مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۰۱.
۵۰۲.
۵۰۳.
۵۰۴.
۵۰۵.
۵۰۶.
۵۰۷.
۵۰۸.
۵۰۹.
۵۱۰.
۵۱۱.
۵۱۲.
۵۱۳.
۵۱۴.
۵۱۵.
۵۱۶.
۵۱۷.
۵۱۸.
۵۱۹.
۵۲۰.
عشق
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
185 - 217
حوزه های تخصصی:
رابطه عقل با عشق در مباحث عرفانی، از دیرباز مورد توجّه عارفان و پژوهشگران عرفان بوده است. این رابطه را می توان حاصل اوج گیری مقابله تفکّر عرفانی با تفکّر فلسفی، طرد فلسفه مشّاء و نفی تکیه بر عقل در درک حقیقت در قرن پنجم دانست که در شعر عرفانی در قالب استعاره های مختلف و به دو صورت تقابل و تداوم مطرح شده است. در برخی موارد عقل به عنوان رهزن و حریفِ همیشه سر برافراشته، در مقابل عشق تصویر شده و در برخی دیگر عقل به عنوان راهبر در مسیر پرخطر عشق تا رسیدن به حقیقت مطرح است. نظریه معاصر استعاره مفهومی به جنبه های معرفت شناختی کاربرد استعاره نظر دارد؛ تحلیل استعاره های مربوط به عشق و عقل براساس این نظریه می تواند جنبه های معرفتی اندیشه عطّار را درباره نسبت این دو مؤلّفه پرتکرار در غزل های او را روشن کند. عطّار نیشابوری عشق را تجربه سفر در مسیری به سوی معشوق در نظر گرفته و در طیّ این مسیر به مراحل و منازلی قائل است که عقل یکی از آنهاست. از این منظر، عقل به خودی خود تقابلی با مفهوم عشق ندارد و طیّ این مسیر بدون درک این منزل و گذر از آن ناممکن است. بررسی استعاره های کلان عقل و عشق در غزل های عطّار، دسته بندی مضمونی آنها و محور قرار دادن نگاشت مفهومی «عشق، به مثابه سفر» از منظر شناختی بیانگر آن است که در نگاه عطّار عقل و عشق متباین نیستند بلکه در امتداد دیگر قرار دارند.
گفتمان عشق ایده آل گرا با عشق واقعی در رمانس امیرارسلان نامدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۱
71 - 101
حوزه های تخصصی:
مهم ترین محور رمانس عام، عشق در پیوند با جنگ است. اشخاص، با توجّه به نقشی که در رمانس ها دارند در ارتباط با این مقوله معنا می یابند: یا جفاطلب یا جفاپیشه. در کشاکش عشق های رمانسی، کارکرد سازه های قصه از اهمیتی ویژه برخورداراست. در این مقاله، کوشش می شود پس از ارائه تعریفی از دو نوع عشق ایده آل و واقعی در رمانس های عام فارسی، نقش و جایگاه اشخاص، نشانه های مربوط به گفتمان عشق در قصه امیرارسلان نامدار (1309 ه .ق) در پیوند با جامعه و ذهنیت پردازندگان اثر و مخاطبین بررسی گردد. حاصل کار نشان می دهد که تغییر بافت مخاطبان قصه به مخاطب خاص، همچون ناصرالدّین شاه و دخترش فخرالدّوله، در کنار تحوّلات اجتماعی عصر قاجار و حرکت از نگاه جمع گرا به ذهنیتی فردگرا ، قصه را به متنی دوسویه تبدیل ساخته است. از این رو، نقش اشخاص و نشانه های مربوط به عشق نیز در میانه گفتمانی ایده آل گرا و واقع گرا در حرکت است. در این گفتمان، رابطه میان عاشق و معشوق، آنچه هست کشاکشی است میان نقش های اسطوره ای و زیسته و رویارویی آرمان و واقعیت. نمادها نیز درپیوند با گفتمان عشق از تصاویر دوگانه و در حال گذار میان نمونه های بنیادین و امروزی برخوردارند.
