مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
تعلیم و تربیت
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
199 - 210
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که در عصر پست مدرن با به زیر سوال رفتن مبانی هستی شناختی الهیات و نفی مطلق انگاری و استقبال از کثرت گرایی و نسبی انگاری، تعلیم و تربیت دینی در چارچوبی ضدواقع گرایانه پست مدرن قرار گرفته است. این نوع تعلیم و تربیت با به نفی نگاه عمودی محور در تعلیم و تربیت سنتی و مدرنیته که در آن ارزشهای فراسویی و مطلق مورد پذیرش قرار گرفته، سعی دارد نگاه افقی و بافت محور یا محلی را جایگزین نماید و این همان روش ساختارشکنی این نوع تعلیم و تربیت است که تحت تأثیر اندیشه فیلسوفان پست مدرنی مثل دریدا مطرح کرده اند. این نوع تعلیم و تربیت در قرن 21 به نحو روزافزونی در حال گسترش و رشد است. اما خود این رویکرد نیز با مشکلاتی مواجه است که نمی تواند عمومیت کامل داشته باشد. نفی ذات و ماهیت دین، عدم اذعان به شناخت ذات دین، تاریخی و محلی دانستن تجربه دینی و غیره در این رویکرد حاکی از نارسایی آن در اشاعه کامل آن در سرتاسر جهان است. از اینرو به نظر می رسد که تعلیم و تربیت انتقادی در برابر تعلیم و تربیت دینی پست مدرن بدیلی مناسب باشد تا بتواند هم دانش آموز را با ماهیت و ذات دین آشنا سازد و هم کثرت گرایی و بافت گرایی را در تعلیم و تربیت خودش بپذیرد.
ضرورت تربیت زیباشناختی از نظر جان دیویی (با تکیه بر کتاب «هنر به منزله تجربه»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
23 - 46
حوزه های تخصصی:
جان دیویی یکی از صاحب نظران مهم حوزه تعلیم و تربیت دوره معاصر است که برخی از آموزه های او امروزه به بخشی از بدنه نظام های آموزشی در سطح جهان بدل شده است. ازآنجاکه تعلیم و تربیت بخشی جدایی ناپذیر از ساختار هر جامعه ای است، هرگونه ضعف در آن موجب تضعیف فرهنگ آن جامعه خواهد شد. نظام های آموزشی گذشته عمدتاً بر ابعاد فکری، اخلاقی و دینی در امر آموزش تأکید داشتند، اما امروزه توجه به ابعاد دیگری ازجمله بُعد زیباشناختی، انتقادی و خلاق به عنوان یک ضرورت نگریسته می شود. دلیلش این است که نگرش زیباشناختی و هنری در کنار سایر رویکردها می تواند جهان و پدیدارهای آن را به نحو متفاوت برای ما بازنمایاند و امکان تجربه دیگرگون آن ها را برای ما فراهم سازد. لذا در کنار پرورش زمینه های فکری و اخلاقی بر «تربیت زیباشناختی» هم تأکید می شود. مسئله اصلی در مورد این نوع تربیت این است که برخی تنها آن را بر اساس منظر نبوغ نگریسته اند و برخی هم بر اساس منظر ذوق؛ درحالی که تربیت زیباشناختی توأمان شامل هر دو منظر می شود. درنتیجه، هر نظام آموزشی موفق بایستی هم به پرورش قوه تخیل و بُعد خلاق ذهن کودک توجه کند و هم به پرورش قوه ذوق جهت ادراک و ارزیابی امور و آثار زیبا اهتمام ورزد. در کتاب «هنر به منزله تجربه» اثر دیویی توجه به هر دو منظر دیده می شود، بر همین مبنا ما ضمن مرور مباحث مربوط به زیباشناسی و مؤلفه های تربیت زیباشناختی، به طور خاص به بازخوانی بخشی از اثر مذکور با محوریت تربیت زیباشناختی (بر اساس منظر نبوغ و منظر ذوق) خواهیم پرداخت.
