مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
پیشرفت
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
1 - 24
حوزه های تخصصی:
مفهوم تجدد از جمله مهم ترین مفاهیمی است که از عصر قاجار تاکنون هم «پرسش» آفریده و هم «مسأله» و نیز «حیرت». در سفرنامه سیاحان حیرت افروزی، بارز و برجسته است. روش تحقیق، کیفی است که با رویکرد تفسیری-تاریخی و با برخورداری از درک همدلانه مبتنی بر کشف نیت مؤلف تنظیم شده، و با تأکید بر امکان گزینش دوگانه مؤلف- مفسّر صورت بندی شده است. با در نظر گرفتن اینکه در ایرانِ عصر قاجار، با جامعه ای بازمانده و مردمانی فقیر در مقایسه با اروپا روبرو بوده ایم، این پرسش به میان خواهد آمد که بازتاب تجدّد از نگاه سیاحان ایرانی در سفر به غرب چگونه رؤیت، تجربه و روایت شده است؟ این نوشتار معطوف به دو مفهوم «تجدّد» و «حیرت» و بازیابی آن در سفرنامه های سیاحان ایرانی است. در این مقام، ما برحسب متون مورد مطالعه، با ریخت شناسی «تجدد» به مثابه ترقّی با رویکردی ایجابی_ایلافی، در قالب نوسازی، شهرسازی و صنعتی شدن، و «حیرت» به مثابه عرفی نگری در ذیل اعجاب آفرینی، باورناپذیری، تحسین آشکار و غبطه خوری روبرو هستیم. ریشه های تحیّر به مختصات تجدّد به سه ساحت «اندیشه»، «سیاست»، «جامعه و فرهنگ» بازمی گردد. در حاشیه این حیرت آفرینی، در دو ساحت «دین و اخلاق» و «سیاست بین المللی و نظامی» با رویکرد انتقادی مواجه ایم.
تبیین ابعاد عدالت اجتماعی در منظومه فکری حضرت آیت الله خامنه ای
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
79 - 100
حوزه های تخصصی:
عدالت اجتماعی یکی از دلالت های مفهوم عدالت است که منظور از آن تخصیص «منصفانه ی» منابع دریک جامعه است.به این معنا قانون باید به سطح قابل قبولی از عدالت واقعی و رسمی دست یابد و باید توزیع منصفانه منابع و برابر فرصت ها را تضمین کند،مبحث مقاله فرارو، تامل در باب ابعاد عدالت اجتماعی در منظومه فکری آیت الله خامنه ای است. در این راستا،پژوهش این پرسش را مطرح می کندکه عدالت اجتماعی دردیدگاه مقام معظم رهبری چگونه صورت بندی می شود؟ذیل این پرسش کلان،پرسش های جزئی تر هم مطرح می شود.مقاله با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی انجام شده وفرضیه اصلی مقاله این است که حضرت آیت الله خامنه ای،با رویکردی تلفیقی از جنبه های نظری و عملی،مفهومی از عدالت اجتماعی ارائه می دهدکه برای سیاستگذاری،جنبش عدالت پژوهی وتحقق اهداف جمهوری اسلامی ایران کاربرد دارد.یافته های پژوهش،نشان می دهد که عدالت اجتماعی درنظرگاه آیت الله خامنه ای،به معنای تقسیم صحیح فرصت ها،توزیع یکسان منابع و برابری افراددر مقابل قانون است،نظریه پردازی درباره عدالت اجتماعی را لازم می داند، پیشرفت را در چارچوب عدالت اجتماعی مطرح کرده و خواستار توزیع بدون تبعیض منابع میان اقشار و مناطق گوناگون کشور است. وانگهی، مقام معظم رهبری، موانع و آسیب هایی را برای عدالت اجتماعی ترسیم می کنند که می تواند به رفع فقر، کاهش شکاف طبقاتی، رفاه و پیشرفت جامعه ای توام با عدل منجر شود.
