مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دولت آبادی
حوزه های تخصصی:
مکتب های ادبی در رمان های دولت آبادی (با نگاهی نو به کلیدر و جای خالی سلوچ)
حوزه های تخصصی:
کلیدر دولت آبادی و فلسفه مداخله گری در روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلیدر دولت آبادی از منظر سوم شخصِ مداخله گر به روایت در آمده است. در این شیوه از روایت، راوی با آن که در درون ماجراها حضور فیزیکی ندارد، اما می تواند در هر جا رد نگاه و دریافت و احساس خود را بر جا بگذارد. در کلیدر، مداخله مستقیم در موقعیتها و واقعیتها و اظهار نظرهای گسترده در باره همه جزئیات وقایع ریشه در همین حقیقت دارد. برخی از منتقدان از جمله هوشنگ گلشیری، این نوع از روایت گری را برگرفته از شیوه قصه نویسی و قصه گویی در گذشته های دور می دانند که با شیوه های داستان نویسی امروز چندان قرابتی ندارد. اما حقیقت آن است که مداخله گریهای راوی در ماجراهای کلیدر، دلایل بسیار دارد که شماری از آنها عبارتند از: تجربه آموزی از شیوه های گذشته، ایجاد هماهنگی بین صورت و محتوا، برقراری رابطه صمیمانه و مستقیم با شخصیتها، و تقویت کردن برون دادهای ذهنی و زبانی آدمها در محیطهای روستایی و عشایری.
بررسی عناصر داستانی در «مرد» اثر محمود دولت آبادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
محمود دولت آبادی در آثار گرانبهای خود در ادبیات داستانی کشورمان، مجموعه ای از عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ... را که در طول زندگی خود با آنها بر خورد نموده، به شکلی قوی و به طور غیر صریح گنجانیده است.در پژوهش حاضر، ابتدا مختصری درباره داستان و داستان کوتاه و تعریف هایی از آنها با استفاده از آرای صاحبنظران در ادبیات داستانی و همچنین علل و عوامل پیدایش آن در ایران و سپس چکیده ای از داستان، و در ادامه به بررسی پاره ای از عناصر داستان، در داستان کوتاه «مرد» نوشته محمود دولت آبادی پرداخته شده است.البته در حد نیاز توضیحاتی درباره عناصرداستان داده شده به هنگام نیاز، نمونه هایی ارایه شده است. این مقاله بر اساس مطالعه منابع و کتابهای معتبر نویسندگان معاصر و بر اساس اصول علم امروزی به رشته تحریر در آمده است.
شکل شناسی داستان های کوتاه محمود دولت آبادی
حوزه های تخصصی:
دولت آبادی بی تردید، یکی از پُر کارترین و سخت کوش ترین نویسندگان دو دهه اخیر ایران است. او قبل از روی آوردن به رمان نویسی و خلق آثار بزرگی چون جای خالی سلوچ و کلیدر داستان های نسبتاً بلندی نوشته است که در همان ها هم تمایل او به نوشتن رمان دیده می شود.
آنچه تا به حال درباره آثارش نوشته اند، اندک است و عموماً به محتوای داستان ها و به ویژه رمان های او مربوط می شود. در این مقاله به شکل شناسی چهارده داستان او در ساحت هایی چون طرح یا پیرنگ، زاویه دید، راوی، شخصیت پردازی، آغاز و انجام و... پرداخته ایم. پیش از شروع بحث نیز به اختصار به زندگی و آثار او تا سال 1357 و سپس به آرای محقّقان دربارة شکل و شکل شناسی اشاره کرده ایم.
موسیقایی بودن ساختار در کلیدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آرزوهای ادبیات همواره آن بوده است که خود را به موسیقی نزدیک کند. در عرصه داستان نویسی، تلاش ها همواره معطوف بر ایجاد همانندی بین شعر و نثر در صُوَر خیال و اغراض و موضوعات، و انواع موسیقی متداول در بطن و بافت عبارت ها بوده است. در مقایسه با شعر، داستان در به کارگیری هم زمان تک نوازی ها و گروه نوازی ها و هماهنگ سازی سازها و صداها و یا تغییر مداوم در آواها و نواها و رسیدن به ساحت هماهنگ سمفونی ها بسیار توانمند است.