بررسی نقش فرزندپروری در اخلاق ناصری با تکیه بر نظریه دیانا بامریند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
123 - 135
حوزه های تخصصی:
سبک فرزندپروری یکی از نظریه های مطرح در حوزه روان شناسی است که در آن به بررسی جایگاه خانواده و تعامل آن با فرزندان می پردازد. براساس تقسیم بندی که «دیانا بامریند» از انواع سبک فرزندپروری ارائه کرده، چهار نوع شیوه فرزندپروری اقتدارگرایانه، مسامحه گرایانه، مستبدانه و آسان گیرانه را معرفی می کند و براین اساس به تحلیل نقش والدین در تربیت کودکان می پردازد. خواجه نصیرالدین طوسی، حکیم، فیلسوف و متکلم بزرگ قرن هفتم هجری، در اثر ارزشمند خود، اخلاق ناصری که از مهم ترین رساله های حکمت عملی به شمار می رود، در سه باب اخلاق فردی، تدبیر منزل و سیاست مدن به تحلیل انسان، خانواده، تعلیم و تربیت و جامعه می پردازد. این پژوهش بر آن است تا به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی نمودهای تعلیم و تربیت و شیوه های فرزندپروری در اخلاق ناصری براساس نظریه دیانا بامریند بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد، آنچه خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب اخلاق ناصری از شیوه های تربیتی فرزندان و نقش والدین ارائه می دهد، براساس سبک فرزندپروری مستبدانه قابل بررسی است. از سویی دیگر، تحلیل مؤلفه های موجود در این اثر ما را به دستاوردهای درخوری در زمینه ویژگی های تربیتی و آموزشی در ادبیات کلاسیک، به ویژه ادبیات تعلیمی می رساند.
ارائه مدل بهبود نوآوری آموزشی معلمان تربیت بدنی با استفاده از روش DEMATEL(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۱)
248 - 233
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل مؤثر بر بهبود نوآوری آموزشی معلمان تربیت بدنی اجرا شد. روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی-کمی) بود که بخش کیفی آن به صورت تحلیل مضامین انجام گرفت. روش پژوهش: جامعه آماری شامل افراد آگاه به موضوع پژوهش بودند که برحسب انتخاب هدفمند، 13 نفر به عنوان نمونه مشخص شدند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه های نیمه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه با توجه به نظر خبرگان بررسی شد. همچنین پایایی این پرسشنامه با استفاده از روش محاسبه آلفای کرونباخ بررسی شد (81/0= α). در قسمت تجزیه وتحلیل کمی تحقیق، از روش دیمتل استفاده شد. تمامی فرایند تجزیه وتحلیل داده های تحقیق در نرم افزار EXCEL انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که 8 عامل کلی شامل مسائل اجتماعی، مسائل انگیزشی، جنبه های نظارتی، زیرساخت ها، دانش تخصصی، حمایت های دولتی، قوانین و مقررات حمایتی و مسائل مدیریتی در جهت بهبود نوآوری آموزشی معلمان تربیت بدنی مهم است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مشخص شد که دانش تخصصی، حمایت های دولتی و زیرساخت ها به عنوان عوامل علی و قوانین و مقررات حمایتی، مسائل مدیریتی، جنبه های نظارتی، مسائل اجتماعی و مسائل انگیزشی به عنوان عوامل معلولی مشخص شد. به عبارتی سرمایه گذاری در خصوص بهبود دانش تخصصی، حمایت های دولتی و زیرساخت ها سبب ارتقای نوآوری آموزشی می شود.
تربیت عرفانی از منظر علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
85 - 100
حوزه های تخصصی:
در فلسفه تعلیم و تربیت معاصر به تربیت عرفانی جایگاه اندکی داده شده است و یکی از نظریه پردازان آن علامه طباطبایی (1360-1281 ش) در رساله لب اللباب و آثار دیگر خود به معرفی تعلیم و تربیت عرفانی می پردازد و در رساله الولایه این تربیت را در قالب سیر و سلوک علمی و عملی به صورت تطبیقی مطرح می نماید. در طرح نظر خود از عرفان نظری و هستی شناسی عرفانی و آشنایی با حقایق دین آغاز می کند و در عرفان عملی به تأثیر دعاها، مراقبه، ذکر و فکر، خلوت و طهارت، نیت و ارادات و مانند آن می پردازد و کلیدهای تربیت عرفانی را در منازل و مقامات سلوکی دنبال می کند و طرحی جامع برای برنامه ریزی در تدوین یک الگوی تربیتی ارائه می دهد که در این مقاله تلاش می گردد عناصر اصلی آن شناسایی و معرفی شوند.
