مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
زن
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸۴
133 - 151
حوزه های تخصصی:
خانواده قدیمی ترین و مهم ترین گروه اجتماعی، واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است. زن و مرد براساس قواعد حقوقی و با رعایت احکام اخلاقی این نهاد را تشکیل می دهند. یکی از ارکان اصلی خانواده را زن تشکیل می دهد. حقوق فردی زن در وسیع ترین تعبیر به آزادی ها، توانایی ها، مصونیت ها و مطالباتی گفته می شود که جامعه آن را برای رشد و اعتلای فرد ضروری می داند. در نظام حقوقی اسلام به شخصیت و جایگاه زن و نقش های وی در زندگی فردی و اجتماعی توجه خاصی شده است. این پژوهش تلاش می کند، ضمن بیان مبانی و دلایل آزادی و محدودیت، وضعیت و میزان محدودیت ها و آزادی های زن در عرصه های مختلف عبادی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را پیش و پس از ازدواج مقایسه و بررسی کند. یافته ها نشان داد که از یک سو، در بسیاری از موارد در وضعیت و میزان آزادی و محدودیت ها ی زن پیش و پس از ازدواج تفاوتی ندارد و از سوی دیگر در شرایطی خاص، برای کاهش یا حذف محدودیت های احتمالی و تضمین آزادی عمل و اختیار زن پس از ازدواج راهکارهای شرعی و قانونی پیش بینی شده است.
چگونگی و ساختارهای بر تخت نشستن زنان فرمانروا در ایران باستان (550 پ.م.-651 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زن به عنوان جنسیتی منفرد با شایستگی ها و ویژگی های مختص خود همواره موضوع پژوهش های مختلف بوده و در طول تاریخ، نگاه جوامع به او دستخوش دگرگونی شده است. مسأله اصلی این پژوهش، زنان فرمانروا در ایران باستان (551 پ.م.-651 م.) و روند به قدرت رسیدن آنان بوده است. ضرورت انجام چنین پژوهشی در نگاه تاریخی به زن و بررسی چگونگی جانشینی فرمانروایان باستانی است که پایه گذار اندیشه های فلسفه سیاسی دوران پس از خود شدند. در این راستا، به این پرسش پاسخ داده شد که چگونه یک زن که هیچ حق قانونی ای برای احراز این مقام نداشت، به تخت می نشست و نیز زمینه هایی که این نوع انتقال قدرت را فراهم می ساختند، چه بودند؟ بدین روش، مشخص شد که سه نوع استثنای کلی برای به تخت نشستن یک زن در ایران باستان وجود داشته است: 1- سهیم شدن یک شاه بانو در پادشاهی همسر خود که یک شاه بود 2- اعمال نفوذ و دسیسه همسر شاه تا دستیابی وی به تخت شاهی3- عدم وجود هر جانشین یا نایب السطنه مذکر که ناچار به انتخاب یک زن به عنوان فرمانروا می انجامید.
بررسی ساختاری ادب محوری در احادیث مربوط به زنان در کتب اربعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان که به عنوان اصلی ترین ابزار انتقال پیام از شخصی به شخص دیگر شناخته می شود، در موقعیت های ارتباطی مختلف باید به گونه ای به کار رود که آن پیام از حد مطلوبی از ادب مندی برخوردار گردد. در یک ارتباط گفتاری، پیام رسان می تواند از راهبردهای مستقیم و یا غیرمستقیم بیانی استفاده کند؛ اما سخن وی در صورتی ادب محور خواهد بود که بیشتر از راهبرد غیرمستقیم بهره برده باشد. زبان به مثابه شکل دهنده ساختمان احادیثی که درباره زنان روایت شده است، مستلزم این است که واژگان، نحو کلام و لحن آن متناسب با فضای زنانه و به دور از هرگونه ادب گریزی باشد. لازمه این امر آن است که در ساختمان زبانی احادیث از راهبردهای غیرمستقیم قابل قبولی استفاده شود. جُستار حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی به دنبال کشف میزان ادب محوری احادیثی است که درباره زنان در کتب اربعه شیعه روایت شده است. به همین منظور، تمامی گفتمان های این احادیث مورد بررسی قرار گرفت. برآیند پژوهش نشان از آن دارد که از مجموع 960 گفتمانی که درباره زنان در کتب اربعه روایت شده است، راهبرد غیرمستقیم در بالاترین میزان (82%) و راهبرد مستقیم در پایین ترین میزان (18%) است. این میزان کارکرد نشانگر آن است که این احادیث از حد بسیار مطلوبی از ادب مندی برخوردار است.