موسیقیِ متنِ رمان کلیدر، اثر محمود دولت آبادی، به وسیله عناصر و عوامل مختلف شکل گرفته است که شماری از آنها به اختصار چنین است: گزینش کلمات خوش ساخت، رعایت تناسب هجاها و واج ها در چینش واژه ها و جمله ها، تنوع جمله بندی ها، تاثیرپذیری از موقعیت ها در انتخاب کلمات و ساختار جملات، تغییر مداوم در لحن بیان و ریتم روایت در آغاز فصل ها، تنوع در توزیع و ترکیب شیوه های بیان، رعایت ملازمات مرتبط با نوع ادبی، همسویی نثر و روایت با جهان نگری هنری، همنوایی اطناب ها و ایجازها با آهنگ روایت، پیوند مستقیم انواع پیرنگ با آهنگ روایت، هارمونی مضاعف با تیپ ها و طبقات، و نیز هماهنگی اجزای فرعی با ارکان اصلی در شکل دهی به موسیقی متن.
نقد جامعه شناختی رمان «سفر» محمود دولت آبادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی بوم گرایانة با شبیرو، اثر محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود آن که طبیعت و محیط زیست همواره جزء لاینفک، اجتناب ناپذیر، و تأثیرگذار در زندگی بشر بوده است، گاه در مطالعات ادبی و تحلیل داستان ها فقط مکانِ رویدادِ حوادثِ داستان و یکی از عناصر فرعی و حاشیه ای قلمداد شده و به منزلة یکی از عناصر اصلی داستان، کمتر بدان توجه شده است. این مقاله، با رویکرد نقد بوم گرا، به بررسی نقش طبیعت در داستان با شبیرو، اثر محمود دولت آبادی، و تأثیر رابطة شخصیت های داستان با طبیعت وحش می پردازد. دولت آبادی در با شبیرو، از محیط غیرمتعارف داستان هایش، یعنی بندر و به ویژه دریا، که در اصول نقد بوم گرا جزء طبیعت وحش است، بهره جسته و تا حدی از محیط تکراری زمینی (غیردریایی) روستایی و شهریِ محض فاصله گرفته است. به همین سبب، ُبعد تاریک و روشن طبیعت، که از منظر نقد بوم گرا در محیط زیست طبیعی نمایان تر است، به واسطة حضور قهر و لطافت طبیعت در این داستان، دست مایة اصلی برای تحلیل این اثر مهجورماندة دولت آبادی قرار می گیرد. از منظر ارتباط انسان با طبیعت، که محور اصلی رویکرد بوم گرایانه است، شخصیت های داستانِ با شبیرو در رابطة با دریا، به منزلة طبیعت وحش، و همچنین جبر آب و هوایی، از یک سو، به جایگاه اصلی خود و حقارت انسان در مقابل قدرت طبیعت پی می برند و از سوی دیگر با بهره گیری از لطافت دریا، مظهرِ طبیعت مادر، به تسکین و تهذیب جسم و روح خود می پردازند.
أدب الریف فی روایة ""الأرض"" للشرقاوی و""کلیدر"" لدولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کان الریف من أهمّ الموضوعات التی ردّدها الکتّاب فی آثارهم بما فیه من صفاء، ونقاء وطبیعة بکرة لم تفسدها المدینة المصطنعة وبما فیه من ظلم، وعسف، وحرمان، وتمییز یشوّه وجوهه ویکدّر صفائه. فقلّما نجد شاعرا أو کاتبا لم یکتب عن الریف وما یعانیه القرویون من ظلم، وتعسف وحرمان أو ما یزین الریف من طبیعة ساحرة وطیور مغرّدة وأشجار باسقة خاصة الرومانسیین الذین قد تغنّوا طویلا بالریف ومباهجه، والواقعیین الذین شمّروا عن السواعد وقاموا بالعمل الجادّ والدؤوب من أجل التعبیر عن مشاکل الریف والصعوبات التی یواجهها الفلّاحون الذین یقضون معظم وقتهم فی المزارع مقابل أجر زهید لا یسدّ جوعهم ولا یملأ بطنهم. فمن منطلق ذلک، تعرّضنا فی هذه المقالة لمدی أهمیة أدب الریف وصداه فی الأدبین الإیرانی والمصری، کما قمنا بمقارنة الروایتین اللتین قد تعدّان قمة هذا الأدب فی کلا البلدین. فقد درسنا أدب الریف فی مصر وإیران وأجرینا مقارنة بین روایتی ""الأرض"" للشرقاوی و""کلیدر"" لدولت آبادی وتحدّثنا عما یمیزهما وعن أوجه التشابه والتفاوت فی الروایتین. وفی هذا المجال وعلی مستوی المغزی والمضمون تطرقنا إلی هذه المحاور: قداسة الأرض، والدعوة إلی الثورة وسیطرة الواقع؛ وعلی مستوی التقنیة والشکل، تناولنا هذه الرکائز: اللغة، والشخصیات، ومسرح الأحداث والصراع.