بررسی و نقد گونه های خداناباوری از منظر جان گری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال بیستم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۷)
259 - 274
حوزه های تخصصی:
جان گری، فیلسوف و متخصص تاریخ نظریه ها، گونه های مختلفی از خداناباوری را مطرح می کند و می کوشد با استخراج پیش فرض ها و لوازم منطقی هر یک آن ها را تعریف، دسته بندی، و نقد کند. خداناباوری جدید خداناباوری مبتنی بر انسان گرایی سکولار، خداناباوری به مثابه ساختن نوعی دین از علم، خداناباوری در قالب خداستیزی، خداناباوری در قالب مکاتب سیاسی مدرن، خداناباوری بدون پیشرفت، و خداناباوری سکوت گونه هایی از خداناباوری هستند که جان گری در تقسیم بندی خود آن ها را از هم متمایز می سازد. از نظر جان گری برخی گونه های خداناباوری با تعریف اشتباه از دین به عنوان نوع ابتدایی ِ علم به خطا رفته اند. برخی نیز با اخذ پیش فرض هایی مانند ایده انسانیت و ایده پیشرفت دچار نوعی تناقض منطقی در اصول خود شده اند. زیرا، در عین انکار کردن حقیقت ادیان، این پیش فرض ها را از ایده یکتاپرستی و ایده نجات در ادیان گرفته اند. عدم امکان بنا نهادن ارزش های اخلاقی بر خداناباوری یکی دیگر از اشکالات بنیادین خداناباوری است. در این مقاله، علاوه بر بررسی و نقد مبانی و لوازم منطقی گونه های خداناباوری از منظر جان گری، برخی دیدگاه های او در این خصوص نیز نقد شده اند.
بازکاوی انتقادی مطالعات ایرانی در قلمرو آموزش عالی پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این جستار، بازکاوی انتقادی مطالعات ایرانی در قلمرو آموزش عالی پایدار بر پایه دو سپهر اندیشه ورزی ناسازوار توسعه پایدار و پایداری است. این جستارگشایی با بهره گیری از روش کیفی در دو گام انجام شده است. در گام نخست، پس از جستجو در منابع و پایگاه های علمی، از میان مقاله ها، 30 مقاله که دربرگیرنده مفاهیم پایداری، توسعه پایدار و آموزش عالی پایدار بود، برگزیده شد. در گام دوم، افزون بر دسته بندی مفهومی، مفاهیم بازکاوی کمی نیز شدند. برآیند این کندوکاو نظری و زمینه ای، بازشناسی ناسازواری میان دو رویکرد توسعه پایدار و پایداری است که می تواند دو مسیر ناهمگرا فراروی آن چه آموزش عالی پایدار نامیده می شود، بگستراند. نکته سزاوار درنگ این که، به نظر می رسد بیشتر مطالعات ایرانی از بازشناسی این ناسازواری مفهومی بازمانده اند. چنین کاستی هایی می تواند از جمله به سردرگمی در مفهوم سازی از آموزش عالی پایدار برپایه مفاهیم نظری استوار بینجامد که به نظر می رسد سرانجام نافرجامی برای نسل های آینده خواهد داشت.
کنکاشی بر تدابیر محتمل راهبری شایسته شهرهای متاورسی آینده کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
20 - 45
حوزه های تخصصی:
دیر زمانی نیست که موج چهارم تکنولوژی و شهرهای متاورسی، به عنوان نمادی پرتوان از این موج، کشورها را به تکاپوی آماده شدن در اندیشه و عمل برای راهبری شایسته از شهرهای متاورسی انداخته است. اما مسئله این پژوهش آن است که این تلاش ها در کشور -در حوزه راهبری شایسته، علیرغم تمام دلواپسی ها- مشاهده نمی گردد؛ شاهد آن که در حوزه مطالعات راهبری شهرهای متاورسی، این اولین مقاله علمی می باشد که ارائه گردیده است. لذا این پژوهش به هدف دستیابی به تدابیری به منظور راهبری شایسته شهرهای متاورسی آینده کشور به تحقیق پرداخت. این مقاله در زمره پژوهش های بنیادی محسوب می گردد. سوال محور بوده و به صورت اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است. همچنین، در زمره پژوهش های کیفی است که به صورت اکتشافی از طریق روش تحلیل محتوای کیفی در پاسخ به سوال های پژوهش و در چارچوب روش گراندد تئوری انجام یافته است. جامعه آماری پژوهش طیفی از اسناد و مطالعات علمی در ارتباط با موضوع محوری پژوهش بوده است که از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. براساس یافته های تحقیق دسته ای از مقولات به صورت خاص و دسته ای از مقولات به صورت عام در تدابیر به منظور راهبری شایسته شهرهای متاورسی آینده کشور موثر می باشند که با لحاظ این مقولات و به شرط یکپارچگی در تمام ارکان می توان امید به بهره گیری از پیامدهای مثبت شهرهای متاورسی در آینده کشور داشت. در انتها براساس کنکاش در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، پیشنهادهایی نیز در زمینه راهبری شایسته این شهرها ارائه گردید.