انعکاس جنس دوم در صدا و تصویر قهرمان های آثار داستانی نویسندگان زن
منبع:
علوم ادبی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
337 - 367
حوزه های تخصصی:
باور ناخودآگاه پدر سالار، بر آن است که آثار و میراث های ادبی بشر، مخلوق مردان و البته به وسیله مردان نگاشته شده ؛ در نتیجه بخش عمده این ادبیّات به طور معمول متمرکز به قهرمانان مرد خواهد بود. در این ادبیّات جنسیت محور، زنان یا نقشی ندارند و یا در حاشیه زندگی قهرمانان تعریف می شوند؛ در نتیجه با توجه به اینکه ادبیّات (به ویژه ادب داستانی) آیینه باورهای جامعه است، این داستان ها و قهرمانان آن ها، جامعه ای جنسیتی را انعکاس می دهند که در آن، وجود قهرمانان چه زن و چه مرد، غصب و وجود تعیین شده از سوی جامعه (دیگری) جایگزین می شود. در این پژوهش برآنیم تا با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و نیز با توجه به چند رمان که در راستای نمایش کشمکش های روحی، عاطفی، بن بست ها و عرصه های مشکل زای برون رفت قهرمانان از هنجارهای جامعه نگاشته شده اند به واکاوی این پرسش بپردازیم که آیا انسان ها در هر فرهنگ و اجتماعی برای انجام وظایف جنسیتی خود، تربیت می شوند؟ و آیا قهرمانان، خود این موضوع را پذیرفته و به آن می اندیشند؟ در راستای این پژوهش دریافتیم که نویسندگان منتخب در داستان های خود، این موضوع را غالباً به عمد و گاه ناخواسته نمایش داده اند. در داستان «سرود اروند رود» با نمایش شخصیّت های محکوم در برابر جامعه ، در داستان «دل فولاد» با نمایش کشاکش های زندگی قهرمان؛ در داستان «بازی آخر بانو» با قهرمان روستایی در محیط بسیار سنّتی و در داستان «خاله بازی» با خشم جامعه سنّتی نسبت به قهرمانی که قادر به انجام وظایفش نیست، مواجهیم؛ خشمی که با توجه به تربیت سنّتی تمام قهرمانان این داستان ها، چه زن و چه مرد، آنان را در مسیر اهداف جامعه پیش می راند. در نتیجه در آثار منتخب با قهرمانانی مواجهیم که گاه به گونه ای به تعاریف جامعه خو گرفته اند که حتی به برون رفت از این هنجارها نمی اندیشند.
بازنمایی زن در متون آموزشی زبان انگلیسی؛ مورد مطالعه: کتاب «انگلیش ریزالت»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶
35 - 56
ویژگی های شناختی و عاطفی و اهمیت جایگاه زن در خانواده از یک سو و کارکرد بی بدیل خانواده در تولید و بالندگی نسل آینده جامعه از سوی دیگر، زمینه ساز نقش محوری زنان در تعالی یا زوال فرهنگ جامعه شده است؛ ازاین رو طراحان غربی-آمریکایی پروژه جهانی سازی، با تغییر نگرش ها، ارزش ها و رفتارهای زنان جوامع غیرغربی، تغییر هویت و سبک زندگی این جوامع را در دستور کار برنامه های مختلف فرهنگی خود قرار داده اند. در این میان، منابع و محتواهای آموزش زبان انگلیسی به واسطه منشأ آنگلوساکسونی و مخاطب جهانی، فرصتی مهم برای تحقق اهداف جهانی سازی غربی به شمار می روند. این مقاله با ابتنا بر نظریه نوسازی دانیل لرنر و نظریه نفوذ آیت الله خامنه ای، از طریق تحلیل مضمون نحوه بازنمایی زن در کتاب آموزش زبان انگلیسی «انگلیش ریزالت، (پیش از سطح متوسطه)»[1] سازوکار پیاده سازی اهداف جهانی سازی غربی توسط منابع آموزش زبان انگلیسی را بررسی کرده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که این کتاب در پی ترویج هویتی برای زنان است که مصرف و لذت گرایی و سودمحوری از شاخصه های اصلی آن به شمار می رود. اشاعه سبک زندگی مصرفی، گسترش تفکر فیمنیسمِ لیبرال با تأکید بر اشتغال زن در بیرون از خانه و نیاز ضروری به ابزارهای ارتباط جمعی از مهم ترین شاخص های هویت بخش زنان در این کتاب است. بدیهی است که با توجه به نقش تأثیرگذار زن در جامعه، این شیوه تفکر و سبک زندگی در سطح جامعه نیز گسترش می یابد و زمینه ساز نفوذ و سلطه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بر جامعه هدف می شود. <br clear="all" /> [1] . English Result, pre intermediate.