بنیاد فرهنگی استعاره های عشق در آثار مولوی
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
55 - 82
حوزه های تخصصی:
فرهنگ و مؤلفه هایش از آن رو که سازنده هویت جمعی و شخصیت اجتماعی افراد جامعه است، نقشی مهم در ایجاد ساختارهای ذهنی، الگوهای اندیشگانی، گفتار، رفتار و کردار افراد جامعه دارد. به ویژه باورها و آیین های مربوط به آفرینش و رستاخیز بنیاد اکثر باورها، اندیشه ها، گفتارها و اعمال انسان ها است. شاعران وارثان و ناقلان فرهنگ و اندیشه هستند و شاعران بزرگ و محبوب مانند فردوسی، مولوی، سعدی، و حافظ، نه تنها اصلی ترین واسطه های انتقال فرهنگی و بزرگ ترین معماران پندار، گفتار و کردار ایرانیان ، که بسیاری از ملل مجاور و حتی دورند. برای شناخت هویت خود و بنیان های اندیشگانی خود ناگزیر از مطالعه فرهنگ، باورها و آیین های کهن هستیم. در این مقاله با رویکرد زبان شناسیِ فرهنگی، نقش فرهنگ در پردازش استعاره های عشق در آثار مولوی بررسی شده است تا کارکرد عشق در نظریه عرفان اسلامی و مبانی فرهنگی و قالب معرفتی بنیادین آن شناسایی و معرفی گردد. از تحلیل استعاره های عشق دانسته می شود که کارکردهای عمده عشق از نظر مولوی عبارت اند از: حیات بخشی، زیبایی (خیر)، تزکیه کنندگی (رهانندگی، پناه دهندگی و ارتقادهندگی)، و عاملیت در معرفت و وصل به حقیقت. این کارکردها از فرهنگ اسلامی، فرهنگ ایران باستان، و فرهنگ یونانی اخذ شده و در استعاره های عشق بازتاب یافته اند.
غزل در اشعار سعدی و متنبی
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
121 - 145
حوزه های تخصصی:
سعدی و متنبی هر دو از شاعران بزرگ و نامی ایران و عراق به شمار می آیند که در برخی از وجوه تفکر و نحوه بیان و نوع بینش و هنر تصویرگری و جوشندگی طبعی بسیار نزدیک به یکدیگر دارند. در این پژوهش، غزل و به تبع آن، عشق و عاشق و معشوق در اشعار این دو شاعر و در راستای آن، مضامین و دیدگاه های مشترک آنان درباره این سه مقوله بررسی شده است.
قرابت های مضمونی خسرو و شیرین و رومئو و ژولیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۹
63 - 79
حوزه های تخصصی:
در سپهر ادبیات جهان کم تر اثر عاشقانه ای را می توان یافت که یارای هماوردی با منظومه عاشقانه «خسرو و شیرین» نظامی گنجوی را داشته باشد. شاید تنها اثری را که می توان با این شاهکار ادبی قیاس کرد، داستان عاشقانه تراژیک «رومئو و ژولیت»، س روده ویلیام شکسپیر ، شاعر و نمایشنامه نویس بی مثال ادبیات انگلیس باشد که سرشار از ظرایف و دقایق ادبی و غنایی است. این نوشتار بر آن است تا با خوانشی مقایسه ای، به بررسی محتوا و نحوه پردازش شخصیت های دو داستان مذکور بپردازد و شباهت های موجود در آن را آشکار سازد تا از این طریق پرتوی تازه بر زوایای مغفول مانده این دو اثر گران سنگ و جاوید بیفکند.
بررسی و مقایسه دو نماد فرهنگی شرق و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۹
133 - 147
حوزه های تخصصی:
همواره از میان شخصیت های داستانی بالیده در بستر فرهنگ و ادبیات های مختلف، چهره هایی وجود دارند که بنا بر برخی از خصایص منحصر به فرد، امکان فرا روی از بستر دراماتیک خویشتن و مبدل شدن به یکی از شخصیت های ممتاز تاریخ ذهنی افراد انسانی آن جامعه را می یابند و به تعبیری نیز می توان آنها را «مجسمه های فرهنگی» یا «نمونه های ازلی ذهن» آن جامعه نامید. فاوست ، قهرمان نمایشنامه گوته و شیخ صنعان ، قهرمان «منطق الطیر» عطار از اینگونه نمونه های ازلی ماندگار هستند که در این مقاله به عنوان دو نماد فکری و فرهنگی شرق و غرب مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته اند.
