مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
پیشرفت
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳
111 - 132
حوزه های تخصصی:
نحوه دستیابی به وضع مطلوب فرهنگ سیاسی بر پایه هویت از منظر مقام معظم رهبریa، دل مشغولی این مقاله است. ازاین رو، با این پرسش روبه رو هستیم که چگونه می توان به وضع پیش گفته دست یافت؟گمان آن است که با تأکید بر هویت دینی، بتوان چهارچوب لازم برای گذار به وضع مطلوب را تدارک دید. ارائه یک قالب اجرایی مبتنی بر راهکارهای مختلف در ابعاد چهارگانه عدالت، پیشرفت، استقلال و آزادی، مقصود نویسندگان را تشکیل می دهد. برای نیل به این هدف، نخست وضعیت موجود فرهنگ سیاسی مد نظر قرار می گیرد، سپس به بررسی وضعیت مطلوب فرهنگ سیاسی اشاره می شود و درنهایت، راه های گذار از وضعیت موجود به مطلوب با تأکید بر نقش هویت ایرانی-اسلامی بررسی می شود. از یافته ها می توان به این نکته اشاره کرد که ذات فرهنگ سیاسی - اسلامی - ایرانی به رغم کاستی های فراوان از هویت کافی برای شکوفایی تمدن اسلامی برخوردار است؛ زیرا می تواند به منشأ، هدف و مقصد خلقت انسان پی ببرد به آن پاسخ دهد و به کمک آن مراحل پنچ گانه نیل به تمدن اسلامی را پیمود.
رویکرد تمثیلی در معرفت شناسی تکاملی: نقد و بررسی دیدگاه مایکل روس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه علم سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
153-183
حوزه های تخصصی:
دو رویکرد اصلی در معرفت شناسی تکاملی وجود دارد: رویکرد تمثیلی یا اسپنسری، رویکرد تحت اللفظی یا داروینی. در رویکرد نخست تلاش برای نشان دادن این است که فرایند رشد فرهنگ و علم، شبیه به فرایند اصلی رشد جانداران در زیست شناسی و بر اساس انتخاب طبیعی است، در حالی که در رویکرد دوم تلاش برای نشان دادن این است که نه تنها رشد و تکامل فیزیکی حیوانات و انسانها، محصول و نتیجه انتخاب طبیعی است، بلکه رشد ساختارهای ذهنی آنها نیز محصولِ انتخاب طبیعی است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که آیا مدعا و استدلال های روس در رد رویکرد تمثیلی از قوّت کافی برخوردار است یا نه. اندیشمندان زیادی از این رویکرد حمایت کرده اند، از جمله کارل پوپر، توماس کوهن، استفن تولمین، دونالد کمبل و دیوید هال. روس بر این باور است که اگرچه میان رشد موجودات زنده و رشد معرفت بشری شباهت هایی وجود دارد، لکن تفاوت های قابل توجهی در پیشرفت و روند تصادفی میان آنها نیز وجود دارد که باعث می شود این رویکرد با شکست روبرو شود. ما در این نوشتار با مدعای روس مبنی بر ناکارآمد بودن معرفت شناسی تمثیلی موافقیم، اما بر این باوریم که استدلال های وی در نفی دیدگاه پاره ای از معتقدان به معرفت شناسی تمثیلی همچون کوهن و کمبل از قوت کافی برخوردار نیست.
پیش بینی پیشرفت و مسئولیت پذیری براساس ادراک شایستگی، تاب آوری و نوجویی دربین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
219-232
حوزه های تخصصی:
زمینه : در خصوص ارتباط میان پیشرفت و مسئولیت پذیر با ادراک شایستگی، تاب آوری و نوجویی پژوهش های اندکی وجود داشته و ماهیت این روابط دقیقاً مشخص نیست. به عبارتی دیگر، هنوز مشخص نیست که آیا پیشرفت و مسئولیت پذیری متأثر از ویژگی های شخصیتی نوجویی، ادراک شایستگی و تاب آوری می باشد. هدف : تحقیق حاضر بررسی نیاز به پیشرفت و مسئولیت پذیری براساس ادراک شایستگی، تاب آوری و نوجویی در دانشجویان صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر کاربردی و از نظر روش از نوع پژوهش های همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 987 نفر دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران و نمونه پژوهش شامل 350 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. و داده های بدست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار گردآوری تحقیق شامل پرسش نامه انگیزه پیشرفت هرمنس (1977)، پرسشنامه سنجش مسئولیت پذیری کالیفرنیا (1987)، مقیاس ادراک شایستگی هارتر (1985)، مقیاس تاب آوری کانر - دیویدسون (2003) و پرسشنامه سرشت و منش کلونینگر (1994) بود. یافته ها : نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر نشان داد که؛ ادراک شایستگی و تاب آوری و نوجویی با متغیر نیاز به پیشرفت رابطه مستقیم و معنی داری دارند. هم چنین، ادراک شایستگی، نوجویی و تاب آوری با متغیر مسؤولیت پذیری رابطه مستقیم و معنی داری دارند. ادراک شایستگی و نوجویی، می تواند میزان نیاز به پیشرفت تحصیلی را به طور معنی داری در سطح (0/001 p< ) پیش بینی کند. تاب آوری نمی تواند میزان نیاز به پیشرفت تحصیلی را به طور معنی داری پیش بینی کند. ادراک شایستگی و تاب آوری نمی تواند میزان مسئولیت پذیری را پیش بینی کند و نوجویی می تواند میزان مسئولیت پذیری را به طور معنی داری در سطح (0/001 p< ) پیش بینی کند. نتیجه گیری: می توان گفت ادراک شایستگی و نوجویی به عنوان جزئی از ویژگی های شخصیت قدرت پیش بینی کنندگی عادت ها، رفتارها و یا عملکرد افراد را در شرایط متفاوت دارند.