پارادایم پیشرفت و بایسته های اجرایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
63 - 75
حوزه های تخصصی:
تحول اجتماعی و ویرایش متن جوامع، بدون داشتن اهداف خاص آن هم در سپهری معنایی که اصطلاحا بدان پارادایم گفته می شود امکان پذیر نمی نماید ولی اجرای هر پارادایمی مستلزم شکل گیری زیر نظام هایی است تا حصول هدف های آن در چهارچوبی مدیریت شود. پارادایم "پیشرفت" که حاصل تامل ایرانیان در مواجه با پارادیم "توسعه" و تلاش محققان ایران در یک قرن اخیر است، رفته رفته به درجه ای از بلوغ میل کرده که زمان فراهم آوردن زمینه های اجرای آن را طلب می کند. بدون تردید هر پارادایمی دارای ریشه های معرفتی، خاستگاه، دکترین و اهداف خاصی است و تحقق آن محتاج شکل گیری سه نظام حکمرانی، علمی، فلسفی و فرهنگی است. پارادایم "پیشرفت" را باید زبان ناملموس رفتاری انقلاب جامعه ایرانیان تفسیر و تدوین این زبان رفتاری را به سندی راهبردی، حاصل کار محققان ایران در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دانست. نتایح حاصل از فرایند طی شده در اندیشکده آمایش بنیادین که براساس روش تحلیل ژانت صورت گرفته نشان می دهد که:
* پارادایم پیشرفت تلاشی در تدوین آرمان های انقلاب ایران در قالب سندی راهبردی است.
* پارادایم پیشرفت در اجرا مستلزم ایجاد سه زیر "نظام علمی – فلسفی"، "حکمرانی" و "نظام فرهنگی" است.
*پارادایم پیشرفت براساس پنج اصل یعنی تعادل فضایی، راستی و درستی، زیست پذیری و تاب آوری سرزمینی، هویت مکانی و جمهور به دنبال دستیابی به فراورش مدنی است.
*محققان ایرانی در تالیف و تدوین شاخص ها واستاندارهای هر یک از این اصول باید همتی جدی مبذول دارند تا به توان میزان تحقق هریک از اهداف را درمقاطع زمانی ارزیابی نمود.
آسیب شناسی گفتمان آمایش در ایران (چرا آمایش در ایران به گفتمان تبدیل نشده است؟)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
76 - 84
حوزه های تخصصی:
از ابتدای دهه ۵۰ هجری شمسی که اصطلاح آمایش سرزمین در ادبیات برنامه ریزی ایران مطرح شد، علی رغم گذشت بیش از نیم قرن تاکنون مقوله آمایش نه در سطح نظام تصمیم گیری و اجرا و نه در حوزه عمومی تبدیل به گفتمان نشده است. از این رو علی رغم ضرورت و اهمیت هیچ گاه مطالبه عمومی در زمینه آمایش سرزمین شکل نگرفته و حتی متأسفانه در حوزه های تخصصی نیز مطالبه توجه به رویکرد آمایشی، تقنین قوانین لازم و جریان پیدا کردن تدابیر اجرایی ذیل راهبردهای آمایشی ابراز نشده است. بنابراین در طول این نیم قرن فراز و فرودهای بسیاری در رابطه با آمایش سرزمین و نهادهای مرتبط مشاهده شده است؛ به گونه ای که توقف رویکرد آمایشی و تعطیلی نهادهای مرتبط هیچ انتقادی را برنینگیخته و توجه به راهبردها و تدوین سیاست ها بیشتر معطوف به سلیقه و خواست برخی مدیران و کارشناسان بوده است و نه در پاسخ به مطالبه ای عام یا خاص. توجه به ریشه های این وضعیت و آسیب شناسی و شناخت عوامل فرهنگی، مدیریتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دخیل در آن می تواند به رقم زدن فضای مطلوب و بسط و تعمیق گفتمان آمایشی به عنوان یک خرده گفتمان ذیل گفتمان پیشرفت در سپهر عمومی و در نظام برنامه ریزی بینجامد. شناسایی گره های موجود در مسیر گفتمان شدن رویکرد آمایش سرزمین و ارائه راهبردها و سیاست ها برای شکل گیری، بسط و تقویت گفتمان آمایشی در ایران و نهایتاً ارائه پیشنهادهای مشخص برای رعایت الزامات آمایش سرزمین در اجرای تدابیر سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هدف این مقاله است.
