مطالب مرتبط با کلیدواژه

زبان


۳۲۱.

تبیین جایگاه صفت در گفتمان مدح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیحه زبان قدرت صفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۳۱۰
شعر مدحی آشکارترین نمونه شعر ایدئولوژیک در ادبیات کلاسیک فارسی است که در اصلی ترین کارکرد خود، حافظ منافع حاکمیت و تثبیت کننده آن است. شاعران مدیحه سرا در مقام افرادی متعلق به نهاد قدرت، شعر به ویژه قالب قصیده را به ابزار زبانی تولید و گسترش گفتمان قدرت تبدیل کرده اند. بر این اساس، زبان در خدمت محتوا قرار گرفته و ابزاری مؤثر در برجسته سازی هدف های حاکمیت به کار رفته است. ایدئولوژی در تمام لایه های زبانی، امکان بروز و گسترش دارد و بررسی هریک از مقوله های زبانی در شناسایی سازکارهای ایدئولوژیک متن میسّر است. یکی از انواع مؤلفه های زبانی در متن، مقوله صفت است که از انواع کلمات اختیاری در ساخت متن شناخته می شود. مطالعه ساختار و محتوای صفت و چگونگی کاربرد آن در نقش عنصری زبانی در زمینه مدح، مقوله مدنظر این پژوهش بوده است. بررسی صفات به کاررفته در مدح با تکیه بر نمونه هایی از شش شاعر برجسته مدیحه سرا نشان می دهد شاعران با آگاهی از نقش صفت در شکل دهی معنا به خوبی از آن در گفتمان مدح استفاده و اهداف سیاسی خود را با ساخت های مختلف صفت و استفاده از آن در جایگاه های متفاوت در ساخت متن پیگیری کرده اند. کاربرد صفت در مدح به تأکید و تثبیت بر اقتدار، تمامیت خواهی، نمایش چهره ای آرمانی از ممدوح و قطبی سازی میان خودی و غیرخودی انجامیده است.
۳۲۲.

پندنامه از عطار نیشابوری نیست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عطار نیشابوری پندنامه منظومه های مسلم عطار ساختار زبان محتوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۳۰۲
مثنوی پندنامه ازجمله آثار فراوانی است که به نادرست به عطار نیشابوری نسبت داده اند؛ منظومه ای که هنوز هم انتساب آن به عطار در میان برخی منتقدان ادبی با تردید همراه است. این مقاله به مطالعه سبک شناختی پندنامه ازنظر ساختار، زبان، محتوا و مقایسه آن با منظومه های قطعی و مسلّم عطار می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد انتساب پندنامه به عطار نیشابوری نادرست است؛ زیرا این اثر از هر سه جنبه سبک شناختی یادشده، با سخن و اندیشه عطار در منظومه هایش تفاوت برجسته ای دارد؛ بدین معنی که شکل و ساختار بیرونی آن با شکل منظومه های عطار، هم ازنظر حجم و طول ابیات و هم ازنظر شیوه بیان مطالب هیچ تناسبی ندارد. همچنین درصد تأمل برانگیزی از اختلاف های میان پندنامه و آثار عطار به جنبه زبان شعری آن بازمی گردد؛ چه ازنظر شیوه به کارگیری واژگان و عناصر زبانی و چه ازنظر نحو و ترکیب و تألیف کلام، میان این دو دسته آثار اختلاف آشکاری وجود دارد. میان محتوا و فکر حاکم در این اثر نیز با محتوا و اندیشه های موجود در منظومه های اصلی عطار، چه در پندهای مربوط به مذهب و تصوف و چه در اندرزهای اخلاقی عام، تفاوت های برجسته ای دیده می شود.
۳۲۳.

رابطه بین سبک های یادگیری با مهارت های زبان آموزی دانش آموزان دوره متوسطه

کلیدواژه‌ها: سبک های یادگیری زبان مهارت های یادگیری سبک غیرمتمرکز دوره متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۲۰۲
توجه به سبک های یادگیری و مؤلفه های تعیین کننده آن برای دانش آموزان از ضروریات تعلیم و تربیت در دنیای امروز است. پژوهش حاضر درصدد بررسی رابطهٔ بین سبک های یادگیری (با توجه به مؤلفه های اصلی آن) با مهارت های زبان آموزی (زبان انگلیسی) است. بدین منظور جامعه آماری پژوهش، دبیرستان های شهرستان چالوس به تعداد 1260 نفر است که به روش نمونه گیری تصادفی پسرانه از نوع طبقه ای به تعداد 154 نفر بر اساس جدول کرجسی- مورگان انتخاب شده اند. این پژوهش براساس نظریه ورمونت و ریجسویک (برای سنجش سبک های یادگیری) و مهارت های زبان آموزی (مهارت های گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن) زبان انگلیسی تدوین شده است. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد سبک های یادگیری است و تجزیه وتحلیل پژوهش حاضر با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام پذیرفت. یافته های حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که کلیه سبک های یادگیری با مهارت های زبان آموزی ارتباط مثبت و مستقیم دارد. اما دو سبک یادگیری غیرمتمرکز با ضریب 497/0 و سبک یادگیری معطوف به معنا و هدف با ضریب 283/0 بیشترین اهمیت را داشته اند. درنتیجه، می توان گفت که اگر نظام آموزشی برای ارتقاء و فهم هر چه بیشتر سبک یادگیری غیرمتمرکز و متکی بر معنا و هدف موردتوجه قرار دهد، به دانش آموزان در کسب مهارت زبان آموزی کمک و مساعدت بیشتری اعمال خواهد نمود. به عبارت دیگر، ضرورت بازشناسی نقش سبک های یادگیری در پیش بینی مهارت های زبان آموزی دانش آموزان مورد تأیید واقع شد.
۳۲۴.