تاثیر توسعه حرفه ای معکوس برپیشرفت نو معلمان زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادگیری معکوس رویکرد تقریبا جدید ی در تدریس است که در آن جایگاه سخنرانی معلم درکلاس و انجام تکلیف در منزل با هم جا به جا می شود، به عبارت دیگر آشنایی با درس و درک آن در بیرون کلاس اتفاق می افتد و انجام تمرین و تکلیف در داخل کلاس رخ می دهد. از این رویکرد می توان در برنامه پیش از خدمت نو معلم های بهره مند شد. این مقاله به بررسی توسعه حرفه ای معکوس بر پیشرفت نو معلمان زبان انگلیسی پرداخته است. به این منظور 150 نو معلم از موسسه های مختلف و مدارس غیر انتفاعی روشنگر و تزکیه در منطقه 2 شهر تهران به روش هدفمند انتخاب شدند. معلم ها در دو گروه آزمایش و کنترل قرارداده شدند. بر اساس نیاز سنجی که انجام شد، دوره «مدیریت کلاس» به مدت 6 هفته برای گروه آزمایش به وسیله سیستم مدیریت یادگیری « فرهنگیادا» و به شکل معکوس و برای گروه کنترل این دوره به شکل سنتی برگزار شد. برای بررسی پیشرفت نو معلم ها و به دست آوردن داده، پیش- آزمون و پس- آزمون برگزار شد. نتایج به دست آمده از داده ها نشان داد که معلم ها در کلاس توسعه حرفه ای معکوس پیشرفت بهتری در مقایسه با معلم های کلاس سنتی داشتند.
بررسی میزان رضایت شغلی بین معلمان زن و مرد مقطع متوسطه اول شهرستان کهنوج در سال تحصیلی 1391-1392
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۴) جلد اول
81-91
حوزه های تخصصی:
یکی از نیازهای اساسی جامعه بشری نیاز به تعلیم و تربیت است که در حال حاضر این رسالت خطیر را قشر عظیمی از زنان و مردان بر عهده دارند. با پیشرفت همه جانبه علم و تکنولوژی در تمامی عرصه ها؛ توقع افزایش رفاه، آسایش و رضایت از زندگی یکی از مولفه های اصلی افراد محسوب میشود. در این میان رضایت شغلی یکی از مولفه های بسیار مهمی است که تاثیر بسزایی در موفقیت شغلی دارد. رضایت شغلی باعث افزایش کارایی و نیز آرامش روحی و روانی افراد می گردد. آموزش و پرورش به عنوان نهاد رسمی تعلیم و تربیت که در میان سایر نهادها بیشترین نیروی انسانی را به خود اختصاص داده، عهده دار تعلیم و تربیت قشر عظیمی از نوجوانان و جوانان است. آموزش و پرورش در این عرصه همانند سایر نهادها تلاش می کند تا ابتدا کارکنانی توانمند، دارای بهره وری بالا، متعهد و باانگیزه را پرورش دهد تا زمینه رشد فراگیرانش در فرایند یاددهی و یادگیری مهیا شود.رضایت شغلی می تواند رضایت از زندگی افراد را افزایش دهد و وسیله رسیدن به مقصود را فراهم سازد. هدف این پژوهش بررسی میزان رضایت شغلی بین زنان و مردان مقطع متوسطه اول شهرستان کهنوج است. روش تحقیق در این پژوهش،روش پیمایشی است.جامعهآماری این پژوهش تمام زنان و مردان شاغل در مقطع متوسطه اول شهرستان کهنوج در سال تحصیلی1392-1391 است؛ به لحاظ کثرت جامعه هدف،افراد مورد مطالعه به روش نمونه گیری علمیِ تصادفی ساده انتخاب شده است،سپس پژوهش در جمعیتِ نمونه صورت گرفت؛ آنگاه نتایج پژوهش در جمعیت کل تعمیم داده شد.ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است.
