مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
زن
منبع:
پژوهش های ادبی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۲
33-50
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش برآنیم تا با روش خوانش اکتشافی داستان «آبی ها» از منیرو روانی پور به این سوال پاسخ دهیم که تا چه اندازه در حوادث و رویدادهای این داستان - که در پیوند با باورهای بومی مردم جنوب است - ارتباط میان زنان و طبیعت را می توان ملاحظه کرد؟ تفاوت نگاه زنان و مردان در این داستان به طبیعت چیست؟ مبتنی بر این پژوهش، می توان گفت، منیروروانی پور با دغدغه های زنانه خود توانسته است در این داستان – و البته دیگر داستانهای خود- علاوه بر تاکید بر روی دوگانه زن و مرد، با مطرح ساختن موجودی افسانه ای مانند پری، به نوعی ارتباط نزدیک میان زن و طبیعت را نشان می دهد. زنان این داستان بر خلاف مردان فارغ از نگاه سودجویانه، نوعی رفتار مراقبتی و همدلانه با طبیعت دارند. روانی پور همچنین با تقسیم پریان به آبی ها و قرمزها، توانسته است چهره دو گانه طبیعت را نشان دهد. چهره ای که متناسب با رفتار انسانها (مردان) به یکباره تغییر میکند و زنان این تغییرات ناگهانی را بهتر درک می کنند.
بررسی تطبیقی «جایگاه زن» در ضرب المثل های فارسی و عربی بر بنیاد دیدگاه های آدلر و برن (مطالعه موردی: امثال و حکم دهخدا و مَجمَع الأمثال میدانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
119-144
حوزه های تخصصی:
رهیافتهای جامعه شناختی نقشهای اجتماعی زنان در نهادهای مدینه النبی در صدر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهادهای اجتماعی در جامعه اسلامیِ عصر نبوی، در حالی شکل گرفتند که ناظر به مکانت زنان و حضور آن ها در عرصه های مختلف بود. اعطای ارزش های انسانی به زنان و افزودن موقعیت اجتماعی آنان در جامعه اسلامی، سبب شد تا هنجارهای اسلامی منطبق با ارزش های قرآنی، متکی بر آموزه های الهی ناظر به ترفیع جایگاه زنان در جامعه مطرح شود. رفع موانع حضور اجتماعی زنان و برداشتن ممنوعیت های اجتماعی و تصحیح تصورات جاهلی درباره زنان سبب شد تا عرصه های اجتماعی جدیدی برای حضور فعال زنان گشوده شود و تحقیرهای عصر جاهلی، جا را به ارزش های انسانی و تشویق های فرهنگی دهد که همین عامل سبب شد تا در عرصه های مختلف اجتماعی اعم از علمی فرهنگی، حکومتی سیاسی و نظامی و اقتصادی بانوان حضوری همدلانه و فعال بیابند. بر این اساس، مقاله حاضر تلاش دارد تا با رهیافتی تاریخی و جامعه شناختی، ضمن بررسی نقش های محقق زنان در تاریخ عصر نبوی، با تصورات متکی بر نقش های محول قرآنی و نبوی، حضور آن ها را در توسعه نهادهای اجتماعی مدینه النبی معرفی و عوامل مؤثر بر رشد تکاپوهای فرهنگی و اجتماعی زنان در این عرصه را با روش توصیفی تحلیلی بازشنایی کند و به پرسش های مطرح پاسخ دهد.
