مینا کاظمی
مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری، دانشگاه اصفهان |
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۳
65 - 95
حوزه های تخصصی:
شعر مدحی، آشکارترین نمونه شعر ایدئولوژیک ادبیات کلاسیک فارسی است که در اصلی ترین کارکرد خود، حافظ منافع حاکمیت است. شاعران مدیحه سرا، شعر را به ابزار زبانی تولید گفتمان قدرت تبدیل کرده اند. براین اساس، زبان در خدمت محتوا قرارگرفته و به عنوان ابزار برجسته سازی هدف های حاکمیت به کار رفته است. ایدئولوژی در تمام لایه های زبانی، بروز می یابد و بررسی هر یک از مقوله های زبانی در شناسایی سازوکارهای ایدئولوژیک متن میسر است. فعل به عنوان یکی از ارکان نحوی، عنصر بنیادین جمله است که در بررسی دستوری آن، مقوله های مختلفی مطرح است؛ مؤلفه هایی همچون زمان، شخص و شمار، وجه فعل، گذرایی و ناگذرایی، معلوم و مجهول بودن و اسنادی و کنشی بودن که در متن حاضر بررسی شده اند. در این پژوهش، چگونگی کاربرد آن ها در پیشبرد اهداف گفتمانی مدح مدنظر است. بدین منظور، نمونه ای شامل بیست قصیده منتخب از شش شاعر برجسته مدیحه سرا برگزیده و مؤلفه های مذکور با رویکرد جایگاه گفتمانی آن ها بررسی شد. طبقه بندی و تحلیل افعال با دلالت بر غلبه برخی ساخت ها بر دیگر ساخت های فعل، نشان دهنده همسویی زبان و قدرت است که مطابق اهداف ایدئولوژیک متن برای نمایش اقتدار ممدوح و اقناع مخاطب به کار رفته است. غلبه کاربرد ساخت معلوم، افعال ناگذر، افعال تام و تأکید بر ضمیر سوم شخص مفرد، از ساخت های نحوی در مدح است که بر مرکزیت ممدوح و کنشگری او تأکید می کند. همچنین، غلبه وجه اخباری و افعال مضارع بر قاطعیت گزاره های مربوط به ممدوح صحه می گذارد.
بازنمایی قدرت در قصاید مدحی براساس نظریه کنش های گفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
مینا کاظمی محسن محمدی فشارکی
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۱
99-122
کلیدواژهها: کنش های گفتاری و مدح شاعران رابطه قدرت و مداحی شاعران نظریه کنش گفتاری و شعرفارسی قصاید مدحی و کنش گفتاری
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، کنشهای گفتاری در منتخب قصاید مدحی تحلیل شد تا بسامد و کارکرد کنشهای مختلف در چگونگی بیان دیدگاه های شاعر، نوع مفاهیم و اهداف برجسته شده وجایگاه شاعر در برابر حاکمیت در شعر مدحی بازنمایی شود؛ بدین منظور، شش شاعر برجسته متعلق به دوره های رونق مدح از آغاز تا پایان قرن ششم شامل فرخی، منوچهری، انوری، سنایی، خاقانی و کمال اسماعیل برگزیده، و از هر شاعر، بیست قصیده مدحی انتخاب شد. براساس نتایج، شاعران از کنشهای گفتاری برای تبیین جایگاه حکومتی و معنوی ممدوح بهره برده و با کنش تصریحی بر موقعیت ممدوح تأکید و اهداف ایدئولوژیکی مدح را برجسته کرده اند. شاعران با کنش عاطفی کوشیده اند با ابراز احساسات مثبت به ممدوح از فاصله خود و ممدوح بکاهند و توجه او را جلب کنند. براساس رابطه فرادستی و فرودستی ممدوح و شاعر، بسامد کنش ترغیبی، اندک و بیشتر کاربرد آن نیز به دعوت کردن ممدوح به شادی یا دشمنان او به اطاعت مربوط است. به طورکلی، شاعران با کاربرد کنشهای گفتاری، همسو با گفتمان قدرت به برجسته سازی ممدوح و پیگیری اهداف مدح اقدام کرده اند.
