بین دین و علم بود.
مقایسه مبانی فلسفی و روش شناختی خواجه نصیرطوسی وصدرالمتالهین شیرازی در اثبات واجب تعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹۲
127 - 159
حوزه های تخصصی:
در مقایسه مبانی و مسائل روشی هر دو اندیشمند، خواجه طوسی با تأثیرپذیری از مسائل فلسفی مشاء و ورود این مطالب در حیطه کلامی صبغه دیگری به مسائل الهیات داده است. وی در اثبات واجب تعالی فقط به امتناع دور و تسلسل اکتفا نکرده است؛ برهانی اقامه نموده که با طرح دو مقدمه تصوری و تصدیقی بدون امتناع دور و تسلسل به اثبات واجب می رسد. ملاصدرا نیز در پرتو قواعد و اصول تأسیسی حکمت متعالیه از ابتکارات روشی خاصی بهره برده است. ایشان با مقدمات فلسفی طرحی جدید از برهان امکان و وجوب ارائه کرده و در موضعی دیگر با طرح اصالت وجود به وحدانیت وجوب وجود و از این رهگذر به اثبات واجب پرداخته است؛ ازاین رو نوشتار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی ضمن اشاره به چگونگی استدلال و روش های مختلف خواجه و صدرا درباره اثبات حق تعالی، به تبیین میزان و نحوه تاثیرپذیری فلسفی هر یک از دو حکیم پرداخته است. درنهایت دستاوردها و مواضع وفاق و خلاف این دو اندیشمند در مبانی و روش مورد اشارت قرار گرفته است.
پدیدارشناسی؛ تنها روش هرمنوتیک فلسفی و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹۳
37 - 65
حوزه های تخصصی:
هستی شناسی بنیادین هایدگر مبنای فلسفی هرمنوتیک فلسفی گادامر است. روش هایدگر در فلسفه بنیادین و در نتیجه روش گادامر در هرمنوتیک فلسفی- به تصریح خودشان- تنها پدیدارشناسی وجودی است. از این جهت در هرمنوتیک فلسفی مفاهیمی همچون حقیقت، وجود، فهم، معنا، جهان و... با رویکردی پدیدارشناختی بازتعریف شده اند و از این جهت استعمال این واژگان در این هرمنوتیک و فلسفه با استعمالشان در دیگر هرمنوتیک ها و فلسفه هایی که روششان پدیدارشناسی نیست، کاملاً متفاوت است. اما نکته اینجاست که پدیدارشناسی وجودی دچار نقدهای بنیادینی است که آن نقدها سبب می شود هم هستی شناسی بنیادین هایدگر و هم هرمنوتیک فلسفی گادامر دچار بحران جدی شود؛ زیرا پدیدارشناسی از اساس ایجاد شد تا تطابق عین و ذهن را حل کند؛ ولی عملاً ناکام ماند و با بازتعریف هایی که از مفاهیم بنیادی کرد، تنها صورت مسئله را پاک نمود و در نتیجه نمی تواند نقطه تکیه گاهی مناسب برای هرمنوتیک فلسفی فراهم کند. دیگر اینکه پدیدارشناسی به دلیل اینکه نهایتاً مبتنی بر فرد است و دایره تأثیر آن تنها در خصوص ظهوراتی است که برای مفسر ایجاد می شود، به نسبی گرایی و حتی ایدئالیسم منجر می شود.
الزامات و چالش های اجرایی و اخلاقی پژوهش با کودک: ارائه نمونه الگوی مشارکتی برای پژوهش در حوزه جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، رویکردی در بررسی دوره کودکی و پژوهش راجع به کودک، به وجود آمده است که در آن کودک به عنوان مشارکت کننده ای فعال جهت فهم موضوعات و مسائلی که مرتبط با وی می باشند، در نظر گرفته شده است؛ این رویکرد در تقابل با نگاهی است که کودک را عضو منفعل پژوهش می داند. این رویکردِ مشارکتی البته با چالش ها و مسائل اجرایی و اخلاقی پژوهش با کودکان روبرو ست. مقاله حاضر این چالش ها را مورد بررسی و تدقیق قرار می دهد و با ارائه پیشنهادات و راهکارهایی، راه را برای رویکرد مشارکتی بررسی کودک ممکن می سازد. همچنین در مقاله حاضر، نمونه یک پژوهشی کیفی با مدل مشارکت فعال با کودک در راستای فهم کودکان از جنسیت معرفی می گردد. در این پژوهش، ساخت ابزارهای مشارکت دهنده کودک برای انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با کودک مدنظر قرار گرفته است.