مقایسه میزان اثر تدریس به روش سنتی و تدریس به کمک دست سازه ها بر انگیزش پیشرفت در زیست شناسی پایه دهم رشته علوم تجربی در شهرستان فریدن در سال تحصیلی 1395-1396
حوزه های تخصصی:
همگام با پیشرفت و توسعه علوم و فناوری شاهد دگرگونی هایی در فلسفه، محتوا و روش های آموزشی هستیم. رویکردهای سنتی جای خود را به رویکردهای نوینی نظیر ساختن گرایی داده است.به همین دلیل بهترین سرمایه گذاری در آموزش وپرورش توجه بیشتر به شیوه های نوین آموزشی است.یکی از این شیوه ها استفاده از دست سازه ها می باشد. از طرفی دیگر درزمینه تربیتی، معلمان می توانند با اعمال شیوه های مناسب، انگیزش پیشرفت را در دانش آموزان شناسایی و آن را رشد دهند. لذا در این پژوهش به بررسی مقایسه میزان تأثیرگذاری روش تدریس به کمک دست سازه ها بر انگیزه پیشرفت نسبت به روش سنتی در زیست شناسی پایه دهم پرداخته شده است. شیوه تحقیق از نوع شبه آزمایشی به روش طرح 4 گروهی سولومون می باشد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر پایه دهم فریدن در سال تحصیلی 1396-1395 است. نمونه آماری شامل چهار گروه که مجموعاً 103 نفر هستند و به روش خوشه ای صورت گرفته و اختصاص آن ها به گروه آزمایش و گواه کاملاً تصادفی است. در گروه های آزمایش تدریس همراه با استفاده از دست سازه ها و در گروه های گواه تدریس به روش سنتی بوده است. نتایج حاصل از تحلیل آماری در سطح 5% تفاوت معنی داری رابین گروه های گواه و آزمایش نشان می دهد؛ که نشان دهنده مؤثر بودن استفاده از دست سازه ها روی انگیزش پیشرفت نسبت به روش سنتی است.
نقدی بر آموزش علوم پایه در ایران معاصر
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، آموزش علوم پایه را در دوران معاصر ایران با قرون گذشته، مخصوصاً دوره شکوفایی علمی ایران که همزمان با قرون وسطی در اروپا و غرب است، مقایسه و نقاط قوت و ضعف آموزشی این دو دوره بیان گردید. اولین ضعف در حوزه علوم مربوط به حفظ و نگهداری داشته های علمی دانشمندان قدیمی ایران است. ضعف های مدل های آموزشی دوران معاصر که شامل سبک آموزش (اصوالگرایانه)، تخصص گرایی صرف، دید جزئی نگر به علم و عدم توجه به مفاهیم فیزیکی است، بیان شد. این ضعف ها باعث کاهش استقبال دانش پژوهان و علاقمندان از رشته های علوم پایه، خصوصاً رشته فیزیک شده است. عدم شناخت متقابل هدف و عدم مبادله اطلاعات بین دانشمندان علوم پایه و مهندسین علوم باعث کندی پیشرفت صنعت و تکنولوژی در کشور شده است. در این مقاله این ضعف ها را بیان و راه حل های پیشنهادی را ارائه نموده ایم.