از بیناخوانش تا بینامتنیّت؛ روایت شناسی میراث عاشورا در آثار داستانی محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیّات از هیچ زاده نشده است! هر متنی هنگام تولّد بر گسترة سفید کاغذ یا حتّی بر صفّة ذهن، از متون قبل از خود متأثّر شده است. این امر سبب شده تا مفاهیم بدیعی از قبیل بینامتنیّت و بیناخوانش در حوزة نقد نو جلوه گر شوند. در ادبیّات داستانی، آن دسته از منابع که استوارتر و جذّاب ترند، بنمایة خلق آثار دیگر می شوند. حماسة عاشورا از این زمره است. بر کسی پوشیده نیست که ذهن و اندیشة ایرانیان مسلمان با واقعة عاشورا عجین و به شدّت از آن متأثّر است. ادبیّات، به ویژه ادبیّات داستانی نیز به عنوان آیینه ای از باورها و رخدادهای اجتماعی، این واقعه را در خود بازتاب داده است و به ایجاد گستره ای انجامیده که آن را «ادبیّات عاشورا» نام نهاده اند. در این گستره، برخی از آثار به شکلی مستقیم به شرح وقایع عاشورا و قیام امام حسین(ع) می پردازند؛ مثل اشعار رثایی یا اشکال مختلف تعزیه. امّا دولت آبادی رمان نویس است و از همین رو، در مقام قیاس، تأثیرپذیری او از واقعة عاشورا شکل پیچیده و پنهان تری دارد. او با بهره گیری از قابلیّت های گوناگون این واقعه در زمینة خلاّقیّت ادبی، عناصری را از آن وام گرفته است. همان گونه که خود او نیز اذعان دارد، نقش تجربة شخصی وی در حوزة نمایش، به ویژه تعزیه در این میان انکارناپذیر بوده است. در این مقاله، در نظر داریم تا از دیدگاهی تطبیقی و با تکیه بر نظریّات بینامتنیّت و بیناخوانش، منبعث از ژرار ژنت و ژان بل من نوئل، نحوة بازتاب واقعة عاشورا را در آثار دولت آبادی بررسی کنیم.
بررسی و مقایسه موقعیت های طنز آمیز در داستان ها و نمایشنامه های محمود دولت آبادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
محمود دولت آبادی از نویسندگان پر آوازه معاصر است که در آثار داستانی و نمایشی خود با دیدگاهی واقع گرایانه به بررسی معضلات و مشکلات جامعه پرداخته است و گاه برای به تصویر کشیدن معضلات اجتماعی از موقعیت های طنز آمیز سود جسته است. طنز موقعیت طنزی برگرفته از تصویر ها، تصور ها و مفاهیم است که می تواند آمیزه ای از رفتار، موقعیت، صحنه و گفتار باشد. در تحقیق حاضر تلاش می شود تا شگردهای ایجاد موقعیت های طنز آمیز در داستان ها و نمایشنامه های دولت آبادی با تکیه بر دو اثر داستانی و دو اثر نمایشی، بررسی و مقایسه شوند. با تفحص در موقعیت های موجود در چهار اثر می بینیم که عامل کلیدی ایجاد موقعیت های طنز آمیز در شبکه ارتباطی بین آنها آن-هاست که علاوه بر خنده انگیزی با ظرافت سیستم فرهنگی یا سیاسی جامعه را به سخره می گیرند. مهمترین موضوعاتی که نویسنده در قالب موقعیت های طنز آمیز به آنها توجه دارد عبارتنداز: معضلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، بی-عدالتی و وجود فساد در بین ارگان های مختلف اداری.