نقش حوزه علمیه قم در (تغییر) پیشرفت بینش سیاسی - اجتماعی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت فرهنگی اجتماعی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
73 - 87
حوزه های تخصصی:
«پیشرفت» ابعاد مختلف بینشی، ساختاری و رفتاری را شامل می شود. پیشرفت یک جامعه مرهون عوامل گوناگون داخلى و خارجى است. ازجمله عوامل داخلی بنیادین تأثیرگذار، مراکز علمى و مذهبى هر سامان سیاسی است. در ایران، حوزه علمیه قم یکى از نهادهاى علمى مذهبى تأثیرگذارى است که از بدو تأسیس نقش بنیادینی در پیشرفت و تحولات سیاسى اجتماعى این کشور ایفا کرده است. این نقش از دهه 1340 به دلایلى روند روبه رشد و فزاینده اى به خود گرفت. این نوشتار با روش ترکیبى توصیفی، تحلیلى و تفسیرى به دنبال تبیین نقش حوزه علمیه، علما و روحانیت در پیشرفت سیاسى اجتماعى جامعه ایران است. یافته هاى تحقیق نشان می دهد که حوزه علمیه قم و روحانیت به رهبرى حضرت امام خمینی(ره) در حوزه بینش تأثیر بسزایى در پیشرفت سیاسى اجتماعى این کشور داشته است. مطالعه در دو حوزه دیگر ساختاری و رفتاری، نیازمند تحقیق مستقلی است.
رابطه بین اجرای عدالت (در نظام حقوقی) و تحقق توسعه سیاسی درچارچوب ایده ی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
طرح وایده کلی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت بانگاه به هویت مذهبی، فرهنگی و ارزش های ملی کشورمان درراستای پیشرفت وتوسعه مطلوب توسط صاحب نظران بومی ارائه شده است. ازاین رو تحقق توسعه سیاسی در بستر این الگو، فرآیندی است که می تواند، زمینه و شرایط لازم برای نهادینه کردن امرمشارکت همه جانبه مردم در جامعه را فراهم نموده و در افزایش ظرفیت و کارایی حاکمیت و نظام سیاسی نقش اساسی داشته باشد. این پژوهش بر این فرض است که با بازشناسی زمینه های اجرای عدالت در نظام حقوقی و قضایی کشور و با بکارگیری راهبردهای قانون گرایی در عرصه های همگانی، بکارگیری اجرای عدالت در چارچوب قانون اساسی و بکارگیری عدالت اجتماعی مستمر در همه حوزه های مدیریتی کشور، می توان زمینه های تحقق سیاسی را دربستر این الگو فراهم نمود. ازاهداف پژوهش حاضر اینست که اهمیت تعهد و وجه التزام به اجرای عدالت، ضرورتاً باید الزاماتی را برای دولت و قدرت سیاسی در جامعه ایجاد نماید. ازاین رو باید در منظومه ی فکری این الگو، گفتمان سازی عدالت در اولویت قرارگرفته تا زمینه اجرای آنرا مبتنی بر برنامه ریزی وارزیابی فرصت ها، و ظرفیت ها فراهم نماید. از نتایج پژوهش حاضر این است که توسعه سیاسی مطلوب در چارچوب این الگو نوعی فرایند غایت گرای هدف دار است که، به عنوان حرکتی در طول زمان به سوی شرایط مطلوبی از ساختار زندگی سیاسی واجتماعی بوده و واجد بار ایدئولوژیک است. بنابراین ضرورت تحقق توسعه سیاسی در چارچوب این الگو مبتنی بر ارزش های اجتماعی و ملاحظات کنونی جامعه امکان پذیر است. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد اسنادی و مطالعات کتابخانه ای، داده های موردنیاز را فراهم نموده، وبا راهبرد توصیفی- تحلیلی به پژوهش می پردازد.