ایده «کارل لُویت» درباره مبانی الهیاتیِ اندیشه تاریخی- سیاسی «روشنگری» در بستر سنت ضدروشنگری آلمانی و منتقدان آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۸
109-137
حوزه های تخصصی:
اندیشه «روشنگری» از همان آغاز در سده هجدهم به کانون تأمل و تفکر اروپایی تبدیل شد. واکنش ها به جریان روشنگری متفاوت بوده است. در نیمه نخست سده بیستم در آلمان، گفتار ضدروشنگری به واسطه متفکرانی مانند هایدگر، اشمیت، آدورنو، هورکهایمر و کارل لُویت، انتقادهایی رادیکال علیه اندیشه روشنگری در حوزهای گوناگون فلسفی، سیاسی و تاریخی مطرح کرد. در این پژوهش، براساس رویکرد «زمینه–متن محور» اسکینر به بررسی ایده کارل لویت درباره اندیشه تاریخی-سیاسی روشنگری خواهیم پرداخت. پرسش این پژوهش این است که «ایده کارل لُویت درباره مبانی الهیاتی اندیشه تاریخی-سیاسی روشنگری در چه زمینه ای شکل گرفت و مدعا و نیّت مؤلف در طرح آن چیست؟». می توان گفت که ایده لُویت در بستر سنت ضدروشنگری آلمان نیمه نخست سده بیستم شکل گرفت. او فلسفه مدرن تاریخ و مفهوم پیشرفت را صورت سکولارشده الهیات تاریخ و مفهوم مشیت می داند. لویت با این مدعا تلاش دارد تا اندیشه روشنگری را با طرح ریشه های الهیاتی برای آن، نامشروع و خطا معرفی کند. به نظر می رسد که تبعات پذیرش ایده لویت می تواند مفروضات اندیشه تاریخی-سیاسی مدرن به ویژه درباره مفهوم «پیشرفت» را با چالشی اساسی به عنوان سکولارشده مفاهیم الهیاتی مواجه کند. به این معنا که اندیشه مدرن توان طرح خود به عنوان اندیشه ای مستقل را ندارد. درمقابل، سانتو ماتزرینو، هانا آرنت و هانس بلومنبرگ، مبانی نظری و روش لُویت را مورد نقدهای اساسی قرار داده و آن را با تردیدهایی جدی مواجه کرده اند.
کارکرد قصص قرآنی در تحلیل آینده نگاری راهبردی (نمونه داستان بنی اسرائیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله پیشرفت با نظر به عینیت آن در موقعیت های زمانی و مکانی، نیازمند الگوی معین با رویکرد آینده نگری و آینده نگاری است. نقش آموزه های دین در آینده نگاری تمدنی، یک مسئله محوری و راهبردی در دوره معاصر است. برجسته ترین فصل آموزگاری آینده نگاری دینی، رخدادهای تاریخ تمدنی و به طور خاص، قصص هستند. رویکرد آینده نگاری به مدد قصص، اصلی بنیادین در مبانی فلسفه دین (نظام انتظار از دین و نیاز به دین) است. قصه قرآنی یک منظومه گفتمانی است که رویدادهای مؤثر در تحول فرد، جامعه و تمدن را پیش رو می گذارد و هدف آن قرار دادن مخاطب در موقعیتی است که با انتخاب و اختیار خود در مسیر رشد قرار گیرد تا آینده خود، جامعه و تمدن را در سمت و سوی آرمان الهی رقم زند. این مقاله با پرسش اصلی «چیستی آینده نگار قصص قرآنی»، با روش تحلیل محتوا به نظریه آینده نگاری برآمده از قصص قرآنی می پردازد و بر آن است که پژوهش کارکرد آینده نگار از قصص تمدنی، یک ساحت راهبردی نه فقط در حوزه پژوهش هنجارین، بلکه در حوزه تحقیق و توسعه آینده نگار نیز هست. یافته های پژوهش حاکی از آن است که آینده نگری تا آینده نگاری، فصل راهبردی فلسفه قصه قرآنی است و قصه قرآنی ظرفیتی معرفت شناخت و روش شناخت در پیشنهاد رویکرد آینده نگار راهبردی دارد.
تحلیل انتقادی دیدگاه دکتر شریعتی درباره تقابل اسلام ایدئولوژیک و اسلام فرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۵
169-188
مسئله عقب ماندگی و پیشرفت جوامع اسلامی از جمله مسائل مهمی است که ذهن بسیاری از اندیشمندان مسلمان را به خود مشغول نموده و هر کدام از منظری تلاش نموده اند ضمن بررسی عوامل عقب ماندگی، راهی برای برون رفت از این مشکل بیابند. این نوشتار درصدد است با روش تحلیلی، انتقادی، دیدگاه دکتر شریعتی در مورد این مسئله را مورد واکاوی قرار دهد. شریعتی، عقب ماندگی و پیشرفت جوامع اسلامی را به دو نوع اسلام، یا به تعبیر دیگر دو نوع قرائت از اسلام گره می زند. از نظر او، اسلام فرهنگی عامل اصلی عقب ماندگی و در مقابل اسلام ایدئولوژیک، عامل پیشرفت مسلمانان در گذشته، اکنون و آینده بوده و می باشد. تمرکز بر تربیت عالم و مجتهد، گذشته گرایی، رویکرد محفافظه کارانه و سکولاریسم از ویژگی های اسلام فرهنگی است که موجب انحطاط و عقب ماندگی می شود. در مقابل، روشنفکر و مجاهد ساختن، رویکرد انقلابی، نگاه به آینده و اعتقاد به جدایی ناپذیری دین از سیاست از شاخصه های اسلام ایدئولوژیک است، به همین دلیل موجب پیشرفت جوامع اسلامی می گردد. نگارنده معتقد است علاوه بر نقدهایی که بر نوع قرائت ایدئولوژیک شریعتی از دین وارد است، اصل این دوگانه سازی و ایجاد تقابل بین اسلام ایدئولوژیک و اسلام فرهنگی و ارتباطی که وی بین این دو نوع اسلام با پیشرفت و انحطاط برقرار می نماید نیز محل تأمل و نقد است.