سیمای زن و عشق در «دده قورقود » و «ایلیاد و ادیسه »(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۰
31 - 42
حوزه های تخصصی:
صرف نظر از «شاهنامه » فردوسی، کتاب «دده قورقود » و «ایلیاد و ادیسه » هومر، از زیباترین و عظیم ترین آثار حماسی ملتهای جهان است. در این آثار مشابهت ها و همسانی هایی وجود دارد که شاید یکی از علل مهم این همسانی ها، آمیختگی اساطیر ملت های گوناگون و تأثیرپذیری آنها از یکدیگر باشد. همسانی های این آثار، ما را بر آن داشت که با تأمّلی دیگر در نوع نگرش آفریدگاران حماسه به جایگاه زن و مقایسه این موضوع در این آثار بپردازیم. در این مقاله ضمن بررسی جایگاه زنان در هر دو حماسه و بیان همسانی ها و ناهمسانی، به موضوع عشق و بررسی آن در این آثار نیز پرداخته می شود.
بررسی تطبیقی عرفان سنایی و جان دان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۰
63 - 82
حوزه های تخصصی:
سنایی شاعر دوران ساز تاریخ ادبیات فارسی، در نقطه عطف شعر عرفانی ایرانی قرار دارد. جان دان شاعر انگلیسی زبان آمریکایی قرن هفدهم از ویژگی های شخصیتی و فکری مشابه سنایی برخوردار است. احوال متغیّر و روح ناآرام، شخصیت دوگانه و تراژیک، نبوغ تحول آفرین در عرصه اندیشه عرفانی، نوآوری و برجستگی در غزلسرایی و شریعت مداری در عرفان، از صفات بارز و همسان این دو گوینده بزرگ است. بر این اساس، موضوعات مهم عرفانی مشترک مانند خداشناسی، عشق، کشف و شهود، توبه، فنا و مرگ از دیدگاه سنایی و دان در این مقاله مطالعه می شود.
سنجش عشق در دو شیفته عشق لیلی و مجنون نظامی و رومئو و ژولیت شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۳
25 - 50
حوزه های تخصصی:
همانگونه که مشهور است قصه لیلی و مجنون داستان عشق ناکام قیس عامری به دختری از قبیله خود به نام لیلی است که اصل آن از زبان عربی وارد زبان و ادبیات فارسی شده است و نظامی آن را از منابع عربی دریافته است و به نظم کشیده است. همچنین داستان شکسپیر نیز عشق نافرجام "رومئو و ژولیت " است که در شهری به نام "ورونا" زندگی می کنند که از فرزندان دو خاندان سرشناس شهر می باشند و به خاطر کینه ای قدیمی با هم در ستیز می باشند که این داستان را نیز شکسپیر از ادبیات ایتالیا وام گرفته است، و هر دو داستان بر حول محور عشق می چرخد. در این مقاله به بررسی تطبیقی این دو داستان پرداخته ایم.
عشق، وطن و آزادی در اندیشه خلیل جبران و امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲۶
47 - 67
حوزه های تخصصی:
آزادی، وطن و عشق مهم ترین مؤلفه هایی هستند که شاعران و نویسندگان کلاسیک و معاصر، آنها را در آثار و نوشته هایشان به تصویر کشیده اند. جبران خلیل جبران و قیصر امین پور مانند هر شاعر دیگری از محیط و اوضاع سیاسی اجتماعی زمان خویش تأثیر گرفته اند؛ و به خوبی توانسته اند مضامینی مانند وطن، طبیعت، آزادی، عشق، درد و رنج، سیاست و... را به تصویر بکشند. این مقاله کوشش تطبیقی است در بررسی دیدگاه دو شاعر معاصر جبران خلیل جبران و قیصر امین پور تا تفاوت و شباهت فکری آنهابه تصویر کشیده شود. این پژوهش بر چند فرضیه استوار است. اینکه؛ جبران و قیصر شباهت فکری بسیاری دارند. و دیگر اینکه، هر دو شاعر را می توان در زمره شاعران رمانتیک و نوستالژیک قرار داد. همچنین مؤلفه هایی مانند آزادی، عشق، وطن به خوبی در اشعار آنها مشهود است. از رهگذر این پژوهش چنین به نظر می رسد که این دو شاعر در زمینه های بسیاری با یکدیگر شباهت فکری دارند.