رابطه بنیان های الگوی اسلامی پیشرفت در جمهوری اسلامی ایران: از نظریه تا عمل (مطالعه موردی دهه اول انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
طراحی الگویی برای پیشرفت ایران در دوره معاصر یکی از دغدغه های اصلی پژوهشگران علوم اجتماعی بوده است. در این میان یکی از الگوهای مغفول مانده که دارای قابلیت های بومی است، الگوی پیشرفت مبتنی بر مکتب اسلام است. اساس الگوی اسلامی پیشرفت این است که نظام های زندگی بر اساس سنت اسلامی حفظ و به روز می شود و از این طریق پیشرفت حاصل می شود. از آنجایی که سنت اجتماعی ایران به ویژه در حیات جهانی جمهوری اسلامی ماهیت دینی دارد، مبانی الگوی اسلامی پیشرفت در جمهوری اسلامی بر اساس شاخص های برگرفته از دین در سیاست، اقتصاد و فرهنگ تنظیم شد. و میزان اجرای آن در دهه اول. انقلاب مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق ضمن پرداختن به این موضوع که ضرورت پیگیری الگوی واحد پیشرفت چیست و مشخص نمودن مبانی بنیادی آن، این سوال مطرح شد که شاخص های اساسی الگوی اسلامی پیشرفت کدامند و تا چه حد بوده اند. در دهه اول انقلاب مورد توجه قرار گرفت. آیا دولت ها قرار دارند؟ در پاسخ، نتایج تحقیق نشان داد که اساس الگوی اسلامی پیشرفت و حدود و ثغور آن بر اساس منابع و سنت اسلامی، در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، اساساً مبتنی بر پاسداری از دستاوردهای عادلانه است.
ویژگی های جامعه ی علمی کشور در جهت پیشرفت از دیدگاه امام خامنه ای (مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
گام اساسی برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی، پیشرفت علمی است. از همین رو هدف از پژوهش حاضر شناسایی ویژگی های جامعه ی علمی کشور در جهت پیشرفت از دیدگاه امام خامنه ای ( مدظله العالی) می باشد. جامعه آماری پژوهش را بیانات مقام معظم رهبری از سال 1390- 1401 تشکیل داده است که از میان آنها بیانات ایشان در دیدار با جامعه علمی کشور نیز مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش به منظور دستیابی به یافته-هایی دقیق از رویکرد کیفی با روش داده بنیاد استفاده گردید؛ که به این منظور از نرم افزار مکس کیودا 2020 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. پس از تمام خوانی داده ها در محیط نرم افزار و کدگذاری در سه مرحله و ادغام و حذف کدهای تکراری در نهایت، 204 کد باز و 5 کد محوری شناسایی شد که همگی در زیر مجموعه ی کد گزینشی ویژگی های جامعه ی علمی کشور در جهت پیشرفت از دیدگاه امام خامنه ای ( مدظله العلی) قرار گرفتند. بر همین اساس 58 کد در زمینه ی ویژگی های فردی، 47 کد در زمینه ی ویژگی های تخصصی، 23 کد در زمینه ی ویژگی های دینی و مذهبی، 32 کد در زمینه ی ویزگی های اعتقادی، 21 کد در زمینه ی ویژگی های فرهنگی و 22 کد در زمینه ی ویژگی های اجتماعی شناسایی شدند.