تبیین جایگاه سرشتی زن و مرد در ارتباط با یکدیگر بر اساس آیات آفرینش در قرآن کریم (با نگاهی اجمالی به عهدین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جایگاه سرشتی زن و مرد با روش تحلیل مضمون و تحلیل مفهومی انجام شد. بدین منظور کتب و مقالات پژوهشی انجام شده در محدوده سال های پس از انقلاب اسلامی، مورد بررسی قرار گرفت. با بررسی های انجام شده، پژوهشی که موضوع پژوهش حاضر در آن بررسی شده باشد، یافت نشد. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که زن و مرد در مؤلفه هایی همچون ماده آفرینش، هدف آفرینش، مراحل آفرینش، آفرینش احسن و غیره مشترکند. باوجود این، در همان آیات نکاتی است که بیان کننده ویژگی خاص زن و مرد است و اصالت و استقلال وجودی زن و مرد را اثبات می کند. همچنین پس از بررسی نحوه آفرینش انسان در قرآن کریم (و نگاهی اجمالی به عهدین)، اصالت و استقلال وجودی زن و مرد در عین اشتراک ایشان در اصل خلقت، اثبات شد.
جنسیت و جدایی: روایت زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جدایی و میزان فزاینده آن همچنان موضوع با اهمیتی از منظر علوم اجتماعی و مطالعات خانواده و جنسیت است. جنسیت در این روند موضوعی مهم و نیازمند توجه ویژه است. آغازگری زنانه در امر جدایی و عاملیت آنان در اعلام پایان زندگی از آن جمله است. در این پژوهش جنسیت و تحولات محتوایی آن از منظر زنان و تحولات هویتی- عاملیتی آنان مورد توجه است. در این تحقیق، با مشارکت 28 زن(ساکن تهران) دارای حداقل یک بار تجربه ازدواج و جدایی، روایت زنان از جدایی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج گفتگو با این زنان به شیوه تحلیل مضمونی دسته بندی و اعتبار آن از طریق ارائه نتایج به اشخاص مشارکت کننده جهت تائید آنان، گفتگو با همکاران حوزه پژوهش جهت ارائه تکمیلی، دقت و حساسیت در پیگیری روش و در نهایت ارائه شواهد از تحقیقات پیشین تامین شده است. نتایج بیانگر سه مرحله ورود ناآرام، ادامه خطرخیز و خروج پرتنش از زندگی خانوادگی است که در ماتریسی از نقش فرد(زن) و ساختار(جنسیت) در سه وهله پیش از ازدواج، حین زندگی تاهلی و آغاز جدایی ارائه شده است. روایت زنان از جدایی بر نقش موثر و پررنگ جنسیت و تحولات آن در فراهم کردن زمینه عاملیت فعال زنان در پایان دادن به زندگی خانوادگی تاکید دارد
نقد نظریه «الهیات فمینیستی در قرآن» از دیدگاه قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
631 - 653
حوزه های تخصصی:
رفعت حسن از مهم ترین روشنفکران اسلامی مقیم آمریکا و رهبر فمینیست های مسلمان است. او تحت تأثیر الهیات فمینیستی در مسیحیت، نظریه «الهیات فمینیستی در قرآن» را مطرح می کند. از نظر رفعت حسن، سه عامل الهیاتی در عالم اسلام و قرآن، سبب پیدایش و گسترش نگرش برتری مردان بر زنان شده است: تابعیت زن نسبت به مرد در آفرینش، فریفته شدن آدم توسط حوا در هبوط از بهشت عدن و آفریده شدن زن به جهت مرد. این گونه عوامل و نگرش، اصولاً در فضای تفسیری و حدیثی اهل سنت ارائه شده اند و مضامین احادیث مورد استناد او در روایات شیعی نفی می شود. با وجود این، حتی در فرض پذیرش مدعیات رفعت حسن، نتیجه این استدلال ها چنین می شود که زن و مرد در خلقت و آفرینش تفاوتی ندارند، هر دو توسط شیطان فریفته و از بهشت اخراج شده اند و هبوط کرده اند، بدون اینکه تفاوتی از این جهات میان آنها باشد. ولی مسئله این است که این نظریه، تساوی حقوقی - فقهی میان زن و مرد را اثبات نمی کند و قرآن احکام متفاوتی در این مورد و از جمله در ارث و قصاص بیان می کند.