نظریه ای برای فهم چرایی، چیستی و چگونگی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مبتنی بر روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
491 - 518
حوزه های تخصصی:
از آنجا که آثار مختلفی در خصوص الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت منتشر شده؛ این مقاله تلاش دارد تا با استفاده از روش فراترکیب، نظریه ای منسجم و فراگیر در خصوص چیستی و چرایی این الگو ارائه دهد. یافته این پژوهش حکایت از آن دارد که این الگو در پاسخ به حل مشکلات نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته و ریشه مشکل را فقدان انسجام نظری در خصوص نقش مؤلفه های اسلامی ایرانی در پیشرفت معطوف به غایات انسان شناسی اسلامی، می داند و لذا بر ارائه خوانشی واحد و مقبول از نسبت دین و توسعه تأکید دارد. ارکان اصلی این الگوی پیشنهادی عبارتنداز: «تقویت خوانش اسلامی سیاسی فقهی» از «مردم سالاری دینی کارآمد»، «نقش محوری قدرت اقتصاد ی»، «ضرورت تقویت هویت دینی و ملی» و بالاخره «هم سویی با علم و فناوری». محققان مجموع یافته های تحلیلی را ذیل عنوان کلان «نقشه ای منسجم و نظری برای ارتقاء قدرت ملی و بین المللی جمهوری اسلامی ایران به منظور نیل به الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت»، سامان دهی و ارائه نموده اند.
موانع بینشی پیشرفت اجتماعی از منظر نهج البلاغه
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
17 - 38
حوزه های تخصصی:
پیشرفت از اصلی ترین دغدغه های اجتماعی بشر می باشد و به گونه ای که هر جامعه ای با ترسیم ضوابط، تعیین معیارها، به کارگیری عوامل کارآمد، فراهم سازی شرایط مساعد و شناسایی موانع در صدد پیشرفت اجتماع خویش است، اسلام دینی وحیانی است که آموزه های آن در آیات قران و احادیث معصومین منعکس شده است. که راهنمای انسان برای کسب سعادت دنیوی و اخروی و از جمله پیشرفت می باشند ، نهج البلاغه که در بردارنده میراث ارزشمند امام علی(ع) است، پس از قرآن کریم و احادیث نبوی، مهمترین منبع شناخت اسلام و ارزش های دینی می باشد. از جمله مباحثی که در آن پرداخته شده مباحث مربوط به عوامل و موانع پیشرفت اجتماعی است که در این تحقیق موانع بینشی پیشرفت اجتماعی از منظر نهج البلاغه مورد بررسی قرار گرفته است یافته های تحقیق حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری کتابخانه ای مطالب صورت گرفته است حاکی از آن است که مهمترین موانع بینشی پیشرفت اجتماعی از منظر نهج البلاغه عبارتند از: سطحی نگری، شخصیت زدگی، خرافه گرایی، منفعت طلبی، ریاست طلبی، تفسیری به رأی، تفکر جبر گرایی، عدم عبرت آموزی، بی توجهی به نتایج اعمال، پیروی از امیال نفسانی، فقر ، اختلاف و پراکندگی.