ژانوس توسعه گرایی در ایران؛ مقایسه نتایج سیاستگذاری نامتوازن توسعه در رژیم پهلوی و نظام جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، تبیین تفهمّی تأثیر نگرش های غیر فرهنگی به توسعه از سوی برخی دولتمردان در ایران، طی نیم قرن اخیر بود؛ چرا که این امر همواره موجب تضاد «شبه آنتاگونیستی» بین اقشار سنتی و مدرن جامعه ایرانی شده است. روش: روش تحقیق، توصیفی پسارویدادی است و جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی آمار و اسناد منابع رسمی صورت پذیرفته و تجزیه و تحلیل داده ها نیز به روش تحلیل گفتمانی «متون اجتماعی» است. یافته ها: بسیاری از سیاستگذاری های توسعه در کشور اگر چه ممکن است در ظاهر منجر به دگرگونی در شرایط موجود کشور شود و حتی برخی شاخصها را بهبود دهد، اما در تحلیل نهایی به واسطه ایجاد تضادهای بنیادین در جامعه ایرانی و اعمال حکمرانی «بد»، فاقد توانمندی لازم برای پیشرفت کشور خواهد بود. نتیجه گیری: بازتعریف مفهوم پیشرفت بر مبنای آموزه های نظریات حکمرانی خوب، آموزه های اخلاقی، آموزه های یکتاپرستی ایرانی و شیعی یکی از مهم ترین وظایف سیاستگذاران پیشرفت در کشور است.
طراحی الگوی سازمان متمدن برای دانشگاه لرستان: گامی برای نیل به الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به دنبال طراحی الگوی سازمان متمدن برای دانشگاه لرستان بر پایه الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت بود. روش: جمع آوری داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 16 نفر از خبرگان علمی و اجرایی و در بخش کمّی از طریق پرسشنامه و نظرسنجی از 234 نفر از کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه لرستان انجام شد. در بخش کیفی، تجزیه وتحلیل داده ها مبتنی بر روش تحلیل مضمون و در بخش کمّی، مبتنی برتکنیک مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: پس از پیاده سازی متون مصاحبه، 238عبارت کلیدی و66 مضمون پایه، استخراج و در 16 مضمون سازمان دهنده دسته بندی شدند و در نهایت، با طبقه بندی محتوایی این مضامین، چهار مضمون فراگیر حاصل شد. نتیجه گیری: استخراج ابعاد الگوی سازمان متمدن برای دانشگاه لرستان بر پایه الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، شامل توسعه سرمایه معنوی، عدالت محوری، توسعه منابع انسانی وکارآفرینی است.
نظریه اسلامی پیشرفت معنوی بر اساس مبانی انسان شناختی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : نظریات در باب پیشرفت، به ویژه در بعد معنوی، شامل اصول و مبانی ارزشی در حوزه مناسبات انسانی و متأثر از مبانی انسان شناختی به عنوان عامل و هدف معنویت است. بنابر این، هویت و عقلانیت تعریف شده برای انسان، بر مبانی نظریه پیشرفت معنویت تأثیرگذار است و هرگونه نظریه پردازی و الگوی اثباتی در این زمینه، مبتنی بر حوزه های ارتباطی انسان و همچنین شناخت نظام علّی و معلولی حاکم بر این مناسبات است. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش، کشف نظریه اسلامی پیشرفت فرهنگی در بعد معنویت بر اساس مبانی انسان شناختی علامه طباطبایی بود. روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش حکمی- اجتهادی، به دنبال کشف نظریه اسلامی پیشرفت معنوی بود که همان تبیین علّی روابط میان مبانی انسان شناختی و اصول بایسته نظام معنوی است و مبتنی بر داده های کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شد. یافته ها: مبانی انسان شناختی اسلامی با بیان نظریه فطرت و عقلانیت اسلامی و نگاه تشکیکی به مراتب وجودی انسان و اصل ذوابعاد بودن و اثبات حرکت جوهری و نیز اصل اجتماعی بودن انسان، ضرورت وجود معنویت در زندگی فردی و اجتماعی و ابتنای آن بر فطرت و لزوم تحقق عقلانی و وحیانی معنویت و در نهایت، ضرورت ایجاد جامعه معنوی را اثبات می کند. نتیجه گیری: ابتنای نظریه پیشرفت معنویت بر مبانی انسان شناختی علامه، این نظریه را به صورت همه جانبه و در تمام ابعاد مورد نیاز زندگی انسان تدوین می کند و با ایجاد زمینه برای حیات طیبه و گوارای انسانی، موجبات تعالی و تقرّب الهی و سعادت دنیوی و اخروی او را فراهم می کند.