مسائل زنان در دهه نخست عصر رضاشاه برپایه مقالات دو نشریه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال بیست و نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
86 - 108
حوزه های تخصصی:
هدف : شناسایی مسائل زنان در دهه 1300-1310 به صورتی که در دو نشریه متعلق به زنان منعکس شده است. روش/ رویکرد پژوهش : داده ها از محتوای دو مجله به نام های زبان زنان و عالم نسوان گرداوری شد. از اسناد موجود در آرشیو ملی ایران برای گرداوری داده های پشتیبان استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری : زبان زنان را صدیقه دولت آبادی (1261-1340) از پیشروان حقوق زنان در ایران، ابتدا در سال 1299 در اصفهان به صورت روزنامه، و پس از توقیف به دلیل پرداختن به موضوع های سیاسی در سال بعد، تا سال 1302 در تهران به صورت مجله ای ویژه مسائل زنان منتشر کرد. عالم نسوان به صاحب امتیازی نوابه صفوی به مدت سیزده سال (1299-1312) به صورت منظم منتشر شد. هر دو مجله به دفاع از حقوق زنان، مبارزه با جهل و بی سوادی زنان، رسیدگی به معضلات بهداشتی-درمانی زنان، موضوع حجاب، قوانین ازدواج وطلاق، مبارزه با ازدواج زودهنگام دختران و تعدد همسر می پرداختند. هدف این مجلات انتقاد از وضع جامعه ایران و ترویج نوسازی ساختار اجتماعی-فرهنگی بود؛ ولی به سبب نگرانی از توقیف، غیرسیاسی بودند و برنامه های نوسازی دولت محور را دنبال می کردند.
تحلیل گفتمان انتقادی مفهوم «قدرت» در دفتر اوّل رمان روزگار سپری شده مردم سالخورده (اقلیم باد) براساس الگوی گفتمانی نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شمار بسیاری از رمان های فارسی معاصر، با مفاهیم اجتماعی و سیاسی جامعه پیوند یافته و دغدغه های مردمی و خویشکاری ادبی خالقان اثر را در سطوح روساخت و ژرف ساخت بازنمایی کرده اند. محمود دولت آبادی در دفتر اوّل رمان روزگار سپری شده مردم سالخورده ( اقلیم باد ) از ابزارهای ادبی برای پرداختن به مسایل اجتماعی و سیاسی استفاده کرده و گفتمان «قدرت» را به چالش کشیده است. خوانش اقلیم باد بر پایه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف، در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، نشان می دهد که نظام ارتباطی شخصیت ها بر اساس سلسله مراتب قدرت در نهاد خانواده و جامعه شکل گرفته است و شکاف طبقاتی میان دو سویه قدرت (کنش گر، ستم پذیر) وجود دارد. باورهای فمینیستی، مبانی رئالیسم انتقادی- اجتماعی و ناتورالیسم بر گفتمان قدرت در لایه های جنسیتی، خانوادگی و اجتماعی مؤثر است و نظام گفتمان غالبِ ارباب- رعیتی، فرهنگ مردسالار، فقر و بدبختی که زاییده هژمونی قدرت هستند، در این رمان وجود دارد. پرسش اساسی این تحقیق که اطلاعات آن به روش کتابخانه ای گردآوری و تحلیل داده ها به روش کیفی انجام شده، این است که درخوانش دفتر اقلیم باد از رمان روزگار سپری شده مردم سالخورده ، بر اساس تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف، در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، چه تحلیل و دریافتی می توان از مناسبات قدرت در لایه های زیرین به دست داد و در این رمان، سلسله مراتب قدرت در نهاد خانواده و جامعه چگونه شکل گرفته است وبرگفتمان رایج سیاسی، فرهنگی و اجتماعی چه تأثیراتی دارد؟
تحلیل شخصیت «گل محمّد» در رمان کلیدر بر اساس نظریه معنامحور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۴
31-55
حوزه های تخصصی:
نظریه معنامحور یکی از رویکردهای نوین تحلیل شخصیت پردازی در روایت شناسی است. جستار حاضر بر آن است تا بر اساس این نظریه به تحلیل شخصیت «گل محمّد» در رمان کلیدر بپردازد و با بهره گیری از شیوه توصیفی تحلیلی به این پرسشها پاسخ دهد که 1. مطابق مؤلفه های نظریه معنامحور، گل محمد چه صفات و ویژگیهایی دارد؛ 2. این صفات در کدام قرینه های متنی بازنمایی شده اند. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که مطابق اصول تعمیم پذیری، تکرار، تشابه، تضاد و استلزام، گل محمد صفات و ویژگیهای متناقضی دارد که این صفات و ویژگیها در قراین متنی ای چون توصیف مستقیم، ظاهر بیرونی شخصیت، کنش، گفتار، قیاس موقعیّت بازنمایی شده است.