بررسی جایگاه مهریه های سنگین از منظر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهریه، به منزله یکی از حقوق مالی زوجه در اسلام، جایگاه و اهمیت ویژه ای دارد. قرآن کریم از مهریه به منزله صداق، نحله و ... تعبیر می کند و نحله نشانه صداقت مرد به زن در پیمان زناشویی است. در فقه امامیه برای مهریه سقفی تعیین نشده و میزان آن به توافق طرفین محول شده است. در سال های اخیر، تغییر نظام ارزش ها، هنجارها، باورها و ... موجب شده است که مهریه به میزان چشمگیری افزایش یابد. این افزایش باعث بروز مشکلاتی در کارکرد خانواده، جامعه و ... شده است. سؤال اصلی این پژوهش آن است که جایگاه مهریه های سنگین در آموزه های دینی چیست؟ نتایج بیانگر آن است که اگرچه در اسلام برای مهریه سقفی تعیین نشده است، قرار دادن مهریه سنگین لااقل ناپسند شمرده می شود. حکمت شاید این کراهت پیامدهای منفی و تبعات ناگوار اجتماعی است که از مهریه های سنگین متوجه فرد و جامعه می شود. فقها هم مسلمانان را بر سبک گرفتن مهریه تشویق کرده و از گرفتن مهریه سنگین بر حذر داشته اند.
سیر تحوّل «نقش زن» در داستان پردازی هوشنگ گلشیری: یک شاخصه سبکی و فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله زن، و نقش ها و موقعیت های فردی و اجتماعی او و بایدها و نبایدهای مربوط بدان، از موضوعات و مؤلفه های مهم در ادبیات داستانیِ معاصر است و با توجه به مؤلفه هایی چون زمینه و بطن فرهنگی و اجتماعی داستان ها، موازین و مؤلفه های حاکم بر مکتب ها و جریان های داستان نویسی، و نوع نگاه و تجربه های فکری و اجتماعیِ هر نویسنده، نقش و هویت زن در داستان ها شکل های مختلفی می تواند داشته باشد، چنان که از شاخصه های مهمّ سبکی و گفتمانی در داستان نویسی است. از این روی، مطالعه سیر تحوّل نقش و هویت زن در داستان پردازی معاصر، مؤلفه درون متنیِ مهم و قابل اعتمادی برای بررسی سیر (و چگونگی) تحولِ داستان معاصر است. از این میان، مطالعه نقش زن در داستان های هوشنگ گلشیری با توجه به جایگاه مهم و اثرگذار او در داستان معاصر، از اهمیت خاصّی برخوردار است و شاخصه سبکی و فکریِ قابل اتکایی برای بررسی سیر داستان نویسی گلشیری است. در این مقاله پس از بررسی سیر تحوّل نقش زن در داستان پردازی گلشیری، برآنیم تا «سیر تحوّل نقش زن و میزان نمود فردیت زن» در داستان های گلشیری را به عنوان شاخصه ای قابل اتکا و درون متنی در بررسی و تحلیل سیر داستان پردازی گلشیری به کار بگیریم. نتایج تحقیق بیانگر تحوّل معنادار نقش و هویت زن در سیر داستان نویسی گلشیری است، چنان که مبنای قابل اتکایی برای دوره بندی داستان های اوست و از سوی دیگر، تقابل های درون ساختی و رواییِ خاصّی را نشان می دهد که به شکل معناداری برآیند تقابل های موجود در مدرنیته ایرانی در ارتباط با نقش ها و هویت های زنان است.