فهم عوامل اجتماعی مرتبط با جایگاه اجتماعی زنان راهبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
241 - 260
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله این است که جایگاه اجتماعی مرتبط با زنان راهبه را در ادیان بودایی و مسیحیت، بررسی کند. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی و مطالعات تاریخی است، به روش کتابخانه ای انجام شده است؛ در ادیان بودایی و مسیحیت به زنانی که زهد می ورزند (راهبه) و به مردان (راهب) می گویند. در واقع رهبانیت در ادیان، گونه ای زهد ورزی است که به یک نحوه ی زندگی تعبیر می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که ، زنان بودایی در ابتدا جایگاهی نداشتند و بودا از لغزش های اخلاقی زنان واهمه داشته است. اما با پذیرش زنان در سنگهه و ورود آنان در سلک رهبانی با کراهت و با شرایطی که اطاعت مطلق و تابعیت زنان را از راهبان مرد ایجاب می کرد موافقت کرده است؛ اما در مسیحیت در نظام هایِ رهبانی، راهبان، زنان را اغواگر و شیطان دانستنه اند که البته این امر بیشتر به سبب شرایط فرهنگی و اجتماعی آن زمان بوده است. اما به مرور شاهد افزایش راهبه ها و صومعه های خاص زنان می باشیم تا جایی که حتی زنان رهبری صومعه ها را به عهده گرفته اند نتایج پژوهش حاکی از آن است که، نگاه جنسیتی به زن مانع اساسی بر مشارکت های معنوی زنان در حلقه های رهبانیت شده است؛ گرچه در آغاز از ورود راهبه ها به دلایل مختلف مخالفت شده است، اما با تغییر شرایط فرهنگی و اجتماعی زنان به عنوان راهبه ها جایگاه اجتماعی خود را در این دو دین بزرگ یافته اند؛ تا آنجا که شمار آنها با مردان راهب برابری کرده و حتی صومعه های خاص زنان راهب رواج یافته است.
تحلیلی جامعه مدار از سیاست اصلاح و درمان محکومان (زن و مرد) و روش های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
227 - 255
حوزه های تخصصی:
قابلیتِ اصلاح و بازپروری زندانیان اعم از زن و مرد پیش فرض غالب جرم شناسی اصلاح زندانیان و لزوم پی ریزی یک برنامه روشمند برای بازگرداندنِ هنجارمند آنها به اجتماع پیشنهاد اصلی آن است. هدف مقاله حاضر بررسی و تحلیلی جامعه مدارانه و مبتنی بر بینش جامعه شناسانه-جرم شناسانه از برنامه و سیاست اصلاح و درمان و قلمرو روش های قابل اجرای آن می باشد. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و مراجعه به جدیدترین آموزه ها در حوزه جرم شناسی اصلاح و درمان انجام شده است. یافته های این تحقیق نشان داد که برنامه اصلاح و درمان زندانیان بالذات متأثر از واقعیات و انتظارات جامعه آزاد بوده و متناسب با تفاوت های فردی و اجتماعی میان زنان و مردان علاوه بر یکسری طرح ها و روش های اجراییِ مشترک، تدابیری مستقل و منحصر به فرد نیز دارد. نتایج تحقیق نشان داد که اجرای یک روش خاص و محدود و نیز اجرای روش های سنتی اصلاحی-درمانی نمی تواند موجبات تغییر رفتار زندانیان را اعم از زن و مرد فراهم آورد. لذا قواعد و مقررات ناظر بر گفتمان اصلاح و درمان در محیط کیفری بایستی متناسب با شرایط و ویژگی های خاص دسته های مختلف زندانیانِ زن و مرد دچار تحول و دگردیسی گردد. باید ضمن بهره گیری از آموزه های اصلاحی عام و مشترک، رویکردها و الگوهایی افتراقی و ویژه نیز در قبال زنان و مردان محکوم مدنظر قرار گیرد تا بتوان بر قابلیت های اصلاحی محیط کیفری و نظام زندانبانی و نیز احتمال بازگشت موفقیت آمیز و هنجارمندانه محکومان به اجتماعِ آزاد افزود.