زبان و حوزه اعتبار تمدنیِ جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان حوزه اعتبار تمدنی رقابت/همکاری روابط بین الملل تمدن اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۲۰
در سه دهه اخیر سطح تحلیل تمدنی در  در روابط بین الملل ظهور یافته و سبب تولد مسئله های جدیدی در این حوزه مطالعاتی شده است. از جمله مسئله های نوپدید بازخوانی نقش تمدنی زبان به عنوان یک متغیر فعال در روابط بین الملل است. در این قلمرو توانمندی زبان برای کنشگری در قدرت سازی، ایجاد موازنه و رقابت، ایجاد ارتباط و همکاری و همگرایی مورد توجه قرار می گیرد. در پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ داده می شود که بر اساس تجربه زیسته مسلمانان، زبان در روابط تمدنی (حوزه جهان اسلام) و برون تمدنی (جهان اسلام و سایر تمدن ها) ایفا نموده است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که: نقش زبان در تمدن اسلامی ایجاد «حوزه اعتبار تمدنی» بوده است. این نقش هم در گستره درون تمدنی و هم در روابط با محیط بیرونی ( به ویژه در  روابط بین الملل در دو سده اخیر) محقق شده است.  حوزه اعتبار تمدنی کارکردهای زبان در ایجاد فهم بین الاذهانی در تمدن اسلامی در عین تکثر زبانی، تسهیل ارتباطات علمی در درون امت اسلامی، قرار گرفتن در کانون مواجهه و رقابت با تمدن غربی در سده اخیر، مهمترین شواهدی است که در این بررسی مورد بازخوانی قرار می گیرند. بازخوانی عناصر تمدنی و متغیرهای کلیدی در تمدن اسلامی یا در تجربه زیسته مسلمانان این امکان را فراهم می آورد که فهم روشن تری از ارتباط بین عناصر و فرایند تولید و بازتولید تمدن اسلامی به دست آوریم. با تبیین این روابط می توانیم به قواعد تمدن سازی و یا نحوه بهره برداری از عناصر تمدنی در دوره معاصر بیاندیشیم.  
۳۲۵.

تعدّد دلالت ها در غزلیات حزین لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلالت ایهام اتفاق ابهام حزین منطق زبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۵۴۸
کاربرد ابهام و ایهام در کلام، با تمهید زمینه تنوع دلالت و به تأخیرافکندن روند فهم معنا، در رقم زدن ابعاد هنری اثر ادبی تأثیر درخور اعتنایی برجای می گذارد و به هر میزان که کلام از چنین شگردهای بیانی ای بی بهره باشد، با تبدیل شدن به گزاره ای تک معنا، حیثیت هنری آن کاستی می گیرد. در مقاله حاضر، با چنین پیش فرضی، شعر حزین لاهیجی (1180-1103 ه .ق.) بازخوانی و تعدد دلالت ها در سروده های او در دو سطح واژگانی و متنی بررسی شده است. در سطح واژگان، صنایعی همچون ایهام و انواع آن، اتفاق، استخدام و جناس شبه اشتقاق، مرز دلالت های بیت را درمی نوردد و گستره معنایی تازه ای را به روی مخاطب می گشاید. این بررسی مؤید آن است که در شعر او 192 مورد ایهام، ایهام تناسب و ایهام تضاد به کار رفته است. در سطح جمله و بیت نیز، انواع ابهام و تعدد دلالت ها و علل پدیدآمدن آن، در سه گروه زبانی، منطقی و لحنی طبقه بندی شده و در هریک از آنها، شگردهایی که شاعر برای آفرینش ابهام و تنوع دلالت به کار برده بررسی و تحلیل شده است.
۳۲۶.