بررسی و مقایسه هویت اجتماعی زن در رمان های نخبه گرا و عامه پسند زن نگار در دهه هفتاد شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت یکی از مؤلفه های حیات و محصول تلاش انسان برای معنی بخشی به زندگی است. شناخت هویت اجتماعی یک جامعه با مطالعه آثار هنری آن میسر می شود. رمان، به منزله یک فرم هنری مدرن بر اساس نظریه بازتاب، برگردانی از زندگی اجتماعی است که در دوران معاصر، زنان در آن سهم انکارناپذیری داشته اند. به همین سبب با استفاده از رویکردهای مدرن جامعه شناسی می توان به بررسی متون ادبی پرداخت و به این ترتیب به شناخت هویت بخشی از جامعه دست یافت. در این پژوهش، با بررسی هویت و زیست روزمره قهرمانان زن داستان ها در بستر حوادث و ماجراهای داستانی، سعی کرده ایم تا به تصویری از هویت اجتماعی زنان در آثار نویسندگان زن دهه هفتاد شمسی ایران در دو نوع رمان های عامه پسند: (بامداد خمار و دالان بهشت) و رمان های نخبه پسند : (کولی کنار آتش، جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان) دست یابیم. بررسی ها نشان می دهد که در رمان های نخبه گرا ، هویت زنان، دغدغه اصلی نویسندگان است و به طور مشخّص در هویت یابی زنان نوشته شده اند؛ اما در داستان های عامه پسند، زنان داستان ها از فردیت و استقلال هویتی برخوردار نیستند و خود اندیشی و جست و جوی هویت، موضوع محوری آن ها نیست.
نمایه سازیِ تصویر رنجْ مند یِ زنان در دو رمان سهم من از پرینوش صنیعی و بنات الرّیاض اثر رجاء عبدالله الصّانع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
10.22126/jccl.2019.2348.1697
حوزه های تخصصی:
مسائل مربوط به زن، به مثابه یکی از اصلی ترین مسائل انسانی در ادبیّات معاصر، جایگاه خاصّی را به خود اختصاص می دهد. در این باره پرینوش صنیعی و رجاء عبدالله الصانع که از پردغدغه ترین نویسندگان زبان فارسی و عربی هستند، موشکافی و اهتمام وافر خود را در دو رمان سهم من و بنات الریاض به تصویر می کشند. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی - تحلیلی تدوین شده بر آن است تا با بررسی سیمای زن در دو رمان یادشده، افکار فمینیستی هر دو نویسنده را تحلیل و نقد کند و سپس شباهت ها و تفاوت های نظرات هر دو نویسنده که از نظریّه های فمینیستی متأثّر است را بیان کند. با بررسی آثار دو نویسنده مشخّص می شود که زنان ترسیم شده در دو رمان، زنانی جسور و هنجارگریزند که از فرهنگ جنسیّتی حاکم بر جوامع سنّت گرای خود به ستوه آمده اند و به سنّت شکنی متوسّل می شوند.
نقد و بررسی «ماهیت و چیستی زن در فمینیسم اگزیستانسیالیستی سیمون دوبووار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نظریات فمینیستی به ویژه نظریه اگزیستانسیالیستی سیمون دوبووار، نه تنها در جوامع غربی، که در جامعه ما نیز تأثیرگذار بوده است. تعریف دوبووار از زن که «زن زاده نمی شود؛ زن می شود»، در حکم بیانیه ای است که موضع کلی هستی شناختی فمینیست ها را پیرامون زنان بیان می کند. در این تعریف، وی ماهیت و چیستی زن را ساختگی و محصول جامعه می داند و زنانگی را امری تاریخی و فرهنگی تلقی می کند، نه برآمده از سرشتی الهی. این تعریف از زن با مبانی و آموزه های دینی و فرهنگی ما تضادهای فراوانی دارد که مورد غفلت واقع شده است. این مقاله بر آن است تا با پاسخ به این پرسش که «ماهیت و چیستی زن در فمینیسم اگزیستانسیالیسمی سیمون دوبووار چیست؟» نقد و بررسی آن را از دیدگاه اسلامی مورد نظر قرار دهد. بر حسب یافته های تحقیق دوبووار با انکار وجود طبیعت و سرشتی ثابت برای زنان، نقش های مربوط به طبیعت و بیولوژی زن همچون مادری و همسری را ساختگی، فرهنگی و تاریخی می داند. درحالی که ادله او برای ساختگی و جعلی بودن نقش های زنانه کافی نیست، وجود این تفاوت ها در طول قرن ها خود نشانی از سرشت ثابت در انسان هاست. این تحقیق، پژوهشی است ژرفانگر که با روش توصیفی و تحلیل محتوای کیفی و به شیوه اسنادی صورت گرفته است.