موانع پیشرفت جوامع اسلامی از منظر علامه محمدتقی مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله پیشرفت و تعالی جوامع اسلامی، در شمار مهم ترین مسائل جهان اسلام است که اندیشمندان و متفکران مسلمان و غیر مسلمان درباره آن سخن گفته اند. علامه محمدتقی مصباح یزدی نیز به عنوان یک فیلسوف و اسلام شناس، با رویکرد فلسفی و دینی در این باره مطالب فراوانی مطرح کرده است. هدف: در این تحقیق، موانع پیشرفت جوامع اسلامی از منظر ایشان مطالعه شده است. روش: روش پژوهش در این تحقیق، توصیفی- تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به مکتوبات و بیانات علامه مصباح تنظیم شده است. یافته ها و نتایج: او موانع پیشرفت جوامع اسلامی را در چهار ساحت فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مورد توجه قرار داده است که مهم ترین آنها عبارتند از: عدم شناخت اسلام، سلطه فرهنگی بیگانگان، ضعف باورهای دینی، سطحی نگری و ظاهرگرایی، خودباختگی و تقلید کورکورانه، در ساحت فرهنگی؛ حاکمیت رهبران ناصالح، سلطه کفار و بیگانگان و تفکر جدایی دین از سیاست، در ساحت سیاسی؛ تعصبات نابجای مذهبی و قومی و نژادی، تفرقه و کشمکشهای اجتماعی و شکل گیری هویتهای جدید بر اساس ارزشهای غیر اسلامی، در ساحت اجتماعی و اسراف و تبذیر، رباخواری و دنیاطلبی و اشرافی گری خواص در ساحت موانع اقتصادی.
بررسی جایگاه توسعه سیاسی در نظام جمهوری اسلامی ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۶
229 - 242
حوزه های تخصصی:
توسعه به عنوان یکی از مهم ترین مفاهیم پیچیده و اساسی مورد توجه بسیاری از تحلیلگران بوده است. توسعه جنبه های مختلفی مانند رشد اقتصادی، تکامل اجتماعی و پیشرفت انسانی را در بر می گیرد. این شامل تغییرات مثبتی است که برای بهبود کیفیت زندگی افراد، استفاده کارآمد از منابع با در نظر گرفتن تناسب فرهنگی، اقتصادی و فناوری طراحی شده است. محققان توسعه را از طریق مراحل سازماندهی اجتماعی، از جوامع عشایری گرفته تا جوامع فراصنعتی دنبال می کنند و بر اهمیت نهادهای اجتماعی در تحریک پیشرفت تاکید می کنند. مفهوم توسعه از تمرکز صرف بر رشد اقتصادی به یک رویکرد کل نگرتر تبدیل شده است که شامل برابری، عدالت، پایداری و بهبود کیفی در زندگی مردم است. تفاوت بین کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه که به «شکاف توسعه» معروف است، موضوع اصلی ادبیات توسعه است. سوال پژوهش حاضر این است که توسعه سیاسی در نظام جمهوری اسلامی ایران چه روند و جایگاهی دارد؟ می توان اذعان نمود تحولات سیاسی در ایران تحت تأثیر رویدادهای تاریخی مهمی مانند حمله اعراب، ظهور صفویان و انقلاب اسلامی شکل گرفته است که چشم انداز دینی-سیاسی کشور را دگرگون کرد. طی چند دهه گذشته، ایران چالش هایی را در دستیابی به رشد اقتصادی فراگیر، سرکوب سیاسی و تخریب محیط زیست تجربه کرده است. در دوران پس از انقلاب، علیرغم موانعی که وجود داشت، تلاش هایی برای توسعه فرهنگی-سیاسی صورت گرفت که منجر به تحولات مثبت در فضای سیاسی کشور شد. دولت ایران از بدو تأسیس جمهوری اسلامی رویکردهای مختلفی را برای توسعه سیاسی با تمرکز بر همسویی سیاست ها با اهداف انقلابی دنبال کرده است. در حالی که دموکراسی همچنان یک هدف برای بسیاری از ایرانیان است، شکلی که ممکن است در آینده به خود بگیرد هنوز نامشخص است.