مابعدالطبیعه و تعریف ارسطویی «انسان حیوان ناطق است» در اندیشه هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حیوان ناطق دازاین زبان نطق هایدگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۳ تعداد دانلود : ۴۰۳
تعریض هایدگر به تعریف ارسطویی «انسان حیوان ناطق است» (ζώον λόγον έχον/زُوون لِگون اِشون) فصلی مفصل و همواره گشوده در اندیشه اوست. به خصوص ترجمه، و به زعمِ او تفسیر لاتینی آن animal rationale (حیوان عاقل) بارها در آثار هایدگر پس از 1935 در خدمت نقادی های همه جانبه اش بر مابعدالطبیعه غربی مشاهده می شود. حیوان عاقلْ فهمی از انسان را بازمی گوید که در بُن مابعدالطبیعه و بر پی اش در بنیان تاریخ فکر و فرهنگ مغرب زمین هست. نوشته حاضر بر آن است که موضوعیت و اهمیت این تعریف را در اندیشه هایدگر نشان بدهد. مباحث مربوط به تعریف ارسطویی به طورِ کلی در دو جهت اصلی بسط داده می شود: نخست، پرسش از انسان، ولی به اعتبارِ آنکه درحقیقت مضمون و محتوای پرسش از وجود است؛ دوم، مسئله زبان؛ اما تأکید پژوهش حاضر بر مسائل مربوط به زبان است. نخست «مقدمه»، موضوعیت پرسش از انسان و نیز تعلقش به پرسش از وجود را نشان می دهد. پس از آن، بخش اول براساسِ درس گفتار مفاهیم اصلی مابعدالطبیعه حدود تقریبی نظام مسائل زبانی برآمده از این تعریف را معلوم می کند. هایدگر مبنایش را برای طرح آنها بر λόγος (لوگوس) به معنای نطق یا سخن می گذارد که آن را هم از همین تعریف ارسطو برگرفته است. سرانجام، بخش دوم همان مسائل را در وجود و زماننشان می دهد.
۳۲۷.

بررسی رفتار و رفتارگرایی در اندیشه ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار رفتارگرایی ذهن امر درونی زبان گرامر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۶۲۰
در نوشتار حاضر برآنیم تا به یکی از وجوه فلسفه ذهن، یعنی بحث از سرشت حالات ذهنی، از نگاه ویتگنشتاین بپردازیم. کم و بیش، موضع و ایستار ویتگنشتاین پیرامون این بحث را، به دیدگاه رفتارگرایی نزدیک دانسته اند. برای بررسی چند و چون این امر، نخست شمه ای درباره مکتب رفتارگرایی در روان شناسی نوین بیان می کنیم و سپس به رفتارگرایی فلسفی نظری می اندازیم و به برخی از آراء فیلسوفان مهم در این باب اشاره می کنیم. در ادامه، موضع ویتگنشتاین را نسبت به رفتارگرایی بیان می داریم و این مهم را نشان می دهیم که از منظر ویتگنشتاین، «پدیده های ذهنی را نه می توان به حالات جسمانی یا رفتاری شان فرو کاست و تقلیل داد (تقلیلی که رفتارگرایان انجام می دهند) و نه می توان بالکل از آن ها [ حالات جسمانی و رفتاری] جدا کرد و منفک ساخت»(انفکاکی که دوگانه انگاران برقرار می کنند). پس از طرح و شرح این مباحث، در انتهای نوشتار، نتایج و رأی مختار خویش را در باب نسبت ویتگنشتاین و رفتارگرایی بیان می کنیم.
۳۲۸.

رابطه زبان و شناخت در فلسفه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلاطون زبان نام گذاری شناخت ایده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۳۵۵
مسأله زبان در فلسفه افلاطون مسأله ای ثانوی و از فروع نظریه شناخت است. به عقیده او شناخت حقیقی، شناخت ایده ها ست، اما مسأله این است که شناخت آن ها تنها از طریق شناخت محسوسات امکان پذیر می شود و از این رو تبیین ارتباط میان ایده ها و محسوسات، و یافتن واسطه ای که آن ها را به یکدیگر پیوند دهد، از بغرنج ترین مسائل فلسفه افلاطون است. به نظر می رسد او در بعضی از آثار خود چنین می اندیشد که زبان واسطه ای میان ایده ها و محسوسات است، زیرا نام ها از جهتی به ایده ها و از جهتی به افراد محسوس شباهت دارند و به واسطه آن ها می توان از شناخت محسوسات به شناخت ایده ها رسید. بنابراین ارتباط دوسویه نام ها با ایده ها و محسوسات، شناخت حقیقی را امکان پذیر می سازد، اما تفاوت میان ایده ها و محسوسات چنان زیاد است که به تدریج اشکالاتی در تبیین این ارتباط بروز می کند، تا آن جا که افلاطون در اطلاق نام ها، چه بر ایده ها، چه بر محسوسات، تشکیک می کند. وی از سویی نام ها را ناظر به ایده ها می داند و معتقد است که دلالت نام ها بر محسوسات به علت صیرورت و نقص ذاتی محسوسات، نوعی دلالت لفظی است. اما از سویی دیگر ایده ها را فراتر از زبان و شناخت نهایی آن ها را مستلزم خروج از زبان می داند، زیرا به عقیده او زبان از بسیاری جهات به محسوسات شباهت دارد و اطلاق آن بر ایده ها جایز نیست.
۳۲۹.