بررسی مضامین اشعار عاشقانه فریدون مشیری و نزارقبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۷
53 - 81
حوزه های تخصصی:
همانطور که می دانیم ادبیات تطبیقی در دو مکتب فرانسه و آمریکا قابل بررسی است؛ بر اساس مکتب آمریکایی و بر خلاف مکتب فرانسه، ادبیات تطبیقی به بررسی و نقد آثار ادبی دو شاعر یا نویسنده می پردازد، بدون توجه به تأثیر و تأثر آنان از یکدیگر. در این مکتب اشتراک بعضی مضامین آثار دو شاعر برای مقایسه و تطبیق کافی است. اگر بررسی بین آثار دو شاعر در یک زمان صورت بگیرد آن را موازنه(مثلا مقایسه بین آثار قبانی و خلیل مطران )، و اگر مقایسه بین دو زبان باشد آن را مقارنه(مثلا مقایسه بین آثار قبانی و مشیری ) می نامیم. بنا بر آنچه گفته شد در این تحقیق مقارنه ای بین اشعار عاشقانه نزار قبانی و فریدون مشیری انجام داده ایم، و مضامین عاشقانه های این دو شاعر را در چندین مورد به تفصیل بیان کرده ایم.
بررسی تطبیقی عشق در شعر سهراب سپهری وآنته هولسهوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۳
103 - 127
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بر آن ایم تا به بررسی و مقایسه تطبیقی عشق در برخی از اشعار سهراب سپهری شاعر معاصر ایران زمین و آنته هولسهوف شاعره قرن نوزدهم آلمان بپردازیم. آنچه به جذابیت این مقاله اضافه می کند اشتراکات بسیاری هم چون تأسی هر دوی آنان از کتب آسمانی قرآن و انجیل، استفاده استعاری و تشبیهی از ارکان طبیعت، پیروی از قالب های شعری یکسان، تجربه وقایع تاریخی مشابه با وجود اختلاف زمان و مکانِ زندگی، نگرش اجتماعی هم سان در عین اختلافات فرهنگی و طول عمر برابر یعنی پنجاه و یک سال.
بازتاب مضامین «نی نامه» مولانا در شعر معاصر عرب(با تکیه بر دیوان شش شاعر نام آور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۰
49 - 75
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیرپذیری از اندیشه های متعالی مولانا جلال الدین محمد بلخی در ادبیات ملل این امکان را فراهم می آورد که بتوان انعکاس آثار عرفانی او را در آیینه اشعار دیگران دید و بر کمال و نقص آن واقف شد. جستار حاضر در صدد است تا جلوه هایی از مضامین «نی نامه» مولانا را که عمده ترین محور بحث آن جدایی نی از نیستان و اشتیاق بازگشت به سوی آن هست، در شعر جبران خلیل جبران ، خلیل حاوی ، عبدالوهاب بیاتی ، ابراهیم ناجی ، حسین مجیب مصری و محمود درویش بررسی قرار دهد و میزان تشابه و یا تباین آن ها را تبیین سازد. پرسش اصلی مقاله این است که شاعران مذکور، به هنگام سخن گفتن از نی، تا چه حدودی به معانی و مضامین «نی نامه» نزدیک می شوند و آن ها را چگونه بیان می دارند؟
مقایسه تطبیقی خمریات ابن فارض و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۲
133 - 153
حوزه های تخصصی:
خمریه ابن فارض یکی از آثار برجسته زبان عربی در حوزه عرفان است که مورد توجه بسیاری از شاعران و ادبای عرب زبان و فارسی زبان قرار گرفته است. حافظ شیرازی بی شک یکی از شاخص ترین شاعرانی است که از این تأثیر بی نصیب نمانده است، و به نحوی می توان برخی غزلیات او را با کمی اغراق شرحی بر خمریه ابن فارض دانست؛ چراکه الفاظ، مضامین و نمادهای مشترکی که در اشعار این دو شاعر بزرگ به چشم می خورد، ما را به تأملی شگرف در شدت تأثیر حافظ از ابن فارض وامی دارد. با تدبّر در دیوان این دو شاعر، به نظر می رسد که خمریه ابن فارض بیش تر از سایر قصاید او بر فکر و شعر حافظ تأثیر گذاشته است. به همین دلیل در این مقاله سعی شده است تحلیل بینامتنی از خمریه ابن فارض و دیوان حافظ صورت گیرد و میزان اشتراکات لفظی و معنایی در دیوان این دو شاعر بررسی گردد.