نقد کتاب جنسیت در آرای اخلاقی از قرن سوم پیش از اسلام تا قرن چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هجدهم فروردین ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
127-145
هدف پژوهش حاضر بررسی و نقد کتاب جنسیت در آرای اخلاقی از قرن سوم پیش از اسلام تا قرن چهارم هجری است که گسترۀ زمانی هفت قرن در دو مقطع مهم از تاریخ ایران، یعنی باستان و قرن های نخستین دورۀ اسلامی، را در بر می گیرد. مؤلف اثر در نظر دارد تا آرا، نظریات، و مسائل حقوقی و فقهی را که در این حوزۀ زمانی دربارۀ جنسیت مؤنث در آثار و متون این دوره یافت می شود به عنوان آرای اخلاقی مشخص و تأثیرات آن را تبیین کند. ازاین رو، با تعریف موسع از آرای اخلاقی به بحث و نظر دربارۀ دو مقطع مهم از تاریخ ایران، که نقطۀ عطف آن پایان دورۀ باستان و ورود اسلام است، می پردازد. یافته های پژوهش در زمینۀ نقد و بررسی این اثر است که در عین مسئله مند بودن و طرح سئوالات متعدد مواردی نیز در نقد شکلی و ساختاری، نقد روشی، محتوایی، و ادبی آن دیده می شود که قابل تأمل و طرح است.
مقایسه تطبیقی جایگاه حقوقی زن در اسلام و کنوانسیون بین المللی رفع تبعیض علیه زنان و سند 2030(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکتب انسان ساز اسلام که قوانین آن از وحی سرچشمه گرفته، با نگرشی فراگیر و با در نظر گرفتن همه حقوق و ویژگیهای زن، منزلت و کرامت والایی را برای او قائل شده است. بدون شک از نظر تکوینی، تفاوتهای حکیمانه ای میان زن و مرد وجود دارد، اما در عین حال، بین حقوق و تکالیف زن و مرد نوعی تعادل که متناسب با شأن و فطرت هریک از آن دو است، برقرار می باشد. در دهه های اخیر، موضوع زن به عنوان یک مسئله جهانی در اعلامیه های بین المللی همچون «کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان» و «سند 2030» مورد توجه قرار گرفته که ماهیت اصلی آنها، ایجاد نوعی تشابه کامل میان زن و مرد، بدون لحاظ هرگونه استثنا و براساس جنسیت است و در این مورد الزاماتی را فراروی دولتها و ملتها قرار می دهد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای و میدانی، در صدد بررسی تطبیقی مواد حاکم بر این معاهدات بین المللی با دیدگاه دین اسلام و آیات قرآن در مورد حقوق زن است. مداقه در تفسیر آیات متعدد قرآن کریم نشان می دهد حقوقی چون حق تکوینی، تشریعی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ... را برای زن به عنوان حقوق مسلّم لحاظ کرده است، در حالی که این معاهدات فقط یک بُعد از وجود زن، آن هم بُعد جنسیتی او را در نظر گرفته و قائل به تساوی جنسیتی شده اند. این اسناد، اشتغال زنان را عامل مهم جلوگیری از وابستگی زنان به مردان و خانواده دانسته و تعهدات مادری و همسری را تحت تأثیر قرار داده و جایگاه زن را به یک شریک جنسی صرف تنزل داده و طلاق را از یک پدیده مذموم بودن درآورده و به عنوان یک راهکار انسانی نشان داده اند. حال آنکه طبق آیات الهی، مفاد این اعلامیه ها و اسناد بین المللی با نیازهای طبیعی زن در تضاد آشکار بوده و نوعی بی احترامی و ظلم مضاعف به زن و حتی به مرد است که موجب اضمحلال خانواده و جامعه خواهد شد.