زبان و ساختار منطقی ذهن در پدیدارشناسی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هوسرل ذهن زبان منطق پدیدارشناسی حیث التفاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۲ تعداد دانلود : ۳۱۳
رابطه ذهن و زبان که امروزه بیشتر با نگاه فیزیکالیستی بررسی می شود، ارتباطی پرسش برانگیز است. دانشمندان عصب شناسی و فیزیولوژیست ها، این ارتباط را بیشتر با کاوش بر روی مغز انسان بررسی می کنند. فیلسوفان به نحو ویژه و با روش فلسفی، از نگاه هستی شناختی و معرفت شناسانه، این ارتباط را می سنجند و روان شناسان بر پایه ساخت و کار ذهن و روان انسان این کار را انجام می دهند. ادموند هوسرل، فیلسوف پدیدارشناس، باور دارد که زبان ابزاری برای انتقال معانی است و نه بیشتر. برای وی ذهن ارجحیت و محوریت دارد. ذهن مأوای معانی ایدئالی است که نه تنها آن را به شکل کامل دربرگرفته اند، بلکه محتوای بیان، از نوع زبانی آن نیز چیزی خارج از معانی ایدئال نیست؛ به همین دلیل، هوسرل تلاش می کند خلوص بیانی زبان را در امر ایدئال و امر ذهنی جست وجو کند. از سوی دیگر، به نظر هوسرل، منطق مورد سوء برداشت قرار گرفته و می بایست با روشی نوین که به زعم وی، افزودن حیث التفاتی است، بازتعریف شود؛ به همین دلیل، حیث التفاتی بر فرآیند شکل گیری اندیشه و طرح هوسرل، یعنی پدیدارشناسی استعلایی که مشتمل بر بحث منطق، ذهن و زبان می شود، سیطره یافته است. در این پژوهش تلاش می کنیم با تمرکز بر ارتباط میان ذهن و زبان، بنیان این فرآیند را تحلیل کنیم.
۳۳۰.

فرایند تکرار در آثار نمایشی ساروت، پویایی زبان کلامی یا ایستایی آن؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناتالی ساروت تکرار تروپیسم زبان نمایش ارتباط کلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۲۲۲
ناتالی ساروت، از پیشگامان رمان نو در فرانسه است. وجه تمایز اصلی وی با دیگر نویسندگان، در نگاه تازه ای است که به مبحث زبان و مشکلات آن دارد. تکرار را می توان نمونه ای از بروز جریاناتِ تروپیسمی ساروتی در زبان بیرونی دانست. تروپیسم، در حقیقت همان واکنش یا تحریکات ایجاد شده در اثر حضور دیگری است. این حضور، دنیای درونِ شخصیت های ساروت را دچار دگرگونی کرده و تأثیر آن در رفتار و گفتارشان نمود می یابد. به بیان دیگر، خود را در حضور دیگری یافتن، به معنایِ درکِ لزومِ ارتباط و خودابرازی (سخن گفتن و برقراری ارتباط) است. این در حالی است که در دنیای ساروت خودابرازی مساوی با محدود کردنِ  معنا و احساس است. به محض سخن گفتن، زبان قراردادی یا بیرونی شکل می گیرد، اما زبانِ نامحدود درونی که مکانِ احساسات ناب و غیرقابل بیان ها است، خدشه دار می شود. چرا که نمی تواند کامل و بی نقص به مرحله تولید زبان برسد. از این رو، زبان نزد ساروت بیش از آنکه انتقال دهنده معنا باشد، بازتاب کننده و برانگیزنده احساس است. هر چند، مشاهده و تفکیکِ قطعی زبانِ برانگیخته شده و ملتهب از احساس امری غیرممکن است، اما نشانه هایی از این ناآرامی در قالب های کلامی قابل رویت و قابل ارزیابی چون تکرار تجلی می یابد. مطالعه این فرایندِ زبانی، از این رو اهمیت دارد که در متن ساروتی بارها استفاده شده و بخش مهمی از نقشِ تشدیدِ ارتباط کلامی (ارتباطی که در قالب گفتار شکل می گیرد) را بر عهده دارد. در آثار داستانی ساروت، زبان متزلزلِ راوی از مهم ترین ابزارها و مکان های جلوه تروپیسم به شمار می آید. این در حالی است که در آثار نمایشی، روایتِ حذف شده با دیداسکالی های کوتاه و گزیده جایگزین شده است. این مسأله بر اهمیت و قدرت گفتار شخصیت ها یا مکالمه می افزاید. این مقاله، در تلاش است با نگرشی جدید به بررسی اجمالیِ مسأله زبان در آثار نمایشیِ این نویسنده « سرهیچ و پوچ ، او آن جاست ، زیباست ، ایسما ، دروغ ، سکوت » بپردازد. همچنین پژوهش حاضر بر آن است نقش تکرار به عنوان فرایندی کلامی در پویایی یا ایستاییِ متن و چگونگی تجلیِ تروپیسم ساروتی یا احساس در کلام را تبیین کند.
۳۳۱.