ارتباط عشق، زیبایی و هنرمند از دیدگاه عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
173 - 199
حوزه های تخصصی:
زیبایی و عشق از مهم ترین مفاهیم عرفان اسلامی اند که ارتباط عمیقی با مفهوم تجلی حضرت حق دارند. معرفت عشق همراه با زیبایی است. از نظر عرفای اسلامی، زیبایی کشش و جاذبه دارد. آنجا که زیبایی هست، عشق و طلب و کشش وجود دارد. بنابراین این دو مفهوم ترجمان مدارج هستی شناختی و معرفت شناختی عرفان اسلامی هستند. در عرفان اسلامی، هنرمند نمی تواند زیبایی را بیافریند، اما به واسطه قوای ادراکی شهود باطنی و حسی و قلبی، خیال به زیبایی های کشف شده در مراتب هستی "حضرات خمس"، صورت محسوس می بخشد و در نهایت هنرمند کاشف و آشکارکننده زیبایی است. بنابراین هنر تجلیگاه عشق هنرمند است و هنرش حاصل روح تزکیه شده ای است که با شهود باطنی جمال مطلق و عالم خیال را دریافت می شود و از نور معنویت عشق، زیبایی و جمال را در کالبد هنر عرفانی تابانده است. برای دستیابی به اهداف مورد نظر، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شد. بدین منظور نگارنده به نظرات اندیشمندان و مطرح نمودن دیدگاه های آنان پرداخته و در ادامه به تفسیر زیبایی و ارتباط بین عشق، زیبایی و هنرمند اقدام نموده است.
اضطراب تنهایی و رفع آن از دید مولانا و یالوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
313 - 336
حوزه های تخصصی:
تنهایی دل مشغولی انسان در طول تاریخ بوده و هست و معانی مختلف و انواع متعددی دارد که در حوزه های مختلف فلسفه، عرفان و روان شناسی، جامعه شناسی و ... قابل بحث و بررسی است . یالوم معنادرمان اگزیستانسیالیست است. او بر چهار اضطراب مرگ، تنهایی، آزادی و بی معنایی که به گفته او ریشه در هستی انسان دارند، تمرکز می کند و برای رهایی انسان از این چهار دلواپسی معتقد به ابداع معناست و معنای زندگی را در سه چیز می داند: خدمت کردن به دیگران، خودشکوفایی، آفرینش. یالوم و مولانا هر دو به تنهایی بنیادین معتقدند و هر دو در صدد رفع این تنهایی هستند و هر کدام راه حلی برای رهایی از این تنهایی ارائه کرده اند. در این مقاله نویسندگان سعی بر بررسی تطبیقی دیدگاه مولانا و یالوم در این موضوع با روش تحلیلی- توصیفی دارند. هدف این تحقیق روشن کردن تفاوت های موجود در دیدگاه های آنان درباره این سؤالات می باشد: آیا تنهایی بنیادینی که مولانا به آن معتقد است، همان تنهایی بنیادینی است که یالوم مطرح می کند؟ از طرف دیگر راهکار آن دو برای رفع این تنهایی و رهایی از اضطراب چیست؟
نقش عشق در رسیدن به مقام فنا از دیدگاه مولانا(با تأکید بر مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
81 - 102
حوزه های تخصصی:
«مثنوی معنوی» مولوی ، متضمّن عمیق ترین مباحث خداشناسی، هستی شناسی، انسان شناسی و ... است. این کتاب که حاصل جمیع تجارب عارفانه و صوفیانه در سنّت اسلامی است، در حقیقت حکایت یک نوع سفرنامه معنوی و تجربه شخصی است که در ضمنِ یک رشته تعالیم و مفاهیم عرفانی به تصویر کشیده شده است. دو مبحث «عشق» و «فنا» از جمله آن مفاهیمی هستند که مولانا در «مثنوی» به آن ها پرداخته است. نوشتار حاضر به شیوه مطالعات کتابخانه ای، با هدف بررسی دو مقوله «عشق» و «فنا» با تکیه بر دیدگاه مولانا در «مثنوی معنوی»، نخست به توصیف عشق و فنا، و سپس به تبیین و تحلیل این دو مقوله و یاری گریِ «عشق» به سالکِ عارف در رسیدن به مقام فنا از دیدگاه عرفانی مولانا در «مثنوی معنوی» خواهد پرداخت.