تحلیل شخصیت «هوو» در رمان های کلیدر و شوهرآهو خانم (آثار: دولت آبادی و افغانی)
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۷
71-85
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی شخصیت «هوو» در ادبیات داستانی معاصر بود. یکی از ویژگی های ادبیات معاصر، توجه بیشتر به امور اجتماعی و حضور پر رنگ زنان در حوزه ی شعر، نثر و به ویژه داستان است؛ پیوند بین مسائل اجتماعی و زبان روشن است؛ به گفته ی زبان شناسان، زبان آیینه ی فکر و تحولات فکری جامعه است. محمود دولت آبادی و علی محمد افغانی از نویسندگان سرشناس معاصر به شمار می آیند که طرح مضامین اجتماعی در آثار آنان حضوری پررنگ دارد. یکی از این مضامین، پردازش شخصیت «هَوو» است. «شوهرآهو خانم» و «کلیدر» هر دو از تأثیرگذارترین رمان های معاصر هستند که شخصیت زن در جایگاه «هوو» در آن ها نقش مؤثری دارد. در این پژوهش، ضمن تحلیل این شخصیت ها، دریافت می شود که دولت آبادی و افغانی از کدام عناصر داستانی برای آفرینش بهتر و واقعی تر این شخصیت ها، بهره برده اند. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و یافته های آن نشان می دهد که هر دو نویسنده در پردازش شخصیت «هوو» از شیوه ی بیان مستقیم به خوبی استفاده کرده اند. از بین شیوه های غیرمستقیم نیز اغلب از روش «توصیف» بهره گرفته اند. با این که هر دو نویسنده به خوبی معضلات و پیامدهای ناگوار چندهمسری را بیان کرده اند؛ اما با دیدگاهی مردانه و جانب دارانه و در فضایی مردسالارانه آن را ترسیم کرده اند.
تحلیل و تفسیر اسطوره قهرمان در کلیدر دولت آبادی بر اساس نظریه جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره حاصل تفکر، اعتقاد و اندیشه بشر و یکی از عناصر اصلی سازنده فرهنگ و هویت ملل است. جوزف کمپل اسطوره شناس آمریکایی، برای تمام اساطیر جهان الگو و ساختاری یگانه ارایه می دهد. پژوهش حاضر، با روش توصیفی، تحلیلی و مروری و بر مبنای الگوی کمپبل به این نتیجه رسیده است که رمان کلیدر با زیرساخت حماسی ساختاری مشابه با الگوی جهانی اسطوره قهرمان دارد. الگویی که بر مبنای آن گل محمد قهرمان کلیدر قهرمان انسانی است که دوباره متولد می شود و با گذر از سه مرحله عزیمت، آیین تشرف و بازگشت به شیوه خاص خود به مرتبه شهود، ادراک تقدس و به مرتبه اسطوره قهرمان نزدیک می شود. دولت آبادی از ظرفیت اسطوره قهرمان در روایت پردازی و انسجام ساختاری و همچنین خلق معانی جدید در رفتار چون ردّ دعوت استفاده کرده است. با توجه به نوع کارکرد اسطوره قهرمان در کلیدر می توان گفت این اثر از رویکرد سطحی و تلمیحی به اسطوره های گذشته گذر کرده است و به بازپردازی و بازآفرینی آن ها رسیده است و توانسته است یک الگوی منطبق با زمان ارایه دهد.
خوانش انتقادی مجموعه «بنی آدم» بر اساس رویکرد نشانه شناسی اجتماعی «تئو ون لیوون»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
105-132
حوزه های تخصصی:
مجموعه «بنی آدم»، شامل شش داستان از زندگی انسان های معاصر است. کنش های شخصیت ها، بازتابی از فضای اجتماعی و سیاسی نویسنده است. در مقاله حاضر، این مجموعه داستان از منظر اصول نشانه شناسی اجتماعی «ون-لیوون» بررسی شده است تا مشخص شود که دولت آبادی با استفاده از چه شگردهایی در کنشِ کنشگران، آسیب های اجتماعی و سیاسی موجود در جامعه را بازنمایی می کند؟ برای نیل به این هدف، داستان ها به روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس اصول نشانه شناسی اجتماعی ون لیوون بررسی شد. یافته ها نشان می دهد که صورت روایی داستان، در فضای تخیلی و سوررئال در برگیرنده آسیب های اجتماعی و سیاسی است. تفکیکِ قاب بندی داستان ها در زیرساخت از تقابل سنت و مدرنیته، حق و ناحق، خوددوستی و دیگردوستی پرده برمی دارد. اقتدار شخصی و غیر شخصی موجود در داستان ها در لایه های زیرین از سلطه فرد بر فرد و دولت بر مردم سخن می گوید. غیاب جنس زن و عدم نام گذاری و انکار او، از امحای وجود زنان در جامعه مردسالار ایران خبر می دهد.