بررسی جایگاه زن در نهاد خانواده ی دوره ی ساسانی
حوزه های تخصصی:
در دوره ی ساسانی، آیین زرتشتی چهارچوب روابط بین تمامی اعضای خانواده را مشخص نموده بود. پدر به عنوان که خدا یا رئیس خانواده در نهاد خانواده راس قرار داشت. تمامی اعضای خانواده موظف بودند از وی فرمانبرداری نمایند. در مرتبه ی پایین تر، زن یا کدبانو قرار داشت. کدبانو موظف بود کارهای داخل خانه را انجام دهد، از فرزندان و سایر اعضای خانواده سرپرستی نماید و در اقتصاد خانواده که شامل کار در مزارع و یا نگهداری دامها بود، شرکت نماید. با توجه به اینکه سیستم خانواده دوره ی ساسانی مبتنی بر پدرسالاری بود، زن می بایست فرمانبردار شوهر خود باشد، ولی زن در کانون خانواده از خود اختیاراتی داشت از جمله: هنگام ازدواج نظر دختر را جویا می شدند و حق نداشتند او را به زور شوهر دهند، زن می توانست به فعالیت های اقتصادی بپردازد، از خانواده ارث دریافت می داشت و می توانست سرپرستی خانواده را در صورت فوت شوهر به عهده گیرد. علاوه بر این زن حق طلاق نیز داشت.
نقش زن در ادبیات جنگ تحمیلی
منبع:
تاریخنامه خوارزمی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
18-33
حوزه های تخصصی:
با انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، ادبیات انقلاب و ادبیات مقاومت زاده شد، حضور زن در این ادبیات بسیار پررنگ است چه تصویری که در آثار ادبی که مردان خلق کرده اند چه آثاری که زنان صاحب قلم خود آفرینشگر آن بوده اند. در این پژوهش تصویر دقیق و نسبتاً جامعی از زن در دوره دفاع مقدس ارائه می شود، تصویری که در آینه ادبیات دفاع مقدس اعم از رمان، داستان کوتاه، خاطره نویسی و شعر نمایان می شود و تمامی نقش های زن در قالب مادر، همسر، امدادگر، معلم و غیره با زبان ادبیات جنگ بیان می شود و به بیان مشکلات قشرهای مختلف بانوان می پردازد، زنانی که شاید کمتر دیده شده اند، زنان مهاجر، زنان روشنفکر و غیره. این پژوهش بر پایه این فرضیه استوار است که نقش زن در ادبیات جنگ، زنی متفاوت از ادبیات پیش از جنگ تحمیلی است. زنی که تمامی نقش های زن را در قالب مادر، همسر، امدادگر، معلم و حتی پدر را در یک جا برعهده دارد. با توجه به پژوهش انجام شده در یافته ایم که حجم آثاری که زنان نوشته اند نسبت به دوره های قبل افزایش یافته از نظر کیفی نیز زنان همراه مردان حرکت کرده اند و نگاه و گستره ای نو در ادبیات پدید آورده اند. شیوه پژوهش در این جستار کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی است .