تبیین جایگاه صفت در گفتمان مدح(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
مینا کاظمی زهره نجفی
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
149 - 168
کلیدواژهها: مدیحه زبان قدرت صفت
حوزه های تخصصی:
شعر مدحی آشکارترین نمونه شعر ایدئولوژیک در ادبیات کلاسیک فارسی است که در اصلی ترین کارکرد خود، حافظ منافع حاکمیت و تثبیت کننده آن است. شاعران مدیحه سرا در مقام افرادی متعلق به نهاد قدرت، شعر به ویژه قالب قصیده را به ابزار زبانی تولید و گسترش گفتمان قدرت تبدیل کرده اند. بر این اساس، زبان در خدمت محتوا قرار گرفته و ابزاری مؤثر در برجسته سازی هدف های حاکمیت به کار رفته است. ایدئولوژی در تمام لایه های زبانی، امکان بروز و گسترش دارد و بررسی هریک از مقوله های زبانی در شناسایی سازکارهای ایدئولوژیک متن میسّر است. یکی از انواع مؤلفه های زبانی در متن، مقوله صفت است که از انواع کلمات اختیاری در ساخت متن شناخته می شود. مطالعه ساختار و محتوای صفت و چگونگی کاربرد آن در نقش عنصری زبانی در زمینه مدح، مقوله مدنظر این پژوهش بوده است. بررسی صفات به کاررفته در مدح با تکیه بر نمونه هایی از شش شاعر برجسته مدیحه سرا نشان می دهد شاعران با آگاهی از نقش صفت در شکل دهی معنا به خوبی از آن در گفتمان مدح استفاده و اهداف سیاسی خود را با ساخت های مختلف صفت و استفاده از آن در جایگاه های متفاوت در ساخت متن پیگیری کرده اند. کاربرد صفت در مدح به تأکید و تثبیت بر اقتدار، تمامیت خواهی، نمایش چهره ای آرمانی از ممدوح و قطبی سازی میان خودی و غیرخودی انجامیده است.
تحلیل ریخت شناسی رمان عامه پسند
کلیدواژهها: روایت شناسی ریخت شناسی پراپ رمان عامه پسند مرتضی مؤدب پور
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی به عنوان رویکردی نوین در متن شناسی با آرای ساختارگرایان پیوند اساسی یافته است. ولادیمیر پراپ، فولکلورشناس روسی، نخستین کسی است که با مطالعه ساختارگرایانه بر روی قصه های پریان روسی، روایت شناسی نوین را پایه گذاری کرد. او دریافت قصه های عامیانه با وجود تنوعی که در روایت دارند، از نظر انواع قهرمانان و عملکردها به هفت نوع شخصیت و سی و یک عملکرد که همواره با توالی یکسان از پی هم می آیند، محدود می شوند. دستاوردهای او در این پژوهش، آغازگر مسیری نو برای روایت شناسان پس از او شد. در این نوشته با توجه به ساختار ساده و قصه گون رمان های عامه پسند - به عنوان نمونه- چهار رمان پریچهر، یاسمین، یلدا و گندم مرتضی مؤدب پور را که از رمان های پرفروش در گونه عامه پسند هستند، برای بررسی قابلیت آنها با نظریه ریخت شناسی پراپ برگزیدیم. نتایج به دست آمده با مطالعات پراپ همخوانی دارد. تعداد شخصیت ها و عملکرد آنها محدود است و بر اساس توالی یکسانی از پی یکدیگر می آیند. در حقیقت رمان های عامه پسند- با وجود ناهمگونی ها و محدودیت هایی که در تطبیق با الگوی پراپ دارند- دارای قابلیت تطبیق ریخت شناسانه هستند.