جایگاه انسانی زن از منظر ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
93 - 115
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا چه نگاهی به زن دارد؟ هرچند تفسیر ماهیت زن و تبیین راز تفاوت های او با مرد به صورت مستقل مسئله ملاصدرا نبوده است اما می توان از خلال مبانی هستی شناسی و انسان شناسی او پاسخ به این پرسش را استنباط کرد. از منظر حکمت صدرایی انسان بودن در تفسیر مشهور مشایی، تمام حقیقت افراد انسان نیست و آنچه موجب تمییز انسان از سایر موجودات می شود نه نطق به معنای «ادراک کلیات» بلکه نطق به معنای «نفس ناطقه قدسیه» است. تمام حقیقت انسان ها در سایه حرکت جوهری اشتدادی این نفس ناطقه به سمت اعلی مراتب وجود تعین پیدا می کند به گونه ای که هر یک از زن و مرد تبدیل به واحد مستمری می شوند که از کمترین مراتب وجود تا مرز بی نهایت امکان حرکت دارند. ملاک برتری در این حرکت، بهره مندی از مراتب علم و عمل است. بر همین اساس تمایزات جنسی و جنسیتی به خودی خود، عامل برتری یکی از زن یا مرد بر دیگری نیست بلکه بهره مندی از مراتب متفاوت وجود، در سایه فعلیت مراتب علم و عمل است که مرتبه سعادت و کمال هر فرد از انسان را می نمایاند. در انتهای مقاله عبارتی چالش برانگیز از ملاصدرا در خصوص زن، و توجیهاتی که برای آن آورده شده است نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
خانواده در نظام حکمت عملی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده اصلی ترین نهاد اجتماعی و بنیادی ترین عنصر جامعه و بستر رشد بسیاری از ارزش ها است. ابن سینا در آثار خود، از جمله وجوب السیاسه و الحاجه الی السیاسه ، مستقلاً، و نیز در آثار دیگر خود به این موضوع پرداخته و با رویکردی دینی فلسفی از ضرورت، عوامل و موانع تحکیم آن سخن می گوید. این مقاله، ابتدا جایگاه حکمت منزل در نظام حکمی سینوی را می کاود و سپس در باب عناصر اصلی و مرتبط با آن، مانند ازدواج، نحوه مشارکت زن و مرد در اداره منزل، حقوق خانواده و اصول حاکم بر سیاست منزل، سخن می گوید. ابن سینا در باب عوامل ازدواج بر انگیزه های اقتصادی، اجتماعی، روانی و جنسی انگشت می نهد و در راستای تحکیم این بنیاد بر مسئولیت مدیران و حاکمان جامعه، تلاش در جهت رفاه اقتصادی و ایجاد شغل، رشد عقلانی زوجین، جلوگیری از ازدواج های پنهانی و عفت خانواده تأکید فراوان دارد. در بحث از حقوق همسر و تکالیف مرد به حقوقی همچون حق نفقه، حق صیانت و حق کرامت اشاره می کند و مرد را مهم ترین تکیه گاه تحکیم خانواده می داند. در باب حق طلاق معتقد است این حق نباید در اختیار فرد متلون المزاج و کم خرد قرار گیرد. بر همین اساس لزوماً در موقعیت هایی این حق را از مرد سلب می کند .
بررسی ارتباط ماه و زن از منظر اساطیری در ویس و رامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
227 - 246
حوزه های تخصصی:
موضوعات اساطیری یکی از اساسی ترین و اوّلین موضوعات مطرح شده در ادبیات هستند و در این شکی نیست که ادبیات و اسطوره دو اصل جدانشدنی از یکدیگر می باشند و هر اسطوره، کوشش ساده و ابتدایی تخیل برای این همانی جهان بشری است که اغلب داستانی درباره یک ایزد یا ایزدبانو می باشد. یکی از این ایزدبانوان، ماه است که در اساطیر به صورت الهه سین، سِلین، آرتمیس، دیانا و اناهیتا جلوه گر می شود. این پژوهش برآن است تا اسطوره زن و ماه را که یکی از باورهای بنیادین بشری می باشد، در منظومه ویس و رامین بررسی کند. در این پژوهش هدف، استخراج و تبیین اسطوره ماه و زن و پاسخ دادن به این سؤال است که دلایل همانندی زن و ماه کدامند؟ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و درتحلیل نمونه های منظومه، ارتباط آن ها با اساطیر مورد بحث قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ماه به عنوان الهه آسمانی، مظهر زیبایی و فرّه بخشی به موجودات، خصوصاً زنان، به خاطر مناسباتی که با ماه دارند، می باشد.همچنین این باور، حجم زیادی از تشبیهات منظومه ویس و رامین را به خود اختصاص داده است.