تبیین تفکر انتقادی در رویکرد برساختگرایی (تحلیل واسازانه قرآنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
45 - 62
حوزه های تخصصی:
نظریه های تفکر انتقادی بطورکلی به دو دسته تقسیم میشوند: نظریه ها یی که معطوف به بیان ویژگیهای مثبت و منفی پدیده های گوناگون، ازجمله انسان هستند و نظریه قرآنی که تفکر انتقادی را مبتنی بر اعتقاد به دامنه باز، خلاقانه و نامحدود دانش خداوند قلمداد میکند. با بچالش کشیدن مضامین مندرج در رویکرد بیان ابعاد مثبت و منفی، فضا برای به میدان آمدن دیدگاه معرفت متغیر و خلاقانه هموار میگردد؛ بدین صورت که تعلیم و تربیت بیش از پیش، ماهیتی دینی و بینهایت بخود میگیرد. در علم و دانش و بتبع آن، محتوای دروس مبتنی بر تفکر انتقادی، جنبه نامحدودنگرانه غالب است و تحت تأثیر دیگر ابعاد نظام فلسفی، یعنی ارزشها و معرفت، شکل میگیرد. فرایند باز و نامحدود بُعد تفکر انتقادی قرآنی، منجر به رجحان رویکردهای خلاقانه و استفاده مؤثر از آنها در امر آموزش میشود. پژوهش حاضر تلاش میکند تفکر انتقادی مبتنی بر رویکرد ابعاد برساختگرایی معرفت انتقادی باز و نامحدود قرآنی را تبیین نماید. واسازی بمعنی تحلیل و بازخوانی هر موضوعی بشیوه مرکززدایی از آن و یافتن ابعادی از موضوع است که اغلب از آن غفلت میشود.
شناسایی، طبقه بندی و تحلیل بازی های کلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۵۱
۲۱۰-۱۷۳
حوزه های تخصصی:
بازی و سرگرمی از جهت پر شدن اوقات فراغت، تقویت هوش و حافظه، انتقال برخی آموزه های اخلاقی و مهارت های زندگی اهمیت دارد. بازی های کلامی نوعی از مشهورترین و متداول ترین بازی ها هستند، عنصر اصلی آن ها کلام و گفتار است و زیرمجموعه ادبیات شفاهی عامه محسوب می شوند. این بازی های کلامی در مناطق کشور شیوه های گوناگون دارند و اهداف متفاوتی را دنبال می کنند. بازی های کلامی را می توان از دو منظر کلی طبقه بندی کرد: 1. زبان؛ 2. نحوه اجرا. با اینکه تمام بازی های کلامی جنبه سرگرمی دارند، ولی در کنار سرگرم کننده بودن کارکردهای دیگری هم دارند، ازجمله: تقویت تارهای صوتی و قدرت تکلم در کودکان، افزایش دایره لغات و آشنایی با اصطلاحات و ضرب المثل ها، تقویت قدرت تصمیم گیری. از مهم ترین فواید آموزشی بازی های کلامی می توان به تقویت خودباوری و جلوگیری از خودکم بینی کودکان، آموزش مهارت های فردی مثل: جمله سازی، آشنایی با حروف الفبا و ساخت کلمات جدید، آشنایی با اصوات، آموزش رنگ ها، آشنایی با اعداد و ترتیب در هر مجموعه متشکل از اجزای پراکنده اشعار و متن ها و ... اشاره کرد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و براساس مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد موجود و همچنین مطالعات میدانی در حوزه بازی ها انجام شده است.
