مطالب مرتبط با کلیدواژه

درمان شناختی– رفتاری


۱.

مقایسه ی اثر بخشی دو شیوه ی رفتار درمانی جدالی و درمان شناختی - رفتاری در کاهش علائم مراجعان زن مبتلا مونث مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال شخصیت مرزی رفتار درمانی جدالی درمان شناختی– رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۲
"هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه اثربخشی دو شیوه رفتار درمانی جدالی و درمان شناختی– رفتاری در کاهش علایم مراجعان مونث مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بود. نمونه پژوهش، از مراکز تربیت معلم و آموزش ضمن خدمت شهر اصفهان انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری پرسش نامه بالینی چند محوری میلون -2 (MCMI-II) بود، که حاوی 175 سوال در زمینه تشخیص اختلال های شخصیت است. پس از انجام نمونه گیری و اجرای پیش آزمون، در نهایت سی نفر از افرادی که بالاترین نمره را در پرسش نامه مذکور کسب کرده بودند و در یک سال گذشته هیچ نوع داروی روان پزشکی مصرف نکرده بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایشی هر یک به مدت 3 ماه تحت درمان به شیوه گروهی قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات درمان، از کلیه گروه ها پس آزمون گرفته شد و داده ها توسط آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه پژوهش، آن بود که هر دو شیوه در درمان افسردگی شدید مراجعان اختلال شخصیت مرزی موفق بودند. بررسی های غیر کمی نیز نشان داد که دو شیوه فوق در افزایش سازگاری اجتماعی، کاهش پرخاشگری، افزایش جرات ورزی و افزایش پذیرش خویشتن اعضا موثر بوده است. "
۲.

اثر بخشی درمان شناختی رفتاری بر کاهش میزان افسردگی و نشخوار فکری در زنان مبتلا به سندرم خستگی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال خستگی مزمن درمان شناختی– رفتاری افسردگی نشخوار فکری زن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۳۳۸
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی درمان شناختی - رفتاری بر کاهش میزان افسردگی و نشخوار فکری در زنان مبتلا به سندرم خستگی مزمن بود. روش پژوهش در این تحقیق شبه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنانی بودند که در نیمه دوم سال ١٣٩٠ به مراکز بالینی و درمانی شهرستان تبریز مراجعه کرده اند و از نشانگان خستگی مزمن رنج می بردند. حجم نمونه در پژوهش حاضر 30 بیمار زن مراجعه کننده به مراکز بالینی و درمانی شهر تبریز در سال ١٣٩۰ بود که به صورت در دسترس در دو گروه مقایسه ای قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس خستگی چالدر، پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس پاسخهای نشخواری بود. روش مورد استفاده برای تحلیل داده ها، تحلیل واریانس چند متغیره بود. از پرسشنامه خستگی چالدر برای شناسایی افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن استفاده شد. نتایج به دست آمده از پرسشنامه افسردگی بک نشانگر تأثیر معنی دار درمان شناختی - رفتاری بر کاهش افسردگی در زنان مبتلا به سندرم خستگی مزمن است و نیز اثر بخشی درمان شناختی - رفتاری بر کاهش نشخوار فکری با توجه به نتایج به دست آمده از مقیاس پاسخ های نشخواری معنی داراست. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که درمان شناختی - رفتاری بر کاهش میزان افسردگی و نشخوار فکری درزنان مبتلا به نشانگان خستگی مزمن تأثیر دارد و همچنین تاثیر درمان شناختی – رفتاری بر کاهش نشخوار فکری نسبت به کاهش افسردگی در این بیماران تا حدودی بیشتر است. از نتایج حاصل می توان چنین استنباط کرد که درمان شناختی-رفتاری از طریق تغییر تفسیر افراد از موقعیتها و تغییر توجه بیماران مبتلا به خستگی مزمن بر کاهش افسردگی و نشخوارفکری موثر است و افسردگی به علت نقش سایر عوامل کمتر از نشخوار فکری بهبود می یابد.
۳.

اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی و خودکارآمدی عمومی مادران دارای کودکان فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مادران کودکان فلج مغزی درمان شناختی– رفتاری تنظیم شناختی هیجانی خودکارآمدی عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۲۰۸
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی وخودکارآمدی عمومی مادران دارای کودکان فلج مغزی انجام شد . روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود که از جامعه مادران دارای کودک فلج مغزی در استان خراسان شمالی تعداد 28 مادر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. در ابتدا پیش آزمون با پرسشنامه های نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2009) و خودکارآمدی عمومی شوارتز (1981) انجام و گروه آزمایش تحت درمان شناختی - رفتاری قرار گرفتند. گروه گواه فاقد مداخله بودند پس از این مرحله و بعد از اجرای یک پس آزمون، داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از افزایش میانگین گروه آزمایش در متغیر خودکارآمدی و تمامی راهبردهای مثبت شناختی تنظیم هیجان بوده و از طرفی افزایش نمره خودکارآمدی عمومی و راهبرد تنظیم هیجان مثبت و کاهش نمره راهبرد تنظیم هیجان منفی مادران را در پی داشت . نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه درمانی شناختی-رفتاری باعث بهبود کیفیت راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی و افزایش خودکارآمدی شده و این امر می تواند با آگاهی دادن و کمک به بازسازی شناختی، کنترل هیجانات مثبت را جایگزین هیجانات منفی کرده و سبب کاهش آسیب روانی مادران شود.