تمایز میان زبان و گویش: بررسی وضعیت گونه گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان گویش گیلکی فارسی معیار فهم متقابل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۰ تعداد دانلود : ۳۵۰
هدف از انجامِ این پژوهش، بررسی و نقدِ آرایِ پیشین در پیوند با تمایزِ میانِ زبان و گویش و بررسیِ وضعیتِ گونه گیلکی از دو دیدگاه زبان شناختی و غیرِ زبان شناختی است. داده های این پژوهشِ کیفی، بر پایه شمِّ زبانیِ نگارنده و در صورتِ لزوم، با مراجعه به سخن گویان بیشتر و منابعِ مکتوبِ گیلکی گردآوری شده اند. نخست، نشان دادیم که هیچ گونه اجماعی بین زبان شناسان در مورد معیارهایی که بتوان بر اساس آن ها وضعیت گونه های زبانی را تعیین کرد وجود ندارد و معیارهای پیشینِ مطرح شده دچار اشکال های اساسی هستند. سپس، استدلال کردیم که با توجه به شرایط حاکم زبانی، اجتماعی، سیاسی و با توجه به کارکرد گیلکی در جامعه زبانی ایران، این گونه زبانی از منظر غیر زبان شناختی گویش محسوب می شود؛ اما از منظر زبانشناختی، گیلگی زبان است، زیرا تفاوت های متعدد آوایی، صرفی، نحوی و معنی شناختی/ کاربردشناختی بین گیلکی اشکورات و فارسی معیار و حتی در مواردی بین گونه های مختلف گیلکی وجود دارد و این تفاوت ها سبب می گردد که فارسی زبانان قادر به فهم سخنگویان گیلکی اشکورات نباشند. بنابراین، یافته های حاصل از بررسی وضعیت یک گونه زبانی از منظرهای متفاوت ضروتاً یک دیگر را تأیید نمی کنند و می توانند در تعارض با یک دیگر باشند.
۳۳۲.

بررسی رابطه نگرش گویشوران بومی و میزان شدت تهدید زبانی شان با استناد به سند اجرایی یونسکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان هویت نگرش بومی زبان زبان های درخطر سند اجرایی یونسکو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۱۸۱
برای دستیابی به رابطه بین نگرش بومی زبانان نسبت به گونه زبانی شان و میزان شدت تهدید آن گونه زبانی، از طریق نُه شاخصِ سند اجرایی زبان زنده و درخطر یونسکو (2003) و همچنین فرم نگرش سنج محقق ساخته، ده گونه زبانی در ده آبادی از سه استان تهران، البرز و هرمزگان مورد سنجش قرار گرفت. نتایج از طریق نرم افزار آماری SPSS تحلیل شد. با توجه به سطح معنی داری آزمون پیرسون رابطه بین دو متغیر نگرش بومی زبان و شدت درخطر بودن گونه زبانی، رابطه خطی مثبت است. اگر نگرش بومی زبان نسبت به گونه زبانی شان مثبت باشد، گونه زبانی آنان از وضعیت ایمن تری برخوردار است و هویت اجتماعی گویشوران در معرض آسیب کمتری است و اگر نگرش گویشوران نسبت به گونه زبانی خود منفی باشد پیش بینی می شود که زبان در معرض خطر جدی باشد. برای حفظ یک گونه زبانی، تقویت نگرش بومی زبانان به آن زبان یکی از راهکارهای اصلی قابل پیشنهاد است.
۳۳۳.