مشابهت چالش ها و تنگناهای مفهومی فناوری و تعلیم و تربیت در ایران
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۲ زمستان ۱۳۸۳ شماره ۵
35 - 43
حوزه های تخصصی:
امروزه بحث جهانی شدن که پیامد تاریخی بحث مدرنیته است، دو ساختار تکنولوژی و تعلیم و تربیت را تحت تاثیر قرار می دهد. آشنایی با دنیای مدرن و ورود به آن در طی بیش از یک سده تماس فکری، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با غرب، نظام اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران را از ساحتی سنتی به ساحتی جدید مبدل ساخته است. این تحولات بیش از آن که تنها یک ساحت را تحت تاثیر قرار دهد، تحولاتی نه خودانگیخته و مدیریت شده، بلکه نامتوازن و غیرهندسی در فضای مناسبات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی است. این تحولات ریشه در چگونگی و ماهیت تماس کشور ایران با غرب دارد. تماسی که خود تحت سیطره الزامات درونی و بیرونی از آن ناگزیر بوده یا ناگزیر شده است. ساحت صنعت و آموزش و پرورش، اگرچه به ظاهر تحت تاثیر عوامل متفاوتی از این تحولات هستند؛ اما بازبینی مسیر تحولات هر دو ساحت، ما را به یکپارچگی این تغییرات رهنمون می سازد و اینکه دارای مولفه های مشابه در ساختار هر دو موضوع هستند. اساس این تحولات، برخاسته از نگرشی است که دامنه آن به حوزه اندیشه و فکر باز می گردد و آنچه که در بازبینی این تحولات نهفته است، دیوارهای برکشیده گذشته را فرومی کشد و ما را در پدیده جدیدی که از آغاز ورود به دنیای جدید یا مدرن همراهی می کرده و امروز بازتاب های فشار آن به چندین برابر رسیده است و آن را "جهانی شدن" (Globalization) می نامند، هدایت و بینایی بیشتری می بخشد. عناوین زیرمحورهای اصلی این بحث هستند: - تکنولوژی چیست و نسبت آن با صنعت کدام است؟ - تعلیم و تربیت چیست و نسبت آن با آموزش و پرورش کدام است؟ - مدرنیته چیست و نسبت آن با مدرنیزم کدام است؟ - چالش های مفهومی مشترک در موضوعات تعلیم و تربیت و تکنولوژی کدامند؟ - تنگناهای مشترک صنعت و آموزش و پرورش کدامند؟ - راه برون رفت را چگونه می توان یافت؟
تجلی همدردی در داستان های کودک و نوجوان و نسبت آن با تربیت دینی
حوزه های تخصصی:
همدردی، یکی از مفاهیم اخلاقی– تربیتی در ادبیات و فرهنگ زیستی و اجتماعی انسان-هاست. همدردی و همدلی از نظر معنایی بسیار نزدیک به هم هستند اما با این حال تفاوت ظریفی نیز دارند. همدردی را قدرت ورود به احساسات یا ذهن فرد دیگر گفته اند و همدلی قدرت ورود به شخصیت فرد دیگر و تصور تجربیات او بیان شده است . در پژوهش حاضر سازه ی همدلی و همدردی در داستان های دخترک کبریت فروش: کریستین آندرسن. سرود کریسمس: چارلز دیکنز. ننه مهربون: حسین مجیدی. شاهزاده خوشبخت: اسکاروایلد. ملکه زنبورها: دوستی و بهترین نان برای مهربان ترین حیوان: فرج الهی. مهمان-های ناخوانده: باربر، به روش تحلیل محتوا بررسی شده است. از سوی دیگر مفهوم همدردی و همدلی در آموزه های دینی مورد بحث واقع شده است. پژوهش حاضر یک مطالعه ی کیفی است که به هدف بررسی سازه ی مذکور و تجلی آن در ادبیات دینی و داستانی صورت پرداخته است. پیامد این مفهوم مخاطب را متوجه حضور دیگری می نماید. برای این امر درک دیگران و همدلی با دیگران به تربیت معنا می بخشد و جهان انسانی را زیباتر می کند.
نقش و جایگاه تربیتی آموزش تاریخ در نظام تعلیم و تربیت
منبع:
پژوهش در آموزش تاریخ دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
31 - 45
حوزه های تخصصی:
تعلیم و تربیت از مهم ترین نظام های اجتماعی در ادوار مختلف تاریخ بوده است. آموزه های تاریخی نیز بخشی از محتوای تعلیم و تربیت هر دوره محسوب می گردد که متناسب با شرایط سیاسی و اجتماعی، آن را به شیوه های گوناگون آموزش می داده اند. امروزه شناسایی و تعمیم روش هایی که آموزش رشته های مختلف را تسهیل کند، از مهم ترین دل مشغولی های برنامه ریزان تعلیم و تربیت می باشد و درس تاریخ به عنوان یکی از پیچیده ترین رشته های علوم انسانی، نیازمند به کارگیری شیوه های مؤثر در آموزش آن است؛ بنابراین، شناخت نقش و جایگاه آموزش تاریخ در روند نظام تعلیم و تربیت ایران از سویی اتصال با فرهنگ غنی ایرانی-اسلامی و پیشینه درخشان علمی آن را امکان پذیر می سازد و از سوی دیگر زمینه را برای کاربست آموزه های تاریخی فراهم آورده، این دانش انسان ساز را ژرفا می بخشد. در همین راستا، در این پژوهش قصد بر آن داریم به مهم ترین هدف از آموزش تاریخ یعنی نقش و جایگاه تربیتی آموزش تاریخ در نظام تعلیم و تربیت با روش توصیفی-تحلیلی و با اتکا به منابع کتابخانه ای بپردازیم. یافته های پژوهش حاکی از آن است که آموزش و مطالع ه تاریخ در دنیای کنونی به درس فراگیری در نهادهای آموزشی تبدیل شده و نقش عمده ای در تربیت جوانان دارد و ارائ ه درست و علمی درس تاریخ به دانش آموزان و دانشجویان این فرصت را می دهد که با تقویت حس خودشناسی و هویت یابی از طریق تأمل در تاریخ و عبرت آموزی از آن و نیز کسب مجموعه ای از رفتارهای مناسب بر اساس آموزه های تاریخی، به جهان بینی منسجمی برای فهم و تفسیر مفاهیم اساسی زندگی دست یابند.