بازنمایی نقش زن در داستان های عامه ترجمه فرج بعد از شدت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش عظیمی از فرهنگ و ادب عامه کهن فارسی که عمدتاً شفاهی بوده، به دلیل سیطره ادبیات اشرافی ازبین رفته؛ اما همین اندک که به دست ما رسیده است، مدیون ادب اشرافی به ویژه آثار روایی مانند ترجمه کتاب فرج بعد از شدت هستیم. چه از رهگذر این آثار، تجربه های زیستی منحصربه فردی از فرهنگ عامه به دست ما رسیده است. چنین آثاری بستر مناسبی برای بررسی بازتاب های فرهنگی در زمینه های گوناگون ازجمله مباحث مربوط به زنان است. در این پژوهش، بر بازنمایی نقش زن در حکایت «دختر نباش»، تلاش کردیم با خوانشی جدید از این حکایت، نشان دهیم به متونی که تاکنون عموماً نگاه فرمالیستی صرف شده است، می توان از منظر دیگری نیز نگریست. در این جستار با روش توصیفی تحلیلی بر مبنای رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی با تکیه بر نظریه فرکلاف، «دختر نباش» در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، بررسی شد و نشانه های قدرت و عاملیت زن نشان داده شد. از رهگذر این پژوهش، با محوریت کنش و حضور زن، به این نتیجه رسیدیم که زن در فرج بعد از شدت هر چند حضور زیادی ندارد؛ ولی هنگام ایفای نقش، مظهر شهامت است و جسورانه علیه سنت های مذکرانه عصیان می کند و تابوها را می شکند. در این حکایت، اگرچه نابرابری قدرت بین زن و مرد مشهود است؛ ولی با دقت در لایه های پنهان متن می توان دید خلاف ادب اشرافی که مذکر است، زنان هم به منابعی از قدرت دسترسی دارند و با شیوه های خاص سعی در چیرگی بر هژمونی مردسالاری محیط و پیش برد اهداف خود دارند. در پایان، نقش فاعلی زن در شکل گیری روند روایت، تبیین و نشانه های قدرتش در متن نشان داده شده است.
زن در شعر البیاتی و شاملو با تکیه بر نظریّه ساخت یابی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصل تحوّل جایگاه به مثابه واقعیّتی اجتماعی، برمبنای مطالعات جامعه شناختی، با نظریّه ساخت یابی «آنتونی گیدنز» قابل بررسی و انطباق است. نظریّه حاضر برمبنای تفکیک ناپذیری دو بُعد عاملیّت و ساختار، در تحقّق وقایع اجتماعی پی ریزی شده است. دیگر رهیافت های جهان بینی وی هم به ترتیب، برقراری نوع خاصّی از ارتباط انسانی و تحقّق جامعه آرمانی را تداعی می کند. با توجّه به نظریّه ساخت یابی (ساختاربندی)، نقش زن در حوزه ادبیّات نیز متناسب با انگیزش های کنش گر/ خالق اثر و مقتضیات زمانی - مکانی، فراز و نشیب هایی را از سر می گذراند. حضور این عنصر در شعر «عبدالوهّاب البیاتی» عراقی و «احمد شاملو» ایرانی، از بسامد قابل ملاحظه ای برخوردار است. در نوشتار پیش رو، ضمن بررسی راهکارهای پیشنهادی گیدنز، برای تصویر فرایند تحوّل پایگاه اجتماعی زن در شعر دو شاعر، زن به مثابه تجلّی عشق شخصی، در کنار نمود تعهّد اجتماعی و متعارض با واقع گرایی تخیّلی بررسی شده است. نتایج نشان داده است که در دو سطح نخست، همگرایی و در مرحله سوم، واگرایی دو شاعر مشهود است.