بررسی شکست هاله و اصالت مفهوم زن در تبلیغات عصر پست مدرن و نمود آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو، که به روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است، به زن به مثابه ابژه، موضوع و عنصر مهم درون آثار هنری می پردازد. تمرکز پژوهش حاضر بر چگونگی سیر تحول مفهوم زن در قلمروِ هنر عکاسی و به دنبال آن، موج عظیم جنبش پاپ آرت در عصر تولید و مصرف گرایی است؛ و به منظور نشان دادنِ تغییر معنای هویت زن در این دوره، از نظریه «شکست هاله» والتر بنیامین در بیان مفهوم بازتولیدپذیری در دوران پست مدرن استفاده شده است. با بررسی دیدگاه بازتولید و تبدیل «معنای والا» یا «هاله معنایی آثار هنری»، می توان به محورهای این پژوهش، شامل چگونگی تغییر هویت، اصالت و هاله معنای سنتی زن، و تبدیل آن به کالا و ابژه ای جذاب در تبلیغات مدرن و پست مدرن پاسخ داد. هم چنین، می توان دید که، آیا این موج تحول و تبدیلِ مبتذلِ مفهوم زن به کالاگونگی و شکست هالهِ آن، به رغم محدودیت های نمایش زن در تبلیغات به هدف حفظ شان و هویت والای او، در ایران نیز رسوخ کرده است یا خیر.
صدى المرأه فی الاعمال النقدیه الواقعیه لنجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
تهدف المقاله ابراز دور و مکانه المرأه فی الأعمال الأدبیه الواقعیه لنجیب محفوظ، من خلال اعماله الناقده و ذلک بتصویرها فی شتى طبقات المجتمع؛ السفلى و الوسطی و العلیا. و ترى المقاله أن المرأه فی اعمال نجیب محفوظ من الناحیه الاقتصادیه تدور بدوران الحاله الاجتماعیه فی المجتمع بأسره و هی مرکز التنبه لنجیب محفوظ فى بمته عن تأثیر الإقتصاد فی المجتمع و ما یولده فی حاله ضعفه و قله موارده من تفشی الفساد و ذلک بتصویر المرأه الفقیره بأنها بائعه الجسد. من جهه أخرى ترى المرأه فی الرجل منقذاً لها من همومها و احزانها الناجمه عن الشعور بالوحده و انعدام العلاقه مع الجنس الآخر. هذه الحاله تصویر للمرأه فی الطبقه العلیا من المجتمع وکلا النوعین او الحالتین للمرأه (الفقیره، بائعه الجسد و البرجوازیه التی تبغی الخلاص علی ید الرجل) کانت هذه المرأه ضحیه للفساد الناجم عن الطبقیه غیر العادله. اما المرأه فی الطبقه الوسطى فی تصویر نجیب محفوظ لها، فاکثر حظَاً من مثیلاتها فی الطبقتین السفلى و العلیا فهی فی الغالب امرأه شریفه التزمت التقالید و لم تهم وراء الرجل فلم تقع ضحیه المؤثرات الاقتصادیه بشکل واضح. من جهه أخرى نجد أن اسلوب نجیب محفوظ الادبی قد صوّر المرأه فی الطبقه الوسطى تصویراً أعمق من غیرها فی الطبقتین الفقیره و البرجوازیه ذلک لأنه ینتمی إلى هذه الطبقه و قد عاش فی أوساطها لذلک نراه یستوفی حقّها من الوصف و بیان ما هو علیها.