آسیب های بینشی پیشرفت از منظر قرآن کریم
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
47 - 61
حوزه های تخصصی:
رشد و پیشرفت از جمله مفاهیمی است که انسان همواره به دنبال آن است و می کوشد تا خویش را در مسیر آن قرار داده و از آن منحرف نگردد. بشر برای زندگی دنیوی و اخرویش اهدافی را تعیین و به سوی آن ها حرکت می کند. اگر اهداف به درستی تعیین و راه صحیح برای رسیدن به آن انتخاب گردد، و از آسیب های این مسیر به طور کامل اطلاع حاصل شود، می تواند انسان را در مسیر پیشرفت قرار داده و او را به اهداف مورد نظرش برساند. قرآن کریم به عنوان کتاب هدایت پس از ترسیم کردن اهداف دنیوی و اخروی انسان، به بیان لوازم رسیدن به این اهداف پرداخته است. در نگاه قرآن کریم، از جمله بایسته هایی که رسیدن به اهداف را میسر می سازد، شناخت کامل از آسیب ها است؛ شناختی که با دانستن چگونگی رفع و دفع آن همراه باشد. آسیب های بینشی، مهم ترین آسیب های پیشرفت هستند که قرآن بر لزوم شناخت آن تأکید نموده و راه های مبارزه با آن را نیز درآیات فراوانی مطرح کرده است. در منطق قرآن، ظاهر نگری، خرافه پرستی، تحجر، تعصب، و استبداد، از جمله مهم ترین آسیب های بینشی پیشرفت به شمار می آید. این کتاب آسمانی به نقش عوامل معنوی در پیشرفت اشاره کرده و نگرش پوزیتویستی به جهان هستی و عوامل دخیل در رخدادهای آن را آسیبی جدی در مسیر پیشرفت می داند. خداوند متعال با بیان برخی سختی ها و مشکلات در مسیر پیشرفت، به نقش مخرب خرافات و تعصبات بی مورد توجه داده است و انسان ها را از ناامیدی و یاس پس از برخورد با مشکلات و شکست، بر حذر می دارد.
حقوق همبستگی از منظر سند الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت به مفهوم رشد همه جانبه و تدریجی بخشهای مختلف جامعه از بعد مادی ومعنوی رسیدن به وضعیت مطلوب می باشد که ابعاد مختلف این پیشرفت باید در یک سند بلند مدت و دقیق مشخص و برنامه ریزی شود و به عنوان یک سند بالادستی مورد تاکید قرارگیرد.سند الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت نیز بر این اساس درحال تدوین می باشدکه برای 50 سال آینده کشور برنامه ریزی می کند.این مقاله به دنبال پاسخ به این سوال است که آیا تدوین حقوق همبستگی درسند الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت ضرورت دارد؟همچنین این فرضیه مطرح می شود که با توجه به ضرورت ارتباط با جامعه بین المللی برای رسیدن به پیشرفت درعصرکنونی،مشخص شدن جایگاه حقوق همبستگی درمهمترین سند پیشرفت کشور ضرورتی انکار ناپذیر می باشد.در نتیجه تدوین این مفاهیم درسند موجب شفاف سازی ارتباط جمهوری اسلامی ایران باکشورهای اسلامی وجامعه بین المللی شده که اسناد زیر بخشی نیز برنامه ریزی دقیقی در این زمینه می توانند انجام دهندو پیشرفت در مفهوم ایرانی اسلامی محقق شود.
نحوه اثرگذاری معنویت بر رشد و پیشرفت اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس آموزه های اسلامی و نتایج تجربه صدر اسلام و انقلاب اسلامی، تقویت معنویت به معنای تعمیق ایمان و تقوا در جامعه، مهم ترین زیرساخت و عامل پیشرفت اقتصادی است. معنویت، حالت باطنی ناشی از عمق یافتگی باور به خداوند متعال و احساس وجود او در زندگی است. برپایه این تعریف، اقتصاد متعارف به دلیل ابتناء بر سکولاریسم، امانیسم و لیبرالیسم، و انحصار منابع شناخت به حس و تجربه، «اقتصاد معنوی» یا «سرمایه معنوی» را بر نمی تابد. بر اساس یافته های مقاله که با روش تحلیلی توصیفی انجام شده، وجود ایمان و تقوی در انسان در گام اول بهره وری نیروی انسانی را ارتقا می بخشد. با تعمیق ایمان و ارتقای تقوی، روحیه جهادی در نیروی انسانی شکل گرفته، فرهنگ جهادی با ارتقای مضاعف در انگیزه نیروی انسانی، بهره وری و کارآیی موجب شکل گیری کار و حرکت جهادی خواهد شد و از این طریق پیشرفت اقتصادی مضاعف را به ارمغان خواهد آورد. انسان مؤمن و پرهیزگار، در استفاده صحیح، دقیق و کارآ از سرمایه های طبیعی، فیزیکی و دارایی پولی سرآمد است. جامعه معنوی، رکود، توقف و ایستایی و عدم استفاده بهینه از امکانات و همچنین ساختارها و نهادهای ناکارامد را بر نمی تابد. بنابراین، معنویت از مسیر انگیزه، با تغییر رفتار، ساختارها را بازتعریف و نهادهای جامعه، به ویژه نهاد حکمرانی و بازار را در جهت پیشرفت دگرگون می سازد.