اثر بخشی درمان شناختی رفتاری بر کاهش میزان افسردگی و نشخوار فکری در زنان مبتلا به سندرم خستگی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۳ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵۰
101-118
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی درمان شناختی - رفتاری بر کاهش میزان افسردگی و نشخوار فکری در زنان مبتلا به سندرم خستگی مزمن بود. روش پژوهش در این تحقیق شبه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنانی بودند که در نیمه دوم سال ١٣٩٠ به مراکز بالینی و درمانی شهرستان تبریز مراجعه کرده اند و از نشانگان خستگی مزمن رنج می بردند. حجم نمونه در پژوهش حاضر 30 بیمار زن مراجعه کننده به مراکز بالینی و درمانی شهر تبریز در سال ١٣٩۰ بود که به صورت در دسترس در دو گروه مقایسه ای قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس خستگی چالدر، پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس پاسخهای نشخواری بود. روش مورد استفاده برای تحلیل داده ها، تحلیل واریانس چند متغیره بود. از پرسشنامه خستگی چالدر برای شناسایی افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن استفاده شد. نتایج به دست آمده از پرسشنامه افسردگی بک نشانگر تأثیر معنی دار درمان شناختی - رفتاری بر کاهش افسردگی در زنان مبتلا به سندرم خستگی مزمن است و نیز اثر بخشی درمان شناختی - رفتاری بر کاهش نشخوار فکری با توجه به نتایج به دست آمده از مقیاس پاسخ های نشخواری معنی داراست. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که درمان شناختی - رفتاری بر کاهش میزان افسردگی و نشخوار فکری درزنان مبتلا به نشانگان خستگی مزمن تأثیر دارد و همچنین تاثیر درمان شناختی – رفتاری بر کاهش نشخوار فکری نسبت به کاهش افسردگی در این بیماران تا حدودی بیشتر است. از نتایج حاصل می توان چنین استنباط کرد که درمان شناختی-رفتاری از طریق تغییر تفسیر افراد از موقعیتها و تغییر توجه بیماران مبتلا به خستگی مزمن بر کاهش افسردگی و نشخوارفکری موثر است و افسردگی به علت نقش سایر عوامل کمتر از نشخوار فکری بهبود می یابد.
تأثیر دیدگاه های فمینیسم بر عملکرد زنان در دوره پهلوی دوم با تأکید بر عملكرد اجتماعی اشرف پهلوی در فاصله سال های 1320 تا 1357ه.ش.
حوزه های تخصصی:
ورود دیدگاه ها و نظریات فمینیستی به ایران دارای پیشینه ای مبسوط می باشد. امّا به طور معمول می-توان رگه های این تفكر را در دوران معاصر، از زمان پهلوی بررسی و تحلیل نمود. به طوری که شاخص های اصلی آن از جمله پرداختن به مسائل زنان و گرایش به رفع نابرابری نزادی و اقتصادی و محدود کردن نابرابری های جنسیتی قابل تطبیق بر عملکرد یكی از زنان اشراف آن دوره یعنی اشرف پهلوی می باشد. چنان چه فعالیت ها و سازمان های مستقل از حکومت، فمینیستی و یا سازنده ی جنبش زنان به حساب می-آمدند. هم چنین تشکیل سازمان های زنان که اوج آن سازمان زنان ایران بود نیز نشان از وجود فمینیسم آن دوره دارد. این پ ژوهش می کوشد شاخص های اصلی ایده ی فمینیسم را بر عملکرد این شخص تطبیق دهد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از مدل الگوی تطبیقی صورت پذیرفته است.