جدال بین الحق و التکلیف، و حفظ المصالح الإجتماعیه فی مسأله شهاده المرأه(مقاله علمی وزارت علوم)
قدْ طُرحَتْ عده أدله لتبریر عَدم المساواه بین شهاده المرأه، و شهاده الرّجل. منها: أنَّ الشّهادهَ فی الأساس نوعٌ من التّکلیف و لیستْ حقاً، و بناءً علی هذا یکون عدم إعتبار شهادَتها إعفاءًا لها من أداء التّکلیف، و تخفیفا علیها، و لیس إضاعهً لحقوقها، و الحقّ أنَّ الشّهاده لیستْ حقاً و لاتکلیفاً. بل هی من المصالح النّوعیّه التّی إعتبرها الشّارعُ المقدّس طریقاً لإحقاق الحقّ، حیث تؤدّی إلی نیل الأهداف الإنسانیّه السامیه، کما إعتبرها، کبَقیّه الامارات، سبیلاً إلی إثبات الدّعوی، و بیّنه تُفید الظّنَّ النّوعی فی مجال تمییز المواضیع، لهذا جعلَ الشّارع المقدّس حُجیّه هذه الأماره و معیار إفادتها للظن إستِنادًا إلی العُرف و إتباعاً لسیره العُقلاء. و بناء علی هذا إذا أُحرز کونُ شهاده المرأه طریقاً إلی الواقع، فلایوجد - فی مجال الکشف عن الحقایق - تفاوتٌ و اختلاف بین شهاده المرأه و شهاده الرجل. و هذا الحکم العُرفیّ فی الوقت الحاضر هو – علی أقل تقدیر- أمرٌ لا یمکن إنکاره أو التّغافل عنه؛ لأننا إذا أخذنا بعین الأعتبار نُضج المرأه فی مختلف المجالات الإجتماعیّه، فإننّا نجد أنّ هذا النضج المختلف الأبعاد یحرز إفاده الظّن القوی فی مجال صحّه إعطاء الرّأی و القدره علی التمییز بین المواضیع المختلفه.
الفتاه المصریه فی روایه «الباب المفتوح» (دراسه فی البناء الروائی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۱۹ سال -۱۴۳۳ شماره ۲
119-139
تعد روایه «الباب المفتوح» للکاتبه المصریه الدکتوره لطیفه الزیات من أفضل مائه روایه عربیه، وذلک لما تتناوله من قضایا ساخنه و منها قضیه العلاقه الجدلیه بین حریه الفتاه من ناحیه و حریه مجتمعها من ناحیه أخرى حیث تذهب الکاتبه إلى أن الفتاه لا تجد نفسها حقاً و لا تجد حریتها إلا إذا فقدتها فی البدایه و الشیء الأکبر و الأهم من ذلک هو – فی إطار هذه الروایه – النضال من أجل تحررها و تحرر الوطن من بقایا الإستعمار. لیلى – بطله الروایه إلاشکالیه - هی فتاه مصریه جامعیه تدعو للتحرر من أسر تقالید و أعراف المجتمع المتهالکه و هی نموذج للفتاه المصریه التی تعیش فی ظل مجتمع ذکوری ینظر نظره دونیه للمرأه و یعمل على قمع أحلامها و طموحاتها و قهرها و مع ذلک فهی مثال یحتذی به لقوه إرادتها فی الدفاع عن حقوقها. فی نهایه الروایه، تنجح لیلى فی أن تحقق انجازاً شخصیاً و اختارت من یرید قلبها لیشارکها حیاتها الجدیده، و شارکت أیضاً فی تحقیق الإنجاز الأکبر و هو تحریر الوطن من بقایا الاستعمار فقد تزامن تحرر شخصیه البطله مع تحرر الوطن. یدرس هذا المقال عن طریق المنهج الوصفی-التحلیلى و فی ضوء النقد الاجتماعی صوره الفتاه فی الأثر النسوی “الباب المفتوح” للکاتبه لطیفه الزیات للتوعیه بدور المرأه الهام – فی الفتره المشار الیها فی الروایه - فی نیل استقلال الوطن و المشارکه فی صنع مستقبل أفضل مع الرجل جنباً إلى جنب.