بررسی ویژگی های نظام تربیتی اسلام مبتنی بر حکمت های نهج البلاغه با رویکرد تحلیل مضمون
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های نظام تربیتی اسلام مبتنی بر حکمت های نهج البلاغه بود. بدین منظور از روش کیفی با رویکرد استقرایی استفاده شد. به منظور استخراج مطلب، فن تحلیل مضمون مورد استفاده قرار گرفت. وجه افتراق مهم این پژوهش با پژوهش های پیشین در این است که ویژگی های تربیت اسلامی با نگاه ویژه به نهج البلاغه بوده و از سخنان حضرت علی(ع) استخراج و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد که رابطه بین مضامین چهار گانه به این شکل مطرح است: تعلیم و تربیت باید بدنبال تربیت انسان ها در حوزه مسائل شخصی، اجتماعی و دینی باشد. در واقع در ویژگی اول انسان برای زندگی اجتماعی و شخصی و مهارت های فردی، در ویژگی های دوم و سوم پیرامون مسائل دینی و در ویژگی چهارم برای کسب علم و دانش تربیت می شود. در نتیجه باید نظام تعلیم و تربیتی طراحی گردد که شامل این چهار ویژگی در تمام بخش ها باشد تا شاهد تحقق تربیتی اسلامی بود.
کارکردهای معرفتی تخیل با نگاه صدرایی در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
361 - 392
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف برشماری اهمّ کارکردهای معرفتی تخیل در حوزه تعلیم و تربیت با تکیه بر نظرات صدراییان صورت گرفته است. در این پژوهش که از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد، گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و هدف آن از نوع کاربردی است، همچنین روش آن تحلیل محتوای کیفی می-باشد. در پی پژوهش حاضر مشخص شد که تخیل شامل قوای خیال و متصرفه است که محل ذخیره و دخل و تصرف در صور هستند. در نگاه صدرایی، صور خیالی صادر از نفسِ انسانی بوده و مجرد هستند. همچنین بنابر قاعده اتحاد عالم، علم و معلوم، هرآنچه که انسان تعلیم می گیرد، با آن متحد شده و شکل دهنده حرکت جوهری اوست که از آن جمله، دریافت های او در حوزه خیال است. از همینجا، ارتباط حرکت جوهری، تخیل و تعلیم و تربیت مشخص می گردد. تعلیم و تربیت در معنای حقیقی اش همان تعالی و قرب به خداست و در این راستا کارکردهای معرفتی تخیل متعدد بوده و بازشماری همه آنها امری دشوار، بلکه نشدنی است. اهم آنها عبارت اند از: محاکات، روایتگری، زمینه-ساز علم حضوری، هویت سازی، خواطر الهی و شیطانی، تزکیه تخیل. از این موارد، برخی کاملا بدیع و برخی در عین تکراری بودن اما با نگاهی نو مطرح شده اند.