نگرشی بر تمدن نوین اسلامی از منظر آیت الله خامنه ای و حضرت آیت الله جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامیِ امتداد بخش انقلابِ اسلام ناب، معجزه ای الهی در قرن معاصر بود که امیدی بر استقرار حاکمیت الهی از طریق عزت بخشی به مظلومان در جهان و نابودی ظالمان شد و خواهد بود ان شالله. آرمان و والاترین هدف این انقلابِ اسلام ناب، ایجاد تمدن نوین اسلامی برای طلوع خورشید ولایت عظمی ارواحنا فدا است که در آستانه ی گام دوم انقلاب، توسط راهبر آن، رهبر معظم انقلاب اسلامی تکرارِ مکرر شده و بار آن بر دوش جوانان ایمانی گذاشته شد. تحقق مأموریت تمدن اسلامی نیاز به بازشناسی مفاهیم، مراحل و راه های رسیدن به آن داشته و این نیازمند مجاهدت علمی، مطالعاتی است و چه بهتر آنکه شرح و بازشناسی مفاهیم این مأموریت از مرجع اسلام یعنی قرآن و بیان مفسرین انقلابی باشد. این نوشتار ضمن بررسی اجمالی مفهوم شناسی به بررسی زوایایی از تمدن اسلامی از منظر آیت الله خامنه ای و آیت الله العظمی جوادی آملی پرداخته که تمدن را به عنوان پیشرفتی همه جانبه و تمدنی در تقابل تمدن مادی غرب معرفی نموده و به بررسی ارکان تمدن اسلامی پرداخته خواهد شد و نوع تحقیق حاضر تحلیلی و توصیفی با روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی می باشد.
عوامل بینشی و گرایشی پیشرفت فرهنگ از دیدگاه علامه طباطبایی
منبع:
فرهنگ پژوهش تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲ ویژه علوم اجتماعی
37 - 64
حوزه های تخصصی:
فرهنگ عبارت است از «معرفت مشترک مکتسب و لوازم آن» این تعریف معنای عامی است که احساس، عاطفه، گرایش، اعتقاد، عادات و آداب را شامل می شود و ارزش ها و نمادها و هنجارها و ساختارها و حتی عناصر مادی نیز تجلیات همین معرفت هستند.این فرهنگ دو لایه درونی و بیرونی دارد. در لایه بیرونی جهان بینی و ارزش ها و باورها و گرایش ها نقش برجسته دارند و در لایه بیرونی هم ساختارها و هنجارهای متاثر از آنها.کلیدی ترین نقطه در پیشرفت یا انحطاط فرهنگ، حوزه بینشی و معرفتی است و شناخت عوامل آن کمک شایانی در ارزیابی و تحلیل تغییرات بنیادین فرهنگ می کند. علامه طباطبایی و شاگردان ایشان بعنوان مفسر و فیلسوف اجتماعی تحلیل های عمیقی در این موضوع دارند و بررسی نظرات ایشان کمک زیادی به شناخت نظریات دینی و اسلامی در موضوع پیشرفت فرهنگ یا انحطاط آن می کند. در این مقاله به ذکر چند محور از عوامل بینشی و معرفتی که موجب پیشرفت فرهنگ از دیدگاه علامه و شاگردانشان می شود پرداخته خواهد شد.
بررسی دوره ی اقتدار هخامنشیان (نظام های موجود در اداره حکومت هخامنشی)
در ایران عزیز ما نیز از چند هزار سال قبل، گذشتگان، بزرگان و دلسوزان این مرز و بوم به گواهی اسناد و مدارک تاریخی چنانکه در این مقاله به طور مختصر اشاره شده است با کار و تلاش فراوان و قابل ستایشی که به عمل آورده اند، اقدامات زیادی در جهت تامین و رفاه اجتماعی مردم این سرزمین مقدس انجام داده اند که بدون شک افتخاری برای بشریت و به خصوص ملت ایران است .این مقاله قصد دارد به طور بسیار مختصر گوشه ای از اقدامات صورت گرفته توسط ایرانیان را تنها و تنها درباره «رفاه و تامین اجتماعی» در دوره هخامنشیان را مورد بحث و بررسی قرار دهد و معلوم نماید که مردم ایران و حکومت های ایرانی که در چند هزار سال پیش و مخصوصا عصر هخامنشیان می زیستند مردمانی بسیار متمدن و کشور ایران سرزمین توسعه یافته ای بوده است در مقایسه با جهان آن روز. انسان های بی تفاوتی نبودند و همواره در جهت توسعه و رفاه نوع بشر به خصوص ملت ایران گام های بسیار اساسی برداشته اند و اقدامات فراوان و گوناگونی درباره «رفاه و تامین اجتماعی» به عمل آورده اند که تا مدت ها بعد از آنان وجود داشته و اثر آنها را هم اکنون نیز در لایه های زیرین آداب و رسوم خود درمی یابیم که به نام رفاه و تامین اجتماعی سنتی می باشد. بنابراین هدف این مقاله، بیان تاریخ محض نیست، بلکه روشن کردن اذهان جوانان عزیز این مرز و بوم است که با الگو گرفتن از گذشته پرافتخارمان آینده بهتری را برای نسل آینده بسازند، چرا که دیر یا زود آیندگان درباره ما و آنها به قضاوت می نشینند و اگر دست روی دست بگذاریم و بی تفاوت از کنار مسایل بگذریم، بدون شک نسل آینده خاطره خوشی از آنها به نسل های بعدی منتقل نخواهد کرد. از این رو برماست که میراث فرهنگی و بزرگان گذشته را مقدس و محترم شماریم بدینوسیله از خودبیگانگی و فرار مغزها در جامعه جلوگیری نماییم.