آموزش زبان های خارجی در پرتو چالش های تدریس فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تدریس توانش ارتباط بین فرهنگی دانش فرهنگی زبان عوامل بازدارنده فرهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۹ تعداد دانلود : ۲۴۵
پژوهش حاضر مروری دارد براهمیت تدریس فرهنگ،همزمان با تدریس زبان و چالش هایی که دراین زمینه وجود دارد.مواردی که در این تحقیق به آنها پرداخته می شود عبارت اند از:هدف از تدریس فرهنگ چیست؟مؤلفه های تشکیل دهنده یک فرهنگ کدام است؟چه جنبه هایی از فرهنگ بیگانه باید آموزش داده شود و در این میان،فرهنگ خودی چه نقشی را ایفا می کند؟این پژوهش همچنین به موضوع عوامل بازدارنده ای می پردازد که به واسطه آن مدرسان زبان از تدریس فرهنگ سرباز می زنند.نتایج این تحقیق نشان می دهد که روش ارتباط بین دستورالعمل های زبانی و تدریس فرهنگ،کاملاً بستگی به هدف غایی تدریس یک زبان خارجی و تعبیر ما از مؤلفه فرهنگ دارد. همچنین شواهد حاکی از آن است که مدرسان زبان به دلیل کمبود وقت، فقدان روش های کاربردی و عدم اطمینان از این که چه جنبه هایی از فرهنگ یک جامعه را باید آموزش داد و انکار، اجتناب و خودبینی فرهنگی زبان آموزان و همچنین مناسب نبودن محتوای کتاب های درسی، از تدریس فرهنگ امتناع می کنند.
۳۳۴.

حسن تعابیر ناپسند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حسن تعبیر رایج حسن تعبیر ناپسند فریب واژه زبان وجهه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۲۷۳
در این مقاله با بررسی شواهد مختلفی از زبان های فارسی و انگلیسی، نشان داده خواهد شد که حسن تعابیر، به لحاظ کاربردشناختی، دو گونه جدا از یکدیگرند: حسن تعابیر نوع اول (حسن تعابیر رایج) برای نشان دادن نزاکت اجتماعی و جلوگیری از خدشه دار شدن احساسات افراد جامعه درباره موضوعات مختلف؛ مانند مسائل جنسی، مرگ، تولد، اعضای بدن، ناتوانی های جسمی، بیماری های روانی، هوش و ناسزاها به کار می روند. از طرف دیگر، کاربران زبان به وسیله جایگزین کردن عبارات و واژه های حسن تعبیری نوع اول به جای عبارات و واژه های ناخوشایند، سعی در حفظ وجهه اجتماعی خود و مخاطبان دارند. اما نوع دوم حسن تعابیر (حسن تعابیر ناپسند)، ترفندی است برای پنهان کردن رسوایی های سیاسی و اقتصادی، پوشاندن حقیقت، و فریب و کنترل افکار عمومی به هنگام صحبت درباره موضوعات و رویدادهای اجتماعی. در واقع، در این نقطه است که گویندگان و نویسندگان از حسن تعبیر، نه در جهت پرهیز از کاربرد واژه های آزار دهنده، بلکه برای فریب افکار عمومی استفاده می کنند و این همان جایی است که ما را وارد گستره حسن تعابیر «غیرصادقانه» می کند.
۳۳۵.

ارزیابی تصاویر کتاب های زبان انگلیسی دوره متوسطه ایران از منظر کارکرد و تبعیض های جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تبعیض جنسیتی تصاویر زبان کارکرد کتاب های درسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۲۸۸
تصاویر کتاب های درسی در انتقال مفاهیم و ارزش ها به فراگیران نقش مهمی دارند. با این حال تحقیق جامع چندانی درباره کارکرد تصاویر و تأثیر آن ها بر مخاطب از منظر هویت جنسیتی در کتاب های آموزش زبان خارجی در ایران صورت نگرفته است. از این رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی تصاویر کتاب های زبان انگلیسی مقطع متوسطه ایران با توجه به کارکرد آن ها و وجود یا نبود تبعیض جنسیتی در آن هاست. در این راستا، تصاویر موجود در کتاب ها بر ساس معیار آموزشی یا غیرآموزشی (تزیینی) بودن بررسی محتوایی شد. افراد حاضر در تصاویر نیز از دیدگاه تبعیض جنسیتی براساس سه معیار فراوانی حضور، نوع و محیط فعالیت مرد و زن بررسی شدند. تحلیل داده ها به روش کمّی و کیفی انجام شد. نتایج نشان داد که از بعد کارکرد، تصاویر کتاب ها بیشتر از نوع آموزشی بود. از نظر فراوانی مردان و زنان در فعالیت های سیاسی و اجتماعی و نوع محیط، تبعیض جنسیتی به نفع مردان وجود داشت و از منظر فعالیت های شخصی و آموزشی، فعالیت چشمگیرتر در زنان مشاهده می شد. نتایج به دست آمده از این تحقیق حاوی نکاتی ارزنده و درخور تأمل برای مؤلفان و طراحان کتاب های درسی، معلمان زبان انگلیسی و سایر صاحب نظران عرصه تعلیم و تربیت است.        
۳۳۶.