تبیین نسبت های مبتنی بر فناوریی در پساپدیدارشناسی و پیامدهای آن در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین نسبت های مبتنی بر فناوری در پساپدیدارشناسی و پیامدهای آن در تعلیم و تربیت می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش های تحلیلی و استنتاجی بهره گرفته شده است. پساپدیدارشناسی از رویکردهای فلسفی جدید در حوزه فناوری است. این رویکرد از طرفی با گفتمان انتقادی از پدیدارشناسی کلاسیک و از طرف دیگر با تحقیق در زمینه تجربی مطالعات علم و فناوری توسعه یافته است. پدیدارشناسی فناوری ها را به عنوان اشیاء صرفأ عملکردی و ابزاری مورد بررسی قرار نمی دهند، بلکه به عنوان واسطه هایی به آن ها می نگرد که بین تجارب انسانی و فعالیت های آن ها قرار دارند و به فناوری های خاص و تفاوت های وجودی و معرفت شناختی آن ها در زیست جهان می پردازد. پساپدیدارشناسی در کاربست فناوری آموزشی نیز می تواند نوع پرسش از فناوری را دگرگون نموده و به نوع و چگونگی دخالت فناوری آموزشی در ارائه واقعیت برای فراگیران و نحوه تغییر ادراک آن ها از واقعیت توجه کند. بدنمندی، هرمنوتیک، غیریت، زمینه ای، آمیختگی(سایبورگ)، غوطه وری، و افزودگی از نسبت های مبتنی بر فناوری است که می تواند پیامدهای مهمی برای تعلیم و تربیت از قبیل؛ توجه به وجوه افزایش و کاهش فناوری، تاکید بر توصیف و تفسیر نسبت های فناورانه، عدم غفلت از تاثیرِ سطح کلان فناوری آموزشی ، دقت در نسبت های نو و خارج از توصیف در فناوری آموزشی داشته باشد.
بررسی اصول اخلاق حرفه ای معلم در سیره پیامبر اکرم (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پرکردن خلأ وجود یک منشور اخلاق حرفه ای در حوزه تعلیم و تربیت که بومی و متناسب با مبانی دینی جامعه باشد، به واکاوی اصول اخلاق حرفه ای معلم در سیره پیامبر اکرم (ص) می پردازد. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای، داده های مرتبط با موضوع را گردآوری کرده و ضمن بررسی داده ها، با استفاده از تحلیل اسنادی، به شناسایی اصول اخلاق حرفه ای معلمی با الهام گیری از سیره پیامبر اکرم (ص) پرداخته است. در نتیجه یافته های پژوهش، نُه اصل در حوزه اخلاق حرفه ای معلم در سیره پیامبر اکرم(ص) شناسایی شده است، که عبارتند از: داشتن اخلاص در حرفه معلمی، اهمیت دادن به آموزش و کسب علم، ایجاد فضای مناسب تربیتی، محبت ورزی در حرفه معلمی، تأمین امنیت روانی فراگیران، حفظ کرامت و عزت انسانی فراگیران، اهتمام ورزیدن به عبادات خصوصاً نماز، اهتمام به رعایت بهداشت و برقراری پیوند معنوی بین فراگیران.
سخن سردبیر: نقش خانواده در تعلیم و تربیت فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
1 - 2
حوزه های تخصصی:
در بین تمامی نهادها، سازمان ها و مؤسسات اجتماعی، خانواده مهم ترین، ارزشمندترین و اثربخش ترین نقش ها را دارا است. خانواده طبیعی ترین و مشروع ترین واحد تولید مثل و فراگیرترین واحد اجتماعی به شمار می آید. خانواده دارای اهمیت تربیتی و اجتماعی است. افراد از سوی خانواده و در خانواده گام به عرصه هستی می نهند و جامعه نیز از تشکل افراد هستی و قوام می باید؛ بنابراین از ارکان عمده و نمادهای اصلی هر جامعه به شمار می رود. بهنجاری یا ناهنجاری جامعه در گرو شرایط عمومی خانواده هاست و هیچ یک از آسیب های اجتماعی فارغ از تأثیر خانواده پدید نمی آید. نقش اصلی و آشکار خانواده تولید مثل و انتقال سینه به سینه ارزش ها و میراث فرهنگی و اعتقادی از نسلی به نسل دیگر است. تربیت نسل و تأمین نیازهای اساسی انسانی و ایجاد تعادل روانی، عاطفی و اجتماعی در اعضاء، از جمله اهمیت خانواده است. خانواده در اسلام به عنوان بنیادی مستحکم و نهادی اساسی و اجتماعی محسوب می شود. خانواده به وسیله ازدواج به صورت یک پیمان با تکیه بر حقوق و قوانین بر مبنای مردن و رحمت استوار می گردد. تشکیل خانواده پیمانی و متعهدانه بین زن و مرد است که هدف آن تأمین نیازهای انسانی و آرامش و سکون آنان با یکدیگر است که تولید و پرورش فرزندان اهداف عالیه انسانی آن محسوب می شود. فرزند پروری الزامی و یک ضرورت اجتماعی است. مهارتی است که باید پیش از فرزند آوری بیاموزیم تا روابط والد و کودک به درستی شکل گیرد. فرزند پروری مجموعه روش هایی است که والدین برای رشد و پروش کودک خود به کار می برند؛ روش هایی که در ارضای نیازها، یادگیری، رفتار و عملکرد، طرز تفکر، ارتباطات و به طور کلی تربیت فرزندشان نقش دارد؛ بنابراین می توان گفت که آموختن مهارت های رشد در پرورش کودک از مهارت های پایه ای و زیربنای مهم فرزند آوری است.