نقش الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در شکل گیری تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
117 - 140
حوزه های تخصصی:
تمدن نوین اسلامی که اصطلاحی نوظهور محسوب می شود، در سال های اخیر توسط حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر انقلاب اسلامی مطرح شده و ناظر بر این نکته است که پیروزی انقلاب اسلامی یک نقطه عطف برای تغییرات عظیمی است که در نهایت می تواند به شکل گیری تمدنی نوین در جهان اسلام منتهی شود. یکی از الزامات مهم دستیابی به تمدن نوین اسلامی، برخورداری از الگویی اسلامی ایرانی برای پیشرفت است. بر این اساس ارائه الگویی که مطابق با آموزه های اسلامی، ضمن حفظ فرهنگ و ارزش های بومی، عوارض و پیامدهای ناگوار الگوهای غربی را هم نداشته باشد و جنبه های مادی و معنوی پیشرفت را در بر گیرد، مسئله مهمی است که می تواند در نهایت به تمدن نوین اسلامی ختم شود. با توجه به اهمیت موضوع، مقاله حاضر در صدد است با استفاده از روش توصیفی تحلیل به این سوال پاسخ دهد که «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت چه نقش و تاثیری می تواند در شکل گیری تمدن نوین اسلامی ایفا کند؟» در پاسخ به این سوال، فرضیه بحث چنین تبیین شده که «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با تاکید بر معنویت متکی بر دین اسلام می تواند زمینه ساز شناخت استعدادها و بهره گیری مناسب از آن ها و پیشرفت مطلوب در همه ابعاد و با کمترین آسیب شود و تاثیر شگرفی بر شکل گیری تمدن نوین اسلامی بگذراد.»
انقلاب اسلامی؛تحقق الگوی اسلامی پیشرفت در همبستگی مبتنی بر عدالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی انقلاب اسلامی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
107 - 136
حوزه های تخصصی:
ابعاد مختلف الگوی ایرانی/ اسلامی مورد تأکید مقام معظم رهبری ، توجه به مسائل و خطوط اصلی زندگی مانند «امنیت، عدالت، رفاه، آزادی، حکومت، استقلال وعزت ملی»که از جمله اهداف انقلاب اسلامی است، را ایجاب می کند. نیل به چنین هدف های والائی که منجر به رشد و پیشرفت جامعه می گردد،چه بسا جز در سایه وجود انسجام، یگانگی و اتحاد مردم ،از طریق دیگری حاصل نشود.از آن جا که قدرت شگرف اقناعی عادلانه بودن ساختار در گسترش روحیه خیرخواهی اجتماعی در آحاد مردم نقش موثری دارد،تقویت این روحیه جمعی پشتوانه قدرتمندی برای مشروعیت سیاسی حاکمیتی است که بنیان آن بر عدل استوار است.با توجه به رابطه مستقیم بین مشروعیت و کارآمدی،توفیق نظام سیاسی در اجرای عدالت جهت پیشبرد و شکوفائی جامعه، را دو چندان خواهد کرد.با عنایت به این مهم و نقش تعیین کننده عدالت در ایجاد همبستگی اجتماعی، این نوشتار در پاسخ به این سوال که "چگونه همبستگی و عدالت می تواند در تحقق ایده بلند الگوی ایرانی/اسلامی نقش داشته باشند؟" می کوشد تا در پاسخ به آن، صحت فرضیه"نمود تحکیم رابطه دیالکتیک گونه بین عدالت و همبستگی در خیرخواهی اجتماعی ،ضمن افزایش میزان مشروعیت سیاسی ، تمهید روند پیشرفت را موجب گردد" را مورد سنجش قرار دهد.نتائج حاصل از این پژوهش گواه آن است که در صورت بنیان چارچوب تئوریک پیشرفت کشور بر مقوله عدالت به مثابه خیری همگانی مطرح در الگوی اسلامی پیشرفت، با ایجاد زمینه برای نیل آحاد اجتماع به فرصت های برابر اجتماعی،همبستگی ملی پشتوانه تقویت نهاد قدرت در این عرصه خواهد بود.