آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۶

چکیده

پژوهش حاضر جهت شناخت بهتر و عمیق تر شاهنامه فردوسی از الگوی گفتمان شناسی انتقادی ون لیوون(2008) برای بررسی مؤلفه های گفتمان مدار مبتنی بر پوشیدگی و صراحت استفاده نموده و به بررسی و تحلیل کمی و کیفی برشی از متن داستان پادشاهی بهرام گور در ارتباط با روابط ایران در زمان ساسانیان با شنگل هند و سرزمین هند پرداخته است. شیوه پژوهش تحلیلی-توصیفی است و با استناد به آثار کتابخانه ای انجام گرفته است. در این راستا، این پژوهش گامی نو در زمینه زبان شناسی ادبیات و سبک شناسی زبان شناختی برداشته است و نشان می دهد که چگونه یک اثر ادبی بزرگ با نشان دادن لایه های معنایی مختلف و پنهان آن همچون »تاریخ» می تواند فعال و پویا باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که فردوسی در داستان بهرام گور و شنگل هند با بسامد بالا از مؤلفه های جامعه شناختی-معنایی مطابق با الگوی پژوهش استفاده نموده است؛ این نکته مهم نشانگر بازتاب جریان قدرت و ایدیولوژی در لایه های زیرین متن و نقش آن در صراحت و پوشیدگی شخصیت ها یا کارگزاران و کارکردهای آنان است.

تبلیغات