نقد جایگاه اجتماعی- فرهنگی زن در رمان کلیدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
285 - 312
حوزه های تخصصی:
رمان، طرحی از زندگی است که دوره ای از زمان و فرهنگ اجتماع را در قالب روایت می ریزد و با موقعیت بخشیدن به شخصیت ها و حوادث گذر زندگی را از پیچ و خم امواج زندگی وصف می کند. این وصف اما، خالی از ارائه طرح و برنام زندگی نیست. زنان به منزله بخشی از پیکره اجتماع، زندگی و فرهنگ همواره قسمتی از بار جلو رفتن روایت را بر دوش داشته اند و نمایشی که از آن ها ارائه شده، دیدگاه آرمانی، انتقادی و یا اصلاحی نویسنده را به نمایش گذاشته است. در رمان برجسته کلیدر چند زن نقش اساسی دارند. دولت آبادی از تئوری نمایش اجتماع در ارائه داستان سود جسته و ابعاد انتقادی، اصلاحی و دیدگاه های آرمانی کمتری را به نمایش گذاشته است. این نوشتار با طرح مباحثی مانند نقد جایگاه زنان در رمان کلیدر، بیان کاستی ها و عدم توجه به آموزه های منتقدانی چون گلدمن و بارت، موقعیت الهام بخشی این رمان را با نقص جدی روبه رو دیده و کوشیده است تا پاره ای از کاستی های نگاه اجتماعی - فرهنگی نویسنده را مورد تذکار قرار دهد.
«جدال سنت و مدرنیته»، عنصر غالب آثار محمود دولت آبادی با تأکید بر جای خالی سلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم زمستان ۱۴۰۰شماره ۵۶
289 - 310
حوزه های تخصصی:
«وجه غالب» یا «عنصر غالب» یکی از مفاهیم اساسی در نظریة فرمالیسم و مؤلفة برجستة هر اثر هنری است که بر دیگر اجزا و عناصر آن اثرگذار است و موجب تحول و دگرگونی آن ها و مرکزیت معنایی در اثر و انسجام ساختاری آن است. هدف پژوهشِ پیش رو بررسی عنصر غالب در آثار محمود دولت آبادی، با تأکید بر جای خالی سلوچ ، است. آثار او از جنبه های گوناگون روان شناختی و جامعه شناختی شایسته تأمل اند؛ اما، به نظر می رسد وجه غالب این آثار «جدال سنت و مدرنیته» باشد که در سایة آن، سایر موضوعات ازجمله خشونت علیه زنان و بحران هویت و فقر معنادارتر می شوند. بر اساس نتایج پژوهش، این عنصر غالب (جدال سنت و مدرنیته) به صورت های مختلف انزوا، طردشدگی، نفی اراده، بحران هویت و... متجلی شده است.
پیوند مخاطب و متن در آفرینش چندصدایی در رمان جای خالی سلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان «جای خای سلوچ»، نوشته محمود دولت آبادی از مهمترین رمان های اجتماعی در حوزه ادبیّات اقلیمی- روستایی است که از جهات گوناگون جای بحث و بررسی دارد. یکی از دیدگاه هایی که در بررسی این رمان می توان از آن بهره برد، نظریه چندآوایی باختین، منتقد روسی، است، ازاینرو مقاله حاضر، به بررسی «جای خالی سلوچ» از نظر چندآوایی و میزان مطابقت آن با این نظریه باختین می پردازد. این بررسی به روش کتابخانه ای و به صورت تحلیلی-توصیفی انجام شده است. از نظر این منتقد رمانی دارای ارزش و اعتبار است که در آن تمامی صداهای موجود، صدای شخصیّت ها، نویسنده و ... به موازات هم به گوش برسد و صدایی بر صدای دیگر حاکم نگردد. نتیجه بررسی نشان می دهد هر چند در بخش هایی از این رمان صدای نویسنده بر سایر صداها حاکم می شود، چنانکه گویی نویسنده به جای شخصیّت ها احساس می کند، می اندیشد، می پرسد و پاسخ می دهد، امّا وجود مصادیق و مؤلّفه های متعدّدی در بخش های دیگر، از جمله: وجود شیوه های روایی گوناگون در رمان، حضور و گفتمان دیگری در گفتار شخص و درهم آمیختگی آواهای گوناگون در رمان، آن را در شمار رمان های چند صدایی قرار می دهد.