درآمدی بر اندیشه های فلسفی-تربیتی یورگن هابرماس و تبیین دلالت های آن در تعلیم و تربیت (اهداف، اصول و روش ها)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی (استنباطی) و با استفاده از منابع کتابخانه ای، باهدف بررسی و تبیین اندیشه های فلسفی- تربیتی یورگن هابرماس و تبیین دلالت های آن در تعلیم و تربیت (اهداف، اصول و روش ها) انجام پذیرفته است. از اندیشه های هابرماس5 هدف، 6 اصل و 5 روش تربیتی به دست آمده است. دلالت های تربیتی استنتاج شده عبارت اند از: اهداف تربیتی: تفکر انتقادی، افزایش توانایی حل مسئله، رشد اخلاق گفتمانی، تفکر خلاق و خلاقیت، کنش گفتاری مطلوب در تعلیم و تربیت. اصول تربیتی: تأکید بر بحث و گفتگوی آزاد و متقابل، مشارکت، تفاهم و توافق در معرفت شناختی، اصل احترام به اندیشه های مخالف، تأکید بر عقلانیت در آموزش، تأکید بر حقوق متعلمان برای اظهارنظر و تأکید بر تفکر نقاد. روش های تربیتی: روش فعالیت مشارکتی و گروهی، استفاده از رویکرد تأویلی، روش ارتقای مهارت های ارتباطی در دانش آموزان، روش استدلال در بحث و گفتگو و روش پرورش تفکر انتقادی. این یافته ها بیانگر ضرورت بازنگری در اهداف، اصول و روش های تعلیم و تربیت در نظام آموزشی کشور می باشد.
ارکان اصلی نظام های نوین تعلیم و تربیت
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۴ تابستان ۱۳۸۱ شماره ۱۴
39 - 46
جهان هستی با اراده خالق منان به صورت مستمر راه تکامل و تعالی را می پیماید و هر جزیی که از این اراده عظیم الهی تبعیت نکند، محکوم به فناست. در قاموس این اراده متعالی، ایستایی و خموشی طرد شده است و فقط تحرک، پویایی و مجاهدت های پیوسته، مقبول واقع می شود. در این جهان هستی، انسان به عنوان اشرف مخلوقات و نماینده خالق هستی که راهبری تحول و تکامل آن را برعهده دارد، نمی تواند از این قاعده کلی مستثنا باشد. بنابراین، جهان هستی هر روز بر سرعت خود در سیر تحول همه جانبه عرصه های حیات بشری می افزاید. در این برهه از تاریخ بشری، سرعت تحولات، پیچیدگی و تعمیق هرگز قابل مقایسه با ادوار دیگر تاریخ نیست. در چنین دورانی ملت هایی می توانند پایدار بمانند و در این تحولات نقش سازنده ای را ایفا کنند که عملکرد آنها مبتنی بر راهبری خردمندانه ، آرمانی متعالی، طرحی ریزی راهبردی، هدفت گذاری بلند مدت و کوتاه مدت و ارزیابی مستمر عملکردها باشد. راهبری خردمندانه و جهت گیری متعالی، فقط توسط انسان های آموزش دیده، مسئول و متعهد امکان پذیر است. بنابراین، تعلیم و تربیت افراد یک جامعه محوری ترین و اساسی ترین موضوعی است که باید مورد توجه راهبران هر جامعه ای قرار گیرد. در این نوشتار، اصول بنیادین، شیوه طرح ریزی، برنامه ریزی و هدفت گذاری نظام های تعلیم و تربیت نوین، به اختصار مورد بررسی قرار گرفته است.