بررسی نقش مادری از دیدگاه اسلام و فمینیسم
حوزه های تخصصی:
در رویکرد اسلامی، مادری نقش برجستهایست. در این نگاه، مادر هم به عنوان همسر و هم به عنوان عضوی از خانواده، از یک سو در انسجام خانواده و برآوردن نیازهای آنها نقش دارد و از سوی دیگر در کانون احترام و محبت اعضای خانواده است. در مقابل اندیشه اسلام، که زن در آن جایگاه رفیعی دارد، اندیشه فمینیسم، در تضاد با آن شکل گرفته است. درباره مادری در رویکرد فمنیستی، وحدت نظر وجود ندارد. برخی با رویکرد مثبت، اما مشروط به آن نگریستهاند. مادر گاهی در دادگاه فمنیستی محکوم است و برخی خواستار حذف و محو نقش مادری هستند. این جنبش، ابتدا از میان جنبشهای انسان دوستانهای که بر پایه مبانی اخلاقی استوار بود، برخاست. همین امر موجب جذب بیشتر زنان نسبت به مردان شده، اما با گذشت زمان، این جنبش علاقهای در جهت فعالیتهای انساندوستانه از خود نشان نداد.نقش مادری، غریزهای طبیعیست که هر مادری در وجود خود حس کرده و غیر قابل انکار است. این نقش دربردارنده مسئولیتها و حقوقهای مادریست.
جایگاه و نقش زن در آرامش خانواده
حوزه های تخصصی:
خانواده اولین نهادی است که فرد در آن رشد میکند. خانواده تنها نهاد فطری و طبیعی است و شرط پویایی و استواری آن وجود روابط صحیح و پایدار میان همسران است. زن در خانواده نقش برجستهای دارد و در سلامت فرد و اجتماع نیز تأثیرگذار است. بهدلیل جایگاه زن، خانواده نیز یکی از مهمترین محیطهای مؤثر بر سلامت جسمی و روانی افراد است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش زن در آرامشبخشی خانواده است. برای تحقق این امر ضروری است مؤلفههای خانواده از منظر دینی تبیین شود. همچنین باید نقشهای مادری، خواهری، دختری و همسری زن روشن شود. روش تحقیق از نوع توصیفی است و با تتبع در منابع روایی و قرآنی صورت گرفته است. پس از انجام پژوهش حاضر مشخص شد که نقش زن در آرامش خانواده شامل عشقورزی به همسر، پاکیزگی و آراستگی، خانهداری، سازگاری و تفاهم است.
حقوق فردی و اجتماعی زن در صدر اسلام
منبع:
تاریخنامه اسلام سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
43 - 60
حوزه های تخصصی:
یکی از اصول مسلم در آیین اسلام، حرمت و کرامت انسان است. جان، مال، آبرو، عقیده و رأی آدمی، همه حرمت دارد و این حریم همواره باید پاس داشته شود. در حرمت و کرامت انسان، هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست و در فرهنگ اسلامی، زن و مرد مخلوقات خدا و مورد عنایت ویژه او هستند. افتخار نظام اجتماعی اسلام آن است که از همان ابتدا، برای زنان، حقوق اقتصادی، سیاسی، خانوادگی، قضایی و عبادی در نظر گرفته و با در نظر گرفتن مهریه، نفقه و غیره، حقوق مادی و معنوی زن را در نظام خانواده تأمین کرده؛ زیرا از دیدگاه اسلام، تفاوتی در حقیقت و ماهیت زن و مرد نیست. چنانکه در آیات قرآن، هرگاه از کمالات و ارزشهای والای انسانی سخن به میان میآید، زنان را نیز همدوش مردان مطرح میکند و تنها معیار برتری را ایمان و تقوای میداند. در فرهنگ اسلامی، زن و مرد به عنوان مخلوقات خدا و خلیفه او بر روی زمین، مورد توجه ویژه هستند. هدف از این مقاله، بیان حقوق اجتماعی زنان در اسلام است.
سیر تحولات جایگاه زن با ورود وهابیت به نیجریه
منبع:
تاریخنامه اسلام سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
61 - 77
حوزه های تخصصی:
از جمله امتیازات اسلام نسبت به سایر ادیان، احترام به زن است. مردم نیجریه، قبل از ورود اسلام نیزنگاه خوبی به زن داشتند. موضوع اصلی این نوشتار، موقعیت و جایگاه زنان نیجریه، هنگام ورود اسلام و وهابیت است. <span lang="AR-SA">وهابیت از سال 1978 میلادی وارد نیجریه شد. به همین دلیل در نوع نگاه به زن و جایگاه ایشان در اجتماع تغییرات اساسی ایجاد کرد و بررسی سیر تحولات جایگاه زن در نیجریه با ورود وهابیت، مهم شد. این مقاله، ابتدا به جایگاه زن در اسلام پرداخته، سپس جایگاه زن در نیجریه، قبل از ورود اسلام، پس از ورود اسلام و پس از ورود وهابیت را با یکدیگر مقایسه کرده است. <span lang="AR-SA">زنان در نیجریه، بعد از ورود اسلام جایگاه ویژهای داشتند. بنابراین، با ورود وهابیت، جایگاه قبلی خود را از دست دادند. دلیل اصلی دیدگاه وهابیت، از فهم غلط نصوص دینی و اقوال بزرگان سرچشمه گرفته بود.