اهمیت شناخت فرهنگ در ترجمه با استناد بر چند نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترجمه فرهنگ زبان تفاوت متن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۴ تعداد دانلود : ۲۹۰
تفاوت های فرھنگی و گوناگونی مفاهیم زبانی بسیاری از مترجمان را مجبور میکند تا برای حفظ معنا و پیام متن اصلی، کل ساختار جمله را تغییر دهند. درحقیقت آنھا متنها را باز آفرینی میکنند: حال این دگرگونی ممکن است در ساختار دستور زبان عبارات ایجاد شود و یا به انتخاب لغتھایی فراتراز جایگزینھای معمول ومتداول بیانجامد. سوال اینجاست که مترجم تا کجا میتواند شکل و ساختار جملات را قربانی معنای اصلی متن مبدأ کند؟ آیااین مسٔله به قرابت زبانی و  فرھنگی دو زبان نیز مرتبط است؟ آیا کار مترجم جدااز برگردان کردن کلمات، واسطه گری فرھنگی نیز میباشد؟ و در نهایت آیا اساساً میتوان زبان یک کشور را بدون در نظر گرفتن جامعه وفرھنگش فرا گرفت وآن را مقوله ای مستقل دانست؟ در غیراین صورت یک مترجم به غیر از یادگیری زبان یک کشور باید به فراگیری و درک مفاهیم فرھنگی آن کشور نیز مبادرت ورزد؛ چرا که چنانچه او به فرھنگ آن در تمامی ابعادش اشراف کافی نداشته باشد، گرفتارابھامات بی شماری  خواهد شد. 
۳۳۷.

تاثیر آموزش راهبرد-محور و فرایند-محور بر راهبردهای نگارش خودتنظیم راهبردی در مهارت نگارش فراگیران زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبرد-محور فرایند-محور نگارش در زبان دوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۱۹۴
هدف تحقیق حاضر مقایسه و بررسی میزان تاثیر روشهای آموزش نگارش راهبرد-محور و فرایند-محور بر راهبردهای نگارش خودتنظیم راهبردی در مهارت نگارش است. بدین منظور، 60 نفر فراگیر زبان انگلیسی در دو گروه 30 نفری با استفاده از آزمون بسندگی تافل انتخاب شدند. قبل از آموزش، تمامی فراگیران یک مقاله (پیش آزمون) در مورد نموداری نوشتند. سپس یک مربی راهبردهای نگارش خودتنظیم راهبردی را با روش نگارش راهبرد-محور به گروه آزمایش و فرایند-محور به گروه معیار طی شانزده جلسه آموزش داد. سرانجام، فراگیران همراه با یک پرسشنامه یک مقاله و پس ازدو هفته مقاله ی دیگری مانند پیش آزمون نوشتند. دو مربی با استفاده از معیار نمره ی آیلتس مقالات را ارزشیابی کردند. با استفاده از تجزیه و تحلیل واریانس مرکب (SPANOVA) مشخص شد که روش راهبرد-محور در استفاده از راهبردهای نگارش خودتنظیم راهبردی در نگارش مقاله موثرتر و از میان سه متغیر سن، جنسیت و سطح دانش، سن در ایجاد این اثر نقش مهم تری داشته است. بنابراین، آموزش راهبردهای نگارش با استفاده از روش راهبرد-محور باید بخشی از آموزش نگارش باشد.
۳۳۸.

بررسی تطابق اصطلاحات زبان، گویش و لهجه در زبان های فارسی و روسی ونمونه هایی از نزدیکی زبان روسی با گویش ها و لهجه های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان روسی فارسی گویش لهجه معادل یابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۱۲۶۸
گویشها و لهجه ها در بسیاری از زبانها وجود داشته و علاوه بر تنوع بخشی به هر زبانی در بر دارنده مفاهیم و نکات بسیاری در مورد آن زبان و حتی نزدیکی به زبانهای دیگر می باشند. مسئله اصلی این پژوهش، در اصل یافتن انطباق مناسب بین چند اصطلاح رایج زبانشناسی در حوزه گویشها و لهجه ها بین دو زبان روسی و فارسی، بر اساس نظریات زبانشناسان هر دو زبان می باشد. در راستای طرح این مسئله، سعی می شود تا ویژگیهایی از گویشها و لهجه های دو زبان بررسی شده و در صورت امکان، طبقه بندی آنها و نیز مقایسه آنها با یکدیگر صورت پذیرد. هدف اصلی پژوهش بازگشایی مفاهیم موجود در قالب هر یک از اصطلاحات مطرح شده از نظر زبانشناسان مطرح هریک از دو زبان برای معادلیابی صحیح و در ادامه پایه ریزی طرح تحقیق در زمینه گویش و لهجه شناسی می باشد. روش تحقیق به صورت بررسی مفهوم اصطلاحات در آراء و نظرات زبانشناسان به صورت جزء به جزء به همراه تجزیه و تحلیل و در انتها نتیجه گیری در مورد این نظریات و انتخابی مناسب و تطبیق اصولی آنها در زبان دیگر در بخش اول بوده و در بخش دوم سعی در ارائه ویژگیهای گویش ها و زبانها می باشد. در قسمت نتیجه گیری، بعد از ارائه تعاریف و معادلهای مناسب، به اهمیت بررسی گویشها و لهجه ها برای درک نزدیکی بیشتر بین دو زبان بخصوص در زمینه هایی مثل آموزش زبان اشاره می گردد.
۳۳۹.