واکاوی چارچوب ها و ویژگی های شناختی رابطه سیاست و فضای جغرافیایی در روش شناسی پسااثبات گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فلسفه علم، به ویژه در علوم انسانی، شناخت مفاهیم و موضوعات ممکن است مبنای هستی شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه متفاوت یا حتی متضاد داشته باشد. از این جهت، تعیین چارچوب نظری شناخت یک مفهوم بنیادین، از اصول اولیه مطالعه و شناخت مفاهیم و موضوعات است. در علوم جغرافیایی، شناخت رابطه سیاست با فضای جغرافیایی، یکی از موضوعاتی است که تفسیر آن در مکاتب مختلف از جمله در روش شناسی پسااثبات گرا متفاوت است. این پژوهش، ناظر به تحلیل علل سیاسی ظهور تغییرات فضایی و چگونگی شناخت این تغییرات در چارچوب روش شناسی پسااثبات گراست. با توجه به ماهیت بنیادین موضوع، در این پژوهش با مراجعه به مستندات معتبر نظری، کارکردهای شناختی روش شناسی پسااثبات گرا درباره شناخت رابطه سیاست و فضا ارائه می شود. یافته های تحقیق بیانگر آن است که با توجه به کیفی بودن عامل قدرت، شناخت رابطه سیاست با ابعاد مختلف فضای جغرافیایی و برجسته شدن هرچه بیشتر این رابطه، تنها در چارچوب رویکرد پوزیتیویستی و کمی امکان پذیر نیست. از آنجا که تحولات پدیده ها و فرایندها در فضای جغرافیایی تا حد زیادی از روابط و الگوهای قدرت سیاسی حاکم بر فضای جغرافیایی تأثیر می پذیرد، دارای ویژگی های اختصاصی است و قابلیت تعمیم پذیری ندارد. بر این مبنا، روابط سیاست و فضا الزاماً ابعاد فرامکانی و فرازمانی ندارد و در جهت شناخت آثار قدرت سیاسی در تولید و بازساخت فضای جغرافیایی، الزاماً نمی توان از روش های اثبات گرا که یکی از ویژگی های مهم آن تعمیم پذیری است، استفاده کرد.
تأملی در منطق حاکم بر روش شناسی فقه سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
روش شناسی، نوعی دانش و منطق علمی است که محقق را بر شیوه صحیح اندیشیدن و همچنین برای استنباط، بررسی، نقد و داوری بین اندیشه ها توانمند می سازد. هر الگوی روش شناسانه، بر مبانی معرفت شناختی خاصی استوار است؛ به گونه ای که با تحول در هندسه معرفت شناسی، روش شناسی نیز دستخوش تغییر خواهد شد. این مقاله در تلاش است تا ضمن تبیین نسبت روش شناسی و معرفت شناسی، ماهیت و مراحل روش اجتهادی را تبیین کند و ضمن گونه شناسی روش های استنباط در فقه، تمایز روش اجتهاد فقهی با روش اجتهادی فقه سیاسی را تحلیل نماید.
نقد و بررسی نظریه روش شناختی ابطال گرایی پوپر و کارکرد آن در علوم انسانی
حوزه های تخصصی:
ابطال پذیری از نگاه طرفداران آن، معیار معنا یا معیار صدق نیست؛ تنها معیاری برای جدا کردن علم، از غیر علم و شبه علم است. پوپر در دیدگاه ابطال پذیری، با طرح اندیشه تقرب به صدق، با استقراگرایان در باور به عقلانیت و پیشرفت علمی همراه می شود و خوش بینی، فلسفه مدرن را به نقش علم در جامعه و تاریخ بشری حفظ می کند. در عین حال، مبنایی تجربی برای نظریه های علمی در نظر نمی گیرد؛ نظریه را حدسی موقت معرفی می کند که برای رفع مشکلات، نظریه های قبلی، پیشنهاد شده است. وی، کارکرد تجربه را منحصر در نقد و ابطال می داند و تأکید می کند که تجربه در اثبات، یا تأیید یک نظریه دخیل نیست. وی نه تنها این منطق را در علوم طبیعی جاری می داند، بلکه همین روش و منطق را در نظریه پردازی در علوم اجتماعی هم جاری می داند. این مقاله، مبانی معرفتی و نتایج ابطال گرایی پوپر در علوم طبیعی و اجتماعی را مورد مطالعه و نقد و بررسی قرار داده است.