بررسی و نقد مسئله زن از دیدگاه دکتر نصر حامد ابوزید
حوزه های تخصصی:
این مقاله در تلاش است تا با بررسی و تببین مبانی اندیشههای ابوزید، به واکاوی دیدگاههای وی در خصوص مسئله زن در عصر حاضر بپردازد. مهمترین مبانی فکری ابوزید در مسئله زنان، تفکر سکولاریستی وی در خصوص مرجعیت عقل انسانی، تاریخمندی متون دینی، هرمنوتیک فلسفی گادامر، زبانشناسی خاص وی و تفاوت معنا و فحوا است که به او این اجازه را میدهد تا مدعی شود، یک محصول فرهنگی است که در زمینه فرهنگی-اجتماعی خاصی شکل گرفته که جدای از فرهنگ آن روزگار نیست. بنابراین، بسیاری از احکام مختص زنان مانند ارث، پوشش و ازدواج و طلاق را اموری تاریخمند و تأویل پذیر میداند که مربوط به عصر نزول است و در عصر حاضر کارایی ندارد. در عصر حاضر، ضروری است تا متفکران اسلامی، احکام و قوانینی متناسب با این عصر برای زنان وضع کنند.
زن از دیدگاه سنایی و مولوی (در مقام وحدت با حق)
منبع:
زن و فرهنگ سال دوم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۸
35-47
حوزه های تخصصی:
دیدگاه حکیم سنایی و مولانا در بارهی زن به عنوان عالی ترین جلوهی وحدت با حق را، میتوان تعالی بخش جایگاه زن در فرهنگ رایج عصر حاضر دانست. این دو شاعر و عارف برجسته ایرانی با بیان ویژگیهایی خاص در زنان سرآمد و شایسته، آن بزرگواران را به عنوان الگو و سرمشق برای تمامی انسان ها معرفی کرده و تحقق این موقعیت را برای هر انسانی که خود را در این مسیر و مجرا قرار دهد میسر دانستهاند. سنایی و مولوی زنان را در جایگاه انسان کامل و واسطه میان حق و خلق ستوده و بدین طریق پرده از بسیاری رموز عرفانی برداشتهاند. ایشان زن را عالیترین مظهر جمال و عشق الهی و نیز جامعترین تجلی گاه اسماء و صفات الهی ودارای صفت خالقیت و جامعیت معرفی نموده و شهود تمام و کمال حق را در آینه وجود زن بیان نموده اند.
نقش زن در بازاریابی سبز
منبع:
زن و فرهنگ سال دوم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۸
49-59
حوزه های تخصصی:
شاید کسی تصور نمی کرد که روزی بازاریابی علاوه بر سود آوری و فروش، نگران سلامت مصرف کننده نیز باشد. اما پویایی و رقابت شدید و افزایش نگرانی نسبت به محیط زیست و همچنین مقررات دولتی و افزایش آگاهی مصرف کنندگان شرکتها را بر آن داشت که در سلامت جسمانی و روانی و پاکیزگی محیط مصرف کنندگان نیز تأمل کنند.به هر حال به مرور زمان مفاهیمی نظیر بازاریابی سبز، بازاریابی محیطی و اجتماعی برای عمل به مسئولیت اجتماعی بنگاه ها وارد ادبیات با زاریایی شد. در این راساتا زنان با صرفه جویی در مصرف انرژی، کاهش ضایعات و مقابله با آلودگی آب و هوا و محیط زیست نقش مهمی را در برنامه های بازاریابی سبز و توسعه پایدار ایفاء می کنند.