ماهیّت اختیاری نشانه و مسأله هویّت ملّی در آموزش زبان های بیگانه به کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان دال مدلول آموزش زبان هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۲۲۵
دال های یک زبان، با بُرشِ پدیده ها، بخشی از آنها را برجسته می کنند و تصوّرات ویژه ای از آنها در ذهنِ کاربران زبان شکل می دهند که همان مدلول ها هستند. این مسأله برآمده از ماهیّت اختیاری نشانه و مبنای شکل گیری هویّت و درکِ مشترکِ هم زبانان از جهان است. بر همین اساس، کاربرانِ یک زبانْ دنیا را، از دیدگاهی فراگیر، مانند هم زبانانِ خود می بینند. از همین روی، اگر پیش از آموختنِ زبانِ ملّی و اندیشیدن در آن، به آموختنِ زبانی بیگانه گماشته شوند، بخشی از جهان را با بُرش های دال های آن زبان بیگانه خواهد شناخت و ممکن است به اختلال های هویّتی دچار شوند. این مسأله، در رویکردی کلّی، روندِ شکل گیری هویّت چهل تکّه را شتاب می دهد. ما در این مقاله می کوشیم، با درنگی بر ماهیّت اختیاری نشانه و جایگاه زبان در شکل گیری هویّت، به بحث درباره آموزش زبان های بیگانه به کودکان بپردازیم که در روزگارِ ما به امری فراگیر تبدیل شده است. جست وجوها نشان می دهد، آموزش زبان های بیگانه به کودکان مایه اختلال در جهان تصویرهای آنها می شود و توانِ اندیشیدنِ سالم در زبانِ ملّی را از کودکان می گیرد. چنین کودکی جهان را با آمیخته ای از بُرش های دال های زبانِ ملّی و زبانِ بیگانه ای که آموخته، می بیند و به مصداقی از پدیده «هویّت چهل تکّه» دگرگون خواهدشد.
۳۴۰.

خوانش دیدگاه زبانشناختی ابن خلدون بر بنیاد انگاره ی سوسور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان گفتار ابن خلدون سوسور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۲۶۸
ممکن است در آغاز این سؤال مطرح شود که چه رابطه و پیوندی میان فردیناند دو سوسور، زبان شناس سوئیسی قرن بیستم و ابن خلدون، انگاره ساز و نظریه پرداز تونسی تبار قرن هشتم و نهم هجری می تواند وجود داشته باشد که سبب گشته در این نوشتار، اندیشه ی مقایسه ی دیدگاه های این دو درباره ی زبان به ذهن نویسنده متبادر گردد؟ زبان به عنوان یک نهاد اجتماعی یا به عبارت بهتر، «دانش زبانی جمعی» و بحث درباره ی آن به عنوان یک نظام با دو عنصر متمایز زبان و گفتار، همچنین دو رهیافت در زمانی (تاریخی) (diachronic approach)و هم زمانی (ایستا) (synchronic approach) در زبان، برای نخستین بار در دوره ی معاصر توسّط زبان شناس سوئیسی: لوئی فردیناند دو سوسور مطرح گردید و به عنوان انگاره ای بی بدیل مورد توجّه قرار گرفت؛ ولی حقیقت آن است که جلوه هایی از این انگاره پیش تر در نظریه ی زبانی ابن خلدون، انگاره ساز برجسته ی مسلمان –که در حوزه ی جامعه شناسی و فلسفه ی اجتماع نیز پیش از دورکهایم «انگاره ی همبستگی مکانیک و ارگانیک» را درباره ی جوامع مختلف مطرح نمود- با شاکله ای تقریباً مشابه ارائه شده است. مقاله ی حاضر در پی آن است تا در آغاز،پس از معرفی کوتاه انگاره ی سوسور برخی ایده های برجسته ی موجود در آن را به شکل کوتاه مطرح نماید و سپس آن ها را بر اساس سخنان ابن خلدون در این باره مورد ارزیابی قرار دهد. دریافت فرجامین جستار حاضر، حکایت از آن دارد که ابن خلدون نیز مانند دوسوسور، زبان را از یک سو به عنوان یک نظام و کلّ منسجم و هماهنگ و به ویژه در زمره ی نظام های نشانه بنیاد موردبررسی قرار داده است و به تمایز میان زبان و گفتار اشاره کرده است و از سوی دیگر با اشاره به ماهیت دگرگونی پذیر زبان، آن را به عنوان موجودی در حال تغییر مطرح ساخته است و رهیافت های درزمانی و هم زمانی آن را موردمطالعه و بررسی قرار داده است.