بررسی تطبیقی جنبه های معناشناسی و هستی شناسی زیبایی از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
203 - 229
حوزه های تخصصی:
معناشناسی زیبایی شاخصه اولی است که ابن سینا آن را به عنوان الگویی از زیبایی مطرح می کند. از دیدگاه وی زیبایی، غایت فی نفسه نیست و در ارتباط با خداوند است که دارای ارزش می شود، و منشأ همه زیبایی ها واجب تعالی است. همچنین نظم، تناسب و اعتدال شرایط تحقق زیبایی است و موجودی زیباست که کمال شایسته خود را داشته باشد و زیبایی مساوق با وجود و امری عینی و مشکک است. ملاصدرا زیبایی را عین وجود می داند و قائل به اصالت، تشکیک و اشتداد زیبایی است. از نظر وی منشأ همه زیبایی ها خداوند است و هر زیبایی و کمالی پرتوی از زیبایی و کمال خداوند است. بنابراین با وجود اینکه هر دو فیلسوف در مورد زیبایی غالباً نظرات مشابهی دارند اما با توجه به نظام فلسفی آن دو، در بعضی از موارد در بیان مسائل تفاوت هایی دیده می شود.
مقایسه نظریات مولوی درباره زبان، عشق و آفرینش در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
165 - 182
حوزه های تخصصی:
در اندیشه عرفانی مولانا حقیقت زبان ریشه در معنا دارد که منبعث از بارگاه الهی است. مولانا در «مثنوی» نسبت به زبان دیدگاهی کاملاً درونی و محتوایی دارد. در نظر وی دنیا همواره در حال تحول است و هر لحظه مشکل و صورت تازه ای می یابد. در تعاملات عرفانی مولوی پیرامون زبان، حقیقت زبان چیزی از جنس لفظ نیست بلکه از جنس صداست و آن «صدا» سرچشمه اصلی کلمات است. نظریات عرفانی مولانا بر ارکان خاصی استوار است که یکی از آن ها رکن عشق که مولانا آن را در لابه لای اشعار خود اساس پیشرفت ها و کرامت های انسانی می داند و در عین حال مولانا خداوند را مظهر و محور اصلی عشق معرفی می کند. عشق به خداوند در سرتاسر «مثنوی» شریف با عشق است. نظام موجود در جهان با هماهنگی خاصی قابل رؤیت است و حکمت خداوند ایجاب می کند که همه چیز و همه کس در محل به خصوص خویش بگیرند.
نگاهی تطبیقی به درونمایه های مشترک زنانه در شعر غاده السمان و پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
463 - 484
حوزه های تخصصی:
غاده السمان شاعر سوری عصر معاصر است که زن، عشق، تبعیض و تعصب ستیزی از بن مایه های اصلی اکثر اشعارش می باشد. در جهان او را بیش تر به عنوان نویسنده می شناسند. پروین اعتصامی شاعره ایرانی است که در اشعارش عشق به انسانیت، آزادگی، عدالت اجتماعی، علم، هنر و عشق به قشرهای محروم و رنج دیده جامعه موج می زند. این پژوهش، زندگینامه و اشعار دو بانوی شاعر را مورد بررسی قرار داده و تشابه و اختلاف در مضامین را برمی شمرد و به این نتیجه می رسد که چگونه دو شاعر در دو برهه زمانی نزدیک به هم تا این اندازه می توانند از مشابهت برخوردار باشند و از دریچه احساس و عاطفه این دو زن، جهان و مسائل موجود در آن را بنگرند، و به اندیشه ای نو و بدیع در تطبیق میان ادبیات فارسی و عربی دست یابند.