در فضایل انسانی مهندسان، بخش اول: خردمندی
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۵ بهار ۱۳۸۲ شماره ۱۷
9 - 21
مهندسان در دنیای صنعتی امروز از نظر مسئولیت، تعهد، خدمت و کار در جامعه از جایگاه ویژه ای برخوردارند و اگر همراه با تخصص های فنی و کاربردی، درایت، تفکر، اندیشه به معنی خرد داشته باشند و نیز قانونمندی، عدالت، حفظ منافع همگانی با تکیه بر باورهای انسانی و الهی؛ یعنی اخلاق را در عمل رعایت کنند، مقبولیت آنها ، پیشرفت آنها و ارزش آنها یقیناً در جامعه افزون می شود و در انجام دادن رسالت موفق تر خواهند بود. این نوشته برگرفته از سخنان بزرگان در باره شایستگی خرد و اخلاق است که برای دانش آوزختگان و به خصوص مهندسان در جهان کنونی نگاشته شده است.
بررسی تطبیقی جایگاه تعلیم و تربیت در شکل گیری و شکوفایی تمدن اسلامی در انقلاب اسلامی ایران و حکومت فاطمیان مصر
تعلیم و تربیت در شکل گیری تمدن اسلامی جایگاه ویژه ای دارد. حکومت های اسلامی از آغاز تشکیل، با تکیه بر تعلیم و تربیت و با توجه به میزان اهتمامی که بر این موضوع داشتند، توانستند به مراتبی از تمدن دست یابند. تطبیق و مقایسه نقش تعلیم و تربیت در تمدن سازی بین حکومت فاطمیان مصر و انقلاب اسلامی ایران، موضوعی است که هنوز مورد پژوهش موردی واقع نشده است. مطالعات پیشین به صورت جداگانه و پراکنده موضوع تمدن اسلامی و تعلیم و تربیت را در دولت فاطمیان مصر و انقلاب اسلامی ایران بسیار بررسی نموده اند. با نگاهی به مسئله تعلیم و تربیت در حکومت فاطمیان مصر و رویکرد و عملکرد این دولت در برخورد با این موضوع و هم چنین با توجه به بیانات امام خمینی (رحمه الله علیه)؛ بنیان گذار انقلاب اسلامی و امام خامنه ای (مدّ ظلّه العالی)؛ به عنوان پرچم دار و نظریه پرداز انقلاب اسلامی و تمدن نوین اسلامی، جایگاه تعلیم و تربیت در تمدن سازی واکاوی شد. ما پی بردیم که تعلیم و تربیت یک امر حیاتی و ضروری در شکل گیری تمدن اسلامی است. و برای تولید فکر و ایده به توجه تعلیم و تربیت ویژه نیازمند است؛ یافته های این تحقیق نشان می دهد برای ایجاد و شکوفایی تمدن اسلامی، لازم است حوزه ها و مراکز تعلیم و تربیت به معنی مطلق از توجه ویژه ای برخوردار باشند و بیشترین سرمایه گذاری در این امور مهم صورت گیرد تا إن شاء الله شاهد صدور و جهانی شدن تمدن اسلامی باشیم.
فلسفه تعلیم و تربیت و تحلیل جایگاه تجربه دینی در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله سعی دارد مساله تجربه دینی و نقش و جایگاه آن را از لحاظ فلسفی در فلسفه تعلیم و تربیت تحلیل نماید. مساله تجربه دینی یکی از مسائل مهم در فرایند تربیت در نظام آموزشی یک کشور است. لاجرم برای فهم این موضوع، یکی از روش ها یا تحلیل های فلسفی برای بررسی این امر روش پدیدارشناختی است. تجربه دینی در ساحت تعلیم و تربیت امری مهم و اساسی در فرایند آموزش است و اما روش پدیدارشناختی به توصیف تجربه زیسته از منظر اول شخص می پردازد و از این رو می توان تجربه دینی افراد را در امر آموزش و تعلیم و تربیت با این رویکرد توصیف و تحلیل نمود. اساساً یادگیری به عنوان هسته اصلی تعلیم و تربیت، خود یک تجربه است و پدیدارشناسی به عنوان علم تحلیل و توصیف تجربه، کاملاً با این امر ارتباط تنگاتنگی دارد. برای این منظور لازم است بعد از طرح مساله جایگاه تجربه دینی در تعلیم و تربیت، به اوصاف روش یا رویکرد پدیدارشناختی و نیز انواع تجربه دینی و نقش آن در فلسفه تعلیم و تربیت به طور کلی اشاره شده است. سوال اصلی این مقاله این است که چگونه این روش می تواند ما را به فهم بهتر تجربه دینی فرد در فرایند آموزش هدایت کند.