نقش و جایگاه رهبر در پیشرفت سیاسی عدالت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
۱۸۸-۱۶۷
حوزه های تخصصی:
برای تولید نظریه پیشرفت سیاسی عدالت محور، باید به چهار عنصر مکتب، مردم، رهبر و دولت توجه نمود. تبیین جایگاه هر یک از این چهار عنصر و نوع روابط میان آنها کمک می کند تا این الگو، بر پایه ای مستحکم بنا شود و سپس می توان درخصوص انواع پیشرفت سخن گفت و راهکار مناسب را تجویز نمود. سوال نوشتار این است که تعریف، نقش و جایگاه رهبر در فرآیند دستیابی به پیشرفت سیاسی عدالت محور چیست؟ رهبر در فرآیند پیشرفت سیاسی عدالت محور در دو مرحله انقلاب و تاسیس نظام سیاسی و سپس بقاء و ادامه نظام سیاسی دارای نقش و جایگاه است. تربیت جامعه اسلامی، جهت دهی به امیال و اغراض و جهت گیری های سیاسی اجتماعی، سیاست گذاری برای پیشرفت، مدیریت و راهبری پیشرفت در سطوح مختلف و بالاخره نظارت و بازخوردگیری مدام از وظایف نهاد رهبری در فرآیند پیشرفت سیاسی عدالت محور است که در تمام این وظایف ملکه عدالت فردی و اجتماعی در سطوح نظری و عملی بایستی در نهاد و شخص رهبر استوار و جاری باشد. برای دستیابی به پیشرفت. برای پاسخ به سوال با روش تحلیل درون متنی تلاش شد به استنباطی برآمده از استنطاق متون اسلامی و متفکران اصیل انقلاب اسلامی پرداخته شود.
مؤلفه های هنجاری رسانه تمدن ساز بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
92 - 122
حوزه های تخصصی:
بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، با هدف خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی تدوین شده است. برای تحقق تمدن اسلامی، الزامات فراوانی لازم است که یکی از مقدمات اصلی تحقق این هدف، نقش آفرینی رسانه های جمعی در این راستا می باشد. جهت گیری رسانه های جمعی در ابعاد مختلف فعالیت های رسانه ای، متأثر از نظام هنجاری حاکم بر آن است؛ از این رو، برای تحقق تمدن نوین اسلامی لازم است قواعدی بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب برای رسانه های جمعی ارائه شود تا با عمل رسانه های جمعی بر اساس آن، زمینه تحقق تمدن نوین اسلامی فراهم گردد. در مقاله پیش رو که با روش مطالعه دلالت پژوهی انجام شده، ابتدا چهل مؤلفه هنجاری استخراج گردید، سپس از میان آن ها، مؤلفه های هنجاری ای که بیشتر مورد تأکید قرار گرفته بود و مؤلفه های رسانه تمدن ساز را بیان می کرد، به دست آمد. این مؤلفه ها شامل توحیدمحوری و ایمان عمیق، امیدبخشی نسبت به آینده، جوان گرایی و امید به جوانان در ایجاد تحولات پیش رو، علم گرایی و پژوهش محوری، تقویت معنویت و اخلاق، ترویج شکوفایی و پیشرفت اقتصادی، گفتمان سازی عدالت خواهی، نظارت گری و فسادستیزی، تقویت عزّت ملّی، استقلال و آزادی، ترویج مجاهدت در همه عرصه ها و ترویج سبک زندگی اسلامی است. برای تحقق این مؤلفه ها در رسانه ها و به خصوص رسانه ملی، لازم است سند تحول رسانه ملی بر اساس بیاینه گام دوم انقلاب تدوین شده و برنامه ریزی های لازم بر اساس